سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

مکه شناسی:فلسفه و اهداف حج، تقویت دینداری و شناخت کعبه و اماکن مقدسۀ آن

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 914 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.03.13
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در جلسه مکه شناسی اردیبهشت91
مکه شناسی:فلسفه و اهداف حج، تقویت دینداری و شناخت کعبه و اماکن مقدسۀ آن
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
از حضور همه زائران عزیز در جلسه مکه شناسی تقدیر و تشکر می نمایم.
فلسفه و اهداف حج در روایات

حج و عمره اهدافی دارند. در روایات یکی از اهداف حج، عامل مهم تقویت دینداری است. اگر حج نباشد دین خدا تضعیف می شود.در روایتی، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می فرمایند:«وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّينِ»(بحارالأنوار،ج6، ص110)خداوند حج را واجب کرده تا دین خدا تقویت شود.در واقع انسان در حج دائم به یاد خداوند است، توبه می کند و از گناهان خود برگشت می کند، سعی می کند دستورات خداوند را در زندگی خود پیاده کند.بنابراین حج هم باعث تقویت دین در دل انسان می شود و هم کم کم وقتی همه به دستورات خداوند پایبند شدند، اجتماع از گناه پاک می شود.
در روایت دیگر از امام صادق(علیه السلام)آمده است:«لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ»تا زمانی که کعبه برپا است و مردم دور خانه خدا می گردند، دین هم برپا است. حتی اگر زمانی کسی حج نیاید حکومت اسلامی باید عده ای را اجیر کند و به آنها پول دهد تا آنها به مکه بروند، دور خانه خدا طواف کنند و حج را برگزار کنند.یکی از اهداف در حج و عمره دیدن آثار پیغمبران و آثار پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است.«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ»(الكافي،ج4،ص271)
برپا بودن آثار پیامبران به واسطۀ رفتن به حج
در حدیثی امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:«وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ ص»برای این که آثار پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)شناخته شود«وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ»خبرها ذکر شود«وَ يُذْكَرَ»تکرار شود«وَ لَا يُنْسَى»و فراموش نشوند.وقتی مردم به مکه، مدینه و احد می روند و جای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نماز می خوانند و عبادت می کنند، اخبار و آثار رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)ذکر می شود و باعث می شود آثار پیغمبران برقرار بماند.یکی از آثار حج و عمره این است که گناه از انسان پاک می شود.«وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ السِّنَانِيِّ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ السَّكُونِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ لَهُ مَا الْعِلَّةُ الَّتِي مِنْ أَجْلِهَا كَلَّفَ اللَّهُ الْعِبَادَ الْحَجَّ وَ الطَّوَافَ بِالْبَيْتِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ أَمَرَهُمْ بِمَا يَكُونُ مِنْ أَمْرِ الطَّاعَةِ فِي الدِّينِ وَ مَصْلَحَتِهِمْ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاهُمْ فَجَعَلَ فِيهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِيَتَعَارَفُوا وَ لِيَنْزِعَ كُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ لِيَنْتَفِعَ بِذَلِكَ الْمُكَارِي وَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ يُذْكَرَ وَ لَا يُنْسَى»(وسائل‏الشيعة،ج11،ص 14)
پاک شدن از گناهان
