سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

مختصری از اوضاع نابسامان دوران سیاه طاغوت

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 775 مرتبه
دسته: سخنراني هاي در خصوص جامعه،سياسي و مذهبيتاریخ: 1392.12.14
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در جمع دانش آموزان خوابگاه کمیته امداد امام خمینی(رحمة الله علیه) مورخ 92/11/19
مختصری از اوضاع نابسامان دوران سیاه طاغوت
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله الحکیم فی کتابه:«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ»(سوره ابراهیم،آیه5)

توفیقی نصیب بنده شد که در جمع شما عزیزان حضور پیدا کنم.از مدیریت محترم کمیته امداد شهرستان بافت جناب آقای شمسی و همکاران ایشان و همه دوستان تقدیر و تشکر می نمایم.
دوران سیاه طاغوت
انقلاب اسلامی برکات زیادی دارد.یکی از این برکات،تشکیل همین جمعی است که من و شما در آن نشسته ایم که یکی از برکات امام بزرگوار(رحمة الله علیه)است.در دوران سیاه طاغوت هیچ حمایتی از مردم نمی شد.بنده در دوران طاغوت محصل بودم،کسانی که پول داشتند می توانستند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند اما کسانی که پول نداشتند نمی توانستند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند و فرزندان آنها از درس خواندن محروم می شدند.در آن زمان نه حمایتی بود نه کمکی، حتی در روستاها آب آشامیدنی و بهداشتی هم نبود و کمیته امدادی هم در کار نبود.مثلاً زمانی که اعلام می کردند فرماندار می خواهد بیاید،مانند این بود که شاه می خواست بیاید باید زیر پای او فرش پهن می کردند اما به مردم اهمیت نمی دادند و مدارس در نهایت تا کلاس پنجم بود و راهنمایی و دبیرستان نداشتند و واقعا دوران سیاهی بود.در آن زمان جمعیت ایران حدود 25 میلیون نفر بود، شاه روزی 6 یا 7 میلیون بشکه نفت می فروخت و عمده پولی که می گرفت در خاندان پهلوی خرج می کرد و دنبال عیش و نوش بود.
فردوست یکی از دوستان نزدیک شاه در یک کتاب خاطرات خود را نوشته است.اگر خاطرات فردوست که از بچگی با شاه بزرگ شده بود را بخوانید،می فهمید که آنها چه بر سر مردم می آوردند.آنها اموال مملکت را در اختیار گرفته بودند و پخش مواد مخدر زیر دست خاندان پهلوی بود.اشرف خواهر دوقلوی شاه از جهت کارهای خلاف سنگ تمام گذاشته بود.اگر کسی هم از فرزندان این مرز و بوم اعتراض می کرد او را می گرفتند و در سیاه چالها می انداختند. بعضی از بزرگان ما، مانند آیت الله غفاری که با طاغوت مبارزه می کردند، سینه ایشان را با متّه سوراخ کرده بودند.بعضی ها را در دریاچه نمک قم می ریختند.
یک سال در زمان جنگ که ما به جبهه اعزام شده بودیم، در تهران ورزشگاهی بود که کنار این ورزشگاه سلولهای ساواک بود.تعدادی را به سلول های تنگ و تاریک بردند و زندانی کردند و تا آن زمان که چندین سال هم از پیروزی انقلاب گذشته بود هنوز این سلول ها بوی گند می دادند.خداوند می داند چه بر سر مردم آورده بودند،نفت ما را در اختیار اسرائیلی ها قرار می دادند و پول آن در جیب طاغوت قرار می گرفت.وضعیت مردم هم خیلی بد بود و کسی به فریاد مردم نمی رسید.تا این که امام بزرگوار ما شروع به تبلیغ و صحبت کردند.
