چاپ نسخه ای از این پست » رمز وراز عرفات » سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود

خاطرات حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی روحانی کاروان معراج نور کرمان در تمتع90

http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG

احرام حج تمتع:

روز هشتم ذی الحجه ساعت 10:30 دقیقه نهار آماده شد و به زائران عزیز از طرف کاروان اعلام شد که نهار را نوش جان کنند و اعلام کردیم غسل احرام کنند و نمازهای احرام را بخوانند و مستحب است که سه تا دو رکعت نماز بخوانند و لباس احرام را بپوشند.ساعت 12 ظهر در طبقه 8 آقایان و در طبقه 7 خانمها برای محرم شدن اجتماع کنند.نهار امروز چلو گوشت همراه با باقالی پلو با ماست و نوشابه بود. بعد از صرف نهار که در طبقه 13 بود به طبقه 8 آمدیم تا غسل احرام را انجام دهیم. در این فاصله مسائل شرعی زائران را جواب دادم و غسل کردیم و لباس احرام پوشیدیم.غسل احرام و پوشیدن لباس احرام دعای بسیار مهمی دارد این دعاها وارده از اهل بیت(علیهم السلام)هستند و در دعاها معارفی بسیار بلند نهفته است که اسرار عمل و روح عمل و ابعاد آن عمل و وظیفه حال و آینده او را در همین دعاهای کوتاه اعلام می کند. حاج خانم علمی فرد اعلام کردند:خانمها برای محرم شدن در طبقه 7 آماده شده اند، من به آن طبقه رفتم خانمها هم لباس احرام پوشیده بودند و حال معنوی بسیار خوبی بر فضا حاکم بود.از بنده حقیر تقاضای بخشش داشتند در واقع ما باید از زائران طلب حلالیت بنمائیم. در شروع اجراء احرام گفتم:خواهران زائر و ضیوف الرحمان، درمیوه فروشی نمی گذارند میوه های خوب را جدا کنند و می گویند از دم می فروشیم.خدایا از دم از ما قبول کن بد و خوب ما را هم قبول کن خوب ما را قبول کنی.هنر خدائیت نیست خدائیت اقتضا می کند همه ما را بپذیری، من گنه کار در جمع شما خوبان باید بگویم.دعای احرام را خواندم و بخشی از محتوای این دعا را برای شما خوانندگان این اوراق به یادگار می گذارم چنانچه در عرفات این اوراق را خواندید یا قبل از آن یا در هر حالی که باشید بنده حقیر را هم دعا کنید.

جایگاه حمد وسپاس الهی:

دعا با حمد شروع شده، الحمدلله، اساس آفرینش بر اساس حمد خداست جهان و مافیها ستایشگر حقند و اهل حمد است.انسان که اشرف مخلوقات است با اختیار خود اهل حمد باشد.انسانی که اهل حمد و اهل ستایش حق تعالی نیست درکی از آفرینش خود نبرده است هر خوبی و نعمتی که می بینید نعمت دهنده ای دارد و همه نعمتها از آن نعمت آفرین است. زیبایی های نعمتها را می بینیم و با زبان و قلب نعمت دهنده را ستایش می کنیم و می گوئیم در این فراز از دعا حمد مخصوص خدایی است که لباس احرام را رزق من نموده و زشتی هایم را پوشانده اگر این نعمت لباس نبود و مواد آن را خداوند نیافریده بود و رزق انسان نمی کرد این کره خاکی قابل سکوت نبود. خداوند را حمد و ستایش می کنیم که لباسی به ما داده و رزق روزی نموده تا بتوانیم واجبات را ادا کنیم و در این لباس خداوند را عبادت و بندگی کنیم و آنچه را که به ما دستور داده عمل نمائیم. در یک خط از این دعا اینهمه معارف نهفته است. باز می گویم:«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي»(من ‏لايحضره ‏الفقيه، ج 2، ص 527)خداوند را ستایش و سپاس سزاست که من قصد او نمودم مرا به مقصد رساند من اراده خدا کردم و او هم کمکم کرد و قبولم نمود و مرا ناامید نگرداند شما خودتان قضاوت کنید در همین دو یا سه خط از این دعا چه معارف بلندی نهفته است. دعا نردبان آسمان است، دعا مغز عبادت است. عمل بدون دعا یک عمل و کار بی روح است. به تعبیر امام راحل(رحمة الله علیه)دعا قرآن صاعد است که از زمین به کمال صعود می کند. دعاهای ائمه معصومین(علیهم السلام)خیلی عمیق و بلند و حساب شده است.خود این دعاها نیاز به کلاس و آموزش دارند. از زبان نورانی امام معصوم است.