در حدیث دیگر، امام رضا(علیه السلام)می فرمایند:«فِي عِلَلِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا ع عِلَّةُ الْحَجِّ الْوِفَادَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَلَبُ الزِّيَادَةِ وَ الْخُرُوجُ مِنْ كُلِّ مَا اقْتَرَفَ»(بحارالأنوار،ج96،ص32)حج باعث آشنایی مسلمانان با مصالح خود و شناخت دشمن مشترک می شود و باعث می شود تمام گناهانی که انسان جمع کرده بخشیده شود.یکی از اهداف حج این است که مسلمانان از سراسر دنیای اسلام با رنگ ها، قیافه ها و ملیت های مختلف می آیند تا اهداف اسلام و دشمنان اسلام را بشناسند.امام صادق(علیه السلام)هم در روایتی به بیان آثار اقتصادی و معیشتی حج پرداخته و در پاسخ به هشام بن حکم که فلسفه وجوب حج را می پرسد، چنین می فرمایند:«فَجَعَلَ فِيهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِيَتَعَارَفُوا»این در باب فلسفه و اهداف حج بود. «هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ لَهُ مَا الْعِلَّةُ الَّتِي مِنْ أَجْلِهَا كَلَّفَ اللَّهُ الْعِبَادَ الْحَجَّ وَ الطَّوَافَ بِالْبَيْتِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ أَمَرَهُمْ بِمَا يَكُونُ مِنْ أَمْرِ الطَّاعَةِ فِي الدِّينِ وَ مَصْلَحَتِهِمْ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاهُمْ فَجَعَلَ فِيهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِيَتَعَارَفُوا»(وسائل‏الشيعة،ج11،ص 14)
اسامی شهر مکه
برای شهر مکه 4 اسم ذکر شده است.1- مکّه:نام مکّه از المَک به معنای نابود شدن است یعنی اگر کسی به این شهر بیاید گناهان او نابود می شود. مکه دشمن خداوند را نیز نابود می کند که داستان ابرهه است.یا مکّه را به معنای مغز استخوان«تملک العزم»هم گفته اند.چون در واقع مکه وسط کره زمین است و همان طور که مغز در وسط استخوان قرار دارد، شهر مکه هم مانند مغز، در وسط زمین قرار گرفته است.
2- بَکّه:در قرآن آمده است:«إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ»نام بکه به دلیل ازدحام و اجتماع مردم است.(سوره آل عمران آیه96)
3- امّ القرا:اُم یعنی ریشه و به معنای مادر است.شنیده ایم که می گویند روز دحو الارض از زیر خانه خداوند آب کنار رفت و زمین شروع کرد به گسترش پیدا کردن و اولین نقطه ای که پدیدار شده زیر خانه خداوند بوده است.که به آن ام القرا یعنی مادر همه شهرها می گویند.
4- بلدالامین:یعنی شهر اَمن، هر کس در این شهر از دنیا برود از عذاب خداوند در امان است.
تاریخ ساخت خانه خداوند
نظرات مختلفی درباره تاریخ ساخت خانه خداوند وجود دارد اما آنچه که مهم است این است که در بعضی از روایات آمده است:خانه خداوند در زمان حضرت آدم(علیه السلام) و یا حتی قبل از ایشان به دست فرشتگان ساخته شده است.در روایات آمده که خانه خداوند به دست حضرت آدم(علیه السلام)ساخته شده است. اولین خانه ای که خداوند تبارک و تعالی برای عبادت مردم قرار داده خانه کعبه است که به دستور خداوند متعال و به دست حضرت آدم(علیه السلام)ساخته شد، منتها تجدید بنای آن به دست حضرت ابراهیم(علیه السلام)بود.
قبر حضرت نوح و آدم(علیهما السلام)در نجف زیر بارگاه حضرت علی(علیه السلام)
در طوفان نوح که جهان را آب فرا گرفت، خانۀ خداوند هم خراب شد. حتی آمده است که کشتی حضرت نوح(علیه السلام)روی آب چند نوبت دور خانه خدا طواف کرد بعد استخوانهای حضرت آدم(علیه السلام)که در کوه ابوقبیس بود را برداشت و همراه خود به نجف برد.یعنی در نجف هم حضرت آدم(علیه السلام)، هم حضرت نوح(علیه السلام)و هم امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)دفن هستند.
در روایت آمده است:حضرت علی(علیه السلام)به امام حسن(علیه السلام)فرمودند:شما دو طرف تابوت را آزاد بگذارید و شروع به رفتن کنید، به سرزمین نجف که برسید قبر آماده ای می بینید. در تاریخ نجف هم نوشته شده:حضرت آدم(علیه السلام)چند سال قبل این قبر را برای حضرت علی(علیه السلام)مهیا کرده بودند.
