سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

تنها راه سعات و پیروزی ، تبعیت از ولایت است

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 453 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1395.07.29
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی درمراسم عزاداری حسینیه ثارالله سپاه زرند مورخه95/07/17



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG



اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین .

قال رسول الله(ص) : « إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ أبَدا » (1)

السلام علیک یا ابا عبد الله حسین(ع)، السلام علیک یا صحب الزمان(عج)، یا بقیة الله، یا ابا صالح ادرکنا واغثنا .

خدای متعال را سپاسگزارم که توفیقی عنایت فرمود که در این مجلس با شکوه اباعبدالله الحسین(ع) شرکت کنم، از فرمانده محترم سپاه جناب سرهنگ زمانی که زمینه حضور بنده را در این مجلس فراهم کردند ،نیز صمیمانه تقدیر وتشکر می کنم ، خیر مقدم عرض می کنم خدمت همه برادران وخواهران ، دوستداران وعلاقمندان به خامس آل عبا امام حسین(ع)، موفقیت همه شما را از خدای تبارک وتعالی خواستارم. ان شاء الله خدای متعال بالاترین خیرات وبرکات را نصیب بنده و همه شما بزرگواران بگرداند باز هم صلوات بر محمد وآل محمد(ص). بنده به سهم خود از امام جمعه محترم یزدان آّباد جناب حجت الاسلام حاج آقای سهرابی هم که پنج شب قبل در این مجلس عزا فیض رساندند، تشکر می کنم .

چگونه عاقبت به خير شويم :

برادران وخواهران مکرمه دوستدار اهل بیت،موضوع بحث من درباره جاذبه و مغناطیس امام حسین(ع)است منتهی به عنوان مقدمه دو مطلب را خارج از موضوع ولی مناسب با حال این جلسه عرض می کنم .موضوع اول این است که همه ما دوست داریم عاقبت بخیر بشویم وهمه دعا می کنند ان شاء الله عاقبت بخیر بشویم پس میزان آخرکار است، منتهی عاقبت بخیر شدن راه دارد که دو راه آن را خدمت شما عرض می کنم .یکی از راهها این است که انسان عملی انجام بدهد که مورد رضایت امام معصوم قرار بگیرد تا امام معصوم برای او دعا کند،کاری انجام دهیم که امام زمان (عج) خشنود شود وبعد از خشنودی برای ما دعا کند.

ماجرای شیعه‌شدن مرد اصفهانی به دست امام هادی(ع):

در عصر امام هادی (علیه السلام) شخصی بنام عبدالرحمن ساکن اصفهان و پیرو مذهب تشیع بود (با توجه به اینکه در آن زمان ، شیعه در اصفهان کم بود و اغلب مذهب سنی داشتند) از عبدالرحمن پرسیدند چرا تو امامت امام هادی (علیه السلام) را پذیرفتی نه غیر او را. در پاسخ گفت :من فقیر بودم ولی در جرات و سخن گفتن قوی؛ در سالی همراه جمعی از اصفهانی ها به عنوان اینکه به ما ظلم می شود برای شکایت به شهر سامره نزد متوکل (دهمین خلیفه عباسی) رفتیم ، کنار در قلعه متوکل منتظر اجازه ورود بودیم ، ناگهان شنیدم که متوکل دستور احضار امام هادی (علیه السلام) را داده تا او را به قتل برساند.من به يكي از حاضران گفتم :این کیست که فرمان به احضار او و سپس ‍ اعدام او داده شده است ؟ در جواب گفت :این کسی است که رافضی ها (شیعه ها) او را امام خود می دانند، من تصمیم گرفتم در آنجا بمانم تا ببینم کار به کجا می کشد.بعد از ساعتی دیدم امام هادی سوار بر اسب آمدند، مردم تا او را دیدند در طرف راست و چپ اسب او به راه افتادند، همین که چشمم به امام هادی(علیه السلام) خورد محبتش بر دلم جای گرفت ، دعا کردم که خداوند وجود نازنينش را از شََّر متوکل حفظ کند، همچنان ناراحت و نگران بودم و دعا می کردم که امام در میان جمعیت به من رسید و فرمود:خداوند دعایت را مستجاب می کند، و مال و فرزند و عمرت زیاد خواهد شد.من از اینکه امام چنین از نهان خبر داد متحیر شدم بطوری که رنگم تغیير کرد .حاضران گفتند چه شده ؟ چرا چنین حیرت زده ای ؟ گفتم :خیر است ولی اصل ، ماجرا را به کسی نگفتم . بعداً که به اصفهان برگشتم کم کم بر مال و فرزندم افزوده شد و غنی شدم ، و اکنون بیش از هفتاد سال دارم این بود علت تشیع من که این گونه به حقیقت رسیدم (2). این نتیجه دعای معصوم است.