حالت ائمه معصومین(علیهم السلام) در زمان احرام:

به طبقه هفت برگردیم، بعد بخشی از دعاها را خواندم و ترجمه کردم. اشک ها می ریخت و قلب ها می لرزید. امام سجاد(علیه السلام)هم هنگام محرم شدن رنگشان زرد می شد.امام صادق(علیه السلام)زبانشان به لکنت می افتاد.از ایشان سؤال می کردند چرا اینگونه شدید؟ ایشان می فرمودند:می ترسم خداوند بفرماید:«لا لبیک و لا سعدیک»خوب نیامدی و می ترسم قبولم نکند آنکه امام معصوم است چنین حالی داشت وای به حال ما...

ذکر زیبای تلبیه:

تکلیف ما خطاکاران و گنهکاران معلوم است.نیت احرام را گفتیم به اینگونه که:محرم می شود به احرام حج تمتع از حجة الاسلام و تصمیم دارم محرمات احرام را ترک کنم قربة الی الله. کسانی هم که نیابتی هستند نیت نیابت کنند. باید ذکر تلبیه را بگوئیم و تا لبیک ها را نگوئیم محرم نمی شویم چنانچه تا الله اکبر را نگوئیم وارد به نماز نشده ایم.بنده گفتم که مقلدین حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی(حفظه الله تعالی)لبیک آخر را نگویند یعنی می گویند:«لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ».بقیه می گویند:«لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْك»(الكافي،ج4،ص335). با گفتن لبیک زائر محرم می شود و باید محرمات احرام را مراقبت کند. معنای لبیک هم این است که خداوندا دعوت تو را اجابت می کنم. گفتیم که زائران محترم به اتاق های خود تشریف ببرند و هر وقت اعلام شد در طبقه همکف حضور پیدا کنند تا به عرفات برویم.در طبقه 8 که آقایان بودند، آمدند زائران رفته بودند نماز ظهر و عصر را بخوانند من هم رفتم و نماز ظهر را خواندم بعد از خواندن دعای پوشیدن لباس احرام با گفتن نیت احرام و لبیک زائران مرد هم محرم شدند و به اتاق های خود رفتند بعد تا ساعت 4 بعد از ظهر منتظر شدند تا این که در بلند گو اعلام کردند:زائران مرد با آقای شمس الدینی بیایند و سوار اتوبوس ها شوند. سریع ساکها را برداشتیم و سوار اتوبوس شدیم.خانمها را بعداً می آورند. ماشینها مکشوف و روباز بود.زائران مرد 60 نفر بودند و در همین یک اتوبوس سوار شدند. اتوبوس ساعت 4:10 دقیقه آمد .

رمز وراز عرفات:

وقت خارج شدن از شهر مکه ما هم ذکر لبیک را بلند می گفتیم در واقع از همان آغاز حرکت لبیک می گفتیم. از مشعر گذشتیم روی تابلوهای یک رنگ نوشته بودند«بدایة عرفات»یعنی اول عرفات.چه راز و رمزی در عرفات است که اگر زائر به عرفات نرسد حج او صحیح نیست و«الحج عرفه»چرا سرزمین خارج از حرم است؟چرا باید از حرم امن خداوند خارج شویم؟آیا این یک کلاس بالاتری است؟عرفات یعنی سرزمین آشنایی و شناخت. با چه کسی باید آشنا شویم. همه حاجیان باید به این سرزمین 18 کیلومتری بیایند. عمره تمتع اعمال فردی بود اما این آمدن ها و یک جا اجتماع کردن ها با هم نیت وقوف کردن ها و با هم حرکت کردن چه پیامهایی دارد؟

