السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)، یا اباصالح، یا بقیة الله ادرکنا واغثنا
خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ، سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والا مقام شهرستان ، دو شهید گرانقدر مهمان امروز نماز جمعه ، شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند یا حضور پیدا می کنند ، شادی ارواح مطهر دو شهید گمنام شهرستان و سلامتی همه خدمتگزاران به نظام اسلامی ،سلامتی خودتان وخانواده وفرزندانتان اجماعاً صلوات.
امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه ، این نمازجمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را از همه ماقبول بگرداند ، ذخیره ای ارزشمند برای دنیا و آخرت، مخصوصاً برای اولین لحظه ورود ما به عالم قبر و قیامت قرار بگیرد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد(ص).
اولاً از حضور مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه در نماز جمعه این هفته تقدیر وتشکر می کنم. از مسئولین محترم ،ستاد برگزاری نماز جمعه ،سروران عزیز روحانی، از هیأت امنای مسجد جامع ،مجری محترم ونیز از سخنران قبل خطبه ها جناب مدیر محترم اداره تبلیغات ، صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم.
چون دیروز وفات ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری(س) بود و در هفته گذشته حقیر نتوانستم دِین خودم را نسبت به این بانوی مکرمه و بزرگوار ،اول بانویی که به اسلام مشرف شدند،ادا کنم و درباره ایشان صحبت کنم. خطبه اول را به بخشی از کمالات این بانوی بزرگوار ،مادر همه مؤمنان، اختصاص می دهم . قرآن مجید ، همسران پیامبر (ص)را به عنوان ام و مادر مؤمنان معرفی می کند.
بهشت مشتاق چهار زن:
طبق روایات یکی از چهار زنی که در این دنیا به کمال رسید حضرت خدیجه (س) است. در روایتی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله آمده است که حضرت فرمودند: «اشتاقت الجنة الی اربع من النساء» بهشت مشتاق چهار زن است: «مریم بنت عمران، وآسیة بنت مزاحم زوجة فرعون وخدیجة بنت خویلد وفاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله» مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و زن فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه و آله وسلم.(1)
شناسنامه حضرت خدیجه سلام الله علیها
حضرت خدیجه(س) از قبیلة قریش بود. پدرش «خ خويلد ابن اسد ابن عبدالعزي ابن قصی» و مادرش «فاطمه بنت زائده بن الاصم » بود که هر دو از ریشه دارترین و اصیل ترین خاندان های عرب در حجاز به شمار می رفتند. خویلد بن اسد بن عبد العزی بن - قصی بن کلاب، از تیره ای معروف و از محترمان قریش است. خویلد در دوره جاهلیت مهتر طائفه خود بود. (2) نوشته اند هنگامی که تبع می خواست حجر الاسود را به یمن ببرد، خویلد با او به نزاع برخاست. این ایستادگی نشان دهنده موقعیت ممتاز او در آن عصر است.(3)
پیمان جوانمردان یا حلف الفضول:
یکی از وقایع مهم زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله) قبل از بعثت، شرکت ایشان در پیمانی بنام "پیمان جوانمردان" یا «حلف الفضول » است. ( «حلف» به معناى پیمان و «فضول» جمع فضل است، و معناى هر دو كلمه «پیمان فضلها» است. ) « اسد بن عبدالعزی» جد حضرت خدیجه (س) ، بنیانگذار این پیمان بود که به موجب این پیمان، اجازه داده نمیشد تا به هیچ غریبی در شهر مکه ستمی برسد و در برابر هر ستم آن قدر بایستند تا حق به حق‌دار باز گردد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در این پیمان شرکت کردند (ایشان از اعضای اصلی این پیمان بوده‌اند)، که بعدها از آن به نیکی یاد می‌نمودند.(4)جدچهارم خویلد « قصي بن كلاب» است که جد رسول خدا (ص) نیز می باشد.(5)
عبدالعزي، جد خويلد و عبدمناف، جد پيامبر(ص) با هم برادر، و پدرشان قصي بن کلاب است بنا بر این رسول اکرم (ص) و خدیجه کبری(س) هر دو از طایفه قریش و از نطر نسبی نیز با همدیگر قرابت نزدیک داشتند.
جد مادری حضرت خدیجه یعنی مادر فاطمه، هاله بنت «عبد مناف بن قصي» است كه جد سومش به جد رسول خدا (ص) مي رسد. بنا بر اين حضرت خدیجه از حيث جد پدري و مادري با چند واسطه با حضرت محمد (ص) هم نسب است و هر دو از طایفه قریش می باشند. (6)
القاب حضرت خدیجه(س):
القاب هر شخص بر گرفته از اوصاف و رفتار اوست که بخوبی می تواند نشانگر و بیانگر شخصیت او باشد.
