مطالب

بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در آموزش و پرورش 16/8/88

همکاری آموزش و پرورش با دفتر امام جمعه

بیشترین همکاری را با دفتر امام جمعه جناب آقای ایوبی داشتند از آن روزی که ما آمدیم همکاری بسیار خوبی الحمدلله ما مشاهده کردیم «جزاکم الله خیر الجزاء عن الاسلام و اهله».
تشکیلات نمازجمعه هدایت و رهبریش زیرنظر ولایت است و انتخاب ائمه جمعه هر شهرستانی با دستور ولایت است. نمازجمعه بخشی از دستگاه رهبری هست حکم از طرف مقام معظم رهبری (حفظه الله) زده می شود منتهی بعضی از ائمه جمعه را مستقیم خود آقا انتخاب می کنند در مراکز استانها و بقیه شهرستانها را شورای سیاست گذاری ائمه جمعه از طرف مقام معظم رهبری (دام ظله) حکم می زنند و در واقع منصوب می شوند از طرف مقام معظم رهبری (دام ظله)، همین دیشب بود که حکم امامت امام جمعه زرند را وقتی که تلویزیون قرائت کرد شما از طرف مقام معظم رهبری (دام ظله) منصوب و از همه دستگاهها خواسته شدکه با امام جمعه همکاری بکنند به عنوان امر ولایت و ما هم تشکر و قدردانی می کنیم از جناب آقای ایوبی از آن روزی که ما آمدیم کمک حال ما بودند. دو تا نیرو را در اختیار دفتر امام جمعه قرار دادند. در واقع در اختیار خود مردم، امام جمعه مال مردم است و تشکیلاتش در خدمت مردم است و در خدمت اسلام ، در خدمت دین خداست. امام جمعه هیچ انگیزه ای غیر از این نداشته و ندارد و نخواهد داشت. لازم بود رسماً خدمت شما بزرگواران برسیم و در اتاقهای شما بیایم و خسته نباشید بگوییم.

مردم دنبال شش چیزند
دو حدیث را در نظر گرفتم که خدمت شما بزرگواران عرض کنم. از کتاب زبدة الاحادیث ، یا ارمغان وعاظ که احادیث در آن جمع آوری شده است.
حدیث قدسی : « اوحی الله تعالی الی موسی بن عمران (ع)» خدای متعال وحی فرستاد به جناب موسی (ع) : «قال یا موسی ستة اشیاء فی ستة مواضع» خدای متعال وحی فرستاد جناب موسی (ع) شش چیز را من در شش جا قرار دادم. «والناس یطلبونها فی ستة اشیاء فلم یجدوه ابدا» شش خواسته مردم دارند من این شش چیز را در جایی قرار دادم که مردم در شش جای دیگر آن را طلب می کنند این شش خواسته را مسیر دیگر طی می کند. «فلم یجدوه ابدا» هرگز به آنها دست پیدا نمی کنند. «انی وضعت الراحة فی الجنه» من خدای متعال، راحتی را در بهشت قرار دادم. «والناس یطلبونها فی الدنیا » اما مردم راحتی را در دنیا می طلبند، دنیا برای آدم سختی دارد. در دنیا هیچ کس آسایش ندارد. آدم فکر می کند ازدواج کند دیگر به راحتی کامل می رسد نه، ازدواج می کند می گویید خانه داشته باشیم راحتی کامل ، بعد مال و حقوق ، پست همه اش می رسد می بیند باز هنوز آدم کمبود دارد. البته آدم دنبال کمال است. اینها دل آدم را سیر نمی کند «نفخت فیه من روحی» چون از روح خدا در انسان دمیده شده و روح خدا نامحدود است، دنیا محدود است این دنیای محدود این روح انسانی که نشأت گرفته از خدای متعال است سیرش نمی کند مگر انسان به خود خدا برسد آنوقت به آرامش راه یافته، آرامش زندگی در پرتو ارتباط با خدا بدست می آید ولی راحتی نه. ما انبیاء را نگاه کنیم پررنج ترین انسانها انبیاء الهی، بعد ائمه معصومین (ع) بعد علماء ، شهدا، خوبان هیچ وقت آسایش و راحتی در دنیا نداشتند ولی آرامش می شود انسان ّبه آن برسد. آرامش دنیایی