مهمترین برنامه یک انسان مومن در شب
| ارسال شده توسط: عرب | بازدید شده: 354 مرتبه |
| دسته: سخنرانی ها و مسائل شرعی | تاریخ: 1395.02.07 |
| |
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در جلسه بحث نهج البلاغه مورخه95/02/6
اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِسِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.
السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) ، یابقیه الله یا اباصالح (عج) ادرکنا و اغثنا
خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز وبزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والا مقام شهرستان ، شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در این مسجد حضور دارند ، شادی ارواح مطهر دو شهید گمنام شهرستان و سلامتی همه خدمتگزاران به نظام اسلامی ، سلامتی خودتان وخانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.
مهمترین برنامه یک انسان مومن در شب :
در ادامه بررسی خطبه متقین(1) از نهج البلاغه، امیرالمومنین علی (ع)یکی از ویژگی های انسان متقی را چنین معرفی می کند : «اَمَّا اللَّيْلُ فَصافُّونَ اَقْدامَهُمْ » افراد متقی به هنگام شب براى عبادت برپايند،پس از مهمترین برنامه و نظم شبانه انسان مؤمن این است که نماز شب بخواند.
آداب نماز شب خواندن پیامبراکرم(ص):
نماز شب بر پیامبر خدا(ص) واجب است. پیامبر این گونه نماز شب را می خواندند : چهار رکعت می خواندند، می خوابیدند و بیدار می شدند وضو می گرفتند، مسواک می زدند، دوباره چهار رکعت می خواندند وباز می خوابیدند و بیدار می شدند وسه رکعت بعدی را می خواندند .این شیوه نماز خواندن بسیار سخت است و مخالفت زیادی با نفس می خواهد که انسان خواب ناز را سه مرتبه رها کند و به نماز بایستد، این است که نتیجه چنین نماز شبی برای پیامبر مقام محمود یا همان مقام شفاعت است.(2)
اثرات نماز شب:
نماز شب اثرات دنیایی و آخرتی بسیار زیادی دارد، از اثرات دنیایی آن، زیبایی چهره و افزایش محبت افراد نماز شب خوان در بین مردم است.زنی به خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: ای پسر پیغمبر! شوهرم مرا دوست نمی دارد. چه کنم؟ حضرت فرمود؛ «عَلَیک بصلوة اللّیل» بر تو باد نماز شب (یعنی برو نماز شب بخوان). پس از چندی، زن به خدمت حضرت رسید و تشکر کرد و گفت: شوهرم از آن وقت هیچ کس را به اندازه من دوست نمی دارد. پس آن حضرت فرمود: خدا رحمت کند زنی را که سحر برخیزد و شوهرش را بیدار کند. و همچنین مردی که برخیزد و زنش را بیدار کند و نماز شب بخوانند.(3)
تلاوت قران در شب:
در ادامه خطبه حضرت بعد از اینکه می فرماید: «اَمَّا اللَّيْلُ فَصافُّونَ اَقْدامَهُمْ » افراد متقی به هنگام شب براى عبادت ونماز شب بیدار می شوند می فرماید: « تالينَ لاَِجْزاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهُ تَرْتيلاً » در حالى كه اجزاى قرآن را شمرده و سنجيده تلاوت كنند.پس دومین برنامه شیعه باید این باشد که بخشی از شب را به قرائت قرآن اختصاص بدهد. واژه « تالينَ » اسم فاعل و به معنای تلاوت کننده است و استمرار را می رساند کسی همیشه قرآن را تلاوت می کند.
شرط تلاوت قرآن:
همانطور که برای موثر واقع شدن یک دارو، باید طبق نسخه پزشک و مرتب خورده بشود،برای اینکه تاثیرات تلاوت قرآن را در زندگی ببینیم، باید تلاوت قرآن مستمر باشد و با ترتیل خوانده شود ، ترتیل یعنی کلمات و حروف قرآن را صحیح ادا کند وتمام همّ و غمش این نباشد که سوره را تمام کند، با اخلاص و آرامش و باتدبر قرآن بخواند تا قرآن خواندن ما تاثیرگذار باشد. داشتن خضوع و خشوع و توجه از شروط اصلی تلاوت قرآن است.
