السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)،یا بقیة الله، یا ابا صالح،ادرکنا واغثنا
خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج)، سلامتی رهبر عزیز وبزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشان، شادی ارواح طیبه شهداء،شهدای شهرستان، شهدای گمنام،شهدای مدافع حرم، شهدای والامقامی که بستگانشان در این نماز باشکوه عید قربان حضور دارند، سلامتی خودتان و سلامتی حجاج بیت الله الحرام اجماعاً صلوات.
اولاً از حضور مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه ودست اندرکاران امروز در نماز عید قربان،صمیمانه تقدیر وتشکر می کنم.
رتبه وجودی انسان، قابل تغییر است، بالاتر از فرشته یا پایین‌تر از حیوان؟
برادران بزرگوار و خواهران مکرمه خدای تبارک و تعالی مخلوقات فراوانی دارد،بعضی از این مخلوقات تابع غریزه هستند،مانند حیوانات یعنی به حکم غریزه رفتار می کنند .برخی دیگر از مخلوقات تابع وظیفه هستند مانند ملائکه یعنی وظیفه ای که خدای متعال برای آنها در نظر گرفته است را انجام می دهند. نوع دیگر مخلوقات ، انسانها هستند که هم مانند حیوانات دارای غریزه هستند و هم مانند ملائکه وظایفی به عهده دارند .اگر انسانی تنها به دنبال هوس ها و غرایز خود باشد،مقام او در حد حیوان تنزل کرده است :« أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ »آنها مانند چهارپایانند «بَلْ هُمْ أَضَلُّ » بلکه گمراه ترند (1)،رتبه انسانی آنها از چهارپایان نیز کمتر است. واگر انسانی وظیفه الهی خودش را انجام بدهد ودر کشمکش بین غریزه و وظیفه، وظیفه اش را برتر بداندو انجام بدهد ، در حد ملک و پاکان و حتی بالاتر از فرشتگان خواهد بود.
چنانچه انسان مومن در ماه مبارک رمضان، در کشمکش بین خوردن و آشامیدن و روزه گرفتن یعنی جنگ بین هوای نفس و انجام دستور خداوند،دستور خدا را انتخاب می کند و یک ماه روزه می گیرد و بعد از یک ماه روزه، او جشن پیروزی بر هوای نفس را می گیرد و آن روز برای او است.امروز نیز عید است، برای انسانی که در انجام دستور خداوند موفق شده است و سربلند بیرون آمده است.
فرمان ذبح اسماعيل (عليه السلام) :
در روزی مثل امروز، خدای تبارک و تعالی در عالم خواب و رویا به حضرت ابراهیم خلیل امر کرده بودکه باید از یگانه فرزندش که خداوند در سن پیری نصیب او کرده بود در راه خدا بگذرد، حضرت ابراهیم این خواب را چندین مرحله دید تا رسید به مثل امروز که عید قربان است و به فرزندش گفت : فرزندم من درخواب دیدم که باید تو را قربانی کنم،( پدر تسلیم، فرزند تسلیم)، جناب اسماعیل جوان فرمود: « يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ » ای پدر ، به هر چه مامور شده ای عمل کن «سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ »که اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهی يافت (2) .حضرت ابراهیم و فرزندش برای انجام امر خداوند از کنار خانه خدا به سمت منا حرکت کردند، شیطان سه مرحله بر حضرت ابراهیم (ع)ظاهر شد و شروع به وسوسه حضرت ابراهیم(علیه السلام)کرد و گفت: « ابراهيم! خوابى را كه ديدى خواب شيطانى است! اطاعت شيطان مكن!» ابراهيم (عليه السلام) كه در پرتو نور ايمان و نبوت او را شناخت، بر او فرياد زد دور شو اى دشمن خدا ! ابراهيم (عليه السلام) اببتدا به «مشعر الحرام» آمد تا پسر را قربانى كند، شيطان به دنبال او آمد، او به محل «جمره اولى» آمد، شيطان به دنبال او آمد، ابراهيم (عليه السلام) هفت سنگ به او پرتاب كرد، هنگامى كه به «جمره دوم» رسيد، باز شيطان را مشاهده نمود، هفت سنگ ديگر بر او انداخت، تا به «جمره عقبه» آمد، هفت سنگ ديگر بر او زد (و او را براى هميشه از خود مأيوس ساخت).