خودِ حضرت نوح و حضرت آدم(علیهما السلام)،در زیر بارگاه و قبه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)در نجف دفن هستند.در زیارت نامه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)می خوانیم«السلام علیک و عَلی ضجیعَیکَ آدم و نوح(علیهما السلام)»سلام بر شما و دو همراه شما(حضرت آدم و حضرت نوح).
ارکان کعبه
خانه کعبه چهار گوشه(رکن)دارد:
1- حجرالاسود:در گوشه ای از خانه خداوند چون سنگ حجرالاسود را گذاشته اند به یک نقطه از آن رکن اسود می گویند.
2- رکن عراقی:چون مردم عراق به این سمت نماز می خوانند.
3- رکن غربی(شامی):چون مردم شام و سوریه به این سمت نماز می خوانند.
4- رکن یمانی:چون به سمت مردم یمن است.
نصب سنگ حجرالاسود توسط معصوم(علیه السلام)
نصب سنگ حجرالاسود باید به دست معصوم باشد. یعنی اگر کنده شود و کسی غیر از معصوم آن را کار بگذارد در جای خود قرار نمی گیرد مگر این که امام معصوم(علیهم السلام)آن را کار بگذارد.
در تاریخ اسلام هم آمده است:قریش خانه خداوند را خراب کرده بود، بعد می خواستند دوباره آن را درست کنند، همه جا را درست کردند اما حجرالاسود ماند.هر کسی می گفت من باید آن را کار بگذارم و طوایف قریش برای کار گذاشتن سنگ حجرالاسود با هم دعوا می کردند.شخصی پیشنهاد داد و گفت:به اولین کسی که از درب خانه خداوند(مسجدالحرام)وارد شد، می گوئیم بین ما قضاوت کند.آنها قبول کردند.بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)که مردم به ایشان محمد امین می گفتند، وارد شدند.مردم مشکل را به ایشان گفتند.حضرت فرمودند:یک چادر شب بیاورید، حجرالاسود را در آن بگذارید و همه گوشه های آن را بگیرید تا در کار گذاشتن سنگ سهم داشته باشید.بعد خودِ حضرت حجرالاسود را برداشتند و در جایگاه قرار دادند.اولین سنگی که همراه حضرت آدم(علیه السلام )از بهشت به این دنیا آمده، سنگ حجرالاسود است.روز قیامت برای کسانی که آمده اند و نماز خواندند و عبادت کردند شهادت می دهد.
روایات در باب سنگ حجرالاسود
روایاتی هم در باب سنگ حجرالاسود داریم.در روایت آمده است:«اَلْحَجَرُ يَمينُ اللهِ في اَرْضِهِ فَمَنْ مَسَحَهُ مَسَحَ يَدُ اللهِ»(جامع الاحاديث للقمي، ص71)حجرالاسود دست خداوند در زمین است.کسی که حجرالاسود را لمس کند مثل این است که دست خداوند را لمس می کند.
در روایت دیگر رسول خدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)می فرمایند:روز قیامت خداوند سنگ حجرالاسود را می آورد تا برای کسانی که به این مکان آمده اند شهادت دهد.
ابن عباس می فرماید:هر کس روی حجرالاسود دست بکشد، مثل این است که با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بیعت کرده است.در این ازدحامها چند چیز از خانمها برداشته شده است.
اعمال برداشته شده از خانمها :
1- دخول در کعبه2- استلام حَجَر3- بلند گفتن لبیک:در مسجد شجره نیازی نیست خانمها لبیک را بلند بگویند اما آقایان هر چه لبیک را بلندتر بگویند ثواب بیشتری دارد.4-هروله در صفا و مروه. آقایان هروله می کنند اما خانمها هروله ندارند.
داستان
روزی دومی کنار سنگ حجرالاسود آمد و گفت:ای سنگ تو هیچ خاصیتی نداری، فقط پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)تو را بوسید.حضرت فرمودند:اتفاقاً این سنگ خاصیت زیادی دارد(داستان را قبلا خدمت دوستان عرض کردم).بعد دومی 70 مرتبه گفت:«لولا علیٌ لَهَلَکَ عُمَر».سومی هم چندین مرتبه این جمله را گفت که«لولا علیٌ لَهَلَکَ عُثمان».
