سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

مدینه شناسی:مختصری از تاریخچه مدینه و اعمال عمره مفرده

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 640 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.03.19
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مدينه سال 92
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
مدینه شناسی:مختصری از تاریخچه مدینه و اعمال عمره مفرده

از میهمانان خداوند تبارک و تعالی و پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)و از مدیر و معاون محترم کاروان که زمینه این جلسات را فراهم نمودند، تقدیر و تشکر می نمایم.
عمره، حج اصغر
رسول خدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)در روایتی می فرمایند:«اِعْلَمْ اَنَّ الْعُمْرَةَ هِيَ الْحَجُّ الأصْغَرُ»عمره همان حج کوچک است.حج اکبر، حج تمتع است که در ماه ذی الحجه انجام می شود، در بقیه سال حج اصغر است.حج اصغر به این معنا نیست که ثواب کمی دارد.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می فرمایند: «انَّ عُمْرَةً خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيا وما فيها»حج اصغر از تمام دنیا و آنچه که در این دنیا است ارزش بالاتری دارد. یعنی دنیا در یک طرف و عمره ای که ما انجام می دهیم در طرف دیگر ارزش بیشتری دارد.خداوند را شکر می کنیم که زمینه عمره، بندگی و سفر به سوی خودش را برای ما فراهم کرده است.هیچ سفری مانند سفر حج و عمره تأثیر بر روح، روان، اخلاق و رفتار انسان ندارد.
ما زائرین میهمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)هستیم،علاوه بر این که به زیارت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)مشرف می شویم، با پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)گفتگو و در دل مناجات می کنیم، باید سعی کنیم اخلاق و رفتار ما در زندگی شبیه اخلاق پیامبرمان باشد.در قرآن در باب پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمده است که:«وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ»(سوره قلم، آیه4)شما اخلاق والایی دارید.انشاءالله صبر، تحمل و بردباری ما در زندگی زیاد باشد.
الگوگیری از اخلاق کریمانه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با مرد یهودی
یک روز پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)از کوچه ای رد می شدند، یک یهودی آمد و یقه ایشان را گرفت و گفت:من از شما طلبکارم بدهی خود را بدهید.حضرت فرمودند:من به شما بدهی ندارم اما او می گفت:زود بدهی خود را بدهید.اصحاب، برای نماز منتظر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بودند، وقتی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دیر کردند، با هم رفتند تا ببینند پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)کجا هستند. دیدند که یک یهودی یقه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را گرفته است.اصحاب آمدند تا یهودی را کتک بزنند اما حضرت فرمودند:کاری به دوست من نداشته باشید من با رفیقم می دانم چکار کنم.حضرت اینقدر با محبت و مهربانی با یهودی برخورد کرد که او گفت:«أَشْهَدُ أَنّ لَّا إِلَٰهَ إِلَّإ الله و أَشْهَدُ ان محمد رسول الله».این شیوه پیغمبر ما بود، ما هم وقتی به زیارت حضرت می آئیم باید سعی کنیم اخلاق خود را درست کنیم تا موقع برگشت اخلاق و مردم داری ما شیوه خوبی داشته باشد.اگر قرار باشد ما برگردیم و باز غیبت، تهمت، گناه و معصیت کنیم، توشه خوبی از این سفر برنداشتیم.در صورتی که می توانیم با این سفر خود را از هر جهت خوشبخت و سعادتمند کنیم.علاوه بر این که در مسجد النبی نماز می خوانیم و هر نماز واجبی، ثواب ده هزار نماز را دارد، هیچ مسجدی در عالم به جز مسجدالحرام چنین ارزش و ثوابی ندارد.در این مکان، علاوه بر این که پرونده خود را از کار خیر پُر می کنیم، باید اخلاق، رفتار و شیوه زندگی ما هم شبیه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)شود.
