سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

نقش امام زادگان در گسترش تشيّع

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 360 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1391.09.22
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مراسم عزاداري در امامزاده بزنجان مورخ 91/9/7
نقش امام زادگان در گسترش تشيّع
http://yascms.ir/emam/ebrahimi1.png

بسم الله الرحمن الرحیم

از تمامي خواهران مكرمه و برادران عزيز تشكر و قدرداني مي نمايم.توصيه بنده به جوانان اين است: احترام امام زادگان و سادات یعنی ذریه حضرت زهرا(سلام الله علیها)را نگه دارید.
بنده استادی داشتم با توجه به اينكه مجتهد بود،به قدری به سادات احترام می گذاشت که اگر یک طلبه سال اول و سیّد را می دید امکان نداشت جلوی او راه برود و همیشه می فرمود:سیّد بر غیر سیّد اولی است.احترام به ذریه حضرت زهرا(سلام الله علیها)خیلی مهم است.ذریه حضرت زهرا(سلام الله علیها)در طول تاريخ سختی زیادی کشیدند.دشمنان، سادات را لا به لاي دیوارها می گذاشتند و دفن می کردند و به شدت دنبال آل علی(علیه السلام)بودند.انشاءالله به سادات به خاطر جد آنها احترام و علاقه داشته باشید.
آثار توسل به امام زاده بی بی عصمت در کوهبنان
بنده در کوهبنان امام جمعه بودم.مردم اين شهر مانند مردم شهرستان بافت با هم اختلاف داشتند دو گروه با هم درگیر بودند.با رفتن بنده فضا آزاد شد، مسجدی در آنجا به نام مسجد حضرت امام بود که تعدادی از خانواده های شهداء بانی مسجد بودند.وقتی تابستان می شد نماز جمعه در آنجا برپا می کردند زیرا بزرگتر و خنک تر بود.امام جمعه قبل از بنده، گفته بود نباید تابستانها به مسجد امام بروید.بنده گفتم هر چه ستاد نماز جمعه بگوید همان کار را انجام می دهیم.اختلاف بالا گرفت،بنده ناراحت و به امام زاده ای در کوهبنان به نام امام زاده بی بی عصمت رفتم. کنار مرقد بانو دو رکعت نماز خواندم و متوسل شدم اشک ریختم و گفتم:شما اين مشکل را حل کنید.از امامزاده برگشتم تا نماز بخوانیم.بچه هایی که اصرار داشتند نماز جمعه را به مسجد امام ببریم جایگاه ساخته بودند و فرش انداختند.یکی از برادران شهید به بنده گفت چرا ناراحت هستید؟گفتم:می خواستم مظهر وحدت و برادری باشم، نماز برپا کنیم و اختلافی بین مردم نباشد اما اوضاع نابسامان است.گفت:ناراحت نباشيد اگر نماز جمعه بخواهد مایه ی اختلاف باشد ما آن نماز جمعه را نمی خواهیم هر مکانی که شما بگوئید همه ما برای نماز می آییم.این آرامش از برکت متوسل شدن به امامزاده بود.همه امامزاده ها بزرگ هستند زيرا از ذريه پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم)هستند.
وقتی درباره امام زاده زید در کوهبنان تحقیق کردیم دانستیم تن مبارک ایشان در روستایی به نام ده علی در كوهبنان بود.ایشان یک شخصیت بزرگ اما فراری بودند.به روستائیان پناهنده می شوند اما حاکمان ظالم از بم دنبال ایشان بودند و می خواستند سر ایشان را از بدن جدا کنند تا از حاکم بم جایزه بگیرند.ايشان را مثل امام حسين(عليه السلام)سر بريدند و سر مبارك را براي جايزه پيش حاكم بم بردند و الان سر امام زاده در شهر بم دفن است.
آمدن سادات به ایران
کتابهایی در باب آمدن سادات به ایران است.دو گروه سادات در زمان امام رضا(عليه السلام)به ايران آمدند:گروهی از سادات همراه حضرت معصومه(سلام الله علیها)و گروه دیگر همراه احمد بن موسی شاه چراغ آمدند.تشيّع و عشق و علاقه به اهل بيت(عليهم السلام) از برکت امام زادگان است.از برکت ساداتي که در ایران اسلامی پخش شدند محبت اهل بیت(علیهم السلام)کم کم در دل مردم قرار گرفت.علماء بزرگ و نمایندگان امامان معصوم زحمت زیادی کشیدند تا محبت اهل بیت(علیهم السلام)را در دل انسانها قرار دهند.
امروزه بعضی زرتشتیان و هندوها می گویند:امام حسین(علیه السلام)را دوست داریم.اما زمان امام سجاد(عليه السلام)در روایت از امام سجاد(علیه السلام)آمده است:در تمام مکه و مدینه حتی 20 نفر پیدا نمی شد که بگوید امام حسين(علیه السلام)را دوست داریم.دشمنان در زمان امام سجاد(علیه السلام)چنان فضای ترس، گناه و معصیت درست کرده بودند که کسی جرأت نمی کرد نام اهل بیت(علیهم السلام)را بر زبان بیاورد.
