کرامات و عنایات امام رضا(علیه السلام)
| ارسال شده توسط: مدیر | بازدید شده: 713 مرتبه |
| دسته: سخنرانی | تاریخ: 1391.02.31 |
| |
سخنرانی امام جمعه بافت حجة الاسلام و المسلمین ابراهیمی در نماز وحدت به میزبانی تربیت بدنی در مسجد النبی(صلی الله علیه و آله) مورخ 89/7/27
کرامات و عنایات امام رضا(علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
روند توسعه در شهرستان بافت روندی مطلوب است، وحدت، همدلی و همگرایی میان مدیران و مسئولین شهرستان مطلوب است و افق های روشنی پیش روی شهرستان است.
سفر امام رضا(علیه السلام) به ایران و بیان حدیث سلسلة الذهب
مأمون برنامه ریزی کرده بود وقتی امام رضا(علیه السلام) به ایران آمدند ایشان را از شهرهای شیعه نشین عبور ندهند،اولاً سعی نمایند از بلاد کوهستانی عبور کنند و اگر قرار شد از شهرها عبور کنند از شهرهای سنی نشین عبور کنند،تا این که امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به نیشابور رسیدند، مردم نیشابور اهل تسنن و شافعی مذهب بودند،دو نفر از علمای اهل تسنن آن زمان به نام ابو زرعه ي رازی،محمد بن مسلم طوسی از بزرگان و حافظان حدیث بودند،این دو عالم خدمت امام رسیدند و امام رضا(علیه السلام) را به جد بزرگوار خود پیامبر(صلی الله علیه و آله)قسم دادند حدیثی را برای مردم بیان کنند امام همانطور که در کجاوه نشسته بودند پرده را کنار زدند چهره منور امام برای مردم مشخص شد،مردم با دیدن امام از شوق گریه کردند و همهمه ای در بین مردم ایجاد شد، علما مردم را به سکوت دعوت کردند، تا اینکه مردم آرام گرفتند، در آن زمان (سال 200 )بیست هزار نفر قلم و کاغذ به دست منتظر نوشتن حدیث گهرباری از امام رضا(علیه السلام) بودند و ایشان حدیث«سلسلةُ الذّهب» را در جمع مردم نیشابور به یادگار گذاشتند،این حدیث بسیار قیمتی است امام فرمودند من از پدر بزرگوارم موسی بن جعفر(علیه السلام) ایشان هم از پدر خود تا اینکه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از جبرئیل امین، جبرئیل امین از خداوند تبارک و تعالی این حدیث را نقل کرده است، فرمودند«کلمةُ لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی»خداوند تبارک و تعالی می فرماید:هر کس می خواهد نجات پیدا کند باید اهل لا اله الا الله باشد،کلمه طیبّه لا اله الا الله انسان را رستگار می کند،اولین فرمایش پیامبر(صلی الله علیه و آله) کلمه طیبه لا اله الا الله بود، وقتی حضرت به پیامبری مبعوث شد،مردم را در کنار کوه صفا جمع کرد و فرمودند« قولوا لا اله الا الله تفلحوا» هر کس اهل لا اله الا الله شد او در قلعه محکم خداوند وارد شده است. پرده کجاوه را امام رضا(علیه السلام) کشیدند و حرکت کردند امّا هنوز مطلب را کامل نکرده بودند،مسئله امامت و ولایت را در کنار توحید مطرح نکرده بودند،همه اهل سنت خوشحال شدند و گفتند ما هم اهل توحید هستیم، امام صبر کردند و دوباره پرده را کنار زدند چهره منور و دلربای امام بر مردم ظاهر شد امام فرمودند ای مردم لا اله الا الله وقتی قلعه محکم خداست که امامت را قبول داشته باشید، نه مأمون خلیفه عباسی را و نه اینکه سراغ حاکمیت طاغوت بروید، به شرطی که امام معصوم را پذیرا باشید.
