سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

مکه شناسی:معرفی خانه خداوند و بنیان آن در گذشته و حال

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 629 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.04.10
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مكه سال 92
مکه شناسی:معرفی خانه خداوند و بنیان آن در گذشته و حال
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
بنیان خانه خداوند در زمان گذشته و حال

خداوند را شکرگزارم که در خدمت شما زائرین عزیز هستم.عکسی که زائران عزیز مشاهده می کنند، مسجدالحرام در زمان قبل از تخریب جدید است که در آخرین بازسازی هایی که کرده بودند به این صورت در آمده و در یک قسمت توسعه هایی است که سعودی ها انجام دادند.بنا بر بعضی از روایات، کعبه وسط زمین است حتی بعضی از دانشمندان غربی هم تحقیق کرده اند و وقتی به این معجزه الهی پی بردند مسلمان شدند.در بعضی از روایات آمده است:بنیان خانه خداوند قبل از حضرت آدم(علیه السلام)به دست ملائکه بوده است و در مقابل خانه خداوند در آسمان، خانه ای به نام بیت المعمور است که ملائکه دور آن طواف می کنند و این خانه را برای ما انسانها ساختند.در بعضی از روایات آمده است:خانه خداوند از زمان حضرت آدم(علیه السلام)ساخته شده است، بنابراین بنیانگذار آن خداوند و سازنده آن حضرت آدم(علیه السلام)بوده است.حضرت ابراهیم خلیل(علیه السلام)، خانه خداوند را از اساس تجدید بنا کردند تا به امروز، البته تا به امروز چندین بار سیل آمده و گوشه هایی از خانه خداوند خراب و تعمیر شده است.مثلاً در زمان قریش یعنی قبل از اسلام، قریشیان خانه خداوند را تجدید بنا کردند.وقتی عبدالله بن زبیر مسلط شد، خانه خداوند را خراب کرد، از نو ساخت و بر اساس یک روایت برای خانه خداوند دو درب گذاشت.وقتی حجاج بن یوسف ثقفی مسلط شد، دوباره خانه خداوند را خراب کرد و بنیان آن را بر زمان جاهلیت گذاشت یعنی خانه خداوند نیم متر داخل گذاشته شده و الان هم بر همان مبنا است.البته بازسازیهای دیگری هم صورت گرفته، یعنی سنگها را درآوردند و سنگها را سر جای خودش درست کرده اند.قبلاً وقتی سیل می آمد وارد خانه خداوند می شد اما الان کف خانه خداوند را پر کرده اند، همان طور که دیده می شود درب خانه خداوند یک متر و اندی بالاتر است که وقتی سیل می آید داخل خانه نرود.زائرین عزیز در عکس دیگر، نقشه گلدسته صفا و مروه را می بینند که در سه طبقه و پُر از جمعیت نمازگزار است.
بکّه نخستین خانه برای عبادت مردم
در آیه قرآن آمده است:«إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ»(سوره آل عمران، آیه96) در حقيقت نخستين خانه‏اى كه براى [عبادت] مردم نهاده شده همان است كه در مكه است و مبارك و براى جهانيان [مايه] هدايت است.به این سرزمین مکّه و به موضع خانه خداوند بکّه می گویند.یعنی جایی که خودِ خانه خداوند ساخته شده را بکّه می گویند.بکّه یعنی ازدحام، چون مردم در این مکان جمع می شوند و ازدحام می کنند.
برکات مکّه
مکه از نظر لغوی به معنای مغز استخوان است.دلیل نام مکه هم برای این است که خداوند متعال آن را مغز و وسط کره خاکی قرار داده است.«مُبَارَكًا»یعنی مکه مایۀ برکت است و برکت آن این است که هر کس در مکّه از دنیا برود عذاب قبر ندارد و در امان است.کسی که در مکه قرآن را ختم کند، قبل از مرگ جای خود را در بهشت می بیند و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را زیارت می کند.یک سبحان الله گفتن در مکه ارزش زیادی دارد، یک رکعت نماز در خانه خداوند ثواب صدهزار رکعت نماز است، انسان کجا می تواند این برکات معنوی را پیدا کند.حتی این مکان برکات مادی زیادی هم دارد و«وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ»موجب هدایت انسانها می شود.
