سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود

خلاصه ای از جزء دوم قرآن مجید


خلاصه ای از جزء دوم قرآن مجید
حضور در برنامه در حلقه ذکر و ایراد سخنرانی در مکان استودیو سیمای کرمان مورخ 90/4/30
http://yascms.ir/emam/ebrahimi2.png

بسم الله الرحمن الرحیم

با تشکر از شما و دستندرکاران برنامه در حلقه ذکرابتکار بسیار خوبی است که شمعه ایی از قرآن مجیددر این شبها در ماه مبارک رمضان که ماه بهار قرآن است مورد بحث قرار می دهیم.
جزء دوم قرآن 110آیه دارد.مباحث متعددی در این جزء گنجانده شده است که بعضی از این مباحث را مورد بحث قرار می دهیم .کتابی که در این زمینه معرفی می نمایم،کتابی است با نام نسیم حیات ،که موضوع آن تفسیر جزء دوم قرآن مجید است از آقای ابوالفضل بهرام پور،که بسیار ساده و روان تفسیر شده است همانند تفاسیر دیگر مانند تفسیر نور، تفسیر نمونه که آنها نیز بسیار تفاسیر ساده روان وخوب هستند.از آیات 142تا252 تقریبا جزء دوم قرآن است. بحث هایی که در این جزء مطرح شده است اولین موضوع تغییر قبله است که در این آیات مورد بحث قرار می گیرد.
دومین بحث دیگر این جزء قرآن کریم این است که انسان در طول دوران زندگیش نیاز به پشتوانه وتکیه گاه دارد. از نظر قرآن تکیه گاه ما چه می تواند باشد؟ در مورد واجبات عمره و حج است که اعمال عمره را مورد بررسی قرار میدهد مخصوصا در مورد صفا ومروه بحث های بسیار شیرینی مطرح شده است. راجع به خلقت آسمان و زمین، وحدت خالق مورد بحث قرار می گیرد و همینطور بحث های خوبی که در این جزء مطرح شده بحث تفاوت بین مومن ومنافق است،از نظر قرآن مومن چه اعمالی انجام می دهد منافق چه اعمالی را انجام می دهد و اشاره ایی هم دارد به لیلةالمبیت درمورد آقا امیرالمومنین(ع) دارد و بحث های متعدد دیگر در موضوعاتی چون موضوعات اقتصادی،قصاص،طلاق، در این110آیه مطرح شده است.
اهمیت تغییر قبله
پیغمبر خدا حضرت محمد مصطفی (ص) وقتی مبعوث به رسالت شدند یکی از واجباتی که انجام می دادند بحث نماز بود.در مدت زمان 13سال که در مکه بودند به سمت بیت المقدس نماز می خواندند،و زمانی که در مسجدالحرام نماز می خواندند حضرت کعبه را بین خود و بیت المقدس قرار می دادند،یعنی به شکلی نماز می خواندند که کعبه وبیت المقدس در مقابل ایشان قرار بگیرد، اما بیرون از مسجد الحرام به سمت بیت المقدس نماز می خواندند،ولی این سوال پیش می آید که چرا حضرت از همان اول به سمت کعبه نماز نمی خواندند؟ برای اینکه در آن زمان مشرکان کعبه را در اختیار داشتند وبتهای خودشان را در داخل کعبه قرار داده بودند وپرستش و سجده می نمودند واگر پیغمبر گرامی ما به سمت کعبه که محل پرستش بتهای مشرکان بود نماز می خواندند،مشرکان می گفتند که به سمت بتهای ما حضرت نماز می خوانندو حال اینکه حضرت مبارزه با شرک و بت پرستی را سر لوحه کار خود قرار داده ، بحث از آیات 142 شروع می شود،تفسیر نور از آقای قرائتی که تفسیر بسیار خوب و ارزشمندی است و همه می توانند ازاین تفسیر بسیار ساده و روان استفاده کنند حتی کسانی که سواد اندکی دارند. آیه اینگونه شروع می شود«سیقولُ السفهاُ من الناس ما ولا هم ان قبلتم هم التی کانو علیها» این سیقول،سین برای آینده نزدیک،می فرمایند:به زودی سفها، به انسان های کم خرد گفته می شود، که چه چیزی مسلمانان را از بیت المقدس قبله ایی که بر آن بودند برگرداند؟