سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

ويژگي هاي حضرت اباالفضل(عليه السلام)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 552 مرتبه
دسته: عاشورا،شهيد،شهادت و مسائل مربوطهتاریخ: 1391.12.28
 
سخنراني امام جمعه بافت حجت السلام والمسلمين ابراهيمي به مناسبت شب عاشورا در هئيت بقيه الله اعظم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) 91/9/4
ويژگي هاي حضرت اباالفضل(عليه السلام)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحيم
قال الحسين(عليه السلام):« لاَ وَاللَهِ! لاَ أُعْطِيكُمْ بِيَدِي‌ إِعْطَآءَ الذَّلِيلِ، وَ لاَ أَقِرُّ لَكُمْ قَرَارَ الْعَبِيدِ ».

تشكر و قدر داني مي كنم از تمام جوانان بخاطر عزاداري باشكوهي كه برگزار كردند انشاءالله در تمام لحظات عاشق امام حسين(عليه السلام) باشيم و بمانيم.امروز روز تاسوعا است معمولا گويندگان اين روز را به آقا و سرورمان ابالفضل العباس(عليه السلام)اختصاص مي دهند.بنده دو مطلب را بيان مي كنم مطلب اول اينكه حضرت اباالفضل(عليه السلام)براي ما الگوي زندگي هستند مطلب دوم درباره ي ماجرايي است كه در شب عاشورا رخ داد و چه درس هايي را دربر دارد.
حضرت اباالفضل(عليه السلام)الگوي حيات و زندگي
حضرت اباالفضل(عليه السلام)الگوي حيات و زندگي هستند هر خوبي را كه شما در نظر بگيريد در وجود حضرت اباالفضل(عليه السلام) تجلي پيدا كرده است،قرآن به ما دستور داده است كه انسان هاي خوب را الگوي خود قرار دهيم،رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم)،اميرالمومنين امام علي(عليه السلام)،حضرت زهرا(سلام الله عليها)،امام حسين(عليه السلام)،حضرت اباالفضل(عليه السلام)را به عنوان الگو انتخاب كنيم اگر مي خواهيم خوشبخت و سعادتمند زندگي كنيم اگر مي خواهيم خير دنيا و آخرت را به دست آوريم به اين الگوها توجه كنيم. حضرت اباالفضل(عليه السلام)الگوي امروز جوانان در نظام جمهوري اسلامي است،شما اين همه عشق و ارادت نشان داديد چه قدر زنجير زديد و يا ابالفضل گفتيد اين شور،شعور و فهم است.به وجود مقدس حضرت اباالفضل(عليه السلام) نظر بيفكنيد.
خدا نكند نام ايشان را ببريد و براي آنها سينه بزنيد اما شيوه زندگي ما شيوه اي نباشد كه حضرت ابالفضل(عليه السلام) را شاد نكند.بنده خدايي گرسنه بود مدت ها چيزي نخورده بود زندگي فقيرانه اي داشت كنار خيابان نشسته بود فردي تعدادي نان خريده و از آنجا مي گذشت متوجه آن فرد فقير شد كنار او نشست و يك ساعت شروع به گريه كرد فقير به او گفت نيازي نيست گريه كنيد يك تكه نان به من بده و مشكل من حل مي شود گفت هر چه بخواهي گريه مي كنم اما نان به تو نمي دهم.حال ما براي حضرت اباالفضل(عليه السلام) گريه كنيم اما مسير زندگي و حيات،خوشبختي ما خدايي نكرده مقابل با حضرت اباالفضل(عليه السلام)باشد،ما بايد با ايشان هماهنگ باشيم ما كه دوستدار حضرت ابالفضل(عليه السلام)،حضرت علي اكبر(عليه السلام)،حضرت قاسم(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) هستيم بايد مرام،اخلاق و روش زندگي آنها را در زندگي خود پياده كنيم.اخلاق و روش ما نبايد اخلاق و روش افرادي باشد كه حضرت ابالفضل(عليه السلام) را به شهادت رساندند،ما بخاطر حضرت اباالفضل(عليه السلام)مراسم عزاداري برپا مي كنيم اگر اخلاق ما شبيه اخلاق دشمن حضرت اباالفضل(عليه السلام)باشد تضاد وجود دارد و امكان ندارد وجود داشته باشد.
