برکات عزاداری برای سیدالشهدا(علیه السلام)
| ارسال شده توسط: مدیر | بازدید شده: 569 مرتبه |
| دسته: سخنرانی | تاریخ: 1390.03.12 |
| |
سخنرانی امام جمعه در منزل پیرغلام اهل بیت(علیهم السلام)
مورخه 88/11/15
 بسم الله الرحمن الرحیم
اولا عرض تسلیت به مناسبت شب اربعین آقا اباعبدالله الحسین(ع) به محضر مولایمان صاحب الزمان(عج) و خدمت همه شما برادران عزیز و خواهران مکرمه دارم. سعادتی نصیب بنده شد که در جمع شما خوبان ، عزادران سیدالشهدا(ع)، عزادران آقا ابوالفضل العباس(ع) در منزل پیرغلام سیدالشهدا(ع) شرکت کنیم خدا را شکرگزارم که این توفیق را به من عنایت فرمود.
مهمترین عامل حفظ نظام جمهوری اسلامی
برادران عزیز و خواهران مکرمه یکی از عوامل حفظ اسلام و تشیع و یکی از عوامل حفظ نظام جمهوری اسلامی همین مجالس سیدالشهدا(ع) و همین عزادرایها است. اگر عزاداری بر سیدالشهدا(ع) نبود، اگر حضرت زینب (س) دستور به عزاداری نمی دادند امروز اسمی از اسلام نبود در روایات اهل بیت سفارش زیادی شده است که مومنین، متدینین و علاقه مندان به اسلام مجلس عزا برپا و در مجلس عزا شرکت کنند.
گفتگوی امام صادق(علیه السلام) با مسمع
امام صادق(ع) به یکی از یاران خودشان به نام مسمع او اهل بصره است. مسمع در مدینه خدمت امام صادق(ع) آمده است. آقا می فرماید مسمع تو از عراق آمدی، بصره نزدیک کربلا است آیا به زیارت سیدالشهدا(ع) می روی؟ مسمع می گوید آقای من جانم به قربانتان ما در بصره دشمن داریم اهل سنت زیاد هستند من جرات نمی کنم به زیارت سیدالشهدا(ع) بروم اگر بفهمند من شیعه هستم جان خود و خانواده ام به خطر می افتد نمی توانم بروم. فرمودند مسمع حالا که نمی توانی کربلا بروی آیا نام و یاد سیدالشهدا(ع) را در خانه می بری، آیا مجلس عزا برپا می کنی؟ می گوید «جعلت فداک» جانم به قربانت بله آقا مجلس عزا برپا می کنیم. نزدیک عاشورا که می شود خانواده من حزن و اندوه مرا می فهمند. من وقتی می خواهم آب و غذا بخورم گریه می کنم و به یاد تشنگی امام حسین(ع) و گرسنگی بچه های اهل بیت می افتم و اشک می ریزم. کربلا نمی توانم بروم ولی آدم بی اعتنایی نیستم. امام فرمودند «رحم الله دمعتک» خدا این گریه های تو را مورد رحمت خودش قرار دهد. این گریه های تو قیمتی است باعث بخشش و رحمت خدا می شود. بعد فرمودند مسمع این حال دنیایت است آن لحظه ای هم که می خواهی از دنیای بروی پدرم بالای سرت می آید امیرالمومنین(ع) حضرت زهرا(س) و رسول خدا(ص) می آید «وصیتهم الی ملک الموت» به جناب ملک الموت سفارش می کنند « ملک الموت ارق علیک من الام الشفیق علی ولدها» جناب ملک الموت برتو مهربان می شود از یک مادری که برکودکش مهربان است برتو مهربانتر می شود. این یکی از برکات عزاداری است.
احیا قلوب از برکات ذکر و نام سیدالشهدا(علیه السلام)
یک روایتی دیگر از امام صادق(ع) است که یکی از اصحابشان به نام فضیل می گوید من خدمت امام صادق(ع) رفتم به من گفتند «فضیل تجلسون و تحدثون» فضیل آیا می نشینی و مجلس عزا می گیری یا اینکه بر مصیبت سیدالشهدا (ع) بی اعتنا هستی؟ آقا ما مجلس عزا برپا می کنیم نام شما را می بریم از اهل بیت صحبت می کنیم مصیبات امام حسین(ع) را ذکر می کنیم فرمودند«ان تلک الجالس احبها منهم» این مجلسهایتان را دوست می دارم. «فاحیوا امرنا» امر ما را احیا کنید یعنی مجلس اقامه کنید و شرکت کنید بعد فرمودند «و من جلس مجلس یحیی فیه امرنا» کسی که در یک مجلسی بنشیند امر ما احیا شود، نام سیدالشهدا(ع) برده شود، احکام اسلام و قرآن گفته شود و در باب اهل بین صحبت شود یکی از برکاتش این است که قیامت قلبش نمی میرد.
