سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

اباالفضل العباس(ع) الگوی حیات و زندگی شرافتمندانه/ دشمنان بدنبال استحاله نظام اسلامی

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 386 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعهتاریخ: 1394.08.02
 
خطبه های نمازجمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه94/08/1




http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


خطبه اول

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.

قال الإمام جعفر الصادق عليه السلام : « کان عمنا العباس نافذ البصیرة» (1)

اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله.

السلام علیک یاصاحب الزمان(عج)، یا بقیه الله یا ابا صالح ادرکنا واغثنا؛
خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز وبزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ،شهدای والا مقام شهرستان ،دو شهید مهمان امروز نماز جمعه ،شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند یا حضور پیدا م یکنند ،شادی ارواح مطهر دو شهید گمنام شهرستان و سلامتی همه خدمتگزاران به نظام اسلامی ،سلامتی خودتان وخانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.

امیدوارم خداوند متعال در این لحظات استجابت دعا، این حضور باشکوه مؤمنانه ، این نمازجمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را از همه ماقبول بگرداند وذخیره ای ارزشمند برای دنیا وآخرت برای اول لحظه ورود ما به محضر پروردگار عالم قرار دهد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد.

شخصیت ممتاز حضرت ابالفضل(ع):

امروز روز تاسوعا محرم الحرام و دهه اول محرم و به نام زیبای اباالفضل العباس سقا و یار با وفای امام حسین علمدار لشکر امام حسین علیه السلام نام گذاری شده است . عرض تسلیت و تعزیت داریم نسبت به مولایمان صاحب الزمان(عج) و به همه شما ارادتمندان و علاقه مندان تسلیت عرض می کنم؛ قمر بنی هاشم ابا الفضل العباس الگوی حیات و زندگی شرافتمندانه است ودرس های فراوانی را ما می توانیم از زندگی حضرت عباس یاد بگیریم و در زندگی خودمان پیاده کنیم .

شخصیت ممتاز در بین دیگر فرزندان امیر المومنین بعد از امام حسن و امام حسین و زینب (علیهم السلام ) که فرزندان فاطمه زهرا هستند ،حضرت ابا الفضل العباس(ع) ممتاز است .

نحوه ازدواج حضرت علی(ع) با ام البنین(س):

جمله نابی را علامه شهید مطهری در مورد اباالفضل العباس بیان می فرمایند که می گوید : «آرزوی علی علیه السلام در ازدواج با ام البنین در وجود مقدس حضرت ابوالفضل علیه السلام تحقق یافت .»(2) روایت است که پس از وفات حضرت فاطمه(ع) در ۱۱ق، امام علی(ع) با برادرش عقیل که در نسب شناسی عرب شهره بود، درباره انتخاب همسری که اصیل باشد و فرزندانی دلیر و جنگاور بیاورد، مشورت کرد و عقیل، فاطمه بنت حزام بن خالد را پیشنهاد کرد و گفت در میان عرب دلیرتر از مردان بنی کلاب دیده نشده‌اند و علی(ع) با او ازدواج کرد(3) این اتفاق مربوط به سال 26 هجری قمری بوده است. گفته‌اند او پس از چندی به امام علی (ع) پیشنهاد کرد به جای فاطمه، که اسم اصلی‌اش بود، او را ام البنین صدا زنند، تا حسنین(ع) از ذکر نام فاطمه توسط حضرت علی(ع) به یاد مادرشان، فاطمه زهرا(س) نیفتاده و خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نشود.

