سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

یادگیری شیوه درست امر به معروف و نهی از منکر از اهل بیت(علیهم السلام)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 628 مرتبه
دسته: سخنراني ها در جلسات درس اخلاق و با موضوع اخلاقتاریخ: 1392.08.28
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در نماز وحدت به میزبانی ارشاد در مسجد جامع مورخ 92/8/14
یادگیری شیوه درست امر به معروف و نهی از منکر از اهل بیت(علیهم السلام)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز روز اول ماه محرم و سال هجری قمری است چون سال هجری قمری از روز اول ماه محرم شروع می شود.سال هجری شمسی با روز اول نوروز شروع می شود.امروز هم اول سال قمری و هم ایام محرم الحرام و سوگواری و عزاداری بر ابا عبدلله الحسین(علیه السلام) است.این مصیبت و عزا را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)وبه همه شما ارادتمندان، علاقه مندان، شیعیان و دوستداران سیدالشهداء(علیه السلام)تسلیت عرض می نمایم.امروز دو مناسبت دیگر هم داریم :1- روز شورای فرهنگ عمومی2- هفته امر به معروف و نهی از منکر که هفته اول ماه محرم را نام نهاده اند.
جناب آقای سیف الدینی از روزی که تشریف فرما شده اند کارهای خوبی انجام دادند.از رؤسای سابق و اسبق هم صمیمانه تشکر و قدردانی می نمایم.الحمدلله روند بسیار خوبی در اداره ارشاد اسلامی شهرستان بافت شروع شده و کارها به خوبی پیش می رود.بخشی از این کارها برگزاری اعیاد و مناسبتها است که با همکاری اداره ارشاد، سازمان تبلیغات،آموزش و پرورش، فرمانداری و همه ادارات در سطح شهرستان به نحو احسن برگزار می شود.
مصوبات شورای فرهنگ عمومی برای ارتقاء فرهنگ شهرستان
بحث شورای فرهنگ عمومی هم بسیار مهم است.بالاخره هر شهرستان یک شورای مشورتی دارد که با هم مشورت کنند برای ارتقاء فرهنگ چه کارهایی انجام دهیم؟چه مسائلی در شهرستان حالت اجرایی دارند و ضروری است که آنها را انجام دهیم و حالت اجرایی پیدا می کنند و چه کارهایی را باید ترک کنیم.مصوبات کارهای مستحبی که باید انجام دهیم تا شهرستان پیشرفت کند حالت اجرایی دارند چون با امضاء فرماندار محترم و همه مسئولین اجرایی شهرستان هستند.کسی نمی تواند مصوبات شورای فرهنگ عمومی را لغو کند، حتماً باید حالت اجرایی داشته باشند و نقش بسیار مهمی در پیشبرد امور دارند.انشاءالله خداوند توفیق دهد که بتوانیم این امور را انجام دهیم.
دبیری امر به معروف به عهده سپاه است.آنچه که مهمتر از همه اینها است و ما باید به آن توجه کنیم تذکر لسانی است.تذکر لسانی این است که انسان در جامعه ای که زندگی می کند بی تفاوت نباشد.وقتی ناهنجاری، گناه و معصیت می بیند عکس العملی نشان دهد و نباید حتی در درون خود بی تفاوت باشد.حتی اگر نمی تواند کاری انجام دهد در دل مُنکِر شود تا شبیه آن قوم حساب نشود.
شیوه صحیح امر به معروف و نهی از منکر
حضرت عیسی با جمعی از اصحاب خود به مسافرت می رفتند در راه به جایی رسیدند که همه به عذاب مبتلا شده بودند.اصحاب گفتند:چرا همه دچار عذاب شده اند؟حضرت عیسی فرمودند:یک نفر را زنده می کنم تا جواب دهد.حضرت عیسی یک نفر را زنده کردند و فرمودند:چطور شده در میان این جمع فقط شما جواب دادید؟او گفت:همه بدبخت و بیچاره هستند من که زنده شدم اصلاً با اینها نبودم و کارهای خلافی که آنها انجام می دادند قبول نداشتم اما چون در این جمع بودم و آنها را نهی از منکر نکردم وقتی عذاب آمد شامل حال من هم شد و فقط من توانستم جواب دهم.انسان نباید نسبت به جامعه بی تفاوت باشد.باید وقتی گناه و ناهنجاری می بیند در مرحله اول:حداقل در دل خود ناراحت شود.مرحله دوم این است که با زبان تذکر دهد.منتها نحوه تذکر خیلی فرق می کند.بعضی اوقات با یک اخم ممکن است انسان از دین و دیانت تنفر پیدا کند.فرض کنید بچه ای در مسجد سر و صدا می کند اگر به او اخم کنیم هیچوقت به مسجد نمی آید اما وقتی او را تشویق کنیم یا کتابی به او دهیم و بگوئیم:عزیز دلم حُرمت خانه خداوند را حفظ کن.این امر به معروف با شیوه خوب است.بنابراین امر به معروف و نهی از منکر احتیاج به شیوه درست دارد.
