سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

مدینه شناسی:معرفی اماکن مقدسه در مسجد النبی(صلی الله علیه و آله و سلم)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 1067 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.03.20
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در سلسله مباحث عمره با موضوع مدینه شناسی اردیبهشت 91
مدینه شناسی:معرفی اماکن مقدسه در مسجد النبی(صلی الله علیه و آله و سلم)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
روح حج و عمره، زیارت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

در روایت آمده است:«تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام»تمامیت حج این است که انسان به زیارت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نائل شود.امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)روح حج و عمره و رمز تمامیت آن است.
امروز امیر در میخانه تویی تو فریاد رس نالۀ مستانه تویی تو
بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو تمام عمر دوختم دو چشم خود به راه تو

امیدواریم توفیق یار شود، در مدینه منوره چشم ما به جمال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)روشن شود. از حضور همه خواهران مکرمه، برادران، دانشجویان عزیز و اساتید معظم در جلساتی که تا به حال داشتیم تقدیر و تشکر می نمایم.در جلسه امروز مطالبی در باب مدینه شناسی و احکام عمره مفرده خدمت دوستان عرض می نمایم.
ورود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)به مدینه
در واقع شهر مدینه از مسجدالنبی شروع می شود،پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)اول ماه ربیع به غار ثور رفتند، سه روز در غار ثور بودند بعد حرکت کردند و دوازدهم ماه ربیع الاول وارد شهر مدینه شدند.اولین مکانی که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)وارد آن شدند، دهکدۀ قبا در شش کیلومتری شهر مدینه بود.دختر عمه های پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)سرودی آماده کرده بودند که هنگام ورود پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به شهر بخوانند.آن بیت شعر اینگونه شروع می شود:
«طلع البدر علینا****من ثنیات الوداع وجب الشكر علينا****ما دعا لله داع»(بدر شب چهاردهم که ماه کامل و روشن می شود، شاعر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را به ماه شب چهارده تشبیه کرده است. ثنیة الوداع هم تپه ای بوده که مردم مدینه وقتی می خواستند کسی را مشایعت کنند یعنی با او خداحافظی کنند از این تپه خداحافظی می کردند.)ماه شب چهارده از تپه-ای که می خواهیم خداحافظی کنیم بر ما طلوع کرده است، تا زمانی که هر کس خداوند را می خواند شکر خداوند بر ما واجب شد.
«أنت يا مرسل حقا****جئت بالأمر المطاع»ای پیغمبری که برای ما مبعوث شده¬ ای در شهری آمدی که همه ما از تو اطاعت می کنیم.«جئتنا تسعى رويدا****مرحبا يا خير ساع»(الصراط المستقيم،ج1، ص158)با آمدنت این شهر مدینه شد و شرافت پیدا کرد(نام این شهر یثرب بود که با آمدن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به شهر مدینة النبی یعنی شهر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نامیده شد و بعد کم کم به مدینه مشهور شد) ای بهترین کسی که مردم را به توحید دعوت کرده ای، مرحبا بر شما!
استقبال مردم از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)
بعد از خواندن این شعر، مردم برنامه هایی هم در قبا داشتند که انشاءالله وقتی به مسجد قبا رفتیم توضیح خواهم داد.پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نماز جمعه را در یک کیلومتری شهر در مسجد جمعه خواندند.بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)حرکت کردند.مردم منتظر بودند و از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می خواستند به خانه آنها بروند.حضرت فرمودند:«فَإِنَّهَا مَأْمُورَة» شتر من مأمور است«خَلُّوا سَبِيلَهَا»جلوی آن را باز بگذارید، می داند کجا برود. شتر بر درب خانه ابو ایوب انصاری زانو زد.مادر ابوایوب هم شب خواب دیده بود که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به خانه ایشان آمده اند به همین دلیل خانه را تمیز و مرتب کرده بود.وقتی شتر زانو زد مادر ابو ایوب آمد و زود خورجینی که وسایل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در آن بود از روی شتر برداشت و به خانه برد،خانه آنها دو طبقه بود. مردم به پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)گفتند که به خانه ما بیا اما ایشان فرمودند:هر جا وسایل من است همانجا می روم.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)چند ماه منزل ابو ایوب انصاری ماندند که در طبقه پایین خودشان بودند طبقه بالا را به پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دادند.«وَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُولُ خَلُّوا سَبِيلَهَا فَإِنَّهَا مَأْمُورَة»(بحارالأنوار،ج19، ص108)
ساخت مسجد النبی توسط پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
بعد از ورود پیامبر گرامی اسلام به مدینه اولین کاری که انجام دادند ساخت مسجد النبی بود. زمین مسجد متعلق به دو فرزند یتیم به نام سَهل و سُهیل بود، که روی آن خرما خشک می کردند.در گذشته کاه گل را روی زمین می مالیدند و روی آن خرما خشک می کردند.
