السلام علیک یاصاحب الزمان(عج)، یا بقیه الله یا ابا صالح ادرکنا واغثنا؛
خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز وبزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ،شهدای والا مقام شهرستان وشهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند ،شادی ارواح مطهر دو شهید گمنام شهرستان و سلامتی خودتان وخانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.
امیدوارم خداوند متعال این حضور مؤمنانه ، این نمازجمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را از همه ماقبول بگرداند وذخیره ای ارزشمند برای دنیا وآخرت برای اول لحظه ورود ما به محضر پروردگار عالم قرار دهد ، به هر نیت و به هر حاجتی امروز، روز استجابت دعا و روز عید امامت و ولایت مولایمان علی(ع) و یازده فرزند او ، حضور پیدا کرده اید حاجت روا شوید ،باز هم صلوات بر محمد وآل محمد.
اولاً خیرمقدم عرض می کنم خدمت همه شما نمازگزاران ، برادران وخواهران مکرمه، سروران عزیز روحانی ، مسئولین عزیز و بزرگوارمان ، مهمانان عزیزمان که از جاهای مختلف در این جلسه معنوی شرکت کردند، از همه شما عزیزان و بزرگواران صمیمانه تقدیر و تشکر می نمایم. عید بزرگ امامت و ولایت است. اولا خدمت حضرت ولی عصر مهدی موعود(عج) و به مقام عظمای ولایت وبه همه شما علاقمندان، ولایتمداران و دوستداران امیرالمومنین(ع) تبریک عرض می کنم. از ستاد بزرگداشت غدیر و همه عزیزان دست اندرکار که گرامیداشت یاد و نام مولایمان امیرالمومنین(ع) را برگزار کردند، صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم. جلسات متعددی در جهت برگزرای مراسم بزرگداشت غدیر برگزار شده است و عزیزان هر کدام مسئولیت کاری را به عهده گرفتند و در پایان بر سر سفره اطعام مولایمان امیرالمؤمنین(ع) ، حدود شش هزار نفر میهمان خواهیم بود. واقعاً جای تقدیر و تشکر دارد، از همه کسانی که کمک مالی کردند و یا برنامه ریزی کردند از کسانی که آشپزی کردند و از همه کسانی که بحث پذیرایی شیرینی و شربت را در مسجد تدارک دیدند نیز صمیمانه تقدیر و تشکر کنم. از همه عزیزانمان که برنامه های فرهنگی انجام دادند، شاعران عزیزمان نیز صمیمانه تشکر می کنم. از عزیزانمان که از بم تشریف فرما شدند ، از مُرشد عزیز که با نوای گرمشان شادی بخش مجلس امروز بودند، صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم. از سادات عزیز و بزرگوار که امروز ، روز بزرگداشت سادات است سادات خانم و آقا، ذُریه حضرت رسول(ص)که به مسجد آمدند ، از مردم عزیز و بزرگوارمان ،سروران عزیز روحانی جای تقدیر و تشکر دارد، از اعضای محترم ستاد غدیر نیز صمیمانه تقدیر می کنم. اگر فرصت شد در خطبه دوم اسامی این عزیزان را که برنامه ریزی کردند، اجمالا خدمت شما عرض می کنم. انصافاً در شهرستان یک کارجدید بود ، جلسه بزرگداشت مولا علی (ع) آن هم در این سطح بزرگ در سطح حدود 5-6 هزار نفر کار بزرگی انجام شد، جای تقدیر و تشکر دارد از همه عزیزان دست اندرکار و همه شما عزیزان و بزرگواران و مسئولین عزیزی که زمینه این جلسه را فراهم کردند نیز صمیمانه تقدیر می کنم. از جناب حجه الاسلام اسلامی هم که سلام استاندار عزیزمان را به شما مردم شریف زرند ابلاغ کردند نیز تشکر می کنم، قرار بود امروز در خدمت جناب استاندار باشیم ولی کاری برایشان پیش آمد .ان شاءالله در نوبت های بعد در خدمتشان خواهیم بود. من از همه شما عزیزان ودست اندرکاران و عاشقان امیرالمؤمنین (ع) و مردم شریف و ولایتمدار زرند صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم. از هیأت امنای مسجد جامع که زمینه برگزاری این جلسه را فراهم کردند نیز تشکر می نمایم. باید این روزها عرض تسلیتی هم داشته باشیم به مناسبت جان باختگان زائران کوی دوست،که عید ما را عزا کردند و ما را به سوگ نشاندند، عرض تسلیت دارم به محضر امیرالحاج حضرت مهدی موعود(عج)، مقام معظم رهبری و به همه شما دوستداران خانه خدا وبه علاقمندان حج و زیارت نیز این فاجعه اسفناک را تسلیت می گویم.
