سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

حج دعوت خداوند و سرّ اعمال حج(تولدی دوباره)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 487 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.02.27
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مدينه حج سال90 شماره 8
حج دعوت خداوند و سرّ اعمال حج(تولدی دوباره)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

از همه شما زائران خانه خداوند بردران عزیز و خواهران مکرمه بخاطر انجام عمره تمتع تشکر و قدردانی می نمایم. خداوند را شکر می کنیم که توفیق عنایت فرمود اولین مرحله از اعمال حج تمتع که عمره تمتع بود را برگزار کنیم.از مدیریت خوب کاروان جناب آقای شمس الدینی و همکاران محترم ایشان و عوامل محترم کاروان صمیمانه تشکر می نمایم.
نکات قابل بحث در جلسه
نکته اول این که:ظرفیت حج چه چیز است؟حج و عمره چه تأثیری می توانند بر ما داشته باشند؟اجمال جواب این است که حج باعث تولد دوباره می شود.
نکته دوم این که:یکی از آیات قرآن که در باب مکه نازل شده است را خدمت دوستان عرض می نمایم، چون آیاتی که مربوط به مکه و مدینه است شنیدن آن در این شهر و در مدینه منوره لذت بخش است.
نکته سوم:بنده کتابی که دیروز در فرودگاه توزیع می کردند را مطالعه کردم، این کتاب انحرافاتی دارد که خدمت دوستان عرض خواهم کرد.
نکته چهارم:کنترل اعمال است که انشاءالله دو نکته کوتاه در باب اعمال عرض خواهیم کرد.
حج، دعوت خداوند
نکته اول:حج دعوت از طرف خداوند است.انسان این را با تمام وجود لمس می کند که خداوند ما را دعوت و زمینه آمدن به حج را برای ما فراهم کرده است.انسانهایی بوده اند که میلیاردی پول داشته اند اما موفق نشدند به مکه بیایند.حتی کسانی بوده اند که تا کنار هواپیما هم آمده اند اما مشکلی برای آنها پیش آمده و موفق به رفتن حج نشده اند.ممکن است کسی قلب خود را عمل کرده و از نظر پزشکی نباید به مکه می آمده اما به مکه آمده و حتی اعمال خود را به خوبی انجام داده است.حج زندگی جدید و تولد دوباره ای برای ما است و آثار مختلفی دارد:مثلاً آثار سیاسی، اجتماعی، فردی و اخلاقی حج که بنده در باب آثار اخلاقی حج مطالبی را عرض می کنم.
آثار اخلاقی حج
یکی از آثار اخلاقی حج این است که:قبل از حج هر کسی اسیر پُست، مقام، لباس و...است اما در حج همه این امتیازات کنار گذاشته می شود و کم کم و مرحله به مرحله انسان از عالم خاکی به عالم روحانی و معنوی می رود.یعنی اعمالی که ما انجام می دهیم ما را از عالم خاک جدا می کند و به عالم معنویت سوق می دهد حتی به جایی می رسد که در حدیث آمده است که امام معصوم(علیه السلام)می فرمایند:«يَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَةِ يَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»(الكافي، ج ۴ ، ص  ٢۵٣ ، ح ۶ )در حج انسان به جایی می رسد که از گناهان خود خارج می شود، مانند روزی که از مادر متولد شده است،این خیلی قیمتی است.کجا انسان می تواند عملی انجام دهد که تمام گناهان گذشته خود را پاک کند و وارد نور شود.این برکت از آنِ حج است، این نعمت بزرگ را قدر بدانیم.
