سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

چگونگی پدید آمدن روز دانشجو و توصیه اخلاقی امام حسین(علیه السلام)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 515 مرتبه
دسته: سخنراني هاي در خصوص جامعه،سياسي و مذهبيتاریخ: 1392.10.02
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در دانشگاه پیام نور به مناسبت روز دانشجو مورخ 92/9/17
چگونگی پدید آمدن روز دانشجو و توصیه اخلاقی امام حسین(علیه السلام)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت شما دانشجویان عزیز و اساتید محترم خیر مقدم عرض می نمایم.انشاءالله ایام روز دانشجو بر همۀ دانشجویان عزیز مبارک باشد.
اهمیت علم و دانش از دیدگاه قرآن
خداوند در آیه ای از قرآن مجید اهمیت علم و دانش را بیشتر مشخص می کنند و می فرمایند:«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ»خداوند به کسانی که مؤمن، متدین و خداباور هستند بلندی می بخشد و آنها را بالا می برد،منتها از میان مؤمنانی که خدا باور هستند«وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»مؤمنی که اهل علم و دانش است درجات والاتری دارد.خداوند انسان با ایمان را بالا می برد و نمی گذارد زمین بخورد.اما کسانی که به آنها علم داده شده و به دنبال کسب علم و دانش رفته اند درجات بسیار والاتری دارند.انشاءالله با کسب تقوا، ایمان، خداباوری و نورانیت علم بتوانیم در جامعه، خانواده و جایی که کار می کنیم منشأ خیر باشیم.«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»(سوره مجادله،آیه11)
روز دانشجو را خدمت همه دانشجویان عزیز تبریک عرض می نمایم.روز دانشجو روز بسیار مهمی برای دانشجویان است.16 آذر ماه سالروز شهادت سه دانشجوی شهید به نام دانشجوی شهید قند چی، دانشجوی شهید بزرگ نیا و دانشجوی شهید شریعت رضوی است.
چگونگی پدید آمدن روز دانشجو
روز دانشجو چگونه پدید آمد؟در 28 مرداد ماه که کودتا شد، حکومت ملی مصدق سرنگون شد و زاهدی برای برگرداندن طاغوت کودتا کرد،بازار، مردم و مهمتر از همه دانشجویان قیام و با این ظلم و ستم و نظام کودتا مخالفت کردند.در چهاردهم آذر حکومت نظامی شد، دانشگاه در اختیار نیروهای طاغوت قرار گرفت، دو نفر از دانشجویان اعتراض کردند این چه دانشگاهی است که آسایش ما را سلب کرده و این چه حکومت طاغوتی است که اجازه تحصیل به ما نمی دهد،لعنت بر این نظام طاغوتی.وقتی این دو نفر اعتراض کردند نظامیانِ بیشتری وارد دانشگاه شدند.تا این که روز 16 آذرماه شد، دانشگاه مانند صحنه جنگ شده بود.دانشجویان در ساختمان طبقه اول اعتراض کردند و زیر رگبار نظامیان کودتا، سه نفر از این دانشجویان به شهادت رسیدند.نام آن روز را روز دانشجو در اعتراض به نظام طاغوتی، عدالت خواهی و اعتراض به نظام استکباری نهادند.بعد هم قرار بود معاون وقت رئیس جمهور آمریکا یعنی نیکسون به ایران بیاید و به حکومت کودتا مدال افتخار دهد.بعد در همین دانشگاهی که سه نفر به شهادت رسیده و تعدادی مجروح شده بودند از معاون رئیس جمهور وقت آن زمان آمریکا یعنی نیکسون استقبال کردند و در همین دانشگاهی که خون شریف دانشجویان مملکت ریخته و سنگفرش دانشگاه شده بود به او(نیکسون)دکترای افتخاری دادند.از آن زمان به بعد، 16 آذر ماه روز دانشجو و مظهر مبارزه با نظام طاغوت و استکبار ستیزی و دنبال عدالت خواهی و آزادی شد.این اصل جریان روز دانشجو بود،16 آذر ماه برای دانشجوی مبارز ضد نظام سلطه استکباری است.این روز را به همه دانشجویان عزیز تبریک عرض می نمایم.
