سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

داستان قرآنی : نتیجه احترام گذاشتن به پدر و مادر

خطبه های نمازجمعه به امامت حجت الاسلام و المسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم92/6/8

http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg


خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم

در خطبه گذشته مطالب تفسیری در باب داستانهای کوتاه قرآنی را خدمت نمازگزاران عزیز عرضه داشتم. در خطبه این هفته یکی دیگر از داستانهای کوتاه قرآنی را خدمت شما بزرگواران تقدیم می کنم انشاءالله هم درسی برای حقیر و هم دستورالعملی برای نمازگزاران و برای همه آن کسانی که از این خطبه ها استفاده می کنند باشد. داستان این هفته را از سوره بقره اقتباص کردم و داستان را به این صورت شروع می کنم پیرمردی مومن و متدین در بنی اسرائیل زندگی می کرد فرزندی داشت که تاجر و کاسب بود می خواست معامله ای کند که سود سرشاری نصیبش شود و وقتی می خواست این جنسش را تحویل دهد به انبار رفت که جنس را بردارد و به خریدار بدهد وقتی به انبار رفت دید درب انبار قفل و کلید انبار دست پدرش است به منزل آمد تا کلید را از پدرش بگیرد دید پدر خوابیده و کلید انبار را زیرسرش گذاشته است. حالا اگر بعضی از جوانان امروزی باشند معلوم می شود که با پدر چکار می کنند؟ ولی این جوان مومن و متدین دلش نیامد که پدرش را بیدار کند سود سرشاری داشت و معامله بسیار مهمی بود شاید ماهها انتظار می کشید چنین معامله ای نصیبش شود. هر چقدر صبر کرد واقعا دلش نیامد پدر نازنینش را که به خواب خوش رفته بود از خواب بیدار کند گفت من پدرمان را بیدار نمی کنم رزق و روزی دست خداست واز این معامله صرف نظر کرد. خریدار جنسش را می خواست گفت الان پدرم خواب است اگر صبر می کنی که فردا جنس را بگیر گفت من صبر نمی کنم این معامله به هم خورد. بالاخره این فرزند از این معامله پر سود به خاطر حرمت پدر صرف نظر کرد. پدر که بیدار شد و ماجرا را شنید خیلی ناراحت شد گفت پسرم من را بیدار می کردی و کلید انبار را از زیر سرم برمی داشتی طوری نمی شد. گفت واقعا دلم نیامد که شما را بیدار کنم گفت خدا انشاءالله به زندگی و مالت برکت دهد. به جبران این خدمتی که به من کردی این گوساله ماده را به تو می بخشم بزرگش کن انشاءالله خدا جبران می کند.
حالا برادران و خواهران کار اگر برای خدا شد و اگر کار برای خدمت پدر و مادر شد ببینید خدا چگونه جبران می کند این درس برای من و شماست اگر از منافع مادی یک وقتی چشم پوشی کردید خدمتی برای پدر و مادر انجام دادید پیش همه گم می شود اما پیش خدا گم نمی شود. سعی کنید کارهایتان رنگ خدایی داشته باشد و رضایت پدر و مادر را در پرونده خودمان داشته باشیم خداوند کار ما را اگر به مو برساند اما پاره نمی کند کارها درست می شود.
برادران و خواهران سعی کنیم دعای پدر و مادر همیشه پشت سرتان باشد مبادا خدای نکرده نسبت به پدر و مادر کوتاهی کنیم و مبطلی به عاق والدین شویم. بخش مهمی از زندگیهای که از هم پاشیده می شود و گرفتاریهایی که برای انسان درست می شود به دلیل اینکه مادر و پدر ناراضی هستند. نارضایتی پدر و مادر باعث سخت جان دادن انسان می شود.جان کندن سختی داشته باشد. یک روز پیغمبرخدا(صلی الله علیه وآله وسلم) بالای سر یک جوان آمد گفتند چند روز است که می خواهد جان بدهد اما نمی تواند جان بدهد حضرت فرمودند این مادر دارد گفتند بله فرمودند مادرش بیاورید مادرش آمد فرمودند مگر از این جوان ناراضی هستی گفت بله یا رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند راضی بشو گفت نمی شوم اینقدر حضرت فرمودند تا این مادر راضی شد و یک دعای این حضرت به این جوان یاد دادند که جوان این دعا را چند بار تکرار کرد آن وقت راحت جان داد.
