سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

زيارت اربعين امام حسين(عليه السلام)

خطبه هاي عبادي و سياسي نماز جمعه شهرستان بافت به امامت حجت الاسلام والمسلمين علي ابراهيمي امام جمعه محترم مورخ 91/10/8
زيارت اربعين امام حسين(عليه السلام)
http://yascms.ir/emam/ebrahimi2.png

بسم الله الرحمن الرحيم
خطبه اول
قال الله الحكيم في كتابه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»(سوره البينه، آيه 7)

با توجه به اينكه هفته اي كه در پيش داريم روز اربعين سالار شهيدان اباعبدالله الحسن(عليه السلام) قرار دارد خطبه اول را اختصاص به زيارت اربعين مي دهم اميدوارم كه مورد رضايت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) انشاءالله قرار بگيرد. منتها قبل از اينكه درباره اربعين صحبت كنيم به عنوان مقدمه آيه كه به محضر شما برادران و خواهران مكرمه، جوانان و نوجوانان عزيز، دختران و پسران شركت كنندگان در نمازجمعه عرضه داشتم يك توضيحي عرض كنم.
بهترين و بدترين مخلوقات خداوند متعال
آيه كه تلاوت شد«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» اين آيه در سوره بينه از سور آخر قرآن مجيد است قرار دارد در اين سوره خداي تبارك و تعالي بهترين موجودات و مخلوقات و بدترين مخلوقات را معرفي مي كند درباره بدترين مخلوقات مي فرمايند«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُوْلَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ» بدترين مخلوقات خدا كفار و مشركين هستند اين كفار و مشركين كه حق را پنهان مي كنند اينها مخلد در آتش و جاودانه در جهنم هستند بعد مي فرمايند«أُوْلَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ» اينها بدترين موجودات عالم هستند يعني اينها از حيوانات موزي و گرگ هم بدتر هستند بدترين اين جهان هستند چون پاي روي حق مي گذارند. گرگ و حيوانات وحشي پا روي حق الهي نمي گذارند ولي اين كفار حق را مي پوشاند و پنهان مي كنند در عوض مي فرمايند بهترين موجودات و مخلوقات كه از فرشتگان هم بالاتر هستند «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» مومن اهل كار خير و انجام دهنده كار خوب «أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» اينها بهترين موجودات هستند انسان مومن و اهل ايمان باشد و در كنار ايمان كار خوب هم انجام دهد از فرشتگان هم مقامش بالاتر است«جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا» هم پاداش مادي را خدا مي دهد و هم پاداش معنوي، پاداش مادي اين است كه اينها اهل بهشت هستند«خَالِدِينَ فِيهَا» و در بهشت هميشه جاودانه ماندگار و در ناز و نعمت هستند. پاداش معنوي هم ذكر مي فرمايند«أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ» خدا از آنها راضي است و نمره آنها پيش خدا بيست است، آنها هم از خدا راضي هستند چون نعمتهايي فراواني خدا به آنها عنايت كرده است. «ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ»(سوره البينه، آيات 6 الي 8) اين پاداشها از آن كساني است كه اهل خشيت و خوف باشد، ترسي از ناحيه عظمت پروردگار بر انسان مستولي مي شود اين را خشيت مي گويند. فرض كنيد شما بالاي كوه پايين را نگاه مي كنيد اين عظمت قله يك خوفي در دل شما ايجاد مي كند اين را خشيت مي گويند خوفي از ناحيه عظمت پروردگار بر دل مومن مستولي مي شود اين را خشيت مي گويند هر خوفي را خشيت نمي گويند. حالا براي چه چيزي بنده اين آيه را عرض كردم؟ مناسبتي اين آيه دارد. در شأن نزول اين آيه، هم اهل سنت و هم روايات كه از طرق اماميه به طور تواتر نقل شده است كه بهترين مخلوقات روي اين جهان علي بن ابيطالب(عليه السلام) و شيعيان حضرت علي(عليه السلام) است قلب ما خوشحال شود از اينكه ادعاي پيروي، عشق به علي(عليه السلام) و فاطمه(سلام الله عليها) در قلب ما موج مي زند. اهل سنت هم روايت را نقل مي كند.
