آثار تکبر وتواضع برانسان
| ارسال شده توسط: عرب | بازدید شده: 344 مرتبه |
| دسته: سخنرانی | تاریخ: 1394.03.18 |
| |
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در جلسه بحث نهج البلاغه سقاخانه حضرت ابوالفضل(ع)مورخه94/3/11
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)،میلاد پُر خیر وبرکت حضرت صاحب الزمان(عج)را به خود حضرت وبه همه شما ارادتمندان، علاقمندان، دوستداران آن حضرت تبریک عرض می کنم، این ایام خجسته برهمه شما مبارک باشد، ان شاء الله که مورد رحمت خاصه امام زمان واقع شویم باز هم صلوات برمحمد وآل محمد(ص).
الحمدلله این مکان مقدس یکی از مکانهای بسیار خوب است که مورد اقبال وتوجه واعتماد مردم واقع شده است، هم مراسمات بسیار باشکوه برگزار می شود وهم امام جماعت مومن ومتدین وعالم ودانشمندی دارد وهم هیات امناء بسیار خوبی دارد ، اگر فارغ از حُب وبُغض ومسائل خطی وجناحی نگاه کنیم ، یکی از مراکز فعال دین درشهرستان همین مکان مقدس است که فردا شب هم یکی از برنامه های بسیار مهم در طول سال احیای شب نیمه شعبان است که در چند نقطه شهر از جمله درهمین مکان مقدس برگزار می شود. چند جمله ای را درخصوص احیای شب نیمه شعبان عرض می کنم وبعد بحث نهج البلاغه را ادامه خواهیم داد.
آثار وبرکات نماز شب:
بنده اولین باری که با احیای شب نیمه شعبان آشنا شدم، درهمین زرند بودکه در محضر حاج آقای شوشتری بودیم واولین بار ایشان درنماز جمعه صحبت کردند ودر محل دفتر مراسم احیای شب نیمه شعبان را برگزار کردند که خیلی هم زیبا بود واسرار بعضی از دعاهها را هم درآن مراسم بیان کردند از جمله یادم است که گفتند پیامبرخدا(ص)وقتی که نماز شب می خواندند مثل ما نمی خواندند که یک جا 11رکعت نماز شب را بخوانند ، ایشان برای نماز بیدار می شدند، وضو می گرفتند ، دعا را می خواندند ومسواک را می زدند ونماز را می خواندند ومی خوابیدند ودوباره بیدار می شدند وباز می خوابیدند ودوباره بیدار می شدند،این خیلی سخت است که انسان درطول شب چندین مرتبه بیدار شود ودوباره بخوابد وایشان می فرمودند که من شروع به تمرین کردن کردم ومدتی هم تمرین کردم که نماز شب را به همین گونه بخوانم وببینم که چه اتفاقی می افتد ، یک شب که مشغول مناجات بودم یک مرتبه دیدم که روح از بدن من جدا شد وآزاد شدم وتمام جاهها را می دیدم از جمله اتاق کناری را هم می دیدم ،نگاه کردم که ببینم ساعت چند است ودیدم که ساعت 2نصف شب است وبعد حالت عادی من که پیداشد وبعد رفتم دراتاق وچراغ را روشن کردم ،دیدم که دقیقاً همان ساعتی است که دیدم ومی فرمود: یکی از برکات نماز شب این است که به انسان وسعت روح می دهد چون نماز شب بر پیامبر خدا واجب بود وهرکسی نمی تواند اینگونه مقام محمود که پیامبرنزد خدا داشتند واین یادگاری را من از حاج آقای شوشتری دارم،دعاهای شب نیمه شعبان دسته بندی است، شما که در مفاتیح نگاه کنید حساب شده است وصاحب مفاتیح تمام این شب را برای شما برنامه دارد، این شب واحیای آن را باید قدر بدانیم، چند روایت را هم خدمت شما عرض می کنم؛
فضیلت شب نیمه شعبان از بیان امام صادق(ع):
از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام روايت است كه: از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام از فضل شب نيمه شعبان سؤال شد. فرمودند: الف- آن شب بعد از ليله القدر، افضل شب ها است. در آن شب خداوند به بندگان فضل خود را عطا مىفرمايد و ايشان را به مَنّ و كرم خويش مىآمرزد پس در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب سعى و كوشش كنيد. ب- پس بدرستى كه آن شبى است كه خدا به ذات مقدّس خود قسم ياد فرموده كه سائلى را از درگاه خود دست خالى برنگرداند مادامى كه معصيت را سؤال نكند. ج- و آن شب ؛شبى است كه حق تعالى آن را از براى ما قرار داده به مقابل آن كه شب قدر را براى پيغمبر ما (صلى الله عليه و آله) قرار داده پس كوشش كنيد در دعا و ثنا بر خداى تعالى (1) . شب قدر،شب منسوب به رسول خداست ولی شب نیمه شعبان منسوب به امیرالمومنین(ع) واهل بیت است .می توانید آداب واعمال این شب را در مفاتیح الجنان مطالعه کنید . ان شاء الله که از این فیض وخصوصاً که استاد بزرگوار حاج آقای عرفان را هم دراین جلسه دعوت کرده اند بهره مند شوید وایشان هم قطعاً نکات مهمی را مطرح خواهند کرد که برای دلدادگان وعاشقان امام زمان موثر است.