البته این سفیه آیات در مدینه نازل شده است،حضرت 13سال که در مکه بودند به سمت بیت المقدس نماز می خوانند،بعد هم که به مدینه مهاجرت می کنند در مدت 15یا به روایت دیگر 17ماه بعد از هجرتشان به مدینه به سمت بیت المقدس نماز می خواندند، تا زمانی که قوم یهود شروع به طعنه زدن کردند،که اسلام دین مستقلی نیست اگر دین مستقلی بود و استقلال داشت،به سمت قبله ما نماز نمی خواندید،شما می گویید امت مستقلی هستید ،دین کاملی دارید،پیغمبر آخرالزمان هستید،اما شما پیرو دین ما هستید ،زیرا به سمت قبله ما نماز می خوانید،پیامبر اکرم (ص)ازاین رفتارها و طعنه ها نگران بودند در مدت زمان 17ماهی که در مدینه حضور داشتند،از فرشته وحی جبرئیل سوال کردند،جبرئیل امین فرمودند ،از خداوند بخواهید ،خداوند حتما رضایت شما را به دست خواهد آورد،اما پیامبر (ص) این خواسته ونگرانیشان را هیچ گاه به زبان جاری نکردند،فقط به آسمان نگاه می کردند،تا وحی نازل شود تا بحث تغییر قبله را مطرح کنند پیغمبر خدا(ص) آمدند به یک قبیله به نام بنی سالم عیادت یک مریض،بعد در مسجد آن قبیله مشغول به نماز شدند به سمت بیت المقدس دو رکعت که خوانده بودند جبرئیل نازل می شود وبازوی پیغمبر را میگیرد وبه سمت کعبه و مسجدالحرام می چرخاند،یعنی دو رکعت نماز به سمت بیت المقدس و بقیه را به سمت کعبه ومسجدالحرام،این مسجد به اسم مسجد قبلتین مشهور شد،که دارای دو محراب بوده یکی به سمت بیت المقدس و محراب دیگر به سمت کعبه و مسجدالحرام و مستحب است که هر زائری که برای زیارت می رود در مسجدهایی که پیامبر نماز خوانده به یاد آن حضرت نماز بخوانند. بحث تغییر قبله بحث بسیار مهمی است و تبعات اجتماعی داشت. تا به حال یهود طعنه می زدنند که شما دین مستقلی نیستید که به سمت قبله ما نماز می خوانید،بعد که قبله تغییر کند بعد بحث های جدیدی پیش می آوردند و در جامعه نبوی تشنج ایجاد می کنند،بعد قرآن پیشگیری می کند می فرماید:به زودی می گویند هنوز نگفتند. که پیامبر را آماده کنند و بالاخره حرف یهود این است که می گویند چگونه شد از قبله همه پیغمبران دست برداشتید؟ پس اعمالی که شما به سمت بیت المقدس نماز خواندید چه می شوند؟