سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

شاخصه های سپاه:ولایتمداری و ایثارگری و درس بزرگ امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 562 مرتبه
دسته: سخنراني هاي در خصوص جامعه،سياسي و مذهبيتاریخ: 1392.05.10
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در جمع فرمانده و پاسداران در دفتر به مناسبت روز پاسدار مورخ 92/3/22
شاخصه های سپاه:ولایتمداری و ایثارگری و درس بزرگ امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
قال ابو جعفر(علیه السلام):«بـُنـِيَ الْإِسـْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ»(اصول كافى، ج3 ،ص29)

خدمت همه دوستان خوش آمد عرض می نمایم.ولادت با سعادت سومین امام ما شیعیان امام حسین(علیه السلام) و روز پاسدار را تبریک عرض می نمایم.
شاخصه های سپاه:ولایتمداری و ایثارگری
الحمدلله سپاه دو شاخصۀ بسیار بزرگ دارد که اولین شاخصه آن ولایتمداری و دومین ایثارگری است.
روایت امام محمد باقر(علیه السلام)در مورد ولایتمداری
در باب ولایتمداری روایتی از امام محمد باقر(علیه السلام)داریم(این روایت در جاههای متعددی نقل شده اما مضمون همه یکی است) که طبق نقل مرحوم کلینی،امام محمد باقر(علیه السلام) می فرمایند:«قَالَ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ»پایه های اسلام پنج تا است.1-«عَلَى الصَّلَاةِ»نماز 2-«وَ الزَّكَاةِ»و زکات، که هم شامل زکات اصطلاحی و هم شامل انفاق می شود. کسی که نماز می خواند انفاق هم باید داشته باشد چه انفاق واجب و چه انفاق مستحب،3-حج 4- روزه 5- ولایت یعنی پذیرش رهبری معصوم است.زراره می فرماید:«زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ»کدام یک از اینها مهمتر است«فَقَالَ الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ»اما ولایت از همه اینها افضل تر است«لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ»اگر رهبری معصوم در جامعه حاکم باشد روح نماز، ارتباط با خداوند و انصاف در آن جامعه هست و حج برگزار می شود اما اگر رهبری معصوم یا جانشین معصوم در جامعه حاکمیت نداشته باشد نماز و روزه هم نیست.برای همین امام می فرمایند:«لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ»با این کلید در تمام خیرات به روی ما باز می شود«وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ»والی، رهبری معصوم و در عصر غیبت رهبری فقیه جامع الشرایط دلیل، راهنما و حجت بر آنهاست.الحمدلله وقتی نگاه می کنیم می بینیم اساس مجموعۀ سپاه هم حمایت و حرف شنوی از اصل ولایت است.حضرت امام(رحمة الله علیه)فرمودند:اگر سپاه نبود کشور هم نبود به خاطر روح سلحشوری و ایثارگی است که در پرتو ولایت نصیب سپاه شده است.سپاه جا پای سرداران امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)گذاشته، جا پای مالک اشترگذاشته است و همان نقشی که مالک اشتر برای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)داشت امروز همان نقش را پاسداران در سپاه برای مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)دارند.یکی از نکاتی که ما باید مراعات کنیم این است که در عین ولایتمداری که باید سفت و محکم باشیم، باید به وحدت و همدلی هم توجه داشته باشیم.اگر در جامعه ای تفرقه ایجاد شد باطل گرایان از حق بیشتر می شوند اما اگر وحدت و همدلی شفاف شد مجالی برای چهره های باطل پیدا نمی شود.«بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ»(الكافي،ج 2،ص 19)
گذشتگان مایۀ عبرت
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)فرمودند:گذشتگان مایه عبرت برای شما هستند ملتهایی که با هم وحدت داشتند و پشت سر هم بودند آقا و سرور جهان شدند اما همان ملتها وقتی با هم اختلاف پیدا کردند سر به زیر شدند.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)این نکته را در یکی از کتابهای خود بیان نمودند.
پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)می فرمایند:«مَا اختَلَفَت اُمَّةٌ بَعدَ نَبِيِّها إلا ظَهَرَ أهلُ باطِلِها عَلى أهلِ حَقِّها»بعد از هر پیغمبری، اگر اختلاف صورت گرفت اهل باطل بر اهل حق غلبه پیدا می کند«مَا اختَلَفَت اُمَّةٌ بَعدَ نَبِيِّها»اگر اُمت بعد از پیغمبرشان اختلاف پیدا کردند از آثار آن این بود:«ظَهَرَ أهلُ باطِلِها عَلى أهلِ حَقِّها»اهل باطل بر اهل حق غلبه پیدا کردند.چنان که بعد از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم اختلاف شد و نتیجه آن خانه نشینی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)شد.«مَا اخْتَلَفَتْ أُمَّةٌ بَعْدَ نَبِيِّهَا إِلَّا ظَهْرَ أَهْلُ بَاطِلِهَا عَلَى أَهْلِ حَقِّهَ»(بحارالأنوار،ج28،ص54)
درس بزرگ امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):درس گرفتن از اُمتهای قبل
روایت دیگری از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)است که می فرماند:«احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَكُمْ مِنَ الْمَثُلَاتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ و ذمیم الاعمال»از آنچه که بر اُمت های قبل از شما یا اُمت های پیشین وارد شد بپرهیزید،آنها کارهای ناشایستی انجام دادند و کیفر کردار خود را دیدند،در اُمتهای قبل تدبّر کنید.«فتَذکروا فی الخیرِ و الشرِ احوالهَُم»مطالعه کنید که تاریخ چراغ راه آینده باشد.«و احذروا ان تکَونُوا امثالهُم»خیر و شرّ آنها را در نظر بگیرید مبادا شما مانند آنها گرفتار شرّ شوید.بعد امام تذکر می دهند:«فاذا تَفکرتُم فی تَفاوتِ حَالیهِم فالزَموا کُل امرٍ لزمتِ العزهُ به شانهُم»با چشم خَرَد بنگرید که چگونه احوال آنها دگرگون شد،ابتدا چه عزتی داشتند،« و اللزُم للالفهِ و التَحاضِ علَیها و التَواصی بها»بین آنها مهربانی بود«و اجتنبوا کُل امرٍ کَسرَ فقرتُهم، و اوهَن منُتهُم؛ مِن تضَاغُن القلُوب،ِ و تشَاحنُ الصدُورِ، و تَدابرِ النفُوسِ»اینها از این حالاتی بود که اختلاف بین آنها بوده یا از اول وحدت و همدلی داشتند، به حالات آنها نگاه کنید«فانُظروا کیفَ کانوا حیثُ کانتِ الاملاءُ مجتمعهً»وقتی همه خواسته ها یکی است«و الاهواءُ موتلفهً و القلوبُ معتدلهً و الایدِی مترادفهً»دستها پشت سر یکدیگر«و السُیوفُ مُتناضرهً»شمشیرها برای حمایت از یکدیگر هستند«و البَصائرُ نافذهً»بصیرت نافذ داشتند و تشخیص می دادند«و العَزائمُ واحدهً»نیتها همه یکی هستند«الم یکُونوا ارباباً فی اقطارِ الارضینَ، و ملوکاً علَی رقابِ العالَمین؟»وقتی با هم وحدت داشتند، دلهایشان با هم یکی بود،بصیرت و آگاهی داشتند و از رهبر خود پیروی می کردند آیا اینها ارباب و رئیس بر کل ملتهای دیگر نبودند؟«فانظرُوا الی ما صَارُوا الیهِ فی آخرِ اموُرهِم»آخر کار آنها را نگاه کنید«حینَ وقَعت الفُرقهُ و تَشتت الالفهُ»مهربانی کنید«و اخَتلفتِ الکلمهُ و الافئدهُ»وحدت کلمه داشته باشید.وقتی بین کلمات اختلاف شد«و تشَعبُوا مختلفینَ»و شعبه به شعبه شدند یکی اصولگرا و یکی اصلاح طلب، یکی کُند و یکی تند شدند«و تفَرقُوا متُحاربینَ»وقتی جدا شدند و رو در روی هم قرار می گرفتند.نتیجه این شد که«قَد خَلعَ اللهُ عنُهم لباسَ کرامتهِ»خداوند لباس کرامت را از آنها گرفت«و سَلبهُم غضارهَ نعمتهِ»و نعمتهایی که خداوند به آنها داده بود از آنها گرفت«و بَقیَ قصَصُ اخبارِهم فیکُم عبراً للمُعتبَرینَ»( نهج البلاغه، خطبۀ 192)بعد یک داستان از آنها باقی ماند که مایه عبرت شد.این درس بزرگی است که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)به ما می دهند که از اُمتهای قبل از اسلام درس بگیرید آن وقت که همه پیرو رهبر بودند و پشت سر ولی و رهبر خود حرکت می کردند و حرفهای او را می پذیرفتند همه رئیس شده بودند اما وقتی بین آنها اختلاف شد و یکدیگر را ترک کردند، خداوند کرامت را از آنها گرفت.
