سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

کلید نجات و خوشبختی محبت به خدا،پیامبر و اهل بیت

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 592 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعهتاریخ: 1391.01.07
 
خطبه های نماز جمعه بافت به امامت حجة الاسلام و المسلمين ابراهيمي 91/1/4
کلید نجات و خوشبختی محبت به خدا،پیامبر و اهل بیت
http://yascms.ir/emam/ebrahimi3.png

بسم الله الرحمن الرحيم
خطبه اول

اولا سال جديد را به همه شما برادران و خواهران مكرمه تبريك عرض مي كنم انشاءالله سالي پر از خير و بركت همراه با تندرستي، عاقبت بخيري براي شما باشد، خداي متعال هر حاجت و هر گرهي كه در كار شما است انشاءالله گشوده و گره ها باز شود. گره هاي كوري كه آدم فكر مي كند هيچ راه چاره اي نيست انشاءالله به دست خداي تبارك و تعالي باز شود و اين سال سراسر نورانيت و خوشبختي براي همه شما و همشهريان عزيز و همه شيعيان اميرالمومنين علي(عليه السلام) و سراسر نورانيت براي جهان اسلام و سال ظهور حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه) باشد.
دوست داشتن خداوند در هر شرایطی
اولين خطبه در سال جديد را با اين روايت نوراني از پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) خدمت شما عرض مي كنم. پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) مي فرمايند «اُحِبُّ الله لِما یَغذُوکُم به مِن نِعمَة و اُحِبُّونی لِحُبِّ الله و اَُحِبُّوا اهل بیتی لِحُبّی» حديث و روايت بسيار عالي است و در كتب روایي ما نقل شده است ترجمه روايت اين است، آقا رسول خدا(صلي الله عليه و آله) مي فرمايند مسلمانان «اُحِبُّ الله» خدا را دوست داشته باشيد نه اينكه تنها معرفت به خدا پيدا كنيد و خدا را بشناسيد نتيجه معرفت اين است كه خداوند را دوست بداريد محبت شما به سمت خدا باشد چرا ؟ «لِما یَغذُوکُم به مِن نِعمَة» چون خدا روزي رسان شماست چون خدا نعمت رسان شماست، چون سرتا پا شما نياز و نيازمنديد و او توانا است، او توان دارد نياز شما را برطرف كند.اين نكته اول است.
« و اُحِبُّونی لِحُبِّ الله»خدا را كه دوست ميداريد، دوستان خدا را هم دوست داشته باشيد، من پيغمبر كه فرستاده از طرف او هستم بخاطر خدا دوست داشته باشيد من از طرف او براي هدايت و دستگيري شما آمدم، براي اينكه راه را نشان شما بدهم براي اينكه سعادت و خوشبختي را همراه شما قدم به قدم طي كنم «و اَحِبُّوا اهل بیتی لِحُبّی»اهل بيت من را هم دوست داشته باشيد بخاطر اينكه من پيغمبر را دوست ميداريد حضرت علی(علیه السلام)را دوست داشته باشيد حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دوست داشته باشيد امام حسن(علیه السلام) و امام حسين(علیه السلام) را دوست داشته باشيد، ذريه من را دوست داشته باشيد بخاطر اينكه من را دوست ميداريد. اين حديث خيلي مهم است حالا بنده بعضي از ابعاد اين حديث را در حد وقت اين جلسه خدمت شما عرض ميكنم .