البته در بعضی نقل ها آمده است شيطان ابتدا به سراغ «هاجر» آمدتا او را وسوسه کند و مانع انجام امر خداوند شود، و به هاجر گفت: مىدانى ابراهيم چه در نظر دارد؟ مى خواهد فرزندش را امروز سر ببُرّد! «هاجر» گفت: برو سخن محال مگو كه او مهربان تر از اين است كه فرزند خود را بكشد، اصولًا مگر در دنيا انسانى پيدا مى شود كه فرزند خود را با دست خود ذبح كند؟ شيطان به وسوسه خود ادامه داد، گفت: او مدعى است خدا به او دستور داده.«هاجر» گفت: اگر خدا دستور داده، بايد اطاعت كند و جز رضا و تسليم راهى نيست! بار دیگر شیطان، به سراغ «فرزند» آمد و به وسوسه او مشغول شد، از آن هم نتيجه اى نگرفت، چون اسماعيل (عليه السلام) را يکپارچه تسليم و رضا يافت. سرانجام، به سراغ «پدر» آمد.(3)
اما قول معروف ان است که شیطان سه مرتبه به سراغ ابراهیم نبی رفت و او را وسوسه کرد تا نتواند از این میدان آزمایش الهی سربلند بیرون بیاید. اما حضرت ابراهیم ، قهرمان حق و تسلیم در برابر امر پروردگار
هر بار با هفت سنگریزه او را از خود دور کرد وآماده انجام امر خداوند شد تا فرزندى را كه يک عمر در انتظارش بوده و اكنون نوجوانى برومند شده است، با دست خود سر ببُرّد! فرزندش اسماعیل نیز از اين فرمان الهى، استقبال كرد، با صراحت و قاطعيت گفت: پدرم هر دستورى به تو داده شده است اجرا كن: «قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ». و از ناحيه من فكر تو راحت باشد كه به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت: «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»(2). و به این ترتیب هم پدر و هم پسر نخستین مرحله این آزمایش بزرگ را با پیروزى کامل مى گذرانند.
وصیت حضرت اسماعیل به حضرت ابراهیم قبل از قربانی شدن:
« پدرجان! ابتدا صورتم را بر روى خاک بگذار، تا چشمانت به چشمانم نیفتد، و عواطف پدرانه ات تحریک نشود; زیرا ممکن است مانع انجام فرمان پروردگار شود. پدرم با ریسمان دستانم را محکم ببند که هنگام اجراى فرمان الهى دست و پا نزنم تا از پاداشم کاسته نشود و لباس نبی خدا به خون آلود نگردد، پدر جان کارد را تیز کن و با سرعت بر گلویم بگذران تا تحملش بر من (و بر تو) آسانتر باشد! پدرم قبلا پیراهنم را از تن بیرون کن که به خون آلوده نشود، چرا که بیم دارم چون مادرم آن را ببیند عنان صبر از کفش بیرون رود. آن گاه افزود سلامم را به مادرم برسان و اگر مانعى ندیدى پیراهنم را برایش ببر که باعث تسلى خاطر و تسکین دردهاى او است، چرا که بوى فرزندش را از آن خواهد یافت، و هر گاه دلتنگ شود آن را در آغوش مى فشارد و سوز درونش را تخفیف خواهد داد.» (4)
گردن نهادن به امر الهی و ثمره آن :
همه چیز آماده شده و تمام مقدّمات فراهم گردیده، و اینک ابراهیم خلیل قصد دارد فرزندش اسماعیل را به خاطر انجام فرمان الهى ذبح کند. بدین منظور، کارد را بر گلوى اسماعیل مى گذارد. امّا هر چه فشار مى دهد، نمى برد! نکند کارد تیز نیست، آن را امتحان مى کند، بسیار تیز و برّان است. دوباره کارد را بر گلوى اسماعیل مى گذارد، ولى این بار هم نمى برد. حضرت خطاب به کارد مى گوید: چرا نمى گذارى فرمان پروردگارم را انجام دهم؟ کارد به امر خداوند به سخن می آید و مى گوید: «الخلیل یأمرنى والجلیل ینهانى» ابراهیم خلیل مرا امر به بریدن مى کند، و خداى ابراهیم از این کار مَنعم مى کند.