مطالب

hلسَلامُ عَلَیکَ یا صَاحِبَ اَلزَمان

جواب سلام پیامبر(ص):
سلام کردن مستحب و جواب سلام واجب است .پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هرکس در هر کجای دنیا به من سلام کند ،سلام او را فرشتگان به من می رسانند ولی اگر کسی در مدینه به من سلام کند من خودم جواب سلام او را می دهم .کیفیت جواب پیامبر(ص)رانگاه کردم که پیامبر(ص) چگونه جواب می دهند.در روایت اینگونه آمده است: اگر بگویید السلام علیک پیامبر(ص) می گویند: "السلام علیک و رحمة الله"واگر بگوییم : "السلام علیک ورحمة الله "حضرت جواب می دهند"السلام علیک و رحمة الله وبَرکاتُه" .همیشه نیکوتر جواب می دهد. بالاتر از اینها را قران می فرماید: «واِذاجائِکَ الَّذینَ یومِنونَ بِآیاتِناَ وفَقُل سَلامٌ عَلَیکُم»(سوره انعام-آیه54)هر مسلمانی که خدمت شما آمد وکسانی که می خواهند مسلمان شوند شما بر آنها سلام کنید"قُل سَلامٌ علیکُم"یعنی ما همین که وارد مدینه شدیم قبل از اینکه ما بر پیامبر(ص) سلام کنیم ،او بر ما سلام می کند. هیچ کس نتوانست بر پیامبر(ص) در سلام کردن سبقت بگیرد. امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند:

پیامبر(ص) بر کوچک و بزرگ حتی بر دختران جوان هم سلام می کرد ولی من بر دختران جوان سلام نمی کنم پس خداوند تبارک وتعالی چه خدمت بزرگی را نصیب من وشما کرده است وسعی کنیم اینجا که می آییم هم از زیارت خانه خدا بهره ببریم وهم از اخلاق پیامبر(ص) بهره ببریم. وخودمان را شبیه رسول خدا(ص) کنیم . «قُل اِن کُنتُم تُحبُونَ اللهَ ففَاتَبِعُونی»(سوره آل عمران-آیه 31)قرآن می فرماید: بگو اگر خدا را دوست می دارید از من متابعت کنید .

شبیه ترین افرادبه پیامبر(ص)ازدیدگاه ایشان:
بنده یک روایتی را یادداشت کرده ام ان شاءالله که سعی کنیم اول گوینده خودش عمل کننده به این روایت باشد وبعد شنونده،پیامبر خدا(ص) می فرمایند:«اَلا اُخبُرکُم بِاَشبَهِکُم»می خواهید من خبر دهم کدامیک از شما بیشتر شبیه من هستید؟ گفتند:«قالوُا بَلی یارسول الله» بگوئید یا رسول ا... فرمودند:«اَحسَنتکُمُ خُلقاً»هر کدام از شما که اخلاقش نیکوتر باشدو به من شبیه تر است. "وَاَلَیکُم کَنَفاً"ومهربانتر باشد "واَبَرکُم بِقَرابَةٍ" وبیشتر به فامیلش سر بزند وصله رحم را بجا بیاورد.«اَشَدُکُم حُبأ لِاِخوانُکم فی دینهِ» بخاطر دین برادرانش را دوست داشته باشد. که اینها باعث می شود که شما به من شبیه تر باشید. بنابراین سعی کنید در مدینه که هستید علاوه بر اینکه هر روز حضرت را زیارت می کنید وبهر مند می شوید به اخلاق پیامبر نیز تمسک کنید.

