روز تاسوعا روز حضرت عباس(عليه السلام)
| ارسال شده توسط: مدير | بازدید شده: 1023 مرتبه |
| دسته: عاشورا،شهيد،شهادت و مسائل مربوطه | تاریخ: 1391.12.24 |
| |
سخنراني امام جمعه بافت حجت الاسلام والمسلمين ابراهيمي به مناسبت تاسوعاي حسيني در روستاي كيسكان 91/9/4
روز تاسوعا روز حضرت عباس(عليه السلام)
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت ابوالفضل(عليه السلام)متجلي تمام آرزوي هاي امام علي(عليه السلام)
معمولا روز تاسوعا را به عنوان روز آقا حضرت ابوالفضل(عليه السلام) مي شناسيم،حضرت ابوالفضل العباس(عليه السلام)زندگي و حيات است ايشان الگوي زندگي،وفاداري،شجاعت،مردانگي،بصيرت و آزادي،ولايت مداري و امام شناسي است.ما هر چه كه بخواهيم در وجود حضرت عباس(عليه السلام) تجلي پيدا كرده به تعبير زيباي استاد شهيد مطهري تمام آرزوها اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) در وجود اباالفضل العباس(عليه السلام)تجلي پيدا كرده،ايشان ويژگي هاي خاصي دارد.در زيارت نامه اين مرد بزرگ مي خوانيم«السلام عليك يا عبد الصالح»اي بنده صالح،در كنار شجاعت حضرت ابوالفضل(عليه السلام) آقا مظهر عبوديت و نماز است،حضرت ابوالفضل(عليه السلام) به قدري نماز و عبادت كرده بود اثر سجده در پيشاني ايشان مشخص بود آنهم در سن جواني يعني سي و سه يا سي وچهار سالگي،به همين دليل امام معصوم زماني كه مي خواهد زيارت نامه او را بخواند مي فرمايد«السلام عليك يا عبد الصالح»اميدواريم جوانان ما،دختران و پسران همه مومنين و متدينين حضرت ابوالفضل(عليه السلام)را الگوي خود قرار بدهند.
حضرت ابوالفضل(عليه السلام)مدافع امام حسين(عليه السلام)
ما هر چه بخواهيم در وجود قمر بني هاشم اباالفضل العباس(عليه السلام)تجلي پيدا كرده،زاده ي ام البنين و اميرالمومنين امام علي(عليه السلام)است.از نظر ظاهري آنقدر زيبا بود كه به ايشان قمر بني هاشم مي گفتند در طايفه بني هاشم همچون ماه مي درخشيد.شجاعت ايشان نمونه ندارد،حضرت ابوالفضل(عليه السلام)در جنگهاي متعددي شركت كرده بود،روزي امام علي(عليه السلام) و مردم در مسجد حضور داشتند مردي وارد مسجد شد و صندوقي را به امام علي(عليه السلام) دادو گفت اين هديه را براي شما آورده ام،امام علي(عليه السلام) صندوق را باز كردند و ديدند شمشير برّاني در آن است حضرت ابوالفضل(عليه السلام) شروع به نگاه كردن به شمشير كردند امام علي(عليه السلام) متوجه نگاه ايشان شدند و به او گفتند مي خواهي شمشير را به تو هديه بدهم؟ حضرت ابوالفضل(عليه السلام)گفتند بله.شمشير را به كمر حضرت ابوالفضل(عليه السلام)بستند و شروع به گريه كردند،گفتند شما شمشير را به كمر حضرت ابوالفضل(عليه السلام) بستيد اين مسئله گريه ندارد.فرمودند:روزي مي آيد كه با همين شمشير حضرت ابوالفضل(عليه السلام) از امام حسين(عليه السلام) دفاع مي كند و دست هاي او را قطع مي كنند.
شجاعت حضرت عباس(عليه السلام)
در باب شجاعت حضرت ابوالفضل(عليه السلام) در تاريخ گفته اند در جنگ صفين حضرت ابوالفضل(عليه السلام) همانند شير ژيان وارد ميدان شد،مبارز طلبيد و سخنان او همانند شعله آتش بود.معاويه به ابوشعسا گفت به جنگ با حضرت ابوالفضل(عليه السلام) برو،گفت اي معاويه مرا دست كم گرفته اي مردم شام مرا در مقابل هزار نفر از لشكر برابر مي دانند آنوقت به من مي گويي به جنگ يك نوجوان شانزده هفده ساله بروم؟بنابراين پسر خود را به جنگ با او مي فرستم.پسر ابوشعسا به ميدان جنگ رفت و با يك ضربه به درك واصل شد.پسر دوم او به خونخواهي برادر و دفاع از معاويه به ميدان رفت او نيز كشته شد،پسر سوم،چهارم، پنجم،ششم و هفتم او به ميدان رفتند و همگي به درك واصل شدند،ابوشعسا بسيار عصباني شد و خود به ميدان رفت و او نيز كشته شد اينكه شهيد مطهري مي فرمايد:آرزوي اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) در حضرت ابوالفضل(عليه السلام) تحقق پيدا كرد همين مسئله است،از خداوند فرزندي خواست كه در شجاعت بي نظير باشد و حامي دين اسلام و امام حسين(عليه السلام) باشد.
توصيف حضرت عباس(عليه السلام)از نگاه مقتل نويسان
حضرت ابوالفضل(عليه السلام) در تاريخ كربلا بي نظير بود،مقتل نويسان حضرت ابوالفضل(عليه السلام) را اينگونه توصيف كرده اند:«کَالجَبَل العَظِیم» حضرت ابوالفضل(عليه السلام) همانند يك كوه بزرگ و استوار در مقابل دشمن بود.«وَقَلبُهُ کَالطَّودِ الجَسِیم»قلب او همانند كوه استوار«لِانّهُ کان فارساً هُماماً»يك جنگجوي بلند همت«وَ بَطَلاً ضَرغاماً» برغام به معناي شيري است كه در جنگل زندگي مي كند و بطل به معناي پهلوان و شجاع است، حضرت ابوالفضل(عليه السلام) يك شير سلحشور بود« وَکانَ جَسُراً عَلَی الطَّعْنِ وَالضَّربِ فِی مَیدانِ الکُفارِ وَ الحَربِ»وقتي جنگ پيش مي آمد حضرت ابوالفضل(عليه السلام) با ضربات نيزه كوبنده بود،در كربلا فردي جرأت نمي كرد تا زماني كه حضرت ابوالفضل(عليه السلام) زنده بود به خيمه ها نزديك شود همه سختي ها بر امام حسين(عليه السلام) وقتي وارد شد كه حضرت عباس شهيد شد،كسي زهره ي نزديكي به خيمه ها را نداشت چرا كه يك تنه در مقابله با دشمن همانند كوه بود.
سقا يكي ديگر از صفات حضرت اباالفضل(عليه السلام)
يكي از ويژگي ها و صفات حضرت ابوالفضل(عليه السلام) سقا است،در جنگ هاي ديگر هم ايشان نقش سقا را داشتند از دوران كودكي حضرت ابوالفضل(عليه السلام)به سقا مشهور بود.ساقي كوثر منتها در كربلا بيشتر نمايان بود.روز ششم آب را بر امام حسين(عليه السلام) و ياران ايشان بستند،شب هفتم امام حسين(عليه السلام)حضرت ابوالفضل(عليه السلام) را مأمور به آوردن آب كردند.چهار هزار نفر و تير اندازان شريعه ي فرات را در نظر داشتند،پيشاپيش اين گروه پنجاه نفري يكي از اصحاب رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) به نام نافح پسر هلال مقابل لشكريان آمد و پرسيد مي خواهيد چه كار كنيد گفتند مي خواهيد آب ببرم،گفت هر چه آب بخواهيد مي توانيد بخوريد اما يك قطره آب براي امام حسين(عليه السلام) نمي توانيد ببريد. حضرت ابوالفضل(عليه السلام)با آنها جنگيد و دستور دادند مشك ها را پر كنيد،البته از آبي كه آوردند همه افراد در طي سه روز فقط يكبار توانستند از آن استفاده كنند يعني از روز ششم تا روز دهم هر فرد فقط يكبار آب نوشيد.
اهميت آب در كربلا
تشنگي واقعا در كربلا مهم بود آنهم در هواي گرم و بدن مجروح كه انسان نياز شديد به آب پيدا مي كند.رزمندگان دفاع مقدس كه مجروح شده بودند مي دانند كه چگونه بدن نياز به آب پيدا مي كند و چگونه تشنگي بر انسان غلبه مي كند در آن زمان كه رزمندگان مجبور بودند وسايل سنگيني را به همراه داشته باشند.
آگاهي و بصيرت حضرت عباس(عليه السلام)
نكته ديگر كه در زندگي حضرت ابوالفضل(عليه السلام) مشاهده مي شود آگاهي و بصيرت است،امام علي(عليه السلام) ايشان را چنان تربيت كرده بودند كه در جنگ به خاطر تعصب قبيله اي نمي جنگيدند كه بگويند صرف اينكه امام حسين(عليه السلام) برادر ايشان بود اقدام به دفاع كرده باشند خير اين چنين نبود بلكه حضرت ابوالفضل(عليه السلام) از دفاع امامت مي كردند و چون امام حسين(عليه السلام) امام و پيشوا بودند از طرف خداوند برگزيده شدند. حضرت ابوالفضل(عليه السلام) امام شناس،حامي دين و شريعت خدا بودند،امام حق را مي شناختند و تا آخرين لحظه نيز حمايت مي كردند.« بل كان یعرف ان دین الله قائم بالحسین (عليه السلام)»دين خدا را مي شناخت امروز زنده است به خاطر امام حسين(عليه السلام)،حامي فرزند رسول الله(صلي الله عليه و آله و سلم) در شعر هاي حضرت ابوالفضل(عليه السلام) هم آمده است «انى احامى ابدا عن دینى و عن امام صادق الیقین»جنگ من با شما به خاطر امام حق است در حالي كه امام شما باطل است در مقابل كفر و باطل ايستاده ام«نجل النبى الطاهر الامین»امام من فرزند رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) است رسول پاك و امين.
پاسخ حضرت ابالفضل عباس(عليه السلام)به امان نامه شمر
در چنين روزي عظمت حضرت ابوالفضل(عليه السلام) معلوم شد بلكه هميشه مشخص بود،دشمن برنامه ريزي كرد و هميشه برنامه دارد كه جوانان را از اسلام،حق و حقيقت جدا كند آنهم با شيوه هاي مختلف،شِمر در چنين روزي(روز تاسوعا)با چهار هزار نيرو وارد كربلا شد،براي اينكه امام حسين(عليه السلام) را تنها بگذارند دستور دادند ياران امام را بايد از او جدا كنيم تا بدون ياور بماند.شمر با خود يك امان نامه آورده بود هم براي حضرت ابوالفضل(عليه السلام) و هم براي سه برادر ديگر ايشان،شمر در مقابل اردوگاه امام حسين(عليه السلام) قرار گرفت حضرت ابوالفضل(عليه السلام) را صدا زد، حضرت ابوالفضل(عليه السلام)جواب او را ندادند،بار ديگر ايشان را صدا زد اما حضرت ابوالفضل(عليه السلام) جواب ندادند براي بار سوم كه صدا زد امام حسين(عليه السلام) فرمودند:يا ابوالفضل جواب او را بدهيد، حضرت ابوالفضل(عليه السلام) از او پرسيدند چه كاري داري؟شمر به ايشان گفت از امام حسين(عليه السلام) جدا شويد و به يزيد بپيوند من براي تو و برادرانت امان نامه آوردم. حضرت ابوالفضل(عليه السلام) در پاسخي كه دادند به ما درس زندگي و ولايت مداري و دينداري دادند،امروز برنامه دشمن اين است كه به طرق مختلف جوانان را از ولايت و امامت جدا كنند،در زمان حال هم خيمه يزيديان و حسينيان مشخص است.پرچم خيمه يزيديان زمان به دنبال تبعيت از استكبار جهاني آمريكا و اسرائيل است،در حال حاضر پرچم حسينيان بر دوش اين مرد بزرگ حضرت آيت الله العظمي خامنه اي است«كل يوم عاشورا،كل ارض كربلا»هميشه عاشورا و كربلا هست« الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ»(سوره نساء/76)هميشه طاغوت و راه خدا هست امروزه ملت ايران پرچم حق، حضرت ابوالفضل(عليه السلام)و امام حسين(عليه السلام) را بلند كرده است و پرچمدار ما مقام معظم رهبري مي باشد اما دشمن جوانان ما را با طرق مختلف از جمله اعتياد،ماهواره،مشروبات از طريق گسترش بي بند و باري،شكستن حريم بين زن و مرد شيعه از دين جدا مي كند. حضرت ابوالفضل(عليه السلام) در مقابل شمر ايستاد و فرمودند:«تبت يداك»دست تو بريده باد كه با اين دست مي خواهي به من امان نامه بدهي«ولعن ماجئتنا به»خداوند آن نوشته اي كه آورده اي لعنت كند لعن و نفرين بر نوشته اي كه در دستان تو است «من امانك يا عدو الله»تو براي من امان نامه آوردي اي دشمن خدا«أتأمرنا أن نترك أخانا وسيّدناالحسين بن فاطمة«تو امان نامه آوردي و از ما مي خواهي ما سيد و امام و پيشوايمان را حسين(عليه السلام) فرزند فاطمه تنها بگذاريم و مي خواهي ما را از او جدا كني و ما را به كجا ببري« وندخل في طاعة اللعناء وأولاد اللعناء»ما را در اطاعت افرادي ببري كه خداوند آنها را لعنت كرده است شجره ملعوني كه در قرآن آمده معاويه و آل معاويه هستند ما را مي خواهي به اطاعت افرادي وادار كني كه خداوند آنها را لعنت كرده است ما را مي خواهي به پيروي از« وأولاد اللعناء »فرزنداني كه خداوند و رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آنها را لعنت كرده اند داخل كني؟«أتؤمنا»اي شمر آيا تو براي ما امان نامه آوردي؟«وابن رسول الله لا امان له»اما امام حسين(عليه السلام) نبايد امان داشته باشد؟اين بصيرت و آگاهي حضرت عباس(عليه السلام)است درس بزرگي كه به ما مي دهد،به همين دليل است كه بعد از هزار سال در همه ي هيئت ها يا اباالفضل(عليه السلام) مي گويند مگر اين راه كهنه و انسان خسته مي شود،انسان داستاني را يا يك فيلم سينمايي را يك يا دو بار كه ببيند برايش خسته و تكراري مي شود براي مرتبه سوم و چهارم هر فيلمي و داستاني كه باشد انسان حوصله تماشاي آن را ندارد اما چند سال است كه در مجلس امام حسين(عليه السلام) شركت كرده ايد؟در همين مجلس چند بار گفته ايد يا عباس(عليه السلام) اصلا خستگي در وجود انسان رخنه كرده است؟نه بلكه لحظه به لحظه با طراوت تر و شاداب تر مي شويد.چه عظمتي است كه حضرت عباس(عليه السلام) دارد.
باب الحوائج لقب حضرت عباس(عليه السلام)
يكي از القاب حضرت عباس(عليه السلام) باب الحوائج است علي رغم شجاعت،مردانگي و نام عباس كه يعني در مقابل دشمن عبوس و يكپارچه خشم است اما نسبت به همه مهربان مي باشد.توجه كنيد زرتشتي ها به حضرت عباس(عليه السلام) متوسل مي شوند،شب گذشته آقاي طاهر در تلويزيون صحبت مي كردند مي گفتند خلبانان ما در هواپيما ناگهان موتور خاموش شد يكي از آنها ارمني بود گفت شما كه حضرت عباس(عليه السلام) را داريد چرا به او متوسل نمي شويد همين كه به حضرت عباس(عليه السلام) متوسل شدند معجزه وار موتور هواپيما روشن شد.راننده تاكسي فرد روحاني را سوار ماشين كرد و از وي كرايه دريافت نكرد و به او بسيار احترام مي گذاشت در حالي كه راننده تاكسي ارمني بود،راننده تاكسي مي گفت من ارمني هستم خداوند به من بچه نمي داد متوسل به حضرت عيسي(عليه السلام) و حضرت مريم(سلام الله عليها) شدم منتها از رانندگان مسلمان شنيده بودم اگر بچه مي خواهيد به باب الحوائج حضرت عباس(عليه السلام) متوسل شويد.روزي اتفاقي هيئتي در خيابان به نام حضرت عباس(عليه السلام) سينه مي زدند من مجبور شدم ماشين را در جايي پارك كنم و منتظر بمانم ناخودآگاه از ماشين پياده شدم و به حضرت عباس(عليه السلام) متوسل شدم و صاحب پسري شدم نام او را عباس گذاشتم.هميشه حضرت عباس(عليه السلام) در همه جا حاجت افراد را مستجاب مي كند،ايشان بسيار بزرگوار هستند الگوي زندگي و وفاداري هستند فرد وفاداري همچون حضرت عباس(عليه السلام) در كجاي دنيا پيدا مي شود مردي كه خود زخمي است چهار روز آب نخورده رسيده كنار شريعه فرات دست در آب زد كه آب بخورد به ياد آورد كه امام حسين(عليه السلام) تشنه است آب را ريخت و به خود خطاب زد عباس تو مي خواهي آب بخوري امام حسين(عليه السلام)،اصحاب و فرزندان او تشنه هستند مگر قصد داري بعد از امام حسين(عليه السلام) زنده بماني؟ حضرت عباس(عليه السلام)مظهر وفا،سخاوت، شجاعت و مردانگي هرچه بخواهي در وجود حضرت عباس(عليه السلام) تجلي دارد.
توسل به حضرت عباس(عليه السلام)
امروز به حضرت عباس(عليه السلام) اين مرد بزرگ متوسل شويد اگر دعا در قبه امام حسين(عليه السلام) مستجاب مي شود در هر كجا كه مراسمي براي امام حسين(عليه السلام) برگزار مي شود همان جا قبة الحسين(عليه السلام) است و دعا مستجاب است.
بينش ام البنين مادر حضرت ابوالفضل(عليه السلام)
حضرت عباس(عليه السلام) مادر فهميده اي دارد،بشير به مدينه آمد اما البنين در راه بشير را ملاقات كرد بشير گفت ام البنين در كربلا نبودي كاش بودي و شهادت فرزندت حضرت عباس(عليه السلام) را مي ديدي و مشاهده مي كردي كه چگونه به شهادت رسيد ام البنين فرمود از حسينم بگو.بشير دوباره گفت ام البنين در كربلا نبودي كه فرزند ديگرت چگونه به شهادت رسيد ام البنين فرمود از حسينم بگو،بشير باز گفت ام البنين در كربلا حضور نداشتي ببيني برادر سوم حضرت عباس(عليه السلام) چگونه به شهادت رسيد ام البنين گفت از حسينم به من خبر بده.بشير گفت پسر چهارمت بسيار جان فشاني كرد و به شهادت رسيد ام البنين باز گفت بشير همه فرزندانم و هر چه بر روي زمين است فداي امام حسين(عليه السلام) از او به من خبر بده،بشير ماجراي شهادت امام حسين(عليه السلام) را توصيف كرد،ام البنين گريه كرد و گفت بند بند وجودم را از هم گسيختي و زنان مدينه را جمع كرد گفت اي زنان مدينه يكبار همه شما را جمع كردم مبادا نام فاطمه را جلوي فرزندان او ببريد كه بچه ها ياد مادر كنند و ناراحت شوند به من بگوييد ام البنين مادر پسران اما ديگر به من ام البنين نگوييد ام البنين يعني مادر پسران روزي مادر پسران بودم كه پسري همچون حسين(عليه السلام)و حضرت عباس(عليه السلام) داشتم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 1.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 1 مرتبه |