چادرهای زائران از دور نمایان شد از خیابان اصلی آمدیم تا نزدیک چادرها فاصله آمدن با این تدبیرهای سعودی ها و بعثه حج جمهوری اسلامی خیلی سریع به عرفات آمدیم که حدود 27 دقیقه طول کشید.

چادرها در عرفات به هم پیوسته بودند که چادر آقایان و خانمها جدا بود هر چند چادر سرویس دستشویی برای آقایان و خانمها بطور ثابت مهیا شده و هوا کمی گرم بود، نماز مغرب و عشاء را به جماعت خواندیم و بعد از نماز درباره شب عرفه و برنامه های فردا یعنی در باب برائت و اذان ظهر و وقوف توضیح دادم.

کوه جبل الرحمه نزدیک ما بود تعدادی از زائران به محض رسیدن به جبل الرحمه رفتند.این کوه تنها با یک ستون سفید است که در گذشته روی این ستون سفید چراغ روشن می گذاشتند تا کاورانیان بدانند عرفات کجاست.

این کوه شاهد نماز های حضرت آدم(علیه السلام)و گریه و زاری ایشان و توبه و انابه ایشان بوده است. این مکان شاهد مناجات انبیاء از جمله ابراهیم خلیل بوده است و شاهد خطبه بسیار مهم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در حجة الوداع و شاهد دعای بسیار مهم و با محتوای عرفه سیدالشهدا(علیه السلام).قبل از روز عرفه رفتن به این کوه اشکال ندارد اما رفتن در روز عرفه را مکروه دانسته اند.تعدادی دیگر از زائران بعد از نماز مغرب و عشاء به سراغ جبل الرحمه رفتند تا ضمن دیدار دو رکعت هم نماز بخوانند و آنها هم با خواندن نماز بر بلندای این جبل خود را وصل به قافله توحید کنند. بعد از صرف شام که پلو و گوشت کوبیده و ماست و نوشابه بود، مهیای دعا شدیم.

حال و هوای شب با عظمت عرفه:

امشب مناجات امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) و زیارت آل یاسین را تلاوت کردیم. جناب حاج آقا غلامی و حاج آقا عارفی و جناب حاج آقا کمالی هم همراهی کردند جای شما سبز خیلی باحال بود.

از هر چادری زمزمه دعا و مناجات به گوش می رسد، یاد این حدیث افتادم که خداوند می فرماید: من به ملائکه و من مباهات می کنیم این زمزمه و دعا«لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ»مثل زمزمه زنبور عسل در کندو و وقتی از بالا نگاه می کنی این چادرها مانند لانه زنبور عسل هستند.
تقریبا زمزمه ها تمام شد، وقت خواب،کاروان کنار ما بلند گو را روشن و مناجات را از نوار پخش می کرد. زائران اعتراض کردند الان وقت استراحت است و بعد نوار را خاموش کردند. خوابم برد که محمد زنگ زد و احوال پرسی کردم، بعد به عروس گلم راضیه خانم که سالگرد ازدواج ایشان بود تبریک گفتم و برایشان دعا کردم که خداوند فرزند صالح و سالم نصیبشان کند.از خداوند خواستم تا سال آینده به ایشان یا فاطمه خانم یا علی آقا نصیب کند.