حضرت خدیجه نیز از این امر مستنثی نیست، القابی برای او ذکر شده است که نشانگر عظمت و رفعت او است:
1- طاهره:
این بانوی بزرگ، در دوران جاهلیت كه پاكدامنی جایگاهی نداشتبه دلیل عفت و دامن پاكش،در آن زمان طاهره نامیده می شد. (در مکه بر در خانه های فساد، پارچه های نصب می کردند تا مشخص باشد. )، یکی از دانشمندان در این مورد می نویسد : « و كانت تدعی فی الجاهلیه بالطاهره لشده عفافها و صیانتها » خدیجه در دوران (تیره) جاهلیت بخاطر شدّت عفافش طاهر و پاکیزه خوانده می شد و به راستی که سالار زنان برجسته ی قریش بود .(7)امروز زنان و دختران مسلمان می توانند حضرت خدیجه را الگوی خودشان قرار دهند.در جامعه جاهلیت مدرن امروز ،دائما حیوانیت انسان را به رخ می کشند وجامعه را به سمت شهوات، زور و آدمکشی پیش می برند. بعضی افراد وقتی مال زیاد داشته باشند دچار مستی مال می شوند وفساد می کنند. ولی حضرت خدیجه با توجه به اینکه به اندازه تمام ثروتمندان حجاز ثروت و مال داشت . بازرگان نیز بودند و کاروان تجارتی داشتند و تا هشتاد هزار شتر داشت که بار تجارتی را جابجا می کردند.چنین شخصیتی که با این مال فراوان و امکانات در جامعه ای که هنوز اسلام نیامده است، پیرو دین حنیف ابراهیم خلیل باشد و پاک زندگی کند این یک ارزش بسیار بالایی دارد. و به طاهره یعنی پاک ملقب شد که این درس بزرگی برای زنان و دختران می توانند از این بزرگوار یاد بگیرند.
2ـ سیده زنان قریش
یکی از دانشمندان اهل سنّت می نویسد: «و کانت تسمّی سیّدة نساء قریشٍ» (8) خدیجه سیده و پیشوای زنان قریش نامیده شده بود.در آخرین لحظات که در بستر مرگ افتاده بود گریه می کرد. اسما به او گفت: «اتبکین و انت سیّدة نساء العالمین و انت زوجة النّبیّ و مبشّرةٌ علی لسانه بالجنّة» (9) آیا گریه می کنی؟ در حالی که شما سرور زنان عالمیان(زمان خود) و همسر پیامبر هستی، و بر زبان نبی بشارت بهشت داده شده ای.
همچنین پیامبر در وصف او فرمود: «یا خدیجه! اَنْتِ خَیْرُ أُمَّهاتِ الْمُؤْمِنینَ وَ اَفْضَلُها وَ سَیِّدةُ نِساءِ الْعالَمِینَ.» «ای خدیجه! تو بهترین مادر ایمان آوردگان، برترین آنان و سالار زنان گیتی هستی.
3ـ مبارکه
مبارکه که به معنای بالندگی و نیک بختی و افزایش آمده است. این لقب پیش از ولادت آن بانو بر زبان خداوند متعال خطاب به مسیح آمده است آنجا که نشانه های پیامبر خاتم را ترسیم می کند، می فرماید: «نسله من مبارکةٍ و هی ضرّة امّک فی الجنّة» (10) نسل او (پیامبر خاتم) از (بانوی) مبارکه است که او همدم مادرت(مریم) در بهشت است.و از عبداللّه بن سلیمان ـ که باتورات و انجیل و عالمان مسیحی و یهودی آشنا بود ـ نقل شده است که: ما در نویدها و بشارت های انجیل درباره آخرین پیامبر خدا چنین خواندیم که خدا خطاب به مسیح فرمود:«قرأت فی الانجیل فی وصف النّبی نکاح النساء ذو النسل القلیل انمّا نسله من مبارکة لها بیت فی الجنة» آن حضرت در زندگی خویش همسرانی بر می گزیند با این حال نسل خیلی زیاد نخواهد شد. نسل ماندگار او از زن با برکت و مبارکه ای است که در بهشت پر طراوت جای دارد (11)
4ـ صدّیقه خدیجه
صدیق که به معنای راستگویی و با راست بودن گفتار و عقیده است، از دیگر القاب آن بانوی با عظمت است.قرآن کریم می فرماید: «و الذین آمنوا باللّه و رسوله اولئک هم الصدیقون» (12) و کسانی که به خدا و پیامبر او ایمان آورده اند، آنان همان راستگویانند.این آیه می گوید: کسی که ایمان واقعی به خدا و رسولش داشته باشد جزء صدیقین است. یقیناً حضرت که دوّمین مسلمانی است که به پیامبر اکرم(ص) ایمان آورده است مصداق این آیه شریفه می باشد.