چگونه مورد توجه امام زمان(عج) قرار بگیریم؟

برای اینکه مورد دعای امام زمان(عج) قراربگیریم ، دو راه را خدمت شما عرض می کنم، یکی از راههای آن این است که ما برای فرج امام زمان (عج) دعاکنیم ،هر کس که در همه حال برای فرج امام زمان(عج) دعا کند مشمول دعای امام زمان(عج) قرار می گیرد (خودِ حضرت صاحب الامر(عج) فرمودند: «اگر مومنی در مجالس سوگواری ، پس از ذکر مصایب حضرت سید الشهدا برای من دعا کند ، من برای او دعا می کنم » (3)کسی که امام زمان(عج) برایش دعا کند ،قطعاً عاقبت بخیر می شود . فردی نقل می کرد یکی از مراجع بزرگ در نجف که هفده سال پشت سر ایشان نماز خواندم در قنوت فقط دعای سلامتی امام زمان(عج) را می خواندند به گونه ای شد که می گفتند آقا ذکر دیگری را نمی توانند بخوانند ،خدا رحمت کند شهید مدنی را که مدتی دیدند دعای قنوتش تغییر کرده است وهمیشه در قنوت نمازشان دعای فرج را می خواندند.
نکته دوم سلام صبحگاهی به امام عصر(عج)است،سلام صبحگاهی به امام زمان(عج) راهم فراموش نکنید ، هنگام بیرون آمدن از منزل به قلب عالم امکان سلام بدهید وبگوئید"السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)" این سلام مستحب است ولی جواب آن واجب است وامام زمان(عج) هیچ واجبی را ترک نمی کنند ودر جواب می گویند" وعلیکم السلام ورحمة الله " که این دعا باعث عاقبت بخیری انسان می شود.

حدیثی از رسول خدا (ص) درباره امام حسين (ع) :

در حدیثی که ابتدای سخن، خدمتان عرض کردم ، رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند: « إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ أبَدا » (1) امام حسین(ع) یک عشق وعلاقه ای ویک جاذبه ومغناطیسی در قلب مومنین ایجاد کرده است که هیچ گاه سرد نمی شود. عاشورا و عزاداری بر سیدالشهداء واقعاً معجزه است علیرغم اینکه تمام تلاش وکوشش دشمنان این بود که نامی از حسین(ع) نماند ومجلسی برپا نشود وحتی متوکل عباسی دست وپای زائرین را قطع می کرد تمام حتی قبر امام حسین(ع) را خراب کردند وآن را شخم زدند (4) و آب به حرم انداختند ولی آب مانند یک دیواره دور تا دور قبر مطهر امام حسین(ع) بالا آمد و حرمت سیدالشهداء(ع) را حفظ کرد که این را حائر حسینی می گویند (5)یعنی آب دایره وار جلو نمی آمد والان هم تمام تلاش دشمنان این است تا نور امام حسین(ع) راخاموش کنند چون نورخداست ونمی توان آن راخاموش کرد و امروزهم مغناطیس وجود سیدالشهداء(ع) دلها را جذب می کند وامروز هم روز به روز بیشتر می شود. رسول خدا می فرمایند: همانا در عشق امام حسین(ع) حرارتی ایجاد شده که سرد نمی شود ما درایام محرم امسال چند بار ذکر مصیبت امام حسین(ع) را شنیدیم وهر بار هم که می شنویم تازه است این معجزه امام حسین(ع)است اینهم یک نکته بود.