(5) اینجا بود که فرشته وحى بر حضرت ابراهیم(علیه السلام) نازل شد : «فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ»هنگامى که هر دو تسلیم (فرمان الهى) شدند و ابراهیم پیشانى او را بر خاک نهاد، «وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ»او را ندا دادیم که: اى ابراهیم! «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ » آن رؤیا را تحقّق بخشیدى (و آماده قربانى فرزند شدى) ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى دهیم. «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ »به یقین این همان امتحان آشکار است. «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»ما قربانى عظیمى را فداى او کردیم، «وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ»و نام نیک او را در امّت هاى بعد باقى نهادیم».(6) بنابراین ابراهیم (علیه السلام) از این آزمون الهی سربلند بیرون آمد و خداوند قوچى بزرگ را فرستاد تا به جاى فرزند قربانى کند و سنتى براى آیندگان در مراسم حج و سرزمین منى از خود بگذارد،حضرت ابراهیم نیز آن قوچ را قربانی کرد.
تعریف قربانی :
قربانی، از دو قسمت «قربان» و «ی» تشکیل شده که ترجمه فارسی آنها می شود «نزدیک کننده» «من». در فرهنگ دینی به هر چیزی که سبب قرب و نزدیکی انسان به خدا شود واژه قربان بر آن اطلاق می گردد. در تعریف قربان نیز آورده اند که: «والقربان ما یقصد به القرب من رحمه الله من اعمال البر»یعنی: قربان هر کار نیکی است که انسان به وسیله آن بخواهد به رحمت خدا نزدیک گردد.
قربانی، ذبح حیوان نفس با تیغ تقوی است :
قربانی در عید قربان به آن حیوانی گفته می شود که برای قرب و نزدیکی به خداوند متعال ذبح یا نحر می شود.(7) باید توجه داشت که خداوند متعال نیازی به گوشت این حیوانات ندارد؛ آنچه که در این جریان اثرگذار است و همان موجب قرب الی الله می شود تقوا، اطاعت پذیری و حرکت برای انجام دستور خداست که از این قربانی در جان قربانی کننده می ماند. چنانچه خداوند متعال می فرماید: « لَن یَنَالَ اللَّهَ لحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَاكِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ » (8) هرگز گوشتها و خونهایشان به خدا نمىرسد؛ بلكه تقواى شما به او مىرسد. پس قربانی یعنی انجام عمل برای خدا و در واقع قربانی کردن یعنی کشتن هوای نفس است. بریدن سرگوسفند در راه خدا یعنی من مومن هستم و برای همیشه هوای نفس را از وجود خودم دور کردم.قربانی یعنی سر غریزه و هوای نفس را ببری. ظاهر کار سر بریدن است ; اما واقعیت قضیه نهایت تسلیم , سرسپردگی , عشق و علاقه بنده به مولای خود است.وقت قربانی کردن نیز امروز است.کسی که می خواهد به این دستور الهی عمل کند ،باید امروز این کار را انجام بدهد .بعضی می گویند تا پیش از آفتاب باید عمل قربانی را انجام داد نه این درست نیست، تا قبل از غروب آفتاب ، فرصت برای قربانی کردن وجود دارد.
قربانی کردن عمل مستحبی است، البته در مکه واجب است و حاجی باید انجام بدهد و در غیر منا، انسان ب برای تقرب به خداوند قربانی را انجام دهد وبر او واجب نیست.
قربانی، واجب یا مستحب؟
از نظر مکتب اهلبیت (ع) قربانی کردن در روز عید قربان بر دو قسم است:
1. قربانی مستحب؛ یعنی همه افراد مسلمان چه در مکه باشند یا در شهر و سرزمین دیگری باشند، می توانند در این روز قربانی کنند و از ثواب آن بهره مند شوند.( البته قربانی مستحب ، هیچ شرط واجبی ندارد.)
