سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

روایت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) درباره سبک زندگی

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 732 مرتبه
دسته: سخنراني هاي در خصوص جامعه،سياسي و مذهبيتاریخ: 1392.03.01
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در دیدار گروه صدف به سرپرستی آقای افراسیابی در دفتر مورخ 92/2/19
روایت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) درباره سبک زندگی
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

از گروه سرود صدف،دختران متعهد و پاک و از استاد عزیز جناب آقای افراسیابی تشکر و قدردانی می نمایم.از ابتدا که بنده در شهرستان بافت آمدم ایشان با صداقت و وفادار بودند.بنده در سفرهای معنوی نائب الزیاره همگان هستم و برای سعادت و خوشبختی شما دعا می کنم.انشاءالله خداوند متعال این سفرهای معنوی را نصیب همگان بگرداند.زیارت مانند نور است،یکدفعه انسان از دور چراغی می بیند و یکدفعه از نزدیک چراغ را می بیند و از نزدیک دیدن چراغ روشنایی دیگری دارد.انسان هر چه به اهل بیت(علیهم السلام)نزدیکتر شود بیشتر از نورانیت آنها استفاده می کند.
روایت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) درباره سبک زندگی
امام موسی بن جعفر(علیه السلام)درباره سبک زندگی می فرمایند:«إِجْتَهِدُوا فى أَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات»کوشش کنید که زندگی شما منظم و بر چهار پایه استوار باشد1-«ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ»ساعتی از شبانه روز را برای مناجات و گفتگو با پروردگار هستی بخش اختصاص دهید.ممکن است این گفتگو در قالب نماز،دعا و ارتباط قلبی باشد.هر انسان یک راه و ارتباط به سوی خداوند دارد و این ارتباط مایۀ حیات است.همان طور که جسم انسان به آب و هوا نیاز دارد و اگر آب و هوا به آن نرسد از بین می رود و نابود می شود به درخت توحید هم نیازمند است زیرا ما وصل به درخت توحید هستیم«وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي»(سوره حجر،آیه29)هستیم.اگر انسان از درخت توحید جدا شود مانند شاخه بریده خشک می شود،حیات معنوی و روح انسان در زندگی به ارتباط با خداوند بستگی دارد.اگر می خواهیم در زندگی شاداب باشیم و روح استقامت و نشاط در ما دمیده شود ارتباط با خداوند را حفظ کنیم.2- «وَساعَةً لاَِمْرِالْمَعاشِ»ساعتی از وقت خود را برای کار و تأمین معاش زندگی خود قرار دهید.3- «وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ والثِّقاتِ»ساعتی را برای دیدار با دوستان و انسانهای مورد اعتماد بگذارید«الَّذینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَیُخَلِّصُونَ لَکُمْ فِى الْباطِنِ»عیوب خود را شناسایی و راههای پیشرفت کار را ملاحظه کنید.بعضی اوقات افرادی رو در رو یکدیگر را تشویق می کنند اما در غیاب هم بدگویی می کنند از پشت به هم خنجر می زنند، این کارها جز ضرر و زیان نفعی ندارد.بعضی انسانها مانند شانه و بعضی مانند آینه هستند.آینه واقعیت را به انسان نشان می دهد زیبایی و عیب انسان را نشان می دهد.دوست خوب مانند آینه است نه مانند شانه که پشت سر رفته و مو به مو گوید.4«وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فى غَیْرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَى الثَّلاثِ ساعات»ساعتی را برای لذّات حلال در زندگی قرار دهید.«اجْتَهِدُوا فِي أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فِي الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثَةِ سَاعَات»( بحارالأنوار،ج75،ص321 )
داستانی از سبک زندگی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
