سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

واجبات حج تمتع

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 569 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حجتاریخ: 1393.07.26
 
سخنرانی حجت الاسلام علی ابراهیمی امام جمعه محترم زرند درتمتع 93(شماره1)
http://yascms.ir/emam/gozaresh/a1002.jpg

اَلسَلامُ عَلَیکَ یا صاحِبَ اَلزَمان یا مُحَمَد یا عَلی یا فاطِمه اَدرکنی وَلا تُهلِکنی

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) صلوات
سلامتی رهبرعزیزوبزرگوارمان ،سلامتی همه خدمتگذاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی،سلامتی خودتان،خانواده و فرزندانتان وهمه کسانی که به شما التماس دعا گفته اند یک صلوات محمدی بفرستید.
از همه عزیزان معظم حاضر در این جلسه تشکر می نمایم ،از سخنان حضرت حجت الاسلام قهاری مدیر این کاروان بهره کافی بردیم.

بهترین خوبیها:اخلاق نیکو
امام حسن می فرمایند: «اِنَ اَحسَنَ الحَسَن اَلخُلقُ اَلحَسَن» همه اش کلمه حَسن است وهم خودشان امام حسن هستند .

"اَحسَنَ الحَسَن"یعنی بهترین خوبیها این است که انسان اخلاق خوبی داشته باشد این بهترین و زیبا ترین حُسن برای یک انسان است،این بهترین و زیبا ترین حُسن برای یک انسان این است که روی خوش وخوش اخلاقی باشد نسبت به خانواده، به خودش و اجتماع، خودِ اهل بیت نیز این گونه بودند .

نیارانسان به شادی حلال:
خدا"اضحک و ابکی"خدا می خنداند و می گریاند منتها ما نوعاً در مجالس گریه می کنیم مثلاً به زیارت عاشورا می رویم ودر مجالس مصیبت اهل بیت شرکت می کنیم و گریه می کنیم ولی در ولادت اهل بیت که شادی حلال است هیچ بهره ای نداریم در حالیکه انسان به شادی نیاز دارد روح انسان نیاز به شادی دارد .روایت است که ساعات زندگی خود را بر چهار قسم کنید یک قسمت شادی حلال است باید از این شادی برای عبادت خدا و سایر کارهای زندگی بهره ببرد شادی حلال جزء ضروری ترین نیاز یک انسان است.

مهمترین ایراد دشمنان برامیرالمومنین(ع):
پیامبر نیز در بعضی مواقع می خنداندند،مهمترین ایرادی که دشمنان از امیر المومنین گرفتند و گفتند که برای حکومت مناسب نیست این بود که امیر المومنین مزاح حلال می کردند، لبخند می زنند و می خندند حاکم باید عبوس و زُمخت باشد، باید طوری باشد که همه افراد بترسند این ایراد را بر حضرت گرفتند، اینگونه نیست که بگوییم مومن هر چه اخمو تر بهتر، هر چه سر به زیرتر بهتر،هر چه بد اخلاق تر است ،با ایمان تر است.

امربه معروف درپرتواخلاق نیکو:
ما یک مجلس عقدی رفتیم ،یک پیرمردی بود که خیلی فرد مومن ومعتقدی بود ویک دختر بچه پنج ساله ای بود که لباس عروس پوشیده بود وآمد به این پیرمرد سلام کرد من این منظره را به طور دقیق نگاه می کردم که دختر بچه گفت: حاج آقا سلام،پیرمردگفت :دختر برو لباست را عوض کن چه مادری داری که این لباس را به تن تو کرده و بچه هایی که آنجا بودند گفتند:حالا دیدی! با این نوع برخورد، این بچه برای همیشه دلسرد و نا امید می شود به جای این نوع بر خورد باید می گفت: سلام عزیزم چقدر زیبا شده ای چقدر قشنگ شده ای چه لباس زیبایی پوشیده ای کاش یک رو سری هم سَرَت می کردی،حالا این گونه امربه معروف بهتر است یا آن شیوه ، اثر گذاری این نوع برخورد و رفتار خیلی فرق می کند در نوع برخورد اول شخص به طور کُلی از دین زده می شود ولی این نوع شیوه تبلیغ و اخلاق خوب مردم را به دین دعوت می کند .

پیامبرو مزاح حلال:
چون بحث شوخی و مزاح شد من چند شوخی پیامبر را خدمت شما عرض می کنم:
یک روز پیامبر با حضرت علی نشسته و خرما می خوردند،پیامبر هسته های خرمایی راکه می خوردند یواشکی روی هسته های خرمایی که حضرت امیر المومنین(ع) می خوردند می گذاشتند، وقتی که سفره جمع شد پیامبر خطاب به حضرت علی(ع) فرمودند:علی جان ببین چقدر خرما خورده ای و چقدر هسته خرمای شما زیاد است،حضرت علی(ع)که حاضر جواب بودند،یک نگاهی به پیامبر کردند و فرمودند:یا رسول الله شما آنقدر گرسنه بودید که خرما را با هسته ا ش خوردید واینگونه شوخی می کردند و می خنداندند .