انسانهای با تقوا وتواضع در رفتار:
درادامه بحث نهج البلاغه و تفسیر خطبه متقین در جلسه قبل به این عبارت رسیدیم که آقا امیرالمومنین(ع) می فرمایند: انسانهای متقی کسانی هستند که « مَشْيُهُمُ التَّواضُعُ» در رفتارشان افتادگی دارند و متکبر نیستند. «مَشْي» به دومعناست یکی به معنی راه رفتن است یعنی انسانهای متواضع هنگام راه رفتن غرور ندارند وباد به غبغب نمی اندازند وطوری پا برزمین نمی گذارند که گویی غیر از آنها کسی وجود ندارد ، بلکه تواضع و افتادگی دارند و معنای دیگر«مَشْي» به معنای روش زندگی است که شیوه زندگانی انسانهای مومن براساس تکبر نیست بلکه شیوه آنها تواضع است.
تفاوت بین عُجب وتکبُر:
ما یک عُجب داریم ویک تکبر ویک تواضع، اگر بخواهیم تواضع را معنا کنیم باید با ضد آن را هم معنا کنیم یعنی انسان متواضع وانسان متکبر، انسان متکبر به چه کسی می گویند، به کسی می گویند که خودش را از دیگران یک سر وگردن بالاتر ببیند واعتقاد هم دارد ومی گوید من از دیگران بالاتر هستم که این تکَّبُراست مانند ابوجهل که آن قدر متکَّبِربود هنگامی که می خواستند سر اورا ببرند گفته بود وقتی که می خواهید سرمن را جدا کنید از ته ببرید که سر من از بقیه یک سروگردن بالاتر باشد، انسانهای متکبر به برتری خود اعتقاد دارند، عُجب هم یک خودخواهی است یعنی کاری به دیگران ندارد ولی خودش را بالا می برد، خود پسند وخود خواه است وتکبر همان خود خواهی است منتهی بادیگران است، مثلاً می گوید: من از فلانی بالاتر هستم ولی انسانهای باتقوا درزندگی شیوه آنها افتادگی وتواضع است .
تکبر روحیه شیطانی:
شاعر می گوید: *افتادگی آموز اگر طالب فیضی*هرگز نخورد آب زمین که بلند است*در یک باغ دیده اید زمینی که بالا باشد آب به آن نمی رسد ودرختان آن مکان زودتر خشک می شوند امازمینی که صاف باشد آب به آن خواهد رسید ورحمت خدا هم بر انسان متواضع نازل می شود، انسان متکبر از رحمت خدا به دور است چون تکبر برای ذات خداوند است وخداکه خالق ما وبرتر ازهمه ماست باید تکبر داشته باشد، ما بنده او وسایه او هستیم وفیض وعنایت او هستیم ،تکبر روحیه شیطانی است، وقتی که خداوند به شیطان گفت نسبت به حضرت آدم تواضع کن گفت: خدایا من از آتش واو از خاک است وآتش خیلی بالاتر است، تو ازمن می خواهی که بر خاک سجده کنم واین تکبر درواقع نسبتِ نادانی به خدا زدن است، شیطان ظاهر را می دید واگر همان ظاهر را هم نگاه کنیم آتش سوزندگی دارد اما خاک منشا حیات است، وبعد هم که شیطان ظاهر را می دید وروح خدایی را دروجود آدم نمی دید، این شیوه انسانهای متکبر است ونتیجه تواضع این است که انسان متواضع هم محبوب خدا می شود وهم محبوب مردم وانسان متکبر هم مغبُوض خداومردم می شود.
بیماری کِبر در درون انسان:
یک روایت دیگری را هم خدمت شما عرض می کنم وبحث را تمام می کنم .تکبر در درون انسان مثل بیماری است که آثار خودش را نشان می دهد مثلاً کسی که چشمش زرد است بیماری کیسه صفرا دارد،لبش سیاه است معلوم می شود که قلبش ناراحت است وحالا کسی که راه می رود وسینه خودش را جلو می اندازد وپا بر زمین می کوبد اینها نشانه های ظاهری فرد متکبر است که نشان می دهد او در درون خود یک بیماری دارد وآن بیماری کِبر است که در راه رفتن خودش را نشان می دهد و ریشه باطنی تکبر در حرکات ورفتار او مشخص است، انسان یک ضمیر پنهان دارد ویک ضمیر آشکار، مثل یک کوه یخ که ظاهر آن دراقیانوس یک مقدار پیداست اما وقتی که کشتی های بزرگ به آن می خورند متلاشی می شوند چرا ؟ چون عُمق دارد، تکبر هم عمق آن در وجود انسان است که در رفتن وآمدن وصحبت کردن مشخص می شود .
آثار تکبر وتواضع برانسان:
یک روایت دیگررا هم عرض کنم . رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیثی فرمودند: «مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ » کسی که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بالا می برد.«فَهُوَ فِی نَفْسِهِ ضَعِیفٌ» پس او در نزد خویش ناتوان و ناچیز است، « وَ فِی اَعْیُنِ النَّاسِ عَظِیمٌ » ولی در دیدِ مردم بزرگ جلوه می کند. «وَ مَنْ تَکَبَّرَ وَضَعَهُ اللَّهُ» و کسی که تکبر ورزد، خدا او را پایین می آورد. « فَهُوَ فِی اَعْیُنِ النَّاسِ صَغِیرٌ» پس او در چشم مردم کوچک است « وَ فِی نَفْسِهِ کَبِیرٌ» و در نزد خود [به خیالش] بزرگ جلوه می کند.« حتّى لَهُو أهوَنُ علَيهِم مِن كَلبٍ أو خِنْزيرٍ » در نظر مردم حتي از سگ و خوك هم پستتر باشد. (2) این بخش از آثاری بودکه تواضع وتکبر بر سر انسان می آورد .
« والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»
پی نوشت:
1- مفاتيح الجنان . فصل دوم . در اعمال ماه شعبان
2- نهج الفصاحه 3054؛ ميزان الحكمه: ح 21883.
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