پیش بینی حضرت علی (ع) از نحوه شهادت حضرت عباس(ع):

روایت شده است که امیرالمؤمنین علیه السلام روزی در مسجد نشسته و با اصحاب و یاران خود گرم گفتگو بود. در این لحظه، مرد عربی در آستانه درب مسجد ایستاد، از مرکب خود پیاده شد و صندوقی را که همراه آورده بود، از روی اسب برداشت و داخل مسجد آورد. به حاضران سلام کرد و نزدیک آمد و دست علی علیه السلام را بوسید و گفت: مولای من! برای شما هدیه ای آورده ام و صندوقچه را پیش روی امام نهاد. امام در صندوقچه را باز کرد. شمشیری آب دیده در آن بود.در همین لحظه، عباس علیه السلام که نوجوانی نورسیده بود، وارد مسجد شد. سلام کرد و در گوشه ای ایستاد و به شمشیری که در دست پدر بود، خیره ماند. امیرالمؤمنین علیه السلام متوجه شگفتی و دقت او گردید و فرمودند: فرزندم! آیا دوست داری این شمشیر را به تو بدهم؟ عباس علیه السلام گفت: آری! امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: جلوتر بیا! عباس علیه السلام پیش روی پدر ایستاد و امام با دست خود، شمشیر را بر قامت بلند او حمایل نمود. سپس نگاهی طولانی به قامت او نمود و اشک در چشمانش حلقه زد. حاضران گفتند: یا امیرالمؤمنین! برای چه می گریید؟ امام پاسخ فرمودند: گویا می بینم که دشمن پسرم را احاطه کرده و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله می کند تا اینکه دو دستش قطع می گردد... .(4)

وصف حضرت عباس(ع) دربیان تاریخ نویسان :

ابالفضل از دوران کودکی مشهور به شجاعت بود ،تاریخ نویسان و مقتل نویسان در وصف حضرت عباس(ع) آورده اند که: «کالجبل العظیم وقلبه کالطود الجسیم »(عباس) مانند کوهی بزرگ، و قلبش بسان کوهی خشن (و استوار) بود; «لانه کان فارسا هماما وبطلا ضرغاما » چرا که او جنگ آوری بلند همت و سلحشوری شیرگون بود «وکان جسورا علی الطعن والضرب فی میدان الکفار والحرب» و در (وارد کردن) نیزه و ضربات (بر دشمن) در میدان نبرد با کفار جسور (و بی باک) بود . (5)

رشادتهای بی نظیر حضرت عباس(ع)در جنگ صفین:

پس از شکست ناکثین در جنگ جمل، معاویه سر به شورش برداشته و جنگ صفین به راه افتاد. در این جنگ امام حسن و امام حسین و قمر بنی‌هاشم از ابتدا در رکاب امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) بودند.حضرت عباس با سن کم رشادتهای وصف‌ناپذیری از خویش به نمایش گذاشته و در حمله‌ای به سپاه معاویه که منجر به آزاد کردن آب از دست محاصره دشمن شد، بازوی امام حسین (علیه‌السلام) بود. در یکی از روزهای جنگ صفین، حضرت عباس در حالی که نقاب به صورتش زده بود وارد میدان نبرد شده و مبارز می‌طلبد.معاویه به «ابوشعشاء» که جنگجویی قوی در لشکرش بود، رو کرد و به او دستور داد تا با وی مبارزه کند.

ابوشعشاء با تندی به معاویه پاسخ گفت: مردم شام مرا با هزار سواره نظام برابر می دانند (اما تو می خواهی مرا به جنگ نوجوانی بفرستی؟)، آن گاه به یکی از فرزندان خود دستور داد تا به جنگ حضرت برود. پس از لحظاتی نبرد، عباس(علیه السلام) او را به خون غلتاند. گرد و غبار جنگ که فرو نشست، ابوشعشاء با نهایت تعجب دید که فرزندش در خاک و خون می غلتد. او هفت فرزند داشت. فرزند دیگر خود را روانه کرد، اما نتیجه تغییری ننمود تا جایی که همگی فرزندان خود را به نوبت به جنگ با او می فرستاد، اما آن نوجوان دلیر همگی آنان را به هلاکت رساند. در پایان ابوشعشاء که آبروی خود و پیشینه جنگاوری خانواده اش را بر باد رفته می دید، به جنگ با او شتافت؛ اما حضرت او را نیز به هلاکت رساند. به گونه ای که دیگر کسی جرأت بر مبارزه با او به خود نمی داد و تعجب و شگفتی اصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز برانگیخته شده بود. (6)