تنها راه سعات و پیروزی ، تبعیت از ولایت است :

نکته بعدی اینکه عاشورا درس ها وعبرتهای فراوانی برای ما دارد که باید درآن تدَّبِر کرد در یکی از کشورهای غربی با عده ای از سالمندان مصاحبه ای را انجام دادند وسوالاتی را مطرح کردند که اگر شما دوباره به جوانی برگردید وجوان شوید چه کاری را انجام می دهید اکثر آنها اینگونه جواب داده بودند اگر ما دوباره جوان بشویم بیشتر فکر می کنیم انسان باید در جریان کربلا فکر وتَدبُّر کند امام حسین(ع) چراغ روشنی بخش است « إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ »(6) امروز هم امام حسین(ع) کشتی نجات است وبه ما درس می دهد ومجلس امام حسین(ع)علاوه بر اینکه شفا بخش است وکهنه نمی شود هدایت گرهم است وچراغ روشنی بخش است کسانی که در مقابل سیدالشهداء(ع) قرار گرفتند عمر سعد پسر فرمانده رسول خداست ، سعد ابن ابی وقاص یک مجاهد وفرمانده سپاه اسلام است اما فرزند او عمر سعد رو در روی پسر پیغمبر قرار گرفت تا سر پسر پیغمبر(ص) را جدا کند برادران وخواهران چه عاملی باعث شد که این انحراف بزرگ بوجود بیاید که پدر در صف یاری رسل خدا(ص) ودر صف یاری بزرگترین معروف باشد ولی پسر همین فرمانده شاخص وبرجسته در برابر سیدالشهداء(ع) وانجام بزرگترین منکر در جهان اسلام قرار می گیرد سِّرآن چه بود؟ این بود که ولایت و ولِّی حق را رها کردند ودست از امام حق وجانشین پیغمبر(ص)برداشتند که از طرف خدای تبارک وتعالی ورسول خدا(ص)منصوب شده است ودست از امیرالمومنین علی(ع) برداشتند و این انحراف بزرگ بوجود آمد که بزرگترین منکر را انجام دادند این انحراف تکرار شدنی است ومنحصر به کربلای سال 61 نیست این درس بزرگ است ، هرکس در هر دوره ای با ولی فقیه زاویه پیداکرد ، عاقبت بخیر نخواهد شد . امروز هم این درس سیدالشهداء(ع) روشنی بخش است درشبکه های ماهواره ای یکی از بزرگان وعلما بنام علامه برقعی که وهابیون سخنرانی او را به عنوان یک مجتهد وذُریه پیغمبر(ص)پخش می کنند ولی این فرد برضد پیغمبر(ص) کار می کندچرا این فرد اینگونه شد؟زمانی که آیت الله بروجردی را به عنوان مرجع تقلید اعلام کردند این آقا که مجتهد بود اعتراض کرد که چرا من را مرجع تقلید اعلام نکردند ،من باید مرجع تقلید می شدم وشروع به مخالفت با آیت الله بروجردی کرد وکم کم مخالفت با آیت الله بروجردی باعث شد تا کار به جایی رسید که منکر توسل و روضه واهل بیت شد و برضد اهل بیت کتاب نوشت ودیگر نتوانست در قم بماند وبه تهران رفت وکتابی را در خصوص تناقضات قرآن ودعا نوشت وچون نتوانست در ایران آن کتاب را چاپ کند به پاکستان رفت ودرآنجا کتاب را قطعه قطعه کردند و وهابیون از محتوای همان کتاب ،کتابهای زیبا وخوش رنگ وخوش جلد چاپ کردند وبرعلیه شیعه دراختیار افراد وعلی خصوص جوانان قرارمی دهند پس ببینید که این فرد از کجا به کجا رسید واز زاویه پیداکردن با آیت الله بروجردی کار به جایی رسید که با امام معصوم هم زاویه پیدا کرد ، علامه برقعی در شبکه های ماهوراه ای که مربوط به وهابیت است سخنرانی می کند وافرادی که سخنان او را گوش می دهند می گویند او مرجع تقلید علامه و روحانی ، سید و اولاد پیغمبر(ص) است جوانان نمی دانند چه خبر است وبر علیه شیعه کتاب می نویسد، این زاویه پیداکردن با ولِّی کار را به اینجا می کشاند چرا عمر سعد اینگونه شد ؟ چون از علی(ع) جدا شد پیغمبرخدا(ص) در روز غدیر فرمودند: ای مردمان ! نورالهی در وجود من وبعد از من در وجود علی(ع) وبعد ازعلی در وجود حسن وحسین(ع)تا حضرت مهدی(عج) واین نور هدایت درعصرغیبت در وجود وِّلی فقیه جامع الشرایط است که در زمان قبل در وجود امام خمینی(ره) واکنون در وجود حضرت آیت الله العظمی الامام خامنه ای (حفظه الله تعالی)است ، کسانی که با امام زوایه پیداکردند عاقبت بخیر نشدند ، آیت الله شریعتمدار کارش به کجا رسید،دیگران در مقابل مقام معظم رهبری وقتی که در مجلس خبرگان یکی از مجتهدین گفت: آقا شما باید رهبر باشید ؛ مقام معظم رهبری رو به ایشان کردند وفرمودند: شما که می گوئید من رهبر باشم آیا ده سال دیگر هم همین حرف راخواهید زد ومن را به عنوان رهبر قبول دارید؟آن مرجع عمامه خود را از سر برداشت وبر زمین زد وگفت: زنده نباشم اگر پیرو شمانباشم ودقیقاً ده سال بعد درمقابل ولِّی امر ایستاد گی کرد وعاقبت بخیر نشد که در اینجا نمی خواهم نام او را ببرم ، زاویه پیداکردن با ولِّی و رهبر الهی انسان را خوش عاقبت نخواهد کرد .

