سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

امام زمان(عج) و ما شیعیان

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 537 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1390.02.21
 
سخنرانی امام جمعه در مدرسه خدیجه کبری(س)در خصوص امامت امام زمان(عج)مورخه89/12/9

http://yascms.ir/emam/ebrahimi3.png


بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را شکر میکنیم که دختران ما را اهل علم،دانش و معرفت و عشق به اهل بیت(ع) و امام زمان(عج) قرار داده است!کتابی که پیش روی من است "نگین آفرینش"است و کتاب بسیار خوبی است.شما هم انشاالله نمونه این کتاب را تهیه و مطالعه میکنید!کتاب راجع به امام زمان(عج) و مهدویت است.من داستانی از این کتاب را انتخاب کرده ام و میخواهم که برای شما بخوانم.هم باعث می شود مطالب دقیقتر بیان شود.و هم نمونه ای برای شماست که کتابهای غیر درسی مخصوصا کتابهایی که مربوط به امام زمان(عج) است را شما بیشتر مطالعه کنید.یکی از از کسانی که خدمت امام زمان(عج) رسیده،مرحوم حاج علی بغدادی است که داستان بسیار شیرینی دارد.با هم داستانش را مرور میکنیم تا ببینیم مردان خوب چگونه خدمت امام زمان(عج) می رسیدند.البته ما نباید اصرار کنیم خدمت آقا برسیم.مهم این است که ما امام زمان(عج) را دوست داشته باشیم و با کار خوب آقا را خوشحال کنیم و ارادت خودمان را به ایشان برسانیم همچنین کاری نکنیم که موجب خشم آقا شود!باید کارهایی که انجام میدهیم مورد پسند آقا باشد و اقا دوست داشته باشد.مثلا همیشه به آقا سلام بدهیم و همین عشق،علاقه و عمل کافی است و اصرار بر اینکه امام زمان(عج) را در عصر غیبت ببینیم نباید داشته باشیم چون بسیار افراد خالصی که نوعا خدمت ایشان رسیده اند و وقتی که رسیده اند آقا را نشناخته اند و بعد از اینکه دیدار تمام شده، امام زمان(عج) را تازه شناخته اند!
داستان ملاقات حاج علی بغدادی با امام زمان(عج) و نشناختن ایشان
آن مرد شایسته و باتقوا همیشه از بغداد به کاظمین می رفت و دو امام بزرگوار حضرت جواد و حضرت کاظم(علیهما السلام) را زیارت میکرد.می گوید مقداری خمس و حقوق مالی بر گردنم بود(یکی از واجبات ما شیعیان که باید پرداخت کنیم خمس است که نصف آن سهم امام زمان(عج) و نصفش هم سهم سادات است! و اگر کسی خمس مالش را نپردازد در واقع مال امام زمان(عج) را غصب کرده است.و وقتی خمس را به مراجع تقلید خود میدهیم به خاطر اینکه آنها وکلای امام زمان(عج) هستند خمس را در راه ترویج دین خرج میکنند.)
پرداخت خمس در چند قسط در صورت تنگدستی
به نجف اشرف رفتم و 20تومان را به مرحوم شیخ انصاری دادم،20 تومان دیگر را به نائب دیگر امام زمان(عج) شیخ محمد حسین کاظمی دادم و 20تومان دیگر را به آیت الله شیخ محمد حسن دادم!و تصمیم گرفتم 20تومان دیگر بدهی ام را وقتی از سفر بغداد برمی گردم به آیت الله آل یاسین میدهم!و بعد به منزل آیت الله آل یاسین رفتم و باقیمانده خمس را به ایشان پرداخت کردم!گفتم یک مقدار دیگر هم بر گردنم هست اجازه دهید آنها را به تدریج بپردازم چون نقد ندارم!میگوید وقتی می خواستم بیایم اصرار کردم که امشب شب جمعه است و شما در کاظمین بمان و دو امام را بیشتر زیارت کن!ایشان اصرار کرد که من بمانم ولی کارهایی داشتم که نمیتوانستم بمانم عذر خواهی کردم و گفتم میخوام به بغداد بروم(امروزه بغداد و کاظمین به هم وصل شده است و فکر میکنم رود خانه دجله بینشان باشد)وقتی که مقداری از راه را طی کردم با سید بزرگوار و باوقاری برخورد کردم که عمامه سبزی بر سر داشت،برگونه اش خال مشکی بود؛آقا به زیارت کاظمین میرفت.نزدیک من که رسید سلام کرد و با گرمی با من دست داد؛مرا در آغوش گرفت؛بعد گفت خیر است به کجا میروی؟گفتم آقا آمدم زیارت کاظمین و الان از بغداد می آیم.گفت:امشب شب جمعه است بیا به کاظمین برگرد و در حرم بمان.گفتم:آقا نمیتوانم.کار و عجله دارم!گفت:نه میتوانی برگرد.برگرد تا من گواهی دهم که از دوستان جدم امیرالمومنین علی(ع) هستی!