سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

تمامیت حج، دیدار با حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)و داستان صفا و مروه

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 649 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.04.24
 
سخنراني حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مكه سال 92
تمامیت حج، دیدار با حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)و داستان صفا و مروه
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

این جلسه، جلسه کنترل اعمال است اما در واقع باید آن را جشن عمره نامگذاری کنیم که همه ما موفق شدیم عمره و این عبودیت بزرگ را به خوبی انجام دهیم.خداوند را شکر گزاریم که همه شما میهمانان خانه خداوند توانستید اعمال خود را به خوبی انجام دهید.
مطالبی را در باب مکه شناسی خدمت دوستان عرض خواهم کرد.هر چه اطلاعات انسان در باب مکانی که می خواهد مسافرت کند بیشتر باشد، بهتر می تواند ارتباط برقرار کند و آن مکان می تواند ارزش والایی برای او داشته باشد اما اگر انسان اطلاعاتی نداشته باشد به مکانی که می رود نمی تواند ارتباط برقرار کند.مثالی عرض می نمایم که بدانید اطلاعات چقدر تأثیرگذار است.مثلاً اگر شما به پدربزرگ یا مادربزرگ خود بگوئید به خانه شما بیایند یا بگوئید در آپارتمانی در نزدیک شما زندگی کنند آنها قبول نمی کنند و می گویند:ما نمی توانیم در آپارتمان رندگی کنم و احساس تنگی می کنم چون آنها در مکانی که زندگی می کنند خاطرات دارند و برای آنها قابل تحمل است.اگر شما بهترین امکانات را هم در اختیار آنها بگذارید باز هم برای آنها سخت است که مأنوس شوند.بنابراین وقتی انسان به مکانی می رود هر چه اطلاعات او در باب آن مکان بیشتر باشد بهتر ارتباط برقرار می کند.
تمامیت حج، دیدار با حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
نکته ای که می خواهم خدمت دوستان عرض نمایم این است که ما عمره را انجام دادیم اما تمامیت حج ما چیست و حج و عمره ما با چه چیز کامل می شود و چگونه باید نقص آن را برطرف کنیم؟در روایت داریم:«تمامُ الحج لقاء الامام»تمامیت، روح و تکمیل حج این است که انسان بتواند به محضر حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)مشرف شود.بنابراین ما باید مسیر زیادی طی کنیم تا به حج کمال دست پیدا کنیم.
داستان علی بن مهزیار و زیارت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
علی بن مهزیار 20 سفر به مکه رفت و ناامید نشد، تا این که بالاخره به خدمت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)رسید.بالاخره تمامیت حج ما دیدار با حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است اگر دلها پاک باشد و قبل از سفر آمادگی داشته باشد این دیدار میسر می شود.بنده وقتی جریان علی بن مهزیار را مطالعه کردم نکته جدیدی پیدا کردم.وقتی علی بن مهزیار خدمت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)رسید فرمود:من 20 سفر به مکه آمدم و منتظر شما بودم چرا اینقدر مرا منتظر گذاشتید؟حضرت فرمودند:تو وقتی حج می آمدی منتظر من بودی اما من شبانه روز منتظر تو بودم، تو چرا دیر آمدی!این نشان می دهد که راه از طرف امام بسته نیست، ما باید آمادگی و لیاقت پیدا کنیم و این کار شدنی است.بالاخره باید عشق دیدار در دلها ایجاد شود.مثلا وقتی انسان چیز باارزشی گم می کند، همیشه در ذهن او می ماند و غصه دارید.الان ما امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف )یعنی خلیفه خداوند را گم کرده ایم و باید زمینه دیدار را فراهم کنیم.
