سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

پیاده روی درسیره اهل بیت:

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 397 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1395.06.10
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم شکرگزاری رضوی مورخه 95/06/5



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)،یا بقیة الله، یا ابا صالح اغثنا وادرکنا.

السلام علیک یا ثامن الحجج، یا علی ابن موسی الرضا(ع)، یا غیاث الامه، السلام علیکم یا شهداء یا نجباء یا سعداء.

تو مپندار که مجنون سر خود مجنون شد
از سمک تا به سمایش کشش لیلا برد

اولاً زیارت شما محبان ودوستداران وعاشقان اهل بیت وامام رضا(ع) قبول باشد ان شاء الله که این نعمت بزرگ سالهای سال نصیب شما عزیزان بشود چون شما نماینده این مردم هستید وبه برکت شما رحمت بر سراسر شهر واستان نازل می شود پس قدر خودتان را بدانید .خیر مقدم عرض می کنم خدمت برادران وخواهران مکرمه وتقدیر وتشکر می کنم از همه شما عزیزان وبزرگواران خاصه جناب حاج آقای ایرانمنش وهمه دست اندر کاران کاروان عاشقان ومحبان امام رضا(ع)، از جناب حجت الاسلام سلطانی که شَرَفِ حضور دارند تقدیر وتشکر می کنم .

پیاده روی درسیره اهل بیت:

پیاده روی نشانه عشق به ثامن الحجج علی ابن موسی الرضاست است ودر اسلام هم سابقه دارد وخودِ اهل بیت هم پیاده روی می کردند، چنانچه در روایت هم داریم: « لقد حج الحسن بن علی خمسا و عشرین حجة ماشیا و ان النجائب لتقاد معه »(1) براستی که حسن بن علی بیست و پنج سفر پیاده به حج رفت و مرکبهای راهوار او را بدون سوار همراهش می کشیدند.

امام حسن مجتبی(ع) بارها به عشق زیارت خانه خدا مسیر مکه را پیاده می رفتند ، امام سجاد(ع) هم بصورت ناشناس می رفتند تا خدمتگزار کاروان باشند ودر هرکاروانی که شناسایی می شدند امام از ان کاروان می رفتند، شما ببینید که در آن زمان کاروانها چه مشکلاتی داشتند که با اسب وشتر وقاطر می رفتند وحتی امام(ع) به قاطرها علف می دادند وظرفهای افراد را می شستند (2) ، منظورم این است که این پیاده رفتن سابقه دارد .

این شعری را که درابتدای سخنم خواندم از علامه طباطبایی است، تا کشش از طرف امام رضا(ع) نباشد موفقیتی هم حاصل نمی شود، این کشش از ناحیه امام رضا(ع) است که شما را جذب می کند تا پانصدکلیومتر را با پای پیاده تا مشهد را طی می کنید ویک خواهشی که از آقای ایرانمنش دارم که این فرهنگ را گسترش بدهید چون بارها خانم ها هم مراجعه کرده اند که اگر راهی داشته باشند همراه خانواده های خودشان در این پیاده روی شرکت کنند تا بانوان هم بتوانند در ابراز عشق وعلاقه به آقا امام رضا(ع)نقش وسهم داشته باشند .

خوشبختی کامل درگرو توسل به اهل بیت:

امروز هم گزارشی را که دادند کارهای فرهنگی بسیار خوبی انجام شده است ،هم سیاحت و زیارت وهم پاسخ به مسائل شرعی ودینی است وافرادی که در این کاروان هستند واقعاً سعادتمند می شوند وآن جذبه عشق علی ابن موسی الرضا(ع) به دلشان می تابد وزندگی آنها را دگرگون می کند، من اعتقاد راسخ دارم که خوشبختی وسعادت کامل این است که انسان به اهل بیت وصل شود، به غیر از محبت ودوستی وتبعیت از اهل بیت هیچ راهی به نظر بنده نمی رسد وخوشبختی کامل همین است وقتی که به تاریخ کربلا نگاه می کنیم کسانی موفق شدند که واقعاً عاشق اهل بیت شدند ومی بینیم که مثلاً یک خانواده مسیحی در عرض چند روز مسلمان ودوستدار اهل بیت شده است وبه کجا رسیده است ، مثل عبیدالله ابن حُر جعفی که اینها انسانهای سرشناسی بودند ولی رابطه خودشان را با اهل بیت قطع کردند وحتی امام آنها را هم دعوت کرد ولی آنها همراهی نکردند وبدبخت شدند وافسوس خوردند که امام حسین(ع) ما رادعوت کرد ولی ما لبیک نگفتیم بنابراین ما هرچه که در زندگی به اهل بیت متوسل بشویم خوشبخت وسعادتمند می شویم ودر واقع خوشبختی هم همین است والبته اهل بیت دوستان خودشان را دوست می دارند واز انها دستگیری می کنند و رها نخواهند کرد خوب این نکته اول بود .