آیه قرآن در باب حج
نکته دوم:آیه:«إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا»(سوره آل عمران،آیه96 و 97)یهود به پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اعتراض می کرد که بیت المقدس باعظمت است چرا دست از بیت المقدس برداشتی؟خداوند در این آیه جواب می دهد:اولین خانه ای که برای پرستش مردم ساخته شده کعبه بوده است، بنابراین کعبه اول بوده و جایی که اول برای پرستش ساخته شده مقام اول را دارد اما بیت المقدس بعدا ساخته شده است.به اولین خانه ای که برای عبادت مردم ساخته شده بیت الله یعنی خانه خدا می گویند.این خانه«لَلَّذِي بِبَكَّةَ»در خدمت مردم و برای مردم در بکه است(بکه از نظر لغوی یعنی ازدحام و اجتماع.چون مردم کنار خانه خداوند اجتماع می کنند اسم این مکان را بکه گذاشتند.مکه به کل شهر می گویند اما بکه به موضع خانه خداوند می گویند)بنابراین اولین خانه ای که مردم اجتماع می کنند در بکه است که: 1- مبارک و مایۀ برکت است،یک رکعت نماز در خانه خداوند ثواب صدهزار رکعت نماز را دارد.2- :مایۀ هدایت است.در این مکان«وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ»انسان توبه می کند، تولد دوباره پیدا می کند، با خداوند بیشتر آشنا می شود و به سکرت(راز)اولیه خود برمی گردد.3- «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ»نشانه های روشن در آنجا هست.چون خانه قدیمی است، مصالحی هم که در ان به کار برده شده از قدیم است.سنگ حجرالاسود از همان زمان که حضرت آدم(علیه السلام)به کره خاکی پا گذاشتند همراه ایشان بوده است.یعنی مصالح این مکان هم قدیمی و باارزش هستند.(در باب عظمت حجرالاسود بعداً بحث خواهیم کرد)
نشانه های روشن خانه خداوند
یکی از نشانه های روشن خانه خداوند، مقام حضرت ابراهیم(علیه السلام)است و جا پای حضرت ابراهیم(علیه السلام)در این مکان است.حضرت ابراهیم(علیه السلام)چندین هزار سال پیش روی این سنگ پا گذاشتند و مردم را دعوت کردند و فرمودند:ای مردم خداوند خانه ای ساخته به زیارت خانه خداوند بیائید.سند دعوت همان جای پای ایشان است.خداوند هم جای پای ایشان را حفظ کرده.
4- «مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا»انسان در خانه خداوند انگار در وطن خود است و آرامش پیدا می کند. وقتی وارد حرم می شویم امنیت روحی و اخلاقی پیدا می کنیم.
مشکلات کتابهای توزیع شده بین زائران در فرودگاه
1- مشکلات فقهی

نکته سوم:کتابی که دیروز در فرودگاه توزیع کردند، نکات خوبی داشت و اعمال حج عمره را توضیح داده بود.اما مشکلاتی هم دارد.مشکلات آن دو چیز است:1- مشکلات فقهی:اول این که در کتاب گفته شده خانمها وقتی می خواهند تقصیر کنند، از سر هر زلفی به اندازه یک بند انگشت بچینند.در حالی که فقه شیعه می فرماید:مقداری موی سر را بچینید کفایت می کند.دوم این که وقتی عمره تمام شد، فتوا می دهد که واجب است سر خود را بتراشید و حلق کنید.در حالی که فقه شیعه می فرماید:مردان باید در عمره تمتع تقصیر کنند نه این که سر خود را بتراشند.این با فقه شیعه و روایات اهل بیت(علیهم السلام)ناسازگار است.
2- مشکلات اعتقادی
مشکلات اعتقادی این که:1- مُنکر زیارت هستند، مثلاً داد سخن راجع به عظمت مسجد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دارد اما مسجد النبی اگر عظمت پیدا کرده از برکت دفن پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بوده است.وقتی ما به آنجا می رویم می گویند:اگر به نیت زیارت مسجد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بروید اشکال ندارد اما اگر به زیارت خود پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بروید غلط است.در صورتی که همه همّ و غمّ ما در ایران این است که به زیارت و دیدار اهل بیت(علیهم السلام)برویم اما آنها منکر زیارت هستند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در حدیثی فرمودند:اگر مکه بیائید اما به زیارت من نیائید به من جفا کرده اید.