چند داستان توسل آیت الله شریعتی(رحمة الله علیه)به حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
شفای بیماری
یکی از علماء گلپایگان(آیت الله شریعتی(رحمة الله علیه))فرمودند:من در دوران کودکی بیمار شدم و تب حصبه گرفتم.بیماری من خیلی سخت بود که همه ناامید شدند و پاهای مرا رو به قبله دراز کردند و من هم یقین کردم که حتماً از دنیا می روم.اما به حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)متوسل شدم و گفتم:آقا مرا شفا دهید.در همان حال دیدم شخصی آمد و صدا زد مردم درست بنشینید آقا می خواهند تشریف بیاورند.بعد دیدم حضرت تشریف آوردند و به اندازه خواندن یک«قل هو الله»برای من دعا کردند.وقتی ایشان می خواستند بروند من ایشان را التماس می کردم که مرا شفا دهید و به دادم برسید.پدرم فکر می کرد با ایشان صحبت می کنم.اما من حضرت را صدا می زدم و شفا هم گرفتم.
بیمه با نام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
نکته ای خدمت دوستان عرض می نمایم که انشاءالله سوغات سفر شما از شهر مکه باشد.چندین سال پیش بنده یک ماشین خریده بودم، یکی از عرفا(آیت الله شریعتی(رحمة الله علیه))به بنده فرمود:ماشین خود را بیمه کن.بنده گفتم:چشم. ایشان فرمود:خانه خود را هم بیمه کن.بعد جمله ای فرمودند که بسیار تأثیرگذار بود ایشان فرمودند:هنگام صبح وقتی می خواهید از خانه بیرون بیائید دست خود را بر سینه بگذارید و بگوئید:«السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)»وقتی این سلام صبحگاهی را به حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)می دهید، 24 ساعت بیمه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)خواهید بود که اگر از آسمان، سنگ و از زمین، آتش ببارد آسیبی به شما نمی رسد.انشاءالله هر چه بیشتر با ولی خداوند ارتباط داشته باشیم موفق خواهیم بود.بعد ایشان فرمودند:سلام مستحب است اما جواب آن واجب است و حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)هیچ واجبی را ترک نمی کنند و جواب سلام شما را به نیکی می دهند و می فرمایند:«السلام علیکم و رحمة الله»این جواب سلام برای شما سلامتی می آورد.
ایشان خاطرات زیادی برای بنده تعریف کردند، یکی از خاطرات ایشان را که مربوط به مکه است، خدمت دوستان عرض می نمایم.آیت الله شریعتی(رحمة الله علیه)فرمودند:بنده در زمان طاغوت به مکه آمدم.قبل از انقلاب در منا آتش سوزی شد و تعدادی از چادرها و زائران از جمله زائران ایرانی در آتش سوختند.شخصی هم که با بنده مشابهت اسمی داشت در آتش سوزی از دنیا رفته بود.ما اعمال منا را تمام کردم و به مدینه آمدیم، وقتی یکی از دوستان مرا دید و گفت:مگر شما زنده هستید؟گفتم بله، مگر قرار بود زنده نباشم!؟او گفت:در رادیو ایران اعلام شده که شما در آتش سوزی منا فوت کرده اید حتی برای شما در مدینه و ایران مجلس ختم گرفته اند، هر چه زودتر به خانواده خود خبر دهید که زنده هستید.بنده خواستم از مرکز مخابرات مدینه به خانواده ام زنگ بزنم و بگویم زنده هستم، اما خیلی شلوغ بود و چند هفته باید در نوبت می ماندم تا زنگ بزنم.به حرم پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم)آمدم تا به رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم)و حضرت زهرا(سلام الله علیها)متوسل شوم.