سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

زیارت مرقد حر

بسم الله الرحمن الرحيم
خطبه نماز جمعه 89/4/18
به امامت حجت السلام و المسلمین حاج آقای ابراهیمی

http://yascms.ir/emam/ebrahimi.BMP


همانطور كه مجري محترم اعلام كردند كساني كه كه در مسابقه نواي جمعه شركت كنند هم هر هفته قرعه كشي مي شود و به هر كدام يک جلد تفسير نور هديه مي شود بعد تمام اين اسامي را ما جمع آوري مي كنيم تا يكسال آينده، انشاءالله خدا توفيق دهد مي خواهيم كمك هزينه سه نفر را براي كربلا اهداء كنيم. شما اگر دوست داشته باشيد در اين كار خير ما را كمك بكنيد تعداد بيشتري را، بالاخره هزينه سفر كربلا را هم شما تامين كنيد بسيار خوب مي شود ما مي توانيم اسامي بيشتري را اعلام كنيم حالا اميدواريم شما هم كمك بكنيد بتوانيم هم حضور بيشتري در نماز جمعه داشته باشيم هم انگيزه معنوي و هم هدف اين است كه توجه بيشتري به خطبه ها ي نماز جمعه بشود.
در اين خطبه در ادامه بحث زيارت كربلا سه جاي باقيمانده اي كه زائران به زيارت مي روند را خدمت شما عرض مي كنم. منتهي چند وقتي است كه زائران را نمي برند ولي در شرايط عادی اين سه مكان را هم مي برند كه زيارت يعني همه مطالبي كه تا بحال گفتيم در باب كربلا اين خطبه هم اين سه جا را بيان كنيم زائر تمام جاهائي كه بايد برود در اين جلسه ها و خطبه ها گفته شده است و يك آشنايي از قبل براي زائرين پيدا شده است و انگيزه و معرفت بيشتري پيدا مي كنند و از زيارتشان بيشتر لذت مي برند.
زیارت مرقد حر
يكي از جاهائيكه زائران براي زيارت مي روند واقعا درس شجاعت و مردانگي به ما مي دهد زيارت مرقد جناب حر است حر نزديك كربلا است شهرك حر نزديك كربلا است و زائرین براي زيارت جناب حر تشريف مي برند ، من قبل از اينكه درباره این شخصيت بزرگ را چند كلامي خدمت شما عرض بكنم در كربلا و حوالي كربلا يك حر ديگر هم بوده است اما آن كجا و اين كجا؟
******
خال مهر رويان سياه و دانه فلفل سياه
هر دو جان سوز است اما اين كجا و آن كجا!
تيغ جلادان كج و ابروي دلدار كج
هر دو خونريز است اما اين كجا و آن كجا
******
آن حر پهلوان است منتهي شخصيتي دارد نه دلش مي خواهد با يزيد باشد و نه دلش مي خواهد با سيد الشهداء باشد نه مي خواهد امام حسين(ع) را همراهي كند نه مي خواهد عبيدالله زياد را همراهي كند. بنام حر بن يزيد جعفي، امام وقتي در این مسير مي آمدند نقش هدايت گري داشتند، بعضي ها را پيك مي فرستادند بعضي ها را نامه مي دادند، بعضي ها را خود حضرت مي رفتند، دعوتشان مي كردند از جمله كه يكي از اين بد بختهايي كه خود سيدالشهداء(ع) رفتند هدايتشان كنند همين حر بن يزيدجعفي بود. خيمه اي از دور ديدند آقا گفتند اين مال كيست؟ گفتند مال يكي از پهلوانان مردان بزرگ كوفه است امام با بچه ها حركت كردند با اطفالشان حركت كردند اجازه اي گرفتند وارد شدند در خيمه نشستند احوالپرسي و تعارف بعد رو به امام كرد بعد نگاه به چهره امام كرد ديد ريش امام محاسن امام خيلي مشكي است سوال كرد كه آقا اين ريش شما خوب مشكي و قشنگ است اين طبيعي است يا محاسنشان را رنگ كرديد؟ امام فرمودند: نه پيري من زود رس بوده و مشكلات من خيلي زياد بوده است و من محاسنم را رنگ مشكي كردم. بعد از اين تعارفات امام فرمودند: كه شما گناهان زيادي كرديد و بيا ما را همراهي كن تا عاقبت به خير شوي. در جواب امام اينجور گفت آقا من از كوفه كه حركت كردم نه دلم مي خواهد با شما باشم نه دلم مي خواهد با عبيدالله باشم. حالا ببينيد اين تيب آدمها در جامعه زياد هستند دلشان نمي خواهد نه با اين طرف نه با آن طرف باشند آرام در كار خودشان زندگي خودشان بعد يك اسب خوبي دارم يك شمشير خوبي هم دارم اينها را هديه و پيش كش شما مي كنم. امام فرمودند: من خودت را مي خواهم هدايت بكنم چه نيازي به اسب و شمشير تودارم؟ بعد اين آيه را «ما كنت متخذا مضلّين عضداً» و من گمراهان را بازوي خودم قرار نمي دهم. بعد امام فرمودند يک نصيحت به تو مي كنم از اينجا بيا برو براي اينكه آن لحظه اي كه فرياد مظلوميت من را بشنوي و اجابت نكني عذاب بر تو نازل مي شود لااقل از اين منطقه بيا برو بعد اين آدم بعد از شهادت امام حسین(ع) پشيمان شد مي گويد هيچوقت يادم نمي رود كه امام حسين(ع) دست زن و بچه اش را گرفت آمد در خيمه من هم آمد من را هدايت كرد ولي من زير بار نرفتم. اين يک تيپ آدم است.