2. قربانی واجب؛ کسی که در ایام حج برای حج تمتع احرام می بندد واجب است همه مناسک حج تمتع، از جمله قربانی (در سرزمین منا) را در روز دهم ذیحجه (عید قربان) انجام دهد تا بتواند از احرام خارج شود.
کیفیت تقسیم قربانی:
در روایات است که امامان معصوم علیهم السلام یک سوم قربانی را به همسایگان، یک سوم آن را به نیازمندانی که درخواست داشتند می دادند و یک سوم باقی مانده را برای خانواده خود نگه می داشتند(9) از این رو مستحب است كه قربانى سه قسمت شود: یك سوم آن را خودش بخورد و یك سومش را صدقه بدهد و یك سومش را هدیه نماید و احتیاط آن است كه چیزى از آن بخورد اگر چه واجب نیست.(10)
خوردن گوشت قربانی توسط صاحب آن:
در روایت است که امام باقر علیه السّلام فرمود: « كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) لَا يَأْكُلُ يَوْمَ الْأَضْحَى شَيْئاً حَتَّى يَأْكُلَ مِنْ أُضْحِيَّتِهِ» (11) شیوه امیرالمؤمنین علیه السّلام چنین بود كه روز عید قربان، غذایى نمى خورد تا از گوشت قربانى خود غذائى تناول كند. و نیز آن حضرت فرمود: « وَ لَا تَأْكُلْ يَوْمَ الْأَضْحَى شَيْئاً إِلَّا مِنْ هَدْيِكَ وَ أُضْحِيَّتِكَ إِنْ قَوِيتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ تَقْوَ فَمَعْذُورٌ »در روز عید قربان چیزى نخور مگر از گوشت قربانى خود و اگر قدرت تمكن مالى براى قربانى كردن ندارى در این صورت معذورى.(12) از این روایات به دست می آید اگر برای انسان مقدور بود در روز عید، قربانی کرد اولین چیزی که در آن روز می خورد از گوشت همان قربانی باشد.
قربانی هابیل و قابیل :
قربانی منحصر به دین اسلام نیست بلکه یک دستور توحیدی است و در ادیان دیگر نیز بوده است.
اولین قربانی را فرزندان آدم انجام دادند. موضوعی پیش آمد و قرار بر این شد كه فرزندان آدم ،هرکدام جداگانه برای خدا قربانی انجام دهند یعنی هر كدام، كارى براى تقرب (به پروردگار) انجام دادند « قَرَّبا قُرْباناً» (13) ."هابیل" چون دامدارى داشت یكى از بهترین گوسفندان و فراوردههاى آن را براى این كار انتخاب نمود، و "قابیل" كه مردى كشاورز بود،آن اعتقاد و باور را نداشت، از بدترین قسمت زراعت خود (خوشه یا آرد) براى این منظور تهیه كرد.(14) .( این مطلب به این معناست که قربانی فقط کشتن دام نیست، از بقیه چیزها نیز می توان قربانی کرد ،پس، دادن گندم در راه خدا نیز قربانی به حساب می آید.البته باید توجه داشت که خیرات باید از خوبی ها باشد نه آنچه که بد و قابل استفاده نیست،متاسفانه گاهی انسان در راه خدا صدقه ای می دهد که اگر قرار بود آن را به خود او بدهند، هرگز قبول نمی کرد.)بنابراین وقتی هابیل و قابیل قربانی خود را تقدیم كردند از بین این دو قربانی، قربانی هابیل که از اعتقاد پاک او نشأت می گرفت، پذیرفته شده و قربانی قابیل که از روی بی اعتقادی و از بدترین محصول او بود، مورد قبول واقع نشده است.(15) قابیل از پذیرفته شدن قربانی هابیل بسیار ناراحت شد، در نتیجه تصمیم به قتل ایشان گرفت و به هابیل گفت: «به خدا سوگند كه تو را خواهم كشت.» وچنین کرد.هابیل در پاسخ برادرش، به تقوای الهی اشاره کرده و گفت: «...قالَ إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَمن چه گناهی دارم؟ خدا، تنها از پرهیزگاران می پذیرد.(13)
امروز هم روز بسیار مهمی است. عید قربان است .این عید سعید را به محضر مولایمان صاحب الزمان تبریک عرض می کنیم. ان شاءالله این عید بر همه شما مبارک باشد وتوصیه من به ما این است که سنت قربانی را احیا کنید. اگر قصد کشتن گوسفندی را دارید برای سلامتی امام زمان نیت کنید وسلامتی خود، خانواده و و فرزندتان را نیز نیت کنید و سپس قربانی کنید. بعضی معتقدند فقط برای مردگان می توان قربانی کرد که حرف درستس نیست، نه برای زندگان نیز می توان قربانی کرد. قربانی یعنی مایه تقرب به خداوند.
