خوشبختی دنیا وآخرت با داشتن بصیرت:
| ارسال شده توسط: عرب | بازدید شده: 453 مرتبه |
| دسته: مصاحبه | تاریخ: 1395.08.17 |
| |
مصاحبه حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم زرند با رادیو کرمان مورخه95/08/16
بنده نیز خدمت حضرتعالی و همه شنوندگان این برنامه عرض سلام و ادب دارم. شهادت امام حسن مجتبی (ع) را خدمت همه شما تسلیت عرض می کنم.
خوشبختی دنیا وآخرت با داشتن بصیرت:
موضوع بحث بسیار مهم و با اهمیت است. خدای تبارک و تعالی در قرآن مجید می فرماید: «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمي وَ الْبَصيرُ»(1) نابینا و بینا هرگز برابر نیستند. با بصیرت و چشم باز حرکت کردن موجب خوشبختی دنیا و آخرت است. شب شهادت امام حسن مجتبی است روایتی را از امام علی (ع)خدمتتان عرض می کنم که ناقل آن امام حسن (ع) هستند.
توصیه امام علی(ع) به امام حسن(ع)
امام حسن (ع) ، هنگامی که امیرالمومنان علی (ع) ضربت خوردند، گریان نزد ایشان آمدند، امیرالمومنین (ع) سوال کردند: پسرم چرا گریه می کنی؟ امام حسن پاسخ دادند: چرا گریه نکنم، آخرین روز شما در این جهان و اولین روز آن جهان است،گریه من برای از دست دادن شماست. امیرالمومنین (ع ) فرمودند: «يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّى أَرْبَعاً » پسرم ! چهار چيز از من يادگير (در خوبى ها ) ، «وَ أَرْبَعاً لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ» و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آن ها عمل مى كنى زيان نبيني:
الف ـ خوبى ها :
1- « إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ » همانا ارزشمند ترين بى نيازى عقل است . (عقل بالاترین توانگری است)2- «وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » و بزرگ ترين فقر بى خردى است . 3- «وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ و» و ترسناك ترين تنهايى خود پسندى است .4- «َ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ » و گرامى ترين ارزش خانوادگى ، اخلاق نيكوست.
ب ـ هشدار ها :
1- «يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » پسرم ! از دوستى با احمق بپرهيز ، چرا كه مى خواهد به تو نفعى رساند اما دچار زيانت مى كند. 2- «وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ » از دوستى با بخيل بپرهيز ، زيرا آنچه را كه سخت به آن نياز دارى از تو دريغ مى دارد.
3- «وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ » و از دوستى با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايى تو را مى فروشد.4- «وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ » و از دوستى با دروغگو بپرهيز كه به سراب ماند: دور را به تو نزديك ، و نزديك را دور مى نماياند. (2)
بالاترین ثروت:
اولین موردی که حضرت به آن توصیه می کنند و بالاترین ثروت عقل است و بزرگترین فقر را نادانی معرفی می کنند.کسی که با چشم باز حرکت می کند، در واقع انسانی است که با عقل و خرد در زندگی حرکت می کند.عامل بدبختی و دنیا و آخرت این است که انسان با چشم بسته حرکت کند.وقتی در روز قیامت از جهنمیان سوال می شود که چرا جهنمی شدید؟ مگر برای شما پیامبر و هشدار دهنده ای نیامد؟ می گویند: بله هشدار دهنده اى به سوى ما آمد ولی ما تكذيب كرديم ، بعد از این گفتگو جهنمیان اعتراف می کنندو می گويند « وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ» (3) اگر ما گوش شنوا و چشم بینا داشتیم و از روی خرد وعقل حرکت می کردیم ،هرگز جهنمی نمی شدیم.پس سعادت در زندگی و خوشبختی این است که انسان عقلش را به کار بیندازد و از روی بصیرت و آگاهی حرکت کند، والا انسان در زندگی گرفتار خواهد شد.
گفتگوی جبرئیل با آدم:
در روایتی از حضرت علی است داریم که « هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى آدَمَ ع فَقَالَ » جبرائیل بر آدم هبوط کرد (فرود آمد) وگفت: « يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلاَثٍ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اِثْنَتَيْنِ » اى آدم من مأمورم تو را ميان سه چيز مُخير سازم تا يكى را بگزينى و دو تا را وانهى، «فَقَالَ لَهُ آدَمُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا اَلثَّلاَثُ» آدم گفت: اى جبرئيل آن سه چيز كدامند؟ « فَقَالَ اَلْعَقْلُ وَ اَلْحَيَاءُ وَ اَلدِّينُ» گفت: عقل و حياء و دين، « فَقَالَ آدَمُ إِنِّي قَدِ اِخْتَرْتُ اَلْعَقْلَ» آدم گفت: عقل را برگزيدم، « فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ اَلدِّينِ اِنْصَرِفَا وَ دَعَاهُ » جبرئيل به حيا و دين گفت: شما برگرديد و او را وانهيد، «فَقَالاَ يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ اَلْعَقْلِ حَيْثُ كَانَ » گفتند: اى جبرئيل، ما دستور داريم كه همراه عقل باشيم هر جا كه باشد، «قَالَ فَشَأْنَكُمَا وَ عَرَجَ » گفت: اختيار با شما است و بالا رفت. (4) به امام صادق علیه السلام گفتند: فلانی خیلی نماز می‌خواند ، روزه می‌گیرد. فرمود: «كَیْفَ عَقْلُهُ»(5). عقل او چقدر كار می‌كند؟ گفتند نمی دانیم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است . ( این نشان می دهد عقل بسیار مهم است و عبادت بدون تفکر و عقل به کار نمی آید. ) مردی ازبنی اسرائیل دریکی ازجزایر دریا که سبز وخرم و پرآب ودرخت بود ،عبادت خدا می کرد، روزی فرشته‌ای او را دید. از خداوند خواست پاداش‌هایی که به او داده، نشان دهد، وقتی پاداش او را دید، شگفت زده شد و عرض کرد: با آن همه عبادت، چرا پاداش او اندک است؟ خداوند به او فرمود :مدتی با او باش تا بدانی. فرشته به صورت انسان مدتی نزد آن عابد به سر برد، روزی سرگرم سخن با او شد و از سرسبزی آن محل سخن به میان آمد. عابد گفت: این منطقه سرسبز یک عیبی دارد و آن این که اگر خداوند الاغی داشت که در این جا گیاهان را می خورد ،خیلی خوب بود! فرشته دانست که پاداش او به اندازه عقلش است.( 6).این روایات نشان می دهد که در مسائل دینی و اجتماعی با چشم باز حرکت کردن و عاقلانه رفتار کردن باعث خوشبختی دنیا و آخرت است.
