ويژگي شخصيت رسول اعظم (صلي الله عليه وآله و سلم) از ديدگاه قرآن
خطبه هاي نمازجمعه به امامت حجت الاسلام و المسلمين علي ابراهيمي امام جمعه محترم 91/10/22
[b]بسم الله الرحمن الرحيم
خطبه اول
قال الله الحكيم: « وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ »(سوره صف،آيه 6)
رحلت جانگذار پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) و شهادت امام حسن مجتبي(عليه السلام) تسليت عرض مي كنم و در آستانه شهادت امام رضا(عليه السلام) به حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و همه شما ارادتمندان، علاقه مندان، دوستداران، عاشقان، شيعيان، مسلمانان و متدين تسليت عرض مي كنم. از اينكه محبت كرديد و در ساعت اعلام شده قرائت زيارت رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) از راه دور تشريف فرما شديد، از همه شما برادران و خواهران، جوانان و نوجوانان، مسئولان،سروران روحاني و طلاب عزيز تشكر و قدرداني مي نمايم. انشاءالله خداي متعال به زودي زيارت رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) از نزديك و امام حسن مجتبي(عليه السلام) را در مدينه منوره نصيب همه ما بگرداند.طبيعتا خطبه اول درباره رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) ما بايد مطالبي را عرض كنم. تفاضل بين انبياء(عليهم السلام)
در قرآن مجيد آياتي درباره شخصيت بسيار مهم رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) آماده است. اولا بين انبياء تفاضل است بعضي از پيغمبران بر بعضي ديگر برتري دارند. چنانچه در سوره بقره آيه 253«تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ» اين صد و بيست هزار پيغمبر بعضي از بعضيها بالاتر هستند. يا در سوره اسراء آيه 55 «وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ» ما بعضي از پيامبران را بر بعضي ديگر برتري داديم. پيامبران اولوالعزم
مي دانيد از ميان اين پيغمبران پنج پيغمبر است كه اولوالعزم هستند كه صاحب كتاب و شريعت جديد هستند شريعت تازه براي مردم آوردند بقيه پيامبران تابع پيغمبران اولوالعزم بودند حضرت نوح(عليه السلام)، حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام)، حضرت موسي(عليه السلام)، حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) و حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) اين پنج پيغمبر اولوالعزم از همه پيامبران و علم آنها بالاتر است خدا فضيلت داده است. برتري پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) بر پيامبران اوالعزم(عليهم السلام)
از ميان پيغمبران اولوالعزم آنكه اعظم و برتر از همه پيغمبران اولوالعزم و برتر از جميع پيامبران، حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) است. لزوم مطالعه در سيره پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) و نياز بشريت به آن
دوستان عزيز، برادران و خواهران شخصيت، زندگي و سيره پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم)را مطالعه كنيد پيغمبر(صلي الله عليه وآله و سلم) براي ما مسلمانان و همه جهانيان الگو است قبله همه مسلمانان و همه عالم است اگر تمام مسلمانان جهان به خلقيات رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) نگاه كنند به اخلاق پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) جامعه پاك مي شود اختلافي باقي نمي ماند و درگيري به وجود نمي آيد. خير و بركت شامل حال همه مي شود. چرا در جامعه ما و دنياي مسلمانان اينقدر اختلاف است؟ به خاطر اينكه ما حرف مي زنيم كه مسلمان هستيم و در عمل مسلمانان پيرو رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) نيستند اگر همه پيغمبران عالم و صد و بيست هزار پيغمبر جمع شوند سرسوزني با هم اختلافي ندارند با اينكه آنها با هم مختلف هستند عيسي مسيح(عليه السلام)، حضرت موسي كليم(عليه السلام) و پيغمبران مختلف، اما حرفها و صحبتهايشان اما يك سر سوزني با هم دعوا و اختلاف و درگيري ندارند بنابراين نياز جامعه مسلمان دنيا امروز به پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) از هر زماني بيشتر است بلكه دنياي بشريت نيازمند به پيامبراسلام(صلي الله عليه وآله و سلم) است اخلاق و شيوه و سيرت آن حضرت را هم بشناسند، معرفت پيدا كنند و مطالعه كنند و هم اخلاق و شيوه رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) در زندگي شخصي خودشان پياده كنند. بهترين راه شناخت پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) از طريق قرآن مجيد
ما بهترين شناختي مي توانيم از رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) داشته باشيم شناختي كه قرآن به ما داده است. بايد به سراغ قرآن رفت تا پيغمبر را شناخت. كتاب بسيار ارزشمندي از مفسر بزرگ و عاليقدر قرآن حضرت آيت الله جوادي عاملي دوجلد است و درباره شخصيت پيغمبر(صلي الله عليه وآله و سلم) از ديدگاه قرآن است انشاءالله مطالعه بفرمايد البته اين كتاب، كتاب بسيار سنگيني است. بنده چند جمله از اين كتاب خدمت شما برادران و خواهران مكرمه در باب عظمت، شخصيت و اعظم بودن پيغمبر بر همه پيغمبران عرض مي كنم. بشارت حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) بر آمدن پيامبر آخر الزمان حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم)
اولا آيه در مطلع خطبه از حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) عرض كردم كه مي فرمايد من كتابهاي گذشته را تصديق مي كنم تورات را تصديق مي كنم «وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي» من به شما بشارت مي دهم كه بعد از من پيامبري از ناحيه خدا مي آيد «اسْمُهُ أَحْمَدُ» كه اسم او احمد است. مي فرمايد مبشرا، بشارت كجاست؟ بشارت را جايي مي دهند كه مطلب تازه و نويي براي امت و ديگران داشته باشد والا پيغمبري كه بعد از حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) مي آيد علم و كتابش همسنگ با حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) باشد اگر كتابش همسنگ با انجيل باشد اينكه بشارت نمي شود، اينكه هست و نيازي نيست، بشارت جايي است كه بالاتر مي خواهد بيايد بشارت جايي مي آيد كه حرف تازه و كاملتر مي خواهد بيايد شخصيت برتري مي خواهد بيايد. اين آيه همين را مي خواهد بگويد اينكه مي فرمايد «وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ» اينكه كه من بشارت مي دهم كه بعد از من مي آيد اين بشارت معنايش اين است كه شخصيتي كه مي خواهد بيايد خيلي والاتر است و حرفهاي تازه تري دارد مي فرمايد من انبياء گذشته را تصديق مي كنم چنانكه در آيه خوانديد«وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ» زماني حضرت عيسي بن مريم(عليه السلام) فرمود يا بني اسرائيل، اين حرف را به يهوديها زدند اي يهوديان «إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم» من از طرف خدا مبعوث شدم به سوي شما يهوديان و مسيحيان آمدم«مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ» من توراتي كه كتاب حضرت موسي(عليه السلام) بود تصديق و قبول دارم او از طرف خدا آمده است(توراتي كه تحريف نشده تورات واقعي از طرف خدا آمده است) اما اين هم بدانيد من پايان پيغمبران نيستم بعد از من شخصيت بزرگي ظهوري مي كند كه حرف او از حرف من هم بالاتر است «وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ» علاوه بر اينكه من پيغمبر شما و صاحب كتاب هستم از طرف خدا آمدم شما يهوديان موظف هستيد، كه به بالاتر از كتاب من، بپيونديد و مطيع او باشيد. تازه من آخر نيستم و شخصيتي مي آيد كه از من بالاتر است، علم و حرفهاي او از من بالاتر و او اكمل از همه انبياء است اسم او احمد است. ثابت شدن افضليت پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) از حضرت عيسي مسيح(عليه السلام)