سَهل و سُهیل با جان و دل زمین خود را به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)اهدا کردند اما حضرت قبول نکردند و آن زمین را به ده دینار خریدند.همه مسلمانان شروع به ساختن مسجد کردند و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در حال ساختن مسجد این شعر را می خواندند.
«اللَّهُمَّ لَا عَيْشَ إِلَّا عَيْشُ الْآخِرَةِ»خوشبختی، خوشبختی آخرت است دنیا که می گذرد«فَأَكْرِمِ الْأَنْصَارَ وَ الْمُهَاجِرَةَ»(بحارالأنوار،ج20،ص238)خداوندا انصار و مهاجرین را مورد رحمت ویژه خود قرار بده.
عمار یاسر از سازندگان مسجد النبی(صلی الله علیه و آله و سلم)
یکی از کسانی که برای ساخت مسجد زحمت می کشید، عمار یاسر بود.عمار فرزند شهید بود که دست و پای مادر و پدر ایشان را به شتر بستند و کشیدند تا دست از خداپرستی و ایمان به پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بردارند و مشرک شوند اما آنها قبول نکردند، دشمنان هم بدن آنها را شقه کردند و به شهادت رساندند.
اخلاق اجتماعی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در خواندن شعر یا قرآن
عبدالله بن رواحه یکی از یاران پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در حال ساختن مسجد یکی از شعرهای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را که در ساخت مسجد قبا می خواندند، خواند.که بیت شعر اینگونه بود:«لَا يَسْتَوِي مَنْ يَعْمُرُ الْمَسَاجِدَا***وَ مَنْ يَبِيتُ رَاكِعاً وَ سَاجِدا»کسی که مسجد درست می کند و کسی که نشسته و ایستاده قرآن می خواند رستگار می شود.اخلاق پبغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)اینگونه بود که وقتی کسی شعر می خواند ایشان مصرع آخر شعر را تکرار می کردند.وقتی عبدالله بن رواحه این شعر را در ساخت مسجد النبی می خواند، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)همراه ایشان مصرع دوم«وَ مَنْ يَبِيتُ رَاكِعاً وَ سَاجِدا»(بحارالأنوار،ج34،ص409)را تکرار می کردند.در خواندن قرآن هم حضرت اینگونه بودند اگر کسی آیه¬ ای از قرآن می خواند، حضرت آیۀ بعد را تلاوت می کردند.
بخشش با خواندن آیۀ عفو
شخصی خطا کرده بود و می خواست پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)او را ببخشد.چند روزی پنهان شده بود که او را دستگیر نکنند. بعد آمد و آیه ای از قرآن کریم را خواند چون می دانست پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آیه بعد را می خوانند و آیه بعد آیه عفو بود که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آیه عفو را خواندند.شخص گفت:مرا ببخشید.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:برو دیگر چنین خطایی از تو سر نزند.
علاقه عمار به پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
عمار علا¬قۀ زیادی به پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)داشت حتی وقتی سنگ می آورد یکی برای خودش و یکی به نیابت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می آورد. اصحاب دیدند عمار زحمت زیادی می کشد، چند سنگ بر پشت او می گذاشتند تا آنها را جا به جا کند.آنقدر سنگ و خشت بر پشت عمار گذاشتند نزدیک بود کمر او بشکند.عمار نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)این اصحاب شما سنگهای سنگینی بر پشت من می گذارند و می خواهند مرا بکشند.بعد پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)جمله ای در همان آغاز ساخت مسجد فرمودند که مشهور هم شد:«وَ قَوْلُهُ ص لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ»(بحارالأنوار،ج18،ص123)عمار به دست فرقۀ باغیه(گروه سرکش)به شهادت می رسد.