آدم را سیر نمی کند اگر رئیس جمهور آمریکا تمام کره خاکی را به او بدهند این فرمایش حضرت امام (ره) است بعد می گویند کره ماه هم جاهایی دارد آن را بدست بیاوریم. اصلا خواسته های آدم نامحدود و دنیا محدود است این محدودیت نمی تواند دل آدمهای را سیر بکند مگر اینکه به خود خدا برسد. «انی وضعت العلم فی الجوع و الناس یطلبونها فی الشبع» کسانی که دنبال علم می گردند. علم را با سختی باید بدست بیاورند با گرسنگی بدست بیاورند . یک حدیثی است می فرماید: علم را در غربت بدست بیاورید. حدیث است: تمام وجودت را در راه علم بدهد تا علم بخشی را به تو بدهد. علم با راحتی و خوشگذرانی و وقت بطالت گذراندن هرگز بدست نمی آید دانش آموز بخواهد برود تفریح بکند، باز ی بکند بعدش هم بخواهد بهترین دانشمند هم بشودهرگز جور در نمی آید علم با سختی ، با کار و پشتکار بدست می آید. «انی وضعت العلم فی الجوع و الناس بطلونها فی الشبع»
«انی وضعت العز فی القیام اللیل» مردم دنبال عزت می گردند می خواهند عزیز باشند. می فرمایند: عزت را در نماز شب قرار دادم «والناس یطلبونها فی ابواب السلاطین»مردم می خواهند عزیز بشوند، به دستگاه ، به حکومت ، به سلاطین نزدیک می شوند و فکر می کنند عزت می آورد . اینها عزت نمی آورد عزت را، خدا می فرمایید: من در نماز شب قرار دادم. «انی وضعت العز فی قیام اللیل و الناس یطلبونها فی ابواب السلاطین» فکر می کند به آن می رسند هرگز نمی رسد «انی وضعت الرفعة و الدرجة فی التواضع و الناس یطلبونها فی التکبر» بلند مرتبه گی و درجه را من در تواضع قرار دادم ولی مردم فکر می کنند هرچه متکبر باشند درجه شان بالاتر است، به آن نمی رسند. هرگز نخورد آب زمینی که بلند است. «انی وضعت الاجابة الدعاء فی لقمة الحلال و الناس یطلبونها فی القیل و القال» خدای متعال می فرمایید: من اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم. اگر دعا مستجاب نمی شود به خاطر لقمه حرام است ولی مردم فکر می کنند «فی القیل» یعنی دعا کنیم، سر و صدا کنیم پیش خدا. یک روزی دختر خانمی آمد پیش من گفت: من خیلی دعا کردم مستجاب نمی شود حالا قیل و قال کردن دلیل بر استجابت دعا نیست. استجابت دعا لقمه حلال می طلبد. «انی وضعت الغنی فی القناعة و الناس یطلبونها فی الکثرة العروض فلم یجدوه ابدا»یعنی در زیادی مال طلب می کنند. مردم دنبال بی نیازی و غنا می گردند، ثروت می گردند و دنبال می گردند هر چه مال بیشتر جمع کنند فکر می کنند غناشان بیشتر می شود در حالیکه من غنا و بی نیازی را در قناعت قرار دادم . آنها قانع باشند. «والناس یطلبونها فی الکثرة العروض» ما اگرمالمان بیشتر شود. فکر می کنیم غنا و ثروتمان بیشتر است. «فلم یجدوه ابدا» یک جمله من نمی دانم از حضرت امام (ره) یا یکی از بزرگان می فرمایند: آیت الله بهجت ثروتمندترین مرد دنیا و آخرت است. خوب در مال دنیا نبودند قطعاً در بی نیازی و قناعت است. شش مطلب، پس اگر کسی راحتی خواست باید به فکر باشدکه بهشت را درست کند اگر علم خواست ، علم با راحتی جور در نمی آید باید سختی بکشد، اگر عزت را خواست باید نمازشب بخواند ، اگر درجه را خواست باید تواضع کند . با تکبر انسان هیچ وقت به جایی نمی رسد و اگر اجابت دعا را از درگاه خدا خواست لقمه حلال و اگر غنا و بی نیازی را خواست در قناعت می باشد.