«زهير بن قين »؛ از کناره گیری از امام حسین علیه‌السلام تا فرماندهی جناح راست سپاه ایشان :

امشب می خواهم این مطلب را عرض کنم امام حسین(ع) وجودشان مغناطیس است وجاذبه دارد ، امام مصباح هدایت است ودستگیری می کند ودلها را نجات می دهند . امام (ع) در مسیر که می آمدند یک قافله ای هم به عراق می رفت وهیچگاه پیش نمی آمد که این قافله دریک منزلی با امام همراه بشوند چون این قافله یک رهبری داشت که با امام حسین(ع) جور نبود وفکر اموی وعثمانی داشت که نام این شخص زهیربود اگرامام در این منزل می ایستاد او حرکت می کرد واگر امام منزل را رد می کردند او توقف می کرد واما در یک کاروانسرایی چاره ای نبود ومی بایست منزل می کردند منتهی گفت ما خیمه مان را عقب تر بر پا می کنیم تا دیگر هیچ بویی از حسین به مشام ما نرسد ، خیمه شان را برپا کردند ومی خواستند غذا بخورند امام کسی را فرستادند و پیغام دادند که به خیمه ما بیا که با شما کار دارم وبه مجرد اینکه نماینده امام وارد شد زهیر خشکش زد به گونه ای که لقمه در دهانش مانده بود وقدرت حرکت نداشت ، همسرش بنام دیلم ویا دلهُم،گفت چه خبر شده است؟چرا ناراحت شدی؟پسر پیغمبر(ص) وفاطمه(س)وعلی(ع)تو رادعوت کرده است چرا دعوت او راجابت نمی کنی؟(همسر خوب انسان را راهنمایی می کند) برو حرف او را بشنو وبعد هرگونه که خواستی تصمیم بگیر وزهیرحرکت کردو به خدمت امام حسین(ع) آمد درآنجا چه چیز دید وچه رخ داد ما نمی دانیم ، آن زهیرناراحت وپریشان تبدیل به یک زهیرخندان وشاداب شد ودستور داد تا خیمه اش را درکنار خیمه سیدالشهداء (ع) برپا کنند. (7) " هرکه داردهوس کرب وبلا بسم الله" جاذبه امام حسین(ع) چنان این انسان رامتحول کرد وبعد روبروی عراقی ها نشست وگفت: یک زمانی من با سلمان درجنگی شرکت کردیم و پیروز شدیم وچقدر غنایم جمع آوری کردیم وخیلی خوشحال شدیم که سلمان رو به من کرد وگفت زمانی که پسر پیغمبر(ص) حسین ابن علی را درک کنی ودر رکاب او باشی چقدر خوشحال خواهی بود وحالا می فهمم که سلمان چه گفت وآینده را پیش بینی کرد وبعد با امام همراه شد وچه جانفشانی هایی کرده است اینها در شب عاشورا امتحان خود را پس دادند واینها کسانی نبودند که دربحران امام خودشان را رها کنند ، حضرت زینب (س) رو به امام حسین(ع) کرد وگفت: آقا آیا اینها را امتحان کرده اید؟ آیا قرص ومحکم هستند؟ فردا شما را تنها نگذارند وبروند آقا فرمودند: نه من اینها را امتحان کرده ام حبیب ابن مظاهر این جمله را شنید که حضرت زینب نگران هستند وبه خیمه اصحاب آمد وگفت : من چنین حرفی را از حضرت زینب(س) شنیده ام وحضرت زینب نگران هستند که مبادا ما صحنه را خالی کنیم شما بینید که چگونه در جلو امام معصوم سیزده تیر به او بخورد ولی حبیب استقامت کرد ،چقدر اینها امام شناس بودند وچقدر معرفت بالایی داشتند که در تاریخ نمونه ندارد ، شهدای ایران از خیلی از شهدای صدر اسلام بالاتر هستند اما با شهدای کربلا قابل قیاس نیستند شهدای کربلا واقعاً تک هستند وهیچ مادری دیگر نمی تواند چنین فرزندانی را به دنیا بیاورد ،اصحاب جمع شدند وامام حسین(ع) را هم دعوت کردند واعلام وفاداری کردند ویکی از کسانی که بلند شد زهیر بود وگفت: آقا این یک جان که قابل ندارد کاش هزار جان داشتم وبه فدای شما می کردم وهمینطور هرکدام از اصحاب آمدند واعلام وفاداری کردند.(8)

سرپیچی عبید الله بن حر جعفی در حمایت از امام حسین (ع) :