شناخت خداوند از راه عقل و دل
انسان مامور است كه خدا را بشناسد، موّحد باشد، خدا را يا از طريق عقل بايد شناخت يا از راه دل و فطرت از اثر پي به موثر برد، از معلولهايي كه نگاه مي كنيد نيازمند به علت هستند، شما در همين فصل بهار نگاه كنيد اين طبيعت خشك بي روح را لباس سبز مي پوشاند باغچه شما كه از يك خاك است ولي درخت گل محمدي است که شما نگاه كنيد از يك چوب خشك چگونه سرسبزي، گلهاي زيبا، طعم زيبا، بوي زيبا، يك خاك، يك آب ايجاد مي شود چه كسي اين قدرت را در آن قرار داده است چه تواني در اين گل و گياه و درخت قرار داده است اين مرده را چگونه زنده كرده است ،از راه عقل كه انسان معرفت پيدا كند شناخت پيدا كند، يكي هم از راه دل و شهود است، از راه قلب است، همان راهي كه فيلسوفان از طريق عقل مي پيمايند و مي رسند عرفا هم از راه دل مي رسند خدا را از راه دل مي يابند در سختي ها، در گرفتاريها فطرت بيدار مي شود شخصي ظاهرا پيش امام صادق(عليه السلام) آمد گفت آقا خدا را به من معرفي كن حالا يا پيش پيامبر يا پيش يكي از اهل بيت بود. ظاهرا امام صادق(عليه السلام) بود آقا فرمودند كه سوار كشتي شدي گفت بله دريا طوفاني شده است گفت بله گفت در حالي كه دريا طوفاني شده شما چكار مي كرديد؟ گفت در آن حال شدت، ديگر كشتي ناامن شده بود ولي من يك اميدي داشتم يك كسي هست من را نجات دهد در قلبم كه نگاه مي كردم، يك كس توانايي آن را دارد و مرا در آن طوفان نجات دهد. گفت همان خدا است كه فطرتها در اثر گناه و معصيت خاك گرفته شده است در حوادث فطرتها بيدار مي شوند مي فهمند همه چيز خداست و دست او است خوب اين نتيجه محبت، نتيجه معرفت و نتيجه شناخت شهودي و از راه قلب محبت است.
قرآن بهترین راه شناخت خداوند
خوب توجه كنيد ببينيد چه مي خواهم عرض كنم به چه بزنگاهي مي خواهم اشاره كنم قرآن مجيد مثل كتاب رياضي نيست يك كتاب فلسفي نيست كه ادله توحيد را بر مشي فيلسوفانه طي كرده باشد راههاي عقل را براي شناخت خداوند متعال با راههاي دل و حكمت نظري و حكمت عملي همه را با هم تلفيق كرده است. چگونه با هم تلفيق كرده است؟ توجه بفرمائيد حضرت ابراهيم خليل مردم را به توحيد بايد دعوت كند او يگانه موحد عالم است ديد مردم ستاره را مي پرستند گفت «هذا ربي» همين ستاره كه شما مي پرستيد همين خداي من است نشست و از سر شب مثل ستاره پرستان به اين ستاره نگاه كردن، سجده كردن، دعا خواندن و حاجت خواستن، يكدفعه ديد اين ستاره غروب كرد آمد گفت «اني لا احب العافلين» چيزي كه افول مي كند چيزي كه غروب مي كند چيزي كه هميشگي نيست يك لحظه هست يك لحظه نيست معلوم مي شود اين به دست قدرت ديگر است من دوست ندارم، دوست ندارم يعني چه؟ شما بايد استدلال عقلي بياوريد، بگوئيد آقا اين غروب مي كند چيزي كه غروب مي كند نمي تواند خدا باشد ولي حضرت فرمودند من دوست ندارم چرا حضرت فرمودند دوست ندارم؟ قرآن مثل فيلسوف بحث نمي كند يا مثل رياضي خشك باشد آمد فلسفه و عرفان را همه را با هم جمع كرده است هم راه دل رفته است و هم راه عقل را رفته است و نتيجه همه آنها را بيان كرده است از اين راه استدلال كرده است انسان محتاج و نيازمند است يعني ما كه داريم پاي اين ستاره مي نشينيم نياز داريم اين ستاره نيازهاي ما را برطرف كند چيزي كه خودش مقهور قدرت ديگري است غروب دارد طلوع دارد او نمي تواند نياز من را برطرف كند چيزي كه نياز من را برطرف نمي كند من او را دوست ندارم اين نتيجه عرفان است، اين نتيجه راه عقل است، همه را يك كاسه كرده است و پيامبر خدا به ما داده است و گفته است خدا را دوست داشته باشيد.
