مطالب

اَلسَلامُ عَلَیکَ یاصاحِبَ الزَمان یا بَقِیَه اللهِ یاصاحِبَ الزَمان اَدرِکنا وَاَغثِنا.
اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَی الله.
خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز وبزرگوار وبهتر از جانمان،شادی روح امام راحل عظیم الشان،شادی ارواح طیبه شهدا وشهدای والا مقام شهرستان وشهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند یاحضور پیدا می کنند،شادی ارواح مطهر دوشهید گمنام شهرستان ،شادی روح ارواح مومنین ومومناتی که اهل نمازجمعه بودند واز دنیا رفتند وسلامتی همه خدمتگذاران به نظام اسلامی وسلامتی خودتان وخانواده وفرزندانتان اجماعاً صلوات.

امیدوارم خداوند متعال این حضور مؤمنانه و باشکوه و این نمازجمعه واین خطبه ،این نشستن واین سکوت را از همه ماقبول بگرداند وذخیره ای ارزشمندی برای دنیا وآخرت برای اول لحظه ورود ما به محضر پروردگار عالم قرار دهد، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد.

میلاد پر از خیر وبرکت پیامبر رحمت(ص) ورئیس مذهب امام صادق (ع) را به محضر حضرت صاحب الامر (عج)و به محضر همه شما براردان وخواهران مکرمه،نمازگزاران عزیز تبریک عرض می کنم.ان شاءالله زیارت رسول الله وزیارت امام صادق (ع)وشفاعتشان را شامل حال همه ما بگردانند.امروز روز ولادت باسعادت پیامبرمان است. شخصیت پیامبر(ص) ،شخصیت بسیار مبارکی است.همانگونه که پیامبران دیگر مبارک بودند و هنگام ولادتشان کارهای خارق العاده ای در دنیا صورت می گرفت، هنگام ولادت پیامبر آخرالزمان،آخرین سفیر الهی هم کارهای خیلی بزرگ و رمز گونه در جهان صورت گرفت که بعضی از آن حوادث خارق العاده ای که در مثل چنین روزی،هنگام ولادت پیامبر(ص) رخ داد،خدمتتان عرض می کنم.

ولادت پیامبر(ص)،سال عام الفیل:
سال ولادت پیامبر(ص) مصادف بوده است با سال عام الفیل،سالی که ابرهه فیل سوارکه پادشاه یمن بوده است، یک مرکز عبادی و مرکز بت پرستی درست کرده بود.مردم به مرکز او نمی رفتندبلکه به خانه خدا می رفتنددرگذشته نیز مردم حج برگزار می کردند. این پادشاه مغرور وحسود ،تصمیم به تخریب خانه خدا گرفت .در آن زمان لشکری فیل سوار داشت که فیل سواران از یمن برای تخریب خانه خدا به مکه آمدند، نرسیده به منا یک وادی است که امروزه «وادى‏ محسِّر»؛ «جاى حسرت اصحاب فيل» ناميده شده‏ است. از مشعر که زائرین عبور می کنند می رسند به سرزمین وادی محسِّر. در این نقطه حسرتِ تخریبِ خانه خدا به دل این فیل سواران ماند.خدای تبارک تعالی پرندگانی را مأمور کرد ودر نوک این پرندگان مقداری گِل مرطوب،اینها از بالا به سر فیل و فیل سواران می انداختند وهر دو هلاک می شدند.در آن سالی که این اتفاق افتاد ، یک مبدأ تاریخی شد.پیامبر خدا (ص) در عام الفیل یعنی سال570میلادی به دنیا آمدند.