پیشگویی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)از شهادت عمار به دست فرقه باغیه
جمله پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)ماندگار شد تا این که در جنگ صفین عمار در رکاب امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)به شهادت رسید.کسانی که در لشکر معاویه بودند گفتند»عجیب است پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند عمار را فرقه باغیه به شهادت می رساند پس ما فرقۀ باغیه هستیم، دیگر جنگ نمی کنیم.معاویه به عمروعاص گفت:چه کاری انجام دهیم؟الان این سخن بین لشکر پیچیده و آنها از دور ما پراکنده می شوند.عمروعاص در سخنرانی اعلام کرد ما تقصیری نداریم، این علی(علیه السلام)بود که عمار را همراه خود آورد، پس عامل قتل عمار، علی(علیه السلام)است و ما تقصیری نداریم.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در جواب معاویه فرمودند:اگر به این شکل باشد حمزه سیدالشهداء را هم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به جنگ آوردند، پس پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) قاتل حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) است؟!بنابراین از جمله کسانی که برای ساخت مسجد النبی خدمت کرد عمار یاسر بود.
نام درب هایی که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)برای مسجدالنبی گذاشتند:
1- باب جبرئیل
2- باب رحمت:
چون پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دعا کردند تا باران ببارد و آنقدر باران در شهر بارید که شخصی از این درب وارد شد و گفت:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)!بس است. آنقدر رحمت بر ما باریده می ترسیم خانه ما خراب شود، دعا کنید باران نبارد.
3- باب عاتکه:این باب را بستند زیرا به سمت قبله ¬ای بود که قبلاً پشت به قبله بوده است.
پیشرفت مساحت مسجد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
مساحت اولیه مسجدی که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)ساختند، حدود 1020 متر بود که در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و بعد از جنگ خیبر این مساحت حدود 2050 متر شد.تا این که امروزه مساحت مسجد حدود 100 هزار متر توسعه پیدا کرده و با حیاط سازی که شده بیش از 400هزار متر است که تقریباً کل مدینه زمان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را فرا گرفته است.حدود یک میلیون زائر می توانند در نماز شرکت کنند و حدود 67هزار متر پشت بام دارد، وقتی جمعیت در حج واجب زیاد باشد، پشت بام را باز می گذارند.
مشخصات سقف مسجد النبی در حال حاضر و در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
در مسجد 12سقف متحرک وجود دارد که با زدن یک کلید سقف جابجا می شود.این سقفها بر پشت بام برای کسانی که در روز جمعه در نماز جمعه شرکت می کنند سایه ایجاد می کند.
سقف اولیۀ مسجد در زمان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)از چوب و از برگهای خرما ساخته شده بود که وقتی باران می آمد برگهای خرما خیس می شد و آب به کف مسجد می ریخت.
ستون های تاریخی در مسجد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
1- ستون سریر محل اعتکاف رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
داخل مسجد چند ستون تاریخی وجود داشت که هر کدام خاطره ای دارند. نام اولین ستونی که کنار سر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)هست، ستون یا استوانۀ سریر است(سریر به معنای تخت است).داستان این بود که:رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)از برگ درخت خرما جایی درست کردند و ایام اعتکاف(ده روز)کنار این ستون اعتکاف می کردند.ما در ایران اسلامی در ایام ماه رجب سه روز اعتکاف می کنیم.پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)دهۀ سوم ماه مبارک رجب را اعتکاف می کردند یعنی ده روز در مسجد با خداوند راز و نیاز می کردند.جدیداً هم در جمهوری اسلامی به برکت امام و شهداء رسم شد که در ماه رجب سه روز اعتکاف می کنیم.حضرت یک سال بخاطر جنگ نتوانستند اعتکاف کنند اما در سال بعد جبران کردند و در ماه مبارک 20روز اعتکاف کردند.بنابراین ستون سریر جای اعتکاف رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بود.
2- ستون حرس(محرس)
حارس یعنی نگهبان، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)در این مکان از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نگهبانی می دادند زیرا تمام کارهای حکومت در این مسجد انجام می شد.
3- ستون وفود
هیئت هایی که از اطراف و کشورهای دیگر می آمدند تا با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)دیدار داشته باشند کنار ستون وفود پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را ملاقات می کردند.ممکن بود کسی به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)آسیب برساند، برای همین حضرت علی(علیه السلام)از ایشان محافظت می کردند.