زُهُّاد ثمانیه:
در جنگ صفین دو گروه از یاران امیرالمومنین را ما مشاهده می کنیم.دو نفر بودند که هر دو آنها جزء زهاد ثمانیه بودند. ( زهّاد ثمانیه، هشت تن بوده اند که به زهد فراوان شهرت داشته اند) یکی از آنها اویس قرنی بود. در روایت است که اویس در جنگ صفین خود را به امیرالمؤمنین علیه السلام رسانیدو گفت: یا علی دستت را بده تا با تو بیعت کنم. امام فرمود: بر چه اساسی بیعت می کنی؟ اویس گفت: بر اساس پیروی از فرمان تو و مبارزه و فداکاری در رکاب تو تا هنگامی که جان بسپارم یا اینکه پیروزی نصیب شماگردد.(7) این چشم باز و بصیرت است. این حرکت از روی تعقل است.
یکی دیگر از این افرادی که جزء زهاد ثمان است ، ربیع بن خثیم است. (شاید او همان خواجه ربیع باشد که امروز در مشهد دفن شده است.) . ربیع فرد بسیار عابد و زاهدی بود و شبانه روز به عبادت می پرداخت .در جنگ صفین، او گرچه در سپاه امام علی(ع) باقی‌ماند اما در حقانیّت نبرد صفین دچار تردیدهایی شد و به همراه یک گروه چهار صد نفری،نزد امام علی (ع) آمدو گفت: ما نمی تواینم با اهل قبله بجنگیم و نمی دانیم این جنگ بر حق است یا نه! و از امام درخواست کردکه آنها را برای جنگ به یکی از مرزها بفرستد که در آن جنگ ،کفار مشخص باشند. همین درخواست به عنوان نقطه ضعفی برای او عنوان می‌شود.(8) یک فرد مانند اویس که در راه امیرالمومنین با دو شمشیر جنگید تا سرانجام به شهادت رسید و فردی مانند ربیع که خودش را از شهادت در رکاب مولا امیرالمومینن محروم کرد. این تفاوت چشم باز و چشم بسته عمل کردن است . در مسائل دینی ، اجتماعی ، سیاسی و... نیز انسان باید با بصیرت و چشم باز رفتار کند. اویس حق و امام حق را شناخت و پیروی کرد و عاقبت بخیر شد ولی ربیع فقط اهل نماز و ورزه بود و در شناخت امام حق دچار مشکل شد، شبیه فردی که در موردآن از امام صادق سوال شد و حضرت فرمود: کیف عقله ؟ عقل و بینش او چگونه است. بینش سیاسی بسیار مهم است،اینکه آیا فرد امام حق را می شناسد؟ امروز پرچم حق بر دوش مقام معظم رهبری است و پرچم باطل در دست استکبار جهانی است. عقل باعث می شود ،انسان در مسائل سیاسی با چشم باز حرکت کند.چنانچه قرآن می فرماید: نابینا و بینا هرگز برابر نیستند ،کسانی که بدون بصیرت وچشم بسته در در زندگی حرکت می کنند، هرچند باشتاب و تند حرکت کند ولی از مقصد دور می شود و هیچگاه راه صحیح را در زندگی پیدا نمی کند.
همه شما را به خدای بزرگ می سپارم ، ان شاءالله شب خوب و خوشی داشته باشید.
پی نوشت:
1- سوره مبارکه فاطر،آیه 19
2- نهج البلاغه حکمت 31 / زندگانی امیر مؤمنان علی علیه السلام، سیدجعفر شهیدی ، ص 168
3- سوره مبارکه ملک ، آیه 10
4- کافی، ج 1، ص 10 / تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) ، جلد 1 ،ص83
5- كافی، ج1، ص11
6- اصول کافی، ج 1، ص 12، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388
7- الثاقب في المناقب، ص 267 / مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر ج2؛ ص299
8- وقعة صفین، 115 / اخبار الطوال، ص 165
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
