سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

ماجرای صلح حدیبیه

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 675 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.03.28
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مكه سال 92 شماره9
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
ماجرای صلح حدیبیه

زیارت همه برادران عزیز و خوهران مکرمه قبول باشد.کوه ذی طوی که در دعای ندبه آمده است کوهی است که زائرین عزیز می بینید، روی کوه یک درخت است و نام کوه ذی طوی است.در دعای ندیه می خوانیم که درباره امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)می فرمایند:«ابرضوی ام ذی طوی».روبروی شهداء فخ یک میدان ورزشی است که چند سال پیش وقتی قسمتی از آن را کندند چند جنازه در آورده بودند که جنازه ها سالم بود بعد این جنازه ها را در قبرستان ابوطالب دفن کردند.
در این مناطق مکه که با زائران عزیز می بینیم، اینگونه نبود که همه مردم وهابی باشند، در زمان های قبل در مکه کسانی زندگی می کردند که به آنها شرفا می گفتند، الان هم در این منطقه عده ای هستند که به آنها صوفی می گویند که وقتی صلوات می فرستند نمی گویند«اللهم صلی و سلم»یعنی صلوات ابتر نمی فرستند و می گویند:«اللهم صل علی محمد و علی آل محمد».
نام خیایانی که الان در آن حضور داریم شارع الامام بخاری است و ما یک شارع به نام امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)یا یک شارع به نام امام حسن(علیه السلام)یا امام حسین(علیه السلام)یا به نام حضرت زهرا(سلام الله علیها)مشاهده نمی کنیم.البته بزرگان اهل سنت اکثریت ایرانی بوده اند.امام بخاری و دیگر بزرگان اهل سنت که آنها را پیشوای خود می دانند اهل ایران هستند.بزرگان دیگر آنها هم حنبلی، شافعی، مالکی و حنفی هستند.افتخار ابوحنیفه این است که دو سال شاگردی امام صادق(علیه السلام)را کرده است.ابوحنیفه گفته است که:«لولا السنتان لهلك نعمان»اگر دو سال شاگردی من نسبت به امام صادق(علیه السلام)نبود هلاک شده بودم.
بخشی از ماجرای صلح حدیبیه
انشاءالله به سمت مسیر جاده قدیم جدّه و منطقه صلح حدیبیه می رویم. پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در سال ششم خواب دیدند که با لباس احرام وارد شهر مکه شدند، کلید کعبه را روی دامن ایشان انداختند در حالی که سر ایشان تراشیده بود.بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)این خواب را با اصحاب مطرح کردند.اصحاب هم گفتند:چه خوب است که ما یک عمره با هم انجام دهیم.تعداد زیادی از اصحاب که تعداد آنها را تا 1400 نفر هم نوشته اند، با پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) حرکت کردند تا عمره انجام دهند.به مسجد شجره آمدند و مُحرم شدند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم حرکت کردند و تا به 200 کیلومتری مکه(منطقه عصفان)رسیدند.خالد بن ولید نیرویی از طرف مشرکین جمع کرد و راه را بر پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بست و گفت:اجازه نمی دهم شما وارد شهر مکه شوید.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم راه خود را کج کردند و به سمت راست خود یعنی به سمت جده رفتند و در منطقه حدیبیه مستقر شدند.باز خالد بن ولید آمد و مقابل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)قرار گرفت.قرار شد با هم مذاکره کنند و بنا شد دو نفر به شهر بروند و با مشرکین مذاکره کنند. پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به دومی فرمودند:برو و با کفار مذاکره کن.دومی گفت:من کسی را در این شهر ندارم و می ترسم، سومی را بفرستید.حضرت هم سومی را به شهر مکه فرستادند اما مشرکین پاهای شتر سومی را قطع کردند.بعد این خبر به مسلمانان رسید، آنها هم آمدند و کنار درختی در منطقه صلح حدیبیه با پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بیعت کردند که تا آخرین قطره خون از ایشان دفاع کنند.