محبوب های حضرت زهرا(سلام الله علیها) در دنیا
یک کلام از اخلاق حضرت زهرا(سلام الله علیها)خدمت دوستان عرض می نمایم.حضرت زهرا(سلام الله علیها)می فرمایند:من از دنیای شما سه چیز را دوست می دارم یعنی محبوب های من در این دنیا سه چیز است:
اول:تلاوت قرآن
حضرت زهرا(سلام الله علیها)می فرمایند:اولین محبوب من در این دنیا تلاوت قرآن است.ما زائرین هم می توانیم در این سفر ختم قرآن برداریم و ثواب آن را به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)و حضرت زهرا(سلام الله علیها)هدیه کنیم، یا دسته جمعی یک ختم قرآن برداریم.یکی از کارهای خوب ما در این مکان می تواند تلاوت قرآن باشد.خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود رزق و برکت آن هم زیاد می شود و ملائکه در آن خانه رفت و آمد می کنند.سعی کنید هر جا می روید سفره قرآن را پهن کنید و از خانواده بخواهید قرآن تلاوت کنند.
دوم: نگاه به چهره پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
دومین چیزی که حضرت زهرا(سلام الله علیها)در دنیا دوست می داشتند، نگاه به چهره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بود.الان ما زائرین هم خداوند را شکر می کنیم که گنبد زیبای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)را مشاهده می کنیم.الان ما مانند ماهی در آب هستیم شاید قدر لحظه، لحظه این سفر را ندانیم، وقتی به ایران برگردیم و تصویری از این مکان ببینیم، حسرتی از دل ما بر می خیزد که چرا قدر لحظه، لحظه بودن در مدینه را ندانستیم.سعی کنید تا فرصتی هست از این مکانها فیض ببرید و روضه هایی را که خوانده می شود درک کنید.
سوم:انجام کار خیر
سومین چیزی که حضرت زهرا(سلام الله علیها)دوست می دارند این است که کار خیر انجام دهند، یعنی در راه خداوند انفاق کنند.حضرت زهرا(سلام الله علیها)مظهر انفاق هستند.انفاقاتی که این بانو داشتند کسی نداشته، چه کسی حاضر می شود سه روز فرزندانش با آب افطار کنند، اما غذای خود را به بچه فقیر، یتیم و اسیر که غیرمسلمان است بدهد، به این عمل حقوق بشر می گویند.دنیا محتاجِ معرفت حضرت زهرا(سلام الله علیها) و شناخت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)و امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)است.
داستان ورود پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به مدینه و مدفونین در بقیع
دیروز اماکن مقدس در مسجدالنبی را خدمت دوستان عرض کردم.امروز در باب بقیع صحبت خواهیم کرد.وقتی پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)وارد شهر مدینه شدند چند وقتی گذشت و اولین کسی که از بین مهاجرین از دنیا رفت، شخصی به نام عثمان بن مظعون بود.عثمان بن مظعون انسان بسیار عارفی بود که حتی گوشت نمی خورد و با همسر خود رفت و آمد و صحبت کمی داشت.یک روز همسر او نزد پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)رفت و گفت:عثمان بن مظعون همیشه در حال نماز و روزه است و کاری به ما ندارد.وقتی پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)این حرف را شنیدند، بسیار ناراحت شدند، که از شدت ناراحتی وقتی به خانه عثمان بن مظعون می رفتند عبای ایشان به زمین کشیده می شد، پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)به او فرمودند:من که پیغمبرخدا هستم، گوشت می خورم و همسر دارم.رهبانیت دین من جهاد در راه خداوند است، ارتباط با همسر و خانه باید درست باشد.بعد ایشان را نصیحت و راهنمایی کردند.بنابراین اولین کسی از مهاجرین که از دنیا رفت عثمان بن مظعون بود بعد حضرت فرمودند:او را در بقیع دفن کنید.بعد یکی از مردم مدینه به نام اسعد بن زراره هم از دنیا رفت و حضرت فرمودند:قبر او را هم در بقیع درست کنید.به قبرستان بقیع، بقیع الغرقد می گفتند.غرقد جایی بیرون از شهر بوده که حالت جنگل داشته و درختان تمشک در آنجا بوده است.بعد حضرت دستور دادند این مکان را قبرستان عمومی شهر کنید.بعد طوایف مختلف آمدند، درختان را کندند و هر کدام برای خود جای قبر درست کردند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بسیاری از اوقات به بقیع می آمدند، یک جای مخصوص می ایستادند و دعا می کردند.