توصیه اخلاقی امام حسین(علیه السلام)
ایام متعلق به سیدالشهداء(علیه السلام)و امروز روز شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها)است.جمله ای از امام حسین (علیه السلام)در توصیه به اخلاق خدمت شما عرض می کنم امام می فرمایند:اگر ما انسان خوش اخلاق با اخلاق خوب را مجسم کنیم، به صورت یک انسان زیبا است و از طرفی اگر اخلاق بد را مجسم کنیم به صورت یک انسان کریح المنظر است که هر کس او را نگاه می کند چشمانش را روی هم می گذارد، اخلاق اینقدر تأثیر گذار است.بعد امام می فرمایند:اگر سختی ها و گرفتاری ها به انسان رو بیاورد و انسان دنبال کلید باشد تا سختی ها را از زندگی خود بردارد کلید آن در متن روایت امام حسین(علیه السلام)چنین بیان شده است:اگر سختی ها به شما هجوم آورد، گرفتاری ها زیاد شد و دنبال کلید برای نجات از این سختی ها هستید««مَن أَحجَمَ عَنِ الرَّىِ وَعَيِيَت بِهِ الحِيَلُ كانَ الرِّفقَ مِفتاحُهُ»(بحارالأنوار، ج75، ص،128،ح11)»مهربانی، خوش اخلاقی و خوش برخوردی کنید حل این مشکل است.خوش اخلاقی و خوش برخوردی همیشه شفا بخش است.اگر پسر و دختری که ازدواج می کنند، می خواهند زندگی خوبی داشته باشند باید اخلاق آنها بر اساس رفق و مدارا یعنی با محبت و مهربانی باشد.اگر قرار باشد تند باشند زندگی خوبی نخواهند داشت و روز به روز گرفتاری بیشتری خواهند داشت.مهمترین دلیل در خانواده هایی که از هم پاشیده شده اند و زندگی آنها به طلاق کشیده شده این است که تفاهم، سازش، رفق و مدارا نداشته اند.اگر زن و شوهر اول زندگی با هم مدارا کنند و به این فرمایش سیدالشهداء(علیه السلام)عمل کنند زندگی آنها گوارا می شود.اما اگر اول زندگی دعوا داشته و مدارا نداشته باشند کم کم نسبت به هم بی احساس می شوند، محبت و دوستی از بین می رود، اختلافات شروع و باعث جدایی می شود.کلید حل این مشکلات طبق فرمایش سیدالشهداء(علیه السلام)رفق و مدارا است.
خصلت های مؤمن از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)
امام رضا(علیه السلام)می فرمایند:«لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال»مؤمن وقتی مؤمن محسوب می شود که سه ویژگی در وجود او باشد«1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ»(اصول کافی،ج3،ص339)1- خصلتی از خداوند2- خصلتی از پیغمبر خداوند(صلی الله علیه و آله و سلم)3- خصلتی از امام معصوم(علیهم السلام) داشته باشد یعنی باید خصلتی سه گانه در وجود او باشد.سنت خداوندی در وجود مؤمن این است که:«فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ»کتمان سر داشته باشد و عیب پوش باشد.یک ویژگی خداوند تبارک و تعالی این است که هیچگاه ما را رسوا نمی کند.در روایت داریم:اگر مردم هنگام مُردن از حال هم باخبر بودند یکدیگر را دفن نمی کردند و در تشییع جنازه هم شرکت نمی کردند.چه اختلافاتی که به خاطر این افشاء سر به وجود آمده، نباید اسرار را با دیگران بازگو کنند.2-«وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ»مدارا کردن با مردم، شیوه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است.اگر ایشان در خانواده و در جمع مسلمان تند و بد اخلاق بودند همه از ایشان فرار می کردند.انسان می تواند نداری را تحمل کند اما اخلاق تند را تحمل نمی کند.بنابراین امام رضا(علیه السلام)می فرمایند:اخلاقی که ما باید از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)یاد بگیریم یا امام حسین(علیه السلام)می فرمایند:کلید گشایش زندگی و رفع مشکلات این است که انسان نرم، ملایم و مهربان باشد.این درس بزرگی است که سیدالشهداء(علیه السلام)به ما می دهند.کسی از مادر با رفق و مدارا متولد نمی شود و این اعمال اکتسابی است.انسان باید خود را کم کم به مدارا عادت دهد و زود عصبانی نشود.اینقدر تحمل داشته باشد که این رفق و مدارا ملکه زندگی او شود، اگر اخلاق او چنین باشد ازدواج کند موفق است، هر جا مسئول و مدیر باشد و کاری به عهده او قرار دهند، چون خُلق مدارایی دارد موفقیت زندگی هم همراه او هست.اما اگر تند و بداخلاق باشد نمی تواند زندگی خوبی داشته باشد.بداخلاقی و تندی علاوه بر این که زندگی ها را تلخ می کند، فشار را قبر هم زیاد می کند.چند سال پیش یکی از روحانیون برای تبلیغ به شهر آمده بود، بنده به محضر ایشان رفتم.ایشان گفتند:چند سال پیش در اصفهان یک مرد عارفی بزندگی می کرد که باطن انسان را می دید.من خدمت ایشان رفتم و گفتم قیافه مرا چگونه می بینید؟ایشان جواب دادند:من قیافه شما را به صورت پلنگ می بینیم.از ایشان سؤال کردم برای چه چهره مرا مانند پلنگ می بینید؟ایشان جواب دادند:بخاطر این که در خانه بداخلاق و تند هستی و فریاد می زنی.این بداخلاقی در منزل، چهره تو را به صورت حیوان نشان می دهد.
