سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

نشانه‌های مؤمن از منظـر امـام رضا(ع):

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 588 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1395.09.20
 
مصاحبه حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی با برنامه رادیویی کاروان به مناسبت شهادت امام رضا(ع)مورخه95/09/9


http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG



حقیر نیز خدمت همه جنابعالی و همه دست اندرکاران برنامه بسیار خوب " کاروان " و همه شنوندگان عزیز سلام عرض می کنم و عرض تسلیت دارم به مناسبت سالروز شهادت عالم آل محمد ، امام رئوف، ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) خوشا به حال آنان که امروز زائر این امام رئوف هستند.

جهت تبرک ،چند روایت از امام رئوف امام رضا (ع) خدمت شما عرض می کنم.

نشانه‌های مؤمن از منظـر امـام رضا(ع):


امام رضا علیه السلام می فرمایند : « لا يكونُ المؤمنُ مؤمنا حتّى تكونَ فيه ثلاثُ خِصالٍ » مومن ، مؤمن واقعی نیست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : « سُنّةٌ مِن ربِّهِ ، وسُنّةٌ مِن نبيِّهِ صلى الله عليه و آله ، وسنّةٌ مِن وليِّهِ عليه السلام ؛ » سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش . « فأمّا السُّنَّةٌ مِن ربّهِ فكِتْمانُ السِّرِّ » اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ،(مؤمن اسرار مردم را فاش نمی کند و مانند خداوند برروی کار مردم سرپوش می گذارد. خداوند دیده را ندید می کند، اما متاسفانه بعضی از ما ندیده را دیده می کنیم، با برداشت های اشتباه پشت سر مردم شایعه و حرف درست می کنیم. باید این صفت کتمان سرّ و سرپوش گذاشتن بر اسرار مردم را از خداوند بیاموزیم و عیب پوش باشیم.) « وأمّا السُّنَّةُ مِن نبيِّه صلى الله عليه و آله فمُداراةُ النّاسِ » اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتاری با مردم است ،(خوش برخوردی با خانواده و همسایگان و... واینکه در برخوردهای اجتماعی خود با مردم مدارا کنیم) « وأمّا السُّنَّةُ مِن وليِّهِ عليه السلام فالصَّبرُ في البَأْساءِ والضَّرّاءِ »اما سنت امامش صبر كردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است. (1) چه بخواهیم چه نخواهیم همه زندگی مشکل دارد،کسی موفق می شود که استقامت داشته باشد. این حدیث بسیار کاردبردی است و مورد نیاز همه ماست .

ارتباط امامت و توحید در حدیث سلسلة الذهب :