از اين آيه عيسي بن مريم(عليه السلام) بشارت مي دهد ما نتيجه مي گيريم رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) افضل از عيسي مسيح(عليه السلام) است و افضل از همه پيغمبراني كه قبل از عيسي مسيح(عليه السلام) بودند و اين آيه براي ما ثابت مي كند كه قرآن افضل از انجيل و از همه كتب آسماني است خداي تبارك و تعالي از اول خلقت تا زمان نزول قرآن براي بشريت عرضه كرده است. بر اساس اين بشارت حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) تمام مزاياي علمي كه حضرت عيسي(عليه السلام) دارد و بالاترش هم دارد. چون اگر اندازه هم باشد به او بشارت نمي گويند بالاتر از او به جامعه عرضه كرده، همه مزايايي كه حضرت عيسي(عليه السلام) نسبت به پيغمبران ديگر دارد، پيغمبر ما آنها را داراست و بالاتراز او هم دارد. اين بر اساس همين آيه قرآني است كه خدمتتان عرض كردم. پس پيغمبر افضل از حضرت عيسي(عليه السلام) و افضل از همه پيغمبران است. افضل بودن قرآن مجيد بر ديگر كتب آسماني
آيه دوم كه خدمت شما عرض مي خواهم كنم اين است كه قرآن مجيد هم افضل از تمام كتب آسماني است. اين را از كجا مي توانيم اثبات كنيم؟ از اين آيه شريفه قرآن كه خداي تبارك و تعالي مي فرمايد «وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ»(سوره مائده،آيه48)مي فرمايد اي رسول ما، ما قرآن را به حق بر شما نازل كرديم اين قرآن هر چه كه كتابهاي گذشته دارد او هم دارد «مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ» هر كتاب آسماني تا قبل از قرآن آمده حرفها و معارفش در قرآن است. علاوه بر او «مُهَيْمِنًا عَلَيْهِ» مهيمن يعني سيطره و نفوذ علمي دارد، قرآن بر تمام كتب انبياء سيطره و نفوذ علمي دارد اين بالاتر است. شخصيت هر پيغمبري در كتاب او تجلي كرده است، شخصيت حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) در كتاب انجيل تجلي پيدا كرده است، شخصيت حضرت موسي(عليه السلام) در كتاب تورات تجلي پيدا كرده است، شخصيت حضرت نوح(عليه السلام) در صحف تجلي پيدا كرده است، شخصيت پيغمبرخاتم حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) در قرآن تجلي كرده است. وقتي قرآن بر تمام كتب سيطره، نفوذ و آنها را اثبات مي كند و بالاتر از آنها هست پس شخصيت پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) از انبياء گذشته سيطره و نفوذ علمي دارد و از همه انبياء مقام و رتبه اش بالاتر است. خاتميت پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم)
يكي از مزاياي رسول اكرم(صلي الله عليه وآله و سلم) خاتميت است يعني ختم مي شود از اين آيه اثبات مي شود «مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ»(سوره احزاب، آيه40) پيغمبر از طرف خدا فرستاده شده است حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) رسول الله از طرف خدا آمده و خاتم النبيين است، او خاتم همه انبياء است. خاتم يعني مهر، نويسنده آنچه كه بر ذهن و ضمير قلبش نقش مي بندد بر قلمش نوشته مي شود مطلب نويسنده كه تمام شد آن را مهر مي كند يعني حرف و كلمات تمام شد. تمام پيغمبران الهي كلمه خدا هستند، كلمات الله هستند چنانچه در قرآن «إِنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ»(سوره آل عمران،آيه45) تمام پيغمبران كلمه كلمه خدا هستند، خداي تبارك و تعالي براي هدايت ما اين كلمات را فرستاده است چون با ما گفتگو كند پيامش از ناحيه پيغمبرانش براي ما فرستاده است، بالاخره اين كلام بايد ختم پيدا كند يا اينكه ختم پيدا نكند؟ با آمدن رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) كلمات خدا كه براي هدايت ما انسانها خدا در نظر گرفته است ختم مي شود و مهر زده مي شود، با آمدن پيغمبر خاتم حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) پيام خداي تبارك و تعالي ختم مي شود، بعد از پيغمبر ما پيغمبري نخواهد آمد مگر پيغمبران دروغين، پيغمبري كه از نظر علمي، قرآنش معجزه جاويد است بر همه كتابها سيطره دارد، او خاتم همه پيغمبران است و اگر كسي ادعا كند كه بعد از او براي پيغمبري آمده اين ادعا دروغي كرده است چون قرآن مي فرمايد «وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ»ديگر آمدن پيغمبر از طرف خدا ختم مي شود پايان كلام مهر زده مي شود و بعد از او پيغمبري نخواهد آمد. اول بودن پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم) در سلسله نزول و آخر بودن در سلسله صعود
پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) در سلسله نزول او اول است يعني وقتي پيغمبران مي آيند خدا آنها را برگزيند و روحشان را خلق مي خواهد كند پيغمبر خاتم اول خلق مي شود، در سير نزول او اول است اما پيغمبراني كه به اين دنيا مي خواهند بيايند، روحشان مي خواهد خلق شود اول روح او را خدا خلق مي كند منتها وقتي آنها بخواهد به اين دنيا بيايند اول از حضرت آدم(عليه السلام) شروع مي شود و نفر آخر حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) است. روي اين جهت مي گويند «هو الاول و الاخر» او هم اول است و هم آخر، اول مخلوقي كه خدا خلق كرده و روحش را آفريده است حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) است و آخرين سيد همه انبياء و آخر همه انبياء هست پيغمبرخاتم حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) است. پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) عبد مطلق
يكي ديگر از ويژگيهايي كه پيغمبر ما دارد و در قرآن به آن اشاره شده به عنوان عبد مطلق است. بالاترين عبوديت و بندگي را او دارد چنانچه ما در نماز شهادت مي دهيم «اشهد ان محمد عبده» خوب همه بنده هستند اما بندگي كردن و عبوديت پيامبرخاتم از همه انبياء بالاتر است عبد بودن و مطيع خداوند بودن پيامبر خاتم از همه بالاتر است چرا؟ چون در قرآن وقتي مي فرمايد « قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»پيغمبر بگو نماز من، اعمال من،زندگي و مرگ من همه براي خداست «لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ» خدا به من دستور داده است«وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ»(سوره انعام،آيات163و 162) اولين شخص مسلمان، سر سلسله پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) است. اولين عبد، كه عبوديت كامل در اين جهان دارد پيغمبر ما است. حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام)،حضرت آدم(عليه السلام) ابوالبشر و شيخ الانبياء است، حضرت عيسي مسيح(عليه السلام)نفرمود «أَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» اول المسلمين اختصاص به پيغمبراعظم حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) است.