آخرین حج رسول خدا(ص)در سال دهم:
همانطور که در خطبه های گذشته خدمت شما عرض می کردم : در سال دهم بر پیامبرخدا(ص)وحی نازل شد که یا رسول الله زمان رفتن شما از این دنیا، نزدیک شده است و دو مطلب دیگر باقی مانده است : یکی برگزاری حج و تبیین حج تمتع و مطلب دوم تعیین هندسه نظام دینی تا قیام قیامت با انتخاب رهبر الهی از طرف خداوند. بنابراین پیامبر اکرم بنا بر امر الهی، تصمیم به زیارت خانه خدا و بجاآوردن حج نمودند؛ لذا مردم را از این امر مطلع کردند(4) و حتی برای آگاه نمودن اهالی مناطق مختلف، قاصدانی را به آن شهرهای دیگر فرستادندو اعلام نمودند، این پیام را به مردم برسانید که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است. هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد، بر او لازم است که پیامبر اکرم )صلی الله علیه و آله و سلم) را در این سفر همراهی نماید. جمعیت زیادی در مدینه جهت همراهی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و بجای آوردن اعمال حج، گرد آمدند.تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بین 70000 تا 120000 (و حتی برخی بیشتر از 120000) نقل نموده‌اند.(5) اما افراد بسیاری به غیر از این عده، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهرهای دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند، به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراهی نمودند. امام علی، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به یمن فرستاده شده بودند؛ اما هنگامی که از تصمیم پیامبر برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر، آگاه گشتند، به همراه عده‌ای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک، به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ملحق شدند.(6) پیامبر خدا (ص) حجه الاسلام را که از عمره تمتع و حج تمتع تشکیل شده بود را در این سفر به طور کامل و عملی به مسلمانان آموزش دادند.« و خذوا عنّي مناسككم» مناسك خود را از من فرا گيريد(7). پیامبر گرامی اسلام(ص) بنیانگذار حج تمتع و حجه الاسلام بودند. موضوع دوم که به مراتب اهمیت بالاتری داشت، بحث امامت و ولایت امیرالمومنین بود که اتمام نعمت ، کمال دین و مسئله اسلام ناب بود و باید مطرح می شد. البته رسول خدا(ص) بارها و در مکانهای مختلف مسئله امامت و ولایت امیرالمومنین را مطرح کردند.
مطرح کردن امامت وولایت امیرالمومنین(ع) توسط پیامبر(ص):
پیامبر(ص) بارها در حجه الوداع و در عرفات، مشعر و منا مسئله امامت و ولایت امیرالمومنین را مطرح کردند. در مسجد خیف که مسجدی در منا است،جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» وپیامبر خطبه مفصلی را خواندند و ولایت امیرالمومنین را اعلام کردند(8)، منتهی پیامبر منتظر بودند تا شرایطی مهیا شود تا این مسئله را کامل بر مردم بیان کنند، در مکه چنین شرایطی نبود ،زیرا همه زائران مشغول اعمال حج بودند و فرصت بیان و پرداختن به مسئله ای این چنین مهم، فراهم نبود. باید در مکانی این امر واقع می شد که زائران اعمال حج را تمام کرده باشند و با فراغ بال آماده پذیرش مسئله امامت و ولایت علی (ع) می شدند. به فرمان پیامبرخدا(ص) ، مسلمانان اعمال پس از منا را به سرعت انجام دادند و به سمت مدینه حرکت کردند تا و در بین راه در محلی به نام غدیر خم توقف و اجتماع کنند که پیامبر قصد دارند تا مطلب مهمی را به سمع و نظر آنها برسانند. غدیر در 3 - 4 کیلومتری جُحفه واقع شده و جُحفه در 64 کیلومتری مکه قرار داردکه یکی از میقاتهای پنجگانه می‌باشد. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا می‌شود.(9)
معرفی محل غدیر خم:
غدیر خم به علت وجود آبگیرها و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان واقع می‌شد اما دارای گرمایی طاقت فرسا و شدید بود.(10) شدت گرما در وادی غدیر به حدی بود که اشخاص، گوشه‌ای از ردا و لباس خویش را برای در امان بودن از شدت تابش آفتاب، بر سر می‌افکندند و مقداری از آنرا برای کاستن از شدت گرمای شنها و سنگها، در زیر پای خویش قرار داده بودند (11) .