معرفی چهارگوشه خانه خداوند
در عکس دیگر پشت بام خانه خداوند و ناودان طلا را می بینیم که قبلاً ناودان از جنس طلا نبوده است.وقتی باران می آید اگر کسی زیر این ناودان باشد، رحمت خداوند بر او نازل می شود.چون بارانی که از آسمان و از ناودان خانه خداوند می آید مایۀ رحمت است. هر گوشه ای از خانه خداوند یک اسم دارد و اینگونه نیست که از نظر سانتی متر چهار گوشه آن با هم برابر باشند.
رکن اسود
یگ گوشه که حجرالاسود است و نام آن رکن اسود است، چون سنگ حجرالاسود را در این مکان کار گذاشته اند.
رکن عراقی
بعد از درب خانه خداوند گوشه دیگر خانه خداوند رکن عراقی است.به این دلیل رکن عراقی می گویند چون مردم عراق به آن سمت نماز می خوانند.
رکن غربی یا شامی
به رکن(گوشه)بعدی رکن غربی یا شامی می گویند چون مردم شام به آن سمت نماز می خوانند.
رکن یمانی
بعد رکن یمانی است چون مردم یمن به آن سمت نماز می خوانند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)دو گوشه را بسیار می بوسبدند و این دو گوشه بسیار مورد عنایت ایشان بود.اول:رکن اسود که حجر الاسود را می بوسیدند و دیگری رکن یمانی:در رکن یمانی که پرده خانه خداوند هست یک تکه باز است و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:هر وقت من آمدم تا رکن یمانی را ببوسم، قبل از من جبرئیل آنجا حضور داشت. شیعیان هم از این درب وارد می شوند.بین رکن یمانی و رکن اسود تعداد زیادی از پیغمبران خدا دفن شده اند.
گوشه هایی که گفتیم نیم متر داخل گذاشته شده اند، در زمان عبدالملک مروان،حجاج بن یوسف ثقفی که انسان بسیار خون خواری بوده خانه خداوند را به داخل گذاشت بعد دیواری درست کرد اما دیدند مردم روی آن راه می روند و طواف اشکال پیدا می کند، چون طواف باید بیرون از خانه خداوند باشد.بعد آنجا را مانند پشت ماهی درست کردند، که کسی نتواند آنجا بایستد به این مکان شاذروان می گویند.کسانی که می روند تا حجرالاسود را زیارت کنند معمولاً از این مکان می روند تا به حَجَرالاسود برسند.
نقشه دیگر، داخل خانه خداوند را نشان می دهد که سه ستون چوبی دارد.قدیمی ترین چیزی که از خانه خداوند در موزه موجود است، یعنی تقریباً از سال 62 هجری مانده، یک ستون چوبی است زیرا سقف خانه خداوند بوده است و در زمان عبدالله بن زبیر به نام ستون خانه خداوند به کار برده شد.محل ولادت حضرت علی(علیه السلام)هم در همین سمت کنار رکن یمانی بوده است.
مُلتزم محل استجابت دعا
فاصله بین حجرالاسود تا درب خانه خداوند را مُلتزم می گویند.ملتزم، به معنای التزام و چسبیدن است.ما دیدیم که مردم دستهای خود را بالا می برند و خود را محکم به خانه خداوند می چسبانند، در این مکان دعا مستجاب می شود چون درب خانه خداوند است و وقتی از درب خانه کسی التماس کنی به تو توجه می کند.این محل استجابت دعا است و نام آن ملتزم است.
دو حادثه تاریخی در محل مستجار
بخشش ذریه حضرت آدم(علیه السلام)

روبروی درب خانه خداوند«مستجار»است.دو حادثه تاریخی را که در باب مستجار رخ داده عرض می نمایم.اول اینکه:زمانی که حضرت آدم(علیه السلام)خانه خداوند را ساختند، از بهشت هم دور شده بودند، سالها اشک ریخته بودند و گریه می کردند برای همین به این مکان آمدند و فرمودند:«اللهم اغفر لى ذنبي»خدایا مرا ببخش.ندا آمد:یا آدم«قد غفرت لك»ای آدم تو بخشیده شدی.بلافاصله حضرت آدم(علیه السلام)فرمودند:«و لذریتی»خدایا ذریه مرا هم ببخش.(بالاخره وقتی شیطان توانست حضرت آدم که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بود را فریب دهد ما هم فریب می خوریم)خداوند ندا داد:یا آدم هر کدام از فرزندان تو کنار خانه من بیایند و در همین نقطه(مستجار)اقرار به گناهان خود کنند من آنها را هم می بخشم.