قرآن شفاست:
یک خانم 65 ساله کرمانی حافظ کل قرآن بود، ایشان از 60 سالگی کار حفظ را شروع کرده بودندو در مدت پنج سال موفق شدند کل قرآن را حفظ کنند.ایشان می گفت: همسرم ورشکست شد و زندگی ما به مشکل برخورد کرد ،همه راهها را رفتیم و به بن بست رسیدیم .شنیده بودم قرآن شفاست این بود که سراغ قرآن رفتم، از کلاس آموزش روخوانی قرآن شروع کردم بعد به کلاس های حفظ رفتم و همزمان ترجمه قرآن را هم می خواندم تا متوجه بشوم خداوند چه می گوید. این خانم از آن به بعد هر حرف وسخنی که می زد، از قرآن شاهد می گرفت. بنابراین یک پیرزن 60 ساله هم اگر اراده کند مانند فضه خادمه خدمتکار حضرت زهرا(س) می تواند چنان غرق در نور قرآن شود که در تمامی صحبت هایش به آیات قرآن استناد کند. وقتی در کنار عشق و علاقه، انسان اراده و تلاش هم داشته باشد در هر کاری موفق می شود. این خانم می گفت من بعد از انس به قرآن ، پی بردم که حقیقتا قرآن شفاست.
داستانی شگفت از زنی كه جز قرآن نمی‌گفت!
از ابوالقاسم قشیرى نقل شده كه در بیابان زنى را تنها دیدم ، گفتم جنّى یا انس؟ جواب داد: « یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِد » ( سوره مبارکه اعراف ،آیه31) از قرائت این آیه درك كردم كه از آدمیان است. از او سوال کردم: كیستى؟ در این بیابان آن هم با تن تنها چه مى كنى؟ از كجا مى آئى وبه كجا مى روى؟ هر سوال که از او پرسیدم او با آیات قرآن پاسخ داد و طبق آن آیات فهمیدم شش روز است از شهر خود حركت كرده و بسوى مكه معظّمه مى رودواز قافله جامانده است، او را بر مرکب خود سوار کردم و به قافله رساندم . وقتى به قافله رسیدیم گفتم در این قافله آشنائى دارى ؟ آیاتی را تلاوت کرد که دانستم چهار پسر در قافله دارد. از وضع آن زن، سخت به تعجّب آمده بودم به فرزندانش گفتم این زن با كمال كه نمونه او را ندیده بودم و نشنیده بودم كیست جواب دادند: اى مرد این زن حضرت فضّه، خادمه حضرت زهرا، سلام الله علیهاست كه بیست سال است جز قرآن سخن نگفته است!!(4)
تَشرُف به اسلام از برکت قرآن:
یک داستانی را چند وقت پیش در روزنامه نوشته بودند که یک دختر چینی تعریف می کرد : همیشه فکر می کردم که سلطان آسمانها چه کسی است؟ و مدام این مسئله فکرم را به خود مشغول کرده بود ، در این راستا تحقیق و جستجو بسیار کردم . تا اینکه یک روز به منزل یکی از دوستانم رفتم و کتاب ترجمه انگلیسی قرآن را در آنجا دیدم .او گفت این کتاب متعلق به مسلمانان است، آن را از او امانت گرفتم و به مطالعه پرداختم و اتفاقاَ جواب همه سوالاتم را در آن دیدم . وبه این ترتیب با قران مأنوس شدم و شروع به تلاوت آن کردم. این کتاب مرا به خداشناسی و توحید هدایت کرد. نتیجه این شد که سرانجام مسلمان شدم تصمیم گرفتم به ایران بروم و زمینه ادامه تحصیلات قرانی خودم را هم در ایران فراهم کردم. در فرودگاه پِکن ،مردی را دیدم که به من گفت : در ایران ، مشکلات زیادی خواهی داشت ولی شما باید ثابت قدم باشی ونترسی وبه تحقیق بپرداز تا به خواسته ات برسی. بالاخره در دانشگاه تهران، به تحصیل و مطالعه و تحقیق پرداختم و شیعه امام زمان (عج) شدم و همه آن خصوصیت هایی که در مورد امام زمان (عج) بود را من در آن مردی که در فرودگاه چین دیده بودم، یافتم. این خانم، امروز تبدیل به یک شیعه عالی شده است. منظورم این است که ارتباط با قران می تواند حتی یک دختر چینی که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد ،وقتی دنبال حقیقت می گردد و با قرآن مانوس می شود را نیز هدایت کند. قران او را به امام زمان (عج) می رساند. این برای ما بسیار ارزشمند است .سعی کنیم روز به روز ارتباطمان را با این کلام خدا بیشتر کنیم،اگر با خضوع و خشوع به محضر قرآن بروید استفاده می کنیدولی اگر تدبر و خشوع نداشته باشید استفاده شما از قرآن خیلی کم خواهد بود. حداقل این است که ترجمه آیات را نیز بخوانید تا متوجه بشوید که خداوند در این آیه به ما چه می گوید.یک دخترخانم دانشجویی می گفت من چندین مرتبه قرآن را با ترجمه خواندم تا به این یقین رسیدم که همه کاره این عالم خداست. این است که امیرالمومنین دومین برنامه شبانه انسان را تلاوت قرآن همراه با ترتیل معرفی می کنند. « تالينَ لاَِجْزاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهُ تَرْتيلاً » در حالى كه اجزاى قرآن را شمرده و سنجيده تلاوت كنند.
