داستانهای کوتاه قرآنی: داستان باغ سوخته

بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول
اهمیت انفاق و زکات در آیه های قرآن
در خطبه های گذشته بحث تفسیری راجع به داستانهای کوتاه قرآنی داشتیم در این خطبه داستان باغ سوخته در قرآن را خدمتتان عرض می کنم. موضوع این داستان مربوط به کشاورزانی که باغشان به خاطر گناه، ترک انفاق و ندادن حق فقرا، این باغ به طور کامل سوخت . اسلام به کشاورز، مزرعه دار، باغدار دستور می دهد علاوه بر اینکه خودش استفاده می کند از این امکاناتی که خدا به او داده است به فکر واجباتش هم باشد مانع زکات نباشد، زکات و خمس مالش را پرداخت کند، به فقرا و همسایه هایش رسیدگی کند، دلشان را شاد کند، سعی کند ایتام را سر سفره خودش بنشاند. این چیزی است که خدا می خواهد. در گذشته خدا همین را می خواست الان هم همین را می خواهد هیچ فرقی نمی کند انسان باید خیّر باشد مثل زمین که چقدر خیر است، انواع و اقسام میوه ها را در اختیار شما قرار می دهد، خورشید چقدر خیر است مرتب گرمادهی دارد، ما نباید از خورشید و زمین بدتر باشیم، ما باید اهل انفاق باشیم خدا به ما امکاناتی داده که بخل نکنیم. بخل بلا نازل می کند سعی کنیم در زندگیمان بلاگردان داشته باشیم. بلاگردان خیلی مهم است همین صدقات و همین انفاق و رسیدگی به همسایه ها اینها بلاگردان می شود و بلا را بر می گرداند.
داستانی از قرآن در مورد به توجهی به انفاق و زکات سال
داستانی که می خواهم خدمتتان عرض کنم این داستان مربوط به شخص مومنی است که در دوران گذشته در کشور یمن شهر صنعاء زندگی می کرد. در چهار فرسخی شهر صنعاء یک روستای خوش آب و هوای به نام ضروان یا صروان بود. یک مرد مومن و متدینی در این روستا زندگی می کرد که خدا ضرب المثل آن را در قرآن آورده است. یک آدم بسیار خوبی بود و باغ خیلی خوبی به نام جنت یعنی بهشت دنیا داشت همه امکانات را خدا به او داده بود اطراف مزرعه اش را درخت کاشته بود طوفانها اذیت نمی کردند یک مزرعه استاندارد بود. در عین حال که وضع و امکانات خوبی داشت به فقرا نیز رسیدگی می کرد. به اندازه نیاز خود و خانواده اش برمی داشت بقیه را به فقرا می داد خمس و زکات مالش را می پرداخت و به فقرا وقت چیدن میوه ها هم کمک می کرد و هم سهم خودشان را برمی داشت. مرتب به فرزندانش نصیحت می کرد که مبادا دست از این شیوه انفاق بردارید شما هم اینگونه انفاق کنید تا نعمت برشما باقی بماند تا سلامتی و زندگیتان برای شما باقی بماند. این داستان را از زبان قرآن برای شما بیان می کنم که زبان قرآن شیرین تر است. داستان در تفاسیر مختلف نوشته شده است سوره قلم از آیات هفدهم به بعد داستان باغ سوخته نقل شده است. آیات قرآن خیلی مهم است و مواردی را به کشاورزان گوشزد می کند چرا بعضی اوقات رزق و روزی ما کم می شود، درختان گردو کرم می زند، درختان پسته آفت می زند، چرا بعضی اوقات سیل می آید و زندگی ما را خراب می کند. البته نمی خواهیم بگویم مسائل طبیعی که پیش می آید تقصیر خود بشر است ولی اعمال و گناهان انسان نقش دارد، جلوی رزق و روزی را گرفتن از دیگران باعث محرومیت انسان می شود.«إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ»می فرمایند ما همه را امتحان می کنیم همانطور که اصحاب باغ را امتحان کردیم. امتحان سنت خداست تا کسی که کار خوبی انجام می دهد پاداش بگیرد، امتحان مثل سنگی است که ناخالصی دارد آن را در کوره می گذارند و ذوب می کند تا طلای خالص از او جدا شود تا او زینت یک خانم شود والا سنگ ارزش ندارد تا آن گوهر و ارزش انسانی شکوفا شود و آن گوهر جان ما پاک شود با امتحان پاک می شود مثل کوره ای که در ذوب آهن است و سنگ را ذوب می کند و طلا را از مس جدا می کند امتحانات برای این است که حقیقت انسانی آشکار شود.