چرا خداوند را دوست باشیم؟
چرا خدا را دوست داشته باشيم؟ مي فرمايند «اُحِبُّ الله»خدا را دوست داشته باشيد يا رسول الله(صلی الله علیه وآله) چرا خدا را دوست داشته باشيم «لِما یَغذُوکُم به مِن نِعمَة»چون شما محتاج هستيد خدا روزي رسان شماست، توانا او است، انسان هر كسي كه نيازش را برطرف كند دوستش دارد اين فطري است. چون او نيازتان را برطرف كرده است تواناي واقعي او است افرادی كه سراغ بت رفتند اشتباه رفتند فكر كردند بت و سنگ تراشيده اي كه به دست خود انسان تراشيده شده است او نياز من را برطرف نمي كند، يك مگس كه روي آن بنشيند ادرار كند یا مدفوع كند او نمي تواند اين مگس را هم از خودش دور كند از بت كه كاري پيدا نمي شود ستاره اي كه مقهور قدرت ديگري است طلوع دارد غروب دارد معلوم مي شود دست كس ديگری كار است او نيازي از شما برطرف نمي كند حالا پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) مي فرمايد خدا را دوست داشته باشيد يا رسول الله(صلی الله علیه وآله) چرا دوست داشته باشيم؟ چون شما محتاجيد، هر محتاجي احتياج دارد كه نيازش برطرف شود برطرف شدن نياز شما بدست خداست، الله مي تواند نياز شما را برطرف كند در خانه او برويد چون او نياز شما را برطرف مي كند او رادوست داشته باشيد اين نتيجه عرفان است اين نتيجه حكمت نظري است اين نتيجه برهان فيلسوفان است كه از راه دل، خدا را شهود مي كند از راه عقل خدا را اثبات مي كند منتهي آنها نمي گويند محبت كنيد اين خيلي بالاتر است، هدايت قرآني خيلي بالاتر است. فرمودند مومنين «اشد حب لله» شديدترين حبشان نسبت بخدا است چون نيازشان را خدا برطرف مي كند نيازها دست تواناي او است هر كجا برويد هيچ كس نمي تواند كار شما را انجام دهد در خانه ديگران بروي اشتباه مي روي و او نمي تواند نياز شما را برطرف كند، درب خانه خدا برويد.اين درس توحيد است كه پيغمبر به ما مي دهد فصل بهار درس توحيد و خداشناسي مي دهد. بهار براي اين است كه نياز انسان را برطرف كند احتياج انسان را برطرف كند او را دوست داشته باشيم خدا را دوست داشته باشيم محبت واقعي به خدا پيدا كنيم اين محبت به خدا به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به اهل بيت پيغمبر اساس دين است. سوال كردند كه آيا حب و بغض در دين است فرمودند اصلا دين يعني حب و بغض يعني دوستي با دوستان خدا و دشمني با دشمنان خدا، منتهي يك مقدار انسان پيشرفت مي كند مي آيد بالا، و مي شود حب و دوستی، الا الحب، ديگر بغضش هم مي رود اين سير كمال انسان است.
دین یعنی محبت و عشق ورزی نسبت به خداوند
يك روايت ديگر خدمت شما عرض كنم و خطبه اول را جمع كنيم. حديث از امام صادق(عليه السلام) است زيد ابن يسار مي گويد من سوال كردم اينكه« عن الحبّ و البغض أمن الايمان هو؟» آيا حب و بغض از ايمان است فرمودند«و هل الايمان الا الحبّ و البغض...» اصلا دين يعني محبت، دين يعني بغض نسبت به دشمنان خدا، من اين نكته را بازتر كنم. ببينيد رزمندگان ما كه جبهه مي رفتند عاشقانه مي رفتند عشق و شيفتگي اين بالاتر از تكليف و وظيفه است. انسان يكدفعه وظيفه را انجام مي دهد مثلا نماز صبح مي خواهد بخواند مي گويد خدا دستور داده است اينرا با سختي انجام مي دهد خمس مي خواهد بدهد وظيفه است واجب بايد انجام دهد با سختي انجام مي دهد مثلا جهاد در راه خدا مي خواهد انجام دهد با سختي انجام مي دهد زكات مي خواهد بدهد با سختي مي دهد، از اين بالاتر كه بيايد اين شيفتگي مي شود عاشقانه مي شود براي جهادش سختي اصلا نمي بيند عشق او را به حركت در مي آورد شور او را به حركت در مي آورد شيفتگي در او بوجود مي آيد اين كار محبت است، محبت اثرش اين است محبت به خدا وقتي در انسان باشد در راه خدا شيرين است نماز مي خواند با محبت است براي او شيرين است اصلا سختي نمي بيند همیشه شيريني مي بيند همیشه محبت مي بيند و از طريق دوستي است اينكه پيغمبر يا امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد دين، ايمان يعني محبت، بخاطر همين است که این محبت خستگي را از تن انسان برميدارد.