توطئه منافقین برای فراموشی غدیر:
منافقین که می دانستند پیامبر(ص) چه قصدی دارد ، تصمیم گرفتند تا عبور دادن مردم از غدیر، طوری عمل کنند که پیامبر(ص) موفق به سخنرانی نشود. هنگامی پیامبر به غدیر رسیدند، پیشتازان کاروان و افرادی که جلوتر حرکت می‌نمودند، حوالی جحفه رسیده بودند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ، دستور توقف کاروانیان را صادر نمودند و امر فرمودند تا آنانی که پیشاپیش حرکت می‌نمودند، به محل غدیر بازگردند و افرادی که در پس قافله، عقب مانده بودند، سریعتر به کاروان در این وادی، ملحق شوند.(12) همچنین به چند تن از صحابه دستور دادند تا فضای زیر چند درخت کهنسال را که در آن محل قرار داشتند، آماده نمایند؛ خارها را از زمین برکنند و سنگهای ناهموار موجود در زیر آن درختان را جمع‌آوری نمایند. در این هنگام، زمان به جای آوردن نماز ظهر فرارسید و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فریضه ظهر را به همراه جمعیت کثیر حاضر، ادا نمودند. هنگامی که حضرت از نماز فارغ گشت، از جهاز شتران، در همان محلی که به فرمان رسول خدا توسط صحابه آماده شده بود، منبری ساختند و وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر فراز آن در آمدند و شروع به ایراد خطبه، با صدایی بلند و رسا نمودند؛ در حالی‌که جمعیت فراوان همراه پیامبر، بر گرداگرد حضرت جمع گشته بودند و به سخنان نبی‌اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گوش فرا می‌دادند و برخی از افراد نیز برای آنکه همگان از کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مطلع گردند، سخنان آن حضرت را با صدایی بلند برای افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار می‌نمودند. منافقین باز توطئه ای چیدند وبرای اینکه پیامبر(ص) موفق به خواندن خطبه نشود تصمیم گرفتند تا در صفوف اول بنشینند و هنگامی که پیامبر شروع به صحبت کردند، بلند شوند و با رفتن خود هم نظم جلسه را بهم بزنند و باعث از هم پاشیدن جمعیت بشوند، که این توطئه آنها هم به اذن خدا و عکس العمل به موقع پیامبر (ص) شکست خورد.
سخنرانی رسول خدا(ص) در غدیرخم:
پیامبر خدا(ص) هنگامی که بر روی منبر قرار گرفتند از امیر المومنین علی(ع) خواستند تا در کنار ایشان و یک پله پایین تر بایستد و همگان را امر به سکوت کردند، در اصحاب نفاق ، کینه و دشمنی نسبت به امیرالمومنین(ع) موج می زند ، برای این بود که برنامه ریزی های فراوانی کردند تا غدیر فراموش شود، و بعد از مراسم غدیر نیز با هم پیمان بستند تا اجازه ندهند امر ولایت مولا علی (ع) اجرا شود .تمام این نقل ها در تاریخ آورده شده است. ما باید کتابهایی که در باب غدیر نوشته شده است را مطالعه کنیم، سند حقانیت ما شیعیان ، خطبه غدیر است، متاسفانه این خطبه در بین ما غریب است و کمتر کسی آن را مطالعه کرده انست، جا دارد در دانشگاهها و مدارس ما این خطبه به عنوان یک واحد درسی مورد توجه قرار بگیرد. منابع بسیاری هستند که در آنها خطبه غدیر به طور کامل شرح و تفسیر داده شده است، به راستی تا چه حد ما به فرمایش رسول خدا(ص) که فرمودند: «این خطبه را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند.» عمل کردیم؟ تا کنون ما چه نقشی در بزرگداشت غدیر داشته ایم ؟ و تا چه اندازه در جهت بزرگداشت غدیر ، قدم برداشته ایم؟ آیا بزرگترین عید ما ، «عید الله اكبر» یا عید غدیر است ؟ باید تلاش کنیم تا بزرگترین پروژه های مملکت اسلایمان در غدیر افتتاح شود، اما متاسفانه امروز هم غدیر مظلوم است و حقیقت آن بر ما مستور است. اگر جهان اسلام، به غدیر اهمیت داده بود ،امروز این همه کشتار در کشورهای اسلامی نبود، اگر به تبیین حضرت امام(ره) ، اسلام ناب، اسلام فاطمی و علوی که از غدیر سرچشمه می گرفت به جای اسلام امریکایی و انگلیسی که همان اسلام معاویه ای ، یزیدی و ابوسفیانی به جهانیان رسیده بود؛ امروز جهان وضع دیگری داشت.
قصد دارم امروز بخش هایی از خطبه بسیار مهم رسول خدا (ص) در غدیر خدمت شما عرض می کنم. پیامبر(ص) در میان جمعیت بدین گونه خطبه را ایراد کردند:در ابتدا به بحث توحید پرداختند و فصلی از خدا شناسی در این خطبه مطرح شده است. مباحث خداشناسی توحیدشناسی که در این خطبه آمده است بی نظیر است ، شرح اول این خطبه در مورد صفات خداوند است که باید بیان شود .
فرمان الهی برای ابلاغ مطلبی مهم:
بعد از حمد و ثنای پروردگار چنین می فرمایند: « وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ » و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. « وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ » و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید «لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ» که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. « وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ » هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد. « - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - » معبودی جز او نیست - «لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی» چرا که اعلام فرموده « أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) » که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، «فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ» وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ « وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ)» و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده « وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ» و البته که او بسنده و بخشنده است.«فَأَوْحی إِلَی» پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: « (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ،»«به نام خداوند بخشنده مهربان « یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ » ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن « وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ «وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ» و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.