این داستان قرآنی درس بزرگی به من و شما می دهد که احسان و خوبی در حق پدر و مادر چقدر پاداش دارد؟ حالا خدا با این جوان چه معامله کرده است؟
در بنی اسرائیل دو گونه این داستان نقل شده است حالا هر دو گونه را خدمتتان عرض می کنم دو تا پسر عمو بودند یکی از پسر عموها با دختری ازدواج می کند آن پسر عمو ناراحت شد که چرا دختر به من جواب رد داده و حاضر نشده که با من ازدواج کند. پسر عمو را کشت و جوری تحریف کرد که اختلاف بین طوائف بنی اسرائیل شد و قاتل را نمی توانستند تشخیص بدهند چه کسی قاتل است؟ اختلافات بسیار زیاد شد و قاتل جوری مخفیانه کار کرده بود رد پایی از خودش به جای نگذاشته بود.و جور دیگری نقل شده که به خاطر نزاع مالی یک نفر کشته شده بود. بالاخره قتلی واقع شده و قاتل آن هم معلوم نیست. اولیاء مقتول هر چقدر تلاش کردند که قاتل را شناسایی کنند نتوانستند. نتیجه این شد که پیش حضرت موسی(علیه السلام) که پیغمبرخداست بروند که قاتل را معرفی کند. این از آیات 67 سوره بقره به بعد می باشد. حضرت موسی(علیه السلام) دعا کرد و از خدا خواست قاتل معرفی شود خدای تبارک و تعالی به بنی اسرائیل دستور داد بگو یک گاوی را بکشند بعد زبان یا دم آنرا به مقتول بزنند خدا مرده را زنده می کند و می گوید قاتل من کیست. بنی اسرائیل مامور بودند که این کار را انجام دهند و چون اینها ایمان واقعی به حضرت موسی(علیه السلام) نداشتند. گفتند «أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا» موسی تو ما را مسخره می کنی ما یک گاوی را بکشیم و مرده زنده می شود. حضرت موسی(علیه السلام) می فرمایند«قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ» به خدا پناه می برم از اینکه آدم جاهلی باشم. چون مسخره کردن کار آدم عاقل نیست، مسخره کردن دیگران یک جهل است، جهل در مقابل عقل است. جهل در مقابل علم نیست آدم جاهل یعنی آدمی که عقل ندارد. نه اینکه آدمی که علم ندارد، جاهل از نظر قرآن کسی است که عقل ندارد مسخره کردن دیگران دلیل بر بی عقلی اوست و هیچ وقت پیغمبران خدا همچین کاری که از روی عقل نشأت نگرفته اصلا انجام نمی دهند. خوب اینها اگر می رفتند این گاو را خریداری می کردند و می کشتند این حکم تمام می شد. منتها آمدند شروع کردن به بهانه گیری و لج بازی و گفتند این را بیشتر برای ما معرفی کن. آیات قرآن نشان می دهد که خیلی این قوم توهین آمیز حرف زدند.«قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ»گفتند از خدات بخواه، نگفتند از خدامان بخواه، چنان بی ادبانه با پیغمبر خدا حرف زدند گفتند از خدات بخواه«يُبَيِّن لّنَا مَا هِيَ» این را برای ما توضیح بدهد که چگونه گاوی باشد. خوب اگر اینها می رفتند و سوالی نمی کردند یک گاو و گوساله ای می کشتند تمام می شد ولی هر چه سوال کردند و بهانه گیری کردند حکم سخت تر شد. «قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ» خدا فرمود این گاو یک نشانه دارد «لاَّ فَارِضٌ » یعنی پیر نباید باشد« وَلاَ بِكْرٌ» جوان نباید باشد «عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ» میان سال باشد«فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ» بروید گاو را پیدا کنید و دستور خدا را انجام دهید. اینها دوباره شروع کردن به بهانه گیری و گفتند «قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ» از خدات بخواه «يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا» حالا چه رنگی داشته باشد، خدا نگفت چه رنگی داشته باشد« قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء» این گاو ماده و زرد باشد «فَاقِعٌ لَّوْنُهَا» و زردش پر رنگ باشد«تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» وقتی به این گاو نگاه می کنید لذت ببرید. حالا چرا خدا فرموده که این گاو را ذبح کنید؟ به خاطر اینکه در میان مردم مصر و بنی اسرائیل گاو پرستی بوده و گاو تقدس داشته و خداوند با این کار تقدس گاو را بشکند. مثلا امروز هندیها گاو را می پرستند و و مصریهای گذشته الهه خودشان می دانستند. سامری هم از همین خصیصه مقدس بودن گاو استفاده کرد و گاو پرستی را راه انداخت. این فکر انحرافی بود که سامری از آن استفاده کرد. حالا خدا می خواست آن فکر انحرافی را دفع کند. خداوند نشانه همان گاو مقدسی که اینها می پرستند می دهد دوباره بهانه گیری کردند و پیش حضرت موسی(علیه السلام) آمدند « قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ» از خدات بخواه «يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ البَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا» ما نمی توانیم تشخیص بدهیم که این گاو چه نشانه های دیگری دارد «وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ» از این به بعد گوش به حرف می شویم و اطاعت خدا را می کنیم. حضرت موسی(علیه السلام) فرمودند «قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ» خداوند فرمود«إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِيرُ الأَرْضَ» این گاو نباید رام شده باشد چون بعضی از گاوها رام شده هستند که با آنها می توان شخم زد«وَلاَ تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ» و با بعضی از گاوها آب می کشیدند این گاو به درد آبکشی نمی خورد. یعنی عوامل تولید را نباید نابود کنید، گاوی که شخم می زند گاوی از آن برای آبیاری استفاده می کنید عوامل تولید جامعه هستند نباید نابود شوند «لاَّ شِيَةَ فِيهَا» رنگش بدون لکه است «قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ» حالا درست گفتی، بعد از این همه صحبت حضرت موسی(علیه السلام) نعوذبالله به ناحق با بنی اسرائیل صحبت می کرده است که حالا حق آوردیم؟ همان قصه ای که اول خطبه خدمتتان عرض کردم. اولیاء مقتول گشتند در کل بنی اسرائیل فقط یک نفر چنین گاوی را دارد. گفتند این گاو را بفروش گفت نمی فروشم. هر چقدر اصرار کردند قبول نکرد بالاخره با شرط اینکه پوست گاو را پر از طلا کنند قبول کرد اینها مجبور شدند گاو را با قیمت بسیار سنگین خریداری کردند. گاور را کشتند و دم آن را به مقتول زدند و مقتول زنده شد، وقتی مقتول زنده شد اعلام کرد که قاتل پسر عموی من است و به خاطر این مسائل من را کشت.
درسهایی که از این داستان می گیریم اول خدمت به پدر و مادر گم نمی شود هر کسی در جامعه هر خدمتی در حق پدر و مادرش انجام دهد خدا پاداش می دهد. به حضرت موسی(علیه السلام) گفتند قصه چیست؟ گفتند فرزند در حق پدرش چنین کاری را انجام داده است گفت پناه برخدا چگونه خیر صاحبخانه خودش را پیدا می کند. تو نیکی کن در دجله انداز ،
دوم اینکه خداوند می خواهد تقدس گاو پرستی را از بین ببرد و قدرتش را نشان بدهد که چگونه من مرده را زنده می کنم. گاوی مرده که جان ندارد به مردۀ دیگری بزنی و زنده شود، این فقط معجزه خدای تبارک و تعالی است. خدا نشان می دهد من اگر بخواهم مرده زنده کنم با یک دم گاو هم مرده زنده می کنم. یعنی خدا مرده زنده کردن را هم نشان قوم بنی اسرائیل داد.
