مطالب

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

از اینکه در خدمت شما هستم شکرگزارم.همه ما قدرتمند شدن را دوست داریم وکسی نیست که از احساس قدرت و قدرتمند شدن ناراحت شودو کسی ضعف را دوست ندارد چه کنیم که احساس قدرت کنیم، راز این مطلب و تایید آن حدیث قدسی از پروردگار است بخشی از کلام خدا در قرآن آمده است و بخشی را هم که خدا با پیامبران گفتگو کرده است وبعضی ازعلما آنهاراجمع کرده اند وتحت عنوان احادیث قدسی آن را چاپ کردند یکی از ان احادیث ناب قدسی این است:" یا ابن ادم انا اقول لشیء کن فیکون اطعنی فیما امرتک ،اجعلک تقول لشیءکن فیکون"خداوند می فرماید :ای فرزند آدم من به هرچه فرمان دهم می پذیرد، تو مرا اطاعت کن تا تو را به گونه ای قرار دهم که به هرچه فرمان دهی بپذیرد (لئالی الخبارص17)

حضرت ابراهیم (علیه السلام )را در دریایی از آتش انداختند، خدای متعال درسوره الانبیاء آیه69 می فرمایند: " قُلْ يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ "گفتيم: اى آتش، براى ابراهيم سرد و بى‏آسيب باش.
یکی ازعلما راکه ظاهرا از علمای بزرگ اصفهان بود ،یک روز یکی از مطرب ها این عالم را به اجبار به مجلس خودشان بردند وآنجا می خوانند و می رقصیدند و گفتند:ای شیخ، اگر می توانی قضا را تغییر ده ، اگرچنین قدرتش را داری این جو را عوض کن ،قضا وقدر اینطور شده که ما داریم می رقصیم ومی خوانیم و آن عالم هم یک مرتبه گفت: تغییر دادم وهمه به سجده افتادند وتوبه کردند.

داستان عالم بزرگوارمرحوم میرفندرسکی:
مرحوم میرفندرسکی یکی از علمای بزرگ است که به یکی از کلیساهای اروپا رفت و دید که این کلیساها خیلی سالم هستند وبعد کشیشش به او طعنه زدو گفت: مساجدشما خیلی مخروبه است وببین کلیساهای ما چقدر تمیز هستند مرحوم میرفندرسکی گفت: به این دلیل است که عبادت ما درست وحق است واین مساجدنمی توانند تحمل کنند وزود خراب می شوندولی کارهایی که شما انجام می دهید چون باطل است تاثیری روی ساختمان وشما ندارد .وقتی که میرفندرسکی چنین گفت: کشیش گفت پس باید امتحان کنیم وتو یک عبادت حقی را انجام بدهی وما ببینیم که راست می گویی یا خیر.مرحوم میرفندرسکی گفت :باشد همه بیرون بروید و دورکعت نماز خواند وبعد دست در گوش گذاشت وگفت "الله اکبر"و از کلیسا که بیرون آمد ،ناگهان سقف کلیسا پایین ریخت .

رازموفقیت انسان؛اطاعت ازخدا:
خداوند این قدرت را به بندگانش می دهد اگر شما بخواهید در جامعه تاثیر گذار باشید وتغییر ایجاد کنیدچگونه باید تغییر ایجاد کنید ؟می فرماید:راز همین است "اَطِعنی فیما اَمَرتُکَ"وآنچه که من دستور دادم شما گوش کنید واگر می خواهید این قدرت را پیدا کنی به دستوررات من عمل کن در انچه را که من به تو امر کردم نتیجه چه می شود؟"اَجعَلَکَ تَقُولُ لِشَیءٍ کُن فَیَکُون"توهم قدرت مطلق پیدا می کنی .دستور مرا انجام ده تا توهم مثل من این قدرت مطلق راپیدا کنی .انسان اگر به قدرت مطلق وابسته شد وابدیت مطلق پیدا می کند این راز موفقیت یک انسان است. ابوذر چرا نمی ترسید چون وابسته به خداشده بود وچنان قدرت پیدا کرد که کاخ معاویه را با بیانش داشت خراب می کرد مالک اشتر چرا قدرت پیدا کرد؟چون به قدرت مطلق وابسته شد. امام بزرگوار ما در سخنرانی خودشان می فرمودند :وقتی طاغوت مرا دستگیر کرد، مامورین می لرزیدند حتی بین راه گفتم اجازه بدهید من نماز بخوانم وتا صبح اجازه ندادند وگفتم اجازه دهید که من وضوبگیرم ودر ماشین نماز بخوانم گفتند اجازه نمی دهیم و می ترسیدند وبعد گفتم اجازه دهید تیمم کنم وآن را هم اجازه ندادند وگفتم در ماشین را باز کنید همین جا دستم را داخل خاک می زنم وتیمم میکنم گفتند :باشد ولی امام فرمودند: والله نترسیدم وامام یک تسبیح بیشتر نداشت وچگونه در مقابل طاغوت که این همه قدرت وشوکت داشت زمینه تغییرات را فراهم کردچون وابسته به قدرت خدا شده بود.اگر ماهم می خواهیم در زندگی خودمان موفقیتی را کسب کنیم راهش همین است بندگی کنیم و دستورات خدا را در زندگی خودمان انجام دهیم.نتیجه انجام دستورات خدا این است که انسان شجاعت وقدرت پیدا می کند ودر امور تصرف می کند.