مسجد مباهله
هیئت هایی از مسیحیان نجران آمده بودند تا با پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)ملاقات کنند، آنها با لباسهای زرباف، طلاباف و خیلی قیمتی آمده بودند تا بزرگی، عظمت و شوکت خود را به رخ پیغمبر و مسلمانان بکِشَند اما پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)آنها را راه ندادند، تا اینکه نزد حضرت علی(علیه السلام)آمدند و گفتند:می خواهیم به ملاقات پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برویم اما ایشان ما را راه نمی دهند.حضرت علی(علیه السلام)فرمودند:بروید، لباس ساده بپوشید و صلیبهای خود را در بیاورید، اگر با لباس ساده بیایید، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)شما را قبول می کنند.آنها به فرمایش حضرت علی(علیه السلام)عمل کردند و در کنار ستون وفود با پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)به بحث و گفتگو درباره حضرت عیسی مسیح(علیه السلام)پرداختند و می گفتند:عیسی پسر خدا است و بحث های دیگر...بعد قرار شد هر کس راست می گوید مباهله کنند یعنی هر کس دروغ بگوید خداوند او را نابود کند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:حضرت عیسی مخلوق خداوند است همانطور که خداوند حضرت آدم و حوا را آفرید.اما آنها قبول نکردند و بنا شد مباهله کنند(مباهله یعنی هر کس دروغ بگوید خدا او را نابود کند).مکان مباهله امروز مسجدی شده به نام مسجد مباهله و اسم دیگر آن مسجد الاجابه است.
محل دفن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
وقتی پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)از دنیا رفتند بحث و گفتگو شد که ایشان را کجا دفن کنند. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)فرمودند: پیغمبران الهی هر جا از دنیا بروند همان جا آنها را دفن می کنند، در نتیجه پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در خانه¬ ای که از دنیا رفتند دفن شدند.بعد وقتی خلیفه اولی از دنیا رفت، او را پایین پای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دفن کردند یعنی سر اولی پایین پای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دفن شد و وقتی دومی از دنیا رفت او را پایین پای اولی دفن کردند.یعنی سه قبر در زیر گنبد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است. سقف این خانه به صورت گنبد سبز درآمده است.
دلیل برآمدگی بالای گنبد سبز
بعضی سؤال می کنند برآمدگی های بالای گنبد سبز چیست؟در این باره سخن های زیادی گفته شده اما چیزی که در کتابها نوشته شده دو دلیل است اول این که:یک سال در مدینه خشک سالی شد و باران نمی بارید.عایشه گفت:سقف را سوراخ کنید تا آسمان بر قبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بتابد و رحمت الهی بر سر مردم سرازیر شود.این کار را انجام دادند بعد از آن باران بارید. به یاد این ماجرا، بالای این گنبد برآمدگی درست کردند تا کرامت، شرافت و برکت قبر پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در خاطره ها حفظ شود.
دلیل دوم:وقتی هشام بن عبدالملک امام باقر(علیه السلام)و امام صادق(علیه السلام)را خواست تا به بغداد بیایند در بغداد خشکسالی شده بود. مسلمانان سه روز نماز خواندند اما باران نیامد.روز بعد مسیحیان رفتند و نماز خواندند، وقتی عالم مسیحی دست خود را باز کرد دعا کند باران شروع به باریدن، کرد.هر وقت این عالم مسیحی می رفت و دعا می کرد باران می بارید.هشام نامه ¬ای نوشت و گفت:امت جد خود را دریابید که مسلمانان بدبین شده¬اند و می خواهند از دین خود برگردند. چون مسلمانان هر چه دعا می کنند باران نمی بارد. امام به شخصی فرمودند:وقتی عالم مسیحی دست خود را باز کرد و خواست دعا کند، شما چیزی را که در کف دست او هست بردارید.وقتی مسیحی دست خود را باز کرد تا دعا کند آن شخص چیزی که در دست مسیحی بود را برداشت و نزد امام برد. بعد امام فرمودند:حالا دعا کن اما مسیحی هر چه دعا کرد باران نمی بارید.از امام سؤال کردند این چیست؟امام فرمودند:این تکه ای از استخوان پیغمبر است و هر گاه این استخوان در مقابل آسمان قرار می گیرد، رحمت بر مردم نازل می شود.بعد از آن خودِ امام رفتند و دعا کردند، چنان بارانی آمد که در تاریخ بی سابقه بود.منظور این است که برآمدگی(گنبد سبز)روی مرقد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به این دلیل است.