نقل شده:عده ای از طلبه ها در اصفهان نزد استاد خود آمدند و گفتند:ما امر به معروف و نهی از منکر کردیم.استاد سؤال کرد چکار انجام دادید؟آنها گفتند:در خانه ای ساز و آواز می خواندند.ما از پشت بام وارد آن خانه شدیم، صاحب خانه را گرفتیم و او را کتک زدیم.استاد لبخندی زد و گفت:شما به جای انجام یک واجب دهها مُنکَر انجام دادید.اول که از پشت بام خانه مردم بدون اجازه وارد شدید و این حرام است دوم:صاحب خانه را کتک زدید این کار شما هم یک منکر است.
بنده به یک عروسی رفته بودم.دختر 5 یا 6 ساله ای که لباس عروس به تن داشت نزد پیرمردی آمد و با احترام سلام کرد و گفت حاج آقا سلام.پیرمرد با دعوا به دختر گفت:برو چادر بپوش.دختر بسیار ناراحت شد و رفت.این نهی از منکر کردن ضرر و زیان زیادی دارد و اسلام هم از این نهی کردن ها ضرر زیادی دیده است.نهی از منکر هم شیوه دارد و بهترین شیوه نهی از منکر را سیدالشهداء(علیه السلام)و امام حسن(علیه السلام)داشتند.
امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)از جایی می گذشتند و دیدند که پیرمردی اشتباه وضو می گیرد.نزد پیرمرد رفتند و فرمودند:ما می خواهیم مسابقه برگزار کنیم شما ببینید کدام یک از ما بهتر وضو می گیریم.پیرمرد گفت:شروع کنید.امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)وضو گرفتند.پیرمرد به خود آمد و گفت:فدای شما شوم، شما هر دو درست وضو گرفتید و می خواستید به من درست وضو گرفتن را یاد دهید و تشکر کرد.اگر در دنیای امروز کسی چنین صحنه ای را ببیند شاید بگوید:پیرمرد خجالت نمی کشی بعد از چندین سال زندگی هنور نمی توانی درست وضو بگیری.بنابراین تذکر لسانی و امر به معروف و نهی از منکر شیوه دارد.بعضی اوقات انسان به کسی تذکر می دهد و با او طوری حرف می زند که او بدتر می شود.اگر شیوه امر به معروف و نهی از منکر امامان خود را یاد بگیریم می توانیم تأثیر زیادی در جامعه داشته باشیم.بیشتر از این هم وظیفه ای نداریم و بقیه آن به عهده نیروی انتظامی، دادگاه و قاضی است.وظیفه ما فقط این است که یاد بگیریم چگونه در جامعه به خوبی تذکر دهیم.اگر چند نفر به خوبی و شیرینی تذکر دهند در دفعات بعد این تذکر اثر خود را می گذارد و شخص خود را اصلاح می کند.
استجابت دعا در ایام ماه محرم
امروز اول ماه محرم است.در این روز دعا مستجاب می شود و روزه گرفتن هم ثواب دارد.امام رضا(علیه السلام)به یکی از اصحاب خود فرمودند:شما روزه هستید؟گفت:نه،امام رضا(علیه السلام)فرمودند:همان طور که روزه، نوروز مستحب است.روزه، روز اول ماه و سال قمری هم مستحب است و ثواب دارد.بعد می فرمایند:در این روز دعا مستجاب می شود.زیرا حضرت زکریا به سن پیری رسیده بودند، بچه نداشتند و ناامید شده بودند.اما در چنین روزی دعا کردند و از خداوند خواستند و خداوند هم دعای ایشان را مستجاب کرد و به ایشان فرزندی عطا فرمود.