سومین درس بزرگی که ما از این داستان می گیریم رجعت است انسانها بعضیهایشان به اذن خدا می توانند زنده شوند و به این دنیا برگردند. رجعت یکی از دلایل قرآنیش همین داستان است. خدا این مرده را زنده کرد که قاتل خودش را معرفی کرد و قدرتش را نشان داد.
خداوند در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عده ای را زنده می کنم که در رکاب حضرت باشند.
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه، پسران و دختران عزیز، نوجوانان و جوانان را به تقوای الهی و خویشتن داری از گناه دعوت می کنم. در توصیه به تقوا انشاءالله در سرما و گرما و در هر حال نمازجمعه را فراموش نکنید و این نماز در روز جمعه ذکر خداست. و در هفته یک ساعتی را وقت بگذارید و اهمیت بدهید که هم خیر و برکت است و هم جبران ده روز است. اگر در این ده روز کسی خطایی کرده باشد شرکت در نمازجمعه جبران می کند تمام خطاها را می بخشد. امیدواریم که نمازجمعه را قدر بدانیم. البته تعداد زیادی از همشهریان شهریور ماه مسافرت تشریف دارند اول مهرماه نمازجمعه جایگاه خودش را دارد و همه جای ایران اسلامی همینجور است که در این فصل و بعد از ماه مبارک رمضان افت جمعیت کمی داریم و تقریبا طبیعی است انشاءالله شما مومنین کوشش کنید هم خودتان که سرسفره نمازجمعه تشریف می آورید یکی دو نفر را همراه خود به نمازجمعه دعوت کنید.
مناسبتهایی که در این هفته داریم به طور کوتاه خدمتتان عرض می کنم. اولین مناسبت امروز شهادت شهید رجایی و شهید باهنر است.در دهه 60 با رئیس جمهوری بنی صدر چقدر کشور ما آسیب دید و چقدر منافقین جولان دادند. وقتی مجلس عدم کفایت رئیس جمهور را امضاء کرد و امام تایید کردند. منافقین رسما وارد جنگ مسلحانه شدند. هفتم تیرماه شهید بهشتی و هفتاد و دو تن از یاران باوفای حضرت امام(رحمة الله علیه) را به خاک و خون کشیدند و یک ماه بعد با نفوذ منافق کشمیری که چگونه خودش را از وزارت دفاع و جاهای دیگر به نخست وزیری رسانده بود و بعد صحنه سازی کردند او را شهید قلمداد کردند و الان زنده و فراری هست خدا همه منافقین را لعنت کند دفتر نخست وزیری را منفجر کردند و رئیس جمهور مکتبی شهید رجایی و دانشمند فرزانه شهید باهنر را به شهادت رساندند. شهید رجایی واقعا اعجوبه روزگار بود وقتی به ریاست جمهوری رسید. این مرد اینقدر ساده زیست بود حقوق وزرایش را هفت هزار تومان تعیین کرد یعنی از حد متوسط مردم هم پایین تر بود. و عجیب بود یک زمانی آموزش و پرورش نامه نوشته بود بالاخره شما یا از حقوق معلمی یا از حقوق آموزش و پرورش استفاده کنید. شهید رجایی در جواب این نامه نوشتند به حق الله تاکنون به غیر از حقوق معلمی از حقوق دیگری استفاده نکردم. بی جهت نیست که آدمها بزرگ می شوند .وزرا مدتی بعد دیدند کرایه ها خیلی زیاد است روشان نمی شد که بگویند بالاخره کسی را واسطه کردند که این هفت هزار تومان خیلی کم است شهید رجایی دو هزار تومان دیگر به حقوق وزرای خودشان اضافه کردند. ایشان واقعا می فرمود من مقلد امام هستم. با تمام وجود امام را مرجع خودش می دانست.