(از اینجا آقا دارد خودشان را معرفی می کند!شما ببینید وقتی امام خودش را معرفی می کند ولی حاج علی بغدادی اصلا متوجه نیست!و هواسش به این نکته نیست!نوعا کسانی که خدمت آقا میرسند وقتی که امام زمان(عج) خودشان را معرفی میکنند امام را نمی شناسند!)و از از دوستان ما هستی و شیخ هم گواهی دهی!حاج علی بغدادی میگوید من پیش از این از آیت الله آل یاسین خواسته بودم که برای من سندی بنویسد و گواهی کند که من از شیعیان و دوستداران اهل بیت هستم و آن نامه را هم در کفنم بگذارند!امام زمان(عج) اشاره به آن نامه میکند!تا من و شیخ محمد حسن شهادت دهیم که شما از دوستان امیرالمومنین علی(ع) هستی!میگوید:من از سید سوال کردم ای سید چگونه مرا شناختی و چگونه این را گواهی میدهی آقا فرمود:چگونه انسان کسی را که حق او را به طور کامل میدهد نشناسد!
مراجع تقلید،وکلای امام زمان(عج)
پس معلوم می شود کسی که خمس میدهد!مورد عنایت امام زمان(عج) است.من پرسیدم آقا کدام حق؟آقا فرمودند:همان پول و خمسی که به وکلای ما دادی!گفتم آقا وکیل شما کیست؟فرمود"شیخ محمد حسن.گفتم:آقا ایشان وکیل شماست؟آقا فرمودند:بله.از اینجا نتیجه میگیریم که مراجع تقلید وکلای امام زمان(عج) هستند و امروز مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مد ظله العالی) وکیل امام زمان(عج) است!میگوید از گفتار او شگفت زده شدم!و شروع به فکر کردن کردم که این آقا که میگوید مراجع وکلای او هستند کیست؟!ولی به نتیجه ای نرسیدم!(زیرا امام زمان(عج) در آن زمان تصرف بر وجود انسان دارد!و انسان نمیتواند ایشان را بشناسد!)پیش خودم گفتم:حتما با وی رفیق بوده ام و فراموش کرده ام!از این جهت که مرا با اسم صدا کرد و اینکه سید فقیر و نیازمندی است و مقداری از خمس را می خواهد!گفتم از حقوق شما خاندان پیامبر(ص) مقداری نزد من است و اجازه گرفتم تا آن را مصرف کنم.تبسم کرد و گفت:آری مقداری از حقوق ما را به وکلای ما در نجف پرداختی!من سوال کردم آیا این کارم پذیرفته درگاه خداست؟آقا فرمودند:آری.بعد من پیش خودم گفتم یعنی چه این سید به بزرگترین علمای عصر میگوید آنها وکلای من هستند؟!او کیست؟هنوز هم هیچ تشخیصی نداده است.پرسیدم:سرورم آیا درست است که هر کس در شب جمعه امام حسین(ع) را زیارت کند از عذاب خدا در امان خواهد بود؟گفت:آری.و در همان حال چشمانش پر از اشک شد و گریه کرد!میگوید در همان حال یکدفعه دیدم که در حرم کاظمین امام موسی بن جعفر هستیم!بدون اینکه از خیابانها یا راه ها رفته باشیم!کنار درب ورودی ایستاده بودیم که وارد صحن امام موسی بن جعفر شدیم و آقا گفت زیارت بخوان گفتم آقا من خوب بلد نیستم گفت:من بخوانم؟گفتم بله شما بخوانید من هم تکرار میکنم!او شروع بر زیارت کردن و سلام دادن بر پیغمبر(ص) و معصومین شد!بعد از نام امام حسن عسکری که سلام دادیم به من گفت:آیا امام زمانت را میشناسی؟گفت:بله می شناسم.چگونه نشناسم؟گفت خوب به امام زمانت سلام کن!میگوید من گفتم السلام علیک یا حجةالله یا صاحب الزمان یابن الحسن(عج) گفت:علیک السلام و رحمةالله و برکاته.هنوز هم حاج علی بغدادی امام زمان(عج) را نشناخته است!آمدیم حرم و ضریح را با هم بوسیدیم.وقتی در کنار ضریح میروند زیارت میخوانند!آن زیارتنامه ای که وارد صحن میشوند آقا خواندند!آقا گفت:زیارت بخوان.گفتم آقا من درست نمیتوانم بخوانم شما بخوانید و من گوش میدهم.زیارت امین الله را خواند.(معتبرترین زیارت ها زیارت امین الله است)فرمود:آیا جدم امام حسین(ع) را زیارت میکنی.گفتم بله آقا امشب شب زیارتی امام حسین(ع) است و در همان حرم آقا موسی بن جعفر(ع) زیارت مشهور امام حسین(ع) را خواند!بعد که نماز مغرب و عشا شد گفت:شما برو مشغول نماز شو.بعد یکدفعه دیدم که کسی نیست و غائب شد و بعد شروع به فکر کردن کرد که ایشان که بوده است که اسم مرا و آن ماجرا ها را میدانسته است؟بعد فهمید که به زیارت حضرت صاحب الامر(عج) نائل شده است ولی آقا را نشناخته است!
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.