يكي از بزرگان اهل سنت كه در قرن پنجم زندگي مي كرده است حاكم حسبكاني نيشابوري دانشمند معروف اهل سنت كه كتابي به نام شواهد التنزيل دارد كه بيست روايت را ذكر مي كند. يكي از روايات را ذكر مي كند اين است كه جابربن عبدالله انصاري با پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) در كنار خانه خدا نشسته بوديم در همين حال علي بن ابيطالب اميرالمومنين(عليه السلام) مي آمدند پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) فرمودند«قد اتاكم اخي»برادرم دارد پيش شما مي آيد وقتي علي(عليه السلام) پيش ما آمد رو كردند به طرف خانه خدا و فرمودند «ورب هذه البنيه» قسم به خانه خدا و به اين بنا «ان هذا و شيعه لهم الفائزون» به خداي اين كعبه و بنا سوگند اين آقا كه دارد مي آيد و شيعيانش «ولهم الفائزون يوم القيامه» اينها رستگاران روز قيامت هستند مدتي نگذشت اين‌آيه نازل شد «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»(سوره البينه، آيه 7) مومن و مومناني كه عمل صالح انجام مي دهند يعني حضرت علي(عليه السلام) و شيعيان امام علي(عليه السلام) هستند كه بهترين بندگان و مخلوقات خداوند هستند. يك روايتي ديگر از دانشمند اهل سنت ذكر مي كند مي فرمايد اين آيه نازل شد پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) رو به علي(عليه السلام) كردند و فرمودند «هو انت و شيعتك» اين آيه درباره شما و شيعيان شما نازل شده است«تاتي انت و شيعتك يوم القيامه راضين مرضين» شما علي(عليه السلام) و شيعيانت روز قيامت مي آيد شما راضي و خدا هم راضي است اما دشمنانت «وياتي عدوك غضباناً مقمحين» اما دشمن تو خشمگين وارد جهنم مي شود، مقمح يعني كسي كه با غل و زنجير مي بندند و سرش را بالا مي گيرند وارد جهنم مي شود.
اين رواياتي مربوط به اين آيه بود كه در زمان رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) به پيروان اميرالمومنين علي(عليه السلام) شيعيان علي(عليه السلام) مي گفتند آيه مومن را هم به شيعيان علي(عليه السلام) مي گفتند و پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) مصداق بزرگ مومن را به علي(عليه السلام) و شيعه علي(عليه السلام) نامگذاري كردند بنابراين در قرآن مصداق بزرگ مومن اميرالمومنين علي(عليه السلام) و پيروان اميرالمومنين(عليه السلام) هستند. خوب با اين مقدمه كه مومن و فرق آن با مسلمان را معنا كردم.
علامات مومن و شيعه اميرالمومنين علي(عليه السلام)
امام حسن عسگري (عليه السلام) مي فرمايند مومن پنج علامت دارد. پيروان دوازده امام را مومن و شيعه اميرالمومنين علي(عليه السلام) مي گويند، پيروان اماميه در مقابل اهل سنت مي گويند. شيعه دوازده امامي طبق روايت در تهذيب است امام حسن عسگري(عليه السلام) مي فرمايند مومن پنج علامت دارد علامت اول پنجاه و يك ركعت نماز، دوم زيارت اربعين، سوم بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم، چهارم انگشتر عقيق به دست راست كردن و پنجم پيشاني برخاك گذاشتن.(تهذيب، شيخ طوسي،ج3،ص17 و مصباح المتهجد،ص551)