.یک تیپ افراد دیگر هم بودند که امام شخصاً به نزد آنها رفتند مانند عبیدالله ابن حُر جعفی،امام وقتی به نزدیکی های کوفه رسیدند یک خیمه ای را دیدند سوال کردند این خیمه از آنِ کیست؟گفتند عبیدالله ابن حُر جعفی از پهلوانان نامی کوفه است ،کربلا برای این است که ما خودمان را بشناسیم که در کدام طرف قرار داریم ودر چه مسیری حرکت می کنیم ، امام به خیمه عبیدالله آمدند وبعداز تعارفات واحوال پرسی عبیدالله به امام گفت: آقا این محاسن شما خیلی مشکی است آقا رنگ آنها طبیعی است یا آنها را خضاب کرده اید؟ امام فرمودند که پیری من زودرس است ومشکلات من خیلی زیاد بوده است ومن محاسنم رارنگ کرده ام وبعد امام فرمودند: عبیدالله تو گناهان زیادی داری بیا وما را یاری کن تا خدا تو را پاک کند وعاقبت بخیر بشوی، می دانید که عبیدالله چه گفت؟ گفت: آقامن ازکوفه بیرون آمده ام ونه دوست دارم با حزب وگروه عبیدالله ابن زیاد باشم ونه دوست دارم که با شما باشم که امروز هم این فکر در جامعه وجود دارد که این افراد بیشترین ضربه را به اسلام زدند که هنوز هم هستند وبعد عبیدالله به امام گفت: من یک شمشیرواسب خوبی دارم ودرهیچ معرکه ای این اسب من را تنها نگذاشته است این هدیه از طرف من برای شماست. امام فرمودند: حسین (ع) از او روی برگرداند و فرمود: «نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو.» و سپس این آیه را خواند : «و ما کنت متخذ المضلین عضدا » (9) ما گمراهان را به یاری خود نمی‌طلبیم. «اما از اینجا بگریز و برو! نه با ما باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، خداوند او را به رو در آتش جهنم می‌اندازد و هلاک می‌شود.»بعد امام (ع) به خیمه خود بازگشت.(10) وبعدها این شخص پشیمان شد وگفت: حیف شد دیگر مظلوم تر از حسین(ع) ندیدم ودست زن وبچه اش را گفته بود وبه خیمه آمده بود وبا مهربانی من راهدایت وراهنمایی کرد ومن نپذیرفتم ومرتب افسوس می خورد ولی افسوس فایده ای نداشت .امروزهم اگر درجامعه ما مشکلی ایجاد می شود برای این است که حرف ولِّی بر زمین می ماند. اگر همه آگاهان حرف ولِّی را با تمام وجود عمل می کردند ،در بعضی از امورات اینقدر مشکل نداشتیم. عاشورا به ما درس ولایت پذیری می دهد .

«وهب» ترسای نترس صحرای كربلا :

