سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

اهمیت و تأثیر روحی و روانی قضا در مراجعه کنندگان به دادگستری

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 1830 مرتبه
دسته: سخنراني هاي در خصوص جامعه،سياسي و مذهبيتاریخ: 1392.03.21
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در همایش دادگستري در دانشگاه آزاد مورخ 92/3/7
اهمیت و تأثیر روحی و روانی قضا در مراجعه کنندگان به دادگستری
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت همه برادران عزیز، خواهران مکرمه، میهمانان گرانقدر و سرور معظم حجت الاسلام والمسلمین توکلی خیر مقدم عرض می نمایم.از عزیزان در دادگستری شهرستان بافت، ریاست محترم، دادستان و قضات محترم تشکر و قدردانی می نمایم.
تأثیر قضاوت در جامعه
قضاوت تأثیر بسیار زیادی در جامعه و در روح و روان دارد، قضاوت علاوه بر تأثیر نسبت به جامعه،در قضا و قدر الهی هم تأثیر دارد تا جایی که اگر قاضی به ناحق حُکم کند باران هم نمی بارد،قضاوت در امنیت روحی و روانی مردم هم تأثیر زیادی دارد.حُکم خوب امنیت روانی و حکم به ناحق ناامنی روحی و روانی را تا آخر عمر ایجاد می کند.کسی که برای قضاوت در دادگستری می آید و قضاوت می کند ممکن است تأثیر قضاوت خود را تا آخر عمر همراه داشته باشد.
مبنای ارتباط با افراد در جامعه
ارتباط ما در جامعه باید با چه میزان و مبنایی باشد؟رابطه با خداوند جای خود را دارد اما ارتباط با مردم که در کنار آنها زندگی می کنیم، همسایگان و...باید تحت چه ضابطه ای شکل گیرد.این مطلب را از دو روایت که یکی از رسول خاتم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)و روایت دیگر از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)است بیان می نمایم.
دیدگاه پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در باب رفتار اجتماعی
روایت اول:پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)سوار بر مرکب بودند و می خواستند به جبهه و جنگ بروند.یک مرد همان موقع آمد،رکاب پیغمبرخداوند(صلی الله علیه و آله و سلم)را گرفت، از این فرصت استفاده کرد و گفت:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)یک عمل به من بیاموز.پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)این کلمات نورانی را فرمودند:«ما اَحْبَبْتَ اَنْ يَأْتِيَهُ النّاسُ اِلَيْكَ فَأْتِهِ اِلَيْهِمْ»آنچنان که دوستداری مردم با تو رفتار کنند تو هم همان گونه با مردم رفتار کن، یعنی خود میزان باش و همانطور که دوستداری به تو ظلم نشود، حق تو نادیده گرفته نشود و مورد محبت مردم قرار گیری تو هم با مردم همانگونه رفتار کن،«وَ ما كَرِهْتَ أَنْ يَأْتِيَهُ اِلَيْكَ فَلا تَأْتِهِ اِلَيْهِمْ»رفتاری هم که مایل نیستی دیگران نسبت به تو داشته باشند تو هم نسبت به مردم انجام نده.این روایت رسول خداوند(صلی الله علیه و آله و سلم)در باب رفتار اجتماعی است.«ما اَحْبَبْتَ اَنْ يَأْتِيَهُ النّاسُ اِلَيْكَ فَأْتِهِ اِلَيْهِمْ، وَ ما كَرِهْتَ أَنْ يَأْتِيَهُ اِلَيْكَ فَلا تَأْتِهِ اِلَيْهِمْ»(بحارالأنوار،ج72 ،ص3)
دیدگاه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)در باب رفتار اجتماعی