اما حر بن يزيد رياحي با هزار سوار آمده بود آمده راه را بر امام بست. گفت آقا نمي گذارم بروي كوفه جلوي اسب امام هزار نفر سد شدند و نگذاشتند برود بعدامام مي خواستند برگردند به مدينه بيايند گفت مدينه هم نمي گذارم بروید. دست از شما بر نمي دارم تا شما را تحويل عبيدالله بدهم. بعد امام را رهنمون به كربلا كرد. حالا من نمي خواهم روضه بخوانم ولي روز عاشورا اين ديد كه بين بهشت و جهنم است یا بايد جهنم را انتخاب كند و همراه يزيديان شود؟ يا بايد راه حق را انتخاب كند؟ و گفت هرگز من جهنم را انتخاب نمي كنم پسر و برادر خودش بنام مصعب و غلامي هم داشت گفت حركت كنيد برويم حركت كردند آمدند.مي گويند چكمه اش را در آورد و به گردنش انداخت و نزديك خيمه هاي سيدالشهداء(ع) كه رسيد دستش را روي سرش گذاشت و آمد و سلام بر ابا عبدالله الحسين(ع) كرد. بعد با صداي بلند صحبت کرد. وقتي كه مي آمد توبه كرد. و من متن صحبتهايش را در اينجا خدمت شما عرض مي كنم كه اين بزرگوار وقتي كه آمد چه صحبتهايي کردند خدمت شما عرض كنم .که مي گويد «اللهم اليك ابنت » خدايا من به درگاهت توبه مي كنم «فتب عليٌ» توبه مرا بپذير«فقد ارعبت اولیائک» خدايا من اولياء تو را ترساندم و «اولاد بنت نبيك» خدايا فرزندان دختر پيغمبر را در آنها وحشت ايجاد كردم مرا ببخش، نزديك خيمه آمد بقول شاعر مي گويد:
پناه دو عالم پناهم بده
به كوي وفايت تو راهم بده
تو را با چه رويي تماشا كنم
زخجلت چه دارم كه حاشا كنم
شكستم اگر حرمتت را حسين
كرم كن، تو مشكن دلم را حسين
بعد سر به زير آمد امام فرمودند : «ارفع راسك » حر سرت را بالا بياور. آن وقتي سر به زير بودي كه در خانه ما نيامدي به همراه ظالمان و ستمگران بودي، درب خانه اهل بيت كسي كه بيايد سر بلند است آمد، و واقعا جانفشاني كرد و وقتي هم امام بالاي سرش آمده است «فجعل الحسين يمسه وجهه » كار به جايي رسيده است كه امام حسين(ع) صورتش را نوازش مي كند «و يقول انت حر كما سمتك امک» تو آزاد مردي همانطور كه مادر تو را نامگذاري كرده است. بعد قبيله حر وقتيكه به شهادت رسيد ايشان را برداشتند و آوردند در قبیله خودشان دفن کردند. امروز حدود نه كيلومتري كربلا است و زائران به زيارتشان مي روند.
