مقام و عظمت شهدا نزد خداوند متعال
| ارسال شده توسط: مدير | بازدید شده: 517 مرتبه |
| دسته: عاشورا،شهيد،شهادت و مسائل مربوطه | تاریخ: 1392.09.05 |
| |
سخنراني امام جمعه محترم بافت حجت الاسلام و المسلمين ابراهيمي به مناسبت شب هشتم ماه محرم در امامزاده سلطان فقيه الدين مورخ 91/9/2
مقام و عظمت شهدا نزد خداوند متعال
بسم الله الرحمن الرحيم
مرحبا بر شما جوانان پاك،مخلص، سينه زن، عزادار و عاشق اهل بيت. در كجاي دنيا جواناني با اين دلدادگي و وفاداري به اهل بيت پيدا مي شود دعا مي كنم به آبروي حضرت زهرا(سلام الله عليها) امشب حاجت روا شويد.
عزاداران امام حسين(عليه السلام) سربازان امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
از حسن روي يوسف دست ها بريده باشد/از حسن دلبر ما سرها بريده باشد. مداح خوش ذوق امشب درباره حضرت علي اكبر(عليه السلام) نوحه و مصيبت خواندند.امشب قصد دارم داستان جواناني كه به حضرت علي اكبر(عليه السلام) اقتدا كردند و به شهادت رسيدند را براي شما عرض كنم تا با اين كار در اين شب كه متعلق به حضرت علي اكبر(عليه السلام) است به ياد شهدا باشيم،چرا كه شهدا در نزد خداوند آبروي بالايي دارند،البته جوانان امروز كشور ما نيز كمتر از جوانان زمان جنگ نيستند خدايي ناكرده اگر اتفاقي رخ دهد اين جوانان همانند حضرت علي اكبر(عليه السلام) و حضرت قاسم(عليه السلام) جان فشاني مي كنند. حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به يكي از خانم ها كه در مدينه خدمت ايشان رسيده بود فرمودند: فرزندان خود را خوب تربيت كنيد. امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) سربازان خود را از بين فرزندان جمهوري اسلامي ايران انتخاب مي كند،فرزنداني كه عزادار جد ايشان هستند لياقت سربازي امام را دارند نه آنهايي كه سراغ ديگران رفتند.
نظام جمهوري اسلامي ايران ميراث شهدا
ميراث شهدا نظام جمهوري اسلامي است،ميراث شهدا كه همگي به آن وصيت كردند و در وصيت نامه ها نوشتند امام و جانشين امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)را فراموش نكنيد. از شهداي اين منطقه بنده اطلاعي ندارم ما در شهرستان كوهبنان حضور داشتيم با خانواده شهدا مصاحبه كرديم و زندگي نامه آنها را جمع آوري كرديم و كتاب آن هم در جريان چاپ قرار دارد اما در شهرستان بافت موفق به ديدار با خانواده شهدا نشده ايم.
يكي از رزمندگان هميشه مي گفت:اي حسين زهرا(سلام الله عليها) من خجالت مي كشم روز قيامت محشور شوم درحالی سر در بدن دارم ولی شما سر در بدن نداري ،من خجالت مي كشم و نمي توانم تحمل كنم. در عمليات فتح المبين اين جوان به شهادت رسيد وصيت نامه او را پيدا مي كنند او وصيت كرده بود كه در مرا در المهدي شيراز(مهديه اي در شيراز)دفن كنيد،جنازه او بين دشمنان قرار گرفت و مدت سه ماه نتوانستند آن را برگردانند،اين شهيد مي گفت من خجالت مي كشم كه شما در روز قيامت سر نداشته باشيد در حالي كه من سر در بدن دارم،وقتي به شهادت رسيد و جنازه او را آوردند در وصيت نامه او نوشته شده بود كه من قبري به دست خود در ساختمان المهدي شيراز براي خود آماده كرده ام، قبر را پيدا كردند و متوجه شدند كه قبر بسيار كوچك است اما متوجه سر اين مسئله نمي شوند زماني كه پيكر شهيد را براي دفن آوردند متوجه شدند كه اين شهيد سر در بدن ندارد، همان آرزويي كه خود داشت كه همانند سيدالشهدا(عليه السلام)سر در بدن نداشته باشد، قبر او به اندازه بدن بي سر بود خداوند آرزوي او را برآورده كرد. شهدا نزد خداوند بسيار آبرو دارند در اين شبها به ياد آنان سينه بزنيد ما هر چه داريم از بركت شهدا داريم اين مجالس ما از بركت خون شهدا است و ما مديون آنها هستيم. نسبت به شهدا وفادار باشيد چرا كه شيعه وفادار است.