مناجات خداباپیامبرش حضرت موسی(علیه السلام):
یک روایت دیگری هم خدمتتان عرض می کنم: امام صادق (ع) در میزان الحکمه ج9 می فرمایند: "فيما ناجَى الله ُتباركَ و تعالى بهِ موسى صلواتُ الله عليهِ "از جمله نجواهاى خداوند تبارك و تعالى با موسى ـ صلوات الله عليه ـ اين بود كه: "يا موسى ، ما تَقَرَّبَ إلَيَّ المُتَقرِّبونَ بمِثلِ الوَرَعِ عن مَحارِمي ، فإنّي أمنَحُهم جِنانَ عَدْني لا اُشرِكُ مَعهُم أحَدا"
اى موسى! تقرّب جويان به من، به چيزى مانند پرهيز از حرامهايم به من نزديك نشدند. من بهشتهاى ماندگار خود را به آنان مى بخشم و هيچ كس را شريكشان قرار نمى دهم."یعنی اینکه برای نزدیک شدن به خدا، هیچ چیز بهتر از دوری از حرام نیست.راه تقرب به سوی خداوقدرتمند شدن در پیشگاه پروردگار این است که انسان در زندگیش حرام را ترک کند وهرچه را که خدا گفت انجام نده ،ترک کند .

داستان پیرپالان دوز:
روزی پیرپالان دوزکه قبرش در مشهد است داشت در کوچه میرفت دید که یک پسربچه از روی پشت بام می خواهد بیفتد پایین و مادرش هم پایین ایستاده ونگران است و مردم هم جمع شده بودند که یک دفعه بچه افتاد وهمه مضطرب شدند دراین حال پیرپالان دوز گفت بایست وبچه راگرفت ومردم دور اوجمع شدندولباس هایش راپاره کردند وگفتند:توکدام ولی خداهستی ،گفت:من کسی نیستم در بازارپالان الاغ می دوزم .گفتند چه کرده ای که به این مقام رسیدی گفت هرچه که خداگفته بود اطاعت کردم وحالا هم من یکبار به خدا گفتم وخدا هم پذیرفت.راز موفقیت یک انسان وتاثیر گذاری او در اجتماع این است که انسان به قدرت مطلق خدا وابسته شود ودستورات او را اطاعت کند. ان شاءالله که خدای متعال به من وشما توفیق دهد که دستورات خدارا انجام دهیم.