اين نكته اي كه گفتم از تفسير آقاي جوادي آملي بود كه ريشه اصلي دين محبت مي شود و كسي هم كه به اين بارگاه مني دست پيدا كند تمام دستورات براي او شيرين مي شود اصلا گناه و معصيت نزد او زشت مي شود و از آن متنفر است گناه براي او زشت مي شود، از خلاف دستور خدا نفرت پيدا مي كند، از آلوده شدن به اين گناه نفرت دارد، چون ضد محبت نفرت و دشمني است.
نشانه ی ایمان کامل
بعد امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد«من احبّ لله و ابغض لله» كسي كه براي خدا دوست بدارد براي خدا هم دشمني كند «و اعطى لله» هر چه هم مي خواهد بدهد براي خدا بدهد«فهو ممن كمل ايمانه» اين جز كساني است كه ايمانش كامل است.
حديث بعدي «اوثق عُرَى الايمان» محکمترين دستگيره ايمان اين است« الحب فى الله و البغض فى الله و توالى اولياء الله و التبرّى من اعداءِ الله» دوستي براي خدا دشمني براي خدا و دادن براي خدا، منع هم براي خدا ؛خوب نتيجه اين محبت و اين شيوه و رسيدن به اين بارگاه بزرگ اين است كه در قيامت نتيجه اش اين مي شود.
دوستان خدا بر فراز مسیرهایی از نور
امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد « انّ المتحابين فى الله يوم القيامة على منابر من نور» كسانيكه براي خدا دوستي مي كنند روز قيامت روي منبرهايي از نور قرار دارند«قد اضاء نور اجسادهم و نور منابرهم كلّ شىء» چهره هاي آنها از اين نور مي درخشد همه آنها را مي شناسند، از اين نور جسم و صورتهايشان نوراني و از اين نورانيت روي منبري هم كه نشستند منبر را نوراني كرده اند اين نور به همه جا مي تابد «حتى يعرفوا به» تا اينكه شناخته مي شوند آنهایی كه براي خدا دوستي مي كنند براي خدا دشمني مي كنند با اين شناخته مي شوند «فيقال: هؤلاء المتحابون فى الله» اينها كساني هستند كه در راه خدا دوستي مي كنند همه چيزشان حساب شده است. ببينيد اگر دين باشد ديگر گرايش و خط خدمت سليقه و همه چيز كنار مي رود و همه چيز معيار پيدا مي كند، دوستي ها هدفمند مي شود، دشمني ها هدفمند مي شود، نفرتها هدفمند مي شود، همه چيز رنگ خدا مي شود و سبقه الهي پيدا مي كند، اميدواريم كه خداي متعال اين رنگ خدايي را در این سال جدید به همه ما عطا کند.
خطبه دوم
«اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوی الله»
کم شدن عمر انسان در گذر ایام

در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مكرمه، جوانان و نوجوانان، پسران و دختران عزيزم را به تقواي الهي دعوت مي كنم. يكي از دوستان براي من تعريف كرد، قديم كه عيد نوروز مي شد عده اي گريه مي كردند من ديدم يك روايتي از امام حسين(عليه السلام) است كه در توصيه به تقوا این جمله را می خواهم خدمت شما عرض كنم. امام حسين (عليه السلام) مي فرمايد «یَابنَ آدَم اِنَّمَا اَنتَ ایّامٌ»ما مي گوئيم سال گذشت، روزها گذشت، امام حسين(عليه السلام) مي فرمايد فرزند آدم روزگار خودت هستي ايام تو گذشتي ايام خودت هستي«کُلَّمَا مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُکَ» هر روز كه گذشت بخشي از تو رفت. الان يك سال از ما رفت و كم شد. درست است نوروز شد و سال جديد را ما درك كرديم ولي در واقع يك سال از ما كم شده و اين يك سالي كه كم شده ديگر برگشتي نخواهد داشت. روزگار در واقع خود ما هستيم يك سال از ما كم شد.