ان شاءالله خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند.
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی . ان شاءالله در جنگ بین غریزه و هوای نفس همه ما موفق به انجام دستور خداوند خواهیم شد که مایه عزت و سرافرازی در دنیا و آخرت خواهد شد.
وجود مقام معظم رهبری یک نعمت الهی است :
الحمدالله در مملکت آنچه ما مشاهده می کنیم ، وحدت ، همدلی و خدمت به مردم است و در شهرستان ما نیز وحدت و همدلی بین مدیران و مسئولین وجود دارد و ان شاءالله همه ما به فرمایشات قام معظم رهبری توجه کنیم و به توصیه های ایشان نیز عمل کنیم. بالاترین راهنمایی را ایشان دارند هم خبره هستندو هم کارشناس و هم اینکه اطلاعات را از نقاط مختلف به ایشان می دهندو نظر ایشان بالاترین نظر است و مایه پیشرفت مملکت است. خدای متعال ایشان را حفظ کند که مایه رحمت ، برکت و حدت هستند، واقعا وجود مقام معظم رهبری یک نعمت الهی است ، ان شاءالله پشت سر این مرد بزرگ همه ما اهل سعادت باشیم .
تعبیرات بی سابقه مقام معظم رهبری در باره ی سران آل سعود :
امروز در صحنه جهانی کشورهای اسلامی دچار فتنه ، خصوصا فتنه آل سعود هستند. در پیام اخیر مقام معظم رهبری تعبیرات مهمی را در مورد آل سعود به کار بردند .ایشان از آل سعود این چنین نام بردند: سیاستمداران ننگ جهان اسلام، حکام فتنه انگیز ،سیاستبازان از خدا بی خبر ،حاکمان بی دین و بی وجدان وهمچنین شاه بیت پیام مقام معظم رهبری در پیام خود : تعبیر آل سعود به شجره خبیثه وشجره ملعونه بود که تعبیر بسیار مهمی است.
شجره ملعونه در قرآن :
نقل شده است : رسول اکرم(ص) شبی در خواب دیدند میمون ها از منبر ایشان بالا و پایین می روند. این خواب، پیامبر گرامی اسلام را سخت تحت تأثیر قرار داد. پس از این خواب، این آیه بر پیامبر نازل شد : «وَ ما جَعَلنا الرّؤیاء الَّتی اَرَیناکَ اِلّا فِتنَهً لِلناسِ وَ الشَجَرهَ المَلعونَهَ فی القُرآنِ وَ نُخَوِّفُهُم فما یزیدُهُم اِلّا طُغیاناً کبیراً » (16) جبرئیل بر پیامبر نازل شد و خواب آشفته ایشان را این گونه تعبیر کرد؛ بنی امیه بر بنی هاشم غلبه می یابند و از منبر تو بالا می روند؛ آنها شجره ملعونه هستند. (شجره به معنای درخت است و معنای دیگر آن دودمان ، خاندان و فامیل است، شجره ملعونه خاندانی که مورد لعن قرار گرفته است. )خطر این شجره ملعونه برای اسلام بیشتر از کفار است، در قرآن نیز داریم که خداوند می فرماید : از کفار و مشرکین نترسید از نفاق بترسید از شجره ملعونه بترسید. « الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ، فَلا تَخْشَوْهُمْ »(17) امروز کسانی که کفر ورزیده اند از ( ابطال و ازاله ) دین شما مأیوس گشته اند ، پس از آنها مترسید.
