سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

نحوه ورود به جمرات

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 711 مرتبه
دسته: عکس ها و خاطرات حجة الاسلام ابراهیمی امام جمعه در تمتع90تاریخ: 1394.04.04
 
خاطرات حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی روحانی کاروان معراج نور کرمان در تمتع90


http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


تاریخ:سه شنبه 17/8/1390 مصادف با 11 ذی الحجه 1432


اعمال رو یازدهم:

خداوند در شب یازدهم توفیق داد از ساعت 1:30 دقیقه بیدار شدم و بعد از نماز شب و مناجات و دعا که خداوند متعال از کرم و لطف خود عنایت فرمود، انجام دادم و تا اذان صبح، نماز جماعت را در چادر خانمها برگزار نمودم. بعد از نماز چند دقیقه صحبت کردم درباره اعمال روز یازدهم که سنگ زدن بر جمرات سه گانه هر کدام 7 سنگ و جریان حضرت ابراهیم خلیل(علیه السلام)در هنگام ذبح اسماعیل و ظاهر شدن شیطان بر ایشان و مساجدی که در منی است، از جمله مسجد خیف که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نماز خواندند و حضرت موسی و عیسی و انبیاء دیگر در این مکان نماز خواندند توضیح دادم.

مسجد خیف در سال سه روز باز است. فقط در این ایام تشریق و بقیه سال بسته و خیلی هم شلوغ است.مسجد دیگر مسجد کوثر بوده که می گویند محل نزول سوره کوثر بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بوده و مسجد ساختند که در توسعه منی از بین رفته است.

نحوه ورود به جمرات:

مسجد دیگر به نام مسجد الکبش محل ذبح قوچ اسماعیل بین جمره اول و دوم که تخریب شده و مسجد البیعه در آخر جمره عقبه سمت راست که به مکه می رود و الان هم وجود دارد.مقداری هم درباره اخلاق و آداب اسلامی صحبت کردم. بعد صحبتم را جمع کردم و صبحانه برای خانمها آوردند. آقایان هم صبحانه را تمام کرده و برای رمی جمرات سه گانه آماده شده بودند. من هم صبحانه نخورده آماده شدم. 4 نفر از خانمها و یکی از آقایان دنبال نایب برای سنگ زدن بودند، اسم آنها را نوشتم و بین آقایان تقسیم کردم و خودم نیابت برداشتیم. بعضی معذورند و نمی توانند راه بیایند. بنده به کنار خیابان آمدم و دیدم جمعیت موج می زند، با مدیر صحبت کردم و گفتم به نظر بنده یک ساعت صبر کنیم وقتی جمعیت کمتر و شلوغی کم شد حرکت کنیم. مدیر گفت:نمی شود، اعتراض می کنند. به هر سختی بود حرکت کردیم. ورودی زائران ایرانی تا خیابان جوهره وسوق العرب و زیر طریق المنشاة که سایه بان است خیلی باریک و دو طرف را هم زائران کشورهای دیگر چادر زده اند و خوابیده اند. از زیر پل چند وسیله مثل لودر و کمپرسی گذشته اند حالا اینها به عمد است، نمی دانم.ولی آنچه مشهود است نظمی از طرف سعودی اعمال نمی شود. خیابان هم خیلی کثیف و خلاصه غوغایی از ازدحام و آشغال و راه بندها است. در اول شروع برای این که جمعیت کاروان در این شلوغی مقداری جمع شوند تکبیرات را شروع کردم و جمعیت هم تکرار می کردند. وارد شارع جوهره شدیم که ما را به طبقه اول جمرات هدایت می کرد. مقداری خلوت تر از شارع سوق العرب بود.در مسیر یک کاروان به نام سیدالشهداء(علیه السلام)از اهالی سعودی آنها هم تکبیرات را می گفتند. نزدیک جمرات شدیم جمعیت مانند رود که جمع می شود و به یک نقطه می رسد و به سیل تبدیل می شود همین حال را پیدا کرده بود. پرچمدار به سمت راست جمره اول که سیل جمعیت بیشتر بود رفتند.سیل آفریقایی ها هم به همان سمت،مرگ را در جلوی خود دیدم و صدای داد و فریاد مرد و زن بلند بود، نه قدرت برگشت بود و نه ادامه حرکت. با خود گفتم:خدایا امروز به زائران رحم کن.سنگ به چشم یکی از خانمها خورده بود یکی از زئران به زمین افتاد که اگر به دادش نرسیده بودند از دست می رفت. یکی از کسانی که نجاتش داده بود آقای احمدی بود که دست و کتفش آسیب دید این زن پایمال می شد.آقای حافظی عینکش پرت شده بود خدا می داند کجا له شده، واقعاً نفس به شماره افتاده بود. من خودم را کنار دیوار ورودی جمره رساندم و مشغول سنگ زدن شدم و در هر سنگ الله اکبر عمده سنگم تمام شد با نیابتی، به سختی خارج شدم از جمره اول به هر طرف که می رفتم موج جمعیت بود و سیل خروشان حمله به شیطان! بعضی ها از همان فاصله زیاد سنگ می زدند. سنگ به جمره نمی رسید و به جای شیطان سنگ به سر زنها و مردها می خورد و خون فوران می کرد مخصوصاً به سرهای کچل شده. چندین مورد سر شکسته را خودم دیدم. با توجه به این که عرض جمرات خیلی بزرگ شده است. آنچه که مشاهده کردم از سنگ زدن به جمره اول و سیل جمعیت، خداوند مردم را نگه می داشت وگرنه خداوند می داند چندین زائر تلف و له می شدند.