شروع به جوسازی کردند،اما قرآن پیشگیری کرده به پیغمبر می فرماید:پیغمبر ای رسول ما، آمادگی داشته باش، این شبهات را این گروه مطرح می کنند، پس از جانب خداوند این جواب ها را به این گروه بده، که مشرق ومغرب ازآن خداوند تبارک وتعالی است، یعنی هم بیت المقدس ، هم کعبه و مسجدالحرام از آن خداوند است و اختیار دارشان هم خود خداوند است. هر کجایی را که گفت نماز بخوانید باید حاضر و تابع باشید این جواب خدای تبارک وتعالی است تاقبل از این که بحث تغییر قبله پیش اید،خدای تبارک و تعالی به پیامبر ابلاغ کرد در این زمینه این آیه را باید در نظر گرفت «سیقول السفها»به زودی می گویند انسانهای سفیه و کم خرد،چرا نمی فرماید قوم یهود؟ چرا می فرمایند انسانهای کم خرد؟یعنی کسانی که در مورد حکم خدا اعتراض می کنند؛به این دسته از انسانها، انسانهای کم خرد و سفیه می گویند، خداوندی که همه مخلوقاتش بنا برنظم، تعقل خرد و حکمت است،خدایی که انسان را آفریده برای سعادت و خوشبختی او دستورات همراه با راهنما فرستاده است، مثل به کارخانه که فرض کنیم که جنسی را تولید می کند،یک ماشین را تولید میکند،صاحب این کارخانه می گوید: از این ماشین باید اینگونه استفاده کنیم،خدایی که ما را آفریده خیر وصلاح مارا خدا بهتر میداند،می فرمایند به این سمت نماز بخوانید،در حالی که عده ایی در مقابل حکم وحکمت خدا و این نظم دقیق موضع میگیرند،پس معلوم می شود که این انسانها کم خردند، از این جهت خدای تبارک و تعالی به این اشکال تراشی های شبه افکنان،می فرمایند:«سیقول السفها»انسان های سفیه چه می گویند؟«ماولا هم ان قبلتم هم التی کانوا علیها»چه چیزی مسلمانان را از بیت المقدس که قبله آنها بود برگرداند؟چه اتفاقی افتاده؟ پیغمبر جواب آماده داشته باش،«قل لله المشرق والمغرب»به هر طرف نماز بخوانید مشرق و مغرب مال خداوند است،بیت المقدس وکعبه مال خداوند است، مهم این است که شما تابع احکام خداوند تبارک وتعالی باشید،«یهدی من یشاءالی صراط المستقیم»خداوندی که انسان را به راه مستقیم هدایت می کند،پس ما باید ازاین آیات استفاده کنیم و کسانی که مسئول فرهنگی یک اجتماع هستند باید قبل از اینکه دشمن بین مردم تفرقه ایجاد کند، مسئولین به فکر باشند و شبهات را شناسایی کنند و آمادگی پیدا کنند، صدا وسیما ، ارشاد،ستاد تبلیغات، اینها که دستگاههای تبلیغاتی کشور هستند و همین طور روحانیت، باید شبهات را از قبل شناسایی کرده و آمادگی داشته باشند،به مجردی که دشمن شبه اش را پخش کرد،جواب آماده هم داشته باشیم ، ولی متاسفانه بعضی اوقات ما،آمادگی نداریم،دشمن از راه هایی، از طریق ماهواره شبهاتش را پخش کرده،ما بعد از یکی دو سال،به فکر می افتیم،ولی درسی که قرآن به ما می دهد،که ای پیغمبر از قبل همچین شبه ایی ایجاد میشود،جوابش هم اینگونه باید مومنین و مسلمانان بدهند.
معنای امت وسط
بعد از این آیه که مطرح میشود،می فرماید:«و کذالک جعلناکم امت وسطا» می فرمایند ما شما را امت وسط قرار دادیم،«لتکونو شهدا علی الناس ویکونوا الرسول علیکم شهیدا» می فرمایند شما امت وسط هستید،امت اعتدال،چون یهودیان به دنبال دنیا گرایی اند و مسیحیت به دنبال آخرت،وعرفانند،دنیا را رها کردند،و دنبال آخرتند،ولی اسلام دین وسط است،دنیا وکار در کنار هم هستند.