پایه های اساسی انقلاب
1-امام و رهبر قاطع

انقلاب اسلامی روی سه پایه اساسی به وجود آمد. یکی از پایه های اساسی انقلاب امام و رهبر قاطع بود.در هر مکان اگر بخواهد حرکتی ایجاد شود باید حتما کسی مدیریت کند.مدیریت انقلاب ما هم مدیریت ناب حضرت امام(رحمة الله علیه)بود.ایشان 60 سال در حوزه علمیه درس اخلاق دادند و خود سازی کردند.خود سازی خیلی مهم است،مثلاً شخصی پُست و مقام می گیرد چنان مغرور می شود که کسی را نمی شناسد اما امام بزرگوار ما که رهبر این مملکت بود می فرمودند:من خادم و نوکر شما هستم. حضرت امام(رحمة الله علیه)از سال 41 که صحبت و تبلیغ می کردند تا سال 57 مردم را راهنمایی و هدایت کردند.اما امام را تبعید کردند که چرا حرف حق می زنند، بعد امام را زندان و بعد 6 ماه به ترکیه تبعید کردند.از آنجا امام را به عراق تبعید کردند و ایشان سختی های زیادی را تحمل کردند.طاغوتیان علماء بزرگ و جوانان زیادی را زندان کردند.بنده یکی از بزرگان را که تازه از زندان آزاد شده بود دیدم که محاسن ایشان را با انبر دست کشیده بودند.بعضی اوقات در تلویزیون هم نشان داده می شود که در زندان قصر چه بر سر انقلابیون می آوردند.
2- حضور مردم
دومین پایه انقلاب این بود که مردم به صحنه آمدند و انقلاب را پذیرفتند.اگر مردم همراهی نمی کردند انقلاب هم به وجود نمی آمد.پذیرش و قبول مردم مؤمن و متدین و جان دادن و همراهی کردن مردم از عوامل پبروزی انقلاب بود.
3- شیعه و مؤمن
عامل سوم که باعث پیروزی جمهوری اسلامی شد این بود که ما همه شیعه و مؤمن بودیم و امام(رحمة الله علیه) را به عنوان مرجع تقلید قبول داشتیم و حرف ایشان را حرف امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)می دانستیم که اطاعت از ایشان واجب است.این سه عامل باعث شد که انقلاب ما به پیروزی برسد.
رهبر الهی و حضور مردم عامل استواری انقلاب
در افغانستان هنوز شوروی ها از هم پاشیده نشده بودند، نصف دنیا کشورهای کمونیستی بودند و می گفتند کشورهای بلوک شرق یعنی اسم کُل مجموعه کشورهای شوروی بود.شوروی ها افغانستان را گرفتند و افغان ها یک میلیون کشته دادند تا شوروی را بیرون کردند.افغان ها که انسان های سخت جانی بودند مبارزه و ایستادگی کردند و شوروی ها را بیرون کردند اما امروز در اختیار آمریکایی ها هستند.آنها با این که یک میلیون کشته دادند اما به جایی نرسیدند و کشور آنها در چنگ آمریکایی ها است.چند وقت پیش که رئیس جمهور آنها صحبت می کرد از بدبختی و ناامنی که آمریکایی ها برای آنها درست کرده بودند شکایت می کرد.چرا اینگونه شد؟برای این که آنها امام،پیشوا و رهبر نداشتند، رهبری و نقش ولی فقیه و جانشین امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نقش مهمی است.مردم هم اگر در صحنه نباشند کار پیش نمی رود.ما دیدیم که در مصر جوانان آمدند و علیه حسنی مبارک قیام کردند، حکومت مصر هم که طاغوتی بود سرنگون شد.جوانان قیام کردند و چندین نفر جان دادند اما همین که پیروز شدند و رئیس جمهوری را انتخاب کردند چون رهبر، امام و پیشوا نداشتند بر انقلاب آنها موج سواری شد و انقلاب آنها هدر رفت.به طوری که امروزه می بینیم ارتش آنها کودتا کرده و بلافاصله حکومت در دست انسانهای قبل قرار گرفت و همه زحمات آنها به هدر رفت.این نقش مردم است. نقش رهبر الهی هم بی بدیل است، تنها انقلابی که صاف و مستقیم بود و کسی نتوانست آن را نابود کند انقلاب اسلامی ایران است، زیرا رهبر خدایی دارد.
