سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

خصوصیات اخلاقی حضرت خدیجه(سلام الله علیها)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 561 مرتبه
دسته: سخنراني ها در جلسات درس اخلاق و با موضوع اخلاقتاریخ: 1392.05.17
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در منزل آقای آقایی مورخ 92/4/28
خصوصیات اخلاقی حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت همه برادران عزیز و خواهران مکرمه خوش آمد و شب وفات حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها)را تسلیت عرض می نمایم.از میزبان این جلسه جناب آقای آقایی هم تقدیر و تشکر می نمایم.
خصوصیات اخلاقی حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
1- دوری از گناه

زمانی که حضرت خدیجه(سلام الله علیها)در مکه زندگی می کردند، زمانی بود که گناه،معصیت، فسق و فجور شهر مکه را فرا گرفته بود.عده ای از خانمها به عنوان زنان هرزه و خلافکار رسماً بالای خانه هایشان پرچم می زدند،چون شهر مکه شهر زیارتی بود، مردم از جاههای مختلف به آنجا هجرت می کردند و به زیارت خانه خداوند می رفتند. خلاف در شهر مکه زیاد بود اما حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها)زن پاکی بودند، حتی قبل از ازدواج با رسول خدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار متدین به دین حضرت ابراهیم بود و با همۀ گناه و معاصی که در شهر مکه بود ایشان خود را پاک نگه داشتند.
2- رسیدگی به فقراء و یتیمان
نکته دیگری که از زندگی حضرت خدیجه(سلام الله علیها)قبل از ازدواج با پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)شنیدیم این است که:ایشان با تمام وجود به یتیمان، فقراء و بیچارگان رسیدگی می کردند.خانه ایشان محل ایتام، فقراء و در واقع خانه حضرت خدیجه(سلام الله علیها)دارالایتام بود،ایشان خوشحال می شدند که سر سفره ایشان یتیمان حضور پیدا کنند و آنها را اطعام می کردند.
3- تجارت حلال
یکی دیگر از خصوصیتهای اخلاقی حضرت خدیجه(سلام الله علیها)این بود که:مال التجاره زیادی داشتند و سرمایه دار آن زمان بودند منتها سرمایۀ خود را از راه حلال به دست می آوردند و در واقع سرمایه ایشان یک سرمایۀ حلال بود.این بانوی با کرامت اهل تدبیر و تجارت و بسیار عاقل و هوشیار بودند.در تاریخ نوشته اند که ایشان دو ازدواج داشته اند اما بعضی از بزرگان می گویند:ایشان ازدواج نکرده بودند و دختر بودند که به عقد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)درآمدند.قریشی ها بسیار سرمایه دار بودند اما سرمایه ای که حضرت خدیجه(سلام الله علیها)به تنهایی داشتند با سرمایۀ تمام ثروتمندان قریشی برابری می کرد.هیچگاه در کار ایشان رشوه نبود اما متاسفانه امروزه رشوه و ربا حتی در بین ما مسلمانان زیاد شده است.با این که بعد از 1400 سال که پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)برای ما زحمت کشیدند و ما مسلمان شدیم، زندگی ما به ربا خواری آلوده شده است.ربا خوار به جنگ با خداوند برخواسته و ربا به زندگی کسی خیر نمی دهد.حضرت خدیجه(سلام الله علیها)سرمایۀ خود را از راه ربا،خود فروشی، تن فروشی، گناه و معصیت به دست نیاوردند، سرمایه ایشان از طریق مضاربه،یعنی سرمایه از ایشان و کار از دیگران بود.که پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)هم دو مرتبه در این مضاربه شرکت کردند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در دوران جوانی چند شغل داشتند، یکی از شغل های ایشان تجارت بود که نزد حضرت خدیجه(سلام الله علیها)آمدند، سرمایه و کارهای تجارتی را از ایشان گرفتند و به شام و سوریۀ آن زمان بردند چون مسافرتهای پیغمبر(سلام الله علیها)به شهر شام بود و مسیحی ها آنجا زندگی می کردند و اموال زیادی هم بود که بین سوریه و شام و مکه ارتباط می دادند یعنی اموالی را از مکه می آوردند و به سوریه می فروختند و هر چه از سوریه می خریدند به مکه می آوردند و می فروختند.پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)هم در مال التجاره حضرت خدیجه(سلام الله علیها)شرکت کردند و سرمایه ای که به دست می آوردند حلال بود.
بنده عاشق زیارت حضرت خدیجه(سلام الله علیها)هستم،وقتی به قبرستان ابوطالب و سر قبر حضرت خدیجه(سلام الله علیها)می آیم به این بزرگوار می گویم:درود بر شما با شخص خوبی ازدواج کردید.ایشان در آن موقعیت بهترین شخص را انتخاب کردند.
داستان ازدواج حضرت خدیجه(سلام الله علیها)و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
حضرت خدیجه(سلام الله علیها)عاشق پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)شدند و در یکی از مسافرتهای تجارتی غلام خود به نام میسره را فرستادند و فرمودند:تمام خصوصیت های اخلاقی این شخص یعنی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را یادداشت می کنی و برای من توضیح می دهی که این شخص کجا می رود و چگونه تجارت می کند.وقتی تاریخ زندگی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را بخوانیم نوشته شده که:وقتی نزدیک شام رسیدند،در نزدیکی یک دیر راهب مسیحی زندگی می کرد.به زیر یک درخت رفتند راهب هم آمده بود زیرا شنیده بود وقتی پیغمبر آخر الزمان می آید زیر این درخت می نشیند.تا پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند و زیر درخت منزل کردند او آمد و از بالا سر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نگاه می کرد بعد پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)شانه خود را کنار زدند تا راهب مهر نبوت که روی شانه ایشان بود، دید.این اتفاق در اولین سفری بود که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هنوز جوان بودند.بعد راهب به ابوطالب گفت:قدر این جوان را بدانید اگر یهود بفهمد من چه چیز از ایشان دیدم او را نابود می کند.میسره تمام سفرهای تجاری که با حضرت آمده بودند را برای حضرت خدیجه(سلام الله علیها)تعریف کرد.حضرت خدیجه(سلام الله علیها)از طریق دایی خود پیغام دادند که من شما را دوست دارم، عاشق شما هستم و می خواهم با شما ازدواج کنم.حضرت خدیجه (سلام الله علیها)40ساله و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)27 ساله بودند.بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با عموی خود ابوطالب مطرح کردند و مجلس خواستگاری صورت گرفت.ابوطالب خطبه عقد را خواند و یکی از اقوام حضرت خدیجه(سلام الله علیها)شروع به جواب دادن کرد اما به لکنت افتاد و نتوانست خطبه را خوب جواب دهد، خودِ حضرت خدیجه(سلام الله علیها) آمدند و فصیح جواب خطبه را دادند و فرمودند:من خودم را به عقد شما در می آورم، مهریه هم از مال خودم باشد.بعد تمام اموالی که داشتند بدون منت در اختیار پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)قرار دادند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم بسیار حضرت خدیجه(سلام الله علیها)را دوست می داشتند.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.