حضرت ابالفضل(عليه السلام)عبد صالح خداوند
امشب از جمله شب هاي سرنوشت است،بالاخره ما خود را بايد پيدا كنيم.هر چه كه بخواهيم نگاه كنيم در زندگي حضرت اباالفضل(عليه السلام)واقعا وجود دارد در زيارت نامه ايشان مي خوانيم«السلام عليك يا عبد الصالح»سلام بر تو اي عبد صالح، اين عبارت را امام معصوم مي فرمايند.ما هميشه از شجاعت و وفاداري حضرت اباالفضل(عليه السلام)صحبت كرده ايم. حضرت اباالفضل(عليه السلام)آنقدر نماز مي خواند و با خداوند مناجات مي كرد كه پيشاني حضرت اباالفضل(عليه السلام)كه سي و چهار سال داشت پينه بسته بود،اثر سجده در پيشاني ايشان نمايان بود همه اين مسائل درس هاي بزرگي براي انسان هستند،بعضي ها براي ائمه اطهار عزاداري مي كنند اما نماز نمي خوانند.سربازي در قسمت عقيدتي مشغول به كار بود طبيعتا فردي كه در عقيدتي كار مي كند بايد نماز بخواند بعد از دو سال نامه اي براي رئيس عقيدتي نوشت با اين مضمون: آقاي رئيس عقيدتي من دو سال خوب شما را فريب دادم دو سال نماز خواندم اما نماز بدون وضو و شما را فريب دادم.انسان نبايد اينگونه رفتار كند بلكه بايد مرام حضرت اباالفضل(عليه السلام)را در زندگي پياده كنيم.
حضرت اباالفضل(عليه السلام)مطيع خداوند،رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم)و امام علي(عليه السلام)
«المطيع لله» حضرت اباالفضل(عليه السلام)مطيع خداوند است يعني دستورات خداوند را اجرا مي كند،ما نيز بايد بدانيم خداوند چه دستوراتي براي زندگي داده است.«المطيع لله و لرسوله و لاميرالمومنين» حضرت اباالفضل(عليه السلام)مطيع خداوند و رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم) است اينگونه حضرت ابالفضل(عليه السلام) عزيز شده است،اگر مطيع دستورات خداوند نبود او را اباالفضل و باب الحوائج نمي گفتند.
بصيرت و آگاهي حضرت اباالفضل(عليه السلام)
يكي از خصوصيت هاي حضرت اباالفضل(عليه السلام)بصيرت و آگاهي است، ايشان امام حق را مي شناختند اينجور نبود حضرت اباالفضل(عليه السلام)فقط بخاطر رابطه برادري كه با امام حسين(عليه السلام) داشت به ميدان رفته باشد،به دليل اينكه امام حسين(عليه السلام) امام اوست و از طرف خداوند منصوب شده بود به ميدان رفت، حضرت ابالفضل(عليه السلام)مطيع امام و پيشواي خود بود.امروز امام حق و پرچم حق،خيمه حق«كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»پرچم امام حسين(عليه السلام) در دستان چه كساني است؟پرچم يزيد در دستان چه كساني است؟يزيديان چه برنامه اي دارند؟اينگونه نباشد كه ما تحت تأثير تبليغات يزيديان قرار بگيريم.بصيرت و آگاهي داشته باشيم،پرچم يزيديان امروز در دستان دشمن ما است اما با چه برنامه هايي به ميدان آمده؟بي بند و باري،بدحجابي و شكستن حرمت ها همه شيوه هاي يزيديان زمان است كه برايمان برنامه ريزي كرده اند تا بتوانند دست ما را از حضرت اباالفضل(عليه السلام) كوتاه كنند و در دست يزيديان زمان قرار دهند.
