سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

نقش جهاد کشاورزی در بحث اقتصاد مقاومتی

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 303 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1394.08.30
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم عزاداری جهاد کشاورزی مورخه94/08/6


http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله

قال علی بن الحسین(ع) : «اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم»(1)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)، السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)

خوش آمد عرض می کنم خدمت همه شما عزیزان وبزرگوران، برادران وخواهران مکرمه، میهمانان عزیز این جلسه ،از جناب آقای ابراهیمی وخصوصاً از جناب آقای مهندس زارعی زمینه حضور بنده را دراین جلسه امام حسین(ع) وروضه فراهم نمودند صمیمانه تقدیر وتشکرمی نمایم ، از جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عالمی که سالهای سال با نظم امام جماعت این مجموعه هستند وما هم در دفترامام جمعه در خدمت ایشان هستیم هم تشکر می کنم .ان شاء الله خدای متعال این جلسه را از همه ما قبول بگرداند یک صلواتی را مرحمت بفرمائید.

قبل از اینکه چند جمله ای درباره نقش امام سجاد بعد از جریان کربلا وشهادت سیدالشهداء مطالبی را عرض کنم یک حدیث ویک راهکار بزرگی از امام حسین(ع) را خدمت شما عزیزان وبزرگواران که درمصدر خدمت نسبت به مردم هستید عرض می کنم .

نقش جهاد کشاورزی در بحث اقتصاد مقاومتی:

امام حسین(ع)می فرمایند: «اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم») بدانید نیازمندیهای مردم که (به شما مراجعه می کنند)از نعمتهای الهی است « فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم» پس نعمتها را افسرده نسازید (یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید) که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .(1)اینکه انسان در مصدر کاری قرار بگیرد که بتواند کاری را برای مردم انجام دهد وگره گشایی کند باید این را نعمت خدا بداند و نباید ملول وخسته شوید؛ کاری را که شما بزرگواران برعهده دارید یک کار بسیار مهم است ، بخش مهمی از فرمایشات مهم مقام معظم رهبری در بحث اقتصاد مقاومتی مبتنی برتولید حرف اول را جهاد کشاورزی در بُعدکشاورزی ودامداری می زند این نقش واهمیت متوجه شما بزرگواران است،بنده صمیمانه از زحمات جناب آقای مهندس زارعی وهمکارانشان تشکر می کنم ، امسال را باید برنامه ریزی کنید واز نظر تولید در بخش کشاورزی ودامداری در استان وکشور نمونه بشویم با یک گروه تحقیقات وپژوهش، حساب شده وبرنامه ریزی شده که دیگر آزمون خطا نداشته باشیم چراکه الان دوره آزمون وخطا گذشته است،دنیا پیشرفت کرده است ،امروز شما با یک کامپیوتر می توانید به تمام علوم در سراسر دنیا دست پیداکنید شایسته نیست که ما راندمان تولید مان در باغات پسته ویا در هر بخش دیگر از کشورهای همسایه کمتر باشد.یا در تولید گندم از عربستان سعودی که یک منطقه خشک وبی آب وعلف است ، کمتر باشد. این امر می طلبد در کارگروههای برنامه ریزی شده وحساب شده ودلسوزانه وبا مشورت وپیگیری وبا استفاده از استعدادهای جوانی که در خدمت این مملکت هستند این کار مهم صورت بگیرد وما دیگر شاهد نباشیم که کمر کشاورز ودامدار در بحث تولید شکسته شود ، باید به یک نقطه ای برسیم که کشاورز را توجیه کنیم تا هم به یک راهکار دقیق دست پیداکنیم وهم حرف بزنیم وصحبت کنیم وجلسات ترویج را درمساجد واز طریق روحانیون وپایگاههای مقاومت صحبت کنیم وراهکار اساسی ارائه بدهیم، امروزکشاورزی ما باید دقیق، علمی وحساب شده باشد.