«مَعاشِرَالنّاسِ» ای مردمان! « ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی» آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام « وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ » و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: « إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً» همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد « یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - » از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد « أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ» که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که « أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی» علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. « الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی» جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است « إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی »« وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ »او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛(13)
وصف علی(ع) از بیان رسول خدا(ص):
در این فراز رسول خدا(ص) به آیاتی از قرآن که در وصف علی(ع) نازل شده است، استشهاد می کنند. اولین آیه در مهربانی علی (ع) : « وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی)» و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که:« إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»«همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و مومنی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.» « وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ » و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته «وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ» و در رکوع زکات پرداخته « یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ » و پیوسته خداخواه است. «وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ » و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. « - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ» زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ در اینجا ترس پیامبر(ص) از جان خودش نبود بلکه از این بود که ولایت علی (ع) را نپذیرند و به جاهلیت برگردند.« وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ» اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم (که آنان را شناسایی کنند)می توانستم.« وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ» لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم. « وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)» با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. « ثُمَّ تلا» سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله را چنین خواند : « یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی - » پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ «وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ » وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای. «وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ»و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.«فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا)» ای مردمان! بدانید این آیه درباری اوست. عمقی آن را فهم کنید « أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً» و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، « فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ » پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند « وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ » و بر صحرانشینان و شهروندان « وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی» و بر عجم و عرب « وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ » و آزاد و برده «وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ » و بر کوچک و بزرگ « وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ » و سفید و سیاه « وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ »و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است.«ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ»(هشدار که) اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. « مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ» ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. «فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ» هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است.(13)
معرفی امیرالمومنین(ع)ویازده امام بعد ازاو:
در اینجا امیرالمومنین (ع) و یازده امام بعد از او را برای مردم معرفی می کنند« مَعاشِرَالنّاسِ »ای مردمان! « النُّورُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِی » نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من،« ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ » سپس در جان علی بن ابی طالب، « ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ الله وَ بِکُلِّ حَقّ هُوَ لَنا» آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند - جای گرفته. « لاِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالْمُخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ » چرا که خداوند عزّوجل ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما و حجت آورده است.« مَعاشِرَالنّاسِ » ای مردمان! « فَبایِعُوا الله وَ بایِعُونی وَبایِعُوا عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) کَلِمَةً باقِیَةً» اینک با خداوند بیعت کنید و با من پیمان بندید و با علی امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان پس از آنان از نسل آنان که نشانه ی پایدارند در دنیا و آخرت.(13)
وصف امام زمان(عج) در خطبه غدیر:
در این خطبه چهار مرتبه نام امام زمان(عج) آورده است و همان طور که برنامه های امامت علی(ع) را تبیین می کند. برنامه امام زمان(عج) را نیز تبیین می کند.در این خطبه 18 عبارت پیامبر(ص) در مورد حضرت صاحب الزمان(عج) بیان می کنند.
« أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی» آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست.
« أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ » هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.
أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ» هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران.
« أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها» هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها.
« أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها» هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمای آنان.
« أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله» هشدار! که او خونخواه تمام اولیی خداست.
« أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله» آگاه باشید! اوست یاور دین خدا.
«أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ» هشدار! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.
« أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ» هشدار! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند.
« أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ» هشدار! که او نیکو و برگزیده ی خداوند است.
«أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ» هشدار! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست.
«أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ» هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه هی او را برپا کند.
« أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ» بدانید همانا اوست بالیده و استوار.
«أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ» بیدار باشید! هموست که (اختیار امور جهانیان و آیین آنان )به او واگذار شده است.
« أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ » آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند.
« أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ» آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود.
«أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ» هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت.
« أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ» آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.(13)
لعن منافقان توسط رسول خدا(ص):
منافقین که در توطئه های خود مبنی بر جلوگیری از ایراد خطبه غدیر رسول خدا(ص) ناکام ماندند، جلسه ى مهم ديگرى تشكيل دادند كه در آن سى و چهار نفر از بزرگان منافقين و همانهايى كه اغلب پس از رحلت حضرت در رأس امور قرار گرفتند، شركت داشتند و در آن طومار چنین نوشتند : پیامبر انسان خوبی بود ، از دنیا رفت و دین و دیانت را به ما رساند و لی هیچ کس را به عنوان جانشین بعد از خودش ، معرفی نکرد و امر امت را به خود امت واگذار کرده است . پیامبر (ص) به امر خدا از این ماجرا اطلاع داشت برای این در یکی از فرازهای این خطبه به شناسایی چهره نفاق و مخالفین می پردازد و آنها را لعن می کند.«مَعاشِرَالنّاسِ» مردمان!« إِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی أَئمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی النّارِ » به زودی پس از من پیشوایانی خواهند بود که شما را به سوی آتش می خوانند «وَیَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرونَ» و در روز رستاخیز تنها وبدون یاور خواهند ماند.« مَعاشِرَالنّاسِ» ای مردمان! « إِنَّ الله وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ » خداوند و من از آنان بیزاریم.«مَعاشِرَالنّاسِ» ای مردمان! « إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ» آنان و یاران و پیروانشان در بدترین جای جهنم، جایگاه متکبّران خواهند بود « أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحیفَةِ» بدانید آنان اصحاب صحیفه اند. « فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ فی صَحیفَتِهِ»!! اکنون هر کس در صحیفه ی خود نظر کند.