فضای ولادت پیامبر(ص):
حال چه حوادثی هنگام تولد رسول خدا (ص) در جهان اتفاق افتاد؟ اولاً آن دوره یک نقطه ضعف و یک نقطه قوّت برای همه مردم آن زمان بود.نقطه قوّت اینکه تمدنهای زیادی در آن زمان صورت گرفته بود،علم ودانش ، دانشمندان وفیلسوفان زیادی پا به عرصه وجود گذاشته بودند.درعین حال مردم اسیر بودند.اسیر ظلم و ستم وخرافات؛خرافات مثل غل و زنجیر بر پای بشر بود.بت پرستی حکومت های خودکامه از دیگر نقاط ضعف آن زمان بود. مخصوصا ًدر عربستان که مردم دچار یک عقده ای شده بودند ودختران را با دست خودشان زنده به گور می کردند.درچنین فضایی پیامبر نور ورحمت طلوع کرد.چندنمونه از اتفاقاتی را که در هنگام ولادت حضرت (ص) روی داده است خدمتتان عرض می کنم:

ولادت پیامبررحمت(ص)وخاموش شدن آتشکده برای همیشه:
اولاً یک نوری هنگام تولد ایشان به آسمان رفت و از آسمان کل مشرق زمین را روشن کرد.آتشکده فارس را که مظهر شرک و بت پرستی بود و زرتشتیان هزار سال نگذاشته بودند آتش آن خاموش بشود، به برکت وجود نورانی رسول خدا (ص) برای همیشه خاموش شدوتا امروز هم خاموش است.دریاچه ساوه که مردم در کنار آن میگساری وبت پرستی می کردند هم به طور کلی خشک شد.

ورود پیامبر(ص)وسرنگونی بتها:
تمام بت ها سرنگون شدند.هربتی در هرکجای عالم بود به وجود نوارنی رسول اکرم (ص) این بت ها همه سرنگون شد.انوشیروان حاکم ایران و موبدان (یعنی روحانیون زرتشتی) خواب های آشفته و وحشتناکی دیدند. مثلاً در خواب دیدند شترانی، اسب های عربی را مانند اَرابه می کشیدند و از رود دجله وارد سرزمین ایران شد وخواب های پراکنده دیگری در این زمینه دیدند و ابلیس دید که اتفاقات عجیبی در دنیا افتاده است ( شیاطین وجنیان قبل ازولادت به آسمانها رفت و آمد می کردند واخبار واتفاقات آسمانی وآینده را از ملائکه می گرفتند و به کسانی که با اجنه در ارتباط بودند(کاهنان)،می دادند) .

تولد پیامبر(ص)وقطع ارتباط شیاطین واجنه با آسمانها:
حضرت عیسی که به دنیا آمدتا سه آسمان آنها می توانستند بروند ولی پیامبراکرم (ص) که به دنیا آمد به طور کلی ارتباط آنها قطع شد وابلیس هر کار کرد تا به آسمان برود ملائکه با سنگ به او نهیب زدندکه دیگر اجازه نداری.ابلیس فریاد وحشتناکی زد وهمه یارانش را جمع کرد، علت اضطراب ونارحتی اش را سوال کردند.گفت اتفاقاتی افتاده است که از زمان ولادت حضرت عیسی به بعد تا حالا نمونه نداشته است،نمی دانم چه شده است بروید و در دنیا ببینید چه اتفاقی افتاده است.همه شیاطین در دنیا گشتند وگفتند ما نتوانستیم چیزی بفهمیم،خودش حرکت کرد وتمام دنیا را گشت تا به مکه رسید و در غار حرّا ،جناب جبرئیل او را نهیب زد که تو حق نداری داخل شوی.سوال کرد چه اتفاقی افتاده است.گفتند حضرت محمد (ص) پیامبر آخر الزمان به دنیا آمده است.سوال کرد من بهره ای از او دارم؟گفت: نه تو در وجود ایشان هیچ بهره ای نداری. گفت: در امت او چه؟ جبرئیل فرمودند :بله در امت او تو بهره داری .خوشحال وخندان گفت همین من را بس است.

ولادت پیامبر(ص)وحوادث خارق العاده:
حوادث دیگری هم اتفاق افتاد که به اختصار خدمت شما بزرگوارن عرض کنم.تمام پادشاهان ظالم در آن روز گنگ شدند ونتوانستند حرف بزنند و یا به سختی حرف می زدندو تمام تخت های پادشاهان آن روز (روز ولادت پیامبر (ص)) سرنگون شداینها نشان می دهد پیامبر (ص) که می آید زمینه سعادت و خوشبختی انسان فراهم می شود .مظاهر بت پرستی و ظلم باید از بین برود.