اگر بخواهیم مهمترین ویژگی امام رضا علیه السلام را خدمت شما عرض کنم این است که حضرت فریادگر امر ولایت بودند، در سفر حضرت رضا علیه السلام به خراسان، وقتی کجاوه‌ی امام وارد نیشابور شد و در حال عبور از بازار بود ، دو نفر از راویان احادیث به نام‌های «ابوذرعه» و «محمد بن اسلم طوسی» جلو آمدند و به امام عرض کردند:«ای امام و فرزند امامان، ای سلاله پاک فاطمه زهرا و ای چکیده پرثمر نبوت! به حق پدران گرامیت صورت مبارک و پرنور خود را به ما بنمایان و حدیثی از جد بزرگوارت را برای ما بگو!» . امام دستور داد کجاوه را متوقف کنند. سپس سایبان را کنار زد و چشم مسلمانان به جمال نورانیش منور شد. مردم همه روی پا ایستادند. صدای گریه از هر سو بلند شد و اشک شوق از دیده‌ها فرو ریخت. گروهی خود را به خاک می‌افکندند، عده‌ای افسار مرکبش را بوسه می‌زدند، یا گردن می کشیدند تا صورت مبارک امام را ببینند. (برای دیدار امام راحل نیز وقتی وارد حسینیه جماران می شدید،ناخودآگاه اشک شوق می ریختید،برای دیدار مقام معظم رهبری نیز همین گونه است. تا نگاهمان به چهره ایشان می افتد، خود به خود اشک هایمان جاری می شود). ازدحام و غوغا تا ظهر طول کشید و مردم همچون سیل اشک می ریختند تا سرانجام، بزرگان قوم فریاد زدند: « ای مردم! گوش فرا دهید و فرزند رسول خدا را آزار ندهید، که این کار آزار رسول خداست.». مردم ساکت شدند و بیست و چهار هزار قلم و دوات آماده شد تا حدیث امام را بنویسند.( این نشان می دهد که در حدود سال 200 ایران صنعت چاپ داشته است) این حدیث شریف بعدها به «حدیث سلسلة الذهب» (سلسله‌ی طلا) معروف شد؛ چون راویان آن حدیث همه از معصومین (رسول خدا و ائمه ) و جبرئیل علیهم السلام هستند. (این حدیث بسیار مهم است و پایه تشیع واسلام ناب محسوب می شود، زیرا اسلام آن زمان اموی و عباسی و اسلام مأمونی و هارونی بود و امام در این حدیث بسیار زیرکانه پایه های اسلام ناب را تبیین می کند) . ابوزرعه و محمد بن اسلم نیز مأمور شدند تا حدیث را برای افرادی که صدای امام را نمی‌شنیدند با صدای بلند تکرار کنند. امام رضا علیه السلام این چنین آغاز کرد:« پدرم، موسی بن جعفر الکاظم، برای من روایت کرد از قول پدرش، جعفر بن محمد الصادق، از قول پدرش، محمد بن الباقر، از قول پدرش، علی بن الحسین زین العابدین، از قول پدرش، حسین بن علی که در سرزمین کربلا شهید شد، از قول پدرش، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب که در کوفه شهید شد، از قول برادر و پسر عمویش، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، از قول جبرئیل، که خداوند فرمود:« کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی» (کلمه توحید (لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است.) سپس حضرت رضا علیه السلام فرمود:« آری، خداوند راست فرمود و جبرئیل و رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام همه راست گفته اند.» در این هنگام کجاوه امام به راه افتاد.(چه بسا مامورین مأمون، کجاوه را حرکت دادند.) ولی امام اشاره کرد کجاوه را نگه دارند ودر اینجا حضرت در دفاع از ولایت ندا کردند :« بشرطها و انا من شروطها » (اما در صورتی که به شرط‌های آن عمل شود، و من یکی از آن شرط‌ها هستم) (2). پس به شرطی کلمه طیبه لااله الاالله انسان را نجات می دهد که توحید توام با ولایت وامامت باشد من را قبول داشته باشید ونه دستگاه مامون را .
دعبل خزاعي در محضر ولايت :
دعبل بن علي بن رزين الخزاعي الأزدي در سال 148 هـ.ق در کوفه متولد گرديد و بعد از دوران کودکي در ابتداي نوجواني به بغداد رفت و مسلم بن وليد را در آنجا ملاقات نمود و شعر و شاعري را بواسطه او آغاز نمود. او از خاندان طاهر ذواليمينين و ايراني بود. در ابتداي کار به دربار هارون الرشيد خوانده شد و از جمله شعراي دربار گشت ولي اعتقاد به امامت و ولايت علويان او را از دربار بيرون آورد و در دفاع از مقام امامت و ولايت اهل بيت (علهيم السلام) به سرودن شعر و مرثيه پرداخت. تا جائي که خود مي گويد: «لي خمسون سنة أحمل خبشتي علي کتفي، أدور علي من يصلبني عليها فما أجد من يفعل ذلک»، من پنجاه سال است که چوبه دار خود را بر دوش مي کشم تا کسي مرا با آن به دار آويزد ولي کسي را نمي يابم (3) کاری که امروز شبکه های مجازی ، رادیو و تلویزیو ن انجام می دهند. آن زمان روشنگری در شعر دعبل بود. دعبل هم یک نمونه از شعرای متعهد است وقتی که شعر "مدارس آیات" را سرود ؛ گفت: این شعر را جزء در محضر امام رضا(ع) نمی خوانم و به مرو نزد امام رضا (ع) رسید و شعر مدارس آیات خودش را خواند. موضوع این شعر ، اهل بیت و مشکلات آنها و همچنین خانه هایی که قبلاً در آنها قرآن تلاوت می شدو تعطیل شده بودند، بودو زمانی که شعرش که به بیتِ نحوه شهادت امام امام موسی کاظم(ع) رسید، حضرت (ع) گریه کردند وفرمودند: دعبل اجازه می دهی دو بیت هم من به شعرت اضافه کنم. گفت : بله ، ای پسر رسو ل خدا. حضرت فرمودند : "وَ قَبرِ بِطوسُ یا لَهَا مِن مُصیبَه * اَلَحتُ عَلَی اَلاَحشاءِ بِالزَّفَراتِ اِلیَ الحَشرحَتی یَبعَثَ اللُه قائِماًً * یَفرُّجُ عَنَا الغَمّ وَ الکُرُبات" (و در شهر طوس قبه ای خواهد بود و مصیبت صاحب آن قبر آتش آه و حسرت را بر دل ها می افروزد*آتش این مصیبت ها تا روز قیامت در دل ماست تا روزی که خداوند متعال قائم آل محمد(ص) را ظاهر سازد *و ظهورش این هم و غم را زایل سازد)؛آن لحظه دعبل از امام پرسیدند: یا امام رضا این قبری که فرمودید در طوس است قبر کیست؟ امام (ع) فرمودند: " قَبري" يعني آن قبر من است. "وَ لا تَنقُضِي اَلايام وَ الَليالي" و روزهاي و شبها به آخر نمي رسد"حَتي يَصيرُ طُوسِ مُختَلِفُ شِيَعي وَ زُوّاري" تا طوس محل رفت و آمد شيعه و زائران من گردد، " اَلا فَمَن زارَني في غُربَتي بِطُوسِ کانَ مَعي فِي دَرَجَتي يَوم القِيامَة مَغفُوراًً لَهُ " بدان هر که مرا در ديار غربتم در طوس زيارت کند، روز قیامت با گناهان آمرزیده هم درجه‏ی من خواهد بود. هنگامی دعبل شعر خود رارا برای امام رضا (ع) خواند، امام بسیار گریه کردند و به دعبل فرمودند: "یا خُزاعِیَ نَطَقَ رُوحِ القُدُس عَلی لِسانِک بِهذَینِ البَیتَینِ"ای‌ خزاعی‌ این‌ دو بیت‌ را روح‌ القدس‌ بر زبان‌ تو جاری‌ کرده‌ است‌ . (4)

هنگامی که دِعبِل شعرش را تمام کرد، حضرت امام رضا (ع) ده هزار سکه رضویه (که نام مبارک امام رضا(ع) روی آنها نوشته شده بود)به دعبل هدیه دادند که دعبل قبول نمی کرد ،امام فرمودند : قبول کن یک روز به کارت می آید؛ دعبل از امام رضا(ع) خواست تا یکی از لباس هایشان را به عنوان هدیه به او بدهد و امام یکی از پیراهن های خودشان را آوردند و فرمودند: من با این پیراهن هزار رکعت نماز خواندم ،آن را با خود داشته باش (5).

تقسیم ساعات شبانه روز در کلام امام رضا (ع) :

در روایتی از امام رضا(ع)، ساعات شبانه روز، به چهار بخش تقسیم شده است؛ آن‌حضرت فرمود: «سعی کنید که شبانه روزتان را به چهار بخش تقسیم کنید؛ بخشی را برای مناجات و عبادت، بخشی را برای معاش و به دست آوردن روزی، بخشی را برای معاشرت با برادران دینی مورد اعتماد و کسانی که عیب‌هایتان را به شما بشناسانند و باطن شما را خالص کنند، و بخشی را برای پرداختن به لذت‌های (حلال) اختصاص دهید که این بخش اخیر(تفریح سالم)، شما را برای پرداختن به بخش‌های دیگر زندگیتان آماده‌تر می‌کند». (6)

در پایان بار دیگر شهادت مظلومانه امام رضا (ع) را به همه دوستداران اهل بیت (ع) تسلیت عرض می نمایم. ان شاءالله که زیارت این امام همام در دنیا و شفاعتش در آخرت نصیب و روزی همه ما بگردد.


پی نوشت:

1- تحف العقول : 442 / اصول کافی ، ج 3 ، ص 339

2- بحارالانوار ج 48 ص
12
3- وفيات الأعيان، ج2، ص 266

4- اکمال الدين، ج 2، ص 372 / فرائد السمطين، ج 3، ص 337 / بحار الانوار 154/51 ح

5- بحارالانوار، ج 45، ص 25

6- علی بن موسی(امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ص 337‌، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1406ق.

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.