دلیل ایراد وهابیون از گنبد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)
نکته اول:اهل سنت در ساخت گنبد و بارگاه مشکلی ندارند اما وهابیون ایراد می گیرند و یکی از ایرادهایی که وهابیون گرفتند. حدیثی که ما در بقیع دیدیم از ابوالهیجا نقل شده که حضرت علی(علیه السلام)از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نقل می کنند که وقتی من به یمن می رفتم، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:هر گاه قبرها را دیدید آنها را صاف کنید.این حدیث را در بقیع هم نوشته¬اند وهابیون تمام قبور ائمه و بارگاه آنها را خراب کردند و می خواستند گنبد سبز رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و بارگاه آن حضرت را خراب کنند که علمای اسلام از سراسر جهان اسلام اعتراض کردند و آنها نتوانستند این کار قبیح را انجام دهند.حضرت علی(علیه السلام)از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نقل کردند که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:هنگامی که به یمن می روید قبرها را دیدید آنها را صاف کنید.وهابیون به این حدیث استناد کردند و بارگاه ائمه را در بقیع تخریب کردند.این حدیث را یکی از اهل سنت نقل کرده و بزرگان اهل سنت می نویسند به احادیث ابوالهیجا اعتنا نمی شود. این انسان 500 حدیث جعلی درست کرده، پس کسی که ناقل این حدیث است مورد اعتماد علمای بزرگ اهل سنت نیست.
ساخت بنا و گنبد روی قبور بزرگان مبنای دینی دارد
نکته دوم این که:ساخت بنا و گنبد روی قبر بزرگان برخلاف دین نیست، مبنای دینی دارد. وقتی اصحاب کهف را پیدا کردند، اعلام کردند که در این مکان یک ساختمان بسازید.قرآن نقل می کند و دو فکر مطرح شده است:
فکر اول: ساختمان و ستونی در این مکان به عنوان یادبود بسازید، قرآن نیز این فکر را رد نکرد.
فکر دوم:«لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا»(سوره کهف،آیه21)ما قبور اینها را مسجد بسازیم.هر دو فکر مطرح شد، بنابراین ساخت بارگاه بر قبور بزرگان از نظر قرآن منعی ندارد.
نکته سوم: علمای بزرگ اهل سنت از زمان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)تا صد سال پیش این حدیث را دیده بودند یعنی آنها نمی دانستند معنای حدیث چیست!اگر بنا به این حدیث، ساخت گنبد حرام بود چرا گذاشتند گنبد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)ساخته شود و باقی بماند.پس آنها هم از این حدیث معنای دیگری را می فهمیدند.
نکته چهارم در جواب وهابیون این است که:این حدیث منظور دیگری دارد، زیرا در یمن قبرها را مانند کوهان شتر¬ درست می¬کردند برای همین پیغمبر(صلی¬الله علیه و آله و سلم)به حضرت علی(علیه السلام)فرمودند:این کوهان شتر را بگیر تا قبر صاف شود نه این که ساختمان و گنبد را تخریب کن. اما وهابیون به این حدیث استناد کردند تا قبور ائمه را تخریب کنند.
ریشه یابی مذهب وهابیت
در باب ریشه وهابیت کتابهای متعددی نوشته شده است.یکی از کتابها، کتابی است به نام خاطرات مستر همفر که یک جاسوس انگلیسی است در این کتاب خاطرات خود را نوشته است.اگر این کتاب را مطالعه کنید می بینید که بنیانگذار مذهب وهابیت طلبه¬ ای است به نام محمدبن عبدالوهاب، چه افکاری داشته؟برادر او چه کسی است؟محمد بن عبدالوهاب از علمایی بوده که علیه خود کتاب نوشته و او را از شهری که زندگی می کرد بیرون کردند، بعد به ترکیه آمد، مشهور شد، با مستر همفر آشنا شد و با هم بنیان جدیدی گذاشتند.مسترهمفر از انگلیس مأمور شده بود راههای اختلاف را در بین کشورهای اسلامی پیدا کند.بعد فهمید که این طلبه جوان اهل سنت به درد او می خورد. سالها روی او کار کرد، مسافرتهای زیادی به اصفهان و شیراز و بقیه شهرها داشته و با علماء زیادی بحث کرده است.اگر خاطرات مستر همفر را بخوانیم می بینیم که انگلیسی ها چه طراحی ها و نقشه هایی کشیدند تا بین اهل سنت اختلاف درست کنند، همان طور که در مذهب تشیع بهائیت را ساختند و الان مرکز بهائیت در اسرائیل است.بنابراین حدیثی که خدمت دوستان عرض کردم منظور خراب کردن گنبدها نسیت بلکه اگر مفهوم حدیث هم صحیح باشد می فرماید: قبر را صاف کن یعنی نگذار قبرها را مانند کوهان شتر درست کنند.
منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها)در جوار منزل پیامبر
بن باز که مفتی بزرگ اهل وهابیت بوده و از دنیا رفته می گفت:خدا را شکر می کنم که نابینا هستم و گنبد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را ندیدم.وهابیون می خواستند گنبد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را هم خراب کنند که علماء از سراسر جهان اسلام مخالفت کردند و آنها جرأت نکردند گنبد را خراب کنند(بعضی اوقات به گنبد بی اعتنایی هم می کنند و گنبد کثیف می شود).در کنار خانه پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها)است. زیرا زمانی که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)وارد شهر شدند، دور مسجد برای خود و همسرانشان و امیرالمؤمنین خانه¬ ساختند.از جمله یکی ازخانه ها که پنجره ای از آن به خانه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)باز می شد خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها)بود. الان در خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها)یک قبر و یک محراب مشهور به محراب فاطمه می باشد که زیر گنبد سبز واقع شده است.
محراب تهجّد
به قسمت سکو مانندی که دور آن نرده فلزی کشیده شده محراب تهجّد می گویند. برای اینکه پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نمازهای شب خود را در این مکان می¬خواندند(پشت خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها)).نماز شبهای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)عجیب و مشکل است که کسی بتواند به این خوبی بخواند.حضرت دو یا چهار رکعت نماز می¬خواندند و می خوابیدند. باز بیدار می شدند، وضو می گرفتند و دو رکعت نماز دیگر می خواندند. چندین نوبت اینگونه نماز می خواندند.نماز شب بر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)واجب بود و مقام شفاعتی که ایشان داشتند از برکت نماز شبها و تهجد ایشان بود.نماز شب بر امت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)مستحب مؤکد است.
جدا شدن روح از بدن در حال نماز شب طبق نقل یکی از بزرگان
یکی از بزرگان فرمود:بنده مدتی تمرین کردم که همانند رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نماز شب بخوانم.یک شب در حال تهجد متوجه شدم که روح از بدنم خارج شد و وقتی اتاق دیگر را نگاه کردم با این که تاریک بود، ساعت را نگاه کردم که دو یا سه نیمه شب بود. وقتی به حالت عادی برگشتم، در را باز و چراغ را روشن کردم، متوجه شدم آنچه که دیدم، درست بود.یعنی اینگونه نماز شبها به انسان وسعت روح می دهد.
اصحاب صفّه
یکی دیگر از سؤالاتی که می شود این است که می گویند:اصحای صفّه کجا بوده اند؟قبلاً در گوشه-ای از مسجد سایه بانی درست کرده بودند که حدود صد نفر از اصحاب که جایی در مدینه نداشتند در این مکان زندگی می کردند مانند سلمان، ابوذر و امثالهم.روزی یکی از اصحاب نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و گفت:یا رسول الله!از بس به ما خرما داده¬اید و خورده ایم جگرمان آتش گرفته است(یعنی آنها به سختی زندگی می کردند)منتها وقتی قبله تغییر کرد جای اصحاب صفه نیز تغییر کرد و به آخر مسجد آمدند و در فضای 90 یا صد متری یک سایبان درست کردند و اصحاب پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)که جایی نداشتند در این مکان می ماندند.
دَکَّة الأغاوات
روبروی محراب تهجّد دکه ¬ای با حدود سی سانتی متر برآمدگی است که به آن دَکَّة الأغاوات(دکه آغایان یا خواجگان)می گویند.زمانی که مسجد در اختیار دولت عثمانی بود، آنها خادم هایی انتخاب می کردند و آنها را عقیم می کردند که از آنها خطایی سر نزند و آنها در این مکان می نشستند.(اغاوات جمع آغا است که آغا به خانمها و آقا به مرد می گویند).