اول كسي كه قبر حر را تعمير كرده است شاه اسماعيل صفوي است. او وقتي بغداد را تصرف كرد و به كربلا آمد وسوسه كردند گفتند از كجا معلوم توبه حر قبول شده است؟ دستور داد گفت نبش قبر كنيد شهداء بدنشان نمي پوسد اگر توبه اش پذيرفته شده باشد بدنش بايد تازه باشد. دستور نبش قبر داد ديدند بدن سالم است حتي آن پارچه اي كه سيدالشهداء(ع)به سر حر بسته بودند كان تازه بود، دستور داد اين دستمال را باز كنيد به من بدهيد كه تبرك همراه خودم داشته باشم، به مجردي كه دستمال را باز كردند ديدند خون تازه شروع كرد از سر حر آمدن يك دستمال ديگر بستند خون بند نيامد يك دستمال ديگر هر چه دستمال آوردند خون بند نيامد تا اينكه مجبور شدند همان دستمالي كه سيد الشهداء (ع) به پيشاني حر بسته شده بود بستند و خون بند آمد. همچنين شخصيتي آدم لذت مي برد و به زيارتش برود و جاي توبه دارد آدم توبه مي كند. درس شرافت مردانگي می گیرد. بالاخره اگر يك كسي باشد مثل همچنين جنايتي بكند كه راه را بر سيدالشهداء (ع) هم ببندند دل زينب (س) را خون كند دل بچه هاي سيدالشهداء(ع) را بترساند ولي بر گردد آن در به رويش باز است او را مي پذيرند، هر گناهي هم انجام داده باشد و كسي به سوي اهل بيت بيايد، الان هم همين است الان هم اگر ما هر چه گناه داشته باشيم واقعا صادقانه در خانه اهل بيت برويم امروز هم راه نجات باز است اين درس را آدم در پيشگاه جناب حر آدم درس مي گيرد .
زیارت عون بن عبدالله(ع)
يكي از جاهاي ديگري كه زائران مي روند براي زيارت عون است عون بن عبدالله فرزند حضرت زينب (س) است ايشان هم از كربلا فاصله دارد البته گفته شده است كه يك عون از فرزندان امام حسن مجتبي (ع) ممكن است او باشد ولي حالا مشهور در تابلويي كه شما زیارت می کنید، سلام به آقا مي دهيد عون فرزند عبدالله بن جعفر فرزند حضرت زينب(س) است.
امام زمان (عج) وقتي كه شهداي كربلا را سلام مي دهند چند جمله در باب اين شهيد بيان مي كنند مي فرمايند: «السلام علي عون ابن عبدالله ابن جعفر طيار حليف الايمان » آنكه ملازم ايمان است، اين كلمات كليدي است او كه ايمان وجودش را پر كرده است، و « منازل الاقران» او كه حريف پهلوانان است «و اناصح الرحمن» او شخصيتي خير خواه دين خدا است، آدم خير خواه دين خدا هميشه باشد «التالي للمثانی و القرآن » تلاوت كننده قرآن است، يعني اين شهيد عون فرزند حضرت زينب(س) امام زمان(عج) اين صفات را برايش بيان مي كنند «التالي للمثاني» مثاني به سوره حمد مي گويند سبع مثاني سوره حمد مي گويند چرا به سوره حمد مي گويند؟ سبع المثاني چون اين سوره اين هفت آيه دو بار در قرآن تكرار شده است گويا اين شهيد عشقي و علاقه اي به خواندن سوره حمد داشته است يعني غير از اينكه اين قرآن را تلاوت مي كرده است سوره حمد را خيلي تلاوت مي كرده است، كه امام زمان (عج) در اين كلام اشاره مي كنند روز عاشورا هم رجز خوانده است خودش را معرفي كرده است «ان تنكروني فانا بن جعفرشهيدصدق في الجنان ازهر» اشاره به پدر بزرگ خودش مي كند و مي گويد پدر بزرگ من جعفر طيار است يعني مردمي كه شما آمديد روشنگري مي كند كه به جنگ چه كسي آمده ايد؟ من نوه جعفر طيار هستم شما به جنگ ماها آمديد،جنگ اسلام خالص آمديد، مي گويند سه تا سوار و هيجده پياده را به درك واصل كرد و به شهادت رسید. ادب حضرت زينب(س)را شما ببينيد، شهداي اهل بيت كه به زمين مي افتادند حضرت زينب (س)می آمد و كمك سيدالشهداء(ع) مي كرد تسليت به امام حسين(ع)مي داد ولي وقتي كه عون به شهادت رسيد حضرت زينب(س)از خيمه بيرون نيامد كه مبادا يك انكساري، يك خجالتي، يك انفعالي در چهره سيدالشهداء(ع) پيداشود اين درس بزرگ مادران شهداء، خواهران شهداء، پدران شهداء وقتي كه در راه خدا دادند منتي برامام تا بحال نگذاشتند، پدران شهداء مادران شهداء ادب را نسبت به امام(ره) و مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) تا حالا حفظ كردند جانبازان هم همينطور هيچ منتي، اين درسهاي بزرگي است كه مردم ما از اهل بيت ياد گرفتند.