راز ایستادن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در یک نقطه از بقیع
پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)چندین ماه به قبرستان بقیع می آمدند و در یک جای مخصوص می ایستادند.این که حضرت در یک نقطه می ایستادند، دعا می کردند و مسائلی را بیان می کردند دلایلی دارد که فرصت بیان آن را نداریم.
یک روز شخصی در همان نقطه بقیع که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می ایستادند، ایستاده بود و دعا می کرد.امام صادق(علیه السلام)از آن مکان رد می شدند از آن شخص پرسیدند می دانی این چه مکانی است؟شخص گفت:نه نمی دانم.امام صادق(علیه السلام)فرمودند:جایی است که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)می ایستادند.
راز ایستادن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در بقیع این بود که می دانستند مرقد چهار امام در اینجا می باشد.یعنی نقطه ای که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می ایستادند، روبروی خانه ای از عقیل بوده که به آن دار عقیل می گفتند.الان از نظر تاریخی همان مکانی است که آقایان می روند و روبروی قبر چهار امام می ایستند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در این مکان قرار می گرفتند و دعا می کردند، یعنی با ایستادن در این مکان می خواستند خبر مهمی از آینده دهند که چه اتفاقی می افتد.الان روبروی خانه عقیل، قبر چهار امام است، اولین قبری که مشاهده می کنیم قبر امام حسن(علیه السلام)،قبر دوم امام زین العابدین(علیه السلام)،قبر سوم امام محمد باقر(علیه السلام)و قبر چهارم امام صادق(علیه السلام)است.نوعا در هر مکانی فقط قبر دو امام داریم، مثلاً در کاظمین دو امام و در سامرا هم دو امام دفن شده اند، در هیج مکان قبر چهار امام با هم نداریم.بعد از اینکه ائمه بقیع دفن شدند، ضریح، بارگاه و حرم درست کردند تا این که وهابیون مسلط شدند و دشمنی های خود را نسبت به آثار اسلام شروع کردند و این قبور مطهر را خراب کردند.شهردار مدینه، ضریح چهار امام را در اُحد کار گذاشته بود، ایرانی ها متوجه شدند که ضریح چهار امام در پنجره های اُحد است اما وهابیون پنجره ها را هم کندند.این گروه از وهابیون در واقع ناصبی و دشمن اهل بیت(علیهم السلام)هستند و حالت خوارج و دشمن امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)دارند.تفکر اینها مانند تفکر یزید و معاویه است.یزیدی که با امام حسین(علیه السلام)جنگید، ایشان را به شهادت رساند و خوشحال هم بود.تفکر وهابیون هم تفکر یزیدی و معاویه ای است و در همان راستا حرکت می کنند.
بیت الاحزان فاطمه(سلام الله علیها)
در کنار قبر چهار امام، مکانی به نام بیت الاحزان بوده که برای ما شیعیان بسیار مهم و دعا در آن مکان مستجاب می شد.داستان بیت الاحزان هم این بوده که:مردم مدینه نزد حضرت زهرا(سلام الله علیها)آمدند و شکایت کردند که چرا اینقدر گریه می کنید ما نمی توانیم گریه های شما را تحمل کنیم.بعد امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)در قبرستان بقیع برای حضرت زهرا(سلام الله علیها)یک سایبان درست کردند.اما مردم مدینه همان سایبان را هم خراب کردند.سایبان تقریباً پشت قبور ائمه واقع می شد، یعنی بالای سر قبور چهار امام حدود 50 یا 60 متر بیت الاحزان است.در سال 62 و 64 که ما آمدیم ما را کنار کوهی می بردند و می گفتند بیت الاحزان اینجاست.الان تحقیق و بررسی های زیادی در باب حج انجام شده و مسائل زیادی برای روحانیون و حجاج روشن شده است که بیت الاحزان در قبرستان بقیع بوده.بعدا جای این مکان(بیت الاحزان)،مسجدی ساختند و نام آن را مسجد فاطمه گذاشتند، که یهودیان این مسجد را هم خراب کردند که الان هیچ آثاری از مسجد حضرت زهرا(سلام الله علیها)در بقیع نیست.آنها حتی خانمها را هم از رفتن به بقیع محروم کرده اند و نمی گذارند زیارت کنند.در صورتی که اسلام زیارت را برای زنان منع نکرده چون حضرت زهرا(سلام الله علیها)هم به زیارت شهداء و اهل قبور می رفتند و اشکالی هم نداشت.وهابیون تفکر مادی دارند یعنی می گویند:انسان وقتی از دنیا رفت دیگر تمام می شود.