هنگام بروز چهار چیز به چهار چیز پناه ببرید
امام صادق (ع) می فرمایند: «عجبت لمن فزع من اربع کیف لا یفزع الی اربع» می فرمایند: من تعجب می کنم از کسی که جزع و فزع می کند می ترسد از چهار چیز در حالیکه پناهنده به چهار مطلب نمی شود. «عجبت لمن یخاف شیاً من سوء » کسی از چیز بدی می ترسد به چه چیز پناه می برد؟ «کیف لا یفزع الی قوله عزوجل حسبنا الله و نعم الوکیل» کسی از چیزی می ترسد مداومت کند بر این ذکر خدا «حسبنا الله و نعم الوکیل» دیگر خدا او را کفایت می کند. حضرت توضیح می دهند «وانی سمعت الله عزوجل » من از خدای تبارک و تعالی شنیده ام در قرآن: « بعقبها فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء» بعد از این آیه در قرآ ن آمده «حسبنا الله و نعم الوکیل» کسی این جمله را بگویید منقلب می شود سختی اش به نعمت از طرف خدا . «لم یمسهم» دیگر بدی به او نمی رسد. پس کسی که از بدی ترس دارد پناه ببرد به این آیه «حسبنا الله و نعم الوکیل ».
«و عجبت لمن اغتم کیف لا یفزع الی قوله عزوجل لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» امام صادق (ع) می فرمایند: من تعجب می کنم از کسی که غم دارد ، مغموم است و پناه به این آیه نمی برد. «لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» این را ذکر یونسیه می گویند. استاد حضرت امام (ره) ، استاد میرزا آقا جواد ملکی تبریزی می فرمایند: در ذکرها ذکری تاثیر گذارتر از این ذکر نمی شناسم. مخصوصا عصر جمعه کسی سر به سجده بگذارد 400 بار حداقل این ذکر را بگویید فتح باب می شود. این ذکر ، ذکر کلیدی است منتهی به این نحو. ما نوعاً خدا را مقصر می دانیم همیشه از خداوند شکایت داریم خدایا تو تقصیر داری ، تو گلیم من را بد بافتی ، تو تار و پود من را بد درست کردی ما همه اش از خدا می نالیم. بعد میرزا جواد آقا ملکی می فرمایند: به این نیت خدایا این گرفتاریها را من خودم درست کردم تو تقصیر نداری . همه گرفتاریهایی که در زندگی وارد می شود از ناحیه خود من است. «لااله الا انت» تو پاک و منزه ای ، «سبحانک انی کنت من الظالمین» خرابکاری مال من است چون جناب یونس وقتی در شکم ماهی قرار گرفت متوجه خطای خود شد. حصار تنگ را دید . گفت: خدایا من تقصیر کارم ، من قومم را رها کردم ، من نباید قومم را رها می کردم تبلیغ را رها کردم ، ماموریتم را رها کردم «ونجیناه من الغم» حالا امام صادق (ع) می فرمایند: «عجبت » من تعجب می کنم کسی غم داشته باشد و به این آیه پناه نبرد. «لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» بعد می فرمایند: «انی سمعت الله جل جلاله یقول» من از خدا شنیدم «یقول بعقبها فاستجبناله و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین و عجبت لمن مکربه کیف لا یفزع الی قوله تعالی و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» من تعجب می کنم از کسی حیله به او شده ، مکر به او شده دنبال می گردد که این مکر را از خودش دور کند و حال به این آیه پناه نمی برد. «افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» اگر حیله به او شده به این آیه پناه ببرد مداومت کند بر این آیه «انی سمعت الله جل جلاله» من از خدای بلند مرتبه شنیدم دنبال آیه « فوقیه الله سیئات ما مکروا» خدا آن بدیهایی که مکر و حیله به آن کرده بود خدای متعال آنها را بر طرف کرده است ، حفظ کرده از مکر. «و عجبت لمن اراد الدنیا و زینتها» و تعجب می کنم از کسی که اراده دنیا و زینت دنیا، می خواهد به دنیا برسد«کیف لا یفزع الی قوله تبارک و تعالی ما شاءالله لا قوة الا بالله» کسی دنیا را می خواهد چرا به این آیه پناه نمی برد.« ماشاءالله لا قوة الا بالله» بعد آیه« فانی سمعت الله عزا سمعه یقول بعقبها ان ترن انا اقل منک مالاً و ولداًً فعسی ربی ان یؤتینی خیراً من جنتک » را ذکر می کنند او هم این آیه را گفت «ماشاءالله لا قوة الا بالله » آن کسی که مالش بیشتر است از تو، او هم این آیه را نگفت: «ماشاءالله لا قوة الا بالله» بعد صبح آمد دید باغ رفیقش سوخته بود. کسی که دنیا و زینت دنیا را می خواهد باید به این آیه توجه کند. خلاصه:کسی از چیزی می ترسد می گویید «حسبناالله و نعم الوکیل» و کسی که غم داره ، غصه دار است «لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» کسی که از حیله و مکری می ترسد «افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» وکسی که دنیا و زینت دنیا را می خواهد این آیه را «ماشاءالله لا قوة الا بالله» خوب این چند جمله بعنوان تبرک بود از احادیث قدسی و یکی از امام ششم رئیس مذهب امام صادق (ع) همین مقدار امروز کفایت می کند.