عنایت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)در ناکامی آمریکا از نابود کردن انقلاب
در ایام انقلاب بود که در تهران و قم و جاههای دیگر اعلام حکومت نظامی شد.در 12 بهمن ماه هم امام(رحمة الله علیه)به ایران آمده بودند و شاه فرار کرده بود.منتها آمریکایی ها برنامه ریزی کرده بودند که در 20 یا 21 بهمن ماه امام را ترور کنند و تمام یاران ایشان مانند شهید بهشتی(رحمة الله علیه)، شهید مطهری(رحمة الله علیه)و شهید مفتح(رحمة الله علیه)که بازوی امام بودند و مردم به آنها اعتماد داشتند را دستگیر کنند تا انقلاب برچیده شود.آنها حکومت نظامی اعلام کردند،معنی حکومت نظامی این بود که دو نفر حق ندارند کنار هم باشند و با هم حرف بزنند.بعد بر سر خیابانها ارتش مسلح گذاشته بودند که کسی حق ندارد بیرون بیاید.تا بتوانند امام(رحمة الله علیه)را دستگیر و ترور کنند و یاران ایشان را زندانی کنند و به انقلاب خاتمه دهند.آیت الله طالقانی(رحمة الله علیه)تازه از زندان آزاد شده بودند،ایشان هم اعلام کرده بودند:مردم به خانه ها بروند چون شاه برنامه کشتار دارد.بعد به امام هم خبر دادند که حکومت نظامی شده باید چکار انجام دهیم؟برنامه رژیم این است که اگر مردم بیرون آیند آنها را به رگبار ببندند.حضرت امام(رحمة الله علیه)فرمودند:من باید کمی خلوت کنم.ایشان مدتی تنها به اتاق رفتند بعد از مدتی بیرون آمدند و اعلام کردند:حکومت نظامی باید شکسته شود و همه مردم باید به خیابانها بیایند.حالا باید چگونه به مردم اعلام می کردند، از یک طرف هم آیت الله طالقانی(رحمة الله علیه)اعلام کرده بودند که مردم به خانه ها بروند.در آن زمان بلند گو نبود و رادیو و تلویزیون هم در دست طاغوت بود و هنوز جمهوری اسلامی نشده بود.تنها راه، روحانیونی بودند که می توانستند این خبر را از بلند گوی مساجد اعلام کنند.آیت الله طالقانی(رحمة الله علیه)به حضرت امام(رحمة الله علیه)زنگ زدند که اگر مردم بیرون بیایند کشته می شوند، شما باید این حکم را لغو کنید.امام(رحمة الله علیه) فرمودند:مردم باید به خیابانها بیایند. آیت الله طالقانی(رحمة الله علیه)هم اصرار می کردند که مردم نباید بیرون بیایند.از بس آیت الله طالقانی اصرار کردند، حضرت امام(رحمة الله علیه)فرمودند:دستور این است یعنی حکم از ناحیه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است که مردم به خیابانها بیایند.بعد آیت الله طالقانی(رحمة الله علیه)پشت تلفن گریه کردند و فهمیدند که ایشان با چه شخصی در ارتباط هستند.اگر عنایت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نبود با اینهمه مشکلات انقلاب ما پیروز نمی شد.یکی از اهداف انقلاب ما این است که جهان را برای ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)آماده کند.بالاخره مردم باید ایشان را بپذیرند، اگر مردم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را قبول نکنند که ایشان موفق نمی شوند.باید شرایطی فراهم شود، فکر، روح و توان مردم برای ظهور آماده شود، یک الگو نشان داده شود که ای مردم ظلم و ستم از شما برداشته می شود و پیشرفت خواهید کرد،زندگی شما آباد می شود که مردم، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را قبول کنند.و الا به راحتی که نمی توان فکر مردم را عوض کرد چون بعضی مسیحی، یهودی، زردشتی، گاو پرست و هندو هستند، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فقط برای ایران نمی آیند که ما بگوئیم ایشان می آیند تا ما را اداره کنند. تمام دنیا باید حرف ایشان را بپذیرند، با معجزه هم کار پیش نمی رود،اگر چنین بود حضرت علی(علیه السلام)هم معجزه می کردند.یکی از اهداف انقلاب ما این است که جهان را برای ظهور حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)آماده کند تا وقتی حضرت می آیند مردم دنیا سخن ایشان را بپذیرند.