تقویت روحیه جنگاوری عباس (علیه السلام):

در جريان آزادسازى فرات توسط لشكريان اميرالمؤمنين عليه‌السلام ، مردى تنومند و قوى هيكل به نام «كُرَيْب بن ابرهة» از قبيله «ذى يزن» از صفوف لشكريان معاويه براى هماورد طلبى جدا شد. در مورد قدرت بدنى بالاى او نگاشته‌اند كه وى يك سكه نقره را بين دو انگشت شست و سبابه خود چنان مى‌ماليد كه نوشته‌هاى روى سكه ناپديد مى‌شد. او خود را براى مبارزه با اميرالمؤمنين عليه‌السلام آماده مى‌سازد و اميرالمؤمنين عليه‌السلام را براى مبارزه صدا زد. يكى از پيش‌مرگان مولا على عليه‌السلام به نام «مرتفع بن وضاح زبيدى» پيش آمد. كريب پرسيد: كيستى؟ گفت: هماوردى براى تو! كريب پس از لحظاتى جنگ او را به شهادت رساند و دوباره فرياد زد: يا شجاع‌ترين شما با من مبارزه كند، يا على عليه‌السلام بيايد. «شرحبيل بن بكر» و پس از او «حرث بن جلاّح» به نبرد با او پرداختند، اما هر دو به شهادت رسيدند. اميرالمؤمنين عليه‌السلام كه اين شكستهاى پى‌درپى را سبب از دست رفتن روحيه جنگ در افراد خود و سرخوردگى ياران خود مى‌ديد، دست به اقدامى عجيب زد. او فرزند رشيد خود عباس عليه‌السلام را كه در آن زمان على‌رغم سن كم جنگجويى كامل و تمام عيار به نظر مى‌رسيد(7) فراخواند و به او دستور داد كه اسب، زره و تجهيزات نظامى خود را با او عوض كند و در جاى اميرالمؤمنين عليه‌السلام در قلب لشكر بماند و خود لباس جنگ عباس عليه‌السلام را پوشيد و بر اسب او سوار شد و در مبارزه‌اى كوتاه اما پر تب و تاب، كريب را به هلاكت رساند... و به سوى لشكر بازگشت و سپس محمد بن حنفيه را بالاى نعش كريب فرستاد تا با خونخواهان كريب مبارزه كند. اميرالمؤمنين عليه‌السلام از اين حركت چند هدف را دنبال مى‌كرد. هدف بلندى كه در درجه اول پيش چشم او قرار داشت، روحيه بخشيدن به عباس عليه‌السلام بود كه جنگاورى نو رسيده بود. در درجه دوم او مى‌خواست لباس و زره و نقاب عباس عليه‌السلام در جنگها شناخته شده باشد و در دل دشمن ترسى از صاحب آن تجهيزات بيندازد و برگ برنده را به دست عباس عليه‌السلام در ديگر جنگها بدهد تا هرگاه فردى با اين شمايل را ديدند، پيكار على عليه‌السلام در خاطرشان زنده شود. و در گام واپسين، امام با اين كار مى‌خواست كريب نهراسد و از مبارزه با على عليه‌السلام شانه خالى نكند(8) و همچنان سرمست از باده غرور و افتخارِ به كشتن سه تن از سرداران اسلام، در ميدان باقى بماند و به دست امام كشته شود تا هم او و هم همرزمان زرپرست و زورمدارش، طعم شمشير اسلام را بچشند.اما نكته ديگرى كه فهميده مى‌شود اين است كه با توجه به قوت داستان از جهت نقل تاريخى، تناسب اندام عباس عليه‌السلام چندان تفاوتى با پدر نداشته كه امام مى‌توانسته بالاپوش و كلاهخود فرزند جوان يا نوجوان خود را بر تن نمايد.این هم نشان قوت جسمانی عباس عليه‌السلام است، در بعد عبادی و معنوی نیز ایشان دارای فضائل بیشمار بودند بطوریکه یکی از القابشان «عبد صالح» است چنانچه در زیارت نامه ایشان می خوانیم: « السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِح الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُوله »(9) . پیشانی آن حضرت در اثر عبادت زیاد و نماز شب پینه بسته بود ، مورخان سن آن حضرت را در هنگام شهادت 34 سال گفته اند.