نتیجه تلاوت قران از بیان امیرالمومنین(ع):
امیرالمومنین(ع) نتیجه تلاوت را این چنین می فرمایند: « يُحَزِّنُونَ بِهِ اَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثيرُونَ بِهِ دَواءَ دائِهِمْ» خود را به آيات قرآن اندوهگين ساخته و داروى دردشان را از آن برگيرند.قرآن هم درد می دهد و هم درمان. حال محزون بودن هنگام قرائت قرآن به چه معناست؟حزن از وعده هاى عذاب الهى و اينكه مبادا اين وعيدها و وعده عقابها گريبان گير آنها شود و از عاقبت خود بيم دارند و از اين رو با قرآن خواندن خود را متنبّه كرده و به ياد عذابها افتاده و محزون مى شوند. با خواندن قرآن به ياد طولانى بودن مسير و كمى زاد و توشه مى افتند و نمى دانند در نهايت به چه وادى سر مى سپارند، با تلاوت قرآن به ياد فرصتهاى از دست رفته اى مى افتند، كه مى توانستند بيشتر بهره برگيرند، ولى نگرفتند ومحزون می شوند. از طرف دیگر قرآن دواست . قرآن جهل، نفاق، کفر ،گمراهی راشفا می دهد وراه توبه را به ما نشان می دهد،البته به شرط آنکه خود انسان نیز بخواهد این دردها را درمان کند. اگر فرد مریضی به دکتر مراجعه کند و خلاف دستور دکتر عمل کند، شفا پیدا نمی کند.قرآن هم برای نجات از نفاق و گمراهی و ... راهکار می دهد، اگر عمل کنیم، سعادتمند می شویم ولی کفار و منافقین با خواندن قرآن نه تنها شفا نمی گیرند بلکه بر دردشان نیز افزوده می شود پس قرآن تنها برای عاملین به آن شفاست.
هرچه کنی به خود کنی:
روزی پیامبرخدا(ص) خطاب به اصحاب خود فرمودند: امروز من آیاتی را از سوره زمر برای شما می خوانم و شما گریه کنید. دفعه اول که این آیات را خواندند ، عده ای گریه نکردند، بنابراین ایشان دوباره آیات را تکرار کردند تا همه گریه کنند. خداوند در این آیات از دو گروه سخن می گوید: یک گروه مومنان که به بهشت می روند ویک گروه انسانهای بد که به جهنم می روند. خداوند در سوره زمر می فرماید : «وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ »پاداش هر کس برابر کردارش به تمامی ادا شود « وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ » در حالی که خدا به کارهايی که می کرده اند آگاه تر است.(5) هرچه کني به خود کني ، گر همه نيک و بد کني. در آیاتی دیگر نیز از قرآن چنین آمده است :« أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ »(6) خداوند ميان آدمی و قلبش حايل است. یعنی هر آنچه از دل و ذهن شما بگذرد تا به شما برسد، ابتدا خداوند از آن با خبر است. «وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا » و كسانى كه كافر شدند، گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند. «حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا » تا چون بدان جا رسند، درهاى آن (به رويشان) گشوده شود «وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا » و نگهبانانش به آنها گويند: «أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ» مگر فرستادگانى از خودتان به سوى شما نيامدند « يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ » كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند «وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا » و شما را از ديدار با چنين روزی بترسانند؟ (و شما را روز حساب آگاه نکردند؟) «قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ»می گويند : بلی ولی ، بر کافران عذاب محقق شده بود.(7)آنها با اختیار خودشان راه خطا را انتخاب کردند و سزاوار این عذاب هستند. با اینکه ابر هدایت خداوند برای آنها فرستاده شد ولی آنها راه خطا را پیش گرفتند. خداوند می فرماید: ما به آنها ظلم نکردیم به آنها عقل و زندگی دادیم و با فرستادن پیامبران آنها را آگاه کردیم ولی آنها را ه هدایت را در پیش نگرفتند واز عبرتهایی که در سر راه آنها قرار دادیم، درس نگرفتند.پس جهنم حق آنهاست.