وفاداري از ديگر ويژگي هاي حضرت اباالفضل(عليه السلام)
وفاداري يكي ديگر از خصلت هاي حضرت اباالفضل(عليه السلام)است،در چنين روزي در كربلا يزيد،شمر حضور پيدا كردند و چهار هزار نيروي تازه نفس به همراه داشتند.يكي از اقدامات شمر اين بود كه براي عمر سعد نامه نوشت يا جنگ را اغاز مي كني و فرماندهي كل لشكر را به عهده مي گيري يا اگر نمي تواني من خود فرمانده كل لشكر مي شوم و جنگ را اغاز مي كنم.از ديگر كارهاي شمر تنظيم امان نامه بود،راز امان نامه شمر چيست؟راز امان نامه اين بود كه حضرت ابالفضل(عليه السلام)را از امام حسين(عليه السلام) جدا كند و او را به خيمه يزيديان ببرند.شمر به طرف خيمه هاي امام حسين(عليه السلام) رفت و صدا زد كجا هستند فرزندان خواهري ما؟(شمر و ام البنين در يك قبيله بودند) حضرت اباالفضل(عليه السلام)جواب او را نداد.براي دومين بار صدا زد حضرت ابالفضل(عليه السلام)جواب ندادند چندين بار صدا زد اما جوابي نشنيد،نهايتا امام حسين(عليه السلام) فرمودند جواب او را بدهيد. حضرت اباالفضل(عليه السلام)گفت چه مي خواهي؟شمر گفت من از عبيد الله براي شما و سه برادرتان امان نامه آورده ام و شرط آن اين است كه از اردوگاه امام حسين(عليه السلام) جدا و به اردوگاه يزيد بياييد. حضرت اباالفضل(عليه السلام)فرمودند:«تبت يداك»دست تو بريده باد،لعنت بر امان نامه اي كه آورده اي.تو مي خواهي سيد و سالار،امام خود را فرزند فاطمه را رها كنيم و جزء افرادي قرار بگيريم كه خداوند آنها را در قران لعنت كرده است؟فرزندان كساني كه در زمان رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم) لعنت شده اند،تو براي من امان نامه اورده اي اما فرزند رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم) امان نداشته باشد.
برنامه هاي دشمن براي جوانان مسلمان
دليل دشمن از پخش مواد مخدر،ماهواره و اينترنت،عرفان هاي كاذب،مشروبات الكلي و تمام هزينه هايي كه متحمل مي شوند چيست؟آيا او براي ما دلسوزي مي كند؟خير دليل اين كارها و هزينه جدا كردن ما از اصل است،براي جدا كردن ما از حق خود اين هزينه ها را متحمل مي شود و مي خواهد ما به سمت خود جذب كند و در نهايت ما را نابود كند.اين مسئله هدف و مرام يزيديان زمان است،عاشقان حضرت اباالفضل(عليه السلام)بايد اين مسائل را ببينند و انتخاب كنند،سرانجام قصد انجام چه كاري را داريم مي خواهيم هميشه در گناه و معصيت زندگي كنيم،يا نه مي خواهيم توبه كنيم و راه درست را برگزينيم از انجام كارهاي خوب و پاك چه كسي ضرر كرده؟از حفظ حريم و حجاب چه كسي زيان ديده است؟از صداقت و نخوردن مال حرام به كسي آسيب رسيده كه ما ضرر كنيم؟
نمونه اي از وفاداري حضرت اباالفضل(عليه السلام)
وفا يكي از صفات ويژه حضرت اباالفضل(عليه السلام)است،كنار آب فرات ايستاد خواست كمي آب بنوشد اما به خود خطاب كرد عباس مي خواهي آب بنوشي در حالي كه برادر تو امام حسين(عليه السلام) و اصحاب تشنه لب هستند آيا مي خواهي بعد از امام حسين(عليه السلام) زنده بماني؟آب را بر زمين ريخت همين مسائل است حضرت اباالفضل(عليه السلام) را به اين مقام رسانده كه بعد از هزار سال ما همچنان عاشق مرام حضرت اباالفضل(عليه السلام) هستيم،اگر به فردي مبلغي پول بدهند و به او بگويند از اين مكان زنجير بزن تا به فلان مكان در شهر برسي حاضر به انجام اين كار نيست اما به عشق حضرت اباالفضل(عليه السلام)سينه مي زنيم.سعي كنيم زندگي خود را بر اساس زندگي حضرت اباالفضل(عليه السلام) بسازيم.