سقایی حضرت اباالفضل(ع)در جنگ صفین:

از مشهورترین لقبها و کنیه های حضرت عباس (ع) سقّا می باشد که بعد از واقعه کربلا بدان متّصف شد ولی عباس(ع) نخستین‌بار در جنگ صفین سقا بود. پس از ورود سپاه 85 هزار نفری معاویه به صفین، او به منظور شکست دادن امیرالمؤمنین علیه‌السلام عده زیادی را مأمور نگهبانی از آب راه فرات نمود .سپاهیان خسته و تشنه امیرالمؤمنین علیه‌السلام وقتی به صفین رسیدند، آب را به روی خود بسته دیدند. تشنگی بیش از حد سپاه، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را وا داشت تا عده‌ای را برای آوردن آب اعزام نماید، آنان به همراه تعدادی از سپاهیان، به فرات حمله کردند و آب آوردند. در این یورش امام حسین علیه‌السلام و اباالفضل العباس علیه‌السلام نیز شرکت داشتند و مالک اشتر این گروه را هدایت کرده است. در واقعه کربلا نیز یکی از بی رحمانه ترین حربه های جنگی دشمن ، بستن آب بر لشکر امام حسین علیه السلام بود که از روز هفتم ماه محرّم آغاز شد؛ امّا آن حضرت همراه برخی دیگر از بنی هاشم، به فرات حمله می برد و آب می آورد. قمر بنی هاشم نیز لقبی مشهور برای حضرت به شمار می رود زیرا حضرت عباس علیه السلام از جمال و زیبایی ویژه ای برخوردار بود؛ به گونه ای که سیمای دلربای او جلب توجه می کرد و چهره اش مانند ماه تمام، تابناک می نمود؛ چون از دودمان هاشم، جدّ پیامبر صلی الله علیه و آله بود، او را «ماه فرزندان هاشم» می خواندند .

حضرت اباالفضل(ع) باب الحوائج:


از آنجا كه حضرت عباس عليه السلام در اثر فداكاري ها، اخلاص و خصال والاي انساني در پيشگاه خداوند داراي مقام بسيار ارجمند و آبروي مخصوص گرديد، خداوند مقام و لقب «باب الحوائج» را به حضرتش عطا فرمود. توسّل به ایشان موجب رواشدن حاجات است؛ زيرا پذيرش شفاعتش در درگاه خداوند، قطعي است. یک نمونه از گره گشایی به حضرت ابوالفضل (ع) را خدمتتان عرض می کنم: یکی از روحانیون می نویسند که مبتلا به سرطان حنجره شدم ، ایام محرم شد با این که پزشکان منع کردندکه در این مراسم شرکت کنم و گفتند نباید حنجره ام را اذیت کنم ولی من در کتاب کرامات العباسیه خوانده بودم که اگر شخصی حاجتی داشته باشد و متوسل به مادر حضرت عباس علیه السلام ، ام البنین(س) شود و در اولین شنبه همان توسل به نیابت ایشان روزه بگیرد،حاجت روا می شود. می گوید من این کار را انجام دادم و به مسجد رفتم، مردم که من را می دیدند منقلب شدند و گریه کردند و چون من را می شناختند سال های سال روضه خوان بودم در مجالس عزاداری ومداحی می کردم . مردم من را که می دیدند ، گریه می کردند می گوید که به سختی خودم را به پشت تریبون رساندم و شروع کردم به گفتن یا اباالفضل و در نتیجه با همین توسل من شفا گرفتم.