بیمه امام عصر(عج):
یک نکته ای رابرای اینکه هر روز خودتان را بیمه امام زمان کنید خدمتتان عرض میکنم یکی از اولیای خدا که وصفش رازیاد شنیده بودم ودلم می خواست که ایشان را ببینم ودر مشهدبودند تا اینکه وقتی در کوهبنان امام جمعه بودم،ایشان تشریف آوردندوتوفیق زیارت نصیبم شد والان به رحمت خدا رفته اند، به ایشان گفتم: آقا مرا یک راهنمایی ویک نصیحتی بفرمایید.ایشان فرمودند که بنده ابتدای جوانی یک ماشین فولکس خریده بودم ویکی از بزرگان به من گفت:ماشین خودت را بیمه کن وتا وقتی که بیمه نکردی استارت ماشین را هم نزن ولو اگر شده فرش زیر پایت را بفروشی گفتم چگونه بیمه کنم،گفت: هرصبح به امام زمان سلام بده وبگو السلام علیک یا صاحب الزمان سلام مستحب است اما جواب آن واجب است وامام زمان واجبی راترک نمی کندوبعدنیکوتر جواب شما را می دهند .وقتی شما سلام می دهید حضرت می فرمایند:وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته واین جواب 24ساعت شما را بیمه می کند اگر از آسمان سنگ واز زمین آتش ببارد شما بیمه حضرت صاحب الامرهستید وبعد میگفت:من بیش از 50 سال است که خودم را بیمه امام عصر (عج)کردم .ومن گفتم که اجازه هست که من این مطلب را انتقال دهم و ایشان گفتند بله شما اجازه داریدوچند خاطره را تعریف کرد گفت:یک روز روی منبر در حال سخنرانی بودم ودستم هم روی پله منبر بود که یک مرتبه یک آجر از بالا کنده شد و روی دست من افتاد وآجر خرد شد وهمه گفتند که دست ایشان از بین رفت و من دستم را تکان دادم وگفتم که دست من طوری نشده است وبه منزل امدم دامادمان گفت:بیایید به بیمارستان برویم دست شما آسیب دیده است والان مشخص نمی شود گفتم که دست من طوری نشده است و گفتم که من خودم رابیمه امام زمان کرده ام وبعد خاطره دیگری تعریف کرد که یک سال در زمان طاغوت در مکه اتش سوزی شده بود وخیلی از زائران خانه خدا در اتش سوزی سوختند واز بین رفتند ازجمله تعدادی از ایرانی ها وپخش شده بود که فلانی هم به رحمت خدا رفته است و من هم خبر نداشتم واز مکه بیرون امدیم در راه تعدادی از روحانیون را ملاقات کردم وگفتند:مگرشما زنده هستید گفتم مگر قرار بود که زنده نباشم گفت:پخش شده است که شما هم در اتش سوزی سوخته اید.چون یک روحانی دیگر هم فامیل من بود واوبه رحمت خدا رفته بود وحتی گفت که رادیو ایران هم اعلام کرده که فلانی هم در آتش سوزی مکه به رحمت خدا رفته است وخانواده ات هم مجلس عزا برایت گرفته اندحالا برو به خانواده ات خبر بده که سالم هستی گفت:من به مخابرات رفتم وگفتند یک هفته باید در نوبت باشید ناراحت شدم وامدم به مسجد النبی به رسول خدا متوسل شدم تا گره کارم باز شود وانجا هم به من الهام شدکه اینجا هم باید به امام زمان متوسل شوم ورفتم کنار ستون توبه ودو رکعت نماز خواندم وبه امام زمان متوسل شدم وبه دلم الهام شد که تا از در بیرون روم مشکل من حل خواهد شد وگفت:ازباب جبرییل خارج شوم یک بازاری بود ان طرفش هم مغازه بود ویک دفعه دیدم تابلویی که روی ان نوشته شده بود برادران الحوانی و به آن مغازه رفتم صاحب آن مغازه یک زمانی به ایران آمده بودند رفتم وگفتم: ناصرالحوانی را می شناسید گفت:بله پسرعموی من است گفتم:ممکن است که به او زنگ بزنید وبگویید فلانی از ایران آمده است وبا شما کار دارد با او تماس گرفت واوگفت بله می شناسم زمانی که در ایران بودم ایشان مرا پیش آیت الله میلانی برده بود وپولی به من داد واین لباس که الان بر تن من است این آقا به من داده است برای ناهار او رادعوت کن که به منزل ما بیایدگفت: در راه که من می رفتم سوال کردند که این آقا شغلش چیست ؟گفت:مسئول مخابرات مدینه است ما رفتیم ومسئله را به او گفتم بلافاصله شماره منزل ما را گرفت همسرم گوشی رابرداشت وگفتم که من فلانی هستم باور نمی کردوگفت اگر تو واقعا خودت هستی ،اسم فرزندانمان را بگو من گفتم باز هم باور نکردوگفت: اگر راست می گویی اسم من را هم بگو اسم او را هم گفتم وگفت: کاری که یک هفته باید معطل میشدم تا حل شود با یک توسل به امام زمان نیم ساعته حل شد.عزیزان من زندگی خودتان را وقف امام زمان کنید وهر صبح از در حجره ات که بیرون می ایی بگو : السلام علیک یا صاحب الزمان آقا جان ما را برای خودت تربیت کن ودر کنف حمایت خود قرار بده اگر ما به امام معصوم وصل شویم قدرت الهی پیدا میکنیم واز طریق شناخت حق مقدور است وبدون شناخت امام حق مقدور نیست . توسل وارتباط با امام زمان را در زندگی خودمان یک اصل قرار دهیم ویک زیارت ال یاسین انسان ساز است . زیارت ال یاسین زیارت امام عصر است سعی کنیم حداقل هفته ای یک بار با این زیارت اُنس پیدا کنیم وهر عصر جمعه در جوار مزار شهدای گمنام هم نماز جماعت برگزار می شود وهم زیارت ال یاسین که باید استفاده کنید ونماز جمعه خودتان راهم ترک نکنید وآن شاءالله که خدای متعال ما را مورد لطف ویژه خود قرار دهد واز گناهان ما درگذرد وهمه ما مورد توجه امام زمان قرار گیریم.