مطالب

آغاز و پايان جهان در قرآن کريم





نوشته شده توسط احسان اشرفي


قبل از هرچيز به اين نکته اشاره مي کنيم که ما قصد تحليل علمي قرآن را نداريم زيرا هيچ کس قادر به رسيدن به تفسير علمي کامل از قرآن نيست حتي يک آيه از آن. علم ما بسيار کم تر از فهم اين آيه ها است. اما اين يک تلاش با وجود محدوديت هاي علمي شخصي ما است. علي رغم اين که علم ما محدود است ولي ديگران که علم بيشتري دارند و تخصص بيشتري دارند مي توانند تحقيق کنند تا راز هاي بيشتري از قرآن را براي ديگران آشکار سازند.


در اين مقاله ما به بعضي از آيه هاي قرآن که در سوره الانبيا است نگاهي مي اندازيم. اين آيه ها ما را به تفکر در مورد خالق و يکتايي اش از طريق اثبات هايي بسيار عقلي و علمي دعوت مي کند. اين آيه ها در مورد آغاز و ادامه و پايان جهان صحبت مي کنند. دانشمندان تلاش کردند تا به بعضي از سوال ها از جمله اينکه جهان چگونه به اين يکتايي و نظم به وجود آمده، چگونه با اين نظم به حيات خود ادامه مي دهد و پايانش چگونه خواهد بود پاسخ دهند. آن ها مواد ستارگان و سيارات را بررسي کردند و آن ها را يکسان يافتند. آنها نحوه حرکت ستارگان و مسيري که طي مي کنند را مشاهده کردند و چگونگي حرکت سيارات اطراف آن ها را بررسي کردند. آن ها اندازه و طول عمر ستارگان را محاسبه کردند و مشاهده کردند که قوانين مخصوصي بر حرکت، مواد و اجرام آن ها حاکم است و از برنامه هاي خاصي تبعيت مي کنند بنابراين نتيجه گرفتند که بايد از يک منبع سر منشا گرفته باشند. بنابراين فرض کردند که احتمالا در ابتدا يک ماده فشرده وجود داشته که در يک محيط بسيار محدود و پر فشار قرار گرفته بوده. سپس در يک لحظه انفجاري بزرگ رخ داده که باعث شده اين ماده به امواج تبديل شود. اين امواج در يک لحظه درکيهان منتشر شده اند. به خاطر سرماي شديد کيهان، اين امواج به سرعت به اتم تبديل شده اند. سپس اين اتم ها به ستارگاني تبديل شدند که حرکت، تشعشعات و طول عمرشان از يک قانون يکسان پيروي مي کند! اين ستارگان همچنين به گروه هايي تقسيم بندي شدند که قوانين بين گروه ها نيز يکسان مي باشد.


اما عقل انسان حکم مي کند که يک انفجار نمي تواند منجر به ايجاد اين يکساني حيرت انگيز شود. بلکه بر عکس انفجار منجر به نابودي و عدم تعادل مي گردد و نمي تواند چنين آسمان و زمين زيبا با سيستم هايي که از قوانين دقيقي پيروي مي کنند به وجود آورد.( بعد از انفجار انتروپي به شدت افزايش مي يابد و مواد باقي مانده روبه بي نظمي مي گذارند ولي بعد از انفجار بزرگ نه تنها بي نظمي به وجود نيامده بلکه همان طور که مي بينيم نظم و شعور حيرت انگيزي در ميان کوچک ترين ذرات گرفته تا بزرگ ترين ستارگان وجود دارد و اين چيزي به غير از تجلي اسما و صفات الهي نيست. مترجم).