« مَعاشِرَالنّاسِ» ای مردمان! «إِنِّی أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فی عَقِبی إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ)» اینک جانشینی خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جای می گذارم در نسل خود تا برپایی روز رستاخیز. «وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْلیغِهِهان » و حال، مأموریت تبلیغی خود را انجام می دهم «حُجَّةً عَلی کُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلی کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ یَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ یُولَدْ» تا برهان بر هر شاهد و غایب و بر آنان که زاده شده یا نشده اند و بر تمامی مردمان باشد. « فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ» پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند. « وَسَیَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً،» آگاه باشید! به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جابه جا نموده. آن را غصب کرده و به تصرف خویش درآورند.« (أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ)» هان! نفرین و خشم خدا بر غاصبان و چپاول گران! « وَعِنْدَها سَیَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ یَفْرَغُ) وَیُرْسِلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ» و البته در آن هنگام خداوند آتش عذاب - شعله هی آتش و مس گداخته - بر سر شما جن و انس خواهد ریخت. « فَلاتَنْتَصِرانِ» آن جاست که دیگر یاری نخواهید شد.(13)
بیعت گرفتن رسمی:
پیامبر خدا(ص) و همراهان او سه روز در غدیر ماندند و به همگان دستور دادند تا با امیرالمومنین(ع) بیعت کنند : « مَعاشِرَالنّاسِ » ای مردمان! « إِنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونی بِکَفٍّ واحِدٍ فی وَقْتٍ واحِدٍ» شما بیش از آنید که در یک زمان با یک دست من بیعت نمایید. « وَقَدْ أَمَرَنِی الله عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِی أَمیرِالْمُؤْمنینَ» از این روی خداوند عزّوجل به من دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرم و پیمان ولایت علی امیرالمؤمنین را محکم کنم « وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّی وَ مِنْهُ» و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند؛ «عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ» همان گونه که اعلام کردم که ذرّیّه من از نسل اوست.( ما نیز در این روز باشکوه ، با همان کلام رسول خدا (ص) و زبان دل با امیرالمومنین(ع) بیعت کنیم).«فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ» پس همگان بگویید:« " إِنّا سامِعُونَ» البتّه که سخنان تو را شنیده « مُطیعُونَ » پیروی می کنیم «راضُونَ» و از آن ها خشنودیم « مُنْقادُونَ » و بر آن گردن گذار «لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّکَ فی أَمْرِ إِمامِنا عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ » و بر آن چه از سوی پروردگارمان در امامت اماممان علی امیرالمؤمنین و امامان دیگر - از صلب او - به ما ابلاغ کردی، « نُبایِعُکَ عَلی ذالِکَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیْدینا» با تو پیمان می بندیم با دل و جان و زبان و دست هایمان. « علی ذالِکَ نَحْیی» با این پیمان زنده ایم « وَ عَلَیْهِ نَموتُ » و با آن خواهیم مرد «وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ» و با آن اعتقاد برانگیخته می شویم. « وَلانُغَیِّرُ وَلانُبَدِّلُ وَلا نَشُکُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ» و هرگز آن را دگرگون نکرده شکّ و انکار نخواهیم داشت « وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْمیثاقَ»و از عهد و پیمان خود برنمی گردیم.
«مَعاشِرَالنّاسِ » ای مردمان! « فَبایِعُوا الله » اینک با خداوند بیعت کنید «وَ بایِعُونی » و با من پیمان ببندید «وَبایِعُوا عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) کَلِمَةً باقِیَةً » و پیمان ببندید با علی امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان پس از آنان از نسل آنان که نشانه ی پایدارند در دنیا و آخرت.(13)
بیعت مردم با امیرالمومنین(ع) در غدیر:
مردم نیز به سوی پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) هجوم آوردند و با ایشان به عنوان بیعت دست می دادند و به پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) تبریک گفتند ولی منافقین با اینکه جزء اولین افرادی بودند که بیعت کرده بودند، اما از خیمه بیعت که بیرون آمدند ، در گوش هم زمزمه کردند که ما اجازه نمی دهیم امر بیعت علی(ع) تحقق پیدا کند .