زیارت امام رضا(ع) افضل است یا زیارت امام حسین(ع):

علی بن مهزیار از امام جواد(ع) نقل کرده که به امام عرض کردم: «جُعلتُ فداک! زیارة الرّضا صلوات الله علیه افضل ام زیارة ابی عبد الله الحسین صلوات الله علیه؟» آیا زیارت پدر شما افضل است یا زیارت امام حسین(ع)؟ فرمود: « زیارة اَبی افضل» زیارت پدرم امام رضا(ع) افضل است (همه ما می گوئیم زیارت امام حسین(ع) افضل است ولی امام جواد(ع) فرمودند زیارت پدرم امام رضا(ع)از ناحیه زائران افضل است) « و ذلک انّ ابا عبد الله صلوات الله علیه یزورُهُ کلُّ النّاس » زائران امام حسین(ع) را همه مردم از همه مذاهب زیارت می کنند «و ابی صلوات الله علیه لا یزورُهُ الّا الخواصُّ من الشّیعة» ولی پدرم را شیعیان خالص دوازده امامی اثنی عشری زیارت می کنند از این جهت زیارت پدرم افضل است .(3)

واقفیون چه کسانی بودند:

دوران امام رضا(ع) واقعاً یک دوران عجیبی بود، گروهی از اصحاب موسی بن جعفر علیه السلام پس از درگذشت امام به امامت و وصایت امام رضا علیه السلام ایمان نیاوردند و گفتند:«حضرت موسی بن جعفر زنده است و روزی ظهور خواهد کرد» این گروه چون در امامت حضرت موسی بن جعفر توقف کردند به واقفیّه معروف اند.مهم‌ترین دلیل به وجود آمدن این فرقه وجود اموال فراوان امام موسی بن جعفر در نزد وکیلان ایشان بود.چون امام موسی کاظم مدّت زیادی در زندان بود و نمی توانست اموالی را که برای ایشان می‌رسید، در موارد مناسب به مصرف برساند، مبالغ زیادی نزد وکلای ایشان مانده بود. به عنوان مثال، هفتاد هزار دینار نزد زیاد بن مروان قندی، سی هزار دینار نزد علی بن ابی حمزه بطائنی و سی هزار دینار و پنج کنیز نزد عثمان ابن عیسی مانده بود.اگر این افراد به امامت حضرت رضا علیه السلام اعتراف می‌کردند، باید همه این اموال را به ایشان می‌دادند. به همین دلیل در آنها طمع کردند و با سرباز زدن از امامت ایشان، اموال را تصاحب کردند و به مصارف شخصی رساندند. برای همین پس از شهادت امام موسی کاظم علیه السلام گفتند او از دنیا نرفته و روزی ظهور خواهد کرد؛ و به این ترتیب به امامت حضرت علی بن موسی الرضا ایمان نیاوردند. این گروه را که واقفیّه نام گرفتند. (4) . امروز هم همین گونه است ، در هر دوره ای این دنیا طلبی وجود دارد .رأس همه بدبختی ها، همین دنیا طلبی است ،اینها وکلای امام بودند وامام به آنها حکم دادند ولی انها خیانت کردند وبعد منکر امامت امام رضا(ع) شدند وهفت امامی شدند وبه همین دلیل به واقفیه مشهور شدند. واقعا دوران امامت، امام رضا(ع) بسیار سخت بود ، مرحوم کلینی داستان زندگی امام رضا(ع) را در اصول کافی بیان کرده اند .