خداي تبارك و تعالي وقتي كه بندگان را به خودش اختصاص دهد مي فرمايد «وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِيمَ» اسم آنها را هم مي بردمي گويد ذكر كن بنده ما ابراهيم، «وَاذْكُرْ عِبَادَنَا وَإِسْحَاقَ»بنده ما اسحاق «وَاذْكُرْ عِبَادَنَا وَيَعْقُوبَ» بنده ما يعقوب «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ» ذكر كن بنده ما داوود «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ»(سوره ص،آيات45و 41و 17)ذكر كن بنده ما ايوب، اما نسبت به پيغمبر خاتم مي رسد مي فرمايد «نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ»(سوره فرقان ،آيه1) عبد مطلق رسول اعظم حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) است. بالاتر از رسالت همان عبوديت است ما در نماز چند مرتبه آن را ذكر مي كنيم بالاترين عبوديت را پيامبرخاتم دارد. در قرآن است«سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ»(سوره اسراء،آيه 1)عبد منتصب به هو مي شود عبد مطلق كه به هويت مطلقه پروردگاري نسبت داده شده بود و اسم خاص نداده بود يا مي فرمايد«فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى»(سوره نجم،آيه10) شما چه مي دانيد كه به بنده اش چه فرستاد؟ عبد و بنده مطلق در ميان تمام مخلوقات و انسانها و همه پيغمبراني كه خداي تبارك و تعالي آفريده، بنده مطلق پيغمبرخاتم حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) است. اخلاق ديگر پيامبر صلوات الله عليه
بيش از اين بنده فرصت نمي كنم كه اخلاق و خلق و خوي رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) را خدمت شما عرض كنم. پيغمبر ما خيلي مهربان بود سعي كنيم اخلاق پيغمبر را در زندگي خودمان پياده كنيم حضرت خيلي اهل گذشت، مغفرت و بخشش بود، و گره از كار مردم باز مي كرد و هميشه غم مردم را مي خورد، غم خودش را نمي خورد، حزنش طولاني بود از اينكه مردم گمراه باشند، از اينكه مردم دچار غفلت باشند، از اينكه مسلمانان گرفتار شيطان باشند، هميشه پيغمبر غصه مي خورد اما اين غصه در دلش بود چهره پيغمبر هميشه خندان بود، پيغمبر ما عبوس نبود. پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم) اهل مزاح و شوخي
خواهران و برادران هميشه شوخي مي كرد مزاح مي كرد خانمي عصباني به محضر پيغمبر آمد حضرت براي اينكه عصبانيت را كم كنند گفت شوهر تو همان كسي است كه يك نقطه سفيدي در چشمش است گفت نه آقاشوهر من او نيست آقا فرمودند بله شوهر تو همان كسي است كه نقطه سفيدي در چشمش است او شروع به انكار كردن كرد بعد يك مقدار از عصبانيت اين خانم كم شد آقا فرمودند اگر همه بندگاني كه خدا خلق كرده اطراف چشمشان سفيد است.
با اميرالمومنين علي(عليه السلام) خرما مي خوردند هسته هاي خرماي خود را روي هسته هاي خرما اميرالمومنين علي(عليه السلام) مي گذاشت گفت يا علي شما چقدر خرما خورديد؟ آقا اميرالمومنين علي(عليه السلام) حاضر جواب بودند گفتند يا رسول الله(صلي الله عليه وآله و سلم) شما از بس گرسنه بوديد با هسته هايش خرما را خورديد.
چند پيرزن خدمت پيغمبر آمدند آقا فرمود مساله اي داشتند آقا فرمودند پيرزنها به بهشت نمي روند اينها ناراحت شدند و بيرون رفتند بلال را ديدند بلال گفت چه شده گريان هستيد گفتند خدمت پيغمبر بوديم آقا فرمودند كه پيرزنها به بهشت نمي روند ما خيلي ناراحت شديم بلال گفت من مي روم سوال مي كنم گفتند يا رسول الله(صلي الله عليه وآله و سلم) شما همچين حرفي زديد آقا فرمودند بلكه سياهها هم به بهشت نمي روند بلال هم بسيار ناراحت شد و گريه مي كرد خدمت آقا اميرالمومنين علي(عليه السلام) رسيدند آقا فرمودند بله پيرزن جوان و چهارده ساله مي شود و سياه هم سفيد مي شود و به بهشت مي رود. اين شيوه پيغمبر ما بود. احوال پرسي از اصحاب
