يكي از بركات مجلس امام حسين (عليه السلام )
| ارسال شده توسط: مدير | بازدید شده: 704 مرتبه |
| دسته: عاشورا،شهيد،شهادت و مسائل مربوطه | تاریخ: 1393.05.14 |
| |
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمين علي ابراهيمي امام جمعه محترم بافت در مراسم عزاداری در مسجد الرسول (صلی الله علیه واله وسلم ) بزنجان مورخ 92/3/3
يكي از بركات مجلس امام حسين (عليه السلام )
بسم الله الرحمن الرحيم
اهميت مجلس عزاي سيد الشهداءبه قدري است كه روايتي از امام حسين (عليه السلام ) رسيده است كه مي فرماينديكي از بركات نشستن در مجلس سيد الشهداء(عليه السلام ) اين است كه تمام گناهان انسان را پاك مي شود«وصارت یوم ولدته امه»(وسائلالشيعةجلد14صفحه 507باب 66)»مثل روزي كه ازمادر متولد شده باشدآيت الله بهجت (رحمت الله عليه) از يكي از علما نقل مي كند كه مي فرمودند من در زندگي به دو چيز اميددارم يكي به تلاوت قرآن وديگري نشستن در مجلس عزاي حسين (عليه السلام )و گريه برامام حسين (عليه السلام ) ديگر به هيچكدام از اعمال خودم نمي توانم اعتمادي داشته باشم امام حسين (عليه السلام ) مي فرمايند يكي از بركات حضور در مجلس سيد الشهداء ونشستن در مجلس و گريه برسيد الشهداء اين است كه تمام گناهان پاك مي شود«« وصارت یوم ولدته امه»مثل روزي كه از مادر متولد شده است
داستان علامه بحرالعلوم
يك روز علامه بحر العلوم به سامرا مي رفت اين سئوال براي او مطرح شده بود كه چگونه مي شود خداي متعال اگر كسي يك قدم براي زيارت امام حسين (عليه السلام ) بر دارد ثواب يك حج عمره به او مي دهدچگونه مي شود در مجلس امام حسين (عليه السلام ) مي نشينيد و اشك مي ريزيد تمام گناهان بزرگ را محو مي كندهمانطور كه با خودش فكر مي كرد سوار بر الاغي شده بود داشت مي رفت يك مرد عربي را ديد گفت علامه درچه فكري هستيد شايد ما بتوانيم مشكل شما را حل كنيم گفت اين سئوال براي من مطرح شده استكه چگونه يك قدم براي زيارت امام حسين (عليه السلام ) برداريد ثواب يك حج عمره خداوندمي دهديا در مجلس امام حسين (عليه السلام ) بنشينيد و در مجلسش گريه كنيد گناهان بزرگ را خداوند مي بخشداين را نمي توانم هضم كنم به مرد عرب گفت بگذاريد من يك مثالي بزنم يك پادشاهي با لشكرش شكار رفته بود پادشاه گم مي شوددر حال مرگ يك خيمه اي را از راه دور مي بيندو به خيمه مي آيد يك پيرزني يك گوسفند داشت پيرزن پادشاه را نمي شناخت از مال دنيا فقط يك گوسفند داشت كه آن را براي پادشاه سر مي برد و غذايي درست مي كندو پادشاه را از مرگ نجات مي دهد پادشاه به ميان لشكرش مي آيد و قصه را تعريف مي كند كه چنين اتفاقي براي من افتاده است و من مي خواهم به اين پيرزن پاداش دهم به نظر شما من چه پاداشي به او بدهم هركدام نظر مي دهند يكي مي گويد صد گوسفند بدهيد و يكي ديگراز وزرا مي گويدصد گوسفند و صد اشرفي دهيد پادشاه گفت آن پيرزن تمام هستي خودرابراي من دادمن اگر پادشاهي خودرا به او ببخشم مساوي مي شويم سيد الشهداء همه چيزش را براي خداداد از بچه شش ماهه خود هم گذشت حالا خدايي كه خالق جهان است براي زائرش پاداش حج دهد زياد است اگر درمجلس امام حسين (عليه السلام ) اشك بريزيد خدا پاداش زيادي مي دهد سپس از علامه سئوال كردند در عصر غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را مي توان ديد يك تازيانه اي بر روي دستش خوردو امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تازيانه را در دست علامه گذاشت چگونه مي شود امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دستش در دست توست علامه از الاغش پايين افتادو بعد كه به هوش آمد كسي نبودامام حسين (عليه السلام ) مي فرمايد:اگر زائر من و باكي برمن مي دانست كه چه بركاتي نصيبش مي شود خوشحالي او خيلي بيشتر از اندوهش بود يكي از بركات آن بخشيده شدن گناهان بزرگ است « وصارت يوم ولدته امه »(وسائلالشيعةجلد14صفحه 507باب 66) مانند كسي كه تازه از مادر متولد شده است و نظام اسلامي ما يكي از بركات مجالس سيد الشهداء (عليه السلام ) است اگر اين مجالس سيد الشهداء (عليه السلام )نبودند انقلاب و اسلامي در كار نبودو پيغمبري هم نبود«الحسين مني من مات » هر چه داريم از بركت سيد الشهداست اگر اسلام ناب من و شما داريم از بركت سيد الشهداست از بركت مجلس سيد