بسیج، شجره طوبی و مظهر هدایت
| ارسال شده توسط: مدير | بازدید شده: 526 مرتبه |
| دسته: سخنراني هاي در خصوص جامعه،سياسي و مذهبي | تاریخ: 1392.09.26 |
| |
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در اجتماع بزرگ بسیجیان در حسینه سپاه مورخ 92/9/5
بسیج، شجره طوبی و مظهر هدایت
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت همه بسیجیان، برادران عزیز، خواهران مکرمه، خانواده های معظم شهداء، جانبازان و آزادگان، سروران معظم روحانی و مسئولین محترم خوش آمد عرض می نمایم.از فرماندهی محترم سپاه شهرستان بافت،جناب سرهنگ سلجوقی تشکر می نمایم.
بسیج، شجره طوبی و مظهر هدایت
امروز روز بسیار بزرگ و مبارکی برای همه بسیجیان و سالرزو تأسیس نهاد بزرگ بسیج به دستان مبارک حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه)می باشد.کارها و کلمات حضرت امام(رحمة الله علیه)مانند خودِ ایشان بزرگ و امامانه بودند.یکی از کارهای بزرگ ایشان تأسیس بسیج است.ایشان سخنان بسیار مهمی در باب بسیج، بسیجیان و وظائف بسیجیان فرمودند و در آخر در وصیت نامه خود در جاههای مختلف فرمودند:خدایا از تو می خواهم مرا با بسیجیانم محشور فرمائی.ایشان نفرمودند:خدایا مرا با پیغمبر و آل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)محشور فرما.این شجره طیبه(بسیج)به قدری قُرب و قیمت پیدا کرده که مانند«سلمان منا اهل البیت»و بلکه بالاتر شده است که حضرت امام(رحمة الله علیه)از خداوند می خواهند در روز قیامت با بسیجیان محشور شوند.مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)هم همین جمله را فرمودند که همان طور که امام بزرگوار فرمودند من هم از خداوند می خواهم مرا با بسیجیانم محشور فرماید.افتخار بزرگی نصیب بسیج شده که اولین و آخرین انسانهای پاک این دفتر را امضاء کردند.بسیج بر بال فرشتگان نشسته و شجره طیبه درخت طوبی(درخت طوبی درختی در بهشت است که شاخه های آن در خانه هر مؤمنی هست)شده است.بنابراین بسیج شجره طوبی و مظهر هدایت شده است.
برکات بسیج
یکی از برکات بسیج این است که گوش بسیجی بر دهان ولی فقیه و ولایتمدار است و این بالاترین افتخار است.مردم سلمان فارسی را دیدند که پشت سر حضرت علی(علیه السلام)راه می رفت اما پشت سر آنها فقط یک ردّ پا بود.گفتند:سلمان، مولا حرکت می کند شما هم راه می روید اما ما یک ردّ پا بیشتر نمی بینیم.سلمان فرمود:من حتی در راه رفتن هم به حضرت علی(علیه السلام)اقتدا می کنم و جا پای حضرت علی(علیه السلام)می گذارم.بسیج چنین افتخاری دارد و گوشش به دهان ولی فقیه است.