اگر سه روز اصحابش را نمي ديد سوال مي كرد كه كجايند؟ مي گفتند مسافرت رفتند دعا مي كرد خدايا در سفر آنها را حفظ كن و گرفتاري آنها را رفع كن،اگر مريض بودند به عيادتشان مي رفت احوالشان مي پرسيد درب خانه حضرت بر روي مردم باز بود دربان نداشت، نسبت به بيت المال كم خرج بود، خرجش از بيت المال خيلي كم و كم هزينه بود، اما خدمتش نسبت به مردم خيلي زياد بود. امروز ما واقعا نيازمند هستيم در اخلاق فردي، اجتماعي، خانوادگي با زن و بچه نگاه كنيم كه پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) چگونه زندگي مي كرد؟ چه شيوه اي داشت؟ واقعا محتاج به اخلاق و روش پيغمبر را در زندگي خودمان پياده كنيم. خطبه دوم
«اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوي الله»
معناي تقوا
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مكرمه را دعوت به تقواي الهي مي كنم تقواي الهي به اين است كه ما مطيع دستورات خدا، پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم)، امامان باشيم و مطيع دستورات جانشين امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ولي فقيه باشيم. محبت و دوستي تنها نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) كارساز نيست. مثلا ما اگر ادعاي دوستي با پيغمبر(صلي الله عليه وآله و سلم) كنيم ولي راهمان از ايشان جدا باشد خلاف كنيم مشروب بخوريم،بدحجابي داشته باشيم بعدش هم مدعي دوست داشتن پيغمبر باشيم حضرت زهرا(سلام الله عليها) و امام حسين(عليه السلام) دوست مي دارم اين محبتها كم كم زائل مي شود آن لحظه اي كه آدم از دنيا مي خواهد برود تمام پستها كنار مي رود آن لحظه اي كه روح از بدن خارج شد ديگر نمي گويد حجت الاسلام، جناب سرهنگ يا رئيس جمهور آن لحظه تمام اين اعتباريات از آدم دور مي شود آدم و صفحه اعمالش مي ماند بعد معلوم نيست آن لحظه آدم يادش بيايد بعضيها را ديديد كه آلزايمر گرفتند و همه چيز را فراموشي مي كنند اصلا يادشان مي رود خدا و پيغمبري و ديني است يادش مي رود بگويد يا حسين(عليه السلام)، اگر دينداري با عمل ثبات پيدا نكند آن لحظه از آدم جدا مي شود. يكي از دوستان مي گفت من با خودم عهدي كردم كه آن لحظه كه خدا مرا مي خواهد قبض روح كند يادم بيايد اسم پيغمبر(صلي الله عليه وآله و سلم) را صدا بزنم آدم خوب و پاكي بود. گفت يك شب خواب ديدم كه مرا قبض روح مي كنند هر چي صدا بزنم يا رسول الله(صلي الله عليه وآله و سلم) نمي توانستم، مي دانستم كه پيغمبري دارم ولي اسمش يادم نمي آمدم كه صدا بزنم. لزوم محبت و عمل
اين امام بزرگوار ياد ما مي دهد مي گويد محبت تنها كاري از دستش برنمي آيد كسي مي گويد من امام حسين(عليه السلام) را دوست دارم ولي هزار تا گناه و بي ناموسي مي كند، خمس و زكات نمي پردازد، در عمل راه پيامبر و امام حسين(عليه السلام) نرفته است، بعدش مي گويد من امام حسين(عليه السلام) را دوست مي دارم يعني آن لحظه اي كه بايد به دردش بخورد نمي خورد، آن لحظه همه چيز كنار مي رود و آن صفحه عمل با آدم مي ماند. خوب در توصيه تقوا هم به خودم و هم به شما مومنين اين است كه مطيع باشيم چون افتخار ماست كه پيغمبر ما، عبد بوده است. عبد يعني از خودش هيچي ندارد و هر چه هست گوش به حرف مولايش است هيچ اختياري براي خودش ندارد اگر حرف مي زند بر اي او مي زند، معمولي حرف مي زند حرف او را مي گويد بايد در زندگي، نگاه ما به رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) باشد، شيوه زندگي حضرت را با تمام وجود، مرحله به مرحله پياده كنيم، عبد مطيع باشيم، عبد اسمي دردي دوا نخواهد كرد اميدواريم كه خداوند ما را جز بندگان مطيع درگاه خودش قرار دهد.