يك نكته ديگر كه در باب زندگي اين عون و اين شهيد است عرض بكنم خبر شهادت پيش عبدالله ابن جعفر رسيد، عبدالله ابن جعفر در مدينه است مردم دسته دسته براي عرض تسليت آمدند. عبدالله يك غلامي بنام ابو صلاصق دارد. اين شروع به توهين كردن به امام حسين(ع) كرد همه اينها گفت بخاطر حسين(ع) است، اگر حسين(ع) اين بچه ها را نبرده بودند به كربلا همين جمله را دارد و عون به شهادت نمي رسيد. عبدالله ابن جعفر مرد فهميده با كفش زد به دهان ابوصلاصق گفت اين حرفها چيست؟ كه چه مي گويي؟ عزتي بر سر ما گذاشته است عظمتي خدا به ما داده است كه من خودم نتوانستم جانم را فداي سيدالشهداء(ع)بكنم و در ركاب سيدالشهداء(ع) به شهادت برسم، خدا را شكر مي كنم خدا پسري به من داد كه در ركاب سيدالشهداء(ع)بود اين معرفت داشت امروز همه شما ببينيد مادران شهداء آنچه كه داشتند تقديم اسلام و انقلاب کردند و همه جا همراهی کردند. خوب این یکی از شهدای که زائران برای زیارت می روند عون بن عبدالله است.
زیارت طفلان مسلم
یکی از جاهایی که واقعا دلخراش است و دل را با تمام وجود می سوزاند وقتی که آدم به زیارت می رود زیارت دو طفلان مسلم است. همان نقطه ای که این دو بزرگوار به شهادت رسیدند حرمی ساخته شده است در حاشیه کنار رود فرات، در نزدیک شهر مصیب شاید چهل کیلومتری با کربلا فاصله داشته باشد در مسیری که از کربلا می خواهند به بغداد بروند در کنار رود فرات مرقد دو طفل جناب مسلم است. حالا در بعضی از جاها من خواندم که اینها بدست حارث به شهادت رسیدند. حارث را در بعضی از جاها خواندم نوشته بودند که این برادر کمیل ابن زیاد نخعی است. حارث با آن برادر فدایی امیرالمومنین(ع) است و به چه مقامی دست پیدا کرده است؟ این برادر هم قاتل بچه های جناب مسلم است. آن کجا رفته است ؟ این مسیر کجا رفته است؟ هر کسی با افکار و اعتقاداتش زندگی می کند، وقتی که عبیدالله اعلام کرد بچه های مسلم را هر کس که پیدا کند چقدر جایزه می دهد این وقتی که بچه ها را پیدا کرد، بچه ها گفتند ما را زنده ببر و در بازار بفروش، گفت نه سر شما را می برم که بیشتر جایزه بگیرم. همان جایی که به شهادت رسانده است دو تا گنبد بسیار زیبا و دو تا ضریح بسیار کوچک ساخته شده است. و زائران و نوجوانان می روند درس مقاومت ، ایثار، از خودگذشتگی، جهاد و درس همراهی با اهل بیت(ع) می گیرند. همین نوجوانهایی که از ایران، از همین شهر و روستا حرکت می کردند این درسها را از چه کسی یاد گرفتند؟ از ملی گرایی یاد گرفتند؟ نه، از امام حسین(ع) و از اسلام یاد گرفتند، همراهی دین خدا را یادگرفتند، حرکت کردند و رفتند و امروز هم این افتخار را برای ما آفریدند که نظام جمهوری اسلامی از برکت خون این شهدای عزیز و بزرگوار است.
این سه مکانی بود که زائران می روند و زیارت می کنند انشاءالله خدای متعال نصیب همه ما و شما بگرداند.