تفکر وهابیون برگرفته از تفکر اُموی
بنابراین باید ببینیم تفکرات آنها چه تفکراتی است؟آنها تفکر اموی و معاویه ای دارند.تفکر معاویه ای هم تفکر یزیدی یعنی دشمن اهل بیت(علیهم السلام) هستند. آنها می گویند:امامان هیچ مقامی ندارند و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم تا زمانی که زنده بودند مقام داشتند، وقتی از دنیا رفتند دیگر تمام شدند.حتی در کتابهای دیگر خود هم نوشتند که عبدالملک مروان می گوید مردم برای چه به مدینه می روند؟ نعوذبالله می گویند:استخوان های پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)پوسیده و تمام شده به این تفکر، تفکر اموی می گویند.
تفکر وهابیت هم از تفکر اُموی گرفته شده بعد یک عالم به نام ابن تیمیه که در دمشق زندگی می کرد آن را گسترش داده است.ابن بطوطه که یک گردشگر بود، می گوید:من پای منبر رفتم شنیدم که ابن تیمیه می گوید:همان طور که من از پله های منبر پایین می آیم، خداوند هم مانند من هر شب از عرش به زمین می آید.«فی عقله شی» یعنی تفکر ابن تیمیه همان تفکر یهود است که خداوند را جسم می دانند.بعد همان آدم می گوید:عصایی که دست من است نعوذبالله بیشتر از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)که شما زیارت می کنید، کاربرد دارد.احیاء کننده این تفکرات ابن تیمیه طلبه ای وهابی به نام محمد بن عبدالوهاب است که همین حرفها را می زد و همین حرفها را در کتاب های خود آورده است.وهابیون، محمد بن عبدالوهاب را شیخ الاسلام می دانند یعنی حرفهای او را از حرفهای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و ائمه بالاتر می دانند.آنها منکر شفاعت و توسل هستند.
ما وقتی به حرم امام رضا(علیه السلام)می رویم از ایشان کمک می طلبیم و شفا می خواهیم، حاجت هم می گیریم.اگر باطل بود که ما متوسل نمی شدیم و عملاً حاجت نمی گرفتیم.اهل سنت خود نوشته اند که وقتی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)وضو می گرفتند، مسلمانان نمی گذاشتند یک قطره آب وضو پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)زمین بریزد و می گفتند تبرک است.وهابیون می گویند اگر بگوئی یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)و یا علی(علیه السلام)شرک است.
در لا به لای کتابهایی که در فرودگاه توزیع کردند،اگر چه کتابها ظاهر خوبی دارند و بعضی از قسمتها خوب است اما زهری علیه فقه ما داخل آن است.وهابیون صدها کتاب اینگونه نوشته اند.
دلیل گفتن الله اکبر در آخر نماز
اهل سنت در آخر نماز روی خود را به سمت چپ و راست می کنند و به فرشته های سمت چپ و راست سلام می کنند و می گویند:«السلام علیکم و رحمة الله»اما ما در آخر نماز سه مرتبه«الله اکبر»می گوئیم.باید ببینیم که کدام کار بهتر است؟در روایت آمده است که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به مسلمانان فرمودند:وقتی سلام می کنید بر فرشتگان سمت چپ و راست سلام کنید که در فقه شیعه هم آمده است. الان این سؤال پیش می آید که چرا ما این کار را نمی کنیم و الله اکبر می گوئیم؟جواب این است که خودِ پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بعد از فتح مکه فرمودند:هر کس بعد از نماز سه مرتبه دست خود را بالا بیاورد و بگوید:«الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر»و دعای وحدت«وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ...»را بخواند مثل این است که در ثواب فتح مکه همراه من حضور داشته است.