ولادت امیرالمومنین علی (علیه السلام)
داستان دوم در باب مستجار این است:فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها)،مادر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)چند زایمان کرده بودند که کوچکترین پسر ایشان حضرت علی(علیه السلام)بودند و هنوز به دنیا نیامده بودند.درد زایمان گرفت و ایشان به خانه خداوند و به محل مستجار آمدند حتما می دانستند که در این مکان دعا مستجاب می شود.فاطمه بنت اسد دستان خود را بالا گرفتند و فرمودند:خدایا به حق این خانه، به حق جدم حضرت ابراهیم(علیه السلام)، به حق خانه و بانی خانه و به حق مولودی که در شکم دارم و از آیات عظمت تو است، زایمان را بر من آسان کن.یکدفعه، دیوار شکافته شد و مادر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) وارد خانه خداوند شدند.کسانی که نظارت داشتند و این صحنه را دیدند خبر را پخش کردند.بعد همه آمدند تا درب را بشکنند و داخل شوند تا ببینند چه اتفاقی می افتد اما هر کار کردند درب باز نشد.بعد همه پشت درب منتظر بودند تا سه روز گذشت و در روز چهارم، باز دیوار شکافته شد و فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها)همراه با نوزاد که در دست ایشان بود و مانند قرص ماه می درخشید بیرون آمدند.در همان مکان ندا آمد:ای فاطمه بنت اسد منم«علی اعلی»نام این مولود را «علی»بگذارید.بنابراین محل ولادت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)هم محل مستجار بوده است.
نکته ای در باب سقف خانه خداوند
خانه خداوند دو سقف دارد،یعنی دو جداره، یک سقف پایین تر و یک سقف بالاتر است و فاصله بین دو سقف به اندازه ای است که فقط انسان خم شود و چهار دست و پا برود.برای این دو سقف زده اند که وقتی باران می بارد آسیبی به خانه خداوند نزند.برای عوض کردن پرده خانه خداوند هم راه پله درست کرده اند که به پشت بام می روند.
نیم دایره حِجر اسماعیل
قسمتی که نیم دایره ای است را حِجر اسماعیل می گویند.حِجر یعنی خانه یعنی خانه حضرت اسماعیل(علیه السلام) که کنار خانه خداوند بود،ایشان از خداوند درخواست کردند خدایا هوا گرم است، نسیمی از بهشت به روی من باز کن.(الان ما هم وقتی طواف می کنیم وقتی به حجر می رسیم نسیم خنک لذت بخشی را حس می کنیم)حضرت اسماعیل(علیه السلام)با مادر خود در این مکان زندگی می کردند که وقتی مادرشان از دنیا رفتند ایشان را در این مکان دفن کردند، حضرت اسماعیل(علیه السلام)هم در همین مکان دفن شده اند و تعدادی از پیغمبران الهی هم در حجر اسماعیل دفن شده اند.
طواف دور فدائیان و بانیان خانه خداوند
ما وقتی طواف می کنیم باید دور کسانی که فدایی و بانی خانه خداوند بودند هم بچرخیم، هر کس در زندگی خدایی شد عالم دور او می چرخد.اینجا هم ما باید دور بانی خانه بچرخیم و طواف ما باید از پشت حجر اسماعیل(علیه السلام)باشد.