هيچ کس حقايق خلقت ستارگان را نمي داند اما خالق اين ستارگان از همه آن ها اطلاع دارد. خداوند در آخرين سوره اي که به محمد صلوات الله عليه و آله نازل کرد بسياري از حقايق علمي را در مورد ستارگان به محمد آشکار کرد. اجازه بدهيد ببينيم الله (جل جلاله) چگونه نظر ما را به حقايق علمي از طريق سوالي در مورد شروع دنيا جلب مي کند و به هدايت او به جواب سوال دقت مي کنيم. حال آيه از سوره الانبيا را مي خوانيم:


أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلا يُؤْمِنُونَ (30)
























آنان که ناباور شده اند، آيا ندانند که آسمان ها و زمين به هم پيوسته بوده اند و ما آن ها را از هم جدا کرديم و هر چيز زنده را از آب آفريديم ؟ پس آيا ايمان نمي آورند انبيا





توضيح علمي ( يا تلاشي براي توضيح) :

در اين آيه ما به سوالي بر مي خوريم که از کافراني پرسيده شده است که دخالت خداوند در شروع خلقتي با اين نظم و زيبايي را تکذيب مي کنند. سوال اين است: آيا اين شروع، بعد از اينکه آن ها آن را مشاهده کردند، فقط با شانس انجام شده است؟ توسط دو کلمه رَتْقً وفَتَق ، خداوند تمامي جملات آن ها را که آن اتفاق را توضيح مي دهد، خلاصه مي کند. کافراني که تلاش مي کنند يکتايي جهان را توضيح دهند مي گويند ماده بسيار فشرده و انفجار بزرگ در يک لحظه و خنک شدن ناگهاني و غيره. نظر آن دانشمندان در مورد اينکه دنيا از يک نقطه شروع شده است درست مي باشد. قرآن چنين نقطه اي را با کلمه عربي رَتْقً که به معاي الياف يا مواد به هم پيچيده و متصل است تشريح مي کند. اما اشتباه دانشمندان مادي گرا آن است که فکر مي کنند اين ماده به تنهايي تبديل به چنين نظمي شده است.


آنها براي اينکه به نتايج علمي درست برسند بايد اقرار کنند که تمامي اين اتفاقات توسط قدرت خالق هستي و بر اساس خواسته اش صورت گرفته است. خداوند پراکندگي اين مواد را با کلمه فَفَتَقْنَاهُمَا توضيح مي دهد. اين کلمه بدان معنا است که که خداوند اين مواد فشرده را (رَتْقً) را به خواست خود به مواد همگن تبديل کرد که دنيا را با نظم به وجود آورد. به طوري که مواد داخل خورشيد با مواد داخل زمين و ماه و ديگر سيارات و ديگر ستارگان يکسان است و تمامي اين مواد داراي اتم هايي با اجرا سازنده يکسان مانند هسته با بار مثبت و الکترون با بار منفي هستند. چنين تشابهي از لحظه اوليه خلقت وجود داشته زيرا اين خلقت توسط يک خالق بوده و با يک فرمان صورت گرفته است. به نظر من بهترين معني براي کلمه رَتْقً کلاف به هم پيچيده مي باشد تا اينکه بگوييم مواد به هم فشرده. و کلمه فَفَتَقْنَاهُمَا که به معني شکل دهي آسمان ها و زمين با پراکنده کردن مواد در هم پيچيده توسط اراده الهي است بهتر از انفجار بزرگ مي باشد. بنابر اين محققان مادي گرا بايد فرضيه انفجار خود به خودي را کنار گذارند و به حقيقت کلام الهي در قرآن اعتراف کنند. اين اقرار باعث مي شود تا ايمان آورندگان واقعي به دين حقيقت باشند تا تمامي عقايد غير منطقي آنها تصحيح گردد.