نوروز و ایجاد کردن تغییرات اساسی در زندگی
اميرالمومنين علي(عليه السلام) مي فرمايند، انسان بنشيند يعني نوروز كه مي آيد يك تلنگري براي خودش باشد و انسان بيدار شود، بنشيند فكر كند ببيند يك سال از وجودت كم شد «مَا الَّذِي صَنَعْتِ فِيهِ» در اين يك سال چكار كردي انسان خودش را محاسبه كند«فَيَذْكُرُ مَا كَانَ مِنْهُ» گذشته را به ياد بياورد« فَإِنْ ذَكَرَ أَنَّهُ جَرَى مِنْهُ خَيْرٌ » اگر از دستش در اين يكساله خير جوشيده است گذشته را به ياد آور، اگر ديد كار خيري انجام داده و گره اي از كاري باز كرده است، اگر براي تقويت نظام جمهوري اسلامي قدمي برداشته است، وظيفه اش را درست انجام داده است، به فاميلهايش سر زده است، دست يتيمي را گرفته است، گره از کار بيچاره اي باز كرده است«حَمِدَ اللَّهَ وَ كَبَّرَهُ عَلَى تَوْفِيقِهِ»خدا را حمد كند و خدا را تكبير گويد. بگويد خدايا شكرت خدايا تو اين نعمت را در اين يكسال به ما عطا كردي من ده تا كار خير انجام دادم، ده تا گره گشايي كردم « وَ إِنْ ذَكَرَ مَعْصِيَةً أَوْ تَقْصِيراً»و به ياد بياور، اگر در اين يك سال معصيتي انجام داده است، اگر نسبت به وظايف الهي اش كه مربوط به نظام بوده يا مسئوليتي به گردنش بوده است و كوتاهي كرده است«اَسْتَغْفَرَ الله» استغفار كند و توبه كند« وَ عَزَمَ عَلَى تَرْكِ مُعَاوَدَتِهِ»و تصميم بگيرد كه به اينكار برنگردد، تصميم بگيرد به آن گناه و به آن تقصير برنگردد. اين حديث حديث بسيار گهر باري از وسائل الشيعه جلد شانزده صفحه نود و هشت است. يعني اين يك راه سازندگي است يعني نوروز يك راهي است كه ما خودمان را بتوانيم بسازيم و توفيق بيشتر بر انجام خيرات پيدا كنيم.
سال91 تولید ملی،حمایت از کار و سرمایه ایرانی
سال جديد از طرف مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) سال توليد ملي، حمايت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاري شد و اين حكيم بزرگواري كه بر ايران اسلامي حاكميت دارد واقعا انساني حكيم، فهميده و بزرگوار است و كشتي نظام جمهوري اسلامي را در اين درياي متلاطم بخوبي هدايت مي كند آدمي هست كه بسيار فهميده توانا و مؤيد من عندالله است و دشمن يكي از راههاي ضربه اي كه مي خواهد بزند همين است كه ما وابسته به دنيا باشيم، ما از نظر معنويت هر چه قوي باشيم ولي محتاج به ديگران باشيم و دستمان پيش بيگانه دراز باشد اين كشور روي سعادت و خوشبختي نمي بيند، دنيا نگاه مي كند مي گويد اينها دم از اسلام مي زنند دم از استقلال مي زنند دم از اسلام ناب مي زنند ولي كشورشان وابسته است و نمي توانند خودشان را اداره كنند اين دين نمي تواند جهان را اداره كند اين نظام نمي تواند جهان را اداره كند اين نمي تواند براي جهان الگو باشد وقتي ما مي توانيم براي جهان الگو باشيم از جهت مادي و معنوي روي پاي خودمان بايستيم و مقام معظم