ما را امتحان می کنند همانطور که اصحاب جنت را امتحان کرد. پدر هر چقدر سفارش کرد ولی گوش شنوایی نبود (پس وصیت کرد تخم بذر کاشت چون زمینشان شوره بود سودی نداشت** گرچه ناصح را بود صد داعیه پند را اذنی بباید واعیه»(مولوی)هر چقدر نصیحت کنیم اما گوش شنوا نباشد اثری ندارد پدر از دنیا رفت فقرا آمدند گفتند وقتی محصول می خواهید بچینید ما را فراموش نکنید فرزندان وعده به آنها می دادند. قران می فرماید«قَالَ أَوْسَطُهُمْ» یکی از برادرها که سن او کوچکتر اما خردمندتر از آنها بود گفت نکنید همانطور که پدر وصیت کرده عمل کنید واجبات را ادا کنید. پدر وصیت می کند اما اکثریت فرزندان زیر بار نمی روند. «إِذْ أَقْسَمُوا» اینهاهم قسم شدند «لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ» اینها صبح زود هم قسم شدند که میوه ها را بچینند. می گفتند ما خودمان بیشتر نیاز داریم پدر ما اشتباه می کرد و هر چه سرمایه داشت به فقرا می داد ما که نمی توانیم مثل او زندگی کنیم هزار تا بدبختی داریم باید مشکلات خودمان را حل کنیم هم قسم شدند که میوه ها را بچینند«وَلَا يَسْتَثْنُونَ» استثناء هم نکردند. یک معنا اینکه حق فقرا را جدا نکردند معنای دیگر آن وقتی که انسان کاری می خواهد انجام دهد بگوید انشاءالله، ما فردا می خواهیم میوه هایمان را بچینیم انشاءالله، خواست خدا را باید در نظر بگیریم اینها حتی انشاءالله هم نگفتند. یا اینکه حق فقرا را در نظر نگرفتند باید بلاگردان داشته باشند. «فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ» اینها در حالی که خوابیده بودند عذاب الهی بر آنها نازل شد«فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ»این باغ زیبا و پر از میوه و درخت تبدیل به خاکستر شد چنان صاعقه ای به این باغ خورد که تمام این باغ سوخت و ذغال شد«فَتَنَادَوا مُصْبِحِينَ» صبح زود همدیگر را صدا دادند که حرکت کنند و میوه ها را بچینند.«أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِن كُنتُمْ صَارِمِينَ» صبح زود اگر آمادگی دارید برویم میوه ها را بچینیم «فَانطَلَقُوا»آنها راه افتادند«وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ أَن لَّا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُم مِّسْكِينٌ» آهسته به همدیگر می گفتند که مبادا فقیری بشنود« وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِينَ» و هیچ فقیری وارد نشود و صبح میوه ها را بچینیم در حالی که قدرتش را داریم. این بخشی از آیاتی بود که خدمتتان عرض کردم ادامه داستان می فرمایند وقتی به باغ آمدند«فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ» گفتند ما راه را اشتباه آمدیم و این باغ مال ما نیست. «بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ» فکر کردند و دیدند همان باغ سوخته شده باغ خودشان است گفتند ما می خواستیم فقرا را محروم کنیم هم از دنیا محروم شدیم هم از آخرت، این نتیجه بخل و ندادن زکات و حق خدا را در زندگی ادا نکردن است. همه در زندگی امتحان می شوند می بینید چه سرمایه ای دارد امسال چقدر هندوانه فروخته است، یک دانه حاضر نیست به فقیری بدهد، همسایه اش فقیر و بینوا است، فرزندش می خواهد ازدواج کند، جهیزیه بدهد، چقدر بیچاره و فقیر در جامعه است، نمی خواهد به همه رسیدگی کنید حداقل مقداری را که به اندازه دست ما باز باشد و نه به