در فرازی از زیارت نامه پیامبر اکرم(ص) می خوانیم: «السّلام علی ازواجک الطّاهرات الخیرات، امّهات المؤمنین،خصوصاً الصّدیقة الطاهرة...خدیجة الکبری امّ المؤمنین...» (13) سلام بر همسران پاک نیکو کردارت که مادران مؤمنین هستند به ویژه بر آن بانوی صدیقه پاک (سرشت) خدیجه کبری مادر مؤمنین باد.
5- «خدیجه کبری» که به معنای بانوی ارجمند و بلند مرتبه است.
چنانچه امام سجاد علیه السلام در خطبه ای در مسجد شام خواندند، خودشان را این گونه معرفی می کنند : « ... انا ابن خديجة الكبرى »(14) من فرزند خديجه كبری هستم.
6- غرّاء(بلند جایگاه)
در دعای ندبه آن بانو با عنوان غراء که به مفهوم بلند جایگاه و پرفراز و پر معنویت آمده یاد شده آنجا که می خوانیم: «این ابن النّبیّ المصطفی و ابن علیّ المرتضی و ابن خدیجة الغرّاء و ابن فاطمة الکبری»(15)کجا است پسر نبی برگزیده و پسر علی مرتضی و خدیجه غراء و بلند جایگاه و پسر فاطمه کبری.جناب ابوطالب نیز در حین خواستگاری از خدیجه به بلند مرتبگی آن بانو اشاره دارد آنجا که می گوید:«انّ ابن اخینا خاطبٌ کریمتکم الموصوفة بالسّخاء و العفّة وهی فتاتکم المعروفة المذکورة فضلها الشّامخ خطبها...» (16) اینک برادر زاده ما محمد(که بی نیاز از وصف و ستایش است) به خواستگاری دخت گرامی شما که دارای وصف بخشندگی و عفت می باشد، همان دختر شما که شهره آفاق است و برتریش زبانزد همگان، و مقامش ارجمند (و بلند مرتبه) است.در جملات فوق علاوه بر بلند مرتبگی(الشّامخ خطبها) آن بانو به چند صفت قابل تمجید آن بانو نیز اشاره شده است: 1ـ کریم و بزرگوار 2ـ سخاوتمند و بخشش گر 3ـ عفت و پاکدامنی 4ـ معروفه و شناخت شده در بین مردم و جامعه.
حضرت خدیجه(س) بانوی قریش:
حضرت خدیجه(س) از خانواده اشراف بود و ثروت او از راه حلال بود و میراثی داشت که آن را سرمایه نمود و به شرط مضاربه در کاروان بازرگانی«قریش» تجارت می کرد، (آن هم در شرایط جاهلیت که هنوز احکام اسلام نیامده بود.) ثروت وی به اندازه ای بود که در عصر جاهلیت او را «بانوی قریش» می نامیدند. حضرت خدیجه(س) بر اثر تدبیر و سعی و کوشش در تجارت و امور اقتصادی و هوشمندی توانسته بود از ثروتمندان عصر خود باشد، اما ناگفته نماند که هدف خدیجه(س) در تجارت، ثروت اندوزی نبود و هرگز تجارت را به عنوان وسیله ای برای کسب درآمدهای سرشار اما نامشروع به کار نبرد. ایشان هرگز درپی سودجویی و منفعت طلبی های شخصی و بی رویه نبود، بلکه تا سر حد امکان به درماندگان و یتیمان کمک می کرد و سرانجام همه ی اموالش را در راه اسلام صرف کرد.به این دلیل او را به عنوان «ام‌الصعالیک» و «ام الیتامی» (مادر یتیمان و بینوایان) می خواندند .صعلوک به فقیر بی سر پناه می گویند.کسانی که سرپناهی نداشتند و از اجتماع طرد شده بودند وکسی آنها رایاری و کمک نمی کرد را این بزرگوار آنها را حامی و پناه بودند.در سال 618 م که بیست و پنج سال از عمر شریف پیامبر اکرم(ص) گذشته بود، حضرت خدیجه(س) با افتخار ، همسری رسول خدا را پذیرفت.البته در بعضی نقل ها آمده است که حضرت خدیجه خود از رسول خدا(ص) خواستگاری کرده است وروزی به رسول خدا(ص) گفتند: « یا محمد؛ همسری مناسب از قریش را برایتان انتخاب کرده ام. پیامبر(ص) فرمود: چه کسی؟ خدیجه گفت: من خدیجه بنت خویلد، کنیز شما. واین گونه افتخار همسری رسول خدا نصیب ایشان شد.