خوب امروز روز رحلت جانگذار پيامبر و همينطور شهادت امام حسن(عليه السلام) و فردا هم شهادت امام رضا(عليه السلام) است انشاءالله در مراسماتي كه در پايان دهه ماه صفر مي شود حتما مومنين و متدينين شركت كنند . ماه ربيع و آغاز هجرت و شب ليلة المبيت
مطلب بعدي اول ماه ربيع الاول يكشنبه است روز اول روز هجرت پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم) است پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) از مكه حركت كردند به سمت مدينه آمدند آن شب مشركين از هر قبيله اي، بدذات، قلدر، چابك و شمشيرزن و پهلوانتر از همه را انتخاب كرده بودند كه شبانه پيغمبر را بكشند پيغمبر هم از طرف امر الهي متوجه شدند حضرت علي(عليه السلام) جاي خودشان خواباندند و اين را ليلة المبيت مي گويند شبي كه پيغمبر از خانه بيرون رفت و و در بستر پيغمبر حضرت علي(عليه السلام) خوابيد. خوب خطرات زيادي داشت و اينكه اميرالمومنين علي(عليه السلام) كار بزرگي كرد و جان پيغمبر را نجات داد. در روايت داريم آن شب خداوند به ملائكه خودش جناب جبرئيل گفت نگاه كنيد كه در زمين چه خبر است فرمودند علي بن ابيطالب(عليه السلام) جانشان را فداي پيغمبركردند فرمودند اگر شما چهار ملك مقرب را مخير كنم كدام يك از شماها حاضر هستيد جانتان را فداي ديگري كنيد هيچ كدام آنها حاضر نشدند كه جانش را بگيرد و فداي ديگري شود، ببينيد بنده من علي جانش را فداي پيغمبر من كرد. اين مبدا تاريخ شد و قرآن كريم اين شب را با عظمت و از حضرت علي(عليه السلام) ياد كرده است. واقعا جانش را كف دست گرفت. شوخي نيست چهل شمشيرزن بريزند و بخواهند بكشند؟ حضرت علي(عليه السلام) عباي پيامبر را روي خودشان انداختند و خوابيدند و جان پيامبر را نجات دادند. فرار شاه خائن
در همين هفته فرار شاه خائن در بيست و ششم ديماه 57 داريم و طاغوت به لطف الهي از كشور فرار كرد مردم با دست خالي بر ارتش، ساواك و قدرت جهنمي كه استكبار جهاني و صهوينيستها داشتند پيروز شدند. شهادت رهبران فدائيان اسلام
شهادت نواب صفوي، طهماسبي، واحدي و ذوالقدر را از فدائيان اسلام داريم كه خدا آنها را رحمت كند، شخصيت بزرگي اينها دارند و پيش قراول هستند اينها در جهت مبارزه با ظلم و طاغوت حركت كردند انشاءالله از اين نمازجمعه ما والاترين خيرات و بركات خداوند متعال نصيبشان بگرداند. اهميت سخنان مقام معظم رهبري(دام ظله العالي) درباره انتخابات آينده
چند روز پيش سخنراني مقام معظم رهبري(دام ظله العالي) را همه شنيديم همه با تمام وجود گوش دهيم چند بار هم گوش كنيد او ولي و جانشين امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است حرفش براي ما حجت است يعني به ما دستور دادند كه فقيه جامع الشرايط بايد حرفش را گوش دهيم اگر او را رد كنيم امام معصوم(عليهم السلام)و پيامبررا رد كرديم هر كس پيغمبر(صلي الله عليه وآله و سلم) را رد كند خدا را رد كرد مقام معظم رهبري جانشين پيغمبر در اين زمان غيبت است چون دست ما در زمان غيبت به امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نمي رسد او دست ما را در دست امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي گذارد او حافظ قرآن و تالي تلو است اين صحبتها را با تمام وجود گوش بدهيد مخصوصا از اين به بعد، صحبتهاي كه آقا داشتند اولا يكي از صحبتهاي بسيار مهمشان واقعا هست راهنمايي هاي بسيار مهمي دارد. عوض شدن مسير دنيا به سمت عدالت و نور در صورت استقامت ملت ايران