مقام ابراهیم(علیه السلام)
مقام ابراهیم سنگی 40 در 40 با ارتفاع 50 سانتی متر است،این سنگ همراه حضرت آدم(علیه السلام)از بهشت آمد.دو سنگ همراه حضرت آدم(علیه السلام)از بهشت آمد:یکی حجرالاسود و دیگری مقام ابراهیم(علیه السلام)که جای پای حضرت ابراهیم(علیه السلام)روی این سنگ مشهود است.نماز ما هم باید پشت مقام باشد،یعنی وقتی نماز می خوانیم هم باید امام و پیشوا داشته باشیم تا ما را در مسیر حق راهنمایی کند، پس امام حق حضرت ابراهیم خلیل(علیه السلام)،بعد رسول خدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)و ائمه معصومین(علیهم السلام)و امروز حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)و چون ایشان در غیبت هستند، فقهاء و ولی فقیه جانشین امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)راهنمای ما هستند.برای همین است که می گویند باید مرجع تقلید داشته باشید، یعنی از طرف خداوند به این کار مأذون باشیم.اگر مرجع تقلید نداشته باشیم احکام ما باطل می شود.
دو نکته در باب مستجار و حجرالاسود
در سالهای گذشته قسمت مستجار را نقره کوبی کرده بودند، یکی از دوستان، که در ریاض در تشکیلات حج است فرمود:کسانی آمدند تا این شکاف را بپوشانند وقتی شکاف را پوشاندند و می خواستند افتتاح کنند باز دیدند که محل ولادت حضرت علی(علیه السلام)شکاف دارد.آنها نمی توانند این شکاف را بپوشانند.
اقرار به بندگی و خدایی پروردگار کنار سنگ حجرالاسود
سنگ حجر الاسود هم اگر کنده شود باید معصوم آن را در جایش بگذارد چون هر کسی این کار را انجام دهد، می افتد.البته داستان های زیادی در باب این سنگ هست که فرصت بیان آنها را نداریم.سنگ حجرالاسود را در یک زمان، قرامطه این سنگ را دزدیدند و سنگ را بین طایفه های خود تقسیم کردند که بعداً قسمتهایی از سنگ را پیدا کردند و چند قطعه آن پیدا نشد.الان هم سنگ حجرالاسود را تراشیده اند و سنگ های اصلی را در بین آن مانند قاب قرار داده اند.این سنگ ابتدا سفید و نورانی بوده است اما در هر دوره که روی آن دست کشیده اند، سیاه شده است.هر کس کنار سنگ حجرالاسود طواف خود را شروع کند، در روز قیامت شهادت می دهد که این شخص به بنده بودن خود و خدایی پروردگار اقرار کرده است.
داستان این بود که:یک روز عمر مقابل سنگ حجرالاسود آمد و گفت:اگر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)تو را نبوسیده بودند من هم تو را نمی بوسیدم چون هیچ هنری نداری.حضرت علی(علیه السلام)آمدند و فرمودند:اتفاقاً این سنگ هنر دارد و بعد داستان را تعریف کردند:وقتی خداوند ارواح انسانها را آفرید و فرمود:«أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ»آیا من خدای شما نیستم؟همه گفتیم:«قَالُواْ بَلَى»(سوره اعراف، آیه172)بله تو خدای ما هستی، بعد این پیمان و امانت در درون سنگ که در واقع می گویند یک فرشته الهی بوده هست و این سنگ در زمین است و همه باید به عبودیت اقرار کنند.یعنی وجوب آمدن حج بر همه انسانها است، خداوند همه یعنی مسلمان و غیر مسلمان را دعوت کرده منتها تا مسلمان نشوند حق ورود ندارند.هر کس در این مکان(کنار سنگ حجرالاسود)اقرار کند این سنگ در روز قیامت شهادت به نفع او می دهد.بعد عمر گفت:«لولا عليٌ لهلك عمر»(الكافي،ج7،ص423)اگر علی نبود عمر هلاک می شد.
رکن یمانی
نام یک گوشه از خانه خداوند رکن یمانی است و مستحب است زن و مرد این مکان را زیارت کنند.قلابهایی هم که گذاشته اند برای این است که وقتی پرده خانه خداوند را می اندازند طنابهای آن را به این قلابها می بندند تا باد پرده را نبرد.