نقشه منافقین برای کشتن پیامبر(ص):
منافقین که در بن بست کاملی قرار گرفته بودند، تصمیم به ترور پیامبر (ص) گرفتند که بگونهای طبیعی با رم دادن شتر آن حضرت در ((عقبه)) که راه کوهستانی، و درههای عمیق داشت به اهداف خود برسند، با یکدیگر گفتند: بر سر راه کوهستانی ((عقبه)) کمین کرده و با پرتاب سنگ و چوب و آلاتی که صداهای وحشتناک تولید کند، شتر پیامبر (ص) را رم میدهیم تا سقوط کند و در آن درههای عمیق فرو غلطد، آنگاه از تاریکی شب بهره جسته فرار میکنیم، و فردا همه جا میگوئیم که مرگ پیامبر یک حادثه طبیعی بود.سپس با شتاب رفتند و بر سر راه کمین کرده و منتظر رسیدن شتر پیامبر (ص) و همراهان شدند. رسول گرامی اسلام به وسیله فرشته وحی از نقشه آنان آگاهی یافت و با تدبیری که اندیشیدند،این ترور نافرجام ماند.(14) منافقین و مخالفین ولایت امیرالمومنین(ع) تلاش های بسیاری در فراموشی واقعه غدیر کردند و متاسفانه امروز در اکثر کشورهای جهان ، اسلام ابوسفیانی جای غدیر را گرفته است ومهمترین رهاورد خطبه رسول خدا(ص) و مهمترین پیام رسول خدا که ولایت امیرالمومنین بود مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته است، آنچه گفته شد بخشی از حطبه غدیریه رسول خدا بود که را خدمت شما عزیزان عرض کردم.
خدایا به حق محمد و آل محمد آنچه را گفتیم و شنیدیم محض رضای خودت قرار بده.
در آغاز خطبه دوم خود همه شما برادران و خوهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی؛ ان شاءالله که نام و یاد امیرالمومنین(ع) را همیشه در دل و جان زنده نگه دارید و در همه حالات پیرو مولا امیرالمومنین علی(ع) باشید .مجدداً عید بزرگ غدیر را به همه شما نمازگزاران وسادات بزرگوار، مسئولین عزیز سروران عزیز روحانی و.. تبریک عرض می نمایم. الحمدالله جشن بزرگداشت و نکوداشت غدیر در شهرستان برگزار شد و ان شاءالله با سفره اطعام ناهار با نام مولایمان امیرالمومنین نیز در خدمت شما خواهیم بود. اولین جشن بزرگ غدیر بود که در شهرستان برگزار شد، از همه عزیزانی که در برگزاری این مراسم ما را یاری کردند ، صمیمانه تشکر می کنم. از جناب آقای علیزاده و همکارانشان ، جناب مداحی و همه کسانی که ما را در این امر یاری کردند، از تمامی رستوران داران شهر از همه این عزیزان و بزرگواران نیز تشکر می کنم. از عزیزانی که کمک مالی کردند، بعضی از شرکت ها کمک خوبی کردند مانند واگن سازی و فولاد ، کک سازی و سنگ آهن ، از مسئولین آنها تشکر و قدردانی می کنم. افراد مختلف هم هر کس در حد توان و وسعش وبه قدر محبتی که به امیرالمومنین(ع) داشتند نیز تشکر می کنم. الحمدالله یک جشن باشکوه مردمی شد.مسئولین عزیز در اداره اوقاف و شهرداری و جهاد کشاورزی که زحمت کشیدند و همه عزیزانی که کمک فرهنگی کردند مانند ارشاد، اداره تبلیغات اسلامی و ستاد نماز جمعه و شعرای عزیزمان که اشعار خودشان را در وصف مولا قرائت کردند و عزیزانمان که از بم تشریف آوردند ، مرشدان پرتوان و پر انرژی که زحمت کشیددند و ورزش زورخانه ای هم که جناب امیری مسئولیتش را دارند صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم. نکته دیگر اینکه متاسفانه ما در شهری با 150 هزار نفر جمعیت ، یک زورخانه بیشتر نداریم . از فرماندار محترم خواهش کردیم تا مکانی را برای این کار در نظر بگیرند و از ورزشکاران این ورزش باستانی که نام امیرالمومنین است دعوت کردیم تا امروز در این جشن شرکت کنند و از آنها تجلیل کنیم. از همه عزیزان و همه کسانی که مجری بودند ، مداح و از همه سادات عزیز و بزرگوار زحمت کشیدند و قدم برچشم بنده گذاشتید، تشکر و قدردانی می کنم. بنده دست همه شما را می بوسم که این چنین عشق و علاقه خودتان را به مولا امیرالمومنین(ع) ابراز کردید . خداوند ان شاءالله بالاترین خیرات و برکات را به همه شما عنایت بفرماید.