توسل مرد انگلیسی به حضرت عباس(ع):

برادران و خواهران بدانید علاوه بر شیعیان ، معتقدین به سایر مذاهب نیز به اباالفضل العباس متوسل می شوند و حاجت می گیرند .یک انگلیسی را دیدند که در لندن ده شب روضه برگزار می کند و روز اخر هم هزینه زیادی برای مراسم می کرد،از او از علت این کار سوال شد که چرا این کار انجام می دهی گفت : من سرمایه دار بودم در هندوستان اموال من غارت شداز ساختمان محل سکونتم به پایین امدم ، افرادی را دیدم که عزاداری می کنند، پرسیدم این مراسم عزاداری برای چه کسی است برای من توضیح دادند که چنین اتفاقی افتاده من هم در همان لحظه به امام حسین و اباالفضل العباس متوسل شدم، ناگهان دیدم شخصی نفس نفس زنان امد و و کیسه ای به من داد که پول من درآن قرار داشت و من ده سال است با اینکه متوجه نمی شوم مجلس عزا می گیرم . منظورم از این داستان این است که نه فقط مسلمانان و شیعیان بلکه اهل سایر مذاهب از زرتشتی و مسیحی و هندو ها به حضرت اباالفضل متوسل می شوند و حاجات می گیرند. واقعا حضرت باب الحوائج است ،در همین مجلی در همین هییت ها شما افراد زیادی را سراغ دارید که مبتلا به درد های بی درمان بودند و با توسل به ایشان شفا گرفتند.

ولایتمداری حضرت اباالفضل(ع):

یکی دیگر از القاب حضرت ابوالفضل(ع) عبارتی است که اول سخن خدمت شما عرض کردم، امام صادق علیه السلام درباره عمویش عباس می فرماید:«کان عمنا العباس نافذ البصیرة » (10) عموی ما عباس دارای بصیرت ژرف و نافذ بود . حضرت ابولفضل(ع) در كربلا به خاطر تعصبات قبیله‏اى و خانوادگى با دشمن نمى‏جنگید: « ... بل كان یعرف ان دین الله قائم بالحسین و هو عمودالدین ... » بلكه همواره مى‏شناخت كه دین خدا به حسین علیه السلام پاینده است و او ستون دین است و ... . حضرت ابوالفضل(ع) بسیار ولایت مدار بود ، عباس(ع)، هرگز امام زمان خویش را برادر نمی گفت؛ بلکه همواره به امام حسین (ع) می فرمود: سیدی و مولای؛ یا اباعبدالله؛ یابن رسول الله؛ جز در مورد آخرین ساعت عمر، در لحظه شهادت، که صدا زد، «برادر، برادرت را دریاب» (12). این درس بسیار بزرگی است از ولایت مداری و شناخت امام حق را . شناخت امام حق بسیار مهم است وافراد زیادی در طول تاریخ در این رابطه دچار اشتباه شدند.

ادعای مخالفان بعد از رحلت پیامبر(ص):

بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) ، عده ای ادعا می کردند که پیامبر را قبول داریم ولی علی (علیه السلام) را قبول نداریم که اسلام این افراد ناقص است، ایمان بدون ولایت معنا ندارد. بعد از شهادت امام سجاد (علیه السلام) نیز عده ای با اینکه امامان قبل را قبول داشتند ولی امامت امام باقر علیه السلام را نپذیرفتند و با زید ابن علی دیگر فرزند امام سجاد علیه السلام بیعت کردند.تاریخ بازهم تکرار شد و افرادی بعد از شهادت امام صادق(ع) ،از پذیرفتن امامت امام موسی کاظم سر بازدند و اسماعیل دیگر فرزند امام صادق را امام می دانستند اما اسماعيل در زمان حيات پدر از دنيا رفت وآنها پسر او محمد بن اسماعيل را امام دانستند.و عده قلیلی نیز پیرو عبدالله افطحمي فرزند بزرگ امام صادق شدند . بنابراین در آن زمان دو مکتب اسماعیلیه و مکتب فطحيه بنیانگذاری شد. شناخت و مطیع امام حق بودن از برترین و بزرگ ترین درس حضرت ابوالفضل( علیه السلام) است. در جامعه امروز هم ، مساله شناخت رهبر حق بسیار مهم است . امروز هم هستند افرادی که می گویند: ما امام خمینی(ره) را قبول داریم ولی به مقام معظم رهبر که می رسند سکوت می کنند . امام حق و رهبر حیّ خود راباید بشناسید. ایشانولی فقیه و جانشین امام زمان(عج) هستند و اطاعت از اوامر ایشان بسیار مهم است و نمی توان گفت که امام (ره) را قبول داریم ولی ایشان را قبول نداریم، مفسر راه امام(ره) ، مقام معظم رهبری هستند. این درست نیست که ادعا کنیم در راه امام هستیم ولی در مقابل فرمایشات رهبری سکوت کنیم این ناقص است وقتی کامل می شود که رهبر حیّ را بشناسیم و از او اطاعت کنیم ؛ شناخت پرچم امام حق مهم است، این درس بزرگ حضرت عباس(ع) است . این است که امام صادق علیه السلام درباره عمویش عباس می فرماید:«کان عمنا العباس نافذ البصیرة » (10) عموی ما عباس دارای بصیرت ژرف و نافذ بود .

خطبه دوم

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.

اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله.

اولین نکته در خطبه دوم توصیه به تقوی است . مخصوصاً جوانان مذهبی و هیئتی وعزاداران بر ابا الفضل العباس باید زندگی حضرت عباس را مورد مطالعه قرار دهند و از حضرتش درس بیاموزند. « أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصْدِيقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ...» شهادت مى‏دهم براى حضرتت به تسليم و تصديق و وفا،و خيرخواهى،براى يادگار پيامبر مرسل(درود خدا بر او و خاندانش باد)... .

زیارتنامه حضرت عباس(ع):

در زیارت نامه حضرت عباس علیه‌السلام به نقل از امام جعفر صادق عليه السلام می فرمایند:سلام خدا و سلام فرشتگان مقرب خدا و رسولان خدا و بندگان شايسته خدا و سلام تمام شهيدان راه خدا و صادقان با ايمان كامل و نفوس پاكيزه پاك و نكو سيرت در آنچه صبح و شام است سلام همه آنان بر تو باد اى فرزند امير المؤمنين. سپس فرماید: گواهى مى‏ دهم براى شما كه در مقام تسليم و تصديق و وفادارى و خيرخواهى نسبت به حضرت حسين فرزند پيغمبر صلى الله عليه و آله در حد كمال بودید . در خطبه اول عرض کردم که ابا الفضل با آن شجاعت مثال زدنی ، هنگامی که نزد امام حسین(ع) آمد تا اجازه نبرد بگیرد،وقتي امام به حضرت عباس(ع) فرمودند: حالا كه عزم رفتن داري برو آب بياور، حضرت عباس(ع) عرض كرد: چشم واطاعت کرد و روی حرف امام خود حرفی نزد. امروز این رفتار حضرت ابا الفضل برای ما درس بزرگ ولایت مداری است . ما باید مطیع فرمایشات ولی حق در هر دوره ای و در هر زمانی باشیم و تحت بیرق او قرار بگیریم و به فرمایشات مقام معظم رهبری توجه کنیم . ایشان امروزه یکی از مشکلات کشور را نفوذ استکبار جهانی به کشور می دانند.