داستان تأثیر اخلاق در زندگی سعد بن معاذ
سعد بن معاذ یک بسیجی و جانباز بود که شهید شد.وقتی سعد بن معاذ شهید شد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در تشییع جنازه او شرکت کردند، چهار طرف تابوت را گرفتند و او را در قبر گذاشتند.بعد روی پنجه پا راه می رفتند.مردم به حضرت گفتند:چرا اینگونه راه می روید؟حضرت فرمودند:از بس ملائکه در تشیع جنازه این شهید آمده اند.وقتی سعد را دفن کردند مادر سعد به بالای بلندی آمد و گفت:«هنیئاً لک الجنه»پسرم بهشت بر تو گوارا باد!پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:«اُسکُتی»ساکت باش!سعد چنان در فشار قبر است شیری که از مادرش خورده از لای انگشتانش بیرون می آید.بعداً از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)یا یکی از ائمه سؤال کردند چرا سعد با این که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)او را دفن کردند و برای او نماز خواندند فشار قبر دارد؟جواب دادند:برای این که در خانه با همسر و فرزندان خود تند بود و همین بداخلاقی سعد بن معاذ که صحابه پیغمبر بود و شهید شده بود و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم در تشییع جنازه اش شرکت کرده بود را اذیت می کرد و برای او اثر نداشت.اخلاق تأثیر زیادی در زندگی دارد.
شخصی پدر خود را در خواب دید که وضع خوبی دارد اما از دهان او خون می آید.بعد از پدر خود پرسید برای چه این وضع را دارید تمام بدن شما سالم است اما از دهان شما خون می آید.پدرم گفت:به خاطر این که من نام مادرت که سیده بود را شکسته می بُردم. مادرت سیّده و اولاد پیغمبر بود ناراحت می شد ولی به من احترام می گذاشت و چیزی نمی گفت.اما امروز مجازات آن را می کشم.بنابراین دنیا، دنیای انعکاس و حساب است.مانند کوه که در آن وقتی صدا می دهید به خودتان برمی گردد، هر کار کنید خوب یا بد خودتان باید جوابگو باشید،خصوصاً اگر اخلاق انسان تند باشد آثار آن اول گریبان گیر خود او می شود و قیافه انسانی ما را تغییر و به شکل حیوان در می آورد.این گونه نیست که نشود انسان اخلاق و خلقیات بد را از وجود خود دور کند،کتاب های اخلاقی راههای ریشه کن کردن رذائل اخلاقی را نوشته اند.
توسل فرزند شیخ عباس قمی به سیدالشهداء(علیه السلام)
فرزند صاحب مفاتیح مرحوم شیخ عباس قمی پسری داشتند که از علماء و خطیب بود.ایشان سخنرانی های زیادی داشتند اما به بیماری حنجره مبتلا شدند، تارهای صوتی ایشان از کار افتاده بود و پزشکان ایشان را از سخنرانی منع کرده بودند که حتی نباید با همسر و فرزندان خود هم حرف بزنید.اگر با آنها کاری دارید باید بنویسید.کسی که خطیب و سخنران بوده و در تمام مجالس بزرگ شرکت و سخنرانی می کرده الان باید حرف نزند، زندگی برای ایشان بسیار سخت شده بود.ایشان فرمودند:من به امام حسین(علیه السلام)متوسل شدم و گفتم:یا سیدالشهداء(علیه السلام)یک عمر نوکری درب خانه شما را کردم الان زندگی بر من سخت شده، از خداوند بخواهید که مرا شفا دهند.بعد گریه کردم و خوابیدم، در خواب دیدم در یک جای نورانی آقا سیدالشهداء(علیه السلام)حضور دارند، من خدمت ایشان رفتم و شروع به التماس کردم و گفتم:یا سیدالشهداء(علیه السلام)جان مادرت زهرا(سلام الله علیها)مرا شفا بده.امام حسین(علیه السلام)فرمودند:نزد سیدی که جلوی درب نشسته برو و بگو روضه دخترم رقیه(سلام الله علیها) را برای شما بخواند، شما بنشین و گریه کن، انشاءالله خداوند تو را شفا می دهد.سیدی که جلوی درب بودند حاج آقا طباطبایی، شوهر خواهرم بود من به ایشان گفتم:برای من روضه بخوان. اما ایشان نمی خواستند روضه بخوانند تا این که سیدالشهداء(علیه السلام)اشاره کردند برای او روضه دخترم رقیه(سلام الله علیها) را بخوان.همین که ایشان مشغول روضه شدند و من گریه کردم،فرزندانم مرا بیدار کردند.وقتی بیدار شدم، ناراحت بودم که چرا نتوانستم ادامه خواب را ببینم.بعد نزد پزشک رفتم،ایشان مرا معاینه کردند و گفتند:چه دارویی مصرف کردید که خوب شدید؟من گفتم:به سیدالشهداء(علیه السلام)متوسل شدم و این خواب را دیدم.دکتر گفت:به خدا قسم این بیماری که تو داشتی به غیر از توسل و اعجاز راه دیگری نداشت، زیرا بیماری خطرناکی است.
مردهای شامی برای این که دل فرزندان ابا عبدالله(علیه السلام)را به درد بیاورند، لباس نو برای فرزندان خود می خریدند و به خرابه شام جلوی فرزندان سیدالشهداء(علیه السلام)می آمدند....
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.