شهید باهنر هم اعجوبه زمان بود. دید جوانان در دوران طاغوت از بین می روند در آموزش و پرورش نفوذ کرد تا کتابهای دینی را به دست ایشان قرار دادند و در زمان طاغوت شروع کرد به اندازه توان خود کتابهای دینی را از اول بازسازی کرد، دشمن متوجه شد و تمام مطالب ایشان را حذف کرد. اینها واقعا مردان خدا بودند و برای خدا حرکت کردند. البته دشمن نمی توانست اینها را ببیند بازوان حضرت امام(رحمة الله علیه) را اینگونه قطع کردند و فکر می کردند رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس قوه قضائیه و وزراء را از ما بگیرند این مملکت شیعه ساقط می شود و امام بی پناه می شود. شما به هر کشوری نگاه کنید به معجزه انقلاب و نظام پی می برید و دست خدا را در همه مراحل می بینید. در هر کشور دیگری غیر از ایران که بزرگانش را اینگونه می گرفتند بیش از صد بار کفن می پوساندند ولی امروز شما قدرت خدا را در نظام جمهوری اسلامی می بینید. بزرگان ما را یکی پس از دیگری گرفتند و به لطف الهی نظام ما حفظ شده و امروز در جهان تعیین کننده شده است و دشمن حساب می برد. به تعبیر روایات اگر ایران نبود زمین اهلش را فرو می برد. ایران و مردم ایران قائم مقام حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می شوند. یک تشری به آمریکا می زنند و از سوریه دست بردار می شو.د ایران خیلی قدرتمند شده است. این قدرت الهی نیست که بزرگانش را یکی پس از دیگری بگیرند ولی امروز از برکت امام و شهدا استوار مانده است؟ این قدرت الهی است دشمن جرأت نمی کند به ایران اسلامی تعرض کند.
بنده با یکی از دانشمندان شهر شما صحبت کردم می گفت آمریکاییها به قدری از پاسدارها می ترسند فقط خدا می داند. از این هواپیمایی که ایران تولید کرده است می گویند ما نمی توانیم تشخیص بدهیم چگونه این را درست کردند. حالا ما چون در ایران هستیم مثل ماهی در آب هستیم وقدرت خودمان را نمی بینیم ولی آنهایی که در آمریکا زندگی می کنند و هر روز تحریمها را می خوانند آن وقت می فهمند که ایران اسلامی چه عظمتی دارد. و در دنیا چه کرده است خدا را شکر می کنیم بر این نعمت امام و شهدا و نعمت ولایت و رهبری حضرت آیت الله الامام الخامنه ای(دام ظله العالی).
هفته دولت را تبریک عرض می کنیم انشاءالله این دولت جای پای شهید رجایی و باهنر بگذارد و خدمت کند خدمات صادقانه ای را به نظام اسلامی عرضه کند. آقا خیلی حمایت کردند و یکی از ویژگیها این دولت و شخص رئیس جمهور که در سخنرانی اخیر اعلام کردند مرد کارکشته ای در تمام مسائل است و یکی از نکات قوت شخص خود رئیس جمهور است خدا را شکر می کنیم انشاءالله همه وزراء و این دولت بتواند خدمت کند مخصوصا در بعد مسائل اقتصادی و واقعا ما بعد از حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی و پیشرفت علمی حرف اول را می زند. انشاءالله همه مسئولین کشوری و منطقه ای و استانی و شهرستانی همه کوشش کنند و از این موقعیت برای پیشرفت شهرستان استفاده کنند.
بنده هم این نکته را باید عرض کنم برادران و خواهران راه پیشرفت شهرستان یک مدیریت قوی و دوم فضای آرام و امن است. یک مدیر قوی و مدبر باشد و از تمام ظرفیتها استفاده کند و مجموعه مدیران بتوانند قوی باشند و کار کنند و از تمام ظرفیتهای شهرستان استفاده کنند و به نماینده محترم کمک کنند. دوم فضای شهر فضای آرام باشد بالاخره تغییرات اجتناب ناپذیر است صندلیها برای همه نمی ماند و اگر می ماند به ماها نمی رسید. این صندلی جابجا می شود دولتها جابجا می شوند اما آن چیزی که برای ما مهم است این فضا اگر با آرامش حفظ کنیم و به فضای پرتنش و مسائل خطی و جناحی برنگردیم. الحمدالله بنده با تمام سران چه اصولگرا و چه اصلاح طلب صحبت کردم به این نتیجه رسیدیم که فضا باید آرام باشد و ما نمی خواهیم به مسائل قبل برگردیم و کمک هم باشیم شهرمان را آماده کنیم.