آیا خدیجه پیش از ازدواج با پیامبر همسران دیگری داشته است یا نه؟
بنابر بعضی روایات تاریخی، خدیجه پیش از پیامبر دو بار ازدواج کرده بود: یک بار با عقیق بن عائذ بن عبدالله مخزومی و بار دیگر با ابوهاله تمیمی، و از هر کدام فرزندانی داشته است. و نیز نقل کرده‌اند: عایشه تنها همسر باکره‌ی پیامبر بوده است.
اما در برخی روایات دیگر، چنین آمده که خدیجه زمانی که به همسری پیامبر در آمد، دختری باکره و شوهر ناکرده بود. و نیز روایت شده است که:تعدادی از سران و بزرگان قریش مانند عقبة بن ابی معیط، ابوسفیان، ابوجهل خواهان ازدواج با خدیجه بوده‌اند، ولی او نمی پذیرفته است. این نشانگر آن است که خدیجه با چنین موقعیتی در بین اعراب، هیچ گاه تن به ازدواج با دو نفر همانند عقیق مخزومی و ابوهاله تمیمی (که چندان موقعیتی در میان عرب ها نداشته‌اند) نمی‌داده است.( سيد هاشم رسولي محلاتي، درسهايي از تاريخ تحليلي اسلام (جلد 2)، ص16)از طرف دیگر، در تاریخ، برای خدیجه دو فرزند به نام حارث و هند از شوهرش، ابوهاله، ذکر شده است. حارث در اوایل دعوت علنی اسلام، شهید شد (حتی برخی او را اولین شهید اسلام نامیده‌اند.) و هند همان است که او را در روایات شیعی نیز دایی امام حسن و امام حسین علیهما السلام می‌نامند. (17) با این حال احتمال دارد هند فرزند هاله «خواهر خدیجه» باشد که پس از مرگ هاله، نزد خدیجه و در دامان محمد پرورش یافته باشد.(18)عده‌ای از مورّخان بر این عقیده‌اند که اول زنى که پیامبر اکرم(ص) با او ازدواج نمود خدیجه دختر خویلد بود، سن شریف رسول خدا(ص) در هنگام ازدواج، 25 سال و بنابر مشهور سن حضرت خدیجه حدود 40 سال بوده است؛ حضرت خدیجه 15 سال بزرگتر بودند .ولی نقلی که علمای بزرگ شیعه اعلام کردند ایشان در سن 25 تا 28 سالگی با رسول خدا ازدواج کردند. بهر حال درباره سن حضرت خديجه در هنگام ازدواج با پيامبر اكرم نظرات مختلفي وجود دارد بنابر طبق قول بيهقي وقتي ايشان در زمان وفات يعني سال دهم بعثت،50 ساله باشند و 15 سال قبل از بعثت هم ازدواج نموده باشند با اين حساب سن حضرت خديجه در زمان ازدواج با پيامبر اكرم 25 سال بوده است. اما اكثر محققين و مورخين سن ايشان را در زمان ازدواج 28سال مي دانند (19) . بسياري از مورخين و محدثين سن آن بزرگوار را حدود 25 تا 28 سال دانسته اند.و نيز روشن شد كه تفاوت سني بين پيامبر اكرم و حضرت خديجه نبوده وهر دو حدود 25 سال داشته اند.و در 50 سالگی از دنیا رفتند.
عام الحزن:
حضرت بعد از ازدواج، حضرت خدیجه تمام اموال خود را به حضرت محمد(ص) می‌بخشد.در سه سالی که مسلمانان در محاصره اقتصادی بودند،اموال حضرت خدیجه بود که مسلمانان را یاری کرد.مسلمانانی که از دیار خود هجرت می کردند، چیزی از مال دنیا نداشتند وبا این ثروت سرشاری که خدیجه (س) در اختیار پیامبر قرار داده بود، تجارت و گذران زندگی می کردند.پس از خروج مسلمانان از شعب ابی طالب، مدتی نگذشت که ابوطالب، عموی فداکار پیامبر(ص) درگذشت و او را در حزن و اندوه فرو برد. چندی بعد، دیگر پشتیبان پیامبر(ص)، یعنی خدیجه(س) بیمار شد و درگذشت. این بانوی گران قدر، در دهم رمضان سال دهم بعثت، یعنی حدود سه سال پیش از هجرت از دنیا رفت. ازاین رو، سالی که این دو مصیبت بزرگ بر پیامبر(ص) وارد شد، «عام الحزن» نامیده شد. او بیست و چهار سال از عمر شریفش را در کنار پیامبر(ص) سپری کرده بود. پیامبر(ص) در وفات خدیجه(س) بسیار گریست و با دست مبارک خویش او را داخل قبر گذاشت و برایش دعا کرد.(20)حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت در شعب ابی طالب بیمار شد.