کلامی که هنگام تولدپیامبر(ص)برزبانشان جاری شد:
هنگامی که رسول خدا (ص) متولد شد این کلمات را برزبان جاری کرد:" الله أكبر كبيراً و الحمد لله كثيراً و سبحان الله بكرة و أصيلاً ".وقتی پیامبر (ص) به دنیا آمدند، پدرشان عبدالله وفات کرده بودو ایشان ،پدر خود را ندیدند. عبدالله یک سفر تجاری به شام رفته بودند و از آنجا به مدینه رفتند و در مدینه مریض شدندو همان جا وفات کردند.

محدوده قبرعبدالله پدربزرگوارپیامبرخدا(ص):
در یک محله به نام دار النابغة‏ از دنیا رفتند و سعودی ها قبر این بزرگوار را خراب کردند.الان اگر زائرانی بخواهند بروند محدوده قبر عبدالله پدرپیامبر خدا بروند و سلام بدهند.از جلوی باب السلام،همان مناره ای که بالایش سبز است(همه مناره ها در مدینه النبی سفیدند فقط یکی از آنها سبز است)و مقابل سَرِ پیامبر (ص) است،از همان مناره حدوداً 4تا تیره برق را شمارش کنید و روبروی مسجد بایستید.روبه محدوده قبر عبدالله پدر پیامبر (ص) قرار می گیرید.البته بعضی ها می گویند موقع تخریب این محل قبر ،جسد سالم بوده است و بدن را شبانه به بقیع برده اند و در بقیع دفن کرده اند ولی به هرحال این نقطه ،محل دفن عبدالله است.آقا در یثرب از دنیا رفتند هنوز،همسرشان آمنه حامله بود وهنگامی هم که حضرت (ص) به دنیا آمدعبدالمطلب این نوزاد را برداشت و به داخل خانه خدا آمد و اشعاری را سرود.زمان کمی پیامبر (ص) از مادرشان شیر خوردند، زیرا آب و هوای مکه بیماری زا بود ،مسافرین زیادی رفت و آمد می کردندوبیماری وبا در مکه شیوع پیدا کرده بودو خیلی از بچه ها را از بین می بردو برای اینکه وجود مقدس پیامبر (ص) سالم بماند پدربزرگشان تصمیم گرفتند ایشان را اطراف شهر مکه بفرستند .در منطقه قبیله هوازن که 20،30 کیلومتری مکه واقع شده است و از آب و هوای مکه 4،5 درجه خنک تر است وامروزه هم آن منطقه ،چاههای آب است که صعودی ها با تانکر آب را به مناطق دیگر می برند.البته کنیزی بود به اسم ثویبه، کنیز ابولهب که چند روزی پیامبر(ص) را شیر داد تا اینکه حلیمه سعدیه دختر ابو ذؤیب عبدالله بن حارث، از قبیله بنی سعد به علت اینکه در منطقه محل زندگی آنها خشکسالی شده بود وقبیله آنها فقیر شده بودند ،تصمیم گرفت تا نوزادی برای شیردادن قبول کندتا یک کمک مالی برای آنها باشد.حلیمه می گوید شنیدم عبدالمطلب نوه ای دارد.(البته شرق شناسان غربی می گویند که در تاریخ آمده چون خانواده پیامبر(ص) فقیر بود هر کسی ایشان را قبول نمی کرد .این گفته اشتباه است چون پیامبر(ص) هر سینه ای را نمی گرفت و دیگر اینکه عبدالمطلب بزرگ مکه است وآدم پولداری است .کسی که برای فرزندش عبدالله صدشتر را قربانی کرده است.پس آنها افراد فقیری نبودند.انسان دارا و ثروتمند ،بزرگ وباشرافتی بود.عبدالمطلب هم سیمای پیامبران و هم ابهت پادشاهان را داشت،بنابراین حرف شرق شناسان که بخاطر فقر کسی در خانه عبدالمطلب نمی آمد،اشتباه است.زنان زیادی آمدند ولی پیامبر(ص) سینه هیچکدام را قبول نکرد.