فساد و تباهي در زمان يزيد در مكه و مدينه
خانمی خُنیاگر، آوازه خوان و رقاص به نام جمیله همراه با جمعی از رقاصها می خواست به مکه برود تا اعمال حج خود را انجام دهد.هنگامی که به اول مکه رسیدند همه مردم مكه از آنها استقبال کردند و در صورتی که امامان معصوم را به شهادت می رساندند تمام مردم مکه از یک زن عیاش عربده کش استقبال کردند.وقتی حج او تمام شد و به مدینه رفت تمام زن و مردم مدینه حتی بالای پشت بام برای استقبال این زن بی دین آمدند.
امام صادق(علیه السلام)فرمودند:در زمان امام سجاد(علیه السلام)تمام افراد از دین روی برگرداندند فقط سه نفر شیعه باقی ماند.در روايت آمده:شیعیان چنان در به در شده بودند که حاکمان خون و مال آنها را حلال اعلام کردند.
امام سجاد،مجدد اسلام
یکی از محققین لبنانی مي گويد:امام سجاد(عليه السلام)مجدد اسلام و احياگر آن بود.انشاءالله ارتباط خود را با اهل بیت(علیهم السلام)و امام زادگان بیشتر کنیم.
ثواب زيارت حرم عبدالعظيم
حضرت عبدالعظيم از علماي اهل بيت و فقيهي عاليقدر در ری مدفون و نماینده امام معصوم است.مردم از قم نزد امام نهم می روند و می گویند:ما می خواهیم به کربلا برویم.امام فرمود:اگر مرقد عبدالعظیم را زیارت کرده بودید گويا امام حسین(علیه السلام)را زیارت کردید.امام زادگان شیعه را در ایران زنده کردند.
حضرت زهرا(سلام الله عليها)و عذرخواهي شاعر
شاعری می خواست به مکه برود.عده ای از ساداتی که در آن منطقه بودند به نام سادات حسنی روزگار به قدری بر آنها واژگون بود که سنی شدند يعني از نسل حضرت زهرا(سلام الله علیها)و امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)بودند اما سنی و یاغی بودند به یک قافله که شاعر هم در بین آنها بود حمله کردند.اموال قافله و شاعر را بردند و او را زخمی کردند و دستهاي او را بستند.شاعر ناراحت شد، نامه ای با شعر به حاکم مکه نوشت:نمی خواهد با کفار بجنگید با سادات مبارزه کنید که اگر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)،امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)را هم درک کنند باز آنها را می کشند.شاعر یک شب خواب حضرت زهرا(سلام الله علیها)را دید که با شعر فرمود:تعدادی از فرزندان من خطا کردند چرا نسبت همه به فرزندان من دادید آنها را روزگار اینگونه کرده است تو از جد آنها خجالت نکشیدی این نسبتها را به آنها دادی.حضرت زهرا(سلام الله علیها)شاعر را شفا داد.شاعر از شعرهای که در مذمت سادات گفته بود توبه کرد و شعری به نام«عذراً الي بنت نبی المصطفی»من از پیشگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها)عذرخواهی می کنم،نوشت و گفت:اگر از این به بعد سادات مرا کتک بزنند شکایتی نمی کنم.
احترام به سادات خصوصاً ادب و حرمت به امام زادگان مهم است.بعضی امامزادگان نتوانستند خود را به مردم بشناسانند زیرا مردم سنی بودند.
گوشه اي از زندگي شاه چراغ
زمانی که احمد بن موسی به شیراز آمدند تمام مردم شیراز سنی ناصبی(دشمن اهل بیت)بودند.در کتاب شب های پیشاور نوشته است:مأمون به حاکم شیراز به نام قتلغ خان،نامه نوشت که:سادات نباید زنده فرار کنند همه را بکشید در صورتی که سادات از مأمون امان نامه داشتند و مأمون به آنها گفته بود بیائید اشكالي ندارد.حاکم شیراز و لشکریان با احمد بن موسی درگیر می شوند و به دروغ می گویند امام رضا(علیه السلام)شهید شده است شما کجا می روید؟با این دروغ لشکر امامزادگان متفرق شد تعدادی نزد شاه چراغ رفتند و گفتند چکار کنیم؟شاه چراغ فرمود:فرار کنید و در شهرها پخش شوید اما احمد بن موسی مخفیانه در شیراز زندگی می کرد تا این که دشمنان متوجه شدند و خانه او را بر سرش خراب کردند.حاکم شیراز دستور داد:آنجا را آشغال داني قرار دهيد حتی تا دهها سال همه آشغالهای خود را در این مکان خالی می کردند.ادامه داستان را در كتاب شبهاي پيشاور بخوانيد.
امامزادگان مظهر امامت و ولایت هستند.انشاءالله در بزرگداشت و باشکوه ساخته شدن مرقد امامزادگان تلاش کنیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.