مصداق شجره ملعونه در قرآن، خاندان بنی امیه است. در این زمینه روایات صریحی از شیعه نقل شده است. اما مفسران اهل سنّت ، بر ردّ نسبت شجره ملعونه به بنی امیه بسیار کوشیده اند و هرکدام در این زمینه سخنی گفته اند، عده ای از اهل سنت در تفسیر گفتند منظور از شجره ملعونه نام درختی در جهنم به نام زقوم است. که لعن شده است( زقوم درختی لعن شده است که در بن دوزخ و در دورترین مکان از رحمت الهی می روید) این مفسران معتقدند، مراد از لعن در این آیه، لعن کفاری است که از درخت زقوم تناول می کنند.(18)
البته عده ای از مفسران اهل سنت معتقدندکه منظور از شجره ملعونه در این آیه، بنی امیه است و برخی دیگر معتقدند، منظور بنی مروان است. وبه حدیث عایشه و سخن او به مروان بن حکم استناد می کنند که عایشه به مروان گفت: خداوند پدرت را در حالی که تو در صلب او بودی مورد لعن قرار داد. بنابراین تو نیز بخشی از (وجود) کسی هستی که خداوند او را لعن کرد (19) .
اما آنچه هست، این است که مصداق این شجره ملعونه در قرآن بنی امیه است که فتنه بزرگ در مقابل اهل بیت انجام دادند و چه جنایاتی را که مرتکب شدند.
تشبیه حق و باطل به شجره طیبه و خبیثه در قرآن :
خداوند در قران از دو شجره طبیه و شجره خبیثه نام برده است.
مراد از «شجرة طيبه» درخت توحيد و عقايد حقي است كه مومنان ، پيامبر و اهل بيت آن حضرت( عليهم السّلام) از مصاديق روشن آن هستند، كه ايمان در اعماق قلب و جانشان ريشه دوانده، و هميشه مردم از بركت وجودشان بهره مي برند.(20)چنان كه امام صادق (عليه السّلام ) مي فرمايد: «پيامبر (صلّي الله عليه و آله وسلم) ريشة اين درخت است و امير مؤمنان حضرت علي (عليه السّلام )شاخة آن و امامان كه از ذرية آنها هستند شاخه هاي كوچك تر و علم امامان (عليهم السّلام ) ميوة اين درخت مي باشد، و پيروان با ايمان آنها برگهاي اين درختند.»(21)
مراد از «شجرة خبيثه» شرك به خداوند است، افراد خبيث و شرور مانند، درختاني هستند كه همة وجودشان خبيث و ناپاك است و هيچ گونه فايده و ميوه اي جز مزاحمت و توليد دردسر براي مردم ندارند .
آل‌سعود مصداق عینی شجره ملعونه در قرآن کریم :
مقام معظم رهبری در این پیامشان آل سعود را مصداق شجره شجره ملعونه خبیثه نام دانسته اند که عامل جنگ و بدبختی در جهان اسلام هستند و در طول تاریخ اسلام، چه جنایاتی را که آنها مرتکب نشدند.
این شجره خبیثه از همان ابتدا که بر سر کار امد، تعداد زیادی از مردم مسلمان مکه،مدینه و اطراف آن را کشت .همچنین این وهابیون از خدا بی خبر به کربلا و اماکن مذهبی حمله کردند وچه جنایاتی را که انجام دادند. آل سعود و وهابیون ساخته و پرداخته استعمار انگلیس هستند.شما می توانید در کتاب خاطرات مستر همفر ( از جاسوسان انگلیسی در کشورهای اسلامی) بخشی از تاریخچه پیدایش وهابیت و به قدرت رسیدن محمد بن عبدالوهاب را بخوانید. اینها هم پیمانان شیطان بزرگ ، خادمین طاغوت اعظم و خادم صهیونیست ها هستند.