عزت مسجدوشهرپیامبر(ص)به وجودپیامبر(ص):
شما ببینید کتابی را که وهابی ها به شما داده بودند اول گفته بودند که زیارت النبی،حرف غلطی است،اینها نمی دانند اگر این شهر ومسجد عزت پیدا کرده است وعزیز شده است به برکت وجود نازنین پیامبر اکرم (ص) است.این مسجد به دست پیامبر(ص) بنیان گذاری شده است .این همه عزت پیدا کرده وهدف این است که ما به زیارت رسول خدا (ص) برویم. من جستجو کردم تا ببینم که از خود اهل سنت درباره زیارت چیزی هست یا خیر .چون اینها می گویند: ابن تیمیه وهمینطور محمدبن عبدالوهاب که تربیت شده یک یهودی به نام مِسترهَمفر ویک کتاب را معرفی می کنیم که حتماً مطالعه کنید به نام خاطرات مستر همفر که جاسوس انگلیسی ها بود در کشورهای اسلامی وچگونه این محمدابن عبدالوهاب که یک طلبه بلند پرواز بوده وانگلیسی ها چگونه او را پرورش داده اند وآن وقت او را برای اختلاف انداختن بین مسلمانان به جان مسلمانان انداختند وبعداً او را شیخ الاسلام می خواندند یعنی حرف محمدبن عبدالوهاب را از حرف پیامبر بالاتر می دانستند واکنون هم کسانی که کارهای دینی را انجام می دهند واز نسل او هستند وبه آنها آل شیخ می گویند و در حال حاضر مُفتی بزرگ آنهاشیخ پسر نوه همان حرف محمدبن عبدالوهاب است. یک کتابی را شخصی به نام سنحودی نوشته است که یکی از علما ی بزرگ اهل سنت است که ایشان از بیهقی نقل می کند وبیهقی نیز از ابن عمر نقل می کند .بنابراین حدیث از نظر اهل سنت واقعی حرف ندارد و به پسر عمر که رسید می گویند:این حدیث صددرصد درست است.ابن عمر می گوید: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: این عمرکوشش میکرد که هر کجا که پیامبر (ص) نماز خوانده است،نماز بخواند وهمین فرد باحضرت علی(ع) بیعت هم نکرد و در زمان حجاج بن یوسف ثقفی از ترس شبانه پیش حجاج آمد وگفت: من شنیده ام که هرکس بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.وحالا تو امام زمان من هستی وبا حضرت علی (ع) که امام زمانش بود بیعت نکرد ولی از ترس حجاج بیعت کرد.

زیارت قبرپیامبر(ص)برابربا زیارت ایشان درزمان حیات:
پیامبر(ص) فرمودند:هرکس زیارت کند مراشفاعت من بر او واجب می شودو اینها هم شفاعت را قبول ندارند .پس ببینید چه نعمت بزرگی امروز نصیب ما شده است که پیامبر اکرم (ص) ما راشفاعت می کند وباز یک روایت را از طبرانی نقل کنم که ار علمای اهل سنت است از ابن عمرو،ابن عمرو هم از پیامبر نقل می کند که هرکس حج بگذارد وبه زیارت قبر من آید مثل کسی است که من را در زمان حیات زیارت کرده است.این هم در باب زیارت پیامبر اکرم (ص).