عبدالمطلب وسوال ازدایه پیامبر(ص):
حلیمه می گوید: وقتی وارد منزل عبدالمطلب شدم، ایشان رو به من كرده و گفت: از كدام قبيله¬ اي؟ گفتم: از بني ¬سعد گفت: اسمت چيست؟ گفتم: حليمه. عبدالمطلب از اسم و نام قبيله¬ ام بسيار شاد شد و گفت: آفرين؛ دو ¬خوي پسنديده و دو خصلت شايسته، يكي سعادت و خوشبختي و ديگري حلم و بردباري.

حلیمه وآثارپُرازخیروبرکت نوزاد:
حلیمه می گوید هنگامی که فرزندم به دنیا آمده بودیکی از سینه هایم خشک بود واصلاً شیر نداشت،می گوید وقتی نوزاد را دربغل گرفتم.تمام وجود من در غرق در محبت این نوزاد شدووقتی به سینه چسباندم ،سینه ام که خشک بود رگ هایش پر از شیر شد.و همان سینه ای که خشک بود به دهان گرفت وهمیشه هم از همان سینه شیر می خوردو آن سینه دیگرم را می برای فرزند خودم گذاشت. از خانه که بیرون آمدیم تمام در و دیوار سلام می دادند" السلام علیک یا رسول الله ".بسیار تعجب کردم والاغی که با آن آمده بودیم و اصلاً راه نمی رفت ، چابک شده بود.

نوزادوباران رحمت وسرسبزی مراتع:
این نوزاد را که من درمنطقه خودمان که خشکسالی بود بردم از برکت او باران و رحمت فراوان نازل شدومراتع ما سرسبز شد. پیامبر(ص) تا 5سالگی آنجا بودند وزندگی می کردند وبزرگ شدندالبته می آمدند وگاهی به مادرشان سر می زدند.

آنکه همیشه بامن است ازمن مراقبت می کند:
حلیمه می گوید: در یکی از روزها که محمد(ص) می خواست تا با برادر رضاعی اش به صحرا برود،من از ترس اینکه برایش اتفاقی بیفتد، یک مهره سبز رنگ یمنی به گردنش آویزان کردم. گفت: مادر برای چه این مهره را به گردن من انداختی؟ گفتم: برای اینکه تو را حفظ بکند. می گوید: ناراحت شد وگفت آن کسی که همواره با من است ، از من مراقبت می کندومن هیچ نیازی به این مهره ندارم ،این مهره نمی تواند مرا حفظ بکند. آنچه گفته شد بخشی از دوران کودکی پیامبر(ص) بود.امروز که روز شادی وجشن ومیلاد پیامبر(ص)است.

خوشرویی ومزاح پیامبر(ص):
بخشی از اخلاق فردی ایشان را نیز برایتان بیان می کنم.پیامبر(ص) ما بسیار خوش رو و خوش برخورد بودند و اهل اخم نبود.با هیچکس تا آخر عمر درشتی نکردویک حرف درشت تا آخر عمر ایشان برزبان پیامبر (ص)جاری نشد.همیشه لبخند به لب داشت.اهل مزاح و شوخی بود. خداوند در قرآن می فرماید:" وَ اِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ" و تو (اي پيامبر) برقله اخلاق و كرامت قرار داري. (، سوره قلم، آيه4) .ما مسلمانان باید در خانه ،اجتماع و درمحل کار به اخلاق پیامبر (ص) اقتدا کنیم. جامعه امروز ما نیازمند سیره وروش رسول خداست. شما دیدید، یک عکسی از امیرالمومنین(ع) با شمشیر ذوالفقار وبازوان ستبر کشیده اند که انسان وقتی می بیند فکر می کندکه هر کس به امیرالمومنین برسد گردنش را می زند ولی حقیقت این است که این مردی که ذوالفقار به دستش است ،مردی بسیار مهربان، خوش رو واهل شوخی است و در عین اُبهت اهل مزاح هستند. پیامبر خدا (ص) نیز این گونه بودند.