يكي از پيامها اين است كه در صورتي ملت ايران همانگونه استقامت كردند تا الان هم استقامت كند مسير دنيا به طور كلي عوض مي شود الان مسير دنيا ظلم و ستم و تسلط استكبار جهاني و كفر است ولي استقامت ملت ايران مسير را در آستانه ظهور حضرت بقية الله اعظم حضرت مهدي موعود(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي برد. اين يكي از نكات برجسته بود فرمودند آيا كسي باور مي كرد شاه با اين سيطره و قدرتش او را تكان بدهيد او را بلرزانيد و بعد او را حذف و بشكنيد و اسلام را حاكم كنيد آقايان كه سن و سال بالاي دارند مي دانند چنان قدرت ساواك در خانه ها بود وقتي مي خواستيد حرف بزنيد از زن و بچه ات هم مي ترسيديد چنان قدرت جهنمي ايجاد كرده بود آدم جرأت نمي كرد حرف بزند اينقدر بر هر خانه تسلط داشت به يك پاسبان مگر جرأت مي كردي كه بگوي بالاي چشمت ابروست. اين قدرتي كه طاغوت ايران درست كرده بود ولي به لطف حق شكسته و نابود شد آقا مي فرمايند استكبار جهاني آمريكا و صهيونيست ها هم همينجور نابود مي شود اين وعده خداست. اينها حرف نيست اينها واقعيتي است در صورتي ما استقامت، در صحنه و گوش به حرف باشيم. آنجايي كه ولي اشاره مي كند درك كنيم پيرو باشيم و متوجه باشيم اگر در صحنه باشيم اين سرنوشت سرنوشت جهان، و ظهور حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) انشاءالله را اين انقلاب بايد زمينه سازي كند منتها فرمودند من و شما بايد در صحنه، هوشيار، بيدار و متوجه باشيم. خنثي كردن برنامه هاي دشمن براي انتخابات آتي
بعد در باب انتخابات مطالب مهمي را در اين فصل بيان كردند اولا دشمن اگر بتواند جلوي انتخاب را مي گيرد و نمي گذارد. اگر زورش نرسيد مرحله بعدي مردم نيايند و پرشور نباشد حضور همگاني نباشد اگر حضور همگانيشان همه آمدند دشمن با يك ترفند ديگر مي سازد كه اين انتخابات فرمايشي بود آزاد نبود تا موج سواري كند فرمودند انشاءالله به خواست خدا انتخابات دشمن شكني را نظام جمهوري اسلامي برپا كند بار ديگر همه ما انشاءالله در صحنه هستيم و به فرمايشات مقام معظم رهبري(دام ظله العالي) عمل مي كنيم بالاخره با شناخت و توجه، و كساني هم كه شوراي نگهبان تاييد كردند به آن افراد ما حق نداريم به آنها توهين كنيم و انتخابات يعني آزاد است و شوراي نگهبان هم وقتي اعلام كرد كه اين فرد آدم صالحي است شما به هر كدام دلتان خواست راي بدهيد عقل حكم مي كند به كسي راي بدهيد كه فهم و شعور و دلسوزيش براي نظام، اسلام و مملكت بهتر باشد و براي خدا هم در صحنه حضور پيدا كنيد و جاي دعوا و نزاع باقي نمي ماند ما مي خواهيم راي بدهيم كه كشورمان حفظ شود، نمي خواهيم راي دهيم كه دعوا با هم كنيم، نمي خواهيم خانواده ها با هم قهر باشند، چرا آن شخصي كه من گفتم تو راي نداديد، او هم بگويد تو چرا به آن شخص من، راي ندادي، هر كسي اختيار خودش دارد با تحقيق و بررسي به بهترين كس راي دهيد. انشاءالله شهرستان ما با شعور و پرشكوه در اين انتخابات از هر جهت مهيا و آماده شركت باشد.
دشمن برنامه ريزيهاي خيلي زيادي كرده است اختلاف بياندازد در سوريه مقاومت را مي خواهد بشكند بالاخره سوريها هم علوي هستند اگر آنها بشكنند چه كسي علم مبارزه با صهوينيستها را برمي دارد. القاعده و طالبان را به جان آنها انداختند. در عراق هم همين كار را انجام مي دهند اختلاف بين شيعه و سني درست كنند. در كشور ما هم چپ و راست و اصولگرا را درست كردند دشمن از آنچه مي ترسد وحدت و يكپارچگي و همه مسلمانان يك حرف بزنند، همه ملتها يك حرف بزنند هر گروهي اختلاف مي اندازد بايد مراقب و مواظب باشيم فقط و فقط بايد يك حرف راس امور باشد آن هم حرف ولي فقيه باشد
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