زائران عزیز در شکل، سنگ حجرالاسود با قاب جدید را می بینند که به آن سنگ«اَلْحَجَرُ يَمينُ اللهِ في اَرْضِهِ فَمَنْ مَسَحَهُ مَسَحَ يَدُ اللهِ»(جامع الاحاديث للقمي، ص71)می گویند یعنی دست خداوند بر روی زمین است.هر کس به این مکان دست بکشد انگار با خداوند بیعت کرده است منتها برای خانمها اصراری نیست چون وقتی بخواهند بروند جمعیت زیاد می شود و اذیت می شوند.در اعمال حج چندین کار از خانمها برداشته شده که یکی از آنها استلام حَجَرالاسود یعنی بوسیدن و لمس کردن حجرالاسود است.
تاریخچه ساخت پرده خانه خداوند
اولین کسی که پرده خانه خداوند را درست کرد، همسر حضرت اسماعیل(علیه السلام)بوده است.وقتی خانه خداوند ساخته شد ایشان فرمودند:خوب است برای خانه خداوند پوششی قرار دهیم.بعد از پشم گوسفندان پرده ای را درست کردند.الان این پرده سالی یک بار عوض می شود.زمانی که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در کوفه بودند هر سال دستور می دادند پرده خانه خداوند را می ساختند و خود ایشان با عزت و احترام پرده را برای نصب خانه خداوند می فرستادند.قبلاً پرده رنگهای مختلفی داشته، سبز هم بوده اما در سالهای اخیر فقط مشکی است.
زمانی که دولت عثمانی بود، پرده خانه خداوند را از مصر می آوردند و عوض می کردند اما الان تمام تشکیلات ساخت و بافت پرده خانه خداوند در مکه است.در گذشته پرده را با دست می بافتند اما الان با دستگاههای جدید پرده خانه خداوند دوخته می شود.کارخانه ساخت پرده خانه خداوند قسمتی دارد که به آن حزام(کمر بند)می گویند که آیات قرآن در این قسمت نوشته شده است.یعنی اول روی پارچه کلمه(مثلاً لا اله الا الله)را در می آوردند.بعد نخ ابریشم گلوله می کنند و روی خط می گذارند و با نخ های ابریشم آن را می دوزند.وقتی آماده شد سیم هایی با روکش طلا و نقره که از آلمان می آوردند را روی خطوطی که با نخ ابریشم برجسته کرده اند می کشند.اینها را قسمت به قسمت دست می کنند و می چسبانند، به این قسمت حزام می گویند.تنها فرقی که هر پرده با پرده سال قبل دارد این است که فقط تاریخ آن عوض می شود.تاریخ روی درب خانه خداوند است والا دیگر پرده تغییری نمی کند.نصب پرده هم معمولاً در روز عرفه یا روز عید قربان صورت می گیرد.
آغاز طواف
حجرالاسود نقطه آغاز طواف است که باید هفت دور، دور خانه خداوند بچرخیم و در همین مکان هم تمام می شود.
محل نقطه حطیم در خانه خداوند
حطیم مکانی است که در آن نفرین اثر دارد.؟؟؟شخصی کارمند بانک بود و می گفت:رئیس یک بانک مرا بسیار اذیت می کرد. من به کنار خانه خداوند و به منطقه حطیم آمدم و او را نفرین کردم.خداوند بلای بدی بر سر رئیس بانک آورد.ما هم به این مکان برویم و علیه آمریکا و اسرائیل نفرین کنیم.یک نقطه از حطیم، حجرالاسود، نقطه دیگر روبروی چاه زمزم، نقطه دیگر مقام ابراهیم(علیه السلام)و نقطه دیگر رکن عراقی است.
پرده خانه خداوند
پرده خانه خداوند را تکه تکه درست می کنند و با بالابرها بالا می برند، بعد بین آنها را می دوزند.برای ساخت پرده خانه خداوند 670 کیلوگرم ابریشم به کار می رود.پرده داخلی خانه خداوند سبز و چند سالی یک بار عوض می شود اما پرده بیرون آن سیاه است و هر سال عوض می شود.
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):«اَلْحَجَرُ يَمينُ اللهِ في اَرْضِهِ»سنگ سیاه دست خداوند در زمین است.عکسی وجود دارد که نشان می دهد دور خانه خداوند هیچوقت از طواف خالی نبوده است.در تاریخ هم بعضی نوشته اند:سیل آمده بود و تمام خانه خداوند را گرفته بود اما مردم شناکنان دور خانه خداوند طواف می کردند.