شرح خانه خداوند
درب خانۀ خداوند حدود دو متر است، کف خانه خداوند را بالا آورده اند چون در زمان گذشته سیلابهای زیادی می آمده است.چندین مرتبه آب به خانه خداوند وارد شده و دیوارها را خراب کرده است.الان کف را کمی بالاتر آورده اند و کانالهایی هست که آب از کنار خانه خداوند رد می شود.عکسی از خانه خداوند هست که نشان می دهد در گذشته سیل آمده و مردم در آب شنا می کردند.
ملتزم
از رکن اسود تا گوشه ای از خانه خداوند را ملتزم می گویند.ملتزم یکی از مکانهایی است که دعا مستجاب می شود.نام ملتزم به این خاطر است که مردم سینۀ خود را به این قسمت از خانه خداوند می چسبانند و اقرار به بندگی خداوند می کنند و از گناه خود توبه می کنند خداوند نیز توبه آنها را می پذیرد.
بخشش گناهان در کنار مستجار
مقابل درب خانه خداوند، کنار رکن یمانی مستجار است:مستجار به معنای پناهنده شدن است.دلیل نام مستجار این است که:وقتی حضرت آدم(علیه السلام)از غذای نهی شده خورد، به خانه خداوند آمد و طواف کرد، بعد از طواف به پشت خانه خداوند آمد و فرمود:«رب اغفر لی»خدایا مرا ببخش! ندا آمد:«قد غفرتُ لَک»تو را بخشیدم.حضرت آدم(علیه السلام)علاقۀ زیادی به فرزندان خود داشتند، وقتی مطمئن شد که بخشیده شده صدا زد:«ولذُریتی»خداوندا فرزندانم را هم ببخش!ندا آمد:ای آدم!هر کدام از بچه های تو بیایند، مانند تو طواف کنند و به گناهان خود اقرار کنند من آنها را می بخشم.
مادر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)وقتی می خواستند زایمان کنند،به این مکان یعنی در همان نقطه که حضرت آدم(علیه السلام)آمده بود و پناهنده شده بود آمد و فرمود:خدایا به حق صاحب و بانی این خانه، به حق جدم ابراهیم(علیه السلام)و به حق مولودی که در شکم دارم زایمان را بر من آسان کن.در همان لحظه دیوار شکافته شد و حضرت فاطمه بنت اسد، میهمان خداوند تبارک و تعالی شد و حضرت علی(علیه السلام)را در خانه خداوند به دنیا آورد.
دعای مشلول و شفا گرفتن مرد عرب
یک روز شخص عربی هنگام طواف گریه می کرد.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، امام حسن(علیه السلام)را فرستادند که ببینید آن شخص چه مشکلی دارد؟امام حسن(علیه السلام)نزد شخص عرب رفتند و سؤال کردند چه مشکلی دارید؟مرد عرب گفت: چراغ بیاورید و بدن مرا ببینید.امام حسن(علیه السلام)چراغ آوردند و دیدند که نصف بدن مرد عرب فلج شده است. از او سؤال کردند چرا فلج شدی؟مرد عرب گفت:در زمان جوانی، پدر خوبی داشتم که برای من پول ذخیره کرده بود.من از پدرم خواستم پولها را به من بدهد تا با آنها عیاشی کنم.اما پدرم پولها را به من نداد. من پولها را با دعوا از پدرم گرفتم و او را بر زمین زدم.پدرم گفت:فرزندم من این پولها را برای زندگی و ازدواج تو ذخیره کردم، به کنار خانه خداوند می روم و تو را نفرین می کنم.پدرم به خانه خداوند آمد و نفرین کرد، هنوز نفرین پدرم تمام نشده بود که نصف بدن من خشک و سیاه شد.مدتی گذشت من از پدرم خواستم مرا ببخشد و التماس کردم کنار خانه خداوند بیاید و از خداوند بخواهد مرا ببخشد.پدرم قبول کرد، وقتی می آمدیم پدرم سوار بر شتر بود و به سمت خانه خداوند می آمدیم.در راه حیوانی از جلوی شتر رد شد، شتر رم کرد و پدرم از شتر به زمین افتاد، سرش به سنگ خورد و از دنیا رفت.من نتوانستم پدرم را بیاورم گریه من هم به همین خاطر است.حضرت علی(علیه السلام)فرمودند:چون پدرت راضی شده بود با تو بیاید و تو را ببخشد، دعایی(دعای مشلول که در مفاتیح هم هست)به تو می آموزم، این دعا را بخوان، انشاءالله شفا پیدا می کنی.مرد عرب هم دعا را گرفت و در روز عید قربان دعا را خواند. می خواست برای بار دوم دعا را بخواند که ندا آمد همان یکبار بس است چون این دعا مشتمل بر اسم اعظم پروردگار است.