انگلیسی ها استاد تفرقه و اختلاف
امروز شخصی در بقیع نعره می زد و می گفت:چرا می گویند یا علی، یا علی(علیه السلام)،حضرت علی(علیه السلام)دیگر به شهادت رسیدند و تمام شد.اما قرآن می فرماید:شهید زنده است.حتی کسانی که کمونیست هستند، برای شهداء کشور خودشان احترام و حیات قائل هستند و به قبر آنها احترام می گذارند.اما وهابیون برای هیچ چیز احترام قائل نیستند می گویند کسی که از دنیا رفت، تمام می شود.اگر چنین است، چرا در نماز می گویند:«السلام علیک ایها النبی»چرا سلام می دهیم.حتی اهل سنت هم می گویند:اگر در نماز«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ»را نگوئید، نماز اشکال پیدا می کند.اگر تمام شده اند برای چه بر آنها درود و سلام می فرستیم.اینها تفکراتی است که نشأت گرفته از تفکرات معاویه و یزید است.انگلیسی ها هم به نحوی در تفکر محمد بن عبدالوهاب نقش داشتند تا بین مسلمانان تفرقه بیندازند. آنها بین ما شیعیان، بهائیت و بین هندو ها و حتی مسیحیان فرقه های دیگر راه اندازی کردند.انگلیسی ها استاد تفرقه و اختلاف هستند.
مدفونین در بقیع
بنابراین یکی از جاهای زیارتی در بقیع، مسجد فاطمه است.کنار قبور چهار امام، قبر فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)است.وقتی ایشان در مدینه از دنیا رفتند، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) گریه می کردند و می فرمودند:مادرم از دنیا رفت.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم فرمودند:مادر من هم از دنیا رفته، فرقی نمی کند.علاوه بر ایشان کنار قبر چهار امام، قبر عموی پیغمبر یعنی عباس هم هست که به مدینه آمدند و از دنیا رفتند.از جمله جاهای زیارتی دیگر کنار قبر چهار امام، سه تن از دختران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هستند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) چهار دختر داشتند به نام های:حضرت زهرا(سلام الله علیها)، زینب، ام کلثوم و رقیه بودند.قبر سه دختر ایشان یعنی رقیه، زینب و ام کلثوم کنار قبر چهار امام است.نام همسر زینب، ابولعاص بود.رقیه و ام کلثوم با پسران عتبه که مشرک بودند ازدواج کردند، بعد هم طلاق گرفتند و به مدینه آمدند.عثمان هم رقیه و ام کلثوم را به نکاح خود درآورد.یعنی با یک نفر از آنها ازدواج کرد و او از دنیا رفت، بعد عثمان دیگری را به عقد خود درآورد.به عثمان، ذونورین هم می گفتند یعنی کسی که دو نور پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را در خانه خود داشته است.دختران پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)قبل از ایشان در مدینه از دنیا رفتند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دو پسر هم داشتند که در مکه از دنیا رفتند.بعد از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فقط حضرت زهرا(سلام الله علیها)بودند که 75 یا 95 روز بعد از ایشان به شهادت رسیدند.کنار قبر سه دختر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)قبر همسران آنها هم هست که به آنجا قبه زوجات النبی می گفتند.در تعداد همسران پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)اختلاف است که بعضی می گویند ایشان 9 همسر داشتند.قبر دو تن از همسران پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)یعنی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و ام المؤمنین میمونه در مکه است.قبر یکی دیگر از همسران پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به نام امّ سلمه در سوریه است.قبور تعدادی از همسران پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم در قبرستان بقیع هستند.قبر عقیل برادر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و عبدالله همسر حضرت زینب(سلام الله علیها) و ابراهیم پسر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)که در کودکی از دنیا رفت در بقیع است. اصحاب پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحاب امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)هم در بقیع دفن هستند.یکی از اصحاب حضرت علی(علیه السلام)به نام مالک اشتر، در مصر به شهادت رسید اما جنازه ایشان را در بقیع دفن کردند.