بنده شنيده بودم كه مادر يكي از شهدا متوسل به امام حسين(عليه السلام) شده و از ناحيه شهيد خود درمان شده و يك باند سبز رنگ شهيد بر پاي او بسته و پاي شكسته او بهبود يافته بود. بنده بسيار علاقه داشتم مادر شهيد را زيارت كنم و بسيار مايل بودم پارچه سبز را ببينم تا اينكه خداوند توفيق داد به دبيرستاني در قم رفتم در آنجا پيش نماز بودم،مدير مدرسه گفتند كه ما امروز مهمان داريم و بعد از نماز مي خواهد سخنراني كند پرسيدم چه كسي را دعوت كرده ايد؟گفتند مادر شهيد معماريان را به مدرسه دعوت كرده ايم.محضر مادر شهيد حضور پيدا كردم و از ايشان پرسيدم پارچه را به همراه داريد؟گفتند بله. به ايشان گفتم كه بسيار تمايل دارم كه آن پارچه را ببينم اما آدرس خانه شما را نمي دانستم.
ادب و احترام سرمايه بزرگ در زندگي
امشب در مجلس حضرت علي اكبر(عليه السلام) در كنار امامزاده هستيم در پاكستان وقتي مجلس امام حسين(عليه السلام) برگزار مي شود به احترام امام هيچ كس حرف نمي زند، چاي نمي خورند، اگر غريبه اي قصد ورود به مجلس را داشته باشد به او تذكر مي دهند كه نبايد حرمت مجلس امام حسين(عليه السلام) را بشكند و چاي،سيگار و... را نبايد مصرف كند و از حرف زدن خودداري كند. شما نيز احترام و ادب مجلس امام حسين(عليه السلام) را نگه داريد، ادب سرمايه بسيار بزرگي است، مي دانيد حر چرا به اين مقام رسيده است؟حر كه راه را بر امام حسين(عليه السلام) بست، باعث ترس اهل بيت امام حسين(عليه السلام) شده بود شايد بزرگترين گناه را مرتكب شده بود اما ادب به خرج داد و زماني كه نام مادر امام حسين(عليه السلام) حضرت زهرا(سلام الله عليها) ياد شد ادب را رعايت كرد. زماني كه حر راه را بر امام حسين(عليه السلام) بست امام فرمودند:مادر به عزاي تو بنشيند اي حر، چگونه راه را بر ما مي بندي و راه رفت و برگشت را بر ما مي بندي؟ حر ادب به خرج داد و گفت: چه كنم كه نام مادر شما حضرت فاطمه(سلام الله عليها) است و احترام او بر من واجب است. همين ادبي كه نسبت به حضرت زهرا(سلام الله عليها) نشان داد باعث نجات حر شد.مجلس امام حسين(عليه السلام) احترام بالايي دارد شما نبايد با يكديگر صحبت كنيد و احترام مجلس را به خاطر امام حسين(عليه السلام) رعايت كنيد.
داستان شفاي مادر توسط فرزند شهيدش
خانم معماريان مي گفتند من در مجلس امام حسين(عليه السلام) خدمت مي كردم علي الخصوص روز عاشورا غذا را طبخ مي كرديم، ظرف مي شستيم و هر كاري كه پيش مي آمد انجام مي داديم، قبل از عاشورا زمين خوردم و پايم شكست،نمي خواستم جايي بروم و بدليل درد شديد پايم از حضور در مجلس امام حسين(عليه السلام) محروم شدم. خطاب به امام حسين(عليه السلام) گفتم اگر پاي مرا شفا دادي كه هيچ اما اگر پاي مرا شفا ندادي ديگر در مجلس عزا و آشپزخانه حضور پيدا نمي كنم.اشكالي ندارد انسان گاهي اينگونه حرف بزند آنها بسيار بزرگوارند به بي احترامي انسان توجه نمي كنند بلكه به بزرگواري خود مي نگرند. شب عاشورا روي پشت بام خانه خوابيده بوديم، در عالم خواب ديدم كه هيأت سينه زني در حال حركت است، خوب كه دقت كردم متوجه شدم در هيأت پسرم محمد به همراه دوست خود كه او هم شهيد شده بود حضور دارد و در حال سينه زدن است.آنها رفتند در مسجد محله و عزاداري كردند بعد محمد با دوست خود كنار من آمدند، به محمد گفتم از كجا مي آييد؟ گفت: مادر اين افرادي كه ديدي همگي شهيد شده اند، شب عاشورا از امام حسين(عليه السلام) اجازه گرفتيم به زيارت حضرت امام(رحمة الله عليه) برويم به زيارت ايشان رفتيم بعد هر فردي به ديدار پدر و مادر خود مي رود.دوست محمد گفت: خانم معماريان خدا بد ندهد پاي شما چي شده؟محمد گفت: نه مادرم مشكلي ندارد انشاءالله خوب مي شود بعد در مقابل من نشست و باندهاي سفيدي كه من روي پايم بسته بود را باز كرد و گفت: مادر من مي دانستم كه پاي شما شكسته است وقتي مي خواستم به زيارت شما بيايم نزد امام حسين(عليه السلام) رفتم و گفتم مادرم پايش شكسته شما عنايتي بفرماييد امام اين پارچه را به من دادند كه به پاي شما ببندم انشاءالله خوب مي شويد. باندها را باز كرد و اين پارچه سبز را روي پاي من بست و خداحافظي كرد.من از خواب بيدار شدم ديدم كه باندها باز شده و اين پارچه هم روي پايم است و پايم سالم است،از پشت بام پايين آمدم اول صبح با خوشحالي مشغول تمييز كردن آشپزخانه شدم،حاج آقا به آشپزخانه آمدند و گفتند شما پايتان درد مي كند،گفتم نه.