امام حسن عسگري(عليه السلام) مي فرمايند شيعه اميرالمومنين علي(عليه السلام) را از پيروان ديگر تشخيص دهيد اين است كه اول پنجاه و يك ركعت نماز بخوانند كه هفده ركعت نماز واجب، سي و چهار ركعت نماز نافله كه جمعا پنجاه و يك ركعت مي شود. اهل سنت در هفده ركعت واجب با ما شريك هستند اما ما در نافله يعني نماز مستحبي يوميه فرق مي كنيم خواندن نافله بركتش اين است كه به انسان معرفت مي دهد رتبه را بالا مي برد و اگر نقصي هم در واجب باشد آن را تكميل مي كند بالاخره ما نماز صبح و ظهر مي خوانيم حواسمان نيست نافله جبران مي كند و يكي از بركات نافله خدا مي فرمايد كه بنده قرب پيدا مي كند و به من نزديك مي شود. گوش، چشم و قلب انسان خدايي مي شود جاي مي رسد مومن اهل پنجاه و يك ركعت نماز، همه چيز او الهي مي شود چيزي كه ديگران نمي فهمند او در خشت خام مي بيند پيش بيني مي كند و مسائل را درك مي كند بصيرت و آگاهي خدا به او مي دهد خوب اين يكي از علائم شيعه اميرالمومنين علي(عليه السلام) است حالا يك توضيح مختصري راجع به نافله بدهم نافله نماز صبح دو ركعت است اذان صبح كه گفتند قبل از نماز صبح كه بخواني بدون اذان و اقامه دو ركعت نماز مي خواني، نماز ظهر هشت ركعت نافله دارد بعد از اذان ظهر اول هشت ركعت يعني چهار تا دو ركعتي بدون اذان و اقامه مي خواني، نافله عصر قبل از نماز عصر بخواني آن هم هشت ركعت يعني چهار تا دو ركعتي است. همه نمازهاي نافله دو ركعتي هستند. نافله نماز مغرب بعد از نماز مغرب است چهار ركعت است و نافله نماز عشا بعد از نماز عشا كه دو ركعت نشسته است كه يك ركعت حساب مي شود و نافله نماز شب كه نور مومن است كه هر چه مي خواهيد پيدا كنيد از همين نماز شب است كه يازده ركعت است چهار تا دو ركعت به نام نماز شب، دو ركعت به نام نماز شفع و يك ركعت به نام نماز وتر است خلاصه و مفيد بخوانيد ده دقيقه بيشتر وقت نمي برد جمعا پنجاه و يك ركعت است كه اين علامت شيعه علي(عليه السلام) و علامت امامي مذهب بودن است.
دوم بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در تمامي نمازها است. فرق ما با اهل سنت در اينجا است. اهل سنت به هيچ وجه بسم الله را بلند نمي گويند يا در نماز جماعت ذكر نمي كنند و يا در دلشان مي گويند ولي شيعه علي(عليه السلام) فرقش با اهل سنت و ديگران اين است وقتي كه مي خواهد نماز بخواند بلند مي گويد بسم الله الرحمن الرحيم. بعد يكي از علماي بزرگ اهل سنت به نام فخر رازي است كه مي فرمايد شيعيان بسم الله الرحمن الرحيم را در نماز بلند مي گويند چرا؟ چون به علي(عليه السلام) اقتدا مي كنند حضرت علي(عليه السلام) در تمامي نمازهايشان بسم الله الرحمن الرحيم را بلند مي گفتند بعد مي فرمايند هر كس به علي(عليه السلام) اقتدا كند در راه راست و صراط مستقيم است اين را يكي از علماي بزرگ اهل سنت ذكر مي كند. چون «علي مع الحق و حق مع علي» «اللهم ادره الحق مع علي حيث دار» خدايا حق را بر محور علي(عليه السلام) بچرخان، اين حرف را فخر رازي مي گويد. منتها فتواي فقهاي اهل سنت اين است كه جهر به بسم الله، ابن قدامه مي گويد جهر به بسم الله يعني بسم الله الرحمن الرحيم را بلند در نماز بگويد اين خلاف اهل سنت است، آنها بسم الله را بلند نمي گويند بنابراين مرز بين شيعه و اهل سنت از ديدگاه امام حسن عسگري(عليه السلام) كه در ظاهر بخواهيم بفهيم كه او بسم الله را نمي گويد يا يواش مي گويد ولي شيعه علي(عليه السلام) و مومن همينطور كه عرض كردم بسم الله الرحمن الرحيم را بلند مي گويد.
سوم انگشتر عقيق به دست راست كردن است. پيروان ائمه ملتزم هستند كه انگشتر به دست راست كنند ولي اهل سنت فتوا دادند كه انگشتر به دست چپ كنند ابن حُجر كه مالكيها از پيروان او هستند مي گويد كه تختم به دست راست مكروه است. خوب در نتيجه تفاوت ما با پيروان ابوحنيفه و مالك ما پيرو اهل بيت(عليهم السلام) هستيم كه مي فرمايند انگشتر عقيق به دست راست كنيد.