سخنان امام حسين(عليه السلام)و اعلام وفاداري اصحاب در شب عاشورا
در چنين شبي در شب عاشورا امام حسين(عليه السلام) اصحاب خود را امتحان كردند،تمام ياران را به خيمه دعوت كردند و يك خطبه خواندند فرمودند:من با وفادارتر از شما نمي شناسم،بهترين اصحاب شما هستيد اما دشمن با حسين كار دارد به من كه دست پيدا كردند ديگر با هيچ كسي كار ندارند من بيعت را از شما برداشتم شما آزاد هستيد از تاريكي شب استفاده كنيد منتها هر كدام رفتيد خانواده من را هم با خود ببريد اين افراد فقط با حسين دشمني دارند و با هيچ فرد ديگري دشمني ندارند و تا زماني كه خون مرا نريزند دست بردار نيستند بيعت را از شما برداشتم و براي شما دعا كردم اگر قصد رفتن هم داريد خداوند به شما جزاي خير بدهد.هر فردي بلند شد و اظهار وفاداري كرد اين افراد چه كساني بودند؟ حضرت اباالفضل(عليه السلام)،حبيب بن مظاهر،مسلم بن اوصده و زهير از جمله آنان بودند.
زهير شيعه نبود پيرو عثمان بود منتها در مسير دلداده امام حسين(عليه السلام) شد گفت يا حسين اين يك جان كه چيزي نيست كاش من هزار جان داشتم،يعني هزار بار من زنده مي شدم و باز هم مي گفتم حسين(عليه السلام) هزار بار زنده مي شدم مي گفتم فدايي حسين،خاكستر من هم مي گويد حسين(عليه السلام) قطره خون من هم مي گويد حسين(عليه السلام) ما به كجا برويم ما تازه شما را پيدا كرده ايم چگونه دست از شما برداريم؟نه هرگز. هر كدام از اصحاب اعلام وفاداري كردند.در همين ميان كه امام حسين(عليه السلام) با اصحاب گفتگو مي كردند امام حسين(عليه السلام) فرمودند:پس بدانيد تقدير الهي اين است فردا من به شهادت مي رسم و هر فردي كه با من است به شهادت مي رسد،حضرت قاسم(عليه السلام) بلند شدند و فرمودند:عمو جان از شهادت گفتيد كه فردا همه به شهادت مي رسيم آيا من هم به شهادت مي رسم؟امام حسين(عليه السلام) فرمودند:« یا بُنَىَّ کَیْفَ الْمَوْتُ عِنْدَکَ»مرگ در نزد تو چگونه است؟فرمودند:« أَحْلى‏ مِنَ الْعَسَلِ».اين كلام چه نفوذ بالايي داشت در جنگ تحميلي قاسم ها چه كردند،اين جمله چه شور و حركتي را در وجود قاسم هاي زمان ما ايجاد كرد.امام حسين(عليه السلام) فرمودند:بله منتها بعد از سختي بسيار شما به شهادت مي رسيد،بعد فرمودند علي اصغر هم به شهادت مي رسد.امام حسين(عليه السلام)دستور دادند خيمه ها را در كنار هم ببنديد كه دشمن از پشت سر نتواند حمله كند.خندق هم حفر كردند و در آن ني ريختند تا راه دشمن را از پشت سر ببندند،يك تاكتيك نظامي با تعداد افراد كم راه دشمن به سوي خيمه ها از يك طرف باشد.
مهلت گرفتن براي عبادت
در چنين شبي امام حسين(عليه السلام) از دشمن اجازه گرفتند(دشمن براي آغاز جنگ بسيار شتاب داشت شمر گفته بود يا جنگ را آغاز كنيد يا من خود فرماندهي لشگر را به عهده مي گيرم)،در بعد از ظهر چنين روزي جنگ را اغاز كردند صداي شيهه ي اسبان و برق شمشير،امام حسين(عليه السلام) فرمودند:ببينيد چه خبر است و حضرت اباالفضل(عليه السلام) را مورد خطاب قرار دادند امام حسين(عليه السلام) مي فرمايند:«بنفسي انت»جان من به فداي تو يا عباس حركت كن و ببين دشمن قصد چه كاري دارد.همه ماجرا را شنيده ايد كه امام حسين(عليه السلام) فرمودند:امشب را مهلت دهيد كه حسين نماز،عبادت و تلاوت قران را دوست دارد،حسينيان هم بايد دوست داشته باشند.
نماز مخصوص شب عاشورا
امشب اگر قصد خواندن نماز داشته باشد مي تواند نماز حضرت اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) يا حضرت زهرا(سلام الله عليها) را بخواند كه اداب آن به اين شرح است دو نماز دو ركعتي كه در هر ركعت پنجاه سوره توحيد خوانده شود بعد از نماز صلوات بفرستيد و بر دشمنان امام حسين(عليه السلام) لعن بفرستيد و اگر حاجتي هم داريد از خداوند درخواست كنيد.