اما به من الهام شد در این مکان نیز باید به امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)متوسل شوید تا گره از مشکل شما باز شود.بنده کنار ستون توبه دو رکعت نماز خواندم و برای حل مشکلم متوسل به امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)شدم، به دلم الهام شد، از حرم بیرون بروم در مغازه روبروی حرم مشکلم حل می شود.بعد از باب جبرئیل بیرون آمدم(در آن زمان روبروی باب جبرئیل بازار بود و به محله بین گنبد و بقیع محله بنی هاشم می گفتند)و دیدم روی تابلوي مغازه نام شخصی نوشته است که به چشمم آشنا بود.وقتی تابلو را نگاه کردم یادم آمد سال گذشته این شخص به مشهد آمده بود و من او را نزد آیت الله میلانی(رحمة الله علیه)بردم.وارد مغازه شدم و بعد از احوالپرسی گفتم فردی به این نام می شناسید؟گفتند:بله، ایشان پسر عموی بنده هستند.گفتم زنگ بزنید و بگوئید من با ایشان کار دارم.ایشان به پسرعموی خود زنگ زدند و پرسیدند که آیت الله شریعتی را می شناسید؟ایشان گفتند:بله،مرا در مشهد نزد آقای میلانی بردند و به من پول دادند پیراهنی که پوشیده ام از پول ایشان است، ایشان را به منزل من دعوت کنید..مغازه دار گفت مشكل شما حل مي شود پسر عمویم رئيس مخابرات هستند.بنده به منزل ایشان رفتم،بعد از احوال پرسی داستانم را تعریف کردم.ایشان گفتند:از منزل من به خانواده خود زنگ بزنید.به خانواده خود زنگ زدم آنها باور نمی کردند که من زنده هستم و گفتند اگر راست می گوئید نام فرزندانتان را بگوئید.من نام فرزندانم را گفتم اما باز هم باور نکردند و گفتند:نام همسرتان را بگوئید.بالاخره مشکلی که در یک یا دو هفته حل نمی شد با توسل به امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)نیم ساعته حل شد.
ایشان همچنین داستان های زیادی از توسلات خود به حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)تعریف کردند حتی فرمودند:یک روز بنده روی منبر نشسته بودم و دستم روی منبر بود که یک آجر از بالا کنده شد و به دست من خورد.کسانی که این صحنه را دیدند گفتند:حتما دست من شکست.بنده گفتم چیزی نشده دست من مشکلی ندارد چون بیمه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)هستم.انشاءالله همیشه به حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)توسل داشته باشید.
راهی برای دیدار با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
اگر می خواهید حتما امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را ببینید، امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:هر کس بعد از نماز صبح صد مرتبه«الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ»بگوئید از دنیا نمی رود مگر این که امام عصر قائم آل محمد(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را زیارت کند.این بشارتی است که امام صادق(علیه السلام)دادند.
نحوه انجام عمره و مستحبات آن
اول:غسل و نماز

ابتدا ما در مسجد شجره مُحرم شدیم.برای مُحرم شدن یک سری مستحبات وجود دارد که اول:غسل و نماز که نیت کردیم کارهایی که انجام می دهیم برای عمره مفرده است.در نیت گفتیم که:محرم می شوم برای عمره مفرده و تصمیم دارم محرمات احرام را ترک کنم قربة الی الله.بعد لبیک گفتیم«لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ».معنای لبیک هم این است که خداوندا با تمام وجود دعوت تو را می پذیرم.