گفته شده است در ماجرای 11 سپتامبر ، سعودی ها بودند که برجهای دوقلو را با هدف بدنام کردن اسلام ، منفجر کردند. امروز هم جنایات این شجره ملعونه خبیثه را در بحرین ، یمن ، سوریه و در لیبی ودر پرورش گروههای تکفیری می بینید. از دیگر جنایات انها، کشتن حجاج است در سال 66 که سنگ و آجر و شیشه بر سرزائران ریختند وآنها را به خاک و خون کشیدند.همچنین کشتن 7000 از زائرین در کنار خانه خدا ، در حادثه منا سال گذشته نشان از خباثت این قوم دارد.
مردم عراق ،با اینکه در کشورشان جنگ است و امکانات چندانی هم ندارند ولی از بیست میلیون زائر اربعین در اربعین به خوبی میزبانی می کنند ولی این وهابیون از خدا بی خبر دو میلیون زائر را با این همه امکانات نتواستند اداره کنند. زائرانی که بعد از سالهای طولانی چشم انتظاری به زیارت خانه خدا رفته بود را در رمی جمرات و با لباس احرام و با لب تشنه شهید کردند. واقعا آل سعود قومی پست ،منحوس ، خبیث وملعون هستند.
این که مقام معظم رهبری از این خاندان به این شجره ملعونه و خبیثه تعبیر کردند،چندین نکته دارد :
نکته اول : عده ای اعتراض می کنند که چرا لعن می کنیدو می گویید مرگ بر آل سعود ؛ زیرا اینها خاندانی هستند که خداوند نیز بر آنها لعن کرده و بر آنها مرگ فرستاده است.
نکته دوم: این پیام صراحتاً جبهه حق و باطل را نشان می دهدو می گوید: ای جهان اسلام، مراد از شجره ملعونه قرآنی ، آل سعود است که امروز اسلام را بدنام کرده است و باعث کشتن تعداد زیادی از مسلمانان شده است.
این پیام بسیار روشن است و تند ترین پیامی است که مقام معظم رهبری علیه آل سعود بیا ن کرده اند. آنها از خاندان یهودی بدترند چون منافق هستند و به اسم خادم الحرمین این همه خیانت می کنند، خداوند ریشه همه آنها را بخشکاند و ظلم آنها را بی جواب نگذارد وملت های مظلوم را از شّر آنها محفوظ بدارد.
پی نوشت:
1- سوره مبارکه اعراف،آیه 179
2- سوره مبارکه الصافات،آیه 102
3- تفسير ابوالفتوح رازى، جلد 9، صفحه 326
4- تفسیر المیزان، ج 22، ص 155
5- اطیب البیان، ج 10، ص 231 و ج 11، ص 56 و 178 ; و تفسیر اثنى عشرى، ج 11، ص 143
6- سوره صافات، آیه 103 تا 108
7- حیواناتی مانند گوسفند و بز و گاو به صورت ذبح کشته می شوند ولی شتر به صورت نحر.
8-سوره مبارکه حج ،آیه 37
9- من لا یحضره الفقیه - ترجمه،ج3، ص: 381
10- تحریرالوسیلة - ترجمه؛ ج2، ص: 259
11- من لا یحضره الفقیه - ترجمه، ج2، ص: 214
12- من لا یحضره الفقیه - ترجمه، ج2، ص: 213
13- سوره مبارکه مائده،آیه 27
14- مكارم شیرازى، ناصر و همكاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الإسلامیة، 1374ش، چاپ اول، ج4، ص348.
15- طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق با مقدمهی محمدجواد بلاغى، تهران، ناصر خسرو، 1372ش، چاپ سوم، ج3، ص283.
16- سوره مبارکه اسراء، آیه 60
17- سوره مبارکه مائده، آیه 3
18- الکشاف، ج 2، ص 455 / روح البیان، ج 5، ص 178/ فی ظلال القرآن، ج 5، ص 341
19- التفسیر الکبیر، ج 20، ص 238
20- ر. ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1397 ق، ج 12، ص 48.
21- ر. ك: مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، چاپ الوفاء، 1404 هـ . ق، ج 24، ص 140.
حواشی برگزاری نماز عید قربان شهرستان زرند T مورخه22شهریور95