از جمله جاههای زیارتی در قبرستان بقیع که خانمها نزدیک آن می ایستند، حلیمه سعدیه است.ایشان،پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را شیر دادند و مرضعه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هستند.از جمله دیگر مدفونین در بقیع تعدادی از مجروحین جنگ اُحد بودند که از دنیا رفتند.قبرستان بقیع در واقع یک حرم است و مستحب است که انسان پا برهنه باشد و ذکر بگوید.اما عربها نمی گذارند و چند جوان را که در این مورد بحث کرده بودند دستگیر کردند.وقتی به مدینه می آئیم مظلومیت اهل بیت(علیهم السلام)را حس می کنیم،دشمنان هنوز هم دست از قبر ائمه ما برنداشتند. خواندن زیارت جامعه کبیره در قبرستان بقیع ثواب زیادی دارد، اگر وقت زیادی ندارید زیارت امین الله را بخوانید.هر امامی را زیارت می کنید مستحب است که نماز زیارت ایشان را بخوانید،اما نماز زیارت را نمی توان در بقیع خواند، در مسجد النبی بخوانید.مثلاً امام حسن(علیه السلام)و امام زین العابدین(علیه السلام) دو رکعت نماز زیارت دارند.فاصله بین گنبد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با قبرستان بقیع، محله بنی هاشم، مکتب امام صادق(علیه السلام)، خانه امام سجاد(علیه السلام)، وسط آن مسجد و خیلی از آثار اهل بیت(علیهم السلام)بوده است.بنده در سال 62 که برای اولین بار آمدم کسی نبود مرا راهنمایی کند، سیدی که چند مرتبه آمده بود به من بسیاری از مکانها را نشان داد که الان قسمتی از محله بنی هاشم داخل مسجد است.
چند مسئله برای انجام اعمال عمره
مسئله اول:انشاءالله حمد و سوره خود را بخوانید که اگر اشتباهی هست اصلاح شود که در نماز طواف نساء شما مشکلی نباشد، اگر نماز کسی اشکال داشت،علاوه بر این که خود او بخواند کسی هم برای او نیابت کند.
مسئله دوم:بحث تقلید است، هر کسی باید مرجع تقلید داشته باشد و مرجع تقلید او زنده باشد یا به دستور زنده بر مجتهدی که از دنیا رفته باقی باشد.
مسئله سوم:حج و عمره باید با مال پاک یعنی مال حلال باشند.اگر کسی خمس مال حج یا عمره خود را نپرداخته باشد، حج یا عمره او اشکال دارد.یا باید در کشور خودمان مال خود را پاک کنیم یا الان قبل از سفر مال خود را پاک کنید تا اشکالی برای عمره و احرام شما نباشد.