یک روز پیامبر پایشان درد می کرد آن را دراز کردندو فرمودند: می دانید پای من شبیه به چه چیزی است،هر کس چیزی می گفت ،وقتی که خوب خستگی پایشان بر طرف شد،پای دیگرشان را دراز کردند وفرمودند: مثل این یکی پایم است.

یک روز یک پیرزنی به نزد پیامبر آمد و خیلی از شوهرش ناراحت بود حضرت که می خواستند ناراحتی او را کم کنند،فرمودند: شوهر شما همان کسی است که یک خال سیاه داخل چشمش است وآن پیرزن شروع کرد به قسم خوردن که شوهر من چنین عیبی ندارد که یک نفر از صحابی گفتند: در چشم همه یک خال سیاه وجود دارد و می خواستند به این طریق ناراحتی او را کم کنند .

پیرزن هابه بهشت نمی روند:
یک روز پیرزنی آمد و مساله ای را از پیامبر سوال کرد پیامبر پرسیدند: شما می دانید که پیرزن ها به بهشت نمی روند آن پیرزن ناراحت شد و گریه کنان بیرون رفت به بَلال رسید، بَلال از او سوال کرد:چرا گریه می کنی گفت: نزد پیامبر رفتم و ایشان فرمودند : پیرزن ها به بهشت نمی روند،این خیلی ناراحت کننده است که این همه نماز وروزه و عبادت ،اگر به بهشت نمی رویم که خیلی بد است بلال گفت: اشتباه شنیده ای من می روم و از پیامبر سوال می کنم و به تو می گویم وبلال رفت و از پیامبر سوال کرد پیامبر فرمودند: بله پیرزن ها به بهشت نمی روند و همین طور افراد سیاه پوست نیز به بهشت نمی روند بلال که سیاه پوست بود او هم ناراحت شد رفت تا رسید به حضرت علی(علیه السلام )حضرت از بلال سوال کردند: چرا گریه می کنی بلال قصه را گفت،حضرت علی(ع) فرمودند:بله پیامبر درست فرمودند،پیرزن ها با چهره ای جوان و سیاهان با روی سفید وارد بهشت می شوند.ما درشهرِکُرد و بخشی به نام شَلَمزار برای تبلیغ رفته بودیم و داشتم این مطلب را بیان می کردم که یک پیرزنی درمجلس نشسته بود و گفت حاج آقا قربان دهانت!

بداخلاقی درمنزل یکی ازعوامل فشارقبر:
من و شما حالا که حاجی شده ایم باید اخلاق مان را در منزل عوض کنیم و همه مقدمات برای این کلمه بود که خوش اخلاق باشیم بعضی از افراد در بیرون از منزل ممکن است که به اقتضای کارشان خوش اخلاق باشند ولی در منزل ممکن است بد اخلاق باشند و این خوب نیست یکی از عوامل مهم فشار قبر بد اخلاقی در منزل است ،شیعه و سنی وحزب الهی هم برایشان فرقی ندارد دلیل آن هم این است که سَعدِ بن مَعاذ یکی از صحابی پیامبر و دارای شخصیتی بالا در آن زمان بود،هر وقت که به منزلِ پیامبر می آمد و یا در مجلسی حضور داشت پیامبر به احترام او بلند می شدند و عبایشان را زیر پایش پهن می کردند وجای خودشان را به سَعَد می دادندتا اینکه سَعَد مجروح و به شهادت رسید،در تشیع جنازه او شخصِ پیامبر شرکت کردند و چهار طرف تابوت او را گرفتند،هنگام تشیع سَعَد با سرِانگشت پا راه می رفتند همه سوال می کردند آقا برای چه این گونه راه می روید و پیامبر فرمودند: بس که ملائکه در اینجا حضور دارند و نماز او را خودِ پیامبرخواندند و او را در قبر گذاشتند و بسیار از او تجلیل کردند، مادرسعد وقتی که این صحنه را دید بر روی بلندی آمد و فریاد زد "هَنیاً لَکَ اَلجَنَه" پسرم! بهشت بر تو گوارا باد به اینجا که رسید پیامبر خدا فرمودند:"اُسکُتی"یعنی ساکت باش! تو چه می دانی که اکنون اودر بهشت است و بعداً از حضرت سوال کردند:چرا این حرف را فرمودید؟ مگر سعد در فشار قبر است حضرت فرمودند: چنان در فشار قبر است که شیر مادر از سَر انگشتِ پایش بیرون می زند و این قدر قبر به او فشار می آورد،پرسیدند:چرا؟ پیامبر فرمودند: سعد در منزل بد اخلاق بوده است این داستان را خدمت شما عرض کردم که بگویم هیچ چیزی بهتر از خوش اخلاقی نیست. امام حسن علیه السلام می فرمایند: "اِنََّ اَحسَن الحَسَن اَلخُلقُ اَلحَسَن"بهترین خوبی این است که انسان با خانواده خود، همسایگان و همه انسانها خوش رفتار باشد .