مناسبتهای هفته:

مناسبت های این هفته را مختصر خدمت شما عرض می کنم.
سالروز افشاگری واعتراض امام خمینی(ره) علیه پذیرش کاپیتولاسیون:
چهارم آبان سالروز اعتراض و افشاگري امام خميني(ره) عليه پذيرش قانون كاپيتولاسيون(1343ش) را در پیش رو داریم، قضاوت کنسولی مسئله‌ای اساسی است. همواره بیشترین نفوذ بیگانگان از طریق کاپیتولاسیون بوده و از این راه و تحمیل عمال و کارگزاران بیگانه، جنایات فجیعی در این سرزمین انجام گرفته است. امریکایی ها در سال 1343 قانونی را به نام حق قضاوت کنسولی تصویب کردند، به این معنا که مستشاران و نیروی های نظامی امریکایی هر کاری در ایران انجام بدهند ، نیرو های قضایی و سران مملکت ایران هیچ سر سوزنی حق اعتراض ندارند ولی امام(ره) فریاد زدند: استقلال و آزادی ما را فروختند . و در اعلامیه شان کاپیتولاسیون را «سند بردگی ملت ایران»، «اقرار به مستعمره بودن ایران» و «ننگین‌ترین و موهن‌ترین تصویبنامه غلط دولت‌های بی‌حیثیت»‌ نامید. اين افشاگريها و سخنرانيها باعث گرديد رژيم ستمشاهي که از آمريکا و ايادي آن دستور مي‌گرفت امام را از ايران تبعيد نمايد. بذري که ايشان طي سالهاي 3-1342 به زمين پاشيدند بالاخره در سال 1357 شکوفه داد و با پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل شوراي انقلاب، لايحه کاپيتولاسيون براي هميشه ملغي شد.
نکات مهمی در نامه مقام معظم رهبری به رئیس جمهور محترم بعد از تایید برجام وجود دارد، همچنین در فرمایشات اخیر ایشان نکته های حایز اهمیت بسیاری وجود دارد که بنده مختصری از آن را خدمت شما عرض کنم ،نکته اول اینکه ایشان مرتباً ابراز نگرانی می کنند که دشمن به دنبال نفوذ است.و در نامه خود به رئیس جمهور محترم تذکر می دهند که استکبار جهانی در این مذاکرات به دنبال عدل و عدالت و حق نیست، استکبار به دنبال این است که از طریق برجام نفوذ پیدا کند. نفوذ نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و نفوذ در مراکز تصمیم سازی . اطاعت از فرمایش مقام ولایت بر همه ما واجب است.

دشمنان بدنبال استحاله نظام اسلامی:

دولتمردان امریکایی و انگلیسی خود نیز به صراحت می گویند : میدانید ما چرا این مدت پانزده ساله را قرار دادیم چون امید داریم تا پایان این مدت ، جمهوری اسلامی را تغییر دهند.آنها امید استحاله نظام اسلامی را دارند .آنها خواستار نفوذ در ارکان تصمیم گیری هستند یعنی اینکه جمهوری اسلامی باشد ولی از اسلام ناب تهی باشد . چنانچه امروز کشورهایی مانند پاکستان و عربستان نیز دم از اسلام می زند، اما اسلامی که دشمن اهل بیت است و ظاهراً مسلمان هستند ولی در باطن کفر محض است. آنها از این نفوذ به دنبال تغییر هستند ، تغییر در ایران اسلامی هدف دشمن است. چنانچه مقام معظم رهبری فرمودند که باید مواظب و مراقب باشیم که اگر آنها نفوذ کنند خسارت جبران ناپذیری در حال و در آینده به مردم و ملت ایران زده می شود. خداوند این مرد بیدار و بزرگوار را حفظ کند ، به برکت وجود ولایت ایشان است که امروز کشور و دستگاه ما محفوظ هستند . گاهی اوقات ممکن است ما قدر این بزرگوار را ندانیم و شاید عظمت کار ایشان را درک نکنیم . ایشان با تیز بینی و صلابت چگونه با همین هشدار هایی و منویات راههایی که دشمن برای نفوذ طمع کرده بود را از آنها بست . در همان نامه به رییس جمهورمتذکر شدند که این شیطان بزرگ از همان روز اول به دنبال خصومت بودند و هستند و هیچ موقع این موضع آنها در قبال ما تغییر نخواهد کرد .در سراسر این نامه تمام مسئولین و دولت مردان را مورد خطاب قرار دادند که باید مواظب نفوذ باشند ومی فرمایند که بار ها گفتم و می گویم که کشور باید روی پای خودش بایستد و واین هم تحقق پیدا نمی کند مگر با اقتصاد مقاومتی و اقتصاد مبتنی بر تولید ؛ اقتصادی که به مردم متکی باشد، مخصوصاً متذکر شدند که مواد مصرفی از امریکا وارد نشود ؛ چند وقت پیش من رادیو گوش می دادم یکی از خبرنگاران از جان مکین یکی از سناتور ها امریکایی میپرسد شما چرا واردات سیگار را به ایران در این مدت در حدود ده برابر افزایش دادید،این در جواب می گوید بگذارید جوان های ایران اینقدر سیگار بکشند تا بمیرند و برنامه ریزی کردیم تا سر سفره هر ایرانی نوشابه امریکایی باشد و فردا این سیگار و نوشابه عوارض بسیاری مانند عقیمی و بیماری های قلبی و سایربیماری ها دارد.