دعا براي سلامتي امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)در شب عاشورا
امشب بايد براي امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بسيار دعا كنيم چون قلب ايشان بسيار محزون است امام تعارف نمي كنند و مي فرمايند: جد بزرگوار چه كنم كه عمر من عقب افتاد و نتوانستم از شما دفاع كنم اما به جاي اشك خون بر شما گريه مي كنم.قلب امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) امشب محزون است،يكي از بزرگان مي گفت امشب لحظه به لحظه براي سلامتي امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بايد صدقه بدهيم.دعاي سلامتي امام بسيار تاثير دارد بسيار دعا كنيم براي سلامتي حضرت بقية الله الاعظم امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف).
مناجات اصحاب امام حسين(عليه السلام)در شب عاشورا
امام حسين(عليه السلام) نماز،عبادت و تلاوت قران را دوست دارد.كندو زنبور عسل را در نظر بگيريد كه چگونه صدا مي دهند در چنين شبي در خيمه هاي اصحاب امام حسين(عليه السلام) اينگونه است اصحاب يكي قران مي خواند ديگري مشغول نماز است،فردي دعا مي خواند،با خداي خود مناجات مي كردند چرا كه شب آخر عمر خود را سپري مي كردند.
توصيه حبيب بن مظاهر به اصحاب
دو اجتماع در چنين شبي صورت گرفت،يكي در خيمه حضرت اباالفضل(عليه السلام) و ديگري در خيمه حبيب بن مظاهر.اصحاب در خيمه حبيب بن مظاهر جمع شده بودند،حبيب بسيار مرد بزرگي بود مي گفت:تا زنده هستيد نگذاريد بني هاشم به ميدان بروند مبادا مردم بگويد اين اصحاب بي وفا بودند،مبادا بگويند اين اصحاب زنده بودند و گذاشتند خاندان امام حسين(عليه السلام) به شهادت برسند تا شما زنده هستيد نبايد يك نفر از بني هاشم به سمت معركه جنگ حركت كند،در ابتدا شما بايد به ميدان برويد.
توصيه حضرت اباالفضل(عليه السلام) به بني هاشم
يك جلسه هم در خيمه حضرت اباالفضل(عليه السلام) تشكيل شد،برادران حضرت اباالفضل(عليه السلام)،افراد بني هاشم همه دور حضرت اباالفضل(عليه السلام) جمع شدند، حضرت اباالفضل(عليه السلام) مي فرمايد بني هاشم اول شما بايد به ميدان برويد مبادا مردم بگويند بني هاشم مردم را سپر خود قرار دادند در ابتدا شما بايد به ميدان برويد و از امام حسين(عليه السلام) دفاع كنيد.
شب عاشورا شب تعيين سرنوشت به دست خود انسان
امشب شب تعيين سرنوشت است كه انسان چه سرنوشتي انتخاب كند امام حسين(عليه السلام) فرمودند خود بايد انتخاب كنيد من شما را آزاد گذاشتم.اين حرف امروزه هم تازه است امروز هم اين حرف را امام مي زند شما را آزاد گذاشتيم خو بايد راه صحيح را در زندگي انتخاب كنيد آنچه خير است انتخاب كنيد.قطعا ما مي گوييم يا سيدالشهدا(عليه السلام) ما شما را انتخاب كرده ايم يك دهه براي شما سينه زديم و عزاداري كرديم دو دهه ديگر هم عزاداري مي كنيم و دست از شما بر نمي داريم.درست است كه گره در كار ما بسيار است نه نماز درستي داريم،نه روزه درستي گرفته ايم و نه كار خيري انجام داده ايم اما در يك چيز مي توانيم به خداوند بگوييم خداوندا ما صداقت داشتيم با صداقت مي گوييم خداوندا رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم) را دوست مي داريم،اميرالمومنين امام علي(عليه السلام)،حضرت زهرا(سلام الله عليها)،امام حسن(عليه السلام)،را دوست داريم، با تمام وجود دوستدار امام حسين(عليه السلام) هستيم و در اين مسئله صداقت داريم،چرا كه عزادار و سينه زن امام حسين(عليه السلام) هستيم همين مسئله ارزش بالايي دارد و مايه نجات انسان است.