الشهداء (عليه السلام ) داريم و سر سفره سيد الشهداء(عليه السلام ) نشستيم و از بركت او ست كه اسلام و شيعه اي است همين جمله براي نشستن در مجلس امام حسين (عليه السلام ) كفايت مي كند سه دهه عزاداري است فقط دهه دوم را عزاداري مي كنيم مجالس عزاداري بعد از عاشورا نيز بايد باشد ما مديون سيد الشهداء (عليه السلام ) هستيم هرچه براي امام حسين (عليه السلام ) زحمت بكشيم ودين خودرا ادا كنيم بركات بيشتري نصيبمان مي شودهندوها در تجارت با امام حسين (عليه السلام ) شريك هستندكتابي به نام ارمغان هند پاك مي باشد يك نفر خاطرات خودراكه در هندوستان و پاكستان زندگي مي كرده در اين كتاب نوشته است كه دراين كتاب در مورداينكه چگونه خالصانه براي امام حسين (عليه السلام) روز عاشورا عزاداري مي كنند حسين حسين مي گويند وسينه مي زنند آتش زيادي درست مي كنندو از ميان آتش باپاي برهنه عبور مي كنند يك هندوي عاشق سيد الشهداء كه هميشه براي امام حسين (عليه السلام)سينه مي زد وقتي از دنيا رفت اورا سوزاندند يك قطعه اي از دست راست و قلبش را هركاري كردند نسوخت آنهارادرقبرستان مسلمانان دفن است
سه خصلت مومن از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)
امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) می فرمایند«لایکـون المـومـن مـومنـا حتـى تکـون فیه ثلاث خصـال» مومن وقتی مومن محسوب می شود که سه صفت و ویژگی در او باشد مومن یعنی شیعه امیرالمومنین علی(علیه السلام)وقتی به فردی گفته می شود شیعه علی(علیه السلام) كه ايمان به امیرالمومنین علی(علیه السلام) و خدای متعال و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) دارد و بايد که دارای این سه ویژگی باشد. در او «ثلاث خصـال» باشد سه خصلت در وجودش نهفته باشد «سنه من ربه، وسنه من نبیه و سنه من ولیه» یک صفتی از خدا در وجودش باشد دوم یک خصلت و صفتی از وجود مقدس پیغمبر اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) در وجودش باشد و یک ویژگی از امام معصوم و ولیش از امیرالمومنین علی(علیه السلام) تا حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در وجودش باشد ما باید کوشش کنیم این سه ویژگی در وجود خودمان اگر هست تقویت کنیم اگر نیست در وجود خودمان ایجاد کنیم.
- حافظ اسرار بودن
حضرت می فرمایند «واما السنه مـن ربه»سنتی که باید از خدا در وجود یک مومن تجلی پیدا کرده باشد«فکتمان سـره» همانطور که خدای تبارک و تعالی اسرار ما را پنهان می کند و ما را رسوا نمی کند مومن وقتی مومن محسوب می شود که حافظ اسرار مردم باشد سر خودش را فاش نکند و اسرار مردم را فاش نکند. روايت است چيزهايي كه خدا مي داند و آنهارا پنهان كرده است اگر مردم مي دانستندو همديگر را دفن نمي كردندولي خداوند اسرار انسان را پنهان مي كند خداوند افشاگري و پرده دري نمي كند روزی پیغمبرخدا(صلی الله علیه وآله وسلم) به خدای متعال عرض کرد خداوندا حساب امتم رادر قيامت به من واگذار کن من خجالت می کشم مسلمانان در مقابل دیگر امتها رسوا شوند خداوند فرمودیا نبی نگران نباش طوری مسلمانان حساب پس می دهند شما که پیغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم )آنها هستید متوجه نمی شوید. اي رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم ) نگران نباش پرده دري نمي كنيم تمام اعضاء انسان سرباز خداوند هستندولي خداوند انسان را رسوا نمي كندولي مي بينيم همسايه از همسايه براي فرزندش خواستگاري مي كند يا اينكه پسري مي خواهد سر كار بروداشخاصي ناحق چيزهايي مي گويند روايت است كه براي دروغگو بودن انسان همين قدر كافي است كه بدون اطلاع سخني بگويد مابايد اين سنت ازخدا بياموزيم اسرار پيچيده اي كه مي دانيم افشا نكنيم آيا پيغمبر خدا (صلي الله عليه و آله وسلم ) دشمنان حضرت فاطمه (سلام الله عليها) و حضرت علي (عليه السلام ) را نمي شناخت مي شناخت ولي افشاگري نمي كرد همه آنهايي كه به محضر پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم )مي رفتندآيا همه آنها انسانهاي خوبي بودند پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) مي دانست ولي افشاگري نمي كردند و اسرار آنها را فاش نمي كردند.اين سنت را بايد از خدا داشته باشيم آبروي مومن را حفظ كنيم وحافظ اسرار مردم باشيم.