ولی مقام معظم رهبری تذکر اقا دادند که باید جلوی مواد مصرفی و وارداتی از امریکا گرفته شود .بسیار تذکر به جایی بود ببینید اینها وسایل مورد احتیاج در صنعت هواپیمایی را به نمی دهند وجلوی واردات داروهای مورد نیاز را می گیرند ، آن وقت واردات سیگار و نوشابه را زیاد می کنند. دل شان برای ما می سوزد که ما همه چیز داریم به غیر از سیگار و نوشابه که آن را برای ما تامین می کنند.

امروز شهادت عالم مجاهد حاج سيد مصطفي خميني(1356ش) را داریم خداوند این مرد بزرگ را رحمت کند؛

امروز روز غم بار تاسوعا وشهادت باب الحوائج ابوالفضل العباس(ع) است و فردا عاشورا و شهادت مظلومانه سالار شهیدان و سرور آزادگان حضرت امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش و دوشنبه نیز شهادت حضرت امام زين العابدين(95ق) را داریم که این مصیبت های عظمی را به همه شما نمازگزاران ، برادران و خواهران مکرمه تسلیت می گوییم.
والسلام علیکم ورحمه الله برکاته


پی نوشت:


1- نفس المهموم، ص 176; ر . ک: اعیان الشیعه، ج 7، ص 430 / ترجمه حدیث : عموی ما عباس دارای بصیرت ژرف بود.

2- حماسه حسینی، ج 1، ص 59

3- ابن عنبه، عمدة الطالب، ص۳۵۷.

4- مولد العباس بن علی علیه السلام ، محمدعلی ناصری، قم، انتشارات شریف الرضی، 1372 ش، صص61 و 62.

5- باقرشریف قرشى ، گزیده اى ازکتاب زندگانى حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ،ترجمه سید حسن اسلامى

6- محمد باقر بیرجندی، کبریت الاحمر، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1377ق، ص 385.

7- المناقب، احمدبن محمدالمكى الخوارزمى، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 1411 ق، ص227/ العباس، ص154

8- المناقب ،ص 228

9- مفاتیح الجنان بخش زیارات

10- نفس المهموم، ص 176; ر . ک: اعیان الشیعه، ج 7، ص 430

11- معالى السبطین، ج‏۱، ص‏۲۷۰; نفس المهموم، شیخ عباس قمى، ص‏۱۷۷

12- امیرحسین علیقلی، هفتاد و دو درس زندگی از سیره عملی حضرت ابوالفضل­العباس، انتشارات عابد، چ 2، ص44.



http://yascms.ir/emam/gozaresh/z972.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/z973.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/z974.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/z975.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.