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله ونفسی بتقوی الله»
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران عزیز و خواهران مکرمه ، جوانان و نوجوانان را به تقوای الهی دعوت می کنم. انجام واجبات و ترک محرمات و تکرار او یک حالتی در نفس و روح ایجاد می کند که وقتی به واجبات آدم می رسد عاشقانه دستورات را انجام می دهد و وقتی هم به گناه و معصیت می رسد از درون ترمزی انسان را کنترل می کند و گناه را ترک می کند این را تقوا می گویند.
در تفسیر امام صادق(ع) در باب تقوا می فرمایند: هر کجا خدا فرموده باش ما حضور داشته باشیم، هر کجا گفته نباش ما نباشیم. اگر این معنا در درون هر کسی ، خانواده ای، جامعه ای تحقق پیدا کرد آن فرد، آن خانواده، آن اجتماع باتقوا هستند. ما امیدواریم بکوشیم بهترین توشه را که تقواست همراه خودمان انشاءالله داشته باشیم.
عید شریف مبعث
اولین نکته در خطبه دوم عید شریف مبعث را تبریک عرض می کنمروز عید مبعث است پیشاپیش خدمت مولایمان صاحب الزمان(عج) و به همه شما ارادتمندان پیغمبرخدا(ص) عید مبعث را تبریک عرض می کنم. انشاءالله که همه ما مسلمانان واقعی باشیم و مسلمان واقعی هم از دنیا برویم.
خدای تبارک و تعالی می فرمایند: «و لقد منّ الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم» خدا منت گذاشت بر مومنین و پیغمبری از خودشان برانگیخت تا قرآن را بر آنها تلاوت کند. چند نکته در باب این آیه عرض کنم.
نکته اول خدای متعال می فرماید: ما بر مومنین منت گذاشتیم منت گذاشتن کار بدی است چرا خدا منت می گذارد؟ در زبان قرآن منت به نعمت بسیار گرانبها و ارزشمند گفته می شود. ما منت گذاشتیم یعنی نعمت بسیار گرانقدر و بسیار بزرگی دادیم. نعمت وجود پیغمبر اسلام حضرت محمد(ص) دادیم.چرا می فرماید: «علی المومنین»ما این نعمت گرانبها را به مومنین دادیم و حال اینکه بشریت محتاج پیغمبر(ص) است. پیغمبرخدا(ص) برای همه بشریت آمده است ولی خدا می فرماید: ما این نعمت را به مومنین دادیم چرا؟ چون مومنین از وجود پیغمبر(ص) استفاده می کنند. همه بشر از وجود پیغمبر(ص) فیض نمی بردند، مومنین هستند که از وجود پیغمبر(ص) فیض می برند در نتیجه خدا فرموده: ما این نعمت گرانبها را به مومنین هدیه کرده است تا مومنین هدایت شوند.
در سن چهل سالگی نزول قرآن در غار حرا خدا انشاءالله قسمت کند مکه که تشریف می برید یک کوه بسیار بلندی است این کوه مشرف بر خانه خدا است. در بالای این کوه یک غار است یعنی یک تخته سنگی است که ته آن سوراخ دارد وقتی که رو به این تخته سنگ می ایستید درست رو به خانه خدا می ایستید. پیغمبرخدا(ع) اینجا می آمدند و اعتکاف می کردند. ماه مبارک را دائما اینجا تفکر می کردند آماده برای مسئولیت سنگین می شدند تا اینکه 27 ماه رجب امیرالمومنین(ع) همراهشان،جبرئیل امین با آن قیافه اصلی و اولین آیات «اقرا: بخوان» بر پیغمبرخدا(ص) نازل شد و حضرت که از این کوه پایین آمدند. تقریبا یک ساعت طول می کشد آنهایی هم که می خواهند صعود کنند بعداز ظهر بروند بهتر است چون این طرف کوه که می خواهی بروی بالا سایه می افتد و هوا خنک تر است. طرف صبح بخواهی صعود کنی یک ساعت ، یک ساعت و نیم بخواهی بالا بروی آفتاب داغ روی بدنه کوه می تابد و گرما زده می شوید. زائرانی که می روند مخصوصا جوانها غروب حرکت کنند بروند. اسم این کوه جبل النور است. سال اولی که 61 خدا توفیق داد و ما مشرف شدیم هتل ما نزدیک جبل النور بود ما حرکت کردیم و بالای جبل النور رفتیم تاریک شد. گفتیم خدایا چکار کنیم ؟ چه جوری از بالای کوه پایین بیاییم ؟ باور کنید آن روز معنا و مفهوم جبل النور را من درک کردم. اگر شب ظلمتکده باشد شما جلوی پایتان را می بینید؟ تاریک تاریک هم که باشد شما می توانید از بالای کوه پایین بیاید. بر اثر مناجات و نزول قرآن بر این کوه شما براحتی می توانید پایین بیایید. ولی سعودی ها آمدند در اطراف کوه مقدار زیادی میمون رها کردند و زیاد شدند و اصلا وحشت درست کردند زائران که می روند اینها تعلیم دیده هستند و اینها کیف خانمها و آقایان را می دزدند و اموالی که دارند را غارت می کنند. خیلی قصه عجیب شده است.