اهمیت وحدت
در بحث وحدت، مخصوص شهرستان نیست یک راهبرد است از طرف مقام معظم رهبری (دام ظله) تبیین شده چار چوبش هم مشخص شده است هر چند وقت نشریه جامعه مدرسین برای ما می آید که مواضع رهبری را تبیین می کند. بعد من از این نشریه هم در خطبه های نماز جمعه بهره می برم. در یکی از نشریه ها نظر جامعه مدرسین را معمولا در مقدمه نقل می کنند.اتفاقا وحدت مورد بحث قرار گرفته بود.

آرایش سیاسی و مسئله وحدت
آرایش سیاسی و مسئله وحدت در آنجا توضیح داده بود که بین خانواده انقلاب، اول بحث چپ و راست ، بعد اصول گرایی و اصلاح طلبی مطرح شد منتهی بعد از انتخابات آرایش سیاسی در بین نخبگان بهم خورد. مردم الحمدلله خیلی جلوترند. امتیازی که نظام جمهوری اسلامی و رهبر بزرگوار نسبت به زمان ائمه داریم بیداری مردمی است.
امام (ره) می فرمایند: پیش خدای متعال من شهادت می دهم مردم ایران از امت رسول خدا (ص) ، امیرالمومنین (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع) بهترند، فهمیده ترند. این شهادتی که امام (ره)می دهند. البته نخبگان خیلی خطا رفتند . استادی داشتیم خدا رحمتش کند. خیلی حرفهای پخته ای می زد و می گفت : هرکسی ، هر مقداری که بزرگ است خطایش هم به همان اندازه بزرگ است. همین دیروز شما در تلویزیون دیدید که آقای منتظری پیر شده است و پایش لب گور است آمریکا را تطهیر می کند. این همه جنایت، مرکز فتنه ، آدم تعجب می کند که این نخبگان چقدر کج می روند . یک چیز واضحی است که ملت با تمام وجودش ببیند در این سخنرانی پیرمرد پا لب گور ، و دوباره تاریخ تکرار می شود. طلحه و زبیر و امثال آن. آرایش سیاسی بعد از انتخابات نخبگان داخل نظام سه گروه شدند.اول:یک گروه موافق دولت ، دوم : یک گروه مخالف دولت سوم: یک گروه منتقد دولت و یک گروه در خارج از نظام.