قدیمی ترین اثر باقی مانده از خانه خداوند
داخل خانه خداوند سه ستون چوبی است.موزه ای در مکه هست،که قدیمی ترین آثار باقی مانده از خانه خداوند در آنجا است.ستونی که عبدالله بن زبیر خانه خداوند را تعمیر کرد،یعنی از سال 36 آن ستون چوبی هنوز در موزه هست.قدیمی ترین اثری که از خانه خداوند مانده همان ستون است. روی خانه خداوند دو سقف دارد، که بین سقف پایین و بالا یک متر فاصله است.شکاف خانه خداوند که مادر حضرت علی(علیه السلام)از آن وارد شدند و حضرت را به دنیا آوردند.یکی از دوستان که سالها اینجا زندگی می کند می گوید:هر چه سعی کردند که این شکاف را بپوشانند، پوشیده نمی شود و هنوز این شکاف هست.در زمان گذشته این شکاف نقره کوب شده بود، اما امروز آن را برداشته اند.
حِجر اسماعیل
به نیم دایره نزدیک خانه خداوند حِجر اسماعیل می گویند.حجر خانه حضرت اسماعیل(علیه السلام)و محل زندگی ایشان بوده است.حضرت اسماعیل(علیه السلام)و مادر ایشان هاجر و حتی هفتاد پیغمبر در این مکان دفن هستند. چون این مکان مظهر رحمت است،معمولاً دعا هم در این مکان مستجاب می شود.
رکن اسود و رکن یمانی
پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بیشتر رکن اسود و رکن یمانی را می بوسیدند.در حدیث آمده است که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:هر وقت من آمدم رکن یمانی را ببوسم، جبرئیل زودتر از من در این نقطه حاضر بود.در این قسمت نیز بسیاری از پیغمبران الهی دفن شده اند.
شاذروان
به برآمدگی اطراف خانه خدا که حدود نیم متر است شاذروان می گویند.شاذروان چیست؟ عبدالله بن زبیر بر اساس روایتی از پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خانه خداوند را تجدید بنا کرد و آن را نیم متر جلو آورده بود و دو درب برای خانه خداوند گذاشته بود اما حجاج بن یوسف ثقفی آن را خراب کرد و بر مبنای ساختۀ قریش بازسازی کرد و نیم متر خانه خداوند را داخل برده است.وقتی مردم طواف می کردند طواف آنها اشکال پیدا می کرد بعد آن را نیم متر بالا بردند و دیدند مردم روی آن راه می روند.دفعه دیگر آن را مانند پشت ماهی درست کردند تا کسی نتواند از این قسمت بالا رود.برای همین می گوئیم وقتی طواف می کنید دست به خانه خداوند دراز نکنید زیرا دست انسان نیم متر داخل می رود و بعضی مراجع این را اشکال می دانند، می گویند باید تمام بدن بیرون بیرون باشد.
دزدیدن سنگ حجرالاسود
حجرالاسود داستان دارد که در تاریخ آمده است:قرامطه سنگ حجرالاسود را دزدیدند و بردند و آن سنگ را چند قسمت کردند.زمانی که سنگ را پیدا کردند، تعدادی از قسمت های آن گُم شده بود، بعد سنگ حجرالاسود را تراشیدند و روی قسمتهای دیگر گذاشتند.