یک گروه دیگر افرادی هستند که قلبشان پاک است ومنتظر هستند که جرقه ای ایجاد شود ودر همین مسیر که امام می آمدند یک قبیله ای بودند که امام فرمودند اینها چه کسانی هستند ؟ گفتند اینها قبیله کلبی ومسیحی هستند امام وظیفه اش هدایت گری است وحرکت کردند و به خیمه امدند انها که یک پیرزن تنهایی بود واحوال اورا جویا شدند وسوال کردند چه کار می کنید؟ پیرزن گفت: چوپانی می کنیم فرمودند: چند فرزند داری؟ گفت: یک پسر دارم که تازه ازدواج کرده است والان هم برای چرای گوسفندان رفته اند امام از مشکلات آنها سوال کردند پیرزن گفت: ما آب نداریم که امام به بیرون خیمه امدند ویک سنگی بود که ان را جابجا کردند واز زیر آن سنگ چشمه ای جاری شد وبعد ازپیرزن سوال کردند که پسرت چه زمانی به خیمه بر می گردد؟گفت : نزدیکی های ظهر برمی گردد امام فرمودند: وقتی پسرت امد بگو پسر پیغمبر(ص)آخرالزمان حسین ابن علی(ع)شما را دعوت می کند تا برای یاری اوبروی ، هنگام ظهر پسرو عروس ازصحرا برگشتند و دید که مادرش حال وهوای دیگری دارد گفت: مادر چه اتفاقی افتاده است ؟گفت: امروز یک آقای نورانی مثل مسیح به خیمه ما آمد واین آب هم از برکت اوست وما را دعوت کرده است تا به یاری او برویم ، بیا تاما هم به یاری او برویم واین سه نفرحرکت کردند وپیش امام حسین(ع)امدند وآقا با آنها صبحت کرد وشیعه شدند.(11) برادران و خواهران این شبها شب توبه و وصل شدن به سیدالشهداء است ، هرکسی هستی امام حسین(ع) می پذیرد وهیچ کس را رد نمی کند همه ائمه کشتی هستند ولی کشتی امام حسین(ع) سریعتر انسان را به مقصد می رساند. کشتی ائمه همه باب الله هستند ولی کشتی امام حسین(ع) بابی است که زودتر انسان را به مقصد می رساند، این شبها ، شبهای توسل ونجات است بگوئیم یا امام حسین(ع) مابه عشق شما می آییم دست ما را هم بگیر ما که ازحُر بدتر نیستیم ، حُر با آن همه گناه معصیت که زمینه شهادت را فراهم کرد ولی وقتی که نزد امام حسین(ع)برگشت واظهارپشیمان کرد امام فرمودند: " ارفع راسک "سرت را بالا بگیر وقتی که شما نبودی سر به زیر بودی ولی حالا که آمدی سرت را بالا بیاور واین جوان چه جانفشانی کرده است(12) .) روز عاشورا مادر به پسرش گفت: مادر امروز روز جانبازی است وباید خودت را نشان بدهی ما مسیحی بودیم ونشناختیم ولی حالا که شناختیم باید او را یاری کنیم واین وهب چنان جنگ نمایانی کرد ومجروح شد ودرحالی که مجروح بود او را نزد عمرسعد آوردند ، عمر سعد تعجب کرد گفت: عجب جولانی دادی ونبرد جانانه ای کردی،اما داغت را بر دل مادرت می گذارم ،اولین سری که در کربلا جدا کردند سر وهب بود که سرش را جدا کردند و به طرف مادرش انداختند واین زن سر فرزندش را بوسید وبه میدان آمد امام فرمودند جلوی او را بگیرید که جنگ از زنها برداشته شده است وسر فرزندش را به سوی دشمن پرتاب کرد وگفت: ما چیزی را که در راه حسین(ع) داده ایم پس نمی گیریم امروز ملت ایران،این مادران وپدران شهداء چه حمایتی از ولِّی کردند وفرزنداشان را در راه حفظ اسلام دادند .