حق الناس مانع قبولی حج:
بنده یک داستانی را می خواندم از کتاب آقای اشتهاردی که نوشته بود: در خواب دیدم دو فرشته در مِنا بر من نازل شدند وبعد به هرکس که می رسیدند می گفتند: "هذا حاج" ،این حاجی است وبه فرد دیگری می رسیدند می گفتند: "هذا لَیس بِحاج" این حاجی نیست. ترسیدم نکند به من بگویند حاجی نیست واتفاقاً همین هم شد وبه او گفتند "هذا لیس بِحاج" ،او حاجی نیست،با حالت ناراحتی از خواب بیدار شدو به این فکر کردکه چرا حجی را که با این همه مصیبت انجام داده، مقبول نبوده است. بعد از تفکر بسیار به این نتیجه رسید که واجبات مالی خود را پرداخت نکرده است به خانواده اش نامه نوشت که من امسال را در مکه می مانم وشما تمامی واجبات من را تا سال آینده پرداخت کنیدو سال بعد در مِنا باز هم همین خواب را دید وبازهم او را حاجی خطاب نکردند.بازهم درکار خود اندیشه کرد وبه این نتیجه رسید که همسایه فقیر وضعیفی داشته است که هرچه به او اصرار کرده بود که طبقه دوم منزلت را نساز ،هوای خانه من گرفته می شوداو قبول نکرده بودو دوباره به پسرانش نامه نوشت که طبقه دوم منزل من را خراب کنید .امسال هم من تا سال آینده می مانم.در حج سال بعد در خواب دید که ملائکه دو مرتبه او راحاجی صدا کردندوگفتند: "هذا حاج"پس این حج خیلی مشکل است.پیامبر(ص) فرمودند: من دیشب چیزهای عجیبی را دیدم ،مردی را دیدم که سرتاپا تاریک بود ،به هرطرفی می رفت تاریک بود تا اینکه حج وعمره او آمدند واو را داخل نور وسعادت وخوشبختی کردند.پس حج این چنین قیمتی است.

واجبات حج تمتع:
عرفات دومین واجب شماست که وجود شما درآنجا شرط است واگر نیت آن را بر زبان هم جاری نکردی اشکال ندارد.مهم ،بودن به قصد قربت در صحرای عرفات است وبعد به مشعر آمدیم .

سومین واجب وقوف در مشعر الحرام بود.برای خانمها وقنوتشان اضطراری نیست و می توانند رد شوند. سپس در روز عید قربان به منا آمدیم ،رَمی جَمَرِه عَقبه بود که هفت سنگ می انداختیم بعد قربانی بود که برای ما انجام دادندوبعد حَلق وتقصیر و پیامبر(ص) سه مرتبه برای شما دعا کرده اند. خدایا ببخش وبیامرز کسانی را که در منا سرهایشان را بتراشیدند وسه مرتبه این دعا را فرمودند : یک سال ما آمدیم و نصف کاروان نتوانستند حلق وتقصیر کنیم واز لباس احرام نتوانستیم بیرون بیاییم وتعداد زیادی برای روز بعدش ماند .بعد شب یازدهم هم بیتوته در منا که یکی از واجبات حج است وذکر خاصی اینجا نداشت . فقط بودن در صحرای منا شرط بود و روز یازدهم که واجب بود از جَمَره اول ودوم وسوم هر کدام 7سنگ را بیندازید واگر کسی 2یا3سنگ انداخت تا آخر ماه ذی الحجه وقت دارد جبران کند. وجَمَره اول فقط کمی سخت بود وشب دوازدهم که جزئی از واجبات است بیتوته در منا بود وروز دوازدهم هم ساعتی انتخاب شد که هم خلوت باشد وهم بتوانیم سنگ خود را بیندازیم .وانجام شد.

تا الان بخش عمده ای از سیزده عمل حج را عمل داده ایم و5 عمل ودورکعت نماز وبعد صفا ومروه وطواف نماز یا دو رکعت طواف نساء که دیگر حج ما را کامل می کند ودو حرام یکی اینکه زن وشوهر هنوز به هم نامحرم هستند ودیگری هم بوی خوش است که کفاره دارد .

"خدایا به برکت این خانه خدا که ما آن را زیارت کردیم یک اخلاق خوش به همه عطا بفرما"

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.