تهمت های وهابیون علیه شیعه
برای چه ما اینجا این کار را انجام نمی دهیم؟یک نفر وهابی به نام عام عمر کتابی نوشت که در پاکستان این کتاب چاپ شده، وهابیون عربستان هم این کتاب را چاپ کردند و بین همه کشورهای اسلامی پخش کردند و گفته اند:1- شیعه، علی(علیه السلام )و اولاد ایشان را خدا می داند.2- شیعه معتقد است که وحی باید بر علی(علیه السلام)نازل می شده و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) کاره ای نبوده و علی(علیه السلام)باید پیغمبر می شدند نعوذبالله جبرئیل خیانت کرده، به جای این که وحی را بر علی(علیه السلام)نازل کند، بر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نازل کرده است.3- شیعیان بعد از نماز دستهای خود را بالا می آوردند و سه مرتبه می گویند:«خان الامین، خان الامین، خان الامین»یعنی جبرئیل امین خیانت کرده است.ما باید وقتی دست های خود را بالا می بریم با صدای واضح بگوئیم«الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر».تبلیغات علیه شیعه، در این کشور خیلی زیاد است.وهابیون این کتاب را پخش کرده اند و به خود ما شیعیان هم به عنوان سوغات می دهند.همه زائران هم این کتابها را می خواند و وقتی ما آخر نماز الله اکبر را با صدای کم و با سرعت می گوئیم آنها متوجه نمی شوند و می گویند این کتاب درست می گوید و حساس می شوند.بنابراین زائرین عزیز وقتی نماز تمام شد با صدای واضح و روشن الله اکبر را ادا کنید.اینها اشکالات این کتاب است.
مواظب باشید که این کتابها را همراه خود نبرید یا اگر بردید حداقل دست افراد ناآگاه قرار ندهید.
کنترل اعمال حج
نکته چهارم کنترل اعمال است.الحمدلله خداوند به ما لطف کرده، انشاءالله اعمال را به راحتی انجام خواهیم داد.بالاخره حج با سختی همراه است.انشاءالله کنترل اعمال را تکرار خواهم کرد تا همه دوستان به راحتی بتوانند اعمال خود را انجام دهند.وقتی دفعه اول می آمدیم می گفتیم خدایا کمک کن زائران بتوانند اعمال خود را به راحتی انجام دهند.به لطف الهی به مسجد جحفه رفتیم و مُحرم شدیم، همه لبیک گفتیم و لباس احرام پوشیدیم.بعد هفت مرتبه دور خانه خداوند یعنی دور حق چرخیدیم و طواف خانه خداوند را انجام دادیم.طواف به سمت چپ است، شاید به خاطر این که سمت قلب ما است و سمت قلب ما به خانه خداوند نزدیکتر باشد.بعد هم به اقامه نماز پشت مقام ابراهیم خلیل آمدیم.سرّ این که به مقام ابراهیم(علیه السلام)می رویم چیست؟یعنی وقتی اعمال را انجام می دهیم باید امام و رهبر توحید داشته باشیم.آن هم رهبری بزرگ که همه هستی خود را برای خداوند داده.خداوند به حضرت ابراهیم(علیه السلام)در سن پیری فرزندی داد بعد دستور داد که باید ایشان را در راه خداوند ذبح کنید.حضرت ابراهیم(علیه السلام)طناب و کارد برداشتند بعد فرمودند:پسرم من در خواب دیدم که تو را ذبح می کنم.حضرت اسماعیل(علیه السلام)فرمودند:«افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ»(سوره صافات، آیه102)هر چه بر شما امر شده انجام دهید و وقتی خواستید سر من را ببرید چشمانم را ببندید که مبادا لحظه ای که می خواهید سر مرا ببرید چشمانم در چشمان شما بیفتد، دستتان بلرزد و نتوانید حکم خداوند را انجام دهید.بعد حضرت اسماعیل(علیه السلام)فرمودند:مادرم چشم انتظار من است ممکن است با شما تندی کند، شما صبر کنید و با مادرم تندی نکنید.بنابراین ما باید پشت سر چنین مقامی نماز بخوانیم و کارهای ما خدایی باشد و گذشت داشته باشیم.هر کدام از این اعمال راز و رمزی دارد.وقتی دو رکعت نماز پشت مقام حضرت ابراهیم(علیه السلام)خواندیم، به چشمه زمزم آمدیم و خداوند با چشمه خود از ما پذیرایی کردند.وقتی آب زمزم می خوریم می گوئیم:«أَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً و رِزْقاً واسِعاً وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داء وَ سُقْم»خدایا این آب را علم، و شفایی برای امراض روحی و جسمی من قرار بده.
