سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

چرا به امام حي نمي گويي

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 683 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1389.10.12
 
بسم الله الرحمن الرحيم
سخنراني در زيارت آل ياسين 11/8/1389
http://yascms.ir/emam/ebrahimi2.png

داستان: چرا به امام حي نمي گويي
كتاب كه در دست من است به نام شفايافتگان دو جلد است. داستانهايي دارد در باب كسانيكه متوسل به حضرت بقية الله الاعظم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدند و شفا گرفتند. از جمله اين داستان خلاصه اش اين است كه راوي مي گويد من به دردي در كتف و شانه مبتلا بودم مثل اينكه اين موضع را آتش گذاشته بودند دائماً مي سوخت و نزد اغلب دكترهاي تهران رفته و علاج درد نشد و گفتند كه فلان مرض است و قابل معالجه هم نيست ديگر نااميد شدم و به زيارت امام رضا(علیه السلام) رفتم آنجا كه رفتم يك روحاني صحبت مي كرد روز جمعه بود و گفتيم كه حالا از صحبتهاي روحاني هم ما بهره ببريم ايشان خطاب به جمعيت اينطوري گفت اي زائريني كه براي زيارت ثامن الحج(ع) آمديد براي شفاي دردها و رفع گرفتاريها لازم نيست حتماً به مشهد بياييد و در دل با آقا علي بن موسي الرضا (علیه السلام) داشته باشيد بلكه ما امام حي و زنده داريم ما امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) داريم هر كجا با حقيقت به او متوسل شويد و به او توسل پيدا كنيد به دادتان مي رسد . اين جمله آن چنان در من اثر گذاشت من تصميم گرفتم از بيماري ام چيزي به خدمت امام هشتم حرفي نزنم بر گشته و به تهران آمدم يك شب حالي پيدا كردم و به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) متوسل شدم و در دلم را به آقا گفتم. مي گويد خوابيدم و در عالم خواب ديدم كه قم آمدم در صحن حضرت معصومه(سلام الله علیها) هستم ديدم يك آقايي وارد شد سوال كردم اين آقا كي هستند گفتند ايشان مقدس اردبيلي هستند نامش را شنيده بودم و مي دانستم مقدس اردبيلي با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ارتباط دارد خودم را با عجله به اين آقا رساندم بعد از سلام مقدس اردبيلي را قسم دادم كه به من توجه كند مقدس اردبيلي وقتي كه من قسمش دادم كه به من توجه كن ايشان گفتند چرا به خود آقا و امام حي نمي گويي چرا خودت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمي گويي؟ مي گويد من گفتم كه من نمي دانم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) الان كجا هست كه من به او توسل پيدا كنم، ايشان فرمود يك ساعت به اذان صبح هميشه در مسجد خودشان تشريف دارند يعني مسجد جمكران، مي گويد من به ساعت در همان عالم خواب ديدم يك ساعت و نيم به اذان است پيش خودم گفتم كه اگر الان به آنجا بروم به پيش آقا مي رسم مي گويد وارد صحن شدم و از پله ها بالا رفتم و ديدم كه يك عده اي مشغول ذكر هستند، يكي از آنها مقدس اردبيلي بود به ايشان سلام كردم مقدس اشاره كرد بيا، بعد يكي از آقايان گفت اين مرد از من درخواست داده است و من آدرس اينجا را دادم و فهميدم كه يكي از آقاياني كه آنجا نشستند امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است شروع به گريه كردن كردم بعد آقا را قسم دادم به جد مظلومش امام حسين(علیه السلام) درد مرا شفا بده، مي گويد بدون اينكه من بگويم دردم كجاست جايش را نشان بدهم دست مبارك را روي موضع درد كجاست و فرمودند شما سالم شديد. از خواب بيدار شدم و ديگر وقتي بيدار شدم همان و شفا يافتن همان، ديگر هيچ دردي در وجود خودم احساس نكردم. روي اين جهت هميشه مي آيم و به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) متوسل مي شوم .
نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد
عالم پير دگر باره جوان خواهد شد
اگر آقا عنايتي بكند خيلي از مشكلات حل مي شود. خودمان تنبليم و توسل به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)كمتر پيدا مي كنيم اميدواريم كه اين مجلس و اين توسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد عنايت حضرت بقية الله امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار بگيرد.والسلام علیکم و رحمة الله

چاپ این نسخه درجه: 4.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 1 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.