روایت دوم:این روایت از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)است که به فرزند خود امام حسن(علیه السلام)تعلیم می کنند و می فرمایند:حسن جانم«وَ اجْعَلْ نَفْسَک مِیزَاناً [فِیمَا] بَینَک وَ بَینَ غَیرِک»خود را میزان بین خود و دیگران قرار بده، چه دیگران هم حزبی و چه غیر حزبی تو باشند، چه دوست، چه موافق و چه مخالف تو باشند«فَأَحْبِبْ لِغَیرِک مَا تُحِبُّ لِنَفْسِک»دوست بدار برای غیر خود آنچه که دوست میداری برای خودت که همان فرمایش پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)است«وَ اکرَهْ لَهُ مَا تَکرَهُ لِنَفْسِک»چیزی که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند«وَ لَا تَظْلِمْ کمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ(تحب أن لا تظلم)»ظلم نکن همان گونه که دوست نداری به تو ظلم کنند«وَ أَحْسِنْ کمَا تُحِبُّ أَنْ یحْسَنَ إِلَیک»خوبی کن همانگونه که دوست میداری با تو خوبی شود«اسْتَقْبِحْ لِنَفْسِک(مِنْ نَفْسِک) مَا تَسْتَقْبِحُ‍هُ مِنْ غَیرِک»و هر چه که نسبت به خود بد می شماری برای دیگران هم آن را مخواه.این روایت هم در باب رفتار اجتماعی بود و در باب تاثیرات روحی و روانی قضاوت داستان زیر است.«وَ اجْعَلْ نَفْسَک مِیزَاناً [فِیمَا] بَینَک وَ بَینَ غَیرِک، فَأَحْبِبْ لِغَیرِک مَا تُحِبُّ لِنَفْسِک وَ اکرَهْ لَهُ مَا تَکرَهُ لِنَفْسِک، وَ لَا تَظْلِمْ کمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ(تحب أن لا تظلم)، وَ أَحْسِنْ کمَا تُحِبُّ أَنْ یحْسَنَ إِلَیک وَ اسْتَقْبِحْ لِنَفْسِک(مِنْ نَفْسِک) مَا تَسْتَقْبِحُ‍هُ مِنْ غَیرِک»(نهج‌البلاغة طبع صبحی صالح، نامه ۳۱و مستدرک‌الوسائل،ج۱۱،ص۳۱۱)
دو داستان در باب تأثیر روحی و روانی قضاوت
داستان اول:مردی همراه همسر خود خدمت رسول خدا حضرت خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و گفت:یا رسول الله من با این خانم ازوداج کردم.همسرم خیلی پاک است،من به او تهمت نمی زنم اما فرزندی به دنیا آورده که از نظر چهره هیچ شباهتی با ما و اجداد ما ندارد، این فرزند مانند غلام حبشی سیاه است.من از این وضعیت بسیار ناراحتم شما بین ما قضاوت کنید.پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)سر به زیر شدند و بعد از مدتی سر را بالا آوردند و فرمودند:بین هر کسی تا حضرت آدم هشتاد عرق(ژن)وجود دارد، چه بسا در اجداد دور دست تو این ژن همانطور بوده و منتقل شده تا امروز این فرزند تو شباهت به آن اجداد بسیار دور تو دارد،بنابراین همسر تو پاک است و هیچ خیانتی در حق تو انجام نداده است.وقتی این زن قضاوت را از زبان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)شنید خوشحال شد و گفت:عقده دلم را باز و روح و روانم را آزاد کردی.
داستان دوم:جوانی خدمت خلیفه دوم یعنی عمر آمد و عرض شکایت کرد و گفت:پناه می برم به خداوند از ظلمی که مادرم نسبت به من انجام داده.عمر سؤال کرد مادرت چه ظلمی به تو کرده است؟جوان جواب داد:مادرم نُه ماه مرا در شکم خود تحمل کرده، دو سال مرا شیر داده و بزرگ کرده اما الان مُنکر آن می شود و می گوید تو فرزند من نیستی.عمر دستور داد بروید و مادر او را بیاورید.وقتی مادر را آوردند از او سؤال کردند که این جوان چه می گوید؟جوان دوباره عرض حال کرد اما زن گفت:او دروغ می گوید هیچ ارتباطی بین من و این جوان نیست،او می خواهد آبروی من که زن قریشی هستم ببرد.عمر گفت:آیا شاهد هم داری؟زن گفت:بله 40 نفر شاهد دارم.عمر گفت:برو شهود و برادرانت را بیاور.زن رفت، برادران و شهود خود را به مجلس قضاوت آورد.برادران شهادت دادند:این خواهر ما تاکنون ازدواج نکرده و باکره است.40 نفر هم شهادت دادند که این زن راست می گوید ازدواج نکرده و فرزندی ندارد این مرد به او تهمت می زند.بنابراین تمام شهود علیه این جوان شهادت دادند.عمر دستور داد این جوان را زندان ببرید تا من تحقیق کنم و حکم خداوند را از این تهمت بزرگی که به این زن زده اعلام کنم.مأمورین جوان را گرفتند تا به زندان ببرند،در مسیری که می رفتند مولای متقیان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)را دیدند:جوان گفت:یا علی(علیه السلام)به دادم برس، من مظلوم واقع شدم و مرا به ناحق به زندان می برند.