یک دانشمند ژاپنی که شیعه هم نیست،روی آب زمزم تحقیق کرده و می گوید:آب زمزم تنها آبی است که در دنیا تغییر پیدا نکرده و بلور شفاف دارد.اگر یک قطره آب زمزم را در هزار لیتر آب معمولی بریزیم آن را تبدیل به آب زمزم می کند.
سرّ رفتن به صفا و مروه
بعد هم بحث صفا و مروه است.حالا سرّ صفا و مروه چیست؟خداوند می فرماید:«إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ»(سوره بقره،آیه158)هر کس صفا و مروه را انجام دهد من از او تشکر می کنم.برای چه این همه سفارش شده است؟برای اینکه در زندگی هیچوقت ناامید نشویم و هیچ زمانی نگوئیم بد شد و هیچ راه نجاتی نیست.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) هاجر و اسماعیل(علیه السلام)را برداشتند و کنار پایه های خانه خداوند آوردند چون خانه خداوند خراب شده بود.ساره به حضرت ابراهیم(علیه السلام)گفته بود که نباید از اسب پیاده شوی تا هاجر و اسماعیل را رساندی باید برگردی.حضرت هم مأمور بودند که به این دستور عمل کنند.هاجر و حضرت اسماعیل پیاده شدند و حضرت ابراهیم برگشت.چند روز گذشت از آبی که آورده بودند استفاده کردند و آبهای آنها تمام شد.هاجر هر چه گشت آبی نیافت، تا این که به بالای کوه صفا نگاه کرد و آب دید.تا دوید و به بالای کوه صفا آمد.از آنجا نگاه کرد، دید که بالای مروه آب است.بعد وقتی آمد(الان فاصله بین صفا و مروه 400 متر است)و به نقطه ای که من و شما هروله می کنیم رسید دید که اسماعیل در حال جان دادن است.بعد متوسل به خداوند شد و وقتی آمد دید از زیر پای فرزند عزیزش اسماعیل(علیه السلام)چشمه زمزم جاری شده تا به امروز هم هست.هاجر از ترس این که فرزندش در آبها فرو رود فرمود:زمزم یعنی بایست بعد آب ایستاد و فرزند خود را برداشت.بنابراین به ما این درس را می دهد که نباید ناامید شویم و در زندگی به سمت خداوند حرکت کنیم،یأس و ناامیدی از گناهان کبیره است.بعد از این عمل که ما درس حیات یاد گرفتیم نوبت به تقصیر یعنی کوتاه کردن مقداری از مو می رسد.
سرّ تقصیر
سر تقصیر این است که ما هر زیبایی که داریم در راه خداوند می دهیم، یعنی ما از همه مقامها و پُستها جدا شدیم و حتی از موی خود که زیبایی ما است گذشتیم و آن را در راه خداوند فدا کردیم.این از عرفانها و برکات حج است.
الحمدلله اعمال عمره تمتع را انجام دادیم، خداوند را بر این نعمت شکر می کنیم.حتی سختی های در حج هم شیرین است، لحظه به لحظۀ بودن در مکه و قدم زدن در مکه عبادت است«الماشی بِمَکّه فی عبادَهِ الله»(وسائل الشیعه، ج 13، ص 230)شما هر جا که قدم بزنید انگار خداوند را عبادت می کنید.