چهارم: امام حسن عسگري(عليه السلام) مي فرمايند كه پيروان اهل بيت(عليهم السلام) پيشاني را برخاك مي گذارند و سجده برخاك مي كند. همانطور كه قرآن دستور داده است ولي اهل سنت بر عمامه، لباس، بر فرش، بر پشت دست، حتي سجده بر پشت نمازگذار جلو يعني جمعيت زياد است نمي تواني سجده كني بر پشت نمازگذار سجده كني درست است سجده اي كه بايد براي خدا باشد.خوب چهار تفاوت ما از ديدگاه امام حسن عسگري(عليه السلام) با اهل سنت است كه چقدر اين اسلام ما خالص است.
پنجمين زيارت الاربعين است. پنجمين تفاوت شيعه با ديگران اين است كه روز بيستم ماه صفر يعني چهل روز بعد از شهادت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) مومن كامل آن كسي است كه به زيارت امام حسين(عليه السلام) در كربلا برود. در زيارت امام حسين(عليه السلام) شركت كند و به عزاداري بپردازد و تجديد عهد و پيمان كند اين علامت ايمان است. اين رسم است كسي كه فوت مي كند چهلم برايش مجلس ختم مي گيرند و يك فاتحه اي براي او مي خواند هديه نثار روحش مي كنند، نه تنها در بين مسلمانان، مسيحيان هم اين كار را انجام مي دهند چهلم مجلس عزا مي گيرند حتي نماز برجنازه هم در كليسا دوباره مي خوانند. يهوديان بعد از سي روز مجلس مي گيرند و براي اباعبدالله الحسين(عليه السلام) بايد اربعين تكرار شود چرا؟ براي اينكه هدف و راه فراموش نشود، چون دشمن مي خواهد نور سيدالشهدا(عليه السلام) خاموش شود، عظمت امام حسين(عليه السلام) برباد برود با اين زيارت تجديد مي شود. روايات زيادي داريم يكي از روايات اين است جابر بن عبدالله انصاري نقل مي كند كسي كه امام حسين(عليه السلام) را زيارت كند خدا را زيارت كرده است.
امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند«من اراد به الخير قذف في قلبه حب الحسين و حب زيارته»(وسائل شيعه،ج10،ص 388) كسي كه خدا بخواهد به او خير بدهد محبت به امام حسين(عليه السلام) و محبت زيارت امام حسين(عليه السلام) را در دل او مي اندازد.
روايت ديگري از امام صادق(عليه السلام) داريم«من لم يات قبر الحسين حتي يموت كان منتقض الدين منتقض الايمان و ان اُدخل الجنه كان دون المومنين في الجنه»(بحار الانوار،ج98،ص4) كسي كه به زيارت امام حسين(عليه السلام) نرود حتي به بهشت هم برود رتبه او از كسي كه به زيارت امام حسين(عليه السلام) رفته رتبه و مقامش كمتر است نقص در دين و ايمانش پيدا شده است در بهشت هم تشريف ببرد رتبه و مقامش پايين تر است. چقدر زيارت اربعين اهميت دارد.
خوب روز اربعين به زيارت امام حسين(عليه السلام) مي رويد هم زيارت اربعين را بخوانيد و با الفاظ مخصوص امام حسين(عليه السلام) را زيارت كنيد. همانطور زيارت عاشورا براي روز عاشورا است و همه روزها مي توانيد بخوانيد. در مفاتيح الجنان نگاه كنيد در روز اربعين امام حسين(عليه السلام) را با الفاظ مخصوص به عنوان زيارت اربعين امام حسين(عليه السلام) را زيارت كنيد.
دو جمله از زيارت اربعين عرض كنم «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ» خدايا امام حسين(عليه السلام) خون قلبش را داد، بخشيد تا بندگان تو را نجات دهد. خدا قسمت كند روز اربعين بتوانيم حق امام حسين(عليه السلام) را ادا كنيم. حداقل نمي توانيم به زيارت امام حسين(عليه السلام) در كربلا برويم دور هم جمع شويم مجلس عزا به پا كنيم روحانيون معظم، مداحان و بچه هاي هئيتي بيايند عزاداري كنيم حتما روز اربعين اين خواست امام معصوم است مي فرمايند فرق شما با ديگران اين است كه شما اهل اربعين هستيد اهل اشك، روضه، زنده نگه داشتن،تجديد عهد و پيمان به سيدالشهدا(عليه السلام) هستيد انشاءالله در شهر هم در روز اربعين مراسم باشكوهي برگزار شود.