خدایا به خون به ناحق ریخته حضرت علی اصغر(ع) هرکس به هر نیت وحاجتی امشب به این مجلس آمد است را حاجت روا بفرما .

پی نوشت:

1- مستدرك الوسائل : ج ۱۰ ، ص ۳۱۸ / دانشنامه امام حسین : ج10، ص 32

2- داستان صاحبدلان ، محمد محمدی اشتهاردی

3- مکیال المکارم جلد ۲ صفحه ۷۵

4-طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الطبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، ج 14، ص 6036 و ابن العبری، تاریخ مختصر الدول، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، 1377، چاپ اول، ص 197 و الفخری، تاریخ الفخری، ترجمه محمد وحید گلپایگانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360، چاپ دوم، ص 327 و عزالدین، ابن اثیر؛ الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، 1371، ج 17، ص 221.

5- ابن اثیر، پیشین، ج 17، ص 280 و زرکلى، خیر الدین؛ الأعلام، بیروت، دار العلم للملایین، 1989، چاپ دوم، ج 8، ص 30.

6- طبرسى، امین الاسلام فضل بن حسن، إعلام الورى، ص400، اسلامیه‏، تهران‏، چاپ سوم‏، 1390 هـ ق‏.

7- انساب الاشراف ج۳، ص۱۶۷- ۱۶۸/ تاریخ الطبری ج۴، ص۲۹۸ / تنقیح المقال ج۱، ص۴۵۲-۴۵۳/ الاخبار الطوال ص۲۴۶-۲۴۷

8- مقتل الحسین مقرم ص 262 – 263

9- سوره مبارکه کهف ،آیه ۵۱

10- الفتوح، ابن اعثم کوفی، ج ۵، ص ۸۴؛ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۳۶۵.

11- لهوف،سید بن طاوس، ص۶۳ / مناقب،ابن شهر آشوب، ج۳، ص۲۵۰ / مقتل خوارزمی،خوارزمی ج۲، ص۱۵-۱۶

12- مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 10 / حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 221 / قصه کربلا، ص 303.



http://yascms.ir/emam/gozaresh/n933.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/n934.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/n935.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/n936.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/n937.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/n938.jpg



بازدید امام جمعه محترم از آشپزخانه حسینیه ومحل طبخ غذای عزادارن وعرض خدا قوت به خادمین عزاداران حسینی


http://yascms.ir/emam/gozaresh/n939.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.