ادامه معرفی ستون های مسجد النبی
ستون توبه(ابولبابه)

تا به حال سه ستون از مسجد النبی را معرفی کردیم.ستون چهارم:ستون توبه یا ابولبابه است.مستحب است کنار این ستون برویم و دو رکعت نماز بخوانیم.کسی که می خواهد توسلاتی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)داشته باشد کنار این ستون نماز بخواند.
داستان ستون توبه(ابولبابه)
ابولبابه شخصی بود که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به او فرمودند: نزد یهودیان برو و آنها را به اسلام راهنمایی کن. یهودیان از ابولبابه مشاوره خواستند اما او در مشاوره با یهودیان به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خیانت کرد. یهودیان از او سوال کردند به نظر شما اگر ما مسلمان شویم چه اتفاقی می افتد؟ ابولبابه باید می گفت: خیلی خوب است پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با روی باز از شما استقبال می کند.اما او گفت:اگر شما مسلمان شوید و بخواهید در این شهر بمانید پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)گردن همه شما را می زند.ابولبابه خیانت بزرگی نسبت به خدا و پیغمبر انجام داد و آنها هم حاضر نشدند مسلمان شوند. برای جبران خطا و توبه، خودش را به ستون مسجد بست. مردم آمدند او را باز کنند اما گفت:نه،پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)من را باز کنند.نزد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)رفتند و گفتند یارسول الله!بیایید ابولبابه را باز کنید خود را به ستون بسته است از گرسنگی و تشنگی می میرد. پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند: نزد من نیامده اگر از اول نزد من آمده بود من دعا می کردم اما نزد خداوند رفته و خداوند هر وقت بخواهد او را می بخشد.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در خانه ام سلمه بود آیه نازل شد که خداوند ابولبابه را بخشیده است. بعد به او خبر دادند و خواستند که او را باز کنند اما گفت:بگذارید پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)مرا باز کنند.بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند و او را باز کردند.
ستون قرعه(عایشه، مهاجرین)
ستون پنجم:ستون قرعه(عایشه یا مهاجرین)است.چرا به این ستون عایشه می گویند؟زیرا عایشه در کنار این ستون احادیث زیادی نقل کرده است.
چرا به این ستون قرعه می گویند؟زیرا پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند: اگر مردم می دانستند نماز خواندن کنار این ستون چقدر عظمت دارد با هم قرعه می انداختند تا هر دفعه نوبت یک نفر باشد.
چرا به این ستون مهاجرین می گویند؟بیشتر مهاجرینی یعنی کسانی که از مکه هجرت کرده بودند کنار این ستون می نشستند برای همین به آن ستون مهاجرین می گویند.
ستون مُخَلِّقه
ستون ششم:ستون مُخَلِّقه که چسبیده به محراب پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است.برای این ستون مخلقه می گویند زیرا در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)ماده خوش بویی به نام خلوق در مسجد می سوزاندند که بوی خوشی ایجاد می کرد و این مادۀ سوختنی را روی این ستون می گذاشتند به همین دلیل این ستون معروف به ستون مخلقه شد. امروزه نیز بعضی اوقات هنگام نماز مغرب بوی خوشی از مسجد استشمام می شود.
محرابهای مسجد النبی
1- محراب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):محراب اصلی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)همین است و پیغمبر در این محراب نماز می خواندند.سعی کنید حداقل دو رکعت نماز در محراب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بخوانید.خانمها نمی توانند در این محراب نماز بخوانند زیرا پرده ¬ای از ستون توبه تا پایین کشیده شده است اما آقایان می توانند در محراب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دو رکعت نماز بخوانند.جای منبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم جایی بوده که تکیه می دادند بعد یکی از اصحاب پیشنهاد داد منبر سه پله ای برای خطبه ها و سخنرانی های حضرت ساختند.البته منبر اصلی حضرت در آتش سوزی سوخت و بعد از چند سال منبر جدید را یکی از سلاطین عثمانی ساخت.
2- محراب عثمانی:وقتی عثمان مسجد را توسعه داد. 5 متر به مسجد اضافه کرد و محرابی برای آن قرار داد که امروزه امام جماعت فعلی در این مکان نماز می خواند.