حضرت زکریا 120 ساله و همسر ایشان 98 ساله بودند.آنها وقتی دیدند حضرت مریم در فصل زمستان میوه های رنگارنگ و تابستانی و در فصل تابستان میوه های زمستانی دارند گفتند:اینها را از کجا می آوری.حضرت مریم فرمودند:اینها را خداوند می دهد.حضرت زکریا فرمود:خداوندا می شود به ما هم فرزندی دهید که وارث ما باشد.در یک روز مانند امروز آنها از جایی می گذشتند،دیدند که پرنده ای به جوجه های خود غذا می دهد.آنها یک آه سرد کشیدند و گفتند:ما پیر شدیم و نسلی از خودمان به جای نگذاشتیم و دعا کردند.بعد خداوند به ایشان فرزندی به نام یحیی داد.بنابراین یحیی پیغمبر از برکت دعای اول محرم به دنیا آمدند.
امام رضا(علیه السلام)توضیح می دهند که روز اول ماه محرم روزی است که دعا مستجاب می شود، بعد می فرمایند:البته در دوران قبل از اسلام هم ماه محرم حرمت داشته که وقتی به کسانی که بین آنها قتل و غارت بود و رحمی نمی کردند می گفتند محرم شده، همۀ کارهای بد، جنگ و دعوا را تعطیل می کردند.اما مسلمانانی که باید بیشتر حرمت این ماه را نگه دارند چه کردند؟
امروز اول ماه محرم است.در این روز سیدالشهداء(علیه السلام)همان طور که می آمدند حضرت سکینه می فرمایند:روز اول ماه محرم برای ما خیلی سخت بود.ما که از مدینه به طرف مکه حرکت کرده بودیم تا اول ماه با دشمن برخورد نکرده بودیم و ترس در دل ما ایجاد نشده بود.تا این که به منزلی رسیدیم، یکی از اصحاب گفت:الله اکبر.ما گفتیم برای چه الله اکبر می گوئی؟گفت:من تا به حال در این دشت نخلستان ندیده بودم اما الان این دشت پر از نخلستان است.شخصی دیگر نگاه کرد و گفت:این نخلستان نیست اینها پرچم و نیزه هایی هستند که یزید و عبیدالله برای جنگ پسر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)تدارک دیده اند.امام فرمودند:ما باید جایی را انتخاب کنیم که آنها نتوانند از پشت سر به ما حمله کنند.به امام گفتند:اینجا تپه ای بزرگ وجود دارد.امام فرمودند:حرکت کنیم و به کنار آن تپه برویم.خانمها بسیار وحشت زده شده بودند.امام به خانمها فرمودند:شما بالای تپه بروید بعد اصحاب هم دور تا دور تپه را احاطه کردند.مدتی گذشت دیدند لشکری از کوفه می آید که فرمانده آن لشکر حر بن یزید ریاحی بود.آنها تشنگی و گرمای زیادی کشیده بودند.امام حسین(علیه السلام)در منزل قبل فرموده بودند:تا می توانید بر بار شترهای خود آب بردارید.لشکری که از کوفه آمده بودند هزار سوار بودند.امام فرمودند:به همه آنها حتی به حیوانات آنها آب دهید بعد فرمودند:یکدفعه به اسب های آنها آب ندهید که از تشنگی و با زیاد خوردن به آنها ضرر برسد، آب را کم کم بریزید.راوی می گوید:برای اسب من مشکلی پیش آمد و من نتوانستم سر وقت خودم را برسانم و دور رسیدم.امام متوجه من شدند و فرمودند:تشنه هستی؟من گفتم:بله،ایشان فرمودند:«اَنَخ الراویه»یعنی شتری که آب روی آن است را بخوابان و خود را سیراب کن.راوی می گوید:من هر کار کردم نتوانستم شتر را بخوابانم.امام آمدند و خودشان شتر را خواباندند.بعد فرمودند:درب مشک را باز کن و آب بخور.من درب مشک را باز کردم تا آب بخورم اما نمی توانستم و آب به بیرون می ریخت.باز امام به من کمک کردند و مرا سیراب کردند.بعد امام حسین(علیه السلام)با مردم نماز خواندند، سخنرانی کردند و فرمودند:شما مرا دعوت کردید که بیایم،الان هم اگر پشیمان هستید من بر می گردم.آنها چگونه محبت سیدالشهداء(علیه السلام)را در روز عاشورا جواب دادند.آنها آب را بر سیدالشهداء(علیه السلام)بستند و سه شبانه روز اطفال ابا عبدالله(علیه السلام)از تشنگی می سوختند....
خداوندا توفیق عزاداری در مجلس امام حسین(علیه السلام)را بر همگان کرامت بگردان.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.