تغییر قبله و تبعیت از دستورات خداوند
می فرمایند: ما شما را امت وسط قرار دادیم و شما امت اسلامی شاهد هستید بر همه ،امت وسط یک امت مرجع است و امتهای دیگر باید خودشان را با این امت بسنجند، «ویکونوا الرسول علیکم شهیدا»و پیغمبر هم برامت شاهد است که آیا امت به دستورات خدا درست عمل می کند یا نه؟ «وما جعلنا قبلت کنت علیها الی لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب الی عقبه»می فرمایند: ما قبله را تغییر دادیم ، اول به سمت بیت المقدس و بعد تغییر دادیم، هدف از این کار چیست؟ تا بدانیم چه کسی تابع دستورات ما است و چه کسانی از دستورات ما پیروی نمی کنند، چه کسانی از پیامبر خدا تبعیت می کنند؟ و چه کسانی برگشت می کنند به دوران جاهلیت؟ در باب تغییر قبله می فرمایند:«قد نری تقلب وجهک فی السماء»ما می بینیم که شما به آسمان نگاه میکنید نگرانیم ،ناراحتیم«فلنولینک قبله ترضها »ما رضایت شما را به عمل می آوریم قبله ای برای شما تعیین می کنیم.تا شما راضی باشید، «فول وجهک شطر المسجدالحرام»از این به به سوی مسجدالحرام،چرا گفته نشد به سمت کعبه؟ یعنی وقتی شما به سمت مسجد الحرام باشید در واقع خود به خود به سمت کعبه هستید «وحیث ما کنتم» هم خطاب به رسول خدا است و هم از این به بعد خطاب به امت اسلامی، امت اسلامی شما هر کجای عالم باشید به چه سمتی باید نماز بخوانید؟ از این به بعد نورانیت سمت کعبه است،«وحیث ما کنتم فول وجوهکم شطره» هر کجا باشید به سمت کعبه نماز بخوانید به سمت قبله،«وان الذین اوتوالکتاب لیعلمون انه الحق من ربکم» مسیحیت و یهودیت می دانستند این دستور حق است ،چون اولا پیغمبر را می شناختند. همانگونه که فرزندانشان را میشناسند و در کتابهایشان خوانده بودند و آمده است این پیغمبر سمت دو قبله نماز می خواند، هم به سمت بیت المقدس و هم به سمت کعبه،می فرمایند:«وان الذین اوتوالکتاب»کسانی که کتاب دارند، مثل مسیحیت،یهودیت،«لیعلمون انه الحق من ربهم » حتما میدانند این برنامه چیزی نیست که پیامبر از خودش در آورده باشد، آن زمانی که سمت بیت المقدس نماز می خواند دستور خدا بود و الان هم که به سمت کعبه نماز می خواند دستور خداوند است.
تکیه گاه انسان از نظر قرآن
یکی از آیات جزء دوم، که خدای تبارک و تعالی می فرمایند «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم،بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایهاالذین امنوا،استعینوا بالصبر والصلاه» خطاب به مومنین است، مومنین کمک بگیریداز صبر و بردباری دوم کمک بگیرد از نماز، ما معمولا در باب اهمیت نماز وعده های نسیه فراوانی به مومنین می دهیم، جامعه امروز ، جوانان امروز ما باید وعده هایی رابگیرند که نقد باشد، قرآن می فرمایند:نماز بخوانید، برای چه باید نماز خواند؟ نماز پشتوانه شما است ،تکیه گاه مومنین است، نماز ذکر است، ذکر پشتوانه شما است، کمک حال شما و آرام بخش است، امروزه زندگی ها پراز اضطراب و استرس است و مردم به دنبال قرص های آرام بخش اند که این اضطراب را برطرف کنند،می فرمایند که بیایید از ذکر کمک بگیرید،بالاترین ذکر هم نماز است،می فرمایند:«استعینوا بالصبر»اولا تحمل کن و مصداق صبر را گفتند روزه گرفتن است، یکی از مهمترین مزایای روزه گرفتن،صبور شدن است،ترک آشامیدنی ،خوردنی،صبر می خواهد،تحمل میخواهد و همینطور از نماز کمک بگیرید،«ان الله مع الصابرین»اگر شما صبور باشید و از نماز کمک بگیرید،خداوند هم شما را کمک خواهد کرد در تفسیر نسیم حیات آمده است که هر زمان حضرت امیر المومنین(ع) با مشکلی مواجه می شدند،به نماز می ایستادند،تا به برکت نماز مشکلشان حل شود و بعد این آیه را تلاوت می کردند«استعینوا بالصبر و الصلاة»
کتابی با نام بایسته های تبلیغ،که دارای مفاهیم خوب و جالبی است،در این کتاب نوشته شده است جمعی از دانشجویان مسلمان برای تحصیل به خارج از کشور می روند و مواجه میشوند با گروهی از دانشجویان خارجی که در هنگام نماز ظهر دست از کار و تحصیل بر می داشتند و به نماز می ایستادند،از این گروه سوال کردند آیا شما مسلمان هستید؟ گفتند نه، سوال کردند پس چرا نماز می خوانید؟ در جواب گفتند جمعی از دانشمندان و پروفسور های ما درباره ایستادن به سمت قبله در هنگامی که خورشید وسط آسمان است وبه عظمت خدا فکر کردن ورکوع وسجود مسلمانان تحقیق کردند وبه این نتیجه رسدند ،زمانی که خورشید در وسط آسمان است اگر به سمت جهت قبله بایستیم وبه عظمت خدا فکر کنیم در حالی که رکوع وسجود می کنیم، سلول های بدن در این زمان ماده ایی ترشح می کنند به نام دفامین و اگر این ترشح به اندازه باشد باعث طول عمر، سلامتی جسم و روح بسیار مفید است و این ترشح به اندازه زمانی شکل می گیرد که به سمت قبله باشد و انسان به عظمت خداوند بیاندیشد و رکوع سجود انجام دهد، این یکی از آثار پر برکت نماز است،یکی از رازهای نماز پشتوانه است،چه کسی در این دنیا نیاز به تکیه گاه وپشتوانه ندارد؟
بعضی از اعمال حج وعمره
در این آیات بحث دیگری مطرح شده راجع به بعضی از اعمال حج وعمره، یک عمره تمتع داریم، که زائران وقتی مشرف می شوندحج و غیر از ایام حج، عمره مفرده انجام می دهند، اما حج واجب وقتی مشرف می شوند باید هم عمره تمتع انجام بدهندو هم حج واجب انجام دهند، عمره چند عمل دارد، اول محرم شدن، بعد طواف خانه خدا، نماز طواف و سعی بین صفا و مروه ،مسلمانان در صدر اسلام اکراه داشتند، سعی بین صفا و مروه را انجام بدهند زیرا مشرکان روی کوه های صفا و مروه بتهایی را قرار داده بودند و پرستش می کردند، روایت است در گذشته یک زن وشوهر در خانه خدا اعمال گناه انجام دادند، بعد به سنگ تبدیل شدند و این سنگها را قرار دادند تا مردم درس عبرت بگیرند، مشرکان این سنگها را به عنوان بت وخدایشان قرار دادند و یکی از این ها را که اساق نام داشت را در صفا ودیگری را به نام نائله در مروه که هشت مترارتفاع کوه بود قرار دادند ودر نتیجه مسلمانان می گفتند این شعار جاهلیت است و صفا و مروه را انجام نمی دادند،اما قرآن می فرمایند:باید مسلمانان با مشرکین مبارزه کنند زیرا مشرکین به نا حق آمدند و تصرف کردنند ،قرآن می فرماید:« ان الصفاوالمروه من شعائر الله»صفا ومروه از شعائر الهی است،نه از مشرکین،«ومن حج البیت اوعتمر»کسی که حج خانه خدا را انجام بدهد یا کسی که عمره انجام بدهد ،به کسی که عمره انجام می دهد معتمر می گویند، قرآن می فرماید: کسی حج واجب در ایام ذی الحجه یا اینکه عمره انجام دهد در طول سال «فلا جناح ان یطوف بهما»اشکال نداره طواف کند، ما در این ایام طواف نمی کنیم اما سعی می کنیم انجام دهیم، هفت مرتبه از صفا شروع میکنیم و به مروه ختم می کنیم، فاصله بین صفا ومروه 420 متر است، یعنی می رویم اما نمی چرخیم که طواف کنیم ولی اگر از بالا نگاه کنیم، مثل حالت چرخش است، از این جهت می گویند که«فلا جناح الی ان یطوف بهما» اشکال ندارد شما اعمال بین صفا و مروه راانجام دهید ،«ومن تطوع خیرا»کسی که کار خیربه دستور خدا انجام دهد ما باید شکر گذار خدا باشیم که به ما توفیق داده تا بتوانیم کار خیر انجام دهیم یا خدا باید از ما تشکر کند ؟ اگر کسی کار خیر انجام دهد خداوند می داند وشاکر است و پاداش اورا می دهد خداوند عالم است وهمه اعمال مارا میدانند،پس اگر کسی کار خیر انجام دهد صدقه بدهد یتیم نوازی کند، دست فقیری را بگیرد، خداوند می داند واحتیاجی نیست که دیگران از عمل ما تشکر کنند و خداوند از ما تشکر می کند.
فرق بین مومن و منافق از نظر قران
چه فرقی بین انسان مومن و منافق است؟ انسان منافق دینش را می فروشد تا به هدفش که دنیا است برسد،و در هر جا لازم باشد خدا وزدینش را نیز می فروشد،ولی انسان مومن دنیایش وحتی وجودش را نیز می فروشد تا به هدفش که کسب رضایت پروردگار است دست پیدا کند و هیچ توقعی از کسی ندارد «ومن الناس من یشری نفسه ابتغا ترضاه الله»بعضی از مردم خودشان را می فروشند و حتی دنیایشان را به خطر می اندازند جهاد می کنند تا رضایت پروردگار را به دست بیاورند.آن زمانی که پیغمبر خدا تصمیم به هجرت گرفتند اول ماه ربیع حرکت کردند مشرکان تصمیم به کشتن پیغمبر خدا کردند،می دانستند تاپیغمبر زنده باشد اسلام پیشرفت می کند،تصمیم گرفتند واز هر قبیله یک نفر آدم کش تروریست را آوردند 40نفر جمع کردند تا شبانه به منزل پیامبر بروند وپیامبر را بکشند ، اما خداوند به پیامبر خبر داد ،پیامبر خدا تصمیم گرفتند تا کسی را در بسترشان بخوابانند واین موضوع را به امیر المومنین در میان گذاشتند،شما امشب در بستر من بخوابید وروپوش سبز مرا استفاده کنید حضرت پذیرفتند ودر بستر پیامبر خوابیدند،از خودشان گذشتند وجانشان را به خطر انداختند،مشرکان وارد منزل پیامبر شدند وامیرالمونین رادر بستر پیامبر یافتند،ایشان را زندانی کردند و خود با رد یاب به دنبال پیامبر گشتند ودانستد پیامبر به مدینه نرفته پیامبر به امر خدا به غاری رفتند و به امر خدا عنکبوت تار تنید بر در این غار وکبوتری لانه کرد ومشرکین نتوانستند پیامبر را پیدا کنند، کار امیرالمونین نشان گر درس مهم از خود گذشتگی است و اگر خداوند تبارک وتعالی بنده اش را بخواهد او را از بلایا حتی با یک تار عنکبوت حفظ خواهد کرد.
و السلام علیکم و رحمة الله

انتشار در سایت: سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود
نویسنده: مدیر
لینک مستقیم: http://yascms.ir/index.php?module=News&do=View&id=1707