رهبري درست نقطه اي را انتخاب كردند كه بسيار حكيمانه و هوشمندانه است كه فكرش را هم نمي كرديم اينگونه گره ها را باز مي كنند بعد فرمودند: اولا بايدحمايت شود يعني خود دولت جوانها همه دست به دست هم بدهند اين مجراهايي كه براي توليد مي خواهد در كشور درست شود اين مجراها درست شود سختگيري ها برداشته شود اين شهرستان ما فرض كنيد حالا اين يك كشور كوچكي ما اگر بخواهيم روي پاي خودمان بايستيم همه جوانها بايد پاي كار باشند بالاخره در زمانهاي گذشته بافت روي پاي خودش بوده است گيوه اش را خودش درست مي كرده است لباسش را خودش درست مي كرده است هيزمش را از داخل خودش مي آورده است خشتش و آجرش را اگر نگاه كني از داخل خودش داشته است گندم، غذا و گوسفندش و همه چيزش را روي پاي خودش بوده است ولي الان نگاه كني همه اش مصرف كننده شده ايم يك مشت ملت مصرف كننده و اگر دو سر بافت را ببندند و كميته امداد نيايد دولت هم به كارمندانش ندهد و بهزيستي هم ندهد ببينيد چه اتفاقي مي افتد ما نمي توانيم روي پاي خودمان بايستيم ايجاد اشتغال با حرف درست نمي شود بايد همه، هم مسئولين، هم مردم و هم جوانها دست به دست هم بدهند يك اتاق فكري بايد باشد كه جوانها ما را هدايت كند ارشاد كند بگويد آقا ده تا جوان شما اينكار را انجام دهيد اين نتيجه اش است آن ده نفر فلان جا مشغول شوند. اينكه ما وام در اختيار جوان قرار دهيم جوان بيكار را بدهكارترش هم كنيم اين چه فايده اي دارد؟ ده ميليون پنج ميليون وام، نمي داند چكارش كند كه مثل آب خوردن است كه بعدش هم بايد اصلش را بدهد سودش را هم بدهد يك آدم بيكار را بدبخت و بيچاره اش هم كرديد يك پشتوانه فكري مي خواهد يك اتاق فكر مي خواهد يك بچرخاني مي خواهد پنجاه در اين قسمت كار كنند صد نفر در آن قسمت كار كنند هزار نفر در آن قسمت كار كنند.
مشاغل خانگی بهترین راه برای خانوارهای کم درآمد
مشاغل خانگي را بايد راهش را پيدا كنيم چيني ها چكار كردند روي پاي خودشان ايستادند چگونه دارند كشورشان را اداره مي كنند خوب ما هم بايد اين راه را برويم البته آنها اسراف هم نمي كنند يك نفر مي گفت ما چين رفته بوديم صحت و سقمش را من نمي دانم گفت غذا كه آوردند ما خورديم بعد غذا زياد آمده بود ما را جريمه هم كردند گفتيم خوب ما پول غذا را داديم چرا جريمه مي كنيد گفتند اگر در اين كشور همه بخواهند يك دانه برنج را اسراف كنند يك ميليارد و چهارصد دانه برنج ببينيد چقدر مي شود آنها پرهيز هم دارند و حساب شده هم كار مي كنند بالاخره بايد همه دست به دست هم بدهيم در سال جديد در فكر توليد باشيم.
تولید داخلی، تولیدی بادوام و با کیفیت
نكته دوم توليد داخلي را آقا فرمودند اتقان داشته باشد يعني جنس خوب توليد كنيم جنس با كيفيت و با دوام توليد كنيم اگر اين چند نكته را هم در توليد مراعات شود در كارمان كم نگذاريم كه بخواهيم زود سرمايه دارشويم.