توجه و عمل به فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)راه برون رفت از توطئه های دشمن
امروز هم این مصداق وضعیت انتخاباتی است که پیش رو داریم.بعضی جریان چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب را در نظر می گیرند و دنباله رو آن می شوند.با این که بین آنها اختلاف زیادی است اما وقتی دور هم جمع می شوند یک محور را تعیین می کنند.بنده در زرند بودم شخصی می گفت:اگر مجید انصاری به ما بگوید به تیر برق رأی دهید ما رأی می دهیم. آنها اینگونه حرف بزرگان خود را قبول داشتند.اما بعضی افراد خود را ارباب می دانند و به بعضی بزرگان خود توجه نمی کنند.امیدواریم خداوند آنچه خیر و صلاح کشور است برای ملت ما پیش آورد.کلمات امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)هم این است که ما نیز دچار اختلافات نشویم.ما یک شاخص داریم که باید به آن توجه کنیم و آن مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)است، ما باید بر مدار فرمایشات ولی فقیه حرکت کنیم و جامعه را نیز به سمت فرمایشات ولی و رهبر حرکت دهیم.هر کس به اندازه توان خود باید در این مسیر حرکت کند.
بنده توصیه دارم که دوستان در قالبهای منطقه ای قرار نگیرند.امروز در سطح روستا، شهر و بخش وقتی نگاه می کنیم می بینیم که قالبهای اصولگرایی و اصلاح طلبی داریم این قالبها وارداتی هستند و نمی توان حکم کرد که هر کس اصولگرا باشد انسان فرشته خو و خوبی است یا کسی که اصلاح طلب است انسان شیطان صفتی است،این حکم درستی نیست و نباید معیار خوب و بد برای سپاه باشد.معیار برای سپاه، بسیجی بودن است زیرا تفکر بیسج تفکری است که نقد ندارد.زمانی بود که می گفتند:چپ و راست اما مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)فرمودند:خودی و غیر خودی و بعد معیارهای خودی و غیر خودی را معرفی کردند.باز ما را در حلقه های تنگ اصولگرا و اصلاح طلب انداختند اما مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)فرمودند:اصولگرای اصلاح طلب. تفکری که نقد ندارد تفکر بسیجی است و تفکر بسیجی ولی را قبول داشتن، با دشمنان اسلام دشمنی کردن، در صحنه و ایثاگر بودن است.سپاه باید این ارزشها را در جامعه ترویج دهد و خود را در قالب حصارهای تنگی که در شهرستان است قرار ندهد و خود را در قالبی فوق قرار دهد.تفکر سپاه و بسیج باید جریان ساز باشد و همه را جذب خود کند و به سوی ولایت سوق دهد.تفکر بسیج تفکری است که بین خود شیعه،بین شیعه و سنی و بین شیعه و اهل کتاب وحدت ایجاد می کند.
بحث دیگر این است که در باب اصلاح طلبی و اصولگرایی اینها بحث سران آنها است،سرانی که عاقل و عالم هستند و دشمنی می کنند مانند جریان وهابیت که سران آنها با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)دشمنی دارند تکلیف ما با آنها روشن است.اما کسانی در دامنه هستند و اطلاع ندارند مبنای آنها را نصیحت و خیرخواهی قرار دهیم، ما نسبت به فرزندان و خانواده آنها وظیفه داریم که آنها را جذب کنیم. کسانی که در قلّه و برنامه ریز هستند و عالماً رو در روی نظام جمهوری اسلامی قرار می گیرند نباید با آنها دوستی و مراوده داشته باشیم.مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)هم بارها اعلام کردند:که باید بین ما و آنها هیچ رابطه ای باشد و باید آنها را ترد کنیم اما باید کسانی که در دامنه هستند را نصیحت و جذب کنیم.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.