جایگاه جبرئیل زیر ناودان طلا
نکته ای در باب ناودان طلا، در روایت آمده است:زیر ناودان جایگاه جبرئیل است و جبرئیل از آنجا اجازه تشرف به محضر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را می یافت.یکی از مکان هایی که دعا مستجاب می شود، حجر اسماعیل است که زائران عزیز چهار رکعت یعنی دو تا دو رکعت نماز امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می خوانند، در هر رکعت به جای یک توحید 50 توحید می خوانند و در آن مکان دعا مستجاب می شود.
در گذشته قسمتهایی از محوطه خانه خداوند خاک بوده و مقدار اصلی خانه خداوند هم همین قسمت خاکی بوده است، که بعد مرحله به مرحله توسعه داده شده است.در گذشته هر فرقه ای برای خود یک امام جماعت داشته است، مثلاً حنفی، مالکی، شافعی و ...تا این که عبدالعزیز پدر ملک عبدالله، به ایران آمد یک قرآن هدیه آورده بود و می خواست با آیت الله بروجردی(رحمة الله علیه)دیدار داشته باشد.نمایندۀ عبدالعزیز به قم نزد آیت الله بروجردی آمده بود.آیت الله بروجردی(رحمة الله علیه)پیغام داده بودند که بگوئید فرقه ها را بردارند و فقط یک نماز جماعت باشد،این نشان می دهد اندیشه مراجع ما از همان ابتدا وحدت بوده است.مثلاً یک بار عالم حنفی باشد، یک بار شافعی و ...اما آنها امام جماعت را فقط از فرقه خود انتخاب می کردند یعنی به نصف سخن آیت الله بروجردی(رحمة الله علیه)عمل کردند و از محل پیش نمازها را جمع کردند.
در زمان گذشته مردم با شتر برای زیارت خانه خداوند می آمدند و سختی های زیادی را تحمل می کردند به طوری که در تاریخ نوشته شده:15 هزار حاجی را سیل برد یعنی آمدن به حج به راحتی نبوده است اما الان ما به راحتی می آئیم، اعمال را انجام می دهیم و بهترین امکانات را داریم.
مقام ابراهیم(علیه السلام)،نمازگاهی برای طواف کنندگان
قرآن می فرماید:«وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى»(سوره بقره،آیه125) در مقام ابراهيم نمازگاهى براى خود اختيار كنيد.وقتی می خواهید نماز بخوانید باید پشت مقام باشد یعنی رهبر داشته باشید و این سنگ یکی از شعائر الهی است.مقام سنگی با طول و عرض 40 سانتی متر و ارتفاع 50 سانتی متر است که جای پای حضرت ابراهیم(علیه السلام)در آنجا به چشم می خورد.نقل است که حضرت ابراهیم(علیه السلام)برای ساخت کعبه روی این سنگ ایستاد.قبلاً درب مقام ابراهیم باز بوده، مردم این مکان را زیارت می کردند و جای انگشتان پا هم مشخص بوده اما از بس دست کشیده اند، جای انگشتان پای ایشان صاف شده است.جای پای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هم، اندازه جای پای حضرت ابراهیم(علیه السلام)بوده است.