داستان مقام ابراهیم(علیه السلام)
مقام ابراهیم، در گذشته قاب دیگری داشته که در موزه است و الان قاب آن را عوض و کوچکتر کرده اند، چون جایگیر بوده آن را کوچک و به شکل یک حرم کوچک در آورده اند. در مقام یک سنگ 50 در 50 با ارتفاع حدود 40 سانتی متر است.دو سنگ همراه حضرت آدم(علیه السلام)به زمین آمدند:یکی سنگ حجرالاسود و دیگری سنگ مقام است.وقتی حضرت ابراهیم(علیه السلام)خانه خداوند را ساختند، از طرف خداوند مأمور شدند که ما را به زیارت خانه خداوند دعوت کنند.کعبه، قبله تمام دنیا و وسط زمین می باشد.وقتی حضرت ابراهیم(علیه السلام)در این مکان قرار گرفتند عرض کردند:خدایا صدای من از این مکان به عالم نمی رسد.خداوند فرمود:شما اعلام کنید رساندن آن با ما.حضرت ابراهیم(علیه السلام)در مقام که الان جا پای ایشان هم هست قرار گرفتند.در گذشته آثار و انگشتان کف پای حضرت روی سنگ بوده اما بعدها با گذشت زمانهای زیاد که هزاران سال می گذرد، مردم به زیارت این مکان می آمدند، روی سنگ دست می کشیدند و می بوسیدند، همین باعث شد آثار صاف شود.جای پای حضرت ابراهیم(علیه السلام) اندازه جای پای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هست.چون رد شناسی که آمد تا رد پای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را بردارد این رد پا را از همین مکان گرفت و به غار ثور آمد.از او سؤال کردند رد پا را از کجا می شناسید؟او گفت:یک روز دیدم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)پای خود را جای پای حضرت ابراهیم گذاشتند که دقیقا اندازه بود اما جای پاهای حضرت ابراهیم(علیه السلام)کمی کوچکتر است.
آیت الله جوادی آملی فرمودند:یک روز بنده آمدم و دیدم دور تا دور مقام با خط سبز آیات قرآن نوشته شده است هر کسی چنین بصیرتی ندارد که این آیات را ببیند.بنابراین به دعوت حضرت ابراهیم(علیه السلام)همان موقع همه لبیک گفتند.وقتی لبیک می گوئیم یعنی خداوندا تو ما را دعوت کردی و ما هم دعوت تو را اجابت کردیم و با کمال ذوق و شوق آمدیم و مُحرم شدیم.
دوم:طواف دور خانه خداوند
دومین کاری که انجام دادیم طواف دور خانه خداوند است.راز و رمز طواف زیاد است و باید مواظب باشیم که درست انجام دهیم.اولاً طواف به سمت چپ است چون قلب ما به صاحب خانه نزدیکتر باشد و بتوانیم زودتر ارتباط برقرار کنیم.دوماً باید هفت دور طواف کنیم یعنی به خاطر تمام عمر طواف می کنیم.سوماً دور خانه خداوند می چرخیم یعنی از این به بعد دور حق بچرخیم.انسان دور هوای نفس، حرام و نامشروع هم می چرخد اما وقتی دور خانه خداوند می چرخد همیشه باید فدائی حق باشد.
به دوستان گفتیم، نباید در حال طواف دست به دیوار خانه خداوند بزنیم. چون خانه خداوند در زمان حجاج بن یوسف ثقفی بازسازی شده، یعنی وقتی حجاج خانه خداوند را بازسازی کرد نیم متر خانه خداوند را به داخل گذاشته و همین گونه مانده است.وقتی طواف می کنیم طواف باید بیرون از خانه خداوند باشد اگر دست خود را دراز کنیم و پرده خانه خداوند را بگیریم، دست ما نیم متر وارد خانه خداوند می شود و طواف اشکال پیدا می کند.امروزه دیواری مانند پشت ماهی به نام شاذروان درست کرده اند که وقتی طواف می کنیم کسی وارد این مکان نشود.در گذشته دیواری درست کرده بودند که مردم روی آن می ایستادند، طواف می کردند و طواف آنها اشتباه می شد.