وصیت حضرت خدیجه(س) به رسول خدا(ص):
چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت.
ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. (21)حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد.پیغمبر خدا (ص) شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید. آرامگاه خدیجه در قبرستان ابو طالب و در مکه است . این مکان را به نام مقبره معلی ( یا معلاة ) و مقبره بنی هاشم نیز می شناسند.
قبرستان ابو طالب محل دفن بسیاری از افراد خاندان بنی هاشم و برخی از نزدیکترین یاران رسول خدا (ص ) است.
شبیه ترین مردم به حضرت خدیجه(س):
در روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند : « کانَ الحسینُ بنُ علیٍّ، أشبَهَ الناسِ بِفاطمةَ و کُنتُ أنا أشبَهَ الناسِ بِخدیجةَ الکُبری (سلام الله علیهم اجمعین) » (22) حسین بن علی علیهما السلام شبیه ترین مردم به فاطمه علیهاسلام است و من شبیه ترین مردم به خدیجه کبری علیها سلام هستم.
حضرت خدیجه(س) الگوی تمام انسانها:
زندگی مشترك پیامبر(ص) و خدیجه(س) درس آموز تمام مردان و زنانی است كه جویای سعادت در زندگی خود هستند. عدم دلبستگی خدیجه به سیم و زر دنیا وتوجه به امور معنوی, عشق و علاقه به پیامبر(ص), عطوفت و مهربانی متقابل رسول خدا(ص) و خدیجه(س), ایثار و وفاداری نسبت به یكدیگر, همه و همه درسهای آموزنده ای است برای جویندگان سعادت. امروز همه ما بر سر سفره زحمات حضرت خدیجه نشسته ایم و مدیون این بزرگوار هستیم.
خداوندا به حق محمد و آل محمد ما را از پیروان راستین محمد و آل محمد قرار بده.
در آغاز خطبه دوم خود همه شما برادران و خوهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی ، انجام دستورات خدا و دوری از گناه. در توصیه به تقوی اهمیت نماز جمعه را خدمت شما عرض می کنم.
ثواب رفتن به نماز جمعه:
رسول خدا – صلی اللهُ علیهِ و الِهِ وسلم – می فرمایند: « مَنِ اغْتَسَلَ یَوْمَ الجُمُعَةِ و اسْتاکَ وَ مَسَّ من طیْبٍ کانَ عِنْدَهُ وَ لَبِسَ مِنْ اَحْسَنِ ثیابِهِ ثُمَّ خَرَجَ حَتّی اَتی اِلیَ الْجُمُعَةِ وَ لَمْ یَتَخَطَّ رِقابَ النّاسِ، ثُمَّ اَنْصَتَ إلَی الْخُطْبَةِ » هر کس روز جمعه غسل کرده، مسواک زند و از عطری که دارد استعمال نماید و بهترین جامه اش را بپوشد، سپس از خانه بیرون رود تا به مصلای جمعه برسد و (هنگام گذشتن از صف نمازگزاران) پا بر دوش آنها نگذارد، و سپس به خطبه گوش فرا دهد، «کانَ کَفارَةَ ما بَیْنَها و بَیْنَ الْجُمعَةِ الَّتی قَبْلَها وَ زیادَةَ ثَلاثَةِ اَیّامٍ» این عمل او کفاره گناهانی است که در فاصله میان آن جمعه تا جمعه پیشین و سه روز پس از آن، از وی سر زده است (نماز جمعه کفاره ده روز گناهان و تقصیراتی است که انجام داده ایم)« لِقَوْلِهِ تَعالی» زیرا خدای تعالی می فرماید: «مَنْ جاءَ بالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها»هر کس کاری نیک انجام دهد، ده برابر پاداش دریافت می دارد. (23)نماز جمعه تا این اندازه ثواب دارد آن را قدر بدانید. یک خواهش دارم از شما این است که تبلیغ چهره به چهره کنید، خودتان که به نماز جمعه می آیید، حداقل یک نفر را نیز با خودتان به نماز بیاورید. ما در مقابل هم وظیفه داریم تا هم خودمان و هم خانواده خودمان را نجات بدهیم. چنانچه در قرآن نیز آمده است : « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْليکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ ... »(24) ای کسانی که ایمان آورده اید ، خود و کسان خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگ هاست نگه داریدخصوصا در این ماه مبارک رمضان که قطعه ای از بهشت است.نماز جمعه هم قطعه ای از بهشت است.کسانی که بیشترین حضور را در نماز جمعه داشته باشند، روز قیامت ، نزدیکترین فرد به رحمت خدا هستند.