شب مردان خدا؛روز جهان افروز:

ساعت 1:30 دقیقه بیدار شدیم تجدید وضو کردیم.چه عظمتی دارد امشب هر کسی خودش است و خدا.یکی نماز می خواند، یکی قرآن می خواند، عده ای هم در چادرها خوابند. در فضای باز خیابان ماشین در حال حرکت زائران تعدادی به سمت جبل الرحمه در حال حرکت هستند و عده ای با موبایل دعاها را گوش می دهند و زمزمه می کنند و اشک می ریزند.خداوند به من هم توفیق داد تا نماز مستحبی بخوانم، آرزو داشتم و قرآن تلاوت کردم. بعد هم خاطراتم را می نویسم امیدوارم خداوند برکت دهد و ماندگار شوند.در همین مکان که من نشسته ام بعضی از دوستان دستهای گدایی و تضرع خود را به سوی حق تعالی گشوده اند، عده ای قرآن می خواندند عده ای هم دعا می کنند و اشک می ریزند.تعدادی از زائران از کشورهای دیگر، پشت سر من یعنی در طرف دیگر نرده به خواب رفته اند. آنها مقوا گذاشته و چند موزائیک هم زیر سر گذاشته اند و به خواب ناز در شب عرفه فرو رفته اند و در انتظار صبحی بهتر و لذت بخش به سر می برند. زائران با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نجوا می کنند و از خداوند ظهورش را طلب می کنند.نزدیک اذان صبح بهترین ساعات نزدیک شدن به خداوند است. عوامل کاروان را دیدم که با لباس احرام کارتن های غذا را به دوش گرفته و به چادر می برند و بدون توقع و با اتحاد کار می کنند و نوکری ضیوف الرحمان را انجام می دادند و سر خود را هم بلند نمی کردند. هر گِله و شکایتی هم کنیم حتی سر خود را هم بلند نمی کنند و همه را با لبخند جواب می دهند. خدایا این چه عشق و شوری است. آنها بهترین لذت دنیا را می برند. لذت نوکری بندگان خوب خداوند آنهم در سرزمین عرفات. خانمها هم مانند آقایان با لباس سفید و زیبا از چادرها بیرون آمدند و در حال خوش خودشان هر کدام گوشه ای نشسته بودند، با سجاده باز یکی خدا خدا می کند، یکی نماز می خواند و یکی قرآن می خواند. شب مردان خدا روز جهان افروز است. زائری گوشی موبایلش را به گوش گذاشته بود و وروضه و دعا گوش می داد و صدای گریه به گوش می رسید.

اقای احمدی کارمند اداره مالیات از ساعت 1:30 دقیقه بیدار شده و سجاده اش را پهن کرده بود و نماز و قرآن می خواند. خداوند در سن جوانی رزق و روزی نصیبشان کرده بود که با خانمشان به حج آمده بودند. ایشان هم کمی از شب را خواب و بیشتر شب را بیدار بودند و به مناجات پرداخته اند.ایشان مقداری خرما تعارف کردند که من سه عدد برداشتم و یک قوت بود. چادرها در عرفات تاریک بود و در خیابان ها چراغ برق های قوی کار گذاشته بودند که به غیر از داخل چادرها تمام جاها را روشن می کرد. لباس ها هم یک رنگ بودند و خبری از تفاخر و مقام نیست. امسال اعلام کردند:سهم هر زائر از عرفات یک متر و 15 سانتی متر است و 12 سانتی متر از سال گذشته به زائران ایرانی بیشتر اختصاص داده اند. شما را به خداوند می سپارم و برای هر کسی که این اوراق را می خواند دعا می کنم که به زودی به زیارت خانه خداوند و سرزمین عرفات نائل شود. حج در ایام جوانی ارزش زیادی دارد، نگذارید زمانی که پیر و فرتوت شدید به فکر این واجب الهی که لذت بخش ترین واجبات است، بیفتید. حج را در جوانی درک کنید و لذت ببرید، خصوصاًً سعی کنید با همسر خود بیائید چون او هم در زندگی شما حقی دارد با هم کار کرده اید و با هم بیائید و از عمر و زندگی و مال خود لذت ببرید. تا توانایی و قدرت دارید به فکر حج باشید.

شما را در این لحظات به خداوند جل و علی می سپارم اگر عمری باشد برنامه های فردا و اتفاقات آن را در مشعرالحرام و مزدلفه می نویسم.خداحافظ تا بعد