غسل احرام و مافی الذمه
مسئله چهارم:انشاءالله روزی که می خواهیم مُحرم شویم، خانمها از خود هتل غسل احرام می کنند با این نیت:غسل احرام برای عمره مفرده می کنم قربة الی الله، بعد لباس می پوشند.آقایان هم همین نیت را می کنند.اگر نیت را فراموش کردیم، اشکالی ندارد چون قصد ما این است که عمره انجام دهیم و هر قدمی که از این به بعد برمی داریم هدف ما این است که به عمره برسیم.در غسل احرام مانند بقیه غسل ها اول سر و گردن بعد طرف راست و بعد طرف چپ را می شوئیم، یعنی فقط نیت آن فرق می کند.غسل دیگری هم هست که به آن مافی الذمه می گویند.غسل مافی الذمه غسلی است که انجام می دهیم تا اگر غسلی از قبل به گردن ما بوده و انجام نداده ایم الان انجام می دهیم، یعنی دو نیت می کنیم:یکی نیت غسل احرام و دیگری غسل مافی الذمه اما یک غسل انجام می دهیم.لباسهای دوخته خود را درمی آوریم، وقتی لباسهای خود را در می آوریم نیت می کنیم:خدایا از این به بعد می خواهم لباس گناه را از تن خود دربیاورم و می خواهم بنده تو باشم و تو مولای من باشی.بعد غسل را انجام می دهیم.هنگام غسل دعا داریم و مضمون دعا این است که:خدایا همان گونه که جسمم را پاک می کنی روح مرا هم پاک کن(گناهان روح مانند حسد و دروغ است).بعضی عادت دارند غیبت و دروغ بگویند و داد و فریاد بزنند، باید از خداوند بخواهیم ما را از این آلودگی ها دور کند.
پوشیدن لباس احرام، لباس بندگی خداوند
بعد از غسل لباس احرام را به تن می کنیم، نیت می کنیم و می گوئیم:خدایا از این به بعد لباس بندگی تو را می پوشم،یعنی نمی گذاریم از این به بعد حرف خداوند روی زمین بماند.افتخار پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)این است که ما شهادت می دهیم و می گوئیم:«اَشْهَدُ اَنْ لاَ اِلَهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ»ما اول شهادت می دهیم که خدایا، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)عبد تو است بعد می گوئیم رسول تو است یعنی افتخار عبد بودن خیلی بیشتر از رسالت است.معمولاً بعضی از افراد می خواهند که حرف خودشان روی زمین نماند اما وقتی لباس احرام را می پوشیم می گوئیم:خداوندا از این به بعد حرف تو روی زمین نماند.در این سفر سعی می کنیم روح انسان رنگ الهی و بوی اخلاص و بندگی برای خداوند پیدا کند و هر کاری که انجام می دهیم قصد قربت به سوی خداوند داشته باشیم.
مُحرم شدن در مسجد شجره
بعد از این که لباس احرام را پوشیدیم به مسجد شجره می رویم.آقایان هم اختیار دارند هم می توانند مانند خانمها در هتل غسل کنند و لباس احرام بپوشند، هم می توانند در مسجد شجره غسل کنند و لباس احرام بپوشند.بهتر است آقایان هم در هتل غسل کنند یعنی اول وضو بگیرید، بعد غسل کنید و لباس احرام بپوشید.اگر هم دوست داشتید می توانید دوباره در مسجد شجره غسل کنید، اشکالی ندارد.بعد وارد مسجد شجره می شویم یعنی خانمها به قسمت خانمها و آقایان هم به قسمت آقایان می روند.در مسجد باید مُحرم شویم، مُحرم شدن در بیرون از مسجد فایده ای ندارد.تا اینجا فقط لباس پوشیدیم هنوز ذکر نگفته ایم که مُحرم شویم.در مسجد، ابتدا سه تا دو رکعت نماز می خوانیم به این نیت که:سه تا دو رکعت نماز برای احرام عمره مفرده می خوانم قربة الی الله.اگر نیت را فراموش کردید هم اشکال ندارد چون آمدن ما به مسجد شجره برای مُحرم شدن است.وقتی نماز تمام شد، در قسمت خانمها از طرف بعثه مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)خانمی هست که نیت ها و لبیک را می گوید و خانمها تکرار می کنند.بنده هم در خدمت آقایان هستم.نیت می کنیم و می گوئیم:مُحرم می شوم برای عمره مفرده و تصمیم دارم محرمات احرام را ترک کنم قربة الی الله.اگر هم نیت را فراموش کردیم، می گوئیم:محرم می شوم برای عمره مفرده قربة الی الله.بعد ذکر می گوئیم:«لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْك»(الكافي،ج4،ص335)وقتی این ذکر را بگوئیم مُحرم می شویم، تا این ذکر را نگوئید مُحرم نمی شوید.کسانی که مقلد آیت الله مکارم شیرازی هستند لبیک آخر را نمی گویند یعنی می گویند:«لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ».به این صورت در مسجد شجره محرم می شویم.