انشاءالله شوراها مشغول به کار می شوند ما از شورا توقع داریم که به مسائل خطی و جناحی و فامیلی واقعا وارد نشوند اینها آسیب است. خدا و وظائف در مقابل مردم را در نظر بگیرند. مردم به آنها رای دادند که به صحنه بیایند و نوکری و خدمتگذاری کنند و الا عاشق چشم و ابروی آنها نبودند. اینها عرض کردند که ما بهتر می توانیم خدمت کنیم مردم پذیرفتند و این گوی و میدان، و هیچ قوم و خویشی بین مردم و افراد انتخاب شده وجود ندارد. شوراهای شهر باید از اعتماد مردم استفاده کنند کاری نکنند خدای نکرده به مسائل خطی و جناحی و تنشزا وارد شوند و کارهایی انجام دهند که دل مردم زده شود. بالاخره ما افرادی در این شهر می خواهیم که خدمت کنند. مدیر و مدبر و کار کشته باشند، سابقه و توان خوبی داشته باشند. علاوه بر تخصص تجربه می خواهد اگر تجربه نباشد نمی توان آزمون خطا داشته باشد. مثلا کسی تجربه ندارد اما تخصص کامل دارد.دو سال ما تجربه پیدا می کنید بعد نوبتش تمام می شود و عوض می شود و دیگری گذاشته می شود. همیشه کار ما طوری شده است مثل یک نیم طبقه ای درست می کنیم بعد خراب می کنیم دوباره می سازیم دوباره گروه بعدی نیم طبقه ای را درست می کنند گروهی دیگر دوباره خراب می کنند. در شهرستان واقعا کار پیش نمی رود. برای این مردم نجیب و مومن، دلسوز باشید. چقدر خوب در صحنه هستند. بافت واقعا درخشیده است هرجا نظام اسلامی گفته مردم به صحنه بیایید بافت حرف اول را زده است. برای اسلام و دین و قرآن و برای جنگ و جهاد مردم بافت کم نگذاشتند. بله مدیران کم گذاشتند ولی خدایی مردم کم نگذاشتند. الان فصل خدمت است به مردم خدمت کنید اتاق فکر داشته باشید جلسه بگذارید دولت برنامه صد روزه داد تمام کارها را انجام می دهم خوب خیلی کار خوبی است فرصت گذاشته است برنامه ریزی می خواهد. اگر ما به روزمرگی دچار شدیم کار پیش نمی رود مدیر باید آینده نگر باشد یک مدیر می تواند تحول اقتصادی درست کند مدیر آن نیست که پول بریزند و خرج کند و انبار کند او مدیر نیست مدیریت بحران در بی پولی خودش را نشان می دهد برای مردم و شهر پولسازی می کند. ما باید دنبال مدیران توانمند و قوی در کرسی خدمت به مردم باشیم و نوکر مردم باشند فخر نفروشند. این چیزی که واقعا خواست ما و مردم است و نمی گذاریم فضای شهر دنبال تشنج و اختلاف و درگیری باشد تا روزی بنده حقیر نوکر شما هستم هرگز اجازه نمی دهم مسائل اختلافی و درگیری برگردد انشاءالله به خواست خدا گره ای از کار شما شیعیان باز شود انشاءالله بتوانید یک لقمه حلال خودتان وبچه هایتان بخورید و آرامش داشته باشید و از ناحیه ای امام جمعه و مسئولی غمی بر دل شما وارد نشود.
این هفته سالروز شهادت امام صادق(علیه السلام) است به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سادات و همه شما ارادتمندان تسلیت عرض می کنم. انشاءالله باید برای این امام عزیز عزاداری کنیم.