اولین آیات قرآن مجید بر پیغمبرخدا(ص) در این کوه نازل شد. خوب چه اهدافی را خدای متعال از فرستادن پیغمبرخدا(ص) داشتند؟ تلاوت قرآن، تزکیه بشر ، نجات انسانها از طاغوت و ستمگران، اقامه عدل و مبارزه با ستمگران از اهداف بزرگ بعثت است.
امام بزرگوار ما می فرمایند: انبیاء دو شغل داشتند یکی بیان توحید، دست بشر را بگیرند و در دست خدا بگذارند، یکی هم از شر ستمگران انسانها را نجات بدهند.
روزه گرفتن در چنین روزی برادران و خواهران به اندازه ثواب هفتاد سال روزه است دوازده رکعت نماز، صلوات بسیار و غسل اینها جزء مستحبات عید مبعث است و همینطور زیارت امیرالمومنین(ع) و زیارت حضرت رسول اکرم (ص).
کشف کودتای نوژه باز در همین هفته داریم.
ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار را هم در این همین هفته داریم پیشاپیش به همه پاسداران عزیز روز پاسدار را تبریک عرض می کنیم. رهبر عزیز و بزرگوارمان می فرمایند: امام حسین(ع) سه خصوصیت دارد: اول اخلاص، دوم اعتماد به خدا و سوم شناخت موقع و اقدام لازم، و همه ما باید این سه ویژگی را در خودمان ایجاد کنیم.
روز عفاف و حجاب
روز عفاف و حجاب را در همین هفته داریم و یکی از مهمترین برنامه های دشمنان مخصوصا صهیونیستها از 150 سال قبل برای اینکه استکبار و ظلمشان را در دنیا حاکم باشد کسی نباشد که جلوی آنها قد علم کند ، فحشا و منکرات، بی عفتی و بی حجابی را جزء برنامه هایشان گذاشتند که جوانها و خانمها به گناه و معصیت سرگرم شوند تا کسی نباشد علیه شان قیام کند و امروز هم شما می بینید یکی از نقشه های استکبار گسترش بی بندوباری است.
اصلاح الگوی مصرف
یکی از مهمترین دغدغه های مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) ابلاغ سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف، اصلاح الگوی مصرف فردی، اجتماعی، سازمانی، آموزش همگانی، مقابله با ترویج فرهنگ مصرف گرایی، صرفه جویی در انرژی و آب باشد.
صرفه جویی در آب
شما دیدید در هفته ای که گذشت چند ساعت آب قطع بود و دیدید آسایشمان قطع شد اصلا آب اگر نباشد حیاتی نیست آدم دلش نمی خواهد زندگی کند و یکی از بحرانهای که ما در پیش روی داریم بحران آب در شهرستان است با توجه به اینکه باید رابر و بزنجان را از این منطقه آبش را تامین کنند، چاه های آب بعضی هایش خشک شده است بعضی هایشان آب پایین رفته است. اگر صرف جویی بکنیم دچار قطعی آب نخواهیم شد. این را مسئول سازمان آب پیغام داده است اگر صرفه جویی بشود جیره بندی در کار نیست ولی اگر صرفه جویی در کار نباشد حتما مجبورا صرف جویی در آب داشته باشند و مشکلات زیادی برای شهروندان می شود. خواهشی که از آقایان و خانمها دارم و حتی از شهرداری تقاضا می کنم در بعضی از پارکهایش اگر از آب شرب استفاده می کنند حتما لوله اش را جدا کنند و وسیله ای درست بکنند که از آب شهر استفاده نشود و با توجه به این مشکلاتی که امروز ما از ناحیه کمبود آب شرب داریم.