سوم:نماز پشت مقام حضرت ابراهیم(علیه السلام)
وقتی طواف کردیم باید دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم(علیه السلام)بخوانیم.شاید سؤال کنید برای چه باید پشت مقام نماز بخوانیم؟سرّ آن این است که عبادت هم پیشوا می خواهد.اگر ما می خواهیم خداوند را بندگی کنیم باید یک پیشوا داشته باشیم، نمی توانیم ندانسته اعمال انجام دهیم.پیشوای بندگی ما باید حضرت ابراهیم خلیل(علیه السلام)باشد.یعنی اگر می خواهیم رو به خدا کنیم، باید پیشوای ما ابراهیم خلیل(علیه السلام)باشد.مقام یعنی پشت سر حضرت ابراهیم خلیل(علیه السلام)که بنده خالص خداوند بود و بخاطر توحید امتحانات سختی پس داد، باشیم.امروز هم که ما اعمالی انجام می دهیم باید مرجع تقلید داشته باشیم، چون باید اعمال خود را به دستور امام و کسی که متخصص و از طرف خداوند معذور است انجام دهیم.کسانی هم که باید نیابت انجام دهند باید نیابت خود را انجام می دادند، اگر نیابت خود را انجام نداده اید الان که به مسجد رفتیم یک نفر به جای او نماز ها را نیابت کند یعنی دو رکعت نماز طواف عمره و دو رکعت نماز طواف نساء بخواند.یعنی سومین کار ما نماز بود.
چهارم:صفا و مروه
بعد به صفا و مروه می رویم.در قرآن آمده است:«إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ»صفا و مروه جزء شعائر الهی هستند.ما یک شعار و یک دسار داریم.به لباس زیر شعار و به لباس رو دسار می گویند.چرا به لباس زیر شعار می گویند؟چون به پوست بدن انسان می چسبد.بعضی از کارها هم به دین چسبیده اند و باطن دین هستند.داستان صفا و مروه هم این است که:در زمان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)مسلمانان نمی خواستند صفا و مروه را انجام دهند چون مشرکین یک بت بالای صفا گذاشته بودند که نام آن اساف و یک بت هم بالای مروه گذاشته بودند که نام آن نائله بود.بت اساف به صورت یک مجسمه مرد و بت نائله به صورت یک مجسمه زن بود.چون محل بت پرستی شده بود مسلمانان نمی خواستند صفا و مروه را انجام دهند.خداوند فرمود:کوه صفا و مروه از آنِ خداوند و از شعائر الهی است«فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ»کسی که حج و عمره انجام دهد«فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا»«وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ»(سوره بقره، آیه158)بر او گناهی نیست که میان آن دو، طواف (سعی) کند. و هر کس از روی میل کار خیری انجام دهد [خدا به او پاداش می دهد]همانا خدا سپاسگزار و داناست.
داستان بت اساف و بت نائله
در زمان گذشته یک قبیله به نام قبیله الحُمس در منطقه صفا و مروه وجود داشت، که مردم این قبیله، لباس مخصوص داشتند و کسی که می خواست طواف کند باید لباس از این قبیله می گرفت و طواف می کرد.قیمت لباسهای آنها بالا بود بعد کم کم مردم دیدند که پول ندارند لباس بخرند برای همین برهنه دور خانه خداوند طواف می کردند.بالاخره کار به جایی رسید که یک زن و مرد در این مکان مرتکب گناه شدند و به سنگ تبدیل شدند بعد مردِ تبدیل شده به سنگ را روی کوه صفا و زن تبدیل به سنگ شده را روی کوه مروه گذاشتند تا مردم درس بگیرند.اما بعداً شیطان کاری کرد که همین بتها خدا شدند و مردم بتهای دیگر را می آوردند که در مقابل این دو بت سجده و قربانی می کردند.در نتیجه مسلمانان دلشان نمی خواست صفا و مروه را انجام دهند.خداوند فرمود:آنها دغل کرده اند صفا و مروه چسبیده به دین خداوند و راه خداوند است، طواف را انجام دهید.