روي اين مبنا اين زيارت در روز اربعين چقدر اهميت پيدا كرده است اولين زائر امام حسين(عليه السلام) جابربن عبدالله انصاري بزرگترين صحابه رسول خدا(عليه السلام) است اين پيرمرد نابينا با يكي از دانشمندان بزرگ كوفه به نام عطيه كه مفسر قرآن است(عطيه اسم زن نيست و غلام جابر هم نبوده است) همراه خودشان برداشت و در شريعه فرات غسل كرد و لباس معمولي نپوشيد لباسها را به صورت حوله احرام درآورد و پوشيد و يك كم از بوي خوش برداشت و قدمها را آهسته برمي داشت ذكر مي گفت مي فهميد قدم برداشتن براي زيارت سيدالشهدا(عليه السلام) ثواب زيارت خانه خدا، حج و عمره را دارد قدمها را آهسته بر داشت آمد آمد گفت عطيه دست مرا روي قبر سيدالشهدا(عليه السلام) بگذار، انشاءالله خدا توفيق دهد كه روز اربعين همه به زيارت سيدالشهدا(عليه السلام) برويم روزگار توفيق نداد كه روز اربعين در كربلا باشيم ما هم عقيده با زائران حسيني هستيم مي گويد دست جابر پيرمرد و عاشق امام حسين(عليه السلام) را روي قبر سيدالشهدا(عليه السلام) گذاشتم از هوش رفت بعد آب آوردم روي صورتش پاشيدم به هوش آمد سه مرتبه گفت يا حسين(عليه السلام) يا حسين(عليه السلام) يا حسين(عليه السلام)، مي گفت چرا امام حسين(عليه السلام) جواب جابر را نمي گويد بعد به خودش خطاب كرد گفت جابر مگر نمي داني آقا سر از بدنش جدا شده و جابر نمي داني كه سر آقا روي نيزه بود و... شروع به روضه خواني و زيارت كرد مدتي كه مشغول به زيارت كردن بودند. شبيه سروصداي مي آيد به غلامش گفت برو ببين لشكر ابن زياد است يا كاروان كربلا مي آيد اگر خبر كاروان كربلا را به من بدهي تو را در راه خدا آزاد مي كنم غلام رفت و با حالت تو سر زدن برگشت گفت جابر بيا كه كاروان كربلا دارد مي آيد سرهاي شهدا را همراه خودشان دارند مي آورند سه روز بعد از اربعين عزاداري كردند امام سجاد(عليه السلام) ديدند اگر اينها اينجا بمانند زن و بچه امام از بين مي روند اشكشان خشك نشده است از اين قبر بلند مي شوند و به قبر ديگري مي روند شبانه روز اشك مي ريختند زنان اطراف هم براي عزاداري مي آمدند امام سجاد(عليه السلام) فرمودند مي خواهيم از اينجا برويم حالا كاروان از اينجا مي خواهد حركت كند حضرت سكينه(سلام الله عليها) مي فرمايد زنها بيايد اطراف قبر امام حسين(عليه السلام) را بگيريد بانوان همه آمدند اطراف قبر حلقه زدند ديدند سكينه خود را روي قبر پدر انداخت و فرمود «الا يا كربلا نودعك جسماً بلا كفن ولا غسل دفينا الا يا كربلا نودعك روحاً لاحمد و الوصي مع الانبيا» اي سرزمين كربلا، پدرم كه بدون غسل و كفن دفن شد به تو امانت مي سپارم، اي سرزمين كربلا من دارم مي روم ولي روح پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) و علي(عليه السلام) و جبرئيل را به تو امانت مي سپارم.
خطبه دوم
«اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوي الله»

در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران عزيز و خواهران مكرمه، جوانان و نوجوانان، پسران و دختران را به تقواي الهي، انجام واجبات و ترك محرمات دعوت مي كنم. تقوا يعني آنجايي كه خدا فرموده در صحنه باشيم بگويم چشم و آنجايي كه نباشيم بگويم چشم،هر كجا دستور داد حضور و عمل بگويم چشم و هر كجا گفته نباشيم بگويم چشم اين معناي تقوا است.