تفکروهابیت،تفکرکمونیستی:
حرفهایی را که اهل سنت می زنند بی اساس است وهدف این بوده که نام پیامبر محو شود چون انگلیس گفته بود تازمانی که قران وکعبه است ونام محمد (ص) برده می شود،شما نمی توانید برآنها تسلط پیدا کنید وباید آنها را نابود کنیم ونقل کرده اند که بن باز مفتی اعظم آنها که از دنیا رفته، به همین شهر مدینه آمده بود وآن زمان بنا بود که در شهر مدینه دور تا دور قبرستان بقیع را درست کنند ومذاکراتی را که آقای هاشمی رفسنجانی انجام داده بودندوبعد بنا شد که درب قبرستان بقیع دو مناره هم درست کنند وبا امیر عبدالله قراردادکرده بودند وبعد دو متر از مناره ها را هم ساخته بودند که به بِن باز خبر دادند که از ریاض آمد وقتی که آمد ونگاه کرد فریاد زد وگفت :تا زمانی که من در مدینه هستم باید این مناره ها راخراب کنید وگفت: کاری نکنید که دستور تخریب گنبد را هم بدهم واینها اینگونه تفکراتی دارند که هرکس از دنیا رفت تمام شده است یعنی تفکر کمونیستی دارند ویکی دیگر از حرفهایی را که اینها می زنند این است که در کنار قبر نباید نماز بخوانید واین حرف،حرف غلطی است شما کنار کعبه نماز می خوانید واهل سنت هم کنار حجراسماعیل نماز می خوانند مگر هفتاد پیامبر در حجراسماعیل دفن نشده اندواگر کنار قبر نماز خواندن باطل باشدچرا خودشان آنجا نماز می خوانند و خود پیامبر هم در بقیع نماز عید قربان را خواندندواهل سنت نقل کرده اند که اول ما دورکعت نماز در بقیع می خوانیم وبعد قربانی می کنیم ویا مثلاً بوسیدن ضریح که سنی ها می گویند شرک است مگر آهن را که می بوسیم خدای ماست نه بلکه به خاطر تبرک وجود پیامبر (ص) است ویا مثل حجرالاسود را می بوسند مگر اکنون علمای اهل سنت خودشان حجرالاسود را نمی بوسند؟واگر بوسیدن سنگ شرک باشد چه تفاوتی می کند اگر بوسیدن آهن شرک باشد چه تفاوتی می کند ؟ خود اهل سنت این کار را می کنند ما اگر ضریح وجلد قران را می بوسیم به خاطر وجود پیامبر(ص) ومحتوای قران است که این کار را می کنیم.ممکن است آنها بگویند چون حجرالاسود از بهشت آمده وپیامبر هم آن را بوسیده است ما هم این کار را میکنیم خوب ما می گوییم بهشت بخاطر چی بهشت شده است بهشت اگر عزت یافته است بخاطر اشرف مخلوقات است واینها همه توطئه انگلیس بوده است که نام پیامبر را محو کنند وتسلط پیدا کنند ولی نتوانستند از طریق شرک واعتقادات ما وارد شده اند واز طریق مذهب علیه مذهب وارد شده اند. پیامبر خدا(ص) نامه های زیادی را نوشتند به پادشاهان مختلف از جمله به خسروپرویز پادشاه ایران نامه نوشتند ولی خسروپرویز به پیامبر(ص) بی احترامی کرد ونامه پیامبر(ص) را پاره کرد ولی پادشاه روم بسیار با ادب برخورد کرد ولی پادشاه ایران مغرور بود و نامه را پاره کرد وبه نماینده خودش در یمن دستور داد وگفت برو مدینه وتحقیق کن و او رفت و مسلمان شدوحتی ایرانی ها هم که در یمن بودند خیلی زودتر مسلمان شدند ودین اسلام را پذیرفتند.