داستان صفا و مروه
حضرت ابراهیم خلیل(علیه السلام)همسری به نام هاجر داشتند.هاجر زن بسیار باعظمت و بزرگی بودند.وقتی هاجر حامله شدند، ساره که پیغمبرزاده هم بود وقتی می خواست با حضرت ابراهیم(علیه السلام)ازدواج کند، شرط گذاشت که هر چه من گفتم شما باید عمل کنید، حضرت ابراهیم(علیه السلام)هم قبول کردند.بعد وقتی خداوند اسماعیل را به هاجر داد.ساره گفت:من نمی توانم تحمل کنم باید این زن و بچه را به یک بیابان بی آب و علف ببرید و وقتی آنجا رفتید حق ندارید حتی از اسب خود پیاده شوید باید هاجر را پیاده کنید و برگردید.جبرئیل نازل شد که باید به حرف ساره عمل کنید.حضرت ابراهیم(علیه السلام)، هاجر و حضرت اسماعیل را به کنار خانه خداوند که در آن زمان بیابان بود بردند(هاجر یک کنیز اما بنده خالص خداوند بود،خوشبختانه ما مردم ایران هم از نسل ابراهیم خلیل هستیم و پادشاهان ایران هم حج را برگزار می کردند و این تاریخچه مفصلی دارد)و آب و خورجینی هم به ایشان دادند و برگشتند.حضرت هاجر به دنبال او دوید و فرمود:ابراهیم ما را در این بیابان به که می سپاری؟حضرت ابراهیم(علیه السلام)فرمود:من شما را به صاحب این خانه می سپارم(در آن زمان خانه خداوند درب و دیوار نداشت.تاریخ خانه خداوند به زمان حضرت آدم(علیه السلام)برمی گردد که حضرت آدم(علیه السلام)خانه خداوند را ساختند منتها در طوفان نوح به هم ریخت و خراب شد و یک آثار مختصری از آن باقی مانده بود)هاجر فرمود:همان هم برای من بس است و برگشت.چند روز گذشت آبی که آورده بودند تمام شد و برای یافتن آب به طرف کوه صفا و مروه می دوید.وقتی به تکه راهی که ما هروله می کنیم می رسید می دید که حضرت اسماعیل(علیه السلام)دست و پا می زنند و این نقطه را بیشتر می دویدند که زودتر آب پیدا کنند، ایشان هفت مرتبه دویدند و ناامید نشدند.
درس صفا و مروه
یکی از درس هایی که از صفا و مروه می گیریم این است که انسان هیچوقت در زندگی خود ناامید نشود، بالاخره راه برون رفتی وجود دارد.درس دیگر این که:تکبر را از انسان دور می کند، وقتی هروله می کنیم تکبر از انسان می ریزد.حتی پادشاهان یا هر آدم ثروتمندی باشد باید در این مکان در مقابل خداوند تبارک و تعالی هروله کند.برای همین است که ما باید صفا و مروه را انجام دهیم.
ادامه داستان صفا و مروه
بالاخره هاجر ناامید نشد و وقتی برگشت دید که از زیر پای حضرت اسماعیل(علیه السلام)آب جوشیده است.ایشان از بس خوشحال شدند که مبادا آب در ماسه ها فرو رود دور آن را دیواری درست کرد و فرمود:زمزم، یعنی همان جا بایست مبادا فرو روی.
آب زمزم بهترین آب دنیا
آب زمزم بهترین آب دنیا است.یک دانشمند ژاپنی روی آب زمزم تحقیقاتی کرد و گفت:مواد تشکیل دهنده آب زمزم به قدری منظم است که هر چه بماند فاسد نمی شود و تغییر پیدا نمی کند.همچنین اگر یک قطره آب زمزم را در هزار لیتر آب معمولی بریزیم آن آب را تبدیل به آب زمزم می کند، شفا بخش است.هنگام خوردن آب زمزم دعا هم داریم:«بِسْمِ اللّه وَ بُاللّه اللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقا واسِعا و عِلْما نافِعا وَ شِفاءً مِنْ کلِّ دآءٍ و سقم»خدایا با این آب به من علم و رزق بده و این آب را شفا از هر درد و مرض قرار بده.افرادی حتی غیر شیعه هم بودند که امراض صعب العلاج داشتند و با خوردن آب زمزم شفا پیدا کردند.