قران دوای درد انسانها:
دوای درد انسان قرآن است. قرآن انسان را هدایت و دستگیری می کند. در ادامه به کافران خطاب می شود: « قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ » گفته شود : از درهای جهنم داخل شويد ، «خَالِدِينَ فِيهَا » همواره در آنجا خواهيد بود، «فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ » جايگاه سرکشان چه بد جايگاهی است.(8) وقتی انسان این آیات عذاب را می خواند ، محزون می شود و خوف در دل انسان پیدا می شود. وقتی می فهمد که در صورت عصیان و کفر دچار جهنم خواهد شد و در جهنم چه سرنوشتی خواهد داشت: «تلفح وجوههم النار و هم فیها کالحون» (9) شعله های سوزان آتش همچون شمشیر به صورتشان نواخته می شود و در دوزخ چهره ای در هم کشیده و عبوس دارند (به طوری که لبهایشان جمع می شود و دندانهایشان دیده می شود.) ویا در آیاتی دیگر از جهنم چنین یاد شده است: «انا اعتدنا للظالمین نارا بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاقوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب و سائت مرتفعا» (10) ما برای ستمگران، آتشی آماده کرده ایم که سرا پرده و دیوارهای اتشین ان، آنها را از هر سو احاطه کرده است. و اگر تقاضای آب کنند آبی برای انها می آورند همانند فلز گداخته که وقتی نزدیک آن شوند پوست صورتشان بریزد و صورتشان بریان گردد چه بد نوشیدنی و چه بد محل اجتماعی است.
تاثیر خواندن قرآن بر انسان:
انسان با خواندن این آیات می ترسد واحساس درد و خوف در او احساس می شود. «وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا » و آنان را که از پروردگارشان ترسيده اند گروه گروه به بهشت می برند «حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا » چون به بهشت برسند درهايش گشوده شود «وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا» و خازنان بهشت گويندشان : « سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ» سلام برشما ، بهشتتان خوش باد ، به درون بياييد ، همواره در اينجا خواهيد بود.(11)انسان در این دنیا همواره نگران از دست دادن نعمت هایی است که در اختیار دارد.(سلامتی، ثروت، فرزند) ولی در آن بهشت خطاب به بهشتیان گفته می شود نگران از دست دادن این نعمت ها نباشید، شما همواره در بهشت خواهید بود. بهشتیان نیز چنین خواهند گفت: «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ » می گويند : سپاس خدايی را که هر وعده که به ما داد راست بود «وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاء » آن زمين را به ميراث به ما داد و اکنون در هر جای بهشت که بخواهيم مکان می گيريم «فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ»عمل کنندگان را چه مزد نيکويی است.(12)این تاثیر قرآن است. انسان وقتی قران تلاوت می کند و دلش را به قران بسپارد ، اینگونه قرآن او را دستگیری میکند. وامیرالمومنین در خطبه متقی فرمود: « يَسْتَثيرُونَ بِهِ دَواءَ دائِهِمْ» مومنین بوسیله قرآن خودشان را درمان می کنند.« فَاِذا مَرُّوا بِآيَة فيها تَشْويقٌ رَكَنُوا اِلَيْها طَمَعاً» و چون به آيه اى بشارت دهنده بگذرند به مورد بشارت طمع كنند. « وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ اِلَيْها شَوْقاً» و روحشان از روى شوق به آن خيره گردد (امیدوار می شوند و دوای دردشان را از آن می گیرند.) « وَ ظَنُّوا اَنَّها نُصْبَ اَعْيُنِهِمْ.» و گمان برند كه مورد بشارت در برابر آنهاست.(1)
در دستورهای دینی آمده است که: وقتی قرآن می خوانید، چون به آیه های «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا...» می رسید که خطاب و ندای قرآن به اهل ایمان است، بگویید: «لبیّک» تا ندای خدا و فراخوانی قرآن را پاسخ داده باشید. این لبّیک گویی زبانی در تلاوت، می تواند زمینه سازی لبّیک گویی عملی در طول زندگی به رهنمودهای قرآن کریم باشد. در سیره حضرت رضاعلیه السلام آمده است که وقتی آیه «یا ایّها الّذین آمنوا...» را تلاوت می کرد، آهسته می گفت: «لبیّک اللهم لبیّک».(13)
والسلام علیکم و رحمه الله برکاته
پی نوشت:
1- نهج‌البلاغه ، خطبه 193 معروف به خطبه همّام یا متقین
2- ر. ک به آیات 3و4 سوره مبارکه مزمل و سوره مبارکه اسراء ، آيه 79
3- قیامت و قرآن، ص 157
4- برگرفته از عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، ج10
5- سوره مبارکه زمر آیه 70
6- سوره مبارکه الانفال، آیه 24
7- سوره مبارکه الزمر، آیه 71
8- سوره مبارکه الزمر، آیه 72
9- سوره مبارکه مومنون ،آیه 104
10- سوره مبارکه کهف ،آیه 29
11- سوره مبارکه الزمر، آیه 73
12- سوره مبارکه الزمر ، آیه 74
13- بحارالانوار، ج 82، ص 34
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