مسئله ي مهم امامت در کنار توحید
امام رضا(علیه السلام) امامت را در کنار توحید مطرح کردند این مهم ترین مسئله بود، مسئله ای که برای آن خون زیادی داده شده است،خونی که برای بحث امامت و ولایت داده شده است برای هیچ چیز دیگری داده نشده است، ولایت یعنی سرپرستی،اینکه انسان در زندگی یا سرپرستی نور را بپذیرد یا سرپرستی ظلمت و تاریکی را، یا سرپرستی احکام خداوند متعال را قبول کند، یا سرپرستی شیطان را، راه سومی وجود ندارد،انسان عاقل کسی است که سرپرستی خداوند، پیامبر، جانشینی امام و در عصر غیبت سرپرستی ولی فقیه را قبول داشته باشد،خداوند متعال را شاکریم در زمانی زندگی می کنیم که جانشین امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رهبر جامعه است،«کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی » مرحوم صاحب جواهر بسیاری از امراض را با این حدیث مداوا می کرد، خیلی از کسانی که به ایشان معتقد بودند و نزد ایشان می آمدند مرحوم صاحب جواهر این حدیث را می نوشتند و با آب و زعفران و تربت سید الشهداء مخلوط می کردند و به بیماران می دادند و بیماران بهبود می یافتند،این حدیث بسیار ارزشمند است، مرحوم صاحب جواهر سفارش کردند این حدیث را در کفن من بنویسید.
نامه نوشتن به امام رضا(علیه السلام) و برآورده شدن حاجت
دختر خانمی دوست داشت به حرم امام رضا(علیه السلام) مشرف شود،امّا قسمت نمی شد چند نفر از همسایه های این دختر به زیارت می رفتند، این دختر نامه ای نوشت و نامه را به یکی از همسایه ها داد تا آن را در حرم بیندازند،همسایه نامه ي این دختر را در ضریح امام رضا(علیه السلام) انداخت، روزی تصمیم گرفتند حرم را غبار روبی نمایند، مرد تاجری پسری داشت و پسر این مرد تاجر دوست داشت به خارج برود و در آنجا تشکیل خانواده بدهد امّا سفر او درست نمی شد تا اینکه روزی پدر به او پیشنهاد داد برای اینکه گره مشکل او گشوده شود به حرم امام رضا(علیه السلام) بروند پسر پیشنهاد پدر را قبول کرد و به حرم امام رضا(علیه السلام) آمدند،آن روز مصادف شد با غبار روبی حرم، زمانی که داشتند اطراف ضریح را غبارروبی می کردند مرد تاجر نامه ای را دید و به خادم گفت این نامه را بردار و به عطر حرم معطر کن و به من بده، مرد تاجر وقتی نامه را باز کرد متن این نامه درد دل این دختر خانم با امام رضا(علیه السلام) بود و در آن نوشته بود مولای من دختری هستم که پدرم در شهرداری کرج مشغول به کار است،ما خانواده ای فقیر هستیم،کسی به خواستگاری من نمی آید،شاید ما فقیر هستیم کسی از من خواستگاری نمی کند، و خواهش من این است که مشکل مرا برطرف نمائید، مرد تاجر وقتی نامه را خواند موضوع را با پسر خود در میان گذاشت گفت این دختر را امام رضا(علیه السلام) برای ما پسندیده است و باید این دختر را پیدا کنیم نام این دختر زهرا است،پسر به پدر گفت چگونه این دختر را پیدا کنیم؟ مرد تاجر به پسرش گفت دوستی در کرج دارم برای پیدا کردن دختر از او کمک می گیریم. وقتی به کرج رسیدیم دوست خود را پیدا کردیم او ما را برای نهار و استراحت به باغ خود دعوت نمود باغ او محصول زیادی داشت از دوست خود سؤال کردم میوه های این باغ را چگونه جمع آوری می کنید؟دوست من گفت خانواده ای هستند که برای جمع آوری میوه ها به باغ می آیند و میوه ها را می چینند، پرسیدم این خانواده کجا هستند؟ دوست من گفت مرد خانواده در شهرداری کار می کند و خانواده ای فقیر هستند، برای کمک به ما به این باغ می آیند، از دوست خود خواستم ما را به دیدن آن خانواده ببرد، بعد از هماهنگی با آن خانواده به دیدن آنها رفتیم، وقتی به آنجا رسیدیم از آنها سؤال کردم شما دختر خانمی به نام زهرا داریدمرد خانواده جواب داد بله،پسر من با آن دختر خانم ازدواج کرد و ما افتخار می کردیم که پسرم با دختری ازدواج کرد که امام رضا(علیه السلام) برای ما انتخاب کرده بود ،امام رضا(علیه السلام) به همه عنایت دارند، مهم این است که انسان متوسل شود و از امام بخواهد، با تلفن هم می شود به حرم زنگ زد و مشکل خود را با امام در میان گذاشت،نه تنها در ایران بلکه در خارج از کشور هم اگر مشکلی داشته باشند زنگ می زنند و حاجات خود را از امام رضا(علیه السلام) می گیرند، انشاءالله که خداوند ما را عاشق امام رضا(علیه السلام) و عاشق اهل بیت(علیهم السلام) قرار دهد .
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