پیش بینی دنشمندان ناسا در خصوص آینده شکال استان کرمان:

با این کمبودی که ما داریم اگر همین وضع ادامه پیداکند آینده شمال استان کرمان، یک آینده ای بسیار خطرناک خواهد بود ، دانشمندان ناسا پیش بینی کرده اند که در آینده شهرستان وشمال استان خالی شدن از سکنه است .در دنیا از 40درصد آب زیرزمینی استفاده می کنند یعنی تا 40درصد مجاز به استفاده هستند در کشورهای پیشرفته از 30درصد آب زیرزمینی شان استفاده می کنند ولی متاسفانه در کشور ما از80درصد منابع ودراستان کرمان از 115درصد از منابع آبهای زیرزمینی استفاده می کنند واین واقعا خسارت خیلی بزرگی است، از نظر علمی چه کسی باید جلو این خسارت را بگیرد؟واقعا یک وظیفه بسیار سنگین بر دوش مسئولینی است که در جهاد کار می کنند ، با این خسارت سنگینی که ما در استانمان تحمل می کنیم ،در یک منطقه ای که دانشمندان زمین شناس وآب شناس می گویند اگر از 60درصد آب زیرزمینی ان استفاده شود آن زمین دیگر فقیر است وآن زمین دیگر قابل استفاده نیست وما نه تنها60درصد بلکه 115درصد از آب زیرزمین خودمان استفاده می کنیم وبا دست خودمان چه بلایی در آینده برسرما بیاید خدا می داند وکسانی که روی این قضیه در حال کارکردن هستند می گویند باید از صدها کیلومتر آن طرفتر آب را بیاورند وهر متر مکعب امروز 250تومان در شُرب ولی وقتی که از صد کیلومتری بیاورند هزینه هر متر مکعب آب ده هزار تومان می شود ، آن وقت دیگر چه کسی می تواند هزینه آب خوردنش را تامین کند؟ بنابراین باید حساب شده مصرف کنیم ،این مطلب را از این جهت گفتم که مسئولیت سنگین در این شهرستان بر دوش شما عزیزان است چه بخواهید وچه نخواهید،شما در پیشگاه خدا مسئول آن هستید وباید جوابگو باشید چون کشاروز نمی داند چه اتفاقی در حال رخ دادن است، این وظیفه بردوش شما بزرگواران است حالا هرطور که می دانید بنشینید وبرنامه ریزی کنید وجلساتی بگذارید وکشاورز ومردم را توجیه کنید وکشور ما هیچ راهی هم بجز این ندارد .

توجه به فرمایشات مقام عمظم رهبری در بحث اقتصاد مقاومتی:

درهمین فرمایش مقام معظم رهبری در تایید برجام مهمترین نکته ای که فرمودند که بارها گفته ام و باز هم می گویم کشور اگر بخواهد مستقل باشد باید اقتصاد مقاومتی وتولید را سرلوحه کار خودمان قرار دهیم ومخصوصاً برحذر می دارم از اینکه اجناس آمریکایی مصرفی وارد کشور شود آنها دلشان برای ما نسوخته است که بعد از سالها کُشتن جوانان ما ،حالا بخواهند بازار مصرفی ما را بدست بگیرند واقتصاد ورشکسته آمریکایی سامان پیداکند ولی ایران اسلامی را به خاک سیاه بنشیند.

خوب چه کسی باید به ندای رهبرمعظم انقلاب در بخش کشاورزی را لبیک بگوید، جناب آقای مهندس زارعی وهمکارانشان هستند، در بحث دامداری این بزرگوار وهمه عزیزان وظیفه دارند که ان شاء الله وبه خواست خدا باید تلاش خود را انجام دهند وهمه مدیران اجرایی هم باید همکاری کنند ما مانند پیچ ومهره یک دستگاه هستیم که همه به هم وصل هستیم تا این مجموعه به حرکت در بیاید این چند جمله را از این جهت گفتم که این درس بزرگ از امام حسین(ع) این است ، قدر مسئولیت را بدانیم ومراجعه مردم را نعمت خدا وشهداء بدانیم .

بغض وکینه یزیدیان نسبت به اهل بیت:

یزدیان در دو جبهه با اهل بیت جنگیدند تا اهل بیت را زمین بزنند یکی از طریق کار فرهنگی ودیگری از طریق جبهه نظامی، بقدری تبلیغات کردند که روز به روز اهل بیت را در انزوا قرار دادند تا جایی که مردم شام با دشمنی بزرگ مرد اسلام حضرت امیرالمومنین(ع)بزرگ شدند،مردانی که پای منابر امویان نشستند چهل ساله شدند، این شهر با دشمنی امیرالمومنین(ع) بزرگ شده بود، برنامه ریزی کردند وکار را تمام کردندو حتی خیمه خالی سیدالشهداء را هم نتوانستند تحمل کنند وآنها را هم آتش زدند که کار اسلام ناب برای همیشه تمام شود، عصر عاشورا که امام تنها شده بود فرمود: «چرا با من می جنگید؟ آیا سنتی را تغییر داده ام؟ یا شریعتی را عوض کرده ام؟ یا جرمی مرتکب شده ام؟ یا حقی را ترک کرده ام؟» در پاسخ گفتند: « نُقاتِلُکَ بُغْضاً مِنّا لاَبِیکَ » جنگ ما با تو به علّت بغض و کینه اى است که از پدرت على داریم; « وَ ما فَعَلَ بِأَشْیاخِنا یَوْمَ بَدْر وَ حُنَیْن» چرا که او در جنگ بدر و حنین اجداد ما را کشته است(2). قصد سران کفر انتقام از سیدالشهداء بود و اینکه دیگر نام و یادی از امام حسین(ع) نماند. منتهی امام حسین(ع) با همراه بردن اهل بيت به صحنه كربلا، صحنه را بسياربسيار داغتر كردند و در واقع امام حسين عليه السلام يك عده مبلّغ را طورى استخدام كرد كه بعد از شهادتش آنها را با دست و نيروى دشمن تا قلب حكومت دشمن يعنى شام فرستاد. اين خودش يك تاكتيك عجيب و يك كار فوق العاده است. همه براى اين است كه اين صدا هرچه بيشتر به عالم برسد، بيشتر به جهان آن روز اسلام برسد و بيشتر ابعاد تاريخ و ابعاد زمان را بشكافد و هيچ مانعى در راه آن وجود نداشته باشد.(3)

روشنگری امام سجاد(ع) در حادثه کربلا:

کار نا تمام را امام سجاد(ع) وحضرت زینب (س)با سخنرانی ها وخطبه خوانی هایشان تمام کردند .بطوری که بعد از یکسال حکومت یزیدی سرنگون شد، امام سجاد(ع) باسخنرانی ها وتبیین جنایات وخون سیدالشهداء باعث نابودی حکومت اموی شدند، چند جمله راجع به اینکه امام سجاد(ع) چه شیوه هایی را برای تبلیغ به کار بردند، خدمت شما عرض می کنم. یکی ازشیوه هایی که امام سجاد واهل بیت به کار بردند گریه بود، هر وقت امام می خواست آب بیاشامد، تا چشمش به آب می افتاد، اشک از چشمانش سرازیر می شد. هنگامی که سبب گریه آن حضرت را می پرسیدند می فرمود: «چگونه گریه نکنم، در حالی که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند ولی به روی پدرم بستند و او را تشنه به شهادت رساندند.» و هنگامی که می دید گوسفندی را ذبح می کند، می فرمود: به گوسفند آب بدهید، پدرم را با لب تشنه سر بریدند . و در پاسخ یکی از خادمان که امام را از گریه منع کرد، فرمود: حضرت یعقوب از 12 فرزندش یکی غایب شد با اینکه می دانست زنده است، آنقدر گریه کرد که چشمانش سفید شد ولی من اجساد پاره پاره پدر، برادران، عموها و دوستانم را دیدم(4) و از طریق گریه پیام کربلا را تبیین می کردند ویک روش دیگر از طریق مشافعه وگفتگوی رو در رو بود که امام واقعه کربلا را تبیین می کردند، بعد از تمام شدن جنگ در کربلا ،شهر شام را آذین بسته وزنان آرایش کرده ، شیپور زنان و رقاصان در شهر جشن گرفتند وطاق نصرت بسته بودند که یزید پیروز شده است وخوارج را می آورند و زن وفرزندان امام را اسیر کردند.

گفتگوی امام سجاد با پیرمرد شامی:

پیرمردی از شامیان هنگام ورود اهل بیت (ع) به شام به امام سجاد(ع) گفت : « خدا را شكر كه شما را كشت و بیچاره‌تان ساخت و شاخ فتنه را قطع كرد » فرمود : قرآن خواندی ؟ شامی گفت : آری . امام (ع) فرمود: آیا این آیه را خوانده ای که خداوند می فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » (5) ای پیامبر! به مردمان بگو من در برابر تلاش هایی که برای هدایت شما انجام داده ام، پاداشی نمی خواهم جز این که خویشان مرا دوست بدارید. پیرمرد جواب داد: آری خوانده ام (ولی چه ارتباطی با شما دارد؟) .حضرت پاسخ داد: مقصود این آیه از خویشان پیامبرصلی الله علیه وآله ماییم. سپس امام علیه السلام پرسید: ای پیرمرد آیا این آیه را خوانده ای؟ «و آت ذی القربی حقه » (6) حق خویشاوندان و نزدیکانت را پرداخت کن. مرد شامی: آیا شمایید «ذی القربی »و خویشاوند پیامبر؟ امام علیه السلام فرمود: بلی، ما هستیم. آیا سخن خدا را در قرآن خوانده ای که فرموده است: « واعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی » (7) آن چه غنیمت به چنگ می آورید یک پنجم آن از خدا و رسول و نزدیکان اوست.مرد شامی گفت: آری خوانده ام. امام فرمود: مقصود از ذی القربی در این آیه نیز ما هستیم.امام سجاد علیه السلام فرمود: آیا این آیه را تلاوت کرده ای: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (8) همانا خداوند اراده کرده است که پلیدی و گناه از شما اهل بیت زدوده شود و شما را به گونه ای بی مانند پاک گرداند. ای مرد شامی! آیا در میان مسلمانان کسی جز ما، «اهل بیت رسول خداصلی الله علیه وآله » شناخته می شود؟ مرد شامی دانست آن چه درباره این اسیران شنیده درست نیست. آنان خارجی نیستند. اینان فرزندان رسول الله صلی الله علیه وآله هستند و از آن چه گفته بود پشیمان شده، با شرمساری دست هایش را به سوی آسمان بالا برد و به حالت توبه و استغفار گفت: «خدایا به سوی تو باز می گردم، خدایا به سوی تو باز می گردم از دشمنی خاندان پیامبر و بی زاری می جویم و به سوی تو رو می آورم از کشندگان خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله. من روزگاران دراز قرآن تلاوت کرده ام ولی تا امروز مفاهیم و معارف آن را درک نکرده بودم(9) .واینگونه بود که امام از طریق گفتگو ومشافعه پیام کربلا را به مردم می رساندند ویک راه دیگر از طریق خطابه وسخنرانی بود منتهی نحوه آن سخنرانی ها فرق می کرد امام زمان شناس بودند امام سجاد از لحظه لحظه زمان بیشترین استفاده را کردند، در کوفه به روش خطبه خواندند ودر شام به روش دیگر ؛ چون مخاطبین فرق می کردند ، امام سجاد(ع) در عرض پنج دقیقه چنان مدیریت زمان را داشتند وچنان حساب شده سخنرانی کردند که تمام تبلیغات چهل ساله معاویه را باطل کردند، مردمی که کف می زدند وهورا می کشیدند به سر وسینه می زدند به یکباره منقلب شد ، یزید نیروی های لشکری وکشوری خودش راجمع کرده بود وسر ابا عبدالله را گرفته بود و فخر می فروخت وبا تازیانه بر سر و دندان امام حسین (ع)می زد ومی گفت : « کاش بزرگان قومم که در بدر کشته شدند، زنده بودند و می دیدند که طایفه خزرج چگونه از شمشیرها و نیزه های ما به فریاد آمدند، و شادی می کردند و می گفتند: ما انتقام خویش در جنگ بدر را از آنان گرفتیم و (سواران و بزرگانشان را کشتیم) و این با کشتگان ما در بدر برابر شد... »(10) اینقدر اینها تبلیغات گسترده ای علیه اهل بیت را داشتند .

سخنرانی امام سجاد(ع)در کاخ یزید:

یزید از خطیب دربار خواست تا بر منبر رود و از امام حسین علیه السلام و حضرت علی علیه السلام بد بگوید و او طبق دستورش عمل كرد.امام سجاد علیه السلام از گستاخی خطیب برآشفت و فرمود:«خداوند جایگاهت را آتش دوزخ قرار دهد..»