امام على(ع) فرمود: پیامبر خدا، مرا به یمن فرستاد و به من فرمود: «اى على! با کسى جنگ مکن تا آنکه او را دعوت کنى و به خدا قسم! اگر خداوند به دست تو کسى را هدایت کند، برایت از آنچه خورشید بر آن می‌تابد، بهتر است و تو بر او ولایت دارى، اى على!»(25)پس همه سعی کنید یک نفر دیگر را هم با خودتان به نمازجمعه هفته آینده بیاورید . روز جمعه متعلق به امام زمان(عج) است.
بهترین اکسیر:
آیت الله مظاهری ضمن درس اخلاق خود حکایتی نقل کردند با این مضمون : یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمان «ارواحنا‌فداه» رسیده بود و از آن حضرت درخواست «علم اکسیر» کرده بود. در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. آن حضرت به او فرموده بودند: علوم غریبه به تو چه ربطی دارد؟ من به جای آن ختمی به تو یاد می‌دهم که بهتر از اکسیر است. بعد فرموده بودند: به پنج تن و امام زمان توسّل پیدا کن و در توسّل‌هایت بگو: «یا محمّد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین، یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی».آن عالم نقل می‌کند: وقتی حضرت فرمودند: «ادرکنی»، به ذهنم خطور کرد که باید بفرمایند: «ادرکونی»، یعنی برای درخواست کمک از پنج نور مقدّس، باید فعل جمع به کار ببریم، پس چرا ایشان فعل مفرد به کار برده و می‌فرمایند: «ادرکنی و لاتهلکنی»؟! وقتی چنین تصوّری کردم، امام زمان «ارواحنا‌فداه» تبسّم کردند و فرمودند: همین است که گفتم. برای اینکه واسطه فیض این عالم، فعلاً من هستم.یعنی اگر در زمان حاضر توسّلی به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم یا سایر حضرات معصومین سلام الله علیهم بشود، فیض الهی به واسطه وجود مقدّس امام زمان «ارواحنا‌فداه» به بندگان می‌رسد.
از همه به خصوص جوانان تقاضا دارم که با این ختم، به امام زمان متوسّل شوید و این ختم را زیاد بخوانید. همه افراد، حتی کسانی که سواد و تحصیلات کافی ندارند هم میتوانند این ختم را بخوانند و به پنج تن آل عبا و امام زمان متوسّل شوند؛ این ختم، علاوه بر آنکه آسان است، برای رفع هر حاجتی خوب، موثر و مجرّب می‌باشد.
مناسبتهای هفته:
مناسبهای هفته پیش رو را به اختصار خدمت شما عرض می کنم.
وضعیت بحرانی آب در شهرستان:
نمازگزاران عزریز وضعیت آب در شهرستان به نقطه بحران رسیده است،اگر این وضعیت ادامه پیدا کند دیگر شهرستان زرند قابل سکونت نیست. چاههایی که آب شرب ما را تامین می کرده به 300 متر رسیده است یعنی حدودا در چترود 21 متر آب پایین آمده است.کم کم آب شور مزه و سپس تلخ می شود. مسئولین امروز با تمام ظرفیت آب را تامین می کنند.نکته ای را به عنوان مقدمه عرض کنم. متوسط بارندگی جهان، 750 میلیمتر است ولی در ایران که منطقه گرم و نیمه خشک است، 250 میلیمتر یعنی یک سوم جهان، بارندگی داریم. متوسط بارندگی در استان کرمان 180 میلی متر است.کارشناسان آب و خاک می گویند که شما می توانید از 40 درصد ،آب زیر زمینی استفاده کنید البته در جاهایی بارندگی دارند، اگر 60 درصد استفاده کنید آن منطقه قابل سکونت نیست ولی در شمال استان کرمان 80 درصد از آب زیرزمینی استفاده می شود با توجه به اینکه ما یک سوم دنیا بارندگی داریم.همین چکه کردن شیر آب در یک منزل ، در طول یک سال حدود 12هزار لیتر آب هدر می رود. با یک واشر 50 تومانی می توان جلوی این نوع هدر رفت را گرفت.حمام را کوتاه کنید.مسئول آب شهری اعلام کردند که سرانه مصرف آب هر نفر روزانه 150 لیتر است.اگر هر نفر 20 لیتر صرفه جویی کند. در این تابستان با مشکل بی آبی برخورد نمی کنیم.ولی اگر به همین روش ادامه پیدا کند، مجبوریم تا هر روز آب بخشی از شهر را قطع کنیم. حال ما مختاریم هر راهی را که می خواهیم انتخاب کنیم. در مصرف آب ، صرفه جویی کنید. بایک لیوان آب هم می توانیم مسواک بزنیم.ولی ما متاسفانه با ده لیتر آب مسواک می زنیم.در وضو گرفتن و شستن لباس... نیز صرفه جویی کنیم.از شیرهای پرفشار آب استفاده کنیم. این شیرها ، 11 لیتر کمتر از شیرآب معمولی مصرف می کند. بیشتر توجه کنیم.آب سرمایه ماست و جایگزین ندارد، آب مانند هواست که اگر نباشد حیات ما به خطر می افتد. ما نباید این گونه نسبت به این مایه حیات بی توجه باشیم وبی مهابا مصرف کنیم.
سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران نظام:
مقام معظم رهبری اهمیت انس با قرآن و عمل به قرآن را بیا ن نمودند و فرمودند جلسات قرآن را مانند جلسات عزاداری به صورت مداوم برگزار کنید. ان شاءالله امروز هم بعد نماز برنامه تلاوت قرآن را خواهیم داشت.
ایشان که در جمع کارگزاران نیز فرمودند: نقشه دشمن این است که توانمندی ایران را از بین ببرد.مهمترین دغدغه من حل دو مشکل رکود و بیکاری است و فرمودند: عمده این مشکلات، از تحریم نیست بلکه ناشی از سیاست ها و برنامه هایی است که دولت ها اجرا می کنند.هم دولت فعلی و هم دولت های سابق و اسبق.و فرمودند دشمن با موجودیت انقلاب اسلامی کار دارد، عده ای می خواهند بین ایران و امریکا آشتی بدهند ولی امریکایی هادشمن ما هستند و تمام برنامه های آنها بر اساس دشمنی است و در برنامه برجام نیزفرمودند :ما به تهعدات خودمان عمل کردیم ولی طرف مقابل تحریم ها را برنداشت و فرمودند اگر رئیس جمهور جدید امریکا برجام را پاره کند ما برجام را به آتش می کشیم.ایشان همچنین از هیات نظارت بر برجام نیز خواستند تا از منافع ایران حمایت کند.
رسوایی بزرگ آمریکا وسازمان ملل:
نکته بعدی رسوایی بزرگ امریکا و سازمان ملل است ، سازمان مللی که وظیفه آن حمایت از منافع ملتها ودفاع از انسانیت و شرافت است ولی از رژیم کودک کش آل سعود دفاع کردند. همه دیدیم که در ابتدا سازمان ملل، آل سعود را به عنوان ناقض حقوق بشر اعلام کردند ولی با دلارهای سعودی دهان بانکی مون دبیر کل سازمان ملل متحد را بستند و رسوایی بزرگ را به بار آوردند ونام رژیم کودک کش وجنایتکار آل سعود را از میان ناقضان حقوق بشر برداشتند.چه جنایات بزرگی را این آل سعود در این یک سال انجام داده است.حدودا نه هزار نفر از مردم یمن را کشتندو نهصدهزار نفر از مردم را آواره کردند.
نفوذ دشمنان درشبکه های مجازی:
نکته دیگر: دشمن از هر راهی که بتواند استفاده می کند تا به ایران اسلامی ضربه بزند. تعبیر جهاد کبیر را از برداشت قرانی « فَلا تُطِعِ الْکافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبيراً »(26) مقام معظم رهبری به ما آموختند.ایشان فرمودند: اولا از کفار پیروی نکنید، دوم جهاد همه جانبه بپردازید و به شبکه های نفوذ اشاره کردند.یکی از این شبکه های نفوذ که در ایران بسیار فعال است و هشتاد درصد کاربرانش در دنیا ایرانیان هستند،همین شبکه تلگرام است . این شبکه مجازی را یکی از صهیونیست های یهودی که دفتر آن در اسرائیل و سرور آن در انگلستان و بی بی سی است، برنامه ریزی کرده است .وامروز متاسفانه هشتاد درصد ایرانیان و شصت درصد اینترنت ما در خدمت تلگرام است.یکی از اثرات سوء این شبکه، از هم پاشیده شدن شش هزار خانواده ایرانی به علت استفاده از شبکه اجتماعی بوده است. دشمن دائما در حال برنامه ریزی و کار است.
متاسفانه ما نیز در خواب غفلت هستیم. می توان بجای آن از نرم افزرار های خوب ایرانی استفاده کنیم ما با استفاده از تلگرام به دشمن اجازه می دهیم تا در خانواده و حریم خصوصی ما نفوذ کند. و اینترنت ما در اختیار این شبکه فاسد قرار بگیرد و چنین ضربه های مهلکی به خانواده هایمان وارد شود.
شهادت دکتر مصطفی چمران:
دوشنبه 31 خرداد ماه، شهادت سردار رشید اسلام دكتر مصطفي چمران(1360) راداریم که روز بسيج اساتيد نامگذاری شده است.