نمونه ای ازمزاح وشوخی های پیامبر(ص):
حالا من چند نمونه از شوخی های پیامبر (ص) را خدمتتان عرض میکنم. پیامبر (ص) ما خیلی خوش رو بود واگر می دید یک نفر ناراحت است او را می خنداندو غم و غصه ها را برطرف می کرد.این چهره بشاش داشتن و برخورد خوب داشتن، دلها را جذب می کندو این بود که همه مردم مجذوب پیامبر شدند. اگر پیامبر بداخلاق بود هیچکس به طرف اونمی رفت. یک روز یک پیرزن بی دندانی از پیامبر درباره بهشت سوال کرد .حضرت فرمودند: پیرزن های بی دندان به بهشت نمیروند،پیرزن نارحت شد وحضرت فرمودند پیرزن ها جوان می شوند وسپس به بهشت می روند. روزی صفیه عمه پیامبر (ص) به حضور پیامبر (ص) رسید و علاقه مند بود اهل بهشت باشد.پیامبر (ص) فرمودند: پیرزن به بهشت نمی رود.او گریان از محضر پیامبر (ص) خارج شد.بلال حبشی او را در حال گریه دید.پرسید: چرا گریه می کنی؟ گفت: پیغمبر (ص) فرمودند: پیرزن به بهشت نمی رود.بلال نزد پیامبر (ص) آمد و حال پیرزن را بیان کرد.حضرت فرمودند: سیاه نیز به بهشت نمی رود.بلال هم غمگین شد و هر دو نشستند و گریستند.عباس عموی پیامبر (ص) آن ها را در حال گریه دید.پرسید: چرا گریه می کنید؟آنان فرمایش پیامبر (ص) را نقل کردند.عباس ماجرا را به پیامبر (ص) عرض کرد.حضرت به عمویش که پیرمرد بود فرمودند: پیرمرد هم به بهشت نمی رود.عباس هم سخت پریشان و ناراحت شد.امیر المومنین این سه نفر را دید و علت ناراحتی شان را سوال کردند،ماجرا را تعریف کردند حضرت علی (ع) فرمودند خداوند اهل بهشت را در سیمای جوانی نورانی، در حالی که تاجی بر سر دارند وارد بهشت می کند، نه به صورت پیر و سیاه چهره و بد قیافه.

آنکه خرما را باهسته خورده است،پُرخورتراست:
پیامبر ما اهل شوخی های صحیح بود. مزاح می کرد ولی از جاده ادب خارج نمی شد. یک روز پیامبر و حضرت علی(ع) کنار هم خرما می خوردند. پیامبر(ص) هر خرمایی را که می خورد، به آرامی، هسته اش را نزد هسته های علی(ع) می گذاشتند. هنگامی که از خوردن خرما دست کشیدند، همه هسته ها جلوی حضرت علی(ع) بود. پیامبر در این موقع، رو به حضرت علی(ع) کردند و فرمودند: ای علی! بسیار می خوری. حضرت علی(ع) در جواب پیامبر فرمودند: آن که خرما را با هسته خورده است، پُرخورتر است. شوخی درست ومنطقی وحساب شده غم وغصه ها را می برد.خدا می خنداند ومی گریاند ما باید تفریح حلال در زندگی داشته باشیم. منتهی این شوخی ها نبایداز جاده درستی خارج شود.بعضی شوخی ها تمسخر است و آبروها را می برد.شوخی بانامحرم که کار به جاهای باریک کشیده می شود.اینها چیزی است که باید پرهیز بشود ولی اصل شوخی و مزاح مورد تجویز اسلام است.یکی از ایرادهایی که از امیرالمومنین(ع) می گرفتنداین بود که علی به درد حکومت نمی خوردچون حاکم باید اخمو وخشنی باشدولی چون علی مزاح می کند ولبخند بر لب داردبه درد حکومت نمی خورد. خدایا به حق محمد وآل محمد آنچه را که گفتیم وشنیدیم محض رضای خودت قرار بده .عاقبت همه ما را ختم به خیر بگردان.خدایا امروز روز ولادت رحمه للعالمین و روز ولادت رئیس مذهب است .روزی است که تو به بندگانت لطف کردی.خدایا به حق پیامبر وآل پیامبر هر کسی به هر امیدی وبه هرنیت وهرحاجتی آمده حاجت روا بکن.