خوف تمام وجود انسان را فرا می گیرد.الان رمی کردن یکی از وحشتناک ترین عمل در حج شده است، آنچه می طلبد از طرف مراجع این است که این صحنه را به نمایش بگذارند و از اضرار به نفس جلوگیری کنند. خود بنده تپش قلب پیدا کردم و واقعاً ترسیدم.البته بردن زائران ما یک اشکال داشت که باید جلودار یا پرچمدار یا مدیر و یا معاون باید با تجربه باشند و چشم قوی داشته باشند و قدرت تجربه و تحلیل بالا داشته باشد و موقعیت های بحران را بشناسد و زائر را حفظ کنند. اگر ماعقب ایستاده بودیم و یک نفر وارد دور جمره می چرخید و یک جای کم هزینه تر را پیدا می کرد، آنوقت زائران را می برد خیلی بهتر بود. جمره اول را تمام کردم و برای جمره دوم و وسطی هر چه گشتم زائر از کاروان و پرچمی هم ندیدم، البته در چند لحظه دیدم که جمره دوم خلوت تر بود و استحباب از رو به قبله ترک کردم بخاطر ترس از ازدحام و تلف شدن. بعد از اتمام رمی جمره وسطی برای رمی جمره عقبه رفتم، آنجا هم شلوغ بود و باران سنگ بر سر شیطان فرود می آمد. بالاخره یک جا پیدا کردم و استحباب رو به قبله را نتوانستم رعایت کنم. بخاطر ازدحام و شلوغی بی حد و حصر و حالت هجومی که آفریقایی ها داشتند آن هم با زحمت زیاد و پرتاب سنگ هایی به اندازه بند انگشت و با تمام قدرت که به جمره بخورد. من هم چند سنگ زدم تا یقین کردم سنگ به جمره عقبه خورد و وقتی تمام شد برگشتم تا ببینم کسی را می بینم. حاج خانم علمی فرد با چند نفر از خانمها را دیدم. آقای نیک طبع معاون کاروان به دادشان رسیده بودند و توانسته بودند رمی کنند.بعد رفتند برای جمره عقبه و علامت کاروان را گرفتم و نگه داشتم تا زائرین را به ستون 56 خروجی راهنمایی کنم.کم کم زائران جمع شدند.من فکر می کنم اگر دو کار را مراعات می کردیم بهتر می شد رمی کرد: اولاً نیم تا یک ساعت دیرتر می آمدیم هر چند گرم بود ولی خطرات جانی تهدیدمان نمی کرد و مرگ را در جلو خود ببینیم.ثانیاً این استحباب روی قبله را روحانیون و ما نگوئیم یا اگر می گوئیم پررنگ نکنیم و به حد و وجوب نرسانیم و زائر را به زحمت نیندازیم. از هر طرفی اجازه دهیم رمی کنند. بخاطر یک عمل مستحب جان زائر تلف شود و به خطر بیفتد. ما باید تدبیر کنیم و بگوئیم، قبل از این که وارد جمرات شویم. گوشه ای بایستیم، مدیر یا معاون جا را شناسایی کنند بعد بیایند و زائر را ببرند. تا نتواند رمی کند حتی چند نفر چند نفر ببرد نه این که یکباره کاروان را وارد سیل کند بعد یا حسین یا حسین کنند.تعدادی از زائران جوان تر بعد از رمی با آقای غلامی برای اعمال مکه رفتند. ما هم فاصله دو الی سه کیلومتری را پیمودیم تا به چادرمان رسیدیم بعضی ها هم بعداً آمدند. این گوشه ای از برنامه صبح ما بود و ظهر نماز جماعت و سخنرانی داشتیم و مقداری استراحت کردیم و برای آقایان یک جلسه مناسک و عرفان اعمال برگزار کردیم. بعد از هر نماز هم مرتب سخنرانی داشتیم. نماز جماعت مغرب و عشا را با خانمها اقامه و مناجات امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) و زیارت آل یاسین را خواندیم خیلی با صفا بود، جایتان واقعا خالی انشاءالله به زودی نصیب همگان شود.نماز جماعت ظهر و شب، آقایان را حاج آقا عامری اقامه کردند، چون حاجی غلامی نبود.