سیاهی سنگ حجرالاسود
حجرالاسود از ابتدا سیاه نبوده،از بس از زمان حضرت آدم(علیه السلام)تا به امروز روی آن دست کشیده اند به رنگ سیاه درآمده است.فلز اطراف سنگ حجرالاسود قاب سنگ است که در گذشته یک قاب داشته و الان قاب نقراه ای رنگ دارد که اصل سنگ داخل قاب است و قاب برای محافظت آن است.فاصله حجرالاسود تا زمین حدود یک متر و ده سانتی متر است.
پرده خانه خداوند
اولین کسی که پرده خانه خداوند را درست کرد، همسر حضرت اسماعیل(علیه السلام)بود و از آن زمان به بعد ساخت پرده باب شد.زمانی هم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)حکومت می کردند، چند بار پرده خانه خداوند را از کوفه فرستادند. در گذشته پرده خانه خداوند از مصر می آمده و امروزه خودِ سعودی ها کارخانه پرده بافی درست کرده اند که تمام کارهای ساخت پرده خانه خداوند را انجام می دهند.برای ساخت پرده خانه خداوند 670 کیلوگرم ابریشم خالص ایتالیایی استفاده می شود.یک پرده که پرده داخلی خانه خداوند است با دستگاههای کار قدیمی درست شده اما الان صنعتی است.در قسمت دیگر که پرده سبز است داخل خانه خداوند است.در قسمت های دیگر که خطوطی دیده می شود، قسمت به قسمت بافته می شود، اول حروف نوشته می شود بعد با ابریشم خطوط را برجسته می کنند، بعد سیم هایی از طلا و سیم هایی از نقره را ضربدری وارد می کنند و به آن حزام یعنی کمربند می گویند.در کارخانه پرده بافی خانه خداوند قسمت حِزام داریم که چند قطعه و ظریف کاری دارد.پرده هر سال با پرده سال قبل فقط از نظر تاریخ فرق دارد و قیمت ساخت پرده حدود شش میلیارد تومان به پول ایرانی یا دو میلیون ریال پول سعودی است.
حطیم(نفرین کردن)
قسمت دیگر حطیم است که از حَجَر شروع می شود مانند مثلث سه ضلع دارد.که یک ضلع آن به طرف مقام ابراهیم و ضلع دیگر آن تا حجر اسماعیل است.در این قسمت کسی را نفرین کنی مؤثر است.
ما ایرانی ها از پشت مقام حضرت ابراهیم(علیه السلام)وارد می شویم.
کلیدداری خانه خداوند
کیلدداری خانه خداوند شغل مهمی از گذشته تا به حال بوده است.که وقتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)تشریف بیاوردند کلید به دست ایشان خواهد بود.
پلکانی وجود دارد که از این مکان وارد خانه خداوند می شدند و الان این پلکان برقی است.وقتی می خواستند داخل خانه خداوند را شستشو کنند از این پلکان استفاده می کردند و الان در موزه است.
سقف خانه خداوند
سقف خانه خداوند به صورت دو سقفی است و به وسیلۀ سه ستون چوبی نگهداری می شود،فاصله بین سقف بالا و پایین حدود یک متر است.برای این سقف خانه خداوند را دو طبقه ساخته اند که از باران حفظ شود، داخل خانه خداوند چیز خاصی نیست و دور تا دور آن با پرده سبز پوشیده شده است.پرده داخل خانه خداوند چند سال یک بار عوض می شود اما پرده بیرون هر سال عوض می شود.
انشاءالله پس فردا بعد از ظهر زیارت دوره دانشجویی خواهیم داشت، کسانی که می خواهند محرم شوند و عمره مجدد انجام دهند، لباس احرام همراه خود بردارند.بعد توضیحاتی در مسیر داده خواهد شد، بعد به مسجدی به نام جعرانه یعنی جایی که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در جنگ حنین محرم شدند می رویم، محرم می شویم و برمی گردیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.