مدارا کردن با مردم
دوم «سنه من نبيه»و يك سنت از پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) در وجودش باشد« و امـا السنه من نبیه فمـداراه الناس»سازش کردن و مدارا با مردم است اخلاق و رفتار خوب با مردم داشته باشدو پاسخگویی خوب با مردم داشته باشد هر کسی در هر کاری است مدارا و سازش و برخورد خوب داشته باشد یک خانواده وقتی باهم دشمن هستند که با هم مدارا نکنند ونسازند. اين شيوه پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) بود «وانك لعلي خلق العظيم »( سوره قلم آيه 4) يك يهودي هنگام اذان خدمت پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) آمد وقت نماز دير شده بود عباي پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) را گرفته بود و چون جسارت به پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) كرده بود مردم اورا كتك زدند پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) فرمودند او را رها كنيدبا دوست من كاري نداشته باشيد يا فردي به پيغمبربه او (صلي الله عليه و آله وسلم ) گفت من طلبكار هستم طلب من را بدهيد و آن قدر پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) خوبي و مدارا كرد كه مردشرمنده شدو از پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم )معذرت خواهي كردو مرديهودي مسلمان شد و گفت اشهد ان لا اله الي الله و اشهد ان محمد رسول الله (صلي الله عليه و آله وسلم )دهها نمونه از مداراكردن پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) نقل شده است امير المومنين علي (عليه السلام ) نيز اينگونه بودندحضرت زهرا (سلام الله عليها )و امام حسن (عليه السلام ) نيز اينگونه بودند يك مرد شامي اجير شده بود كه به امام حسن (عليه السلام )در مدينه توهين كندامام حسن (عليه السلام ) از بازار عبور مي كردند و آن مرد شروع به جسارت كردن به امام كردند ،امام فرمودند تو اهل كجا هستي گفت من غريب هستم. و امام آن فرد را با مهرباني به منزل خود بردند واز او پذيرايي كردندمرد شرمنده شد و از امام معذرت خواهي كرد هركس هر مشكلي دارد به پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) مراجعه مي كرد اين را مداراكردن مي گويند.
صبر در سختی و گرفتاری
يك نفربه يكي از علما نامه نوشت « انتَ الكلب ابنُ الكلب » تو سگ هستي پدر تو هم سگ است فرد عالم در جواب او نوشت:اشتباه كرديد سگ چهار دست و پا راه مي رود،اما من با دو پا راه مي روم.سگ واق واق مي كند اما من حرف مي زنم.سگ پشمالو است اما من لباس به تن دارم بنابراين خصوصيتي كه در سگ است در من نيست.انسان خوب است در زندگي كاري و اجتماعي خودرا حفظ كند مومن وقتي شناخته مي شود كه اين سنت پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) در وجودش باشد با مردم مدارا كنيم «سنه من ولیه»و مومن بايديك سنت از حضرت علي (عليه السلام ) يك سنت از امام حسين (عليه السلام)و يك سنت از امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در وجودش باشد« و امـا السنه مـن ولیه فـاصبـر فـى البـاسـاء و الضـراء»(اصـول کـافـى, ج 3,ص 339 و تحف العقـــول, ص 442) و مومن بايددر زندگی عجول نباشد صبور باشد و تحمل داشته باشد زودقضاوت نكنيد و در زندگي صبور باشيد اين سه ويژگي را بايدداشته باشد آبرو واسرار مردم را حفظ كنيدو با مردم مدارا كنيد ودر زندگي هم صبور باشيد چقدر قضاوتهاي ناحق مي كنند هنگامي كه عصباني مي شوندبايد انسان تحقيق و بررسي كند كه آيا آن فرد اينگونه هست يا خير زود عصباني مي شود و زود هم تصميم مي گيرد اين سه خصلت يك خصلت از خدا يك خصلت از پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) و يك خصلت از امام معصوم بايددروجود انسان مومن باشد .
روضه .......................
« والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