تبلیغات گروه واقفیه علیه امام رضا(ع):

تبلیغات مخالفان امامت و گروه واقفیه درباره حضرت رضا علیه السلام به حدّی بود که حتی پس از ولادت حضرت جواد علیه السلام که همه مخصوصا واقفیه خلع سلاح شده بودند گروهی از خویشان آن حضرت را وادار نمودند که ادعا کنند حضرت جواد علیه السلام فرزند علی بن موسی علیهماالسلام نیست! آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، شبهه عوام فریبانه عدم شباهت میان پدر و فرزند را از نظر رنگ مطرح نمودند، و گندمگونی صورت حضرت جواد علیه السلام را بهانه قرار داده، گفتند: در میان ما، امام گندمگون وجود نداشته است. حضرت رضا علیه السلام فرمود: «هُوَ اِبْنی؛ او فرزند من است.» آنان (بر خلاف واقع) گفتند: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با قیافه شناسی داوری کرده است، باید بین ما و تو قیافه شناسان داوری کنند! حضرت (ناگزیر) فرمود: شما در پی آنان بفرستید، ولی من این کار را نمی کنم، اما به آنان نگویید برای چه دعوتشان کرده اید. یک روز بر اساس قرار قبلی، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا علیه السلام در باغی نشسته و آن حضرت در حالی که جامه ای گشاده و پشمین بر تن و کلاهی بر سر و بیلی بر دوش داشت، در میان باغ به بیل زدن مشغول شد؛ گویی که باغبان است و ارتباطی با حاضران ندارد.آن گاه حضرت جواد علیه السلام را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواست نمودند که پدر وی را از میان آن جمع شناسایی کنند، آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد؛ اما این شخص، عموی پدرش و این عموی خود او و این هم عمه اوست. اگر پدرش نیز در اینجا باشد، باید آن شخصی که در میان باغ بیل بر دوش گذاشته است، باشد؛ زیر ساق پاهای این دو به یک گونه است! در این وقت امام رضا علیه السلام به جمع آنان پیوست، قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است. در این هنگام، علی بن جعفر از جا برخاست و بر لبهای حضرت جواد علیه السلام بوسه زد و آب دهان حضرت را مکید و عرض کرد: «اَشْهَدُ اَنَّکَ اِمامی(5)؛ گواهی می دهم که تو امام من )بعد از پدرت) هستی. بدین ترتیب، این توطئه مخالفان امامت نیز منجر به شکست شد. امام رضا(ع) در چنین دورانی زندگی کردند خوب این نکته را از این جهت خدمت شما عرض کردم که توفیق زیارت امام رضا(ع) نصیب شما شده است .امام رضا(ع) واقعاً فریاد رس هستند .

امام رضا(ع) فریاد رس امت :

در روایات دیگری امام صادق(ع) در ضمن معرفي حضرت موسي کاظم(ع)، به عنوان امام پس از خود مي‏فرمايد : «قال یخرج الله عزوجل منه غوث هذه الامة و غیاثها » خداوند از فرزندان او کسي را قرار مي‏دهد که دادرس و فریادرس این امت است. «و علمها و نورها و فضلها و حکمتها » علم و نور و فهم و حکمتهاي امت اسلام، همه در او جمع است. «خیر مولود و خیر ناشی‏ء» او بهترين مولود و نيکوترين فرزند امت است.« یحقن الله عزوجل به الدماء » خداوند به وسيله‏ي او خون مسلمانان را حفظ مي‏کند « و يصلح به ذات البين » ميان مردم صلح و آشتي برقرار مي‏سازد« و يلم به الشعث » پراکندگيها را برطرف مي‏کند« و يشعب به الصدع » نابسامانيها را سامان مي‏بخشد«و يکسو به العاري» برهنگان را مي‏پوشاند« و يشبع به الجائع » گرسنگان را سير مي‏کند «و يومن به الخائف» آنکه بیمناک است در سایه حکومت او به ایمنی می رسد « و ينزل به القطر» به گل وجود او باران مي‏فرستد،« و ياتمر له العباد»و بندگان را به فرمانبرداري وامي‏دارد.(6) شما به زیارت چنین بزرگواری می روید،قدر بدانید.