پرسيد اين عطر خوب از كجا است چه خبر شده؟ گفتم حاج آقا محمد مرا شفا داده.ماجرا را براي او تعريف كردم و به آشپزخانه رفتم براي خدمت خانمي در آنجا ميگرن داشتند وقتي پارچه را بر سر او بستيم درد او نيز بهبود يافت. به هر فردي كه سراغ اين پارچه را مي گرفت تكه اي از آن را به او مي داديم تا اينكه آيت الله گلپايگاني متوجه شدند و گفتند كه نزد ايشان بروم. ايشان به من گفتند نبايد اين كار را انجام بدهم نبايد پارچه را تكه تكه كنم اين پارچه بايد بماند چرا كه معجزه شهدا و امام حسين(عليه السلام) است، مقداري تربت امام حسين(عليه السلام) به من دادند و گفتند هروقت فردي براي شفا آمد مقداري آب در اين تربت بريزيد و به او بدهيد انشاءالله شفا پيدا مي كند. مادر شهيد مي گفتند: روزي خانمي به خانه ما آمد و مي خواست پارچه را زيارت كند،پارچه را از من گرفت و زيارت كرد من پارچه را در شيشه گذاشتم روز بعد ديدم كه پارچه كپك زده است و بعدها فهميدم كه آن خانم پاك نبوده است آنقدر آن را شستم و گلاب زدم تا بعد از مدتي پارچه به حالت قبلي برگشت،اين پارچه هنوز در قم هست.
مقام والاي شهدا نزد خداوند
شهدا آبروي زيادي دارند و از مقام بالايي برخوردارند،وصيت نامه آنها را بخوانيد شهدا اوج عرفان و خدا شناسي هستند.بعد از هزارو چهارصد سال جواني پيدا شود كه اينگونه به خداوند وصل شود بسيار با ارزش است.كتابهايي راجع به شهدا و زندگي نامه آنها بنويسيم چرا كه با اين كار نام و ياد شهدا باقي مي ماند.
هر روز به ياد امام زمان(عجل الله تعالي فرجه)باشيد
در باب امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به ياد داشته باشيد كه هر صبح به امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) سلام بدهيد، به مظهر انسانيت و رحمت خداوند، به امام رئوف سلام دهيد چرا كه سلام مستحب است اما جواب آن واجب است. امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) واجبي را ترك نمي كند و حضرت با نيكويي جواب شما را مي دهند و همين باعث مي شود شما بيست و چهار ساعت بيمه امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشيد.
توسل به حضرت عباس(عليه السلام)باعث مستجاب شدن دعاها
بعضي سوال مي كنند چه كاري انجام دهيم تا حاجت ما مستجاب شود؟ در اين شب ها و روزها آب را تحريم كردند، بعضي از اصحاب كه كنار آب فرات مي رفتند به آنها مي گفتند خود شما اگر مي خواهيد آب بخوريد مانعي ندارد اما يك قطره آب نبايد به امام حسين(عليه السلام) بدهيد، در اين شب ها حضرت اباالفضل(عليه السلام) سقا بودند و چند نوبت آب براي لشكر آوردند اما تمامي اصحاب و فرزندان امام فقط يك بار توانستند در اين سه روز آب بنوشند. اين شب ها شب حضرت اباالفضل است نام ايشان عباس است، عباس مطابق حروف ابجد برابر با 133 است كه معناي آن باب الحسين مي باشد و هر فردي كه مي خواهد توسلي به امام حسين(عليه السلام) داشته باشد بايد متوسل به حضرت عباس شود. اگر كسي حاجتي دارد و 133 مرتبه بگويد«يا كاشف الكرب عن وجه الحسين اكشف كربي بحق اخيك الحسين»با تجربه ثابت شده كه حاجت روا مي شود،فردي كه با خلوص نيت 133 مرتبه به حضرت عباس(عليه السلام) متوسل شود و بگويد«يا كاشف الكرب عن وجه الحسين» يعني اي كسي كه سختي ها را از امام حسين(عليه السلام) دور كردي سختي مرا نيز برطرف كن به حق برادرت امام حسين(عليه السلام).
روزي اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) وارد خانه شدند و ديدند كه حضرت زهرا(سلام الله عليها) در حال گريه هستند، فرمودند: دختر پيامبر چرا گريه مي كنيد؟ فرمودند: گريه من بخاطر خودم نيست، به دليل اينكه پهلوي مرا شكستند، به دليل شهادت محسن نيست،گريه من بخاطر شما و مظلوميت شما است من شنيدم مردم مدينه ديگر به شما سلام نمي كنند، مردم مدينه ديگر به شما احترام نمي گذارند، اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) فرمودند: مردم مدينه به من سلام نمي كنند كه هيچ حتي وقتي من به آنها سلام مي كنم جواب مرا نمي دهند و وقتي مي بينند علي(عليه السلام)در كوچه است راه خود را عوض مي كنند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