اقتصاد ملی و صرف کردن هزینه های برای مصارف خارجی
نكته سوم مردم هم كه مي خواهند مصرف كنند جنس داخلي خودمان را مصرف كنند اشتياقي به جنس چيني ژاپني و آمريكايي و اينها نداشته باشيم افتخار كنيم كارگر خودمان را بيكار نكنيم افتخار كنيم از توليد شهر خودمان كشور خودمان ايران خودمان استفاده كنيم تا چرخه در داخل مملكت بچرخد جنس خارجي را شما وقتي پول داديد خريديد اين چرخه تعطيل مي شود و اين پول ديگر در مملكت نمي چرخد و اين پول به كشور خارج رفت شما زندگي كارگر بيگانه را روبراه كرديد اقتصاد بيگانه را به چرخش در آورديد، اقتصاد كشور خودتان را نعطيل كرديد اين چه اشتياقي ما داريم مرتب مواد مصرف كننده آنهم از كشورهاي خارجي است. دنيا را آباد كنيم و كشور خودمان كارگر خودمان را بيچاره كنيم خوب همين كارگر زن و بچه دارد خانواده دارد اينرا به تعطيلي بكشانيم. يعني امسال دو جنبه دارد هم توليد داخلي را بالا ببريم همه به فكر توليد بيفتيم من عرض مي كنم مثلا توقع داشتند آقا نماينده بيايد و شقّ القمر كند مگر نماينده بايد شقّ القمر كند اين نماينده عوض شود و نماينده ديگر بيايد فكر مي كنيد اشتغال درست شود يك نماينده چكار مي تواند كند يك نماينده فعال، بعلاوه جوان فعال، بعلاوه مسئولين فعال، آتشفشان مي شود كار درست مي شود والا به نماينده بگوييم تو بدو ما مي نشينيم و مي خوريم تو براي ما ميز درست كن پشت ميز نشيني براي ما درست كن محال چنين چيزي بشود.
نیروی کاری مهم است نه نیروی اضاقی
مگر دولت در این بافت چقدر نيرو مي خواهد، مگر بافت چقدر پشت ميز نشين مي خواهد، مگر چقدر ظرفيت دارد همين افرادي هم كه هستند نصفشان زيادي هستند، چون با كمتر از اين هم مي شود كار كرد شايد بيشتر و بهتر هم بشود كار كرد، ديگر جا ندارد كرمان هم همينطور حالا مثلا فرض كنيد ممكن است يك جايي باز شود يكي دو نفر بروند ولي صد نفر ثبت نام مي كنند دويست نفر ثبت نام مي كنند اين مشكل واقعا حل نمي شود جوان ما بايد به فكر بيفتد به سمت دامداري، به سمت كشاورزي، به سمت معدن و به سمت مشاغل خانگي برود و خوب اينها جواب مي دهد،كار درست مي شود شغل ايجاد مي شود و اين پيشرفت مي شود و اميدواريم همه جوانهاي ما دست به دست هم بدهند،از اين فكر خلاق خودشان استفاده كنند و توليدگر شوند و روي دست چيني ها بزنند ايران اسلامي كه هيچ نداشته است به اينجا رسيده است اگر به فكر بيفتيد روي دست چيني كه هيچ روي دست ژاپني اش هم مي زنيد و بهتر از آنها توليد مي كنيد دنيا را مي توانيد اداره كنيد، چون اين فكر آلوده به شراب نشده است آلوده به گناه نشده است آلوده به معصيت نشده است پدر و مادر شما سر مجالس امام حسين(علیه السلام) نشستند شما را شير دادند و بزرگ كردند يك لقمه حلال دادند و لب به مشروب نزدند و دست به گناه نزدند و شما را بزرگ كردند و اگر به فكر بيفتيد و در مدار صحيح قرار بگيريد و يك اتاق فكري باشد كه بچه هاي ما را هدايت كند واقعا طوفان مي شود و مي توانيم دنيا را اداره كنيم اميدواريم به آن مرحله اي برسيم كه يك سر سوزن نياز به بيگانه نداشته باشيم و دستمان را به زانوي خودمان بگيريم و بتوانيم بلند شويم و اقتصاد خودمان و كشور خودمان را بسازيم و زمينه ساز ظهور حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه) شويم.
چهارشنبه اين هفته ولادت حضرت زينب(سلام الله علیها) روز پرستار و بهورز است كه به همه پرستاران شهرستانمان و بهورزان شهرستانمان به همه بانوان به همه برادران علاقه مند به اهل بيت و حضرت زينب(سلام الله علیها) تبريك عرض مي نمائیم.
حفظ وحدت سرلوحه همه کارها
يك نكته و آخرين كلام را هم عرض كنم كه در فرمايشات خود آقا هم بود و آن اين است که مراتب وحدت خود باشيم همه اين مطالبي كه گفتيم توليد داخل و حمايت از توليد داخل وقتي اتفاق مي افتد كه ما وحدت و برادري خودمان را حفظ كنيم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.