حادثه منا نشان بی لیاقتی وبی کفایتی آل سعود:
از مهمترین حوادث این روزها، کشتار زائران خانه خدا به دست مدعیان خادمِ خانه خدا بود، بی لیاقتی و بی کفایتی آل سعود در این جریان مشهود بود، خدمات آنها از کفر و یهود نیز بدتر است. زائران خانه خدا را در گرما تشنه به جای آب لگد زدند و حرمت کشته ها را نگه نداشتند. زنده و مرده را در کانتینرها ی سردخانه ریختند و چه بسا مجروحی که یک قطره آب به او می رسید به شهادت نمی رسید و از دنیا نمی رفت و جانش را از دست نمی داد. این ننگ بزرگی بر آل سعوداست. آل سعود از همان روز پیدایش ،شاخ شیطان بوده است .
پیشگویی پیامبر(ص) در مورد ظهور آل سعود در نجد:
بر اساس روایتی که در این کتاب آمده است پیامبر اعظم فرمودند : «سرزمین نجد سرزمین زلزلهها (ویرانی‌ها) و فتنههاست و از همان‌جا شاخ شیطان ظهور خواهد كرد» (15).آل سعود نیز از نجد ظهور کردند و چه مصیبت هایی را بر اسلام وارد کردند. اینها همان غاصبان اسلام و غاصبان امامت و ولایت هستند، آنها رهروان اصحاب صحیفه هستند که در برابر اهل بیت ایستادند و حکومت را غاصبانه تصرف کردند و با کینه و دشمنی در این سی ساله ، بیش از ده هزار حاجی را در خانه خدا و اطراف آن و در مسیرها کشته اند اینها جز مصیبت و بدبختی چیز دیگری نداشته اند.به در گاه خداوند عرض می کنیم: « اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ إِمَامِنَا ... »(16) خدايا به تو شكايت مىكنيم از فقدان پيامبران،و غيبت امام زمانمان؛این همه مصیبت و عزار را ما به کجا ببریم. زائری که بعد از بیست سال انتظار به حج می رود تا خانه خدا را زیارت کن درکنار جمرات لب تشنه جان بدهد آن هم بخاطر دشمنی و بد مدیریتی آل سعود، خدا لعنت کند آل سعود و همه کسانی را که حامی آنها هستند.آن خدانشناسان حتی به مجروحین و جنازه های ما هم رحم نکردند. حتی اجازه بازدید و شناسایی را هم نمی دادند. این چه مسلمانی است که آنها دم از آن می زنند. قطعاً با چراغ سبز آمریکا و اسرائیل و کشورهای غربی این جنایت بزرگ انجام شد. اگر یک پرنده در یک کشوری بمیرد، همه آنها دم از حقوق حیوانات می زنند و اگر یک جنایتکاری را دستگیر و مجازات کنند،باز هم اینها دم از حقوق بشر خواهند زد، پنج هزار نفر از بهترین انسانها ، بدون اسلحه در جای امن، کسانی که فقط به جای لباس ، دو تکه پارچه بر تن داشتند ومشغول عبادت و ذکر خدا بودند، این آل سعود جنایتکار به انسانهای مظلومی که به جنگ نیامده بود، چه ها کردند، آنها را به خاک و خون کشیدند و حتی جنازه ها را هم پس نمی دادند.
سخنان قاطعانه رهبر معظم رهبری به مسئولان سعودی:
بنازم به مقام معظم رهبری، درود خدا بر این مرد بزرگ ، خدا سایه اش را بر سر ما مستدام بدارد . چنان به دولت عربستان نهیب زدند و فرمودند: جمهوری اسلامی ایران تاکنون خویشتنداری و ادب اسلامی و برادری را در دنیای اسلام نگهداشته اما این را بدانند اندکی بی احترامی به دهها هزار نفر از حجاج در مکه و مدینه و عمل نکردن به وظایف برای انتقال ابدان مطهر عکس العمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت. سخنان ولی امر مسلمین جهان باعث ایجاد رعب و وحشت را در دل تاریک اندیشان و خدا یگان تکفیر وارد نمود. ال سعودی که در چند روز اخیر کبکشان خروس می خواند با نهیب خلف صالح خمینی مواجه شدند. مقام معظم رهبری در بخش دیگری از سخنانشان ضمن مصیبت بارتوصیف نمودن حادثه منا فرمودند:امنیت حرم امن الهی کجاست. ایشان رفتار دولت آل سعود را موذیانه توصیف نمود و فرمودند: ایران دست برتر را دارد امکانات بیشتری دارد و اگر بخواهد در مقابل عناصر موذی عکس العمل نشان دهند آنها خوب نخواهند شد و آنها هیچ گونه ای حریف ما نخواهند بود و فرمودند:عکس العمل ایران سخت و خشن خواهند بود آنها در هشت سال دفاع مقدس به همراه ابرقدرت های غرب و شرق از یک عنصر خبیث و فاسدحمایت کردند اما سرانجام همه آنها سیلی خوردند بنابراین ایران را می شناسند و اگر نمی شناسند الان بشناسند. سخنان ایشان کاملاً واضح و شفاف بود که آل سعود و سایر تکفیریون جنایتکار را به ادای احترام نسبت به حجاج و ملت ایران وادار کرد.خداوند این مرد بزرگ را حفظ کند، کاش مسئولین دیگر ما نیز جا پای مقام معظم رهبری می گذاشتند و با قدرت حرف می زدند و از اقتدار ایران اسلامی صحبت می کردند، ما ملت ضعیفی نبودیم و نیستیم و نخواهیم بود . خداوند بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص)، امیرالمومنین و فرزندان او را به مقام ولایت و امامت جامعه اسلامی برگزید و در عصر غیبت، فقیه جامع الشرایط عهده دار این امر مهم (ولایت جامعه اسلامی)است. ولایت فقیه، مولفه قدرت الهی است ، ولایت فقیه مرکز و محل قدرت و اقتدار نظام اسلامی است.