مشخصات چاه زمزم
چاه زمزم خاطرات و مشخصاتی هم دارد، عمق چاه زمزم 30 متر است که 26 متر آن پُر از آب و 4 متر آن خالی است.آب زمزم چند سرچشمه دارد که بهترین سرچشمه آن از جایی است که حجرالاسود کار گذاشته شده است.چاه زمزم، ثانیه ای 11 لیتر آب دارد و چاه اصلی حدود 27 متر با خانه خداوند فاصله دارد.در زمانهای گذشته یک راه وجود داشت که مردم کنار چاه می آمدند، نماز و دعا می خواندند.
چند مسئله شرعی در باب صفا و مروه
در صفا و مروه وضو نداشته باشیم اشکالی ندارد، چون صفا و مروه جزء مسجد حساب نمی شود، یعنی اگر خانمی مشکل شرعی داشته باشد می تواند در صفا و مروه بنشیند، قرآن بخواند و ذکر بگوید.حتی می تواند روی کوه صفا و مروه بنشیند، دعا و سوره انعام را بخواند و حج را از خداوند طلب کند.
پنچم:تقصیر و راز و رمز تقصیر
عمل بعد تقصیر است.همه باید تقصیر کنند و نیت آن هم این است که برای خداوند تقصیر کنند.شخصی از بنده سؤال کرد تقصیر برای چه چیز است و راز و رمز تقصیر چیست؟جواب این است که:انسان زیبایی دارد و ممکن است زیبایی خود را در برابر حرام و گناه قرار دهد، راز تقصیر این است که خدایا من زیبایی ظاهر را هم به پای تو می ریزم.یعنی زیبایی خود را برای حلال می دهم نه برای گناه و بدبخت کردن مردم.
عمل ششم:طواف نساء
عمل دیگر طواف نساء است.راز و رمز طواف نساء این است که یک خانم به عشق خانه خداوند با همسر و فرزندان خود حرکت کرد اما در راه همسر و فرزندان او از دنیا می روند و مصیبت های زیادی می بیند اما بالاخره خود را به عشق خانه خداوند به کعبه رساند.بنابراین به یاد این زن مؤمن و متدین که هستی خود را در راه خداوند داده، طواف نساء را انجام می دهیم.همه افراد چه مرد و چه زن باید طواف نساء انجام دهند و هفت دور می چرخند و بعد دو رکعت نماز پشت مقام می خوانند.این خلاصه ای از اعمالی بود که باید انجام دهیم.
بهترین کار برای ما که از کشورهای دیگر آمده ایم، این است که طواف انجام دهیم و بهترین کار برای مردم مکه نماز است.اینها حساب شده است،اگر به مردم مکه هم می گفتند بروید طواف کنید جای طواف برای ما نمی ماند.طواف یک دور و دو دور نمی شود و باید هفت دور باشد.
چند نکته در باب طواف مستحبی
برای طواف مستحبی ابتدا وضو می گیریم بعد وارد مطاف می شویم، از حجرالاسود شروع به طواف می کنیم وقتی هفت دور تمام شد دو رکعت نماز طواف مستحب می خوانیم.طواف را به نیابت از پدر و مادر و هر کدام از فامیل که بخواهید می توانید انجام دهید.
آیا می شود طواف قِران(طوافها را به هم بچسبانیم)انجام دهیم؟خیر، قِران یعنی این که طوافها را به هم بچسبانیم یعنی هفت دور طواف کنیم، بعد باز هفت دور دیگر طواف کنیم و بگوئیم یکباره نمازهای آن را می خوانیم، خیر اینگونه درست نیست، باید وقتی هفت دور طواف کردید و طوافتان تمام شد دو رکعت نماز بخوانید.منتها نماز پشت مقام نیاز نیست هر گوشه ای که خواستید می توانید نماز طواف های مستحب را بخوانید.چون اگر بخواهیم نماز طواف های مستحب را هم پشت مقام بخوانیم جا برای کسانی که طواف واجب انجام می دهند تنگ می شود.طواف مستحبی صفا و مروه ندارد، با لباس عادی هم می توان انجام داد و طواف نساء هم ندارد.بهترین ذکر هنگام طواف صلوات«الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ»است.