نام این بیعت را بیعت رضوان«يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»(سوره فتح،آیه18)گذاشتند. چند روز گذشت، 1400 نفری که آمده بودند با گوسفند، شتر و اسب بودند و احتیاج به آب داشتند.در همان منطقه چاهی بود که آبهای آن تمام شد.اصحاب نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)رفتند و گفتند:آب تمام شده است چکار انجام دهیم؟حضرت فرمودند:تیری به من بدهید.اصحاب هم تیری از چوب های منطقه تراشیدند و به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)دادند.ایشان هم تیر را به کمان گذاشتند و به ته چاه رها کردند.همین که تیر به ته چاه خورد آب فوران کرد و از چاه بالا آمد، حتی تا چند سال پیش هم این چاه آبدهی داشته.بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)چندین روز با لباس احرام در این بیابان بودند، بالاخره نتیجه مذاکرات این شد که گفتند:ما امسال شما را راه نمی دهیم منتها سال آینده بیائید و عمره ای به نام عمره قضا انجام دهید.بعد بنا شد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)صلح نامه ای در 8 بند بنویسند.ایشان به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)فرمودند:بنویسید«بسم الله الرحمن الرحیم هذا ما صالح رسول الله».مشرکین گفتند:چرا بسم الله می نویسید همۀ جنگ ما بر سر همین بسم الله است باید بنویسید:«بسمک اللهم»،ما«بسم الله الرحمن الرحیم»قبول نداریم.علاوه بر اینها اگر ما شما را به عنوان پیغمبر قبول داشتیم که با شما نمی جنگیدیم، باید بنویسید:«بسمک اللهم هذا ما صالح محمد بن عبدالله».بعد مفاد صلح نامه در 8 بند تنظیم شد، یکی از مفاد صلح نامه این بود که مسلمانان در همین مکان تقصیر کنند بعد از همین راهی که آمده اند، برگردند و سال آینده بیایند و عمره انجام دهند.یکی دیگر از مفاد صلح نامه هم این بود که مسلمانان در امان باشند و مشرکین هیچگونه تعرضی به مسلمانان نداشته باشند.خیلی ها اعتراض کردند از جمله دومی که گفت:من هیچوقت به این اندازه نسبت به پیغمبری حضرت شک نکرده بودم.حضرت فرمودند:صبوری کنید که این صلح به نفع ما است، قرآن هم این را نتیجه فتح بزرگ حساب کرده است.وقتی مشرکین با پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)صلح کردند و ایشان برگشتند، فتح خیبر پیش آمد و سال بعد که عمره قضا را انجام دادند زمینه فتح مکه را فراهم کردند که:«إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا»(سوره فتح،آیه1)اگر تسلیم رهبر باشند او می داند باید چکار انجام دهد.حضرت حدود 6 روز با یاران خود در منطقه صلح حدیبیه بودند و در همان مکان تقصیر کردند و از همین راه هم برگشتند.سال بعد که حرکت کردند و عمره را انجام دادند، چند نفر تحت تأثیر قرار گرفتند و مسلمان شدند. از جمله کسانی که مسلمان شدند خالد بن ولید و دیگری عمروعاص بود که تحت تأثیر مسلمانان قرار گرفتند و سال بعد مسلمان شدند.این بخشی از ماجرای صلح حدیبیه بود.«قال النبي ص هذا مكرز و هو رجل فاجر فجعل يكلم النبي ص فبينا هو يكلمه إذ جاء سهيل بن عمرو فقال ص قد سهل الله عليكم أمركم فقال اكتب بيننا و بينك كتابا فدعا رسول الله ص علي بن أبي طالب عليه السلام فقال له اكتب بسم الله الرحمن الرحيم فقال سهيل أما الرحمن فو الله ما أدري ما هو و لكن اكتب باسمك اللهم فقال المسلمون و الله لا نكتبها إلا بسم الله الرحمن الرحيم فقال النبي ص اكتب باسمك اللهم هذا ما قاضى عليه محمد رسول الله ص فقال سهيل لو كنا نعلم أنك رسول الله ما صددناك عن البيت و لا قاتلناك و لكن اكتب محمد بن عبد الله فقال النبي ص إني لرسول الله و إن كذبتموني ثم قال لعلي عليه السلام امح رسول الله فقال يا رسول الله إن يدي لا تنطلق بمحو اسمك» (بحارالانوار، ج20، ص332)
یکی از آثار مکه در این شهر موزه است.البته دو موزه وجود دارد که یک موزه در شارع مدینه، موزه دیگر هم کنار کارخانه پارچه بافی پرده خانه خداوند است و باید با اجازه وارد آنجا شویم.