جمله شريفه ما همه چيز را از آب زنده گردانيديم در انتهاي اين آيه آمده است. همان طور که خداوند در ابتداي اين آيه خلقت جهان را از مواد در هم پيچيده آغاز کرده است همچنين بيان مي دارد که خلقت موجودات زنده از آب شروع شد. اين جملات خداوند بزرگ است. مسلما بر اساس علم ما اگر آبي وجود نداشت زندگي هم وجود نداشت. اين موضوع با نگاهي به گياهان اطراف ما اثبات مي گردد. چون آب در ديگر سيارات وجود ندارد زندگي نيز در آن ها نيست. اگرچه ما معناي زندگي و يا فرق بين سلول هاي مرده و سلول هاي زنده را نمي دانيم. در هر سلول يا ارگانيسم زنده، مي بينيم که آب بيش از % وزنش را تشکيل مي دهد. بنابراين بدون اين آب اثري از زندگي نخواهد بود. اما ما گوهر حيات را در چنين سلول هايي فراموش مي کنيم. مسلما سلول اجزا سازنده هر موجود از انسان گرفته تا حيوان و حشره يا گياه زنده است. اگر عميق تر به آيه نگاه کنيم مي بينيم که بيشتر اسيد ها و ترکيبات داخل سلول از هيدروژن و اکسيژن و به صورت زنجيره هايي پيچيده با نظمي فوق العاده هستند. اين دو گاز، هيدروژن و اکسيژن، عناصري هستند که آب را تشکيل مي دهند و مي توانند اجزاي سازنده هر اتم بزرگ ديگر که در سلول است باشند. علم و توانايي ما در داشتن توضيح عميق تر براي اين آيه محدود است و تنها با الهام الهي مي توان به آن دست يافت. مسلما خوانندگاني که از علم بيشتر و تفکر عميق تر برخوردار هستند مي توانند توضيح بهتر از من داشته باشند. شايد کشفيات آينده به درک بهتري از اين آيه منجر شود.


هرکس که به سلول زنده و مولکول هاي بزرگش و زنجيره هاي سلولي اش نگاه کند نمي تواند دخالت خالق را تکذيب کند. همين طور که نمي توانيم دخالت خالق را در اين جهان بزرگ ناديده بگيريم به همان ترتيب هم نمي توان اين نتيجه منطقي را ناديده گرفت که طبيعت چگونه چنين زنجيره هاي پيچيده را در سلولي که داراي ميليون ها اتم است بدين ترتيب کنار هم چيده است. در عين حال نيز نمي توان فرض کرد که طبيعت گوهر حيات را به چنين زنجيره هاي پيچيده سلولي داده است تا فقط داراي حرکت، تنفس، قابليت غذا خوردن و هضم و حتي فکر کردن باشند. خداوند در اين آيه مي فرمايند که او اين سلول ها را از آب آفريد و بعد زندگي را به آن ها داد اين ها براي ما راز هايي هستند. آيا کسي به غير از خداوند مي تواند بگويد که او چگونه اين کار را انجام داده است؟ يا آيا کسي مي تواند بگويد که بدون يک خالق دانا آفريده شده اند؟ همان طور که در بالا اشاره کرديم آب به تنهايي منشا خلقت حيات نيست بلکه حيات را به دوش مي کشد. اين بدان معنا است که تمامي موجودات زنده به اين مايع معجزه انگيز وابسته هستند. راز هاي اين مايع نيز در نزد خداوند است. اگر دانه اي را در خاک قرار دهيم مي بينيم که رشدش وابسته به آب است. همچنين رشد و ادامه حيات گياه به آب وابسته است. کلمات کمي در اين آيه راز هاي گياه را بيان کرده و به صد ها سوال مرموز پاسخ داده است زيرا از طرف خداوند نازل شده که به راز هاي خلقت واقف است. من فکر مي کنم که اقرار به يکي از راز ها، در را به روي راز هاي ديگر براي ما مي گشايد و اين که جهان، خالقي يکتا دارد که قرآن را براي ما نازل کرده است.


با هم آيه هاي تا را مي خوانيم که در ادامه آيه قبلي در سوره انبيا است. مي بينيم که اين آيه ها با کشفيات علم امروزي بهتر شناخته مي شوند. اين آيه ها نماينگر حکمت و رحمت خالق است.


و در زمين کوه ها را قرار داديم تا جنبش آن را بگيرند و در آن دره ها و راه ها قرار داديم تا در آن ها راه بروند . انبيا


و آسمان را سقفي محافظ قرار داديم ولي آن ها از نشانه هاي او روي گردان هستند. انبيا


اوست که شب و روز و مهر و ماه را آفريده است و هريک در مسيري در حال حرکت هستند . انبيا


احسان اشرفي