مناسبتهاي كه در پيش داريم به طور اختصار عرض مي كنم اولين نكته فردا نهم دي سالروز حماسه بزرگ ملت ايران نسبت به اسلام، كشور، قرآن و نشان دادن بصيرت، آگاهي و تبعيت خودشان از ولي فقيه و جانشين حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) حضرت آيت الله العظمي خامنه اي(حفظه الله تعالي) است. روز نهم دي در تاريخ انقلاب يك يوم الله يعني روز خدا است روزي قدرت خدا به بركت ملت ايران ظهور كرد روز اعلام بصيرت و آگاهي و استقامت نسبت به فتنه گران است.
بزرگترين گناه معاويه و يزيد
برادران و خواهران مي دانيد بزرگترين گناه و معصيت معاويه و يزيد چه بود؟ بزرگترين گناهش اين نبود كه امام حسين(عليه السلام) را به شهادت رساند اهل بيت امام حسين(عليه السلام) را اسير كرد بزرگترين گناه معاويه و يزيد اين بود كه اسلام را وارونه و منحرف كرد و امام حسين(عليه السلام) آمد اين اسلام را به جايگاه خودش برگرداند. بزرگترين گناه سران فتنه اين بود مي خواستند اسلام آمريكايي را به كشور ما برگردانند اين چيزي كمي نبود مسئله صرف رأي دادن نبود بعد از رأي سران فتنه به كمك استكبار، منافقين و به كمك تمام بدخواهان عالم وهابي و بهايي و هر انسان خبيث و پليدي بود آمدند گفتند جمهوري ايراني يعني همان اسلام وارونه، يعني همان اسلام آمريكايي، يعني اسلامي كه يزيدي و معاويه اي است كه با همه مي سازد اينها زحمات امام بزرگوار ما، زحمات سيدالشهدا(عليه السلام) و زحمات اسلام ناب را مي خواستند زير و رو كنند معناي جمهوري ايراني اين است. ما جان و خون داديم كه جمهوري اسلامي بگويم بعد از هزار و چهارصد سال اسلام و ولايت زنده شد پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) روزي در كوچه رد مي شدند بچه هاي بني هاشم امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) را ديدند بلند بلند شروع به گريه كردند گفتند آقا چرا گريه مي كنيد؟ فرمودند اين خاندان من، همه آنها آواره و شهيد مي شوند آسايش ندارد تا اينكه ملت ايران قيام مي كند آن روز به آوارگي اهل بيت(عليهم السلام) خاتمه مي دهد اينها مي خواستند تمام زحمات انبياء، سيدالشهدا(عليه السلام) براي حفظ اسلام، تمام زحمات ملت كه از طاغوت نجات پيدا كرده بوديم ما را به طور ديگر برگردانند و خيانت كنند، جرم اينها اين بود كه مي خواستند اسلام را وارونه كنند اين چيز بسيار مهمي است. سران فتنه يك انحراف بزرگي با برنامه ريزي حساب شده به وجود بياورند. خوب اسلام از اين انحرافات زياد ديده و ضربه هم خورده است.
تفاوت مردم زمان اميرالمومنين علي(عليه السلام) با زمان ما
منتها تفاوت زمان ما با زمان اميرالمومنين علي(عليه السلام) چه بود؟ تفاوتش اين بود آن زمان مردم حق و باطل را تشخيص نمي دادند ولي ملت ايران اهل بصيرت، آگاهي، فهم، شعور و ايستادگي است دو سه نمونه عرض مي كنم بيش از يك سال جنگ صفين طول كشيد در شب ليلة الحرير يعني اواخر جنگ صفين يك شب حضرت علي(عليه السلام) ناشناس به جبهه آمد هر ضربه اي كه مي زد يك تكبيري مي گفت و با هر ضربه يك نفر كشته مي شد تا اذان صبح شمردند پانصد تا تكبير گفت لشكر حضرت علي(عليه السلام) به خرگاه معاويه رسيد ، معاويه براي هميشه فاتحه اش خوانده مي شد مالك رسيد، ليلة الحرير مي گويند يعني اينكه از بس اينها زخمي شده بودند مثل سگ زوزه مي كشيدند صبح شد نزديك شكست معاويه كه رسيد گفتند بايد فرار كنيم معاويه دستور داد كه هر كس قرآن دارد آن را بر روي نيزه كند. اميرالمومنين علي(عليه السلام) دستور داد كه بجنگيد سپاهيان گفت ما نمي جنگيم گفتند چرا نمي جنگيد؟ گفتند قرآن را حكم قرار بدهيد اينها نپرسيدند كه اين شخصي كه مي گويد قرآن را حكم قرار دهيد او با امام واجب الطاعه دارد مي جنگد آن با علي(عليه السلام) مي جنگد هر چه در مقابل علي(عليه السلام) بياورد باطل است قرآن را هم وسط بياورد قرآن ناطق علي(عليه السلام) است پس آن يك كاغذي بيشتر نيست حرمت اميرالمومنين علي(عليه السلام) بايد حفظ شود حرف حضرت علي(عليه السلام) بايد روي زمين نماند گفتند ما نمي جنگيم دستور بدهيد جنگ تعطيل شود حالا چه كساني بودند؟ بعضي از همين خوارج حافظ قرآن بودند عجيب است دور حضرت علي(عليه السلام) را گرفتند كه بايد جنگ تمام شود آقا فرمودند برويد بجنگيد قرآن ناطق من هستم شر فتنه معاويه بايد برداشته شود گفتند ما نمي جنگيم و شما هم نبايد بجنگيد بگو مالك برگردد وگرنه شما را همينجا مي كشيم. آقا دستور دادند مالك برگرد. مالك پيغام داد كه آقا ده دقيقه به من فرصت بدهيد معاويه را شانه بسته مي آورم. اميرالمومنين علي(عليه السلام) فرمان داد كه اگر علي را زنده مي خواهي ببيني برگرد. بعد گفتند يك حكمي را انتخاب كنيد كه از قرآن در بياورد از آن طرف عمروعاص را انتخاب كردند و اميرالمومنين علي(عليه السلام) گفتند از طرف من مالك اشتر گفتند قبول نداريم گفت عبدالله بن عباس فهم دارد گفتند آن را قبول نداريم گفتند بايد ابوموسي اشعري باشد سابقه ابوموسي اشعري مي دانيد چيست؟ ابوموسي همان آدمي است كه بعد از غدير مي خواست به مدينه بيايد اينها ده نفر شدند كه مي خواستند شبانه پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) را ترور كنند از يك تنگه اي كه پيغمبر(صلي الله عليه وآله و سلم) مي خواست عبور كنند اينها مي خواستند پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) را بكشند ابوموسي يكي از اين افراد بود دشمن علي(عليه السلام) و غدير بود. بعد نشستند هر چه در قرآن فكر كردند به جاي نرسيدند خوب اينها فهم و درك قرآن را نداشتند عمرو عاص گفت بهتر تو علي(عليه السلام) را از خلافت كنار بزن و من هم معاويه را كنار مي زنم و مردم هر چه مي خواهند بر سر حكومت بگذارند. اينها آمدند اعلام كنند مالك اشتر گفت فريب نخوري اول تو نرو صحبت كني هر چه به او گفتند اعتنا نكرد آمد بالاي منبر اعلام كرد گفت اي مردم من همين طور انگشتر از دستم در مي آورم هم علي(عليه السلام) و هم معاويه را از خلافت خلع مي كنم عمر وعاص بالاي منبر رفت گفت شما شنيديد كه هم علي(عليه السلام) كه لياقت نداشت خلع كرد و هم معاويه را، اما معاويه آدم خوبي است و اين انگشتر را به دست گرفت و برانگشت گذاشت و گفت مانند اين انگشتر معاويه را به خلافت نصب مي كنم. بيش از يك سال جهاد و شهادت كه مي خواهد نتيجه بدهد دست امام را بستند اين يعني فهم ديني نداشتن است. اينها افرادي بودند نماز مي خواندند و روزه هم مي گرفتند. شهيد مطهري مي گفت در نماز شبشان سوره بقره مي خواندند ولي شيعه علي(عليه السلام) پيدا مي كردند شكمش را هم پاره مي كردند. عدم بصيرت و آگاهي اينقدر براي دين ضرر دارد. ولي مردم ايران اينگونه نيستند شما مي دانيد اگر عاشورا، جوانان و بسيج به كمك ما نيامده بود و مردم ايران در نهم دي ماه به ميدان نمي آمدند مي دانستيد كه چه اتفاقي مي افتاد؟ يكبار ديگر سر امام حسين(عليه السلام) بالاي ني مي شد، اسلام آمريكايي حاكم مي شد، تمام زحمات امام بر باد مي رفت. ما خيلي راهپيمايي برگزار كرديم 22بهمن ماه يك راهپيمايي است كه جا افتاده و همه مي آيند روز قدس همه مي آيند ولي روز نهم دي كسي نگفته بود به ميدان بيايندخود جوش آمدند خودشان فهميدند كه اگر الان در صحنه نباشند ديگر بعد فايده ندارد. كساني كه در توابين بعد از شهادت امام حسين(عليه السلام) آمدند صدها برابر شهداي كربلا بودند بيشتر خون دل خوردند سليمان بن صُردخزاعي و ديگران تعداد زيادي بودند منتها اگر اينها در كربلا حضور داشتند و از امام حسين(عليه السلام) حمايت مي كردند اين اتفاق نمي افتاد. منتها اينها وقتي آمدند كه كار از كار گذشت. يا در فيلم مختارنامه شما هم ديديد ابراهيم پسر مالك اشتر اگر آن لحظه حساس به كمك مختار مي رسيد چنين اتفاقي نمي افتاد. ملت فهم دارد كه چه موقع به ميدان بيايد عليرغم اينكه اختلاف سليقه هم داشتند كه اين به او رأي داده يه به ديگري ولي در پيروي از ولايت و فهم شيعه گري همه يكسان هستند، همه اين را تشخيص مي دهند، ممكن بود كساني كه به موسوي رأي داده بودند ولي تا زماني بود كه او قد علم براي نابودي نظام اسلامي نكرده بود وقتي كه قد علم كرد او را طرد و نفي اش كردند نهم دي ماه خيلي ارزش دارد. انشاءالله فردا صبح ساعت نه و نيم از چهار راه تربيت بدني مراسم نهم ديماه شروع مي شود از هئيتهاي مذهبي در خواست كرديم كه بيائيد سينه بزنند چون عاشورا ما را نجات داده است بسيج، بازاريان، كارمندان و همه بيايند اسم اين روز را گذاشتيم تجديد عهد با ولي بايد در صحنه باشيم زن و مرد، پير و جوان، بازاري و كارمند، كشاورز همه بيايند و حضور در راهپيمايي داشته باشيد انشاءالله بصيرت و آگاهي و ولايت مداري خودمان را به جهانيان عرضه كنيم.
نكته بعدي بايد عرض كنيم پنچشنبه كه روز اربعين است باشكوه هئيتها بيايند و متمركز برگزار كنيم امسال مثل بم اولين مراسم عزاداري متمركز داشته باشيم همه با هم سينه و زنجير بزنند روحانيون در مساجد همه اعلام كنند انشاءالله حق همه ما است باشكوه عزاداري كنيم. مراسم باشكوهي در شب اربعين به مناسبت سالگرد شهداي عمليات كربلاي چهار و پنج در مسجد جامع برگزار مي شود انشاءالله شركت كنيد .
روز اربعين هم سالگرد شهداي دشتاب در امامزاده سيدعلي موسي(عليه السلام) برگزار مي كنند انشاءالله برادران در آن مراسم هم شركت كنند.
در همين هفته سالروز ابلاغ تاريخي حضرت امام (ره) به گورباجف رهبر شوروي داريم كه امام پيش بيني كردند كه شوروي از هم پاشيده مي شود پاي صحبت آيت الله جوادي آملي بنده در قم بودم فرمودند وقتي كه من پيام امام را به گورباجف خواندم و يك نفر ديگر ترجمه مي كرد و ما كلام به كلام مي خوانديم و اگر نيازي بود شرح و توضيح بدهيم شرح و توضيح مي داديم مي گفت آنجايي كه امام فرمودند از اين به بعد كمونيست را در موزه ها بايد سراغش را بگيريم چون به تاريخ پيوسته است حالا رئيس جمهور كمونيست و تفكر كمونيست برآن كشور حاكم بود. يك دفعه گوشهاي گورباجف سرخ شد وقتي اين پيام امام را براي ايشان خواندم، خوب اين سالروز را گرامي مي داريم.
مقام معظم رهبري(دام ظله العالي) فرمودند همانطور امام فرمودند كه شوروي از هم پاشيده مي شود آمريكا هم از هم پاشيده و به همان روز و سرنوشت دچار مي شود اين سرنوشتشان حتمي است.
روز جهاد كشاورزي را هم گرامي مي داريم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.