ولادت امام حسن مجتبی(ع):
سه شنبه ولادت باسعادت ولادت امام حسن مجتبي(ع)(3ق) و روز اکرام را داریم.همچنین در این روز ،سالروز تاسيس سازمان تبليغات اسلامي به فرمان امام خميني(ره)(1360ش) و روز تبليغ و اطلاع رساني نامگذاری شده است و نیز روز اصناف می باشد.آغاز هفته صرفه جویی در مصرف آب را نیز در پیش داریم.
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 43، ص 53 .
2- ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۵./ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۶
3- عقاد: فاطمة الزهرا ص 10 / عقاد سند خود را ننوشته است.تبع لقب عام پادشاهان یمن است.اگر این داستان درست باشد این شخص، تبع الاصغر، حسان بوده است.لیکن مورخان، حادثه های دوران چند تبع را با یکدیگر در آمیخته اند (رجوع به تاریخ یعقوبی. حبیب السیر.مجمل التواریخ و القصص و تاریخ گزیده شود) .اما تا آنجا که نگارنده جستجو کرد، این تبع بر اثر خوابی که دیده بود خانه کعبه را حرمت نهاد، و آنرا پرده پوشاند.گویند او نخستین کسی است که خانه کعبه را پرده پوشانید. گویا این داستان که در سیره ابن هشام به نقل از محمد بن اسحاق آمده است، و یاقوت نیز بخشی از آن را ذیل کلمه کعبه آورده است. (ر.ک سفینة البحار ج 2 ص 643) پایه ای نداشته باشد و الله العالم.
4- طبقات ابن سعد، ج1، ص 128/ تاریخ یعقوبى، ج2، ص10.
5- ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص 120 . سمعانی، الانساب، ج 1 ص 215
6- خدیجه بنت خویلد امه جمعت فی امرأه، سید نبیل الحسنی، ج 1 ص 40
7- سیر اعلام النبلإ, ج۲, ص۱۱۱/ شرح المواهب، اللدنیّه، زرقانی، ج 1، ص 199
8- شرح المواهب، اللدنیّه، زرقانی، ج 1، ص 199.
9- الانوار الساطعه، سیلاوی، ص 351
10- بحار ،محمد باقر مجلسی، بیروت، ج 21، ص 352 / کحل البصر، محدث قمی، چاپ بیروت، ص 70
11- بحار الانوار، همان، ج 43، ص 122
12- سوره حدید، آیه 19
13- بحارالانوار، ج 100، ص 189
14- نفس المهموم 451
15- مفاتیح الجنان، دعای ندبه
16- بحارالانوار، ج 16، ص 69.
17- بحارالانوار، ج16، ص22 / الصحیح من سیرة النبی ج2، ص 108 و 121تا126
18- ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص 139، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ سوم، 1390ق؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 22، ص 191، مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان، 1404ق؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج 1، ص 510، مکتبه بنی هاشمی، تبریز، 1381ق؛ ابو على بلعمى، تاریخنامه طبرى، ج 2، ص 757، تهران، 1373ش
19- عبد الحي بن أحمد بن محمد العكري الحنبلي، شذرات الذهب في أخبار من ذهب، ج1، ص14، حوادث سال/ حمد بن عبدالله الحاكم، النيسابوري، المستدرك على الصحيحين ،ج 3، ص200، ح4837 /علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي، ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج3، ص 193؛ شمس الدين، ذهبي، سيرأعلام النبلاء، ج2، ص 111، ذيل ترجمه خديجه ام المؤمنين، رقم 16؛ علي بن عيسى بن أبي الفتح، الأربلي، كشف الغمة، ج2، ص135، باب: فصل في مناقب خديجه)
20- مسعودی، أبوالحسن على بن الحسین؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ پنجم، 1374ش، ج1، ص 638 /همدانى قاضى ابرقوه، رفیع الدین اسحاق بن محمد (ترجمه و انشا)؛ سیره رسول الله(ص)، تحقیق اصغر مهدوى، تهران، خوارزمى، چ سوم، 1377ش. ج1،ص41 / ابن واضح یعقوبى، احمدبن ابى یعقوب؛ تاریخ یعقوبى، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ ششم، 1371ش، ج1، ص394 / المقریزى، تقى الدین أحمدبن على؛ إمتاع الأسماع بما للنبى من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسى، بیروت، دار الكتب العلمیة، ط الأولى، 1420، ج1، ص46
21- ریاحین الشریعة٬ ج ۲ ٬ ص ۴۱۲
22- مناقب آل ابی طالب ۳، ص ۱۷۰ / بحارالانوار ۲۴،۳۱۶ / المناقب لابن شهر آشوب
23- مستدرک الوسائل، ج6، ص41
24- سوره مبارکه تحریم،آیه 6
25- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 28، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