چرخش حق بر محور امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
در گرما گرم جنگهای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)،شخصی نزد امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)آمد و گفت:یا علی(علیه السلام) حق بر من مشتبه شده و من نمی توانم حق را تشخیص دهم.شما صحابه پیغمبر هستید آنها هم هستند، یک طرف طلحه، زبیر و عایشه همسر پیغمبر است و یک طرف اصحاب دیگر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)همراه معاویه هستند.شما نماز می خوانید، روزه می گیرید،حج و جهاد برگزار می کنید آنها هم این اعمال را انجام می دهند و در نماز شب خود سوره بقره را تلاوت می کنند، من نمی دانم حق با چه کسی است؟(بعضی چنان در این شبهات ماندند که از صفین خارج شدند.شهید مطهری(رحمة الله علیه)جمله ای در باب خواجه ربیع در مشهد فرمودند که:خواجه ربیع انسان بزرگ و عارفی بوده و در جنگ صفین شرکت کرده اما نتوانست تشخیص دهد حق با چه کسی است و صحنه جنگ را خالی کرده بعد برای خود قبری کَنده و شبانه روز در آن قبر می خوابیده و نزد خداوند دعا می کرده.این چه عرفانی است که انسان امام حق خود را در صحنه رها کند بعد برای خود قبر بکند این چه عرفانی است!؟در زمان سیدالشهداء(علیه السلام)،بزرگان صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نبودند، کسانی که پای منبر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)بزرگ شده بودند و کسانی که از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)شنیده بودند«حسن و حسین(علیه السلام)سید الشباب اهل الجنه»هم نتوانستند حق و باطل را تشخیص دهند).امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)در جواب آن شخص یک جمله ناب فرمودند:«اعرف الحق تعرف اهله»حق را نمی توان با اشخاص سنجید و نمی توان گفت:چون طلحه صحابه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است پس زبیر هم حق است، نمی توان گفت:زبیر با شمشیر از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)پیروی کرد پس زبیر هم حق است و نمی توان گفت:عایشه همسر پیغمبر پس حق است.شما باید حق را بشناسید.ما باید این جمله بلند پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را در نظر بگیریم که فرمودند:«قَالَ عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ»علی(علیه السلام)با حق و حق با علی(علیه السلام)است،بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دعا کردند:«يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ»خدایا حق را بر محور علی(علیه السلام)بچرخان.این جمله درباره عمار هم هست اما جمله عمار از زبان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)کجا و این جمله در باب حضرت علی(علیه السلام)کجا!پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرموده اند:«قَالَ الْحَقُّ مَعَ عَمَّارٍ يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُمَا دَارَ»خدایا عمار را بر محور حق بچرخان اما جمله پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در باب مولا علی(علیه السلام)این است که می فرمایند:خدایا حق را بر محور علی(علیه السلام)بچرخان یعنی علی(علیه السلام)محور حق می شود.بعد به مردی که سؤال کرده بود فرمودند:محور حق علی(علیه السلام)است و هر کس در مقابل علی(علیه السلام)ایستاد، باطل است.اما آنها نمی توانستند این معیار را تشخیص دهند و می گفتند:علی(علیه السلام)و عمار صحابه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هستند طرف دیگر هم طلحه، زبیر، عایشه همسر پیغمبر و معاویه که کاتب وحی است و قرآن را نوشته بعد نمی توانستند حق را تشخیص دهند.«أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ الْحَقُّ مَعَ عَمَّارٍ يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُمَا دَارَ، وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا افْتَرَقَ النَّاسُ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَانْظُرُوا الْفِرْقَةَ الَّتِي فِيهَا عَمَّارٌ فَاتَّبِعُوهُ، فَإِنَّهُ يَدُورُ الْحَقُّ مَعَهُ حَيْثُمَا دَارَ»(بحارالأنوار،ج30 ،ص372)«أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ»(بحارالأنوار،ج10 ،ص450)
مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)معیار و راهنمای حق