مادرم به من خیانت و مرا انکار می کند.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)وقتی دیدند که جوان را می برند دستور دادند که جوان را برگردانند.جوان را برگرداندند عمر عصبانی شد و گفت:مگر نگفتم جوان را به زندان ببرید؟مأمورین گفتند:امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)فرمودند او را برگردانیم،خود شما گفتی که مخالفت با علی(علیه السلام)جایز نیست ما نخواستیم با علی(علیه السلام)مخالفت کنیم.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)آمدند و فرمودند:اجازه می دهید من بین آنها قضاوت کنم؟عمر گفت:من از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)شنیدم که داناترین فرد این اُمت علی(علیه السلام)است، چگونه راضی نباشم که شما قضاوت کنید!بعد امام سؤال کردند که بگوئید داستان چیست؟باز مرد داستان را توضیح داد.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)فرمودند:ای زن تو به من اختیار می دهی که قضاوت کنم؟زن گفت: بله چگونه اختیار ندهم.حضرت رو به برادران زن کردند و فرمودند:شما هم به من اختیار قضاوت می دهید؟آنها هم قبول کردند، باز امام رو به شهود کردند و فرمودند:شما هم به من اجازه حکم می دهید؟آنها نیز گفتند:بله.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)نگاهی به جوان و نگاهی به زن کردند و فرمودند:این جوان فرزند شما نیست؟زن گفت:خیر، هیچ ارتباطی بین من و این مرد وجود ندارد.بعد امام فرمودند:ای عمر، من از این زن و برادران او اختیار گرفتم که شاهد باشید به امر الهی من این خانم را بنا به مهریه چهارصد درهم به عقد این جوان در می آورم.بعد امام فرمودند:ای جوان برو همین الان مهریه را حاضر کن این خانم هم همسر شرعی تو است دست او را بگیر و ببر.اینجا بود که زن صدا زد «عمّ رسول الله النار النار النار»می خواهید مرا با آتش بسوزانید بعد راست این مطلب را گفت:که این پسر فرزند من است.برادرانم مرا به عقد یک غلام درآوردند این فرزند به دنیا آمد،بعد مرا وادار کردند که فرزند بودن او را انکار کنم.منظور این است که قضاوت می تواند تأثیر زیادی در جامعه داشته باشد، عقده ها را بگشاید، از ظلمی گره گشایی کند و امنیت روحی و روانی در جامعه ایجاد کند.
امیدواریم تشکیلات قضایی ما همین گونه حافظ امنیت روحی و روانی همه شیعیان و مسلمانان باشند.
وحدت و همدلی در جهت ایجاد حماسه سیاسی
الحمدلله شهرستان بافت مردم مؤمن و متدینی دارد، وحدت و همدلی بین مسئولین و مردم زبان زد است و اختلافی که در مسائل سیاسی موجب تفرقه و ناامنی شود، نداریم.هر کسی با فکر و سلیقه خود برای نظام جمهوری اسلامی خدمت می کند،سلائق مختلف در نماز جمعه حضور دارند، در کنار هم می نشینند و با هم کار می کنند.انشاءالله در این حماسه سیاسی هم قطعاً شهرستان بافت می درخشد و حضور بسیار خوبی را خواهیم داشت.در انتخابات شوراها هم کاندیداها با تفکرات مختلف در جهت خدمت به کشور و شهر خود به میدان آمده اند.جریان اصولگرایی هم بدون تنش برنامه ریزی خود را دارد. بنده هم چند جلسه در دفتر برگزار کردم، شورای اصولگرایی هم تشکیل شده و نیروهای خود را معرفی می کند.انشاءالله از تمام کاندیداها و از مسئولین در دفتر دعوت می کنیم که با وحدت و همدلی به سوی انتخابات باشکوه برویم. باید گوش مردم شریف بر دهان مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)باشد تا با شرایطی که ایشان اعلام می کنند قربة الی الله در این حماسه سیاسی شرکت کنند. الحمدلله حضور مسئولین قضایی در نماز جمعه خوب بوده، مردم هم از مسئولین راضی هستند.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.