مباهله:
از جمله نامه هایی را که پیامبر نوشتند به مسیحیان نَجران بود وآنها را به اسلام و قران دعوت کرد،یک گروه بزرگی از بزرگان مسیحی حرکت کردند وآمدند مدینه واینها وقتی که وارد شدند همگی صلیبهایشان را به سینه آویزان کرده بودند که تقریباً مسلمانان را تخریب کنند ومسلمانان فقیر بودند وکل مدینه آن زمان هم اکنون مسجد پیامبر(ص) شده است و پیامبر(ص) به این مسیحیان اجازه ورود ندادند وچند روز آنجا بودند و پیامبر(ص) به آنها توجه نکرد وآمدند نزد حضرت علی (ع) وگفتند ما آمده ایم تا با پیامبر ملاقات کنیم وبه ما اجازه نمیدهند چه باید بکنیم وحضرت علی (ع) فرمود: اینها را (طلا وجواهرات) را بیرون بیندازید ولباس ساده بپوشید تا پیامبر(ص) شما رابپذیرد واینها رفتند ولباس ساده پوشیدند وآمدندنزد پیامبر وکنار همان ستون وُفُود رفتند (وُفُود یعنی هیاتهایی که به ملاقات می آمدند) وبا پیامبر (ص) صحبت می کردند وبحث خداوندوحضرت عیسی شد که مسیحیان گفتند عیسی پسر خداست.وپیامبر گفتند عیسی مخلوق است وگفتند همانگونه که خداوند حضرت آدم را از هیچ آفرید ،حضرت عیسی را هم آفرید واو مخلوق خداست. ولی آنها زیر بار نرفتند ویکی از راههای اثبات حق مباهله است (مباهله یعنی اینکه نفرین می کنند وهرکس دروغ می گوید خدا او را نابود کند) وکار به مباهله کشید وبنا شد که 24ذی الحجة مباهله کنند . بزرگانشان فکر کردند و گفتند: ببینیم که پیامبر (ص) فردا چگونه خواهد آمد اگر فردا پیامبر (ص) با عده زیادی از مسلمانان آمد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد ومعلوم می شود که به خودش هم اعتماد ندارد ولی اگر دیدی پیامبر با نزدیکترین افرادش آمد پس بدانید که قصه خیلی مهم است چون کسی نزدیکترین افراد را درمعرض مرگ قرار نمی دهد وفردا دیدند که پیامبر(ص) با حضرت زهرا(س) وامیرالمؤمنین وامام حسن(ع) وامام حسین(ع ) آمدند. وبه بزرگ مسیحیان خبر دادند که پیامبر (ص) با افراد نزدیکش می آید وقتی که نگاه کردند گفتند این چهره هایی که می آیند اگر دست به دعا بردارندکوهها از جا کنده می شود.مبادا مباهله کنید که یک مسیحی در عالم زنده نخواهد ماند. این آیه « فَقُل تعالوا نَدعُ اَبناءَنا وَاَبناءَکُم ونساء نا ونساء کم واَنفُسَنا وَاَنفَسَکُم»(سوره آل عمران آیه61)ما بچه یمان را می آوریم وشماهم بچه هایتان رابیاورید ومازنانمان رامی آوریم وشماهم زنانتان رابیاورید،شما آن کسی را که به منزله جانتان است وخیلی دوستش دارید بیاورید وآنها وقتی که این چهره ها را دیدند گفتند ما هرگز مباهله نمی کنیم.

مسجد مباهله:
در آن نقطه یک مسجدی ساختند بنام مسجد مباهله واین مسجد یک اسم دیگری به نام مسجدالاجابه هم دارد و دو اسم دارد.چرا می گویند مسجدالاجابه به این دلیل که یک قبیله ای درآنجا زندگی می کردند یعنی بیرون از شهر وبا پیامبر آمدند ودر مسجد آنها نماز خواندند وسه دعا کردند که مسلمانان با گرسنگی ازدنیا نروند وبه قحطی مبتلا نشوند و غرق نشوند وبین آنها اختلاف نیفتد که دو دعا مستجاب شد ولی دعایی که اختلاف بین مسلمانان نیفتد مستجاب نشد و یک کتابی به نام خورشید ولایت ویا خورشید انتظار است که نویسنده نقل می کند. از کسانی که مورد اعتمادش بودند از خانمی که خیلی مشتاق دیدار امام رمان(عج) بوده است ودلش می خواست که در حج زیارت کند حضرت صاحب الامر را .می گوید روزی که به مسجد مباهله رفتند آنجا به محضر مبارک حضرت ولی عصر(عج )تشرف حاصل شد .وامام فرمودند: که بچه هایتان را خوب تربیت کنید وامام زمان(عج) سربازان خودش را از نسل جمهوری اسلامی انتخاب می کنند .خوب فردا زیارت دوره داریم، احد می رویم وجاههای دیگر که توضیحات را هم در همان مکانی خواهیم داد.