آن گروهی که موافق دولت است باید یک مقداری اگر انتقادی به دولت می شود انتقادهای منصفانه را بپذیرند نه این جور نیست که دولت معصوم باشد ، دیگر هیچ خطایی در کار دولت نباشد. نباید کسی کوچکترین انتقادی کرد ، او را متهم کرد به اصلاح طلبی ، ضد دین، ضد ولایت، ضد دولت، باید نابود شود واقعا اینجور نیست . بعضی مراجع اشکال می کنند. بعضی از نخبگان در بعضی عملکردها واقعا اعتراض دارند. در بحث مشاعی انتقاد زیاد بود . یا بحث وزرای زن اعتراض کردند. معنای اعتراض این نیست که همه شما از همه چیز ساقط شدید. گفتند در این نقطه به نظر ما صحیح نیست. دولت باید تجدید نظر کند . موافقان دولت اینجور نباشد . اگر کسی اعتراضی کرد بیاید اعتراض را سنگین و سبک کند ، اگر اعتراضش به حق است ، اعتراضش را بپذیرند. منتقد دولت هم نباید سیاه نمایی کنند ، دولت خدماتی انجام دادند. انتقادش هر دو را ، خوبی و بدی را ببیند. اگر اعتراضی کند همه را مسلسل وار، بی رحمانه به دولت حمله کند. واقعا دولت خدمات ارزشمندی انجام داده، شعارهای انقلاب زنده شده است.در بحث مواضع خارجی واقعا شاهکار کرده است. موضع تدافعی ما داشتیم آنها حمله می کردند و ما باید بنشینیم . پشت سنگر دفاع کنیم ولی الان موضع تهاجمی گرفتند، وادار کردند استکبار جهانی را به عقب نشینی . در بحث هسته ای ، در بحث اسرائیل همینطور. خدمات دولت این همه انجام شده اگر بخواهند نادیده بگیرند بی انصافی است ، یا دست عده ای را قطع کرده است ، یا دست مدیریت را باز کرد ، مدیریت بسته بود هیچ کس نمی توانست نفوذ کند. مخالفین دولت باید مرزشان را با مخالفان نظام مشخص کنند. یعنی این دو تا گروه یکی نشوند. کسی که مخالف دولت است نباید دشمنی که مخالف اصل نظام است از او استفاده کنند. متاسفانه اینجور دارد می شود. مخالفین دولت مرزشان بارها مقام معظم رهبری (دام ظله) فرمودند: با دشمنان نظام راهتان را شما روشن کنید. مثل نهضت آزادی، جبهه ملی بعد دیگر و دیگران، گروه سروش ، اینها واقعا مخالف نظام جمهوری اسلامی هستند. مخالف اصل دین هستند. وحدت باید بین سه گروه ایجاد شود. مخالف دولت ، منتقد دولت، موافق دولت اینها باید بینشان وحدت برقرار شود. جایگاه وحدت باید بین اینها عملی شود. اما با مخالف نظام جمهوری اسلامی دشمن هست باید بگوییم چی؟ دستت درد نکند وحدت با او معنایی ندارد . بنابراین وحدت یک راهبرد اساسی است که مقام معظم رهبری(دام ظله) فرمودند که باید جدی گرفته شود . الان دوستان ما در اطلاعات روی این نکته خیلی تکیه دارند. شورای سیاستگذاری ائمه جمعه هم همین نکته را تکیه می کنند. بحث وحدت یک راهبرد است. خواست مقام معظم رهبری (دام ظله) است. دل بخواهی نیست که یک دفعه ، یکجور حرف بزنید. اما بحث نماینده متاسفانه در شهرستان ما یک مقدار افراط و تفریط شده استم. مثلا نماینده آمده بود در راهپیمایی روز قدس ، شش، هفت نفر در گوش من که مبادا اسمی از نماینده ببری، چه می شود ؟ فلان می شود.

شناخت دردها
با این وضعیت اولاً من انتخاب نکردم . ما باید بعضی از واقعیت ها را بپذیریم. اگر واقعیتها را نپذیریم، دردها را نشناسیم ، نمی توانیم دواهای مناسبش را پیدا کنیم. پزشک حاذق آن کسی است که دردها را بشناسد و دوای مناسب با آنرا تجویز کند. و از این ظرفیت به نفع مردم باید استفاده کنیم. نمی توانیم این ظرفیت را نادیده بگیریم. بالاخره ظرفیت نماینده در شهرستان باید در نظر بگیریم. آقای بهروز هم نظرشان همین است. بالاخره مردم ضرر می کند. چه کسی باید از این شهرستان دفاع کند؟ چاره ای نداریم باید از این ظرفیت استفاده کنیم. همین مردم انتخاب کردند. هر چند همه انتخاب نکردند ولی در واقع اکثریت چون انتخاب کردند شده نماینده و بعد رفته اعتبار نامه اش را تصویب کردند. من شرط گذاشتم ، من گفتم با سه شرط با شما کار می کنیم. اگر این سه شرط را در این شهرستان عملی کردید ما با شما کار می کنیم. شرط اول : تبعیت از رهبری را اعلام کنید . شرط دوم: خدماتی که دولت انجام دادند آنها را بگویید. شرط سوم: وقتی می آیید افراد خاص همراه خودت نباشد. و توده مردمی و مسئولین اگر این سه شرط را شما اعلام کنید ، ما در خدمتتان هستیم. ایشان گفتند : در نماز جمعه این مطالب را می گوییم . گفتم قبل از نماز جمعه شما بیایید بگویید . قبل از نمازجمعه در نشریاتی که در این شهرستان هست شما باید این سه شرط را بیان کنید . بعد ما با شما کار می کنیم. یک آقایی آمده بود دفتر و توهین می کرد که شما از طرف چه کسی آمدید؟ هنوز نمی دانست حکم من از طرف مقام معظم رهبری (حفظه الله) است. می گفت: ما شما را عادل نمی دانیم. پشت سرت نماز نمی خوانیم. خوب نخوان، 40 هزار نفر در این شهر است همه که نمی آیند شما هم مثل همانها . خیلی حرفهای سخت. حالا چرا اینجور شده من نمی دانم واقعا. نماینده هم ما نمی خواهیم هزینه اش را پرداخت کنیم. نمازجمعه و تشکیلات نمازجمعه هزینه اش را پرداخت کند ولی با این شرایط که گفتیم اگر این شرایط را عمل کند از این ظرفیت او به نفع مردم و پیشرفت شهرستان استفاده کنیم والا اگر نباشد ، اختلاف باشد مردم در واقع ضرر می کنند. ایشان در بحث راه و جاده می تواند سرمایه گذاری را جذب کند و مدافع شهرستان باشد. گوش ما به دهان ولی فقیه است ما مطیع ایشان، نوکر ایشان هستیم. نوکر دین خدا هستیم . حرفهای ایشان را تبیین می کنیم. چه بسا ممکن است انتقادی یا عملکردی داشته باشیم سر جایش انتقاد می کنیم، سرجایش دفاع می کنیم و مدافع جریان اصول گرایان هستیم صددرصد . البته یک نفر بگویید نماد اصول گرایی هر چه بگویم حق است و هر چه نگفتم باطل است. زیر بار همچین حرفی نمی رویم و نماد اصول گرا معصوم یا تالی تلو معصوم امروز ولی فقیه است. و سعی می کنیم وحدت و همدلی در این شهرستان ایجاد شود. منتهی وحدت و همدلی بر محور ولایت ، اگر غیر از این باشد نمی توانیم کار پیش ببریم. با حفظ اصول گرایی سعی می کنیم همه را جذب کنیم. چون خود مقام معظم رهبری (دام ظله) راهبردشان جذب حداکثری و دفع حداقلی، این سیاست را آقا تبیین کرده است. شرایط الان با سه سال پیش فرق کرده است یعنی 3 سال پیش اگر من امام جمعه این شهر می شدم شرایط فرق می کرد. امروز هم کسی جای من بیاید همین است هیچ فرقی نمی کند یک زمان صلح امام حسن (ع) ، یک زمانی جنگ سیدالشهدا(ع) ، ماباید مطیع رهبری باشیم و شرایط را ایشان تبیین می کند و ما مطیع رهبریم. سعی می کنیم اشتباهات بزرگی مثل مردم کوفه کردند ، ما با این وضع خودمان را جهنمی نکنیم . حرفی می زنیم . امروز یک روز است ، روز 50 هزار سال هم یک روز ، بالاخره امروز هم حرفی می زنیم انسان آنجا از راه و روش خودش دفاع کند . واقعا معتقد باشد. پس وحدت و همدلی بر محور ولایت و حمایت از جریان اصول گرایی و مطلب سوم پیشرفت همه جانبه شهرستان بر ما خیلی مهم است چرا؟ مردم باید امیدوار به نظام جمهوری اسلامی باشند. امیدشان وقتی ما زندگی دنیوی و آخرت آنها را درست کنیم ما اگر نتوانیم این زندگی دنیوی آنها را درست کنیم، مردم از روحانیت بریده می شوند. مسئولین ممکن است خطا کنند ولی فحش هایش مال ماست، بدیهایش مال ما است، پست و مقامش مال افراد است ولی فحش هایش را ما می شنویم . ما چاره نداریم آدم باید خط قرمز و پیشرفت شهرستان اولویت کاری او باشد. پیشرفت همه جانبه ، هم معنوی و هم مادی آنچه از دست ما بر می آید وظیفه ما است در این شهرستان با وحدت و همدلی ، با تمام ظرفیتهای شهرستان و نخبگان استفاده کنیم برای پیشرفت و مهم این است ان شاءالله سیاست نشأت گرفته از دیانت باشد نه دیانت تابع سیاست .
والسلام علیکم و رحمة الله.