هنگامی كه سخنان خطیب مزدور به پایان رسید، امام سجاد علیه السلام خطاب به یزید گفت: «سخنگوی شما آن چه را خواست، به ما نسبت داد. به من هم اجازه بده تا با مردم سخن بگویم..» ابتدا یزید رضایت نداد تا این كه بنا به اصرار اطرافیان و حاضران در مجلس و یكی از فرزندان خلیفه، یزید به امام علیه السلام اجازه داد و گفت: منبر برو و از آن چه پدرت كرد، معذرت بخواه. امام سجاد علیه السلام از پله منبر بالا رفت و خطبه‌ای را با نوای گرم توحیدی ایراد كرد كه در این جا به فرازی از آن خطبه می‌پردازیم:«انا بن مكة و منی، انا بن الزمزم و الصفا؛ انا بن محمد المصطفی؛ انا بن علی المرتضی؛ انا بن فاطمة الزهراء...؛ من فرزند مكه و منایم؛ من فرزند زمزم و صفایم؛ من فرزند محمد مصطفایم؛ من فرزند علی مرتضایم؛ من فرزند فاطمه زهرایم.....» وبعد در مورد رسول خدا صحبت کردند ودر عرض چند دقیقه چنان سخنرانی کردند که تمام کینه هایی که نسبت به امیرالمومنین در شامیان وجود داشت و تمام افسونهایی را که نسبت به اهل بیت ورسول خدا بود را باطل کردند. در فرازی از این خطبه فرمودند:« من فرزند على مرتضايم ، من فرزند آن كسى هستم كه پيشاپيش رسول خدا، با دو شمشير و دو نيزه مى جنگيد. دو هجرت كرد، دو بار با پيامبر بيعت نمود، در بدر و حنين رزمنده بود و حتى يك لحظه - يك چشم برهم زدن - به خداوند كفر نورزيد...

على (عليه السلام ) پرافتخارترين مرد از ميان تمامى قريش ، اولين كسى به خدا و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) پاسخ مثبت گفت و ايمان آورد...» وبعد از بیان فضائل جدشان امیرالمومنین(ع) شروع به صحبت در مورد امام حسین ونهضت عاشورا کردند ، تا آن جا كه صدای مردم به گریه بلند شد و اركان كاخ یزید به لرزه درآمد و یزید از تحت تاثیر قرار گرفتن مردم سخت بیمناك شد، از این رو برای قطع كردن سخنان امام علیه السلام به مؤذن دستور اذان داد.مؤذن دربار برخاست و با صدایی كه همه می‌شنیدند، اذان گفت. وقتی به اشهد ان محمدا رسول الله صلی الله علیه وآله رسید، امام كه هنوز بر بالای منبر قرار داشت، خطاب به یزید فرمود: «ای یزید! این محمدصلی الله علیه وآله كه هم اكنون نامش را مؤذن بر زبان آورد و به پیامبری او گواهی داد، جد توست یا جد من است؟ اگر بگویی پیامبرصلی الله علیه وآله جد توست، دروغ گفته‌ای و كفر ورزیده‌ای و اگر باور داری كه پیامبرصلی الله علیه وآله جد من است، پس چرا و به چه جرمی خاندان او را كشتی؟»(11)اوضاع شهرهای مکه و مدینه و شام و کوفه در زمان امام سجاد(ع) بسیار نا بسامان بود واکثر مردم مرتد شده بودند، چنانچه امام سجاد علیه السلام فرمود: «ما بمکة والمدینة عشرون رجلا یحبنا »(12) در سراسر مکه و مدینه حتی بیست نفر نیست که دوستدار ما اهل بیت علیهم السلام باشد.و چون امام در انزوا بودند و نمی توانستند مستقیماً احکام دینی را به مردم بیاموزند، امام در قالب دعا دین خدا را به مردم آموزش می دادند و از دیگر روش های تبلیغی امام، تربیت بردگان و آزاد سازی آنان بود،

تبلیغ تشیع از طریق تربیت بردگان:

امام سجاد(ع) بردگان را می خرید و پس از مدتی که با فرهنگ اسلام آشنا می شدند آنان را آزاد می کرد. تعداد بردگان آزاد شده آن حضرت به هزار تن می رسید.(13) پیشوای چهارم (ع) با اتخاذ این سیاست، علاوه بر آنکه منطق امویان که عرب را بر غیر عرب ترجیح می دادند محکوم می ساخت، بردگان مظلوم را از نظر مالی تأمین می کرد و مهمتر از این، با آشنا ساختن آنان با فرهنگ اسلام به آنها رشد و شخصیت اسلامی می داد.یکی از نتایج این سیاست این بود که هر زمان علویان مورد ستم و تجاوز زمامداران قرار می گرفتند، این لشکر بردگان آزاد شده، به یاری آنان می شتافتند.(14) همچنین این بردگان آزاده شده برای تبلیغ دین رسول خدا(ص) به نقاط مختلف دنیا سفر می کردند و احادیث اهل بیت را به مردم می رساندند. وحتی بعضی از اینها مستجاب الدعوه بودند ، از «سعید بن مسیب » روایت شده یک سال قحطی شد، چنان که همه چشم انتظار نزول باران بودند; اما دعای هیچ کس اجابت نمی شد . به ناگاه دیدیم غلام سیاهی از مردم کناره گرفت . آرام آرام رفت تا بر بالای تپه ای رسید و دست به دعا برداشت . هنوز دعای او تمام نشده بود که ابری در گوشه آسمان پیدا شد . ابر آهسته پیش آمد تا تمام آسمان را فراگرفت . به ناگاه آسمان غرشی کرد و بارش باران آغاز شد . غلام، خدا را شکر کرد و از تپه پایین آمد . من که آن کرامت را دیدم، به همراه مردم دنبالش رفتم تا به خانه امام سجاد علیه السلام رسیدم . غلام، داخل خانه شد . من خدمت امام علیه السلام رسیدم و از ایشان خواستم تا او را به من ببخشد . حضرت چون مرا می شناخت و می دانست اهل اذیت و آزار نیستم . پذیرفت ... چون غلام آگاه شد، از من پرسید: چه چیز تو را به این خواسته واداشت؟ پاسخ دادم: به خاطر آنچه از تو دیدم . غلام دست به دعا برداشت و گفت: «پروردگارا! این رازی بود نهفته بین من و تو; حال که فاش گردید، مرا بمیران و نزد خود ببر .» هنوز در حال گریه و دعا بود که مرد(15) اینگونه افرادی را امام تربیت می کردند ، امروز اگر اسلام وشیعه به ما رسیده است واقعا از زحمات و رنج هایی است که امام سجاد(ع) وقبل از آن امام حسین(ع) کشیده اند. واگر زحمات انها نبود نامی از اسلام وشیعه نمی ماند واین مقدمه شد که امام باقر(ع) وامام صادق(ع) توانستند دانشگاه بزرگ اسلامی را تاسیس کنند وبتوانند معارف اسلامی را تبیین کنند.

رسیدگی امام سجاد(ع) به فقرا:

از دیگر اقدامات امام سجاد(ع) رسیدگی به فقرا بود، در آن زمان به علت جنگ ها و خونریزیها و مسائل سیاسی ،کسی به فکر فقرا نبود.امام بیش از 400 فقیر را مخفیانه دستگیری می کردند،ایشان شبانه، نان بر پشت مباركش گذاشته، در تاريكي شب براي فقرا مي‌برد و مي‌فرمود: صدقه در تاريكي شب، آتش غضب خداوند را خاموش مي‌كند(16) آن حضرت در دادن صدقه و رسيدگي به محرومين نيز زبانزد بوده و پس از شهادت او معلوم شد كه صد خانواده از انفاق و صدقات او زندگي مي كرده اند. (17).

« والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»

*خدایا چنان کن سرانجام کار* توخشنود باشی ومارستگار*


پی نوشت:

1- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 369

2- موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۴۹۲; معالى السبطین، ج ۲، ص ۱۱

3- مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏17، ص: 370

4- مقتل الحسین، مقرم، ص 477

5- سوره الشوری، آیه 22

6- سوره اسراء، آیه 26

7- سوره انفال، آیه 41

8- سوره احزاب، آیه 33

9- مقتل خوارزمی، صص 61 و 62 و احتجاج طبرسی، ج 2، ص 305.

10- الطبرسی، الاحتجاج، پیشین، ص 307 و با اختلاف در ابن­اعثم، پیشین، ص 129 و الخوارزمی، همان، ص 58 و ابن شهرآشوب، پیشین، ص 114.

11- مقاتل الطالبین، ج 2، ص 121؛ احتجاج طبرسی، ج 2، ص 310 و مقتل خوارزمی، ج 2، ص 69

12- بحارالانوار، ج 46، ص 143 و شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 4، ص 104

13- در اسارت و بحوث فی التاریخ، سید جعفر مرتضی الحسینی العاملی، ج 1، ص 63

14- ر.ک. در اسارت و بحوث فی التاریخ، ج 1،ص 63-64.

15- اثبات الوصیة، ص 204

16- مختصر تاریخ دمشق، ج17، ص 238

17- حلیه الاولیاء، ج3، ص136؛ كشف الغمه ج2، صص77، 87؛ مختصر تاریخ دمشق، ج17، ص 238

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.