امروز این معیار بزرگ، در دست بسیجیان است.کدام معیار؟معیار فقیه جامع الشرایط که ایشان ولی، پیشوا و جانشین حضرت علی(علیه السلام)و حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)هستند، حکم ایشان حکم حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است، ایشان حجت، راهنما و دلیل ما هستند.این پرچم حق تا دیروز در دست امام بزرگوار بود و امروز در دست مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)است.امام بزرگوار ما هم مانند پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)صحابه زیادی داشتند، هر کدام از یاران حضرت امام یک حرف می زنند ما که نمی توانیم حق را با مردم بسنجیم.ما باید ببینیم مفسر خط امام چه کسی است.امروز این پرچم هدایت و حق در دست فقیه و ولی فقیه که خبرگان تعیین کردند و امام بزرگوار ما شهادت دادند،است. این بزرگترین معیار تشخیص حق و باطل در شبهات است که امروز پرچم حق در دست فقیه جامع الشرایط و ولی فقیه ما یعنی حضرت آیت الله العظمی الامام خامنه ای(حفظه الله تعالی)است.ایشان معیار حق و تشخیص برای ما هستند.هر کس با ایشان مخالفت کند بر باطل است.معیار و راهنمای حق، کسی که دست ما را در دست حضرت حجت می گذارد و کسی که راهنمای من و شما به سوی خدا، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بهشت است این مرد بزرگ است.این اولین قدرت تشخیص برای بسیجی است که گوشش بر دهان رهبر است و باعث می شود در شبهه نماند و در افکار مختلف راه را به خوبی تشخیص دهد.برای همین است که توده مردم بهتر از خواص مسائل را تشخیص می دهند، برای این که نگاه، دهان و گوش آنها به دست جانشین حضرت صاحب(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و دلهای پاک آنها را هدایت می کند بنابراین راه و مسیر را خوب تشخیص می دهند و گرفتار شبهه نمی شوند.مانند شخصی نمی ماند که سیدالشهداء(علیه السلام)در مسیری آمدند تا او را هدایت کنند اما هدایت نشد.؟عبیدالله حُرّ جُعفی انسان بزرگ، باشخصیت و در شهر کوفه سردار بود منتها در تشخیص مانده بود و نمی دانست حق با امام حسین(علیه السلام)است یا با یزید؟(ممکن است حرام در زندگی او وارد شده بود چون حرام انسان را از مسیر و امام حق دور می کند«ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون»(سوره روم،آیه10)انسان کم کم گناه می کند و قلب او سیاه می شود و نمی تواند امام حق را یاری کند)امام حسین(علیه السلام)نزد او آمدند، او را نصیحت کردند و فرمودند:تو حضرت علی(علیه السلام)را یاری نکردی، در جنگ صفین کوتاهی کردی و گناهان زیادی انجام دادی، مرا یاری کن تا جبران شود.او گفت:من از کوفه آمدم که اصلاً در این مسائل نباشم اما اسب و شمشیر خوبی دارم این اسب مرا در هیچ جنگی جا نگذاشته و چابک است.شمشیر تیزی دارم که به هر جا زدم کاری بوده.امام حسین(علیه السلام)یک جمله قرآنی خواندند:«وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا»(سوره کهف،آیه51)من انسانهای گمراه را بازوی خودم قرار نمی دهم.من آمده ام تا جان تو را نجات دهم، نیازی به اسب و شمشیر تو ندارم.
شاخصه های بسیجی
امروز هم ممکن است افرادی باشند که در شبهات بمانند و نتوانند حق و باطل را تشخیص دهند اما بسیجی قدرت تشخیص دارد.1- اولین قدرت تشخیص و شاخصه بسیجی شناخت و پیروی از امام حق است.2- دومین شاخصه بسیجی دشمن شناسی است که دشمن را در هر لباسی می شناسد.عمار در جنگ صفین خیلی سخنرانی و روشنگری می کرد.در جنگ صفین چند هزار نفر از حضرت علی(علیه السلام)جدا شدند که منجر به شکست امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)شد.زمینه جنگ خوارج را هم همین چند هزار نفر و منافقین فراهم کردند.عمار سخنرانی می کرد، وقتی قرآن بالای نیزه رفت و گفتند این قرآن بین ما حاکم است، این چند هزار نفر گفتند: ما با قرآن نمی جنگیم.عمار صحبت های زیادی می کند و می گوید:در زمان کفر، ما همراه با پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)این پرچم در دست ما بود و پرچم مقابل در دست کفر و معاویه زیر پرچم کفر بود.این همان پرچم است منتها ظاهر آن عوض شده این پرچم معاویه همان پرچم کفر است.هر چه گفتند آنها زیر بار نرفتند،چند هزار نفر جدا شدند و منجر به شکست امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)شدند.