کم کم به ساختمان موزه نزدیک می شویم.ساختمانی در این مکان وجود دارد که به آن ساختمان«رابطة العالم الاسلامیه»می گویند و هر کشور یکی از پرچم های خود را در این ساختمان نصب می کند.
در مسیری که می رویم ماشین هایی می بینیم که در طول سال استراحت می کنند و فقط ده روز از این ماشین ها استفاده می شود و همین ده روز خرج سال آنها را درمی آورد.موزه هم در همین قسمت است که نوشته شده:«مَصنَع کسوَة الکعبة».تنها آثار قدیمی در موزه یک ستون چوبی از خانه خدا است که از سال 62 هجری در این موزه نگهداری می شود.
مسیل فاطمه(سلام الله علیها)
به مسیری که الان با زائرین عزیز طی می کنیم مسیل فاطمه می گویند.مسیل یعنی جایی که سیل می آید، در این منطقه ساداتی از ذریه حضرت زهرا(سلام الله علیها)هستند که این سادات اهل سنت هستند اما از ذریه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و شناسنامه دارند.
انشاءالله بعد از نماز مغرب و عشاء محرم می شویم.مقلدین آیت الله مکارم شیرازی(حفظه الله تعالی)لبیک آخر را نمی گویند و نیت هم نیت رجاء به امید ثواب خواهد بود.
همانطور که گفته شد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به این منطقه آمدند و حدود 16 روز هم در این منطقه بودند، چادر پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)روی تپه ای بود و وقتی به بالا رفتند و به مشرکین که در حدود حرم بودند نگاه کردند، فرمودند:به مسلمانان بگوئید نگران نباشید، مشرکین در محدوده ای که هستند می مانند و این طرف نمی آیند.ظاهرا در این مکان مسجدی ساخته بودند اما الان آثار آن از بین رفته است اما به یاد صلح حدیبیه مسجدی در این مکان ساخته شده که نام آن مسجد شمیسی است.که آیت الله مکارم شیرازی(حفظه الله تعالی)یکی از میقاتها را هم مسجد حدیبیه نام برده اند که زائران اندونزی و مالزی و جاهای دیگر از این نقطه محرم می شوند.
مسئله شرعی در باب احرام مجدد
یک مسئله شرعی در باب احرام این است:کسانی که می خواهند برای احرام مجدد، محرم شوند می توانند محرم شوند و نیت می کنند:محرم می شوم به احرام عمره مفرده به نیابت از فلانی(از یک نفر تا هزاران نفر).مثلاً امروز می توانیم به نیابت از حضرت زهرا(سلام الله علیها)یا به نیابت از آمنه یا پدر و مادر و...محرم شویم.یعنی در نیت ها هیچ محدودیتی ندارید.
انشاءالله بعد از نماز مغرب و عشاء بنده لبیک ها را خواهم گفت(مقلدین آیت الله مکارم(حفظه الله تعالی)لبیک آخر را نمی گویند)و محرم خواهیم شد.احرام یا بعد از نماز واجب است یا بعد از سه تا دو رکعت نماز مستحبی یا بعد از دو رکعت نماز مستحبی است که وقتی نماز واجب می خوانیم نیاز به نماز مستحبی نیست و نماز عشا هم شکسته است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.