شهادت رئیسعلی دلواری را داریم روز مبارزه با استعمار انگلیس نامگذاری کردند این مرد عجیبی بود در سن 34 سالگی شهید شد بنده یک جمله از ایشان یادداشت کردم در آن زمان این مرد چقدر غیور ، وطن دوست، معتقد به قرآن و مراجع بوده است. وقتی انگلیسیها به بوشهر حمله کردند قرآن را آورد و قسم خورد گفت ای کلام الله گفتار مرا شاهد باشد من به تو سوگند یاد می کنم که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند در مقام مدافع بیاییم تا آخرین قطره خون من بر زمین ریخته است دست از ستیز با آنها نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم در شمال منکرین و کافرین باشم و خدا و رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) از من بیزار باشند. چقدر این مرد مومن و متدین بود. حالا آن زمان دانشگاه زیادی نبود که بگویند اینها دانشگاه رفته بودند و سواد چندانی نداشتند این مردان غیور و مومن بودند. شهادت فرزند ایران زمین را تسلیت عرض می کنم ما هر چه ضربه خوردیم از خودی خوردیم. ایشان را از پشت سر یکی از لشکر خودش که دل به دشمن بسته بود به شهادت رساند.
شهادت آیت الله قدوسی دادستان کل انقلاب و سرتیب وحید دستجردی رئیس کل شهربانی داریم.
اوضاع جهان را نگاه می کنید هر روز تهدیدهایی را شاهد هستیم و سوریه را تهدید کردند. دشمن در سوریه واقعا دنبال چیست؟ اینها تروریستها و گروه های تکفیری را وارد سوریه کردند تا این دولت را ساقط کنند و حزب الله ساقط بشود و اسرائیل یک نفس راحتی بکشد. ولی نتوانستند این کار را انجام دهند. روز به روز ارتش سوریه قویتر شد مواضعش را مستحکمتر کرد و کاری کرد که تروریستها فراری شدند. دشمن یک مرتبه چشم باز کرد دید از این تروریستها کاری بر نمی آید. شیمیایی دست سازی را خودشان ساختند و توسط همین گروههای تکفیری و وهابی در سوریه منفجر کردند و جهان را می ترساند که دولت سوریه سلاح شیمیایی استفاده می کند. بی انصافها شما در عراق و ایران شیمیایی نزدید خود اسرائیل منبع سلاح شیمیایی است و به یک بمب دست سازی که خودشان درست کرده اند در سوریه منفجر کردند اینها در واقع بهانه ای می خواهند درست کنند تا اسرائیل حفظ شود ولی آنچه انسان از روایات و قرآن برداشت می کند اسرائیل و حکومت صهیونیستی نابود می شود.
اگر تمام دشمنان دست به دست هم بدهند بخواهند این نطفه نامشروع اسرائیل را حفظ و نگهداری کنند این حفظ شدنی نیست. سرنوشتشان بر اساس ظلم وستم برپا شده است و سرنوشت اسرائیل نابود شدنی است .روایات فراوانی از پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله وسلم) و امیرالمومنین علی(علیه السلام) داریم. روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) که اشاره به جنگی میان مسلمانان و یهود دارد. متن این روایت این گونه است:یهودیان با شما خواهند جنگید و شما بر آن ها پیروز و مسلط خواهید شد، تا آن جا که اگر یهودی پشت سنگی پنهان شود، آن سنگ می گوید: ای مسلمان! این شخص که پشت من قرار دارد یهودی است، او را به قتل برسان( کنزالعمال، ج 14، ص 204). در بعضی از روایات هم آمده است در کنار دریایی جنگ بزرگی بین مسلمانان و یهودیان اتفاق می افتد که در این جنگ یهودیان کشته می شوند به حدی مسلمان پا روی جنازه یهودیان می گذارند و رد می شود.سرنوشت یهودیان نابود شده و مختوم است. مردم سوریه چقدر روحیه قوی داشتند می گفتند روز به روز ما قویتر هستیم اما اسرائیلیها به مغازه ها حمله کردند آنها دین ندارند و وابسته با مادیات هستند انشاءالله روزی برسد استکبار جهانی و اسرائیل نابود شود و امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند و جهان به سمت عدالت مهدوی و علوی و فاطمی برود.
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.