مشخصات چاه زمزم و بهترین سرچشمه آن
زمزم چاهی بوده که دلو داشت و مردم از آن آب می کشیدند و می خوردند،روی چاه هم سری می گذاشتند که کبوترها درون آن نروند، الان هم سر چاه در موزه نگهداری می شود.اما بعداً موتور گذاشتند تا مردم بتوانند به راحتی استفاده کنند، چاه زمزم ثانیه ای 11 لیتر آب دارد.امروزه آب زمزم به وسیله موتورها کشیده می شود، بعد به ایستگاهی می رود و خنک می شود بعد به شیرهای داخلی مسجد برمی گردد.تمام مسجد آب زمزم خالص است.خاصیت آب زمزم این است که هر چه بماند خراب نمی شود و اگر یک قطره از آن را در هزار قطره آب بریزید آن آب را تبدیل به آب زمزم می کند.یک دانشمند ژاپنی روی آب زمزم تحقیق کرده و می گوید:آب زمزم بلور منظم دارد و خالص ترین و بهترین آب است که اگر یک قطره از آن را در هزار لیتر آب بریزید تبدیل به آب زمزم می شود.کل چاه زمزم 30 متر عمق دارد که 4 متر آن خالی است و 26 متر آن پر از آب است.این چاه سه سرچشمه دارد که بهترین، شیرین ترین و باصفاترین سرچشمه زمزم از زیر حجرالاسود است البته چاه حدود 20 یا 30 متری با حَجَر فاصله دارد اما سرچشمه شیرین ترین آن از سمت حجرالاسود است.چاه زمزم در زمان قبل از عبدالمطلب هم بوده که بین قبیله جُرهم و خزاعه جنگ شده بود و آنها آمدند هر چه طلا در خانه خداوند بود، جمع کردند، در چاه زمزم ریختند و چاه را پر کردند که چاه مشخص نمی شد.جناب عبدالمطلب،جد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می خواستند چاه را احیاء کند و تنها بودند با خداوند عهد کرد:خدایا اگر ده پسر به من بدهی چاه را احیا می کنم و یکی از فرزندانم را در راه تو قربانی می کنم.بعد خداوند به او پسر داد،ایشان در عالم خواب محل چاه زمزم را دیدند،بعد چاه را حفر کردند.آنچه که در درون چاه بود از جمله آهو بره هایی از طلا بودند که وقتی پادشاه ایران برای طواف خانه خداوند آمده بود اینها را هدیه آورده بود.عبدالمطلب طلاها را در آوردند، فروختند و خرج احیاء چاه زمزم کردند.الان هم چاه زمزم از زمان جد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آبدهی دارد و آب آن برقرار است و از سه نقطه سرچشمه دارد.چاه زمزم 20 یا 30 متر از حجرالاسود فاصله دارد.
حضرت امام(رحمة الله علیه)فرمودند:نماز جماعتها نباید در هتل خوانده شوند، انشاءالله سعی کنید نمازهای خود را در مسجد الحرام به جماعت یا فرادا بخوانید.
مولد النبی محل ولادت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
مولد النبی محل ولادت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است که بعداً آنجا را مسجدی ساختند.اما شهردار مکه مسجد را خراب کرد و کتابخانه ساخت و نام آن را«مکتبة مکة المکرمه»گذاشت.انشاءالله این مکانها را به دوستان نشان خواهیم داد.به همین مکانی که مولد النبی هست، شعب ابی طالب هم می گویند، از سال هفتم تا سال دهم هجری یعنی سه سال پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها)و مسلمانان در محاصره اقتصادی بودند. این سه سال به قدری سخت گذشت که حضرت خدیجه(سلام الله علیها)از دنیا رفتند.در تاریخ نوشته است:گرسنگی چنان فشاری به مسلمانان آورده بود که یک پوست خشک شده شتری پیدا شد آنها موهای شتر را کندند و آن را آسیاب کردند و به هر کسی کمی می دادند که نمیرند.وقتی شب می شد صدای گریه فرزندان مسلمانان همه جا می پیچید. پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و مسلمانان چنین سختی هایی کشیدند تا اسلام به من و شما برسد.
انشاءالله صبح چهارشنبه به قبرستان ابوطالب خواهیم رفت، خانمها از بالا زیارت می کنند و آقایان را نزدیک قبر حضرت خدیجه(سلام الله علیها)و ابوطالب خواهیم برد.در این مکان اجداد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و تعدادی از ایرانیان و علماء بزرگ دفن هستند.همچنین قبر سید زین العابدین کاشانی که وقتی سیل خانه خداوند را خراب کرد ایشان کمک کردند و خانه خداوند را بازسازی کردند هم در قبرستان ابوطالب است.قبر حضرت خدیجه(سلام الله علیها)ضریح و بارگاه داشته که وهابیون همه را تخریب کردند.
انتهای غار حرا سوراخی است که رو به خانه خداوند است.الان در این محل میمون هایی قرار داده اند که کیف ها را می دزدند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.