رعب و وحشت دشمن از مراسم عزاداری
یکی از برکات مجلس عزاداری بر سیدالشهدا(ع) حفظ تشیع است. یکی از برکات دیگرش انقلاب اسلامی است. این که امام سفارش می کنند مجالس عزاداری با شکوه برگزار شود سرش حفظ اسلام است. دشمنان ما هم از مجلس عزاداری می ترسند یکسال زحمت می کشند انحراف درست کنند ایام محرم که می شود همه چیز به هم می خورد تمام زحماتشان از هم پاشیده می شود دلها به سیدالشهدا(ع) نزدیک می شود و خیرات و برکاتی دارد.
اولین زائر سیدالشهدا(علیه السلام)
اهمیت حضور در مجالس سیدالشهدا(ع) را عرض می کنم. اولین زائر امام حسین(ع) جابر ابن عبدالله انصاری است ایشان هم ثواب زیارت سیدالشهدا(ع) را می دانست و زیارت اربعین مخصوصا الان عراقیها و شیعیان کشش دارند تا اربعین به زیارت اربعین امام حسین(ع) بروند اولین زائر جابر ابن عبدالله انصاری است جابر فرزند شهید و شخصیت برجسته ای و جزء صحابه جلیل القدر پیغمبرخدا(ص) و نابینا است. از مدینه حرکت کرد یکی از دانشمندان که عالم بسیار جلیل القدری است به نام عطیه همراه خودش برداشت نوعا به ما می گویند غلامش بوده است و حال اینکه اینجور صحیح نیست عطیه دانشمند بزرگ و مفسر قرآن بوده است. وقتی که به پدر عطیه خدا این بچه را داد پیش امیرالمومنین(ع)آمد گفت یا امیرالمومنین(ع) می فرماید «هذا عطیة الله» این عطیه خداست در نتیجه این بچه را عطیه گذاشتند این بچه بزرگ شد و مفسر قرآن ، محب و عاشق امیرالمومنین(ع) است. حجاج ابن یوسف او را دستگیر کرد و گفت: عطیه به علی(ع) بد بگو ولی او زیربار نرفت و چهارصد ضربه شلاق به او زدند تا بیاید و به علی(ع) بد بگوید. باز مدح علی(ع) را می گفت آمدند سر و ریشش را تراشیدند ولی باز هم دم از محبت علی(ع) و اولاد علی (ع)دست برنداشت. جابر آمد و چنین آدمی را برداشت اینها آمدند کنار نهر علقمه، جابرغسل کرد بعد لباسهایش را مانند لباس احرام می پوشید و مقداری مشک که خوشبو کننده باشد به خودش پاشید و قدمها را آهسته بر می دارد و هر قدمی بر می دارد ذکر می گوید و بعد یک جمله ای دارد که می گوید یا سیدالشهدا(ع) ما هم همراه شما بودیم عطیه می گوید آقا ما نه زخمی خوردیم و نه شمشیری خوردیم چگونه شما می گویید ما هم همراه شما بودیم فرمودند من از حبیبم پیغمبرخدا(ص) شنیدم هر کس به کار قومی راضی باشد جز آنها حساب می شود و ما هم به کار سیدالشهدا(ع) راضی هستیم ما هم در ثواب آنها شریک هستیم حرکت کردند دستش را گرفته بود گفت وقتی که نزدیک قبر سیدالشهدا(ع) رسیدی دست مرا به روی قبر بگذار قدمها را آهسته برداشتند تا نزدیک قبر سیدالشهدا(ع) رسیدند همینکه دست جابر را گرفت روی قبر امام حسین(ع) گذاشت گفت حبیبی یا حسین(ع) بعد گفت آقا چرا جواب دوست خودتان را نمی دهید ؟ چرا جواب سلام صحابه پیغمبر(ص) را نمی دهید بعد به خودش خطاب کرد جابر «شروع به روضه خوانی کرد» چگونه توقع داری سیدالشهدا(ع) جواب سلام تو را بدهد تو که می دانی رگهای گلوی سیدالشهدا(ع) را بریدند سر آقا را جدا کردند و بالای نی گذاشتند ...
والسلام علیکم و رحمة الله
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