پیشرفت کشور ایران بعد از پیروزی نظام جمهوری اسلامی
الحمدلله انقلاب ما پیروز شد، بعد از رحلت حضرت امام(رحمة الله علیه)،شاگرد ایشان نظام جمهوری اسلامی را رهبری، حفظ و مراقبت کردند که دشمن نیاید موج سواری کند و ثمره خون شهداء را از بین ببرد.الحمدلله روز به روز پیشرفت کشور را از جهت علمی و از هر جهت مشاهده می کنیم.امروزه جز چند کشور جهان از نظر علمی هستیم در صورتی که قبلا ما را اصلا حساب نمی کردند.آمریکایی ها وقتی به ایران می آمدند از پول و نفت کشور ما استفاده می کردند بعد ما را وحشی حساب می کردند.وقتی آمریکایی ها به ایران آمدند فرزندان ارتشی ما حق نداشتند حتی پیچی از هواپیما باز کنند و می گفتند شما لیاقت ندارید.یا اگر هواپیمایی خراب می شد آن را به آمریکا می بردند تا تعمیر شود.اما امروزه نظام جمهوری اسلامی پهپاد آنچنانی می سازد به اسرائیل می فرستد و اسرائیلی ها بعد از چند ساعت دیگر متوجه می شوند، آن هم اسرائیلی که اینهمه از جهت نظامی پیشرفته است.
بنابراین سه عامل بود که انقلاب را به وجود آورد:امام، حضور مردم و دین.این سه عامل هم انقلاب را نگه می دارند:حضور مردم و وفاداری مردم.وقتی مردم در صحنه نباشند حتی امام حسن و امام علی(علیهم السلام)با آنهمه عظمت شکست می خورند.بنابراین نقش و بیداری مردم خیلی مهم است.
ضرورت حضور در راهپیمایی
22 بهمن ماه، سالگرد پیروزی انقلاب را در پیش داریم.انشاءالله همه در راهپیمایی شرکت نمایید.راهپیمایی خیلی مهم است چون باعث می شود دشمن وادار به عقب نشینی شود.چون مثلاً وقتی آمریکایی ها بخواهند کشور ما را بگیرند باید در یک مکان مستقر شوند وقتی ببینند تمام مردم کشور ما با هماهنگی می گویند مرگ بر آمریکا، جایی نمی توانند بیایند و برای همین عقب نشینی می کنند.اثر راهپیمایی از دهها بمب اتمی که بخواهیم به طرف آمریکا پرتاب کنیم بیشتر است، زیرا حضور مردم است و تا مردم در صحنه باشند دشمن نمی تواند هیچ کاری انجام دهد.انشاءالله همه در راهپیمایی شرکت کنید، خوب درس بخوانید زیرا آینده از آنِ شما جوانان است، کتابهای غیر درسی هم مطالعه کنید.اگر باسواد باشید همه جا کار برای شما هست و باسواد شدن هم زحمت می خواهد.الحمدالله به برکت حضرت امام(رحمة الله علیه)امکانات خوبی برای شما فراهم شده است و شکر این نعمت هم این است که درس بخوانید و خداوند را شکر کنید.
یکی از عوامل خوشبختی انسان،احترام به والدین
مواظب چشم، گوش و زبان خود باشید، به پدر و مادر خود احترام بگذارید.یکی از شهداء کف پای مادر خود را می بوسید و به چشم خود می کشید و می گفت:پای مادر در بهشت گذاشته می شود.دعای خیر پدر و مادر زندگی فرزندان را درست می کند.مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)می فرمایند:من هر چه دارم از دعای پدرم است.بعد تعریف کردند که چشم پدرم درد می کرد و ما در مشهد زندگی می کردیم، هیچکدام از برادرانم نزد ایشان نماندند.پدرم به من فرمود:پیش من در مشهد بمان.از یک طرف دوست داشتم به قم بروم و ادامه درسم را در آنجا بخوانم، چون علماء بزرگی در قم بودند.نمی دانستم چکار انجام دهم.رفتم و با یکی از بزرگان مشورت کردم و گفتم:به نظر شما من نزد پدرم در مشهد بمانم و به ایشان رسیدگی کنم یا این که بروم و در قم درس بخوانم.وقتی با این عارف روشن ضمیر و مرد بزرگ مشورت کردم ایشان فرمود:بمان و به پدر و مادر خود خدمت کن، اگر خداوند بخواهد مشهد را برای شما مانند قم درست می کند.یعنی همان پیشرفتی که برای شما در قم به وجود می آید در مشهد هم فراهم می شود.بنده هم قبول کردم و نزد پدرم ماندم.الان هم هر چه دارم از دعای خیر پدرم است.یکی از مهمترین عوامل خوشبختی، رضایت پدر و مادر و مهمترین عامل بدبختی نارضایتی و عاق پدر و مادر است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.