معجزه امام رضا علیه السلام و شفای بیمار

قافله ای از خراسان به طرف کرمان حرکت می‌کرد. در بین راه، دزدان بر اهالی کاروان حمله کردند و مردی را که گمان می‌کردند ثروتمند است گرفتند و روزهای زیادی او را در میان برف حبس کردند، دهانش را پر از برف کردند تا مجبور شود جای پول های خود را بگوید. سرانجام زن یکی از دزدان بر این مرد ترحم کرد و او را آزاد ساخت. مرد فرار کرد ولی در اثر شکنجه، دهان و زبانش به‌شدت آسیب دیده بود، به‌طوری که دیگر قادر به سخن گفتن نبود.شبی در خواب دید که مردی می گوید حضرت رضا علیه السلام وارد خراسان شده. نزد او برو و دوای درد خود را بخواه. او هم در خواب نزد امام رفت و امام به او فرمود:«زیره و سیسنبر و نمک را بکوب و در دهان خود نگاه دار. خوب می شوی.» مرد از خواب بیدار شد ولی به خواب خود اعتنائی نکرد، و سرانجام خود را به نیشابور رساند. به او گفتند امام از نیشابور رفته و اکنون به رباط سعد رسیده است.مرد به رباط سعد رفت و خدمت امام رسید، با سختی فراوان جریان دزدان را تعریف کرد و از امام خواست او را شفا ببخشد.امام بلافاصله فرمود:«برو همان دستوری را که در خواب به تو دادم، عمل کن!» مرد به دستور امام عمل کرد و خوب شد. (7) واقعاً امام رضا(ع) پناه هستند من خودم هم خاطرات زیادی از عنایت امام رضا(ع)دارم وهر ساله چه گرفتاریها که به برکت این امام بزرگوار برطرف می شود.

کَرَم امام رضا(ع) در حق خانواده فقیر:

ما در مشهد بودیم که یکی از روحانیون که بحثهای احکام را هم زیاد نوشته اند نقل کردند که یک خانواده ای به زیارت آمده بودند وفقیر هم بودند وبچه اینها همیشه دلش می خواست که از غذای امام رضا(ع) بخورد وموفق نشد واز پدرش خواست که یک غذای خوب برای او بخرد ولی پولی نداشتند وروزی که قصد برگشت داشتند گفت یا امام رضا ما در شهر شما زائر بودیم ولی یک غذای خوبی از ناحیه شما به ما نرسید وپدرو مادرم هم پولی برای خرید غذا نداشتند وبالاخره حرکت کردند وبا ماشین رفتند ودر مسیر به نزدیک یک شهری رسیدند ویکی از بزرگان همان شهر آقایی را در خواب دید که گفت: کاروان زیارتی امام ضا(ع) از کنار شهرتان عبور می کند ،ماشین آنها خراب می شود ، شما هم می روی وفلان غذا تهیه می کنی وکل کاروان رادعوت می کنی خصوصاً آن بچه را ،کرم من اجازه نمی دهد کسی از من چزی را طلب کند ومن برآورده نکنم ولو اینکه بچه باشد. آن شخص می گوید من از خواب بیدار شدم وهمان اتفاق رخ داد واین رویای صادقه بود.

حالا هم توفیقی شامل حال شما بزرگواران شده است که در طول چند روز به عشق آقا امام رضا(ع) موفق شدید با پای پیاده به زیارت این امام بزرگوار مشرف شوید ومخصوصاً که امروز هم روز زیارتی خاص امام رضا(ع) است وخیلی هم به زیارت ایشان از راه دور ونزدیک سفارش شده است وپایان کلام من این باشد که دستمان را روی سینه بگذاریم وبه عنوان شکر گزاری به ساحت مقدس این امام بزرگوار سلام می دهیم " السلام علیک یا علی اب موسی الرضا(ع) " جانها به قربانت ای امام هشتم .

*خدایا چنان کن سرانجام کار* توخشنود باشی وما رستگار*


پی نوشت:

1- مستدرک حاکم، ج 3، ص 169

2- جعفر شهیدی، زندگانی امام سجاد، ص 147.

3- کلینی، کافی: ج9، ص335، طبع دارالحدیث

4- بحار الانوار، ج 48، ص 250 و 252 / بحار الانوار، ج 48، ص 270.

5- اصول کافی، کلینی، مکتبة الصدوق، ج1، ص322؛ سیره پیشوایان، ص533 ـ 534.

6- بحارالانوار ج 48 ص 12

7- بحارالانوار، ج 49، ص 124، ح 6. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 211.

چاپ این نسخه درجه: 5.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 1 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.