کارهایی که نباید بعد از عمره تمتع انجام دهیم
بعد از سفر ما باید چه کارهایی انجام دهیم و چه کارهایی انجام ندهیم؟الان ما نمی توانیم عمره مفرده انجام دهیم.وقتی عمره تمتع انجام دادیم، نمی توانیم از حرم خارج شویم تا زمانی که حج تمتع را برگزار کنیم.این دستور الهی است که وقتی عمره تمتع را انجام دادیم در این فاصله یک ماه که اینجا هستیم نمی توانیم عمره دیگری انجام دهیم، برای اینکه خداوند دستور داده است.بنابراین باید چکار انجام دهیم؟بهترین کار طواف است، ما که از راه دور آمده ایم بهترین عمل این است که هفت دور، دور خانه خداوند طواف کنیم.کسانی هستند که به ما التماس دعا گفته اند، اگر ما بخواهیم برای هر نفر هفت دور طواف کنیم مشکل است اما می توانیم برای همه نیت کنیم.
در روایت داریم:حاجی که از کنار خانه خداوند آمده به هر شهری برود، خداوند عذاب را از آن شهر برمی دارد.ما خیلی در نزد خداوند آبرو داریم که چنین نعمت بزرگی نصیب ما شده است.از برکت حضور ما در کنار خانه توحید، خداوند شرّ را از شهر و دیار ما برمی دارد.ما وضو می گیریم و طواف می کنیم بعد دو رکعت نماز می خوانیم، باید پشت مقام را برای کسانی که نماز واجب دارند خالی کنیم.یا اگر نماز قضا دارید بخوانید یا حتی به سمت خانه خداوند نگاه کنید.
حسنات خانه خداوند
در خانه خداوند 120 حسنه یا ثواب می نویسند:1- 60تای آن برای کسی که طواف می کند.2- 40تای آن برای کسی که نماز می خواند.3- 20تای آن برای کسی که نگاه می کند.حتی نگاه کردن به خانه خداوند هم باعث می شود رحمت ایشان بر ما نازل شود.
ثواب کمک به سالمندان برای انجام اعمال حج
نکته ای برای جوان ترها:اگر می خواهید راه رحمت خداوند برای شما باز شود، دست سالمندان را بگیرید و به آنها کمک کنید.شاید دعای آنها این راه را برای همیشه برای شما باز کند.اینجا خداوند به انسانها عنایت دارد و دعاهای آنها را می پذیرد.اگر کمک کنید که سالمندان اعمال خود را به خوبی انجام دهند، خداوند هم به شما کمک می کند و نورانیت را به قلب شما می تاباند.
از دیگر برنامه های ما تلاوت قرآن است.زیرا مرکز نزول و نورانیت قرآن اینجا است.کسی که قرآن را در مکه ختم کند، قبل از این که از دنیا برود جای او را در بهشت نشان می دهند.قرآن اینهمه عظمت دارد.شخصی بسیار عاشق قرآن بود و می گفت:من یک ختم قرآن برای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در مدینه داشتم.وقتی داشتم قرآن را تلاوت می کردم، دیدم تمام خط قرآن سبز شده و نور می دهد و من نورانیت قرآن را با تمام وجود حس کردم.
باید صبر و تحمل و مدیریت بحران داشته باشیم.همیشه سعی کنیم کار دیگران را حمل بر خیر کنیم.مثلاً ما در هر مکان می توانیم دو جور برخورد داشته باشیم:1- مثلاً من به شما سلام می کنم و شما جواب سلام مرا نمی دهید بعد فکر می کنم و می گویم از این به بعد دیگر من هم به او سلام نمی کنم یا طور دیگر فکر کنیم که شاید متوجه نشده یا حواس او نبوده، بنابراین همیشه باید سعی کنیم بدبینی نداشته باشیم تا جایی که امکان دارد آن کار را بر محور خوبی حمل کنیم. چون نگاه بدبینانه آرامش را از انسان می گیرد.یکدفعه انسان نگاه می کند و می گوید همه جا نجس است،خداوند همه چیز را پاک آفریده مگر این که انسان ببیند نجس شده است.باید نگاه درست داشته باشیم.انشاءالله مرحله به مرحله جلسات مهمتر و بیشتر می شود و جلسه بعد اسرار حج تمتع را خدمت دوستان عرض خواهم کرد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.