خطبه دوم
اَلحَمدُ لِلهِ رَبِ ألعالَمین وَ صَلَی اللهُ عَلی سَیِدَنا وَ نَبِیَنا مُحَمَد(ص) وَ آلِهِ الطاهِرین ،اَللهُمَ صَلِ عَلی اَمیرِالمُومِنین(ع) وَ عَلی فاطِمَه الزَهرا سَیِدَهِ النِساءِالعالَمین وَ عَلَی الحَسَنِ(ع)وَالحُسَین(ع) وَعَلی عَلی بنِ الحُسَین(ع) وَ مُحَمَدبِنِ عَلی(ع) وَجَعفَرِبِنِ مُحَمد(ع وَمُوسَی بنِ جَعفَر(ع)وَ عَلَی بنِ مُوسی (ع)وَ مُحَمَد بنِ عَلی(ع)وَ عَلی بنِ مُحَمَد(ع) وَ حَسَن بنِ عَلی(ع) وَ اَلخلَفَ القائِمِ المَهدی(عج)، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی اَئِمَّةِ المُسلَمینَ وَ حَماةِ المُستَضعَفین وَ هُداةِ المَهدیین.

اوصیکم عبادالله و نفسی بالتقوی الله
در آغاز خطبه دوم خود وهمه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی .به اینکه پیامبر خدا را الگوی زندگی خودمان قرار دهیم وحداقل بخشی از زندگی مان شبیه رسول خدا باشد.مجدداً هفته وحدت را تبریک عرض می کنم.امام بزرگوار ما خیلی هوشمند بودند ،هم خودشان وهم صحبت ها وکارهایشان بزرگ بودند .دوازدهم این ماه از نظر اکثریت اهل سنت تولد پیامبر است وهفدهم این ماه از نظر اکثریت شیعه،میلاد حضرت رسول(ص) است.

وحدت درشناخت دشمن مشترک:
این هفته را امام بزرگوار ما هفته وحدت گذاشتند. بعضی ها با این نامگذاری مخالف هستند. وحدت به این معنی نیست که چهار مذهب اهل سنت و یک مذهب شیعه اینها همه یکی بشوند، اصلاً امکان پذیر نیست.نه ما شیعه ها ونه اهل سنت هیچکدام از مذهب مان دست برنمی داریم پس روی چی وحدت کنیم؟ وحدت به این معناست که دشمن مشترک اسلام را بشناسیم.در عین حال که خود اهل سنت وعلمای آنها وچهار فرقه با هم اختلافات جزئی دارندو مجتهدین شیعه هم که اختلاف جزئی دارند،مثلاً یکی می فرماید مستحب است و دیگری می گوید مکروه است،درست است این مسائل هست ولی نباید باعث دشمنی باهم بشود.باید مسلمانانی که طبق قرآن با هم برادر خوانده شده اند، امت واحده باشند ودشمن شناس باشند.شما ببینید دنیای اسلام امروز چقدر منابع دارد. کفار بایدپیش مسلمانان التماس کنندولی امروزه چه بلاهایی سَرِنفت آورده اند.چقدر دشمن این نفت را ارزان کرده است.ما این همه منابع داریم ولی به خاطر اختلافی که بین مسلمانان و سران کشورهای اسلامی درست کرده اند،ما از هم جدا شدیم ولی اگر مسلمانان دست به دست هم بدهند، دشمن هیچ غلطی نمی تواند بکندولی وقتی این اختلافات بین ما هست دشمن سوءاستفاده می کند.قرآن می فرماید: "ولا تنازعوا وتَفشَلُوا "اگر اختلاف داشته باشید و نزاع کنید قدرت و عزت وآبرویتان ازبین می رود ودشمن از شما ترسی نخواهد داشت.

هفته وحدت:
روی این جهت امام بزرگوار ما این هفته را هفته وحدت معرفی کردندتا دشمن مشترک را بشناسیم. ما مسلمانان از نظر قرآن برادر هستیم و این درست نیست که شیعیان باهم اختلاف داشته باشند.آن هم فقط به خاطر اختلاف سلیقه، یکی چپ ویکی راست است ویکی اصول گرا دیگری اصلاح طلب، درست نیست دو برادر باهم قهر کنندوبا هم اختلاف داشته باشند.خداوند، اسلام وپیامبر راضی نیستند.تعداد ما شیعان در دنیا کم است.