3- محراب سلیمانی:حنفی ها جا نداشتند چون در نماز جماعت شرکت نمی کردند. فکر می کنم در زمان عمربن عبدالعزیز محرابی جدا برای حنفی ها قرار دادند که به محراب سلیمانی مشهور شد.
روضۀ رضوان
قسمتی که با رنگ سبز در تصاویر مشخص شده، روضۀ رضوان است که ستون ها و فرش های آن با سایر مکانها فرق دارد، زیرا حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم)فرموده¬اند:«رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَا بَيْنَ مِنْبَرِي وَ بَيْتِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ»(الكافي،ج4،ص553)روضۀ رضوان باغی از باغهای بهشت است.در این مکان هم دعا و نماز داریم.اینها حد مسجد زمان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است که وقتی توسعه دادند بالای این ستونها نوشته شده:«حد المسجد النبوی الشریف».
بلال حبشی مؤذن رسمی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)و مجاهد در راه اسلام
بلال مؤذن رسمی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)و مجاهدی بود که سختی های زیادی بخاطر اسلام تحمل کرده بود، وقتی می گفت:«أَشْهَدُ أَنّ لَّا إِلَٰهَ إِلَّإ الله»نمی توانست«شین»را تلفظ کند و می گفت:«اسهد ان لا اله الا الله».مردم اعتراض کردند. پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:خداوند این «سین» که بلال تلفظ می کند را به همان «شین» قبول می کند.
محله بنی هاشم
در توسعه های دیگر مسجد باب السلام است.در مسجد النبی هلال های روی مناره های مسجد بسته اما در مسجدالحرام هلال ها باز است و سرّی در آن است.اگر خانمها بخواهند راحت قبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را زیارت کنند از باب السلام وارد شوند. در آنجا پنجره ای است که نام پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نوشته شده است، در کنار آن نام خلیفه اولی و دومی را هم نوشته اند.وقتی به این نقطه رسیدید به محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)سلام دهید.هر چند که در روایت داریم شخصی قبرها را جا به جا کرده و هر کسی را در جای خود برده و کسی که شایسته بوده مانند سلمان و ابوذر را به این مکان آورده است.جلوی صحن مسجد، محله بنی هاشم بوده که در سال 62 که بنده آمدم کوچه های باریک با دیوارهای بلند داشت که خانه امام سجاد(علیه السلام)و مکتب امام صادق(علیه السلام)در آنجا بود اما در سال 64 آن را خراب کردند و جای آن خاکی بود و امروزه صحن مسجد شده است.
نوشتن نام ائمه معصوم(علیهم السلام)اطراف حیات چتری
در قسمتهای دیگر حیات با چتر اول و حیات با چتر دوم است.در زمان دولت عثمانی که حاکمیت مدینه زیر نظر عثمانی ها بود و بر مبنای چهار مذهب اهل سنت و مذهب تشیع بودند،نام بزرگان خود را دور تا دور حیات چتری نوشتند.از جمله در حیات چتری دوم، نام دوازده امام خصوصاً نام امام دوازدهم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)به صورت محمد بن الحسن المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نوشته شده است.آنها کلمه محمد و مهدی را طوری نوشته اند که (ی)مهدی با (ح)محمد طوری به هم چسبیده اند که از فاصله دو «حی»یعنی زنده خوانده می شد.وهابیون بین کلمه(ح)و(ی)فاصله درست کردند و روی این معماری بسیار زیبا را دستکاری کرده اند.این توضیحاتی در باب مسجد النبی بود
ارزش نماز خواندن در مسجد النبی و مسجد الحرام از نظر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)
پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)می فرمایند:هر کس بتواند در مسجدالنبی نماز بخواند ثواب هر نماز او به اندازه ده هزار نماز است و ثواب نماز در مسجدالحرام صدهزار نماز است.
در مسجد به فتوای همۀ مراجع شما می توانید اقتدا کنید به جز آیت الله سیستانی که می فرمایند:هنگامی که اقتدا می کنید حدیث نفس کنید یعنی حمد و سوره را بخوانید.بقیۀ مراجع اقتدا کردن را صحیح می دانند.شما مختارید چهار رکعت نماز بخوانید.
انشاءالله سعی کنید در سفر به مکه تمام نمازهای خود را با جماعت بخوانید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 5.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 2 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.