پیشنهاد زائرین برای رمی جمرات:

یکی از زائران(حاج آقا نوابی)پیشنهاد داد: چراغ راهنما برای جمرات گذاشته شود که شلوغی را به رنگ قرمز نشان دهد و از دور دیده شود.سبز یعنی عادی است و می توان رمی کرد حتی حاجی نوابی می گفت: اگر می شد که نرده گذاری شود و زائر از درون نرده وارد شود سنگ بزنند و بروند، سنگ زدن به جمرات و فاصله زیاد یکی از مشکلات بزرگ زائر است.یکی دیگر از زائران پیشنهاد داد:اگر دولت عربستان برای تمیز کردن معابر همکاری نمی کند، حداقل ایران مسیر زائران خود را برای نظافت برنامه ریزی کند.برنامه غذا در عرفات و منی خیلی خوب بود و غذای گرم به زائر داده می شد اما وضع نظافت و آشغال در معابر واویلا است.دستشویی ها وضع بهتری داشت البته از مایع دستشویی خبری نبود جای آن بود ولی خبری از مایع نبود. بعد از ظهر یازدهم ذی الحجه زائران مرد تلاوت قرآن خوبی داشتند و بی سوادان هم ختم صلوات برگزار کردند و هر نفر هزار صلوات برای سلامتی آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)داشتند. عمده زائران اهل تهجد و نماز شب هستند.الان ساعت 4:38 دقیقه شب دوازدهم ذی الحجه است و اکثر زائران مشغول نماز شب هستند.بعضی قرآن تلاوت می کنند و کنار بنده ابراهیم علمی مشغول تلاوت قرآن و هر کسی مشغول برنامه و عبادت خود بود.

خداوند برای اعمال امروز و خروج از منی و ورود به مکه توفیق دهد.

ساعت 2 بعد از نیمه شب با یکی از زائران در اطراف دوری زدیم تا ببینیم کدام مسیر راحت تر است و همان را انتخاب کنیم.

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.