خانمی نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و گفت:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)همسر من گوشت نمی خورد.خانم دیگری آمد و گفت:همسر من همیشه در حال نماز است و به من اهمیت نمی دهد.خانمی گفت:همسر من به بیابانی رفته و دائما در حال عبادت خداوند است.وقتی آنها این حرفها را زدند، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بسیار ناراحت شدند به طوری که عبای روی دوششان به زمین کشیده می شد.ایشان حرکت کردند و به بلال فرمودند:اذان بگو!زیرا می خواستند با مردم حرف بزنند و مراقب بودند در جامعه انحراف به وجود نیاید.جامعه باید جایگاه واقعی و درست خود را داشته باشد.پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با مردم صحبت کردند:ای مردم من که پیغمبر شما هستم گوشت می خورم،ازدواج کرده ام و در خانه با همسرم می نشینم و با او حرف می زنم و از لذات حلال زندگی خود استفاده می کنم و رهبانیتی مانند رهبانیت مسیح ندارم که کُنج کوه یا غاری دنبال عبادت باشم.رهبانیت من جهاد در راه خداوند است.بنابراین سخن امام موسی بن جعفر(علیه السلام)هم درست است و همه چیز در زندگی باید در جای خود باشد.
تحصیل یکی از راههای موفقیت جوانان
انشاءالله همه بتوانند آینده و زندگی خوبی داشته باشند،زیرا دوران جوانی دوران طلایی عمر انسان است در این دوران انسان باید درس بخواند زیرا همیشه ذهن کشش یادگیری ندارد.وقتی سن انسان بالا می رود حافظه دراز مدت کم می شود و هر چیزی در یاد انسان نمی ماند اما چیزهایی که در دوران جوانی یاد بگیریم مانند نقش در سنگ می ماند و ماندگار می شود.شما گروه موسیقی صدف هم سعی کنید به تحصیل بپردازید و یکی از لذات حلال شما یادگیری موسیقی باشد.
در جامعه افراد با دیدگاههای مختلفی وجود دارند،انسان نباید با حرف مردم زندگی کند.هر کس باید در رشته خود راه صحیح را انتخاب کند.نقل شده:روزی ملانصرالدین و پسرش سوار بر الاغ می رفتند.مردم گفتند:هر دو شما سوار بر الاغ شدید و الاغ از خستگی تلف می شود.ملانصرالدین پیاده شد و پسرش سوار بر الاغ بود.باز مردم گفتند:ببینید پسر سوار بر الاغ است اما پدر پیرش پیاده می رود.بخاطر این حرف مردم پسر پایین آمد و ملانصرالدین سوار بر الاغ شد.باز مردم چیزی گفتند.ملانصرالدین هم بخاطر حرف مردم دست و پای الاغ را به هم بست و با پسرش الاغ را حمل کردند تا از حرفهای مردم راحت شوند.منظور داستان این است که انسان هر کاری انجام دهد مردم برای او ایراد می گیرند حتی ائمه ما نیز از حرف مردم در امان نبودند.بهترین کار این است که انسان راه درست و صحیح را انتخاب کند و همان راه را پیش گیرد.
تأثیر هنر در جان و دل مردم
گروه موسیقی صدف هم سبک آهنگ خوبی دارند و در بسیاری از کارهای خود خوب درخشیدند. سوء استفاده از هنر موسیقی زیاد است.موسیقی باید با افراد مورد اعتماد باشد که مورد سوء استفاده قرار نگیرد.ممکن است یک بیت شعر تاثیر بیشتری نسبت به چندین ساعت سخنرانی داشته باشد.در زمان گذشته یک بیت شعر علیه پادشاهان ظالم می گفتند که همان بیت شعر او را سرنگون می کرد یا یک بیت شعر درباره فضیلت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)می گفتند که ماندگار می شد.می توانیم فضائل انسانی را در قالب شعر دربیاورید که تأثیرگذار شوند.ممکن است بعضی افراد قدردان این زحمات نباشند.واقعیت این است که هنرمند تا زنده است شناخته نمی شود.متأسفانه حیات یک هنر و هنرمند بعد از مرگ او است.شهید مطهری هنرمند در نویسندگی بودند که در زمان حیات کسی ایشان را نمی شناخت.
حجاب هم عصری مانع شناخت هنرمند
در سال 1358 که انقلاب تازه پیروز شده بود،گروهی از طلاب که بنده هم در بین آنها بودم با مینی بوس به دیدار حضرت امام(رحمة الله علیه)رفتیم.موقع برگشتن از آقای بازرگان سؤال کردند شخصی که روی صندلی جلو مینی بوس نشسته اند چه کسی هستند؟ آقای بازرگان فرمودند:ایشان آقای مطهری هستند.بنابراین می بینیم که ایشان بعد از شهادتشان شناخته شدند.حجاب است که باعث می شود افراد یکدیگر را نشناسند.حجاب هم عصری یعنی هم عصر بودن باعث حجابی می شود که افراد ندانند یک فرد چه عظمت و نقشی در جامعه دارد.تجلیلی که از مرحوم جهانبخش صادقی بعد از مرگ شد در زمان حیات او نمی شد.به طوری که الان یک خیابان یا یک کوچه به نام ایشان شده است.
عزیزان در گروه موسیقی صدف هم کار ارزشمند و فاخری دارند.انشاءالله در اجرای خود مسائل شرعی را رعایت کنید.بعضی افراد تا یک عیب می بینند چندین خوبی را هم زیر سؤال می برند.انشاءالله سرودهایی در باب توحید و ارتباط با خداوند و دوری از زشتی و پلیدی داشته باشید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.