نتیجه درگیری واختلاف:
دشمن می خواهد بین شیعیان اختلاف باشد.اقلیت واکثریت وچپ و راست درست بشودو اینها به خودشان مشغول شوند و دشمن اینها را نابود کند.از این که ما اینجا اختلاف داشته باشیم یک عده لذت می برندو فساد بانکی ایجادمی کنند،وقتی این دو جناح سیاسی مشغول بگو مگو با هم هستند یک عده آتش بیار معرکه می شوندواز یک گروه حمایت می کنند وبرعلیه گروه دیگر می نویسندو آنها را به جان هم می اندازند ویک عده هم به راحتی در این اوضاع، فساد مالی وبانکی می کنندو رشوه های کلان می گیرند. این نتیجه اختلاف و درگیری است.خدا راضی نیست اگر بخواهیم شهرمان پیشرفت کند باید همه دست در دست هم بدهیم و مسئولین در خدمت مردم باشند وگره گشا باشند.مخصوصاً الان ما تک محصولی شده ایم واقتصادمان از نفت تاثیر می گیرد .

تنها راه مقابله باتوطئه دشمن اطاعت ازمقام معظم رهبری:
درجریان مذاکرات در7ماه بعدی قرار شد 4میلیارد دلار به ایران پرداخت کند و نفت بشکه ای 120 هزار دلار بود که قطر و عربستان وارد بازار شدند وبرای اینکه قیمت را بشکنند نفت را بشکه ای 70هزار دلار کردند یعنی 8میلیارد دلار به ما ضربه زدند وبه نفع استکبار جهانی شد یعنی به ازای 4میلیاردی که می خواهند به ملت ایران بدهند 8میلیارد از ملت ایران تاراج می شود.پس تنها راه مقابله این است که به حرف مقام معظم رهبری این مرد دلسوز و بزرگ گوش بدهیم.وقتی آقا می فرمایند اقتصاد مقاومتی "مردم نهاد" و"مردم بنیاد" کمک کنیم تا مردم روی پای خودشان بایستند.

تبیین صحیح مواضع اهلبیت و روی آوردن دنیابه اسلام ناب:
در دنیا ما از نظر سیاسی و فرهنگی حرف اول را می زنیم دین ما حرف اول را می زند.دنیای کفر اگر بفهمد اهل بیت ما چه می گویندیک روزه جذب می شود.دنیا اگر بفهمد حضرت زهرا چه انسان مقدسی است و حاضر شد سه روز گرسنه باشد وروز سوم غذای خودش را به یک اسیر غیر مسلمان بدهد،دنیا جذب اسلام می شود.راهش این است که کشور روی پای خودش بایستداقتصاد مقاومتی یک راهبرد اساسی برای کشور است. نفتی که شده بود 120 دلار و بودجه کشور براساس آن بسته شده است وامروز قیمت آن کاهش یافته، درکشور دچار مشکلاتی خواهیم شد وکشور را این نمی توان اداره کرد ولی اگر مردم روی پای خودشان بایستندو اقتصاد ما اقتصادجدا از نفت باشد. اگر روی مالیات صحیح و درآمدهای صحیح برنامه ریزی شود ومردم، مسئولین همه دست به دست هم بدهند واهل توحید باشنددیگر نیازی به بیگانگان نداریم. ما همه چی در کشور داریم ومی توانیم روی پای خودمان بایستیم.استعداد وقدرتش را هم داریم.فقط همتی می خواهد از ناحیه مردم وحمایت جدی از مسئولین وبانکها. ما از نظر اقتصادی درست بشویم دنیا رو به اسلام ناب و شیعه علوی می آورد.دنیا چه بخواهد چه نخواهد وقتی ایران گلستان است از جهت اقتصاد، فرهنگ، وحدت، زندگی خوب،رهبر و مردم همه می پذیرندوگروه گروه در سراسر دنیا شیعه می شوند.این افتخار ایران زمین است ما عاشق اهل بیت هستیم ،باید کمک کنیم ان شاءالله وبه خواست خدا بتوانیم روی پای خودمان بایستیم .

خدایا به حق محمد .و آل محمدانچه را که گفتیم وشنیدیم محض رضای خودت قرار بده .