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان و مسئولان ارتش فرمودند: چنان اقتداری ایجاد کنید که دشمن جرأت خیال تعرض را هم نداشته باشد ؛ سربرآوردن ملت مستقلی که با زورگویان و وابستگان به آنها مخالف است، برای نظام سلطه قابل تحمل نیست، بنابراین در مقابل این ملت دشمنی می کنند و تصور اینکه «اگر فلان حرف را نزنیم یا فلان کار را نکنیم و ملاحظه دشمن را بکنیم، دشمنیها کم می شود»، تصور نادرستی است. دشمن به‌دنبال تسلیم نظام اسلامی است با کوتاه آمدن، دشمنیها برطرف نمی‌شود.خداوند این مرد بزرگ را حفظ کند، ان شاءالله سایه اش را بلندای آسمان بگرداند، با بودن این مرد بزرگ و بیداری و بصیرت ملت ایران ، بسیج و دولتمردان ما ، آینده از آن تشیع و اسلام ناب است. رژیم آل سعود با این کار زمینه انحطاط خودش را فراهم کرد و پایه ها ی قدرت خودش را متزلزل کرد. حکومت های چندین ساله از هم پاشیده می شود وبه حکومت های چندین ماهه تبدیل می شود. ان شاءالله این کاخ سیاه آل سعود فرو می ریزد و دستان آنها از خانه خدا قطع می شود، با شهادت مظلومانه زائران خانه خدا، زمینه حکومت امام زمان (عج) فراهم می شود و و دست پیروان اسلام امریکایی را برای همیشه برای همگان رو می کند.
مناسبتهای هفته:
مناسبتهای این هفته را به اختصار خدمت شما عرض می کنم:
هفته نیروی انتظامی:
سیزدهم مهر، روز نیروی انتظامی می باشد که این روز را به به تمامی حماسه‌سازان و تلاشگران نظم و امنیت اجتماعی ایران اسلامی وفرماندهی دلیر و پرتوان آن جناب سرهنگ چوگانی تبریک عرض می کنم. همه دیدیم که یکی از قاتلان را تنها ظرف چند ساعت به دست عدالت سپردند ، لازم است در اینجا از ایشان و نیروهای زبده شان در نیروی انتظامی تشکر و قدردانی کنم. دو سه مناسبت دیگر را نیز خدمت شما عرض کنم وخطبه را جمع می کنم.
هجرت امام خمینی(ره) از نجف به پاریس:
سيزدهم مهر ، همچنین سالروز هجرت امام خميني از نجف اشرف به پاريس است، هجرتي تاريخي كه بعد از آن فصلي ديگر در نهضت امام خميني و انقلاب اسلامي گشوده شد.
روز مباهله:
پنج شنبه، بیست و چهارم ذی‌الحجّه روز مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران را داریم، این روز نه تنها روز مباهله و روز نزول آیه «تطهیر» بر قلب مبارک پیامبر(ص) است بلکه در این روز حضرت امیرالمؤمنین(ع)در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ..» در شان ایشان بر قلب نازنین پیامبر(ص) نازل گردید.
به همین مقدار بسنده می کنیم، خدایا آنچه گفتیم محض رضای خودت قرار بده.
والسلام علیکم و رحمه الله برکاته
پی نوشت:
1- سوره المائده، آیه 3 /ترجمه آیه : امروز كسانى كه كافر شدهاند از (كارشكنى در) دين شما نوميد گرديدهاند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما (به عنوان) آيينى برگزيدم.
2- الفصولالمختارة ، شیخ مفیدص 97 / شرحنهجالبلاغة ، ابن ابی الحدید، ج 2 ، ص 297 / بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 10 ، ص 445 / الخصال ، شیخ صدوق، ج2 ، ص 496نحوه / المستدرك، حاكم نیشابوری، ج 3، ص 124
3- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج36، ص370.
4- تاریخ اسلام ذهبی، بخش مغازی، صفحه 701 / المنتظم، جلد 4، صفحه 5 /سیره حلبیه، جلد 3، صفحه 308./ ارشاد، صفحه 91 – إعلام الوری، صفحه 137.