سرنخهای میان غائله 18 تیر سال 87
ما در آستانه 23 تیرماه هستیم اشاره ای به سرنخهای که در 18 تیر سال 87 بدست آمده بکنم . هدف ضد انقلاب، سیاسیون بی تقوا، سرنگونی جمهوری اسلامی بود. حالا طراحی هایش را خدمت شما عرض می کنم حمله کردند چه نقشه هایی داشتند؟ و روز 23 تیر مثل یک کف روی آب همه چیز از بین رفت تمام طراحی هایی که دشمن کرده بود همه اینها از بین رفت. این قائله 18 تیر چگونه بوجود آمد؟ در تیرماه سال 78 یک قانونی در مجلس تصویب شد که چهار تا بند داشت:
1- اینکه ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه مثل گروهکها، گروهکهای تروریستی ، ضد انقلاب، جاسوسان اینها حق ندارند در مطبوعات ما مقاله بنویسند.
2- مطبوعات کشور حق ندارند از بیگانگان پول دریافت کنند خوب دقت کنید چه عرض می کنم.
3- ضمانت اجرایی، کسانی که تخلفات را انجام دهند با آنها برخورد شود.
4- التزام عملی مدیران صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی وفا دار باشند.این چهار بند تصویب شد.
غائله از اینجا شروع شد مجمع روحانیون مبارز در روزنامه ایران 12 تیر 78 گفت طرحی توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفت که تهدید کننده مطبوعات است و حال اینکه نجات مطبوعات است ولی اینها نوشتند که تهدید کننده مطبوعات است سایه استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می گستراند و همینطور مطالب دیگر، روزنامه های مختلف همینجور ، شروع کردند آتش بیار معرکه شدند، علیرضا نوری زاده مفسر رادیوی بی بی سی گفت ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنی در ایران یعنی نشریات نشاط، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران، مراکز قدرت را نشانه گرفتند. قدرت یعنی چه؟ یعنی مقام معظم رهبری(دام ظله العالی)، و با زیر سوال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی ، چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشودند. خوب این که مال آن بود ، مال داخلی ها بود.
خارجی ها چکار کردند؟ عوامل خارجی نوشتند که بیشتر ناظران مثل نشریات آمریکایی در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. این هم همینطور روزنامه های آمریکایی برنامه های منظم برنامه ریزی کردند برنامه ریزی کردند و برنامه ختم انقلاب را در واقع، یعنی اینقدر در دنیا تبلیغ کرده بودند که کشورهای دنیا خودشان را آماده می کردند که برای کسی که فوری می خواهد رئیس جمهور شود، پادشاه در ایران بشود تبریک بگویند. دشمنان ضد انقلاب هم چمدانهایشان را بسته بودند که حالا 18 تیر حکومت جمهوری اسلامی سرنگون می شود خودشان را برای حضور در نظام جمهوری اسلامی آماده کرده بودند. مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) و هدایتگرایهای این مرد بزرگ تمام این توطئه ها را خنثی کرد . در پایان این پیام بخصوص فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان در آن لازم است دشمنان زبون، ملعون و منکوب سازند. این پیام مفصل است پیام آقا که صادر شد 23 تیرماه در سراسر ایران اسلامی مردم به میدان آمدند.
عوامل حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران
دو عامل هست که راه امام، نظام جمهوری اسلامی و خون شهدا تا حالا حفظ شده است. یکی رهبریهای خردمندانه و هوشمندانه مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) و یکی هم حضور مردمی، حضور با وفای مردم که این امتیاز را امیرالمومنین(ع) و سیدالشهدا(ع) را هم نداشت که ملتی وفادار، به وفاداری ملت ایران مردم که در تهران و اقصی نقاط آمدند مثل یک کف آب همه این توطئه ها خنثی شد. همه ماستشان را در کیسه کردند و یکی پس از دیگری هر توطئه ای که امروز علیه نظام جمهوری اسلامی هست این حضور مردمی هست که گره گشا است. مرحبا بر ملت ایران و بر شما همشهریان و ملت شریف بافت که در تمام صحنه هایی که انقلاب نیازمند به حضور شما است با وحدت و همدلی و هوشیاری در تمام آن مواضع حضور پیدا می کنید.
والسلام علیکم و رحمة الله




 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.