چگونه ارزش طواف خود را بالا ببریم؟
سفارش شده که برای چند نفر طواف انجام دهیم و این طواف ارزش طواف ما را بالا می برد:اول برای عبدالمطلب جد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، چون اگر زحمات ایشان نبود زمزم در کار نبود و ایشان بودند که طواف را هفت دور قرار دادند و خداوند هم قبول کرد.دلیل هفت دور طواف هم این است که سال از ماه و ماه از هفته ها تشکیل شده است، هفته ها هم هفت روز هستند.هفت دور طواف می کنیم یعنی برای هفته، ماه، سال و تمام عمر طواف می کنیم.یعنی هر روز یک دور دارد و برای تمام عمر دور حق می چرخید این برای طواف مستحبی است.
چند نکته در باب نماز
نکته اول:در بحث نماز اگر در هتل نماز خواندید باید نماز شکسته باشد.فتواها مختلف است بعضی از مراجع می فرمایند:کُل شهر مدینه و مکه، بعضی می فرمایند:کُل حَرَم(خانه خداوند)و بعضی هم می فرمایند:حرم اصلی.چون فتواها مختلف است برای همین اگر خواستید در هتل نماز بخوانید نماز شکسته است اما اگر در خانه خداوند خواستید نماز بخوانید نماز کامل است.
نکته دوم:نباید روی فرش سجده کنید چون ما در خانه خداوند در حال تقیه نیستیم.
نکته سوم:در مکه نماز جماعت استداره می خوانند، یعنی نماز حلقه ای و دور تا دور خانه خداوند نماز برگزار می شود.امام جماعت هنگام صبح و هنگام مغرب و عشاء در محدوده پشت مقام نماز می خواند یعنی درب خانه خداوند اما هنگام ظهر روبروی رکن یمانی نماز می خواند.بنابراین وقتی ما می خواهیم نماز خود را اقتدا کنیم نباید روبروی امام بایستیم.البته بعضی از مراجع می فرمایند:اشکال دارد و بعضی می فرمایند اشکالی ندارد اما برای این که شک و شبهه نداشته باشیم، باید روبروی امام جماعت قرار نگیریم یعنی اگر خواستیم نماز صبح بخوانیم نباید پشت درب خانه خداوند بایستیم که امام جماعت روبروی ما قرار گیرد یا اگر خواستیم هنگام ظهر نماز بخوانیم پشت رکن یمانی قرار نگیریم که روبروی امام جماعت باشیم.
چگونه دیگران را در نماز و طواف خود شریک کنیم؟
شخصی نزد امام صادق(علیه السلام)آمد و گفت:اشخاص زیادی به من التماس دعا گفتند و از من خواستند در حرم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)برای آنها نماز بخوانم و طواف انجام دهم اما من نمی توانم برای همه آنها طواف مستحب انجام دهم باید چکار کنم؟امام صادق(علیه السلام)فرمودند:اگر شما دو رکعت نماز در مسجد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بخوانید و نیت کنید که: تمام مردم شهر در این نماز شریک باشند به هر کس برسید و بگوئید به نیابت از شما نماز خواندم دروغ نگفته اید.اگر طواف هم می کنید به نیت همه مردم نیت کنید و به هر کسی برسید و بگوئید برای شما طواف انجام دادم ،دروغ نگفته اید.طوافهای مستحبی را هم می توانید به نیابت انجام دهید و هم می توانید ثواب آن را اهداء کنید.یکی از مکان هایی که دعا مستجاب می شود زیر ناودان طلا است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.