ماجرای مسجد مباهله
انشاءالله امشب به مسجدی اطراف مسجد النبی، به نام مسجد مباهله یا مسجد الاجابه می رویم.به این دلیل مسجد اجابه می گویند:زیرا پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)سه دعا کردند که دو تای آن مستجاب شد و یکی مستجاب نشد.برای این مسجد مباهله می گویند:زیرا ماجرای مباهله با مسیحیان نجران در محل این مسجد اتفاق افتاده است.داستان هم این بود که:پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به مسیحیان نامه نوشتند و فرمودند:بیائید و مسلمان شوید.مسیحیان هم با گروه 70 یا 80 نفری به شهر مدینه آمدند.آنها لباسهای زرباف و طلا باف پوشیده بودند و می خواستند ثروت خود را به رخ مسلمانان بکشند.بعد نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند اما پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)تا چند روز آنها را راه نداد.بعد آنها نزد امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) آمدند و گفتند:ما چند روز است که می خواهیم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را ببینیم اما ایشان ما را به مسجد راه نمی دهند.حضرت علی(علیه السلام)فرمودند:لباسهای زرباف خود را دربیاورید و لباس ساده بپوشید تا پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)شما را قبول کنند.بعد آنها رفتند و لباس ساده پوشیدند و حضرت هم آنها را به مسجد راه دادند.بعد بحث این بود که:پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می فرمودند حضرت عیسی(علیه السلام)مخلوق خداوند است اما مسیحیان می گفتند:حضرت عیسی(علیه السلام)خداوند است.هر چه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با آنها صحبت کردند و فرمودند:اگر قرار باشد حضرت عیسی خدا باشد،باید بیشتر بگوئیم حضرت آدم خدا بوده چون ایشان پدر و مادری هم نداشتند.حضرت عیسی(علیه السلام)که مادر داشتند.اما مسیحیان قبول نکردند و قرار شد نفرین کنند که هر کس دروغ می گوید نابود شود و این به معنای مباهله بود.بعد گفتند می آئیم مباهله می کنیم که هر کس دینش باطل است خداوند او را نابود کند و قرار شد صبح روز بعد مباهله کنند.مسیحیان بزرگی داشتند که انسان فهمیده ای بود گفت:اگر دیدید پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با تمام مسلمانان می آیند معلوم می شود که ایشان به خودشان ایمان ندارند اما اگر دیدید پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با نزدیک ترین افراد خود می آیند، بدانید که به حرف خود ایمان دارند.پس دیگر با ایشان مباهله نکنید.صبح روز بعد مسیحیان دیدند که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با نزدیک ترین افراد خود می آیند.یعنی در یک دست ایشان امام حسن(علیه السلام)در دست دیگر امام حسین(علیه السلام)و حضرت زهرا(سلام الله علیها)و امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) هم پشت سر ایشان هستند.بزرگ مسیحیان گفت:من چهره هایی همراه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می بینیم که اگر دعا کنند کوهها از جا کنده می شوند، اگر آنها دست به پیشگاه خداوند بردارند یک مسیحی هم در عالم زنده نمی ماند، مبادا به مباهله راضی شوید باید صلح کنید.بنابراین به برکت این ماجرای تاریخی، مسجدی به نام مسجد مباهله ساخته شد.
انشاءالله ساعت 5.5 بعد از ظهر به مسجد مباهله می رویم و دو رکعت نماز می خوانیم.بعد برمی گردیم و ساعت 9.5 به مناسبت وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)جلسه داریم.بچه هایی که در کاروان هستند،می توانند نقاشی بکشند و کسانی که نویسنده هستند می توانند دلنوشته یا شعر در باب مدینه بنویسند و تحویل ستاد فرهنگی دهند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.