بخشي از سخنان امام حسين(عليه السلام)در روز عاشورا
در روز عاشورا امام حسين(عليه السلام) بعد از نماز دعا كردند بعد لشكر خود را منظم كردند،در زمان گذشته يك قلب لشكر داشت يكي در سمت راست و ديگري سمت چپ،فرمانده سمت راست و فرمانده سمت چپ پرچم دار مشخصي داشتند و قلب لشكر هم مشخص بود.امام حسين(عليه السلام) لشكر هفتاد و دو نفري خود را تنظيم كردند،دشمن ابتدا جنگ را آغاز كرد امام حسين(عليه السلام) گفتند صبر كنيد تا شما را راهنمايي كنم.
امام حسين(عليه السلام) روز عاشورا چند سخنراني با بيانات مختلف و شيوه هاي مختلف ايراد كردند شايد بر يكنفر اثر كند من چند جمله از يك سخنراني امام حسين(عليه السلام) را خدمت شما عرض مي كنم.امام حسين(عليه السلام) فرمودند:«ايها الناس انسبوني»آيا نسبت مرا مي دانيد؟«من أنا»من چه كسي هستم؟«ثم ارجعوا الي أنفسكم»تبليغات را كنار بگذاريد و به قلب خود نگاه كنيد.«وانظروا هل يحل لكم قتلي»آيا واقعا كشتن من حلال است؟«وانتهاك حرمتي»حريم مرا مورد تجاوز قرار دادن بر شما حلال است؟ «الست ابن بنت نبيكم»آيا من فرزند دختر پيغمبر شما نيستم؟ايا من فرزند وصي پيغمبر شما نيستم؟ايا فرزند ابن عم مصطفي نيستم كه او اول مومن به درگاه خداوند بود.ايا ميدانيد حمزه سيدالشهدا عموي من است يا نه؟ايا ميدانيد جعفر طيار عموي من است يا خير؟ايا ميدانيد كه رسول خدا(عليه السلام) فرمودند:حسن و حسين(عليه السلام)«سيد الشباب اهل الجنة»سرور جوانان اهل بهشت هستند.اگر حرف مرا قبول نداريد افرادي در لشكر خودتان افرادي هستند از انها بپرسيد آيا از رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم) اين سخنان را شنيده اند يا خير.آيا جايز است مرا بكشيد؟امام حسين(عليه السلام) به سخنان خود ادامه مي دهند تا اينكه يك نفر بلند شد و گفت ما نمي فهميم شما چه مي گوييد فقط يك چيز از شما مي خواهيم بياييد و دست در دست عبيدالله بگذار.امام حسين(عليه السلام) فرمودند:« لاَ وَاللَهِ! لاَ أُعْطِيكُمْ بِيَدِي‌ إِعْطَآءَ الذَّلِيلِ »من زير بار ذلت نخواهم رفت.«وَ لاَ أَقِرُّ لَكُمْ قَرَارَ الْعَبِيدِ»و هرگز فرار و پشت به دشمن نمي كنم.اين سخنان بخشي از سخنان امام حسين(عليه السلام) در بين سي هزار نفر بود اما تعداد اندكي متنبه شدند.
نيمه هاي شب بود راوي مي گويد ديدم امام از خيمه ها بيرون امدند و دل تاريكي امام ناپديد شد با خود گفتم نكند دشمن كمين كند و به امام ضربه بزند فوراً خود را از پشت سر به امام حسين(عليه السلام) رساندم مشاهده كردم امام مرتبا مي نشيند و بلند مي شود نزديك رفتم امام مرا شناخت فرمودند هلال تو هستي؟گفتم بله.گفتند هلال ببين تاريك است مرا رها كن و برو من بيعت را از تو برداشتم خود را ازاد كن و برو.هلال اعلام وفاداري كرد و گفت كجا بروم و پرسيد چرا نيمه شب بيرون آمده ايد و مرتب مي نشستيد و بلند مي شديد؟امام حسين(عليه السلام) فرمودند:هلال فردا جنگ شروع مي شود وقتي كه من و اصحاب به شهادت رسيدند خيمه هاي مرا آتش مي زنند و بچه هاي من در بيابان فرار مي كنند من مشغول كندن خارهاي بيابان شدم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

چاپ این نسخه درجه: 5.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 1 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.