وظیفه بزرگ بسیجیان شناخت انحرافات و چهره های نفاق
امروز بسیجی علاوه بر این که باطل را تشخیص می دهد که پرچم باطل در دست استکبار جهانی یعنی صهیونیست ها است.3- یکی دیگر از وظائف بزرگ بسیجیان شناخت انحرافات و چهره های نفاق است.اگر در زمان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)یاران ایشان انحرافات را همان طور که عمار می شناخت آنها هم می شناختند،امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)شکست نمی خوردند و سر خود را در چاه نمی کردند.وقتی عده ای حق و باطل را تشخیص ندهند، وقتی دستهای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)که امام و پیشوای حق و منسوب از طرف خداوند هستند بسته می شود و نمی توانند کاری انجام دهند و درد دل خود را به چاه می گویند تکلیف رهبر ما که الگو پذیر حضرت علی(علیه السلام)هستند روشن است.تفاوت این زمان با آن زمان قدرت تشخیص مردم و بسیج است.این که امام بزرگوار ما می فرمایند:من نزد خداوند شهادت می دهم که عظمت ملت ایران از ملت زمان حجاز، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و امام حسن و حسین(علیهم السلام)بالاتر است برای این است که قدرت تشخیص دارند و همیشه در صحنه حاضر هستند.
بسیجی و قدرت تشخیص
بسیجی یعنی این که انسان در صحنه باشد، اشارات ولی را درک کند.بسیجی باید مانند عمار باشد که هنوز مولا حرف از دهانشان خارج نشده او بتواند تشخیص دهد یعنی هنوز مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)حرف نزده او قدرت تشخیص داشته باشد و حق و باطل را بشناسد و جایی که حق باشد حضور داشته باشد.
بسیجی یعنی تشخیص حق و حضور به موقع در صحنه
شهداء کربلا 72 نفر بودند، چندین هزار نفر شهداء توابین بودند.توابین خیلی زحمت کشیدند و شهید دادند و در راه خداوند کشته شدند اما این شهادت کجا و آن شهادت کجا!اگر آن چند هزار نفر امام حسین(علیه السلام) را یاری کرده بودند جریان فرق می کرد و منجر به شهادت امام حق نمی شد، قرآن و راه و رسم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)کشته نمی شد و امروز جهان از معارف سیدالشهداء(علیه السلام)بیشتر بهره می بردند.اما آنها صحنه را خالی کردند و نتوانستند حق را تشخیص دهند، وقتی تشخیص دادند که کار از کار گذشته بود.آنها به میدان آمدند اجر آنها در نزد خداوند محفوظ است، توبه هم کردند و شهید هم شدند اما آنها کجا و شهداء کربلا کجا!الان هیچ یادی از این چند هزار نفر نداریم، قبر آنها مشخص نیست و فراموش شده هستند.
بسیجی کسی است که آن لحظه ای که باید حضور داشته باشد در صحنه باشد و وقتی مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)می فرمایند: راهپیمایی، وحدت و جذب حداکثری، در صحنه باشند.
وظیفه بسیجی در سخنان مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)
اخیرا مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)صحبتی داشتند که فرمودند:یکی از وظائف شما بسیجیان این است که جذب کنید، بسیجی کسی نیست که اسم سازمانی داشته باشد بلکه هر کسی که ارزشها را قبول داشته باشد بسیجی است.نباید ایجاد تنفر کنیم و نباید کاری کنیم که جوانان از بسیج متنفر شوند.تا می توانید جوانان را جذب کنید تا ارتش دهها میلیونی در رکاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)داشته باشیم.
تقاضایی که از برادران و خواهران بسیجی دارم این است که:تا جایی که راه دارد مردم و دانشگاهیان و محصلین را جذب بسیج کنند.خداوند به همسران پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:اگر کار خوب انجام دهید دو ثواب می برید.هم خودتان کار خوب انجام داده اید و هم آبروی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را حفظ کرده اید.اگر گناه هم کنید دو گناه انجام دادید هم خودتان گناه کردید و هم آبروی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را بردید.بسیجی هم اگر خطا کند دو گناه انجام داده هم خودش گناه کرده و هم شجره طیبه را بدنام و خراب کرده است.ما همه بسیجی هستیم، اگر هر کدام از ما در عمر خود یک نفر را از بسیج متنفر کنیم گناه زیادی مرتکب شده ایم.باید با اخلاق و رفتار خوش کوشش کنیم افراد را جذب بسیج کنیم.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