اندازه ای که دست ما بسته باشد بالاخره انسان اهل خیر و انفاق باشد. «قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ»أَوْسَط در اینجا خردمند معنا شده است. برادر خردمند گفت: مگر من شما را نصیحت نکردم به وصیت پدر عمل کنید و حق فقرا را بدهید شما گوش نکردید تا انسان بیدار می شود می بینید خیلی چیزها را از دست داده است منتها وقتی بیدار شدند که باغ را از دست داده بودند. «قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا » خدایا پاک و منزه هستی«إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ» و ما از ستمکارانیم. انسان وقتی می خواهد توبه کند اول تسبیح خدا را بگوید بعد به گناهش اعتراف کند «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» یعنی تقصیر را به گردن خدا نیاندازیم اینها نگفتند خدایا تو باغ ما را سوزاندی گفتند « قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ» خدایا پاک و منزه ای ما ستمکاریم، ما هم به جامعه و فقرا و هم به خودمان ظلم کردیم. ما می خواستیم دیگران را محروم کنیم خودمان به خطا رفتیم. خوب دیدین بعضی افراد خطایی می کنند گناه را به گردن دیگران می اندازند و همدیگر را سرزنش می کنند. «فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ» همدیگر را سرزنش می کردند تو باعث شدی «قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ» در نهایت توبه کار شدند ما تجاوزگر و طغیان کننده هستیم. وقتی توبه کردند از خداخواستند خدایا ما دیگر چنین غلطی نمی کنیم به جای این باغ سوخته یا باغ دیگر بده تا ما حق را بتوانیم ادا کنیم. بالاخره خدا راه توبه را برای انسان باز کرده است. در هر حالی که انسان خطایی انجام داده راه بازگشت را بسوی خودش باز کرده است می گویند: غرق گنه نااميد مشو زدرگاه ما كه عفو كردن بود در همه دم كار ما.
توبه و استغفار راه رهایی از عذاب آخرت
بالاخره انسان معصوم نیست خطا انجام می دهد مهم این است که در خطا اصرار نکنیم و وقتی فهمیدیم خطا کردیم برگردیم و توبه کنیم «عَسَى رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ» خوب اینها توبه کردند خدا به آنها باغی داد که اسمش را هَیوان گذاشتند یعنی از هر جهت این باغ با نشاط بود. ادامه داستان قرآن می فرماید «كَذَلِكَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»این باغ سوخته عذاب دنیاست اگر کسی اصرار بر گناه داشته باشد عذاب آخرت بسیار دردناکتر است. عذاب دنیوی بود اگر توبه نمی کردند و اصرار برگناه داشتند عذاب آخرت بسیار سخت و دردناکتر است. خوب این داستان باغ سوخته را خدمتتان عرض کردم شما نتیجه ای از این داستان در زندگی خودتان بگیرید که انسان اهل خیر باشد و پند بگیریم از این فرزندان شخص مومن که چه کاری انجام دادند. حق خدا و فقرا را پرداخت نکردند، می خواستند دیگران را محروم کنند در واقع خودشان محروم شدند این برای همه می تواند باشد همه ما در معرض این مسائل هستیم راهش انفاق در راه خداست و ادای واجبات مثل زکات و خمس و رسیدگی به فقرا است. حضرت زهرا(سلام الله علیها) می فرمایند پرداخت زکات وخمس و صدقات اولا جان و روح انسان را پاک می کند و باعث نمو و بلاگردان می شود و دوماً مال را زیاد می کند. این شخص مومن هر چقدر از باغش می بخشید خدا بیشتر به او می داد
شکر نعمت نعمتت افزون کند ***** کفر نعمت ازکفت بیرون کند
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه، جوانان و نوجوانان، پسران و دختران را به تقوای الهی دعوت می کنم. مناسبتهای که داریم به طور اختصار عرض کنم.
الحمدالله حضور مردم در روز قدس و در نماز عید جای تشکر و قدردانی دارد از همه شما نمازگزاران هم به مناسبت حضورتان در روز قدس و هم در نماز با شکوه عید تقدیر و تشکر می نمایم.
خدا را بر نعمتهایی که در دهه سوم ماه مبارک داده است شکر می کنیم، باران رحمتی بر ما نازل کرد و بخشی از خشکسالی ها را برطرف کرد بالاخره در کنار هر نعمتی که خدا به ما می دهد در کنار هر قله سربرافراشته دره های عمیقی خود به خود ایجاد می شود و مشکلاتی این باران برای همشهریان و در روستاها ایجاد کرده و بعضی از مشکلات را شما اطلاع دارید به مزارع، جاده ها و برخی از اماکن عمومی و خانه ها خسارتی وارد شده است خدا را شکر می کنیم مسئولین به اندازه توان خودشان سرکشی کردند یادداشت کردند و مسئول ستاد بحران کشور و با همراهی مهندس کامیاب معاون استاندار هم وارد شهرستان بافت شدند و از مناطق سیل زده بازدید کردند امیدواریم این سفر ریاست محترم بحران کشور مایه خیر و برکت باشد و بخشی از خساراتی که به مردم شریف بافت وارد شده تامین کنند. از مسئولین هم تشکر می کنم امیدواریم هر چه سریعتر به آسیب دیدگان سیل اخیر کمک بیشتری برسد البته از دستگاههای مختلف مثل هلال احمر که کمک و رسیدگی کردند تقدیر و تشکر می کنم بالاخره امکانات شهرستان محدود است بعضی از وسایلی که می خواهد در اختیار نیست در حد توانشان سرکشی کردند.
تخریب و تجاوز به حرم اهل بیت(علیهم السلام) توسط وهابیون
امروز هشتم شوال سالروز تخریب حرم ائمه بقیع است در چنین روزی در سال 1344 هجری قمری وهابیون بر مدینه مسلط شدند یکی از جنایاتی که مرتکب شدند قبور ائمه بقیع را از بین بردند بقیع بارگاه و ضریح داشته است چون ناصبی و دشمن اهل بیت(علیهم السلام) بودند همان سال حرم بقیع را خراب کردند. در قبرستان ابوطالب قبر اجداد پیامبر(صلی الله عیله وآله وسلم) و قبر حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را خراب کردند. زیارتگاههایی که در خود مدینه بود خراب کردند حتی می خواستند گنبد حرم پیغمبر(صلی الله عیله وآله وسلم) را خراب کنند که علمای سراسر جهان به فریاد آمدند و نگذاشتند و هنوز هم شما در سوریه می بینید که اینها با قبر اصحاب پیغمبر(صلی الله عیله وآله وسلم) چه کردند و حتی قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) را می خواستند تخریب کنند جنایات زیادی اینها انجام دادند. در سالهای گذشته به کربلا حمله کردند ضریح امام حسین(علیه السلام) را غارت کردند به نجف حمله کردند. تفکر وهابیت که منشاش از انگلیس و عربستان را است روز به روز گسترش می دهند. همانطور طوائف مختلف بین شیعه راه انداختند در بین اهل سنت هم گروه افراطی درست کردند. گروه وهابیت می گوید هر کس برخلاف تفکر آنها باشد مشرک است هر کس به زیارت پیغمبر(صلی الله عیله وآله وسلم) و ائمه برود مشرک است. کار ندارند شیعه یا اهل سنت باشد. آفات بزرگی که متاسفانه استکبار برگرده مسلمانان سوار کرده و امروز هم امکانات مالی دارند و نشر و نما آن از عربستان است.
وهابیت آلت دست استکبار جهانی
در مصر فعالیت وهابیون را می بینید اختلاف بین شیعه و سنی انداختند در سوریه همین گروه تروریستی مردم را می کشند و بین مسلمانان اختلاف انداختند. در عراق این همه کشتار می شود ریشه اش همین تفکر وهابیت است که حامی آن هم آمریکا و هم انگلیس و اسرائیل است. در انگلیس جلسه ای تشکیل شد که در عراق ماندگار شوند گفتند باید اختلافات بین شیعه و سنی زیاد شود. از طریق همین گروه وهابیت اختلاف را زیاد کردند شما تا بحال دیدید یک اسرائیلی را ترور کنند هر چه مسلمان کشتند اما یک یهودی کشته نشده است و سر سوزنی هم ضربه به یک آمریکایی وارد نکردند. اینها آلات دست استکبار جهانی هستند البته خودشان را در واقع اسلام ناب می دانند تفکراتشان شرک آمیز است یعنی اصل تفکر عقیدتی آنها شرک است یعنی اینها اعتقاد دارند که خدا جسم است تفکر ابن تیمیه را دارند ابن تیمیه در قرن ششم و هفتم می زیست توحید او برخواسته از توحید یهودیت است می گوید خداوند شبها از عرش به زمین می آید و صبح که می شود به عرش باز می گردد. و خدا را می شود دید. اینها آلات دست استکبار جهانی هستند. و امروز باعث اختلاف بین مسلمین هستند. تخریب ائمه بقیع را در چنین روزی تسلیت عرض می کنم.
روز جهانی مسجد و حرمت بالای مسجد
یکی از مناسبتهایی که داریم چهارشنبه این هفته روز جهانی مسجد نامگذاری شده است به مناسبت آتش زدن مسجد الاقصی قبله اول مسلمین به دست صهیونیستها این روز را روز جهانی مسجد نامگذاری کردند. یکی از روحانیون از قم به امور جهانی مساجد نامه نوشت و اعلام کرد که این روز را روز مسجد نامگذاری کنند. شما می دانید حرمت مسجد خیلی بالا است. الحمدالله مساجد شهرستان نوعا روحانی دارد حضور مردم هم بد نیست توقع داریم بیشتر باشد. بالاخره هیئت امناء زمزمه محبت داشته باشند جوانان را جذب کنند و از خودشان بدانند بین هیئت امناء نباید اختلاف و درگیری باشد. اگر اینها اختلاف داشته باشند خانه خدا ضرر و جوانان ضرر می کنند. باید کاری کنند که مسجد محل آرامش، پاکیزگی و طهارت باشد. هم ذکر خداست و هم محل حل مشکلات مردم باشد کارکرد مسجد این است. اگر هئیت امناء اختلاف داشته باشند کار خدا پیش نمی رود کار مسجد پیش نمی رود. بالاخره هئیت امناء و روحانی مسجد و خادم همه نوکر نمازگزاران هستند سعی کنند مسجد را آباد و خوشبو کنند.
توجه به گفتمان ولی فقیه راه حفظ مردم و کشور از توطئه های دشمنان
کودتا انگلیسی و آمریکایی را در بیست و هشتم مردادماه داریم. این واقعه برای ما درس آموز است. برادران و خواهران در چند مقطع تاریخی علماء حرکت کردند. هر حرکت ضد استکباری بوده جلودار آنها علماء و مراجع بودند در دوران مشروطیت علما بیرون آمدند و مردم هم حرکت کردند گفتند ما ظلم و استکبار نمی خواهیم. شیخ فضل الله نوری و آیت الله بهبهانی و سید محمد طباطبایی اینها سه تن از روحانیون مشروطیت بودند همین که جای مهمی رسید انگلیسیها آمدند از این روشنفکران غرب زده را به جان مردم انداختند. اولین کاری که کردند انحراف درست کردند شیخ فضل الله نوری را اعدام کردند آیت الله بهبهانی را در خانه اش ترور کردند و سید محمد طباطبایی را در خانه اش منزوی کردند و دق مرگ شد. بعد از دل همین مشروطیت که مردم خون و جان دادند رضاخان قلدر به وجود آمد. اگر مردم دست از مراجع و فقها بردارند اینجوری می شود. بعد رضاخان سرکار آمد بعد شهید مدرس در مقابل آن ایستاد، دیدند نمی شود می خواهد دیکتاتوری کند و انگلیسیها می خواهند او دیکتاتور و مستقل باشد. آیت الله مدرس و بزرگان را به شهادت رساندند بعد فرزند نحس او محمدرضا پهلوی به قدرت نشست. زمان آیت الله کاشانی مردم قیام کردند و شاه را بیرون کردند و مصدق بر سر کار آمد. در آن زمان آمریکاییها و انگلیسیها دست به دست هم دادند اول آیت الله کاشانی را منزوی کردند و به راحتی کودتا کردند و مصدق را از سر راهشان برداشتند. آن چیزی که می تواند ما را نگه دارد اسلام است. آنچه که مردم را به میدان می آورد که جان و خون بدهند فقیه جامع الشرایط است. اگر فقیه حرفش برد نداشته باشد شکست می خورد. خدا رهبر عزیز و بزرگوار این فقیه عالیقدر را حفظ کند. ما باید در همه جا گوش به حرفش کنیم اگر می خواهیم حفظ شویم باید گوش به حرف باشیم.انگلیسیها در دوران مشروطیت مسلط شدند رضاخان را تحمیل کردند در بیست و هشتم مردادماه مسلط شدند و مصدق را به راحتی سرنگونش کردند اگر بخواهیم کشور، انقلاب و نظام ما واقعا حفظ شود باید گوش به حرف ولی فقیه باشیم او سکاندار ما و حافظ کشور ماست یعنی علما نشان دادن که حافظ کشور ما هستند اگر مردم از علماء و مراجع جدا شدند به راحتی کشور ما آسیب پذیر می شود خوب این واقعا درس برای ما است.
وظیفه همه مردم همکاری و کمک به دولت است
آخرین نکته را عرض کنم. مجلس شورای اسلامی به وزرای کلیدی دولت و مخصوصا به تیم اقتصادی دکتر روحانی رای بسیار بالایی دادند بنای مجلس با همکاری است سکان را به دست کسی دادند که بتواند آن شعار رئیس جمهوری محترم و دولت محترم، اعتدال و امید را در مردم زنده کرده است افرادی در کابینه بیایند همان راه را ادامه دهند و این مسیر را بتوانند پیگیری کنند و بعضی از وزرای پیشنهادی رای نیاوردند البته حق مجلس هست بالاخره مجلس هم مسئول است و شما مردم به آنها رای دادید نمایندگان هم قسم خوردند که این راه را درست طی کنند انشاءالله بقیه وزرا هم افراد خوبی باشند و تایید شوند و این سکان کشور را به دست جناب دکتر روحانی قرار بگیرد و وظیفه همه این است که به دولت کمک کنیم خواست مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) است و آقا فرمودند بعد از حماسه سیاسی حماسه اقتصادی است انشاءالله این دولت گره از کار مردم باز کند و پیشرفت علمی برای کشور ایجاد کند خدای نکرده افرادی بیایند که با همدیگر دست به یقه شوند مثل دو سال آخر دولت این اتفاق بیافتد. آقا فرمودند کار اقتصادی شروع نشده است و باید جهاداقتصادی شروع شود ولی متاسفانه در سخنرانی اخیرشان فرمودند شروع نشده است انشاءالله در امسال هم حماسه سیاسی بزرگ رقم خورد و هم حماسه بزرگ